فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
29 - 42
حوزه های تخصصی:
مسئله معرفت به اشیاء عالم یکی از بحث انگیزترین مباحث تاریخ فلسفه است. در این میان، بحث از معرفت، بدون باور به ارتباط قوای شناختی با موضوعات شناخت ممکن نیست؛ و یکی از اقسام شناخت، شناخت عقلی بوده است که مستلزم توجه به رابطه عاقل و معقول است. یکی از کسانی که در این باب به تفصیل سخن گفته، ابن سینا است، که گاهی به صراحت و اشارت از ارتباط اتحادی عاقل و معقول دفاع کرده و گاهی نیز این نظریه را رد کرده است. همین امر، مسئله تعارض سینوی در باب اتحاد عاقل و معقول را قابل توجه می سازد. بررسی این تعارض و راه برون رفت ازآن، موضوعِ پژوهشِ اندیشمندان ناظر به وی بوده است. مقاله حاضر، ضمن بررسی نارسایی هایی موجود در دیدگاه های ایشان، به ارائه راه نوینی برای حل این تعارض سینوی در پرتو تحلیل تاریخی می پردازد.
ملاک تمایز تسخیر و تغییر طبیعت در فناوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخ گویی به این سؤال مهم در حوزه فناوری دینی می باشد که مرز بین تصرف مطلوب در طبیعت (تسخیر) با تصرف مذموم در طبیعت (تغییر) از دیدگاه قرآن چیست؟ نویسنده ابتدا اصطلاحات تسخیر، تغییر، فناوری و فناوری اسلامی را تعریف کرده و سپس با ذکر 40 مصداق تصرف، سعی در پاسخ به این سؤال با الهام از فناوری های چهارگانه قرآنی که در زمان انبیا پیشین بوده و فناوری هایی که در روایات به آنها اشاره شده است و همچنین تفسیر آیات مربوطه دارد. یافته های تحقیق: شش ملاک برای این امر پیشنهاد می شود. برخی پسینی و برخی پیشینی؛ از سوی دیگر پاره ای از ملاک ها سلبی (عدم اسراف و تبذیر و عدم آلایش و تخریب محیط زیست) و برخی نیز ایجابی (فکر، ذکر و شکرِ لسانی و عملی) هستند. نتیجه تحقیق آن است که هر مقدار فناوری بتواند نوع تصرف خود را با ملاک های طرح شده بیشتر هماهنگ شود، اسلامی تر و مفیدتر خواهد بود. روش تحقیق تحلیل اسنادی می باشد.
اجماع عام یا فطرت: دو چهره از یک استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود یک حس مشترک در همه انسان ها در گستره تاریخ، ادیان توحیدی را بر آن داشته است که با اندیشه های عقلی، خداشناسی و خداجویی فطری را مستدل نمایند. این تلاش در غرب به برهان اجماع عام و در فضای اندیشه اسلامی به برهان فطرت مشهور است. این تحقیق بنیادی با روش تحلیلی تطبیقی، در پی پاسخ گویی به این سؤال است: آیا می توان ادعا نمود برهان اجماع عام و برهان فطرت تقریرهای متفاوت از یک استدلال به شمار می آیند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برهان اجماع عام چهره ای متفاوت ار برهان فطرت را به ذهن متبادر می سازد و در برخی از تقریرها با تکیه بر همگانی بودن (به جای فطری بودن)، با برهان فطرت رابطه عموم و خصوص من وجه می یابد. این دو استدلال در اموری مانند، شکل، تقریر، رویکرد و بهره گیری از عقل عمومی بشر به جای فطرت، متمایز هستند؛ اما در بسیاری موارد مانند بالقوه بودن امور فطری، استدلال از طریق ذات اضافه بودن گرایش خداجویی، عدم استقلال وتکیه بر براهین دیگر در اثبات وجود خداوند به یکدیگر شبیه می باشند.
ادراک پیشامفهومی از خداوند: مقایسه دیدگاه کارل رانر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
145-158
حوزه های تخصصی:
موضوع پایان متافیزیک در اندیشه برخی متفکران پسامدرن مثل هیدگر این شائبه را ایجاد می کند که فلسفه های سنتی برای بشرِ امروز ره آوردی ندارد؛ ولی رانر با اقتباس تومیسم استعلایی از جوزف مارشال و آمیختن آن با وجودشناسی هیدگر، خوانشی جدید از الهیات تومیستی را ارائه و امکان متافیزیک را نشان می دهد. رانر با ارائه تحلیل پدیدارشناسانه از فعالیت انتزاعی ذهن، سه عنصر مقایسه، نفی و استعلا را استخراج و ادعا می کند تمام جهت گیری های معرفتی بشر مسبوق به درک پیشاتأملی و فرامقولی از خداوند است. به نظر رانر، ماحصل یگانگی «علم به وجود عام» و «علم به خدا» انتوتئولوژی است که طبق آن، انسان در هر شناخت خود از جهان مادی، گویی به سوی خدا در حرکت است. ملاصدرا نیز بر پایة نگرش وجودی و اثبات عالَم به مثابة تجلی از مواجهة پیشامفهومی انسان با خدا سخن می گوید. این مواجهه بسیط، همگانی و خطاناپذیر است. بر حسب این مواجهه، خدا معروف، نزد هر جاهلی است و نفوس، مجبول بر معرفت حق اند. در فقرة انتزاع مفهوم وجود از خدا نیز به سه گام معرفتی در فلسفه صدرا اشاره می شود: امتناع دریافت حصولی خدا، دریافت شهودی از خدا و دلالت برهان به اطلاق مفهوم وجود بر خدا؛ بنابراین، هر گونه معرفت حصولی به خدا ریشه در مواجهه پیشامفهومی با خدا دارد.
رابطه معنایی «ظلم» و «امامت» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
93 - 112
حوزه های تخصصی:
مفهوم «امامت» از مفاهیم کلیدی قرآن کریم است که در نظام واژگان قرآنی از اهمیت فراوانی برخوردار است و در جهان بینی و نظام عقیدتی شیعه جایگاه ویژه ای دارد و بسیاری از اختلافات میان فرقه های اسلامی به علت کژفهمی هایی است که از این موضوع و مصادیق آن داشته اند. از سوی دیگر اگر اصل امامت اثبات نشود، بسیاری از عقاید شیعه بی اساس و پایه می ماند. هدف از این پژوهش بررسی میدان معنایی ظلم و امامت با روش میدان معنایی ایزوتسو است. بررسی کاربست های قرآنی مفهوم «امامت» در این پژوهش نشان می دهد که این واژه با چهار مفهوم کلیدیِ هدایت، ولایت، تبعیت و اطاعت در ارتباط است. همچنین میدان معنایی ظلم در آیات قرآن کریم نیز با مفاهیمی همچون کفر، شرک، فسق، تعدی، ولایت غیر خداوند، تکذیب آیات الهی، ضلالت و در مقابل آن عدالت و هدایت در ارتباط است. این دو مفهوم به لحاظ معنایی از سه جهت در مقابل هم قرار می گیرند؛ تبعیت، اطاعت و هدایت. هدایت الهی در صورتی محقق می شود که ولایت امامان منصوب از سوی خداوند را پذیرفت و نه ولایت ظالمان را؛ همچنین ولایت در صورتی معنا می یابد که از امام و ولی اطاعت و تبعیت شود.
علامه طباطبائی و فلسفه علوم انسانی: روایتی از یک "مواجهه – چالش"
منبع:
اندیشه علامه طباطبایی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
97 - 124
حوزه های تخصصی:
در تاریخ اندیشه، به عنوان دانشی تخصصی که با مطالعه تاریخی تبارشناختی تکوین اندیشه ها سروکار دارد، نقطه عزیمت علم انسانی مدرن است و سپس «روشنگری» اوج علم انسانی-اجتماعی مدرن تلقی شده و درنهایت، «جامعه شناسی»، ملکه علوم اجتماعی، به قولِ اگوست کنت، به عنوان میراث دار همه آنچه علم اجتماع می نامیم و می دانیم، تثبیت شده است. از این حیث، آن چه که امروزه به عنوان میراث نیم هزاره ای از خانواده بزرگ معرفتی فکری علوم انسانی- اجتماعی مدرن در جامعه شناسی می بینیم، محصول طبیعی یک تاریخ غربی مدرن از اندیشه ورزی فلسفی، فرهنگی و اجتماعی کاملاً منسجم و منطقی و متدیک و تئوریک است. چیزی که در جهان های غیرغربی، به ویژه جهان رقیبِ غرب، جهان اسلام، به عنوان یک «سنّت معرفتی عقیدتی» پرپیشینه، با قدمتی یک ونیم هزاره ای شکل تاریخی متمایز و شکل بندی اجتماعی فرهنگی متفاوت به خود دیده و گرفته است. از منظر فلسفه علوم انسانی مواجهه علامه طباطبایی است دراین موضع محل تأمل است. مقاله حاضر نیز روایت این مواجهه است. داستان علّامه طباطبائی نیز، به عنوان سرحلقه آخرین فیلسوفان سنّتی مسلمان در عصر شبه مدرن جهان اسلام و «خرده جهان شیعی»- یعنی جهان یک اقلیت فرهنگی مذهبی پرشور از معارف مذهبی، کلامی، فلسفی و دانشی است که از توابع جهان اسلامی کلان است- و نیز از منظر متنی، در قالب همین مسئله جامعه شناختی و از منظر زمینه ای، در بطن همین بافتار تاریخی سنّتی دینی، قابل روایت است. این مقاله، داستان مواجهه و چالشِ نماینده سنّتی فلسفه اسلامی و دانش های اسلامی و معارف شیعی با فلسفه علمی و علم انسانی مدرن است. و هم چنین روایتی است از امکان و ظرفیت های بالقوه یک فلسفه سنّتی برای شکل دادن به یک شبه فلسفه علم انسانی از نوع مقدماتی آن از سوی علّامه طباطبائی.
بررسی میان رأی ملاصدرا و علامه طباطبائی (ره) در عالم ذر
منبع:
اندیشه علامه طباطبایی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
147 - 168
حوزه های تخصصی:
در قرآنکریم آیاتی وجود دارد که نشانگر این مطلب است که خداوند از همه افراد انسان عهد و پیمان گرفته است. قرآنکریم در آیه 172 سوره اعراف است می فرماید: ﴿و إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بربّکم قالوا بلی﴾. در فلسفه بحث از کینونت سابقه نفوس با عنوان نحوه تنزل انسان از مراتب عالیه وجود و پدید آمدن او در عالم ماده یکی از مباحثی است که در حکمت متعالیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، اولاً ارائه گزارش صحیح و مستند از رأی این دو حکیم و در نهایت داوری میان این دو نظر است. حاصل این پژوهش چنین است که رأی ملاصدرا در مسئله عالم ذر با قواعد عقلی- فلسفی سازگاری بیشتری دارد و مخالفت صریحی نیز با آیات مربوط به این مسئله ندارد. اما رأی علامه اشکالات و محذورات عقلی در پی دارد.
اصلاح و تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی در عصر ظهور از منظر امامیه و اهل سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
189 - 218
حوزه های تخصصی:
امروز جوامع در ابعاد مختلف در حال تغییرند و رهبران به منظور حفظ بقای جوامع خود، نه تنها باید خود را با تغییرات آینده وفق دهند، بلکه باید با ایجاد تغییر و تحول مطلوب، در جامعه اثربخشی بیشتری داشته باشند. در این جهت وظایف آنها، از جمله مدیریت رفتار در حال دگرگونی است. نظر به اهمیت موضوع این مقاله به بررسی بعضی از مهمترین اقدامات در اصلاح تغییر رفتار فردی و اجتماعی میپردازد که مورد توجه حضرت مهدی؟عج؟ در جامعه عصر ظهور است. با استفاده از روایات فِرَق، اساس تئوری تغییر و اصلاح رفتار فردی و اجتماعی ایشان بر دو محور شکل گرفته است: محور اول، از طریق ایجاد خودانگیختگی در افراد دست به اصلاح رفتار فردی میزند؛ محور دوم، با فرهنگسازی و نهادینهسازی آن در جامعه دست به اصلاح رفتار اجتماعی میزند. بسیاری از آموزههای مهدوی به حوزه فرهنگسازی توجه داشته و دستورهایی به این منظور صادر کرده است. با توجه به روایات فرق به نظر میرسد که حضرت با ایجاد انگیزش و فرهنگسازی، رضایتمندی افراد را جلب نموده و انسانها با آگاهی کامل رفتار ناصواب خویش را رها میسازند.
بازخوانی قرآنی- عرفانی گناه ناکرده آدم (ع)؛ دیدگاهی نو در سازگاری دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
بر اساس ظهور ابتدایی آیات متعدد قرآن، حضرت آدم (ع) با نافرمانی در برابر دستور الهی مبنی بر عدم نزدیکی به شجره، دچار وسوسه شیطان و ظلم و معصیت شد. این آیات خاستگاه یکی از مهم ترین شبهات مطرح پیرامون عصمت حضرت آدم (ع) گردیده است که چگونه پیامبر خدا که معصوم است دچار چنین خطای فاحشی شده است. این مقاله انواع برون رفت هایی را که توسط دانشمندان اسلامی در پاسخ شبهه نامبرده ذکر شده است، پس از گردآوری و تحلیل، مورد نقد و ارزیابی قرار داده و سرانجام به دیدگاهی نو در این زمینه و به این نتیجه دست یافته است که تنها دیدگاه بی اشکال در برون رفت از شبهه نامبرده تفسیر نهی مورد اشاره در آیات به دستور ارشادی با هدف تحریص و ایجاد انگیزه و ترغیب حضرت آدم (ع) بوده و آن بزرگوار هیچ گناهی را مرتکب نشده است و این دیدگاه در واقع ترکیب دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی می باشد.
بررسی شفاعت برزخی در قرآن، روایات و اندیشه تفسیری علامه طباطبائی(ره)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اصل شفاعت از امور مسلّم بین مسلمانان است اما اینکه محدوده شفاعت، علاوه بر قیامت، برزخ را هم شامل شود، همواره میان اندیشمندان شیعی مورد بحث بوده است. به گونه ای که شفاعت در برزخ موجب آمرزش گناهان شده و از سویی مایه ارتقاء رتبی و تعالی درجه معنوی افراد شود. علامه طباطبائی وجود شفاعت در عالم برزخ را نپذیرفته و استعانت های معصومان (ع) در برزخ را نوعی اجازه تصرّف از سوی خدا در عالم برزخ می داند. لذا معتقد است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمی شود زیرا از دیدگاه ایشان بحث شفاعت پس از مسجّل شدن ورود به بهشت یا جهنم معنا می یابد و برای این منظور نیز به برخی روایات استناد می کنند. در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاه های مطرح، و نقد و بررسی ادله آراء ایشان روشن می گردد که با توجه به اطلاق ادلّه آیات و روایات و عدم تقیید آیه به شفاعت در قیامت و شمولیت آن نسبت به عالم برزخ، نیز توجه به مثالیّت عالم برزخ و وجود پدیده های دنیا در آن عالم با مرتبه شدیدتر، و استمرار شفاعت پیامبر(ص) از دنیا تا برزخ و نیز قیامت، و التفات به اصل تخویف و ترساندن و هشداردهی برای پیشگیری از وقوع گناه در دین اسلام و نیز اصل سبقت گیری رحمت الهی بر غضب او و همچنین اصل نجات بخشی انسان، می توان امکان شفاعت برزخی را اثبات نمود. و اینکه شفاعت در برزخ نیز وجود دارد.
مبانی طراحی الگوی پژوهش توحیدی در علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحثی که امروزه در عرصه فلسفهدین و فلسفهعلم مطرح است، موضوع «نسبت علم و دین» و «علم دینی» است. حکیم متألّه آیت الله جوادی آملی (مدّظلّه) در خلال مباحث کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» به طرح کلیاتِ دیدگاه خویش در این رابطه پرداخته است که می توان آن را چالش برانگیزترین نظریه درباره علم دینی دانست. لذا اشکالات و پرسش های متفاوتی درباره آن نظریه مطرح شده است که از جمله مهمترینِ آنها، «عدم انسجام» و همچنین «عدم کارآمدی و ثمربخشی به خصوص در ساحت علوم تجربی» می باشد. لذا در این نوشتار تلاش شده است تا بر محور اندیشه های آن حکیم متألّه، به ترتیب در جستجوی پاسخ این دو پرسش باشیم که «جهت نیل به یک الگو برای اسلامی سازیِ علوم تجربی چه باید کرد؟» و سپس «چنین طرحی در صورت بسط یافتن و عملی شدن، چه ثمرات و کارکردهایی به دنبال خواهد داشت؟» بنابراین مبتنی بر دیدگاه های ایشان، ابتدا ملزوماتِ دینی سازیِ علوم تجربی ذیل دو عنوان «اصول گزاره ای» و «اصول روش شناختی» تبیین گردیده، سپس ثمرات پیاده سازیِ این الگو ذیل پنج عنوان تبیین می گردد. در این بخش روشن می شود که در صورت تبدیل شدنِ این تئوری به یک الگوی عملیاتی، علم تجربی ثمراتِ چشم گیری خواهد داشت که «افزایش کارآمدیِ علوم تجربی و جهش تکنولوژی» یکی از آن ها خواهدبود.
آموزه های مهدوی در تفسیر تطبیقی آیه 33 سوره توبه با تأ کید بر آراء تفسیری سُدی(مقاله پژوهشی حوزه)
فراطبیعت باوریِ ترکیبی کاتینگهام و نقش آن در معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد است تأثیر عوامل فراطبیعی در معناداری زندگی را بر اساس دیدگاه جان کاتینگهام تبیین نماید. در این راستا ابتدا رویکردهای سه گانه ی «طبیعت گرایی، ناطبیعت گرایی، فراطبیعت گرایی» که ناظر به نظریه های معنای زندگی (هدف، ارزش، کارکرد) هستند تبیین شده و سپس به نقد و بررسی دیدگاه کاتینگهام در باب معنای زندگی پرداخته می شود. کاتینگهام خدا و جاودانگی روح را به عنوان دو عامل فراطبیعی در معنابخشی به زندگی لحاظ می کند. وی «هنجارهای تغییرناپذیر اخلاقی» را درباره ی عامل خدامحوری و استناد به مؤلفه ی «موفقیّت» را درباره ی جاودانگی روح به عنوان دو دلیل برای مبنای تأیید خویش قرار می دهد. او در دلیلی که برای دیدگاه خدامحوری ارائه می دهد به تبعیت از دیدگاه فراطبیعت گرایی، نقش خدا را در معناداری، نه به صورت تشریعی و در قالب «امر و نهی الهی» محض، بلکه به صورت تکوینی و در قالب «قانون طبیعی» بیان می کند. از این روی می توان دیدگاه های اختصاصی کاتینگهام در باب معنای زندگی را به قرار زیر معرفی نمود: الف) تفسیر معنا به «هدفِ ارزشمند»، ب) بهره گیری از نظریه ی قانون طبیعی برای معنادار کردن زندگی، ج)پذیرش فراطبیعت باوریِ ترکیبی.
حکمت عملی؛ چیستی اجزاء و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت عملی، دانشی است که به بررسی رفتار ارادی انسان در مسیر سعادت می پردازد و هدفش به کارگیری حقایق ارادی پس از شناخت آن هاست. مسائل حکمت عملی، ویژگی های افعال ارادی و ملکات انسانی برای دستیابی به قوانین کلی در این باره و نیز تنظیم کنش های انسانی بر پایه این قوانین کلی است. مبادی حکمت عملی، قضایای یقینی است؛ به گواه اینکه حکمت عملی در شمار دانش های برهانی قرار دارد. ملاک تقسیم حکمت عملی به اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن، به گونه ای است که همه علوم انسانی برهانی را دربرمی گیرد و البته دانش نوامیس که مشتمل بر آموزه های وحیانی است، جزء اقسام حکمت عملی نیست، بلکه از مبادی آن می باشد. خواجه طوسی معتقد است که حکمت عملی چون از روش عقلی و تجربی بهره می گیرد و احکام آن ثبات دارد، متفاوت با دانش فقه و نیز آداب و رسوم میان مردم است و ارتباطی با آن ها ندارد. این سخن خواجه را نمی توان ناسازگار با برتر بودن اصل آموزه های دینی و تکیه حکمت عملی بر این آموزه ها دانست.
مبناانسجام گرویِ وجودیِ ملاصدرا در باب رکن توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت معرفت از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و معرفت شناسان بوده و تعریف رایج از معرفت «باور صادق موجّه» بوده است. اغلب معرفت شناسان در باب توجیه، مبناگروی یا انسجام گروی را در پیش گرفتند. حکمای مسلمان، در مؤلفه ی صدق، نظریه ی مطابقت و در مؤلفه ی توجیه، مبناگروی را روش خود قرار دادند. ملاصدرا با توجه به وجودی دانستن علم و تأکید بر نقش برهان و کشف در رسیدن به معرفت، به یک نظریه ترکیبی در باب توجیه دست یافته است که صرفاً مبناگروی یا انسجام گروی نیست. در این نظریه برهان و کشف(تزکیه نفس) نقش اعدادی در مواجهه وجودی با وجود مجرد و در نتیجه توجیهِ باور دارند.مبناگروی ملاصدرا در حیطه علم حصولی به معنای وجود دو نوع گزاره پایه و غیر پایه است که گزاره های غیر پایه به گزاره پایه متکی است. انسجام گروی او به معنایاین است باید معارف حصولی با معارف حضوری و نیز معارف حضوری با معارف حصولی سازگار باشند. در این نظریه، حقیقت برهان و کشف یک چیز است و آن مواجهه حضوری با معلوم است، که یا محصول برهان و یا تزکیه نفس(کشف) است، به گونه ای که هر دو وجود عالِم را ارتقاء داده و وی را در حضور معلوم می نشاند و اتحاد عالم و معلوم محقق می گردد.
نقد و بررسی اصالت ماهوی بودن سید سند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
109 - 124
حوزه های تخصصی:
اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت، ازجمله مباحث کلیدی و پراهمیت در حکمت متعالیه است. ازآنجاکه بحث مزبور، همانند مباحث فلسفی فراوان دیگری در حکمت متعالیه، حاصل گفتمان فلسفی پیش از ملاصدراست، آن را می توان در آثار فیلسوفان پیشاصدرایی نیز به خوبی ردیابی کرد. سید سند (صدرالدین دشتکی) یکی از این فیلسوفان است. قول مشهور (ملاصدرا و برخی از شارحان وی) بر این است که او اصالت ماهوی است. در این مقاله پس از نشان دادن مطابقت نداشتن سخنان سید سند با اصالت ماهیت، این نتیجه به دست آمده است که اولاً ادعای اصالت ماهوی بودن سید سند که شارحان ملاصدرا مطرح کرده اند، بر اقوال ملاصدرا در این زمینه مبتنی است. ثانیاً چنین به نظر می رسد که ادعای ملاصدرا نیز براساس خوانش دقیق از عبارت های سید سند نیست، اگر نگوییم در مراجعه ی ناقص او به عبارت های سید سند ریشه دارد. لذا به نظر می رسد که نمی توان سید سند را اصالت ماهوی دانست.
معرفی یک اثر خطی فلسفی از ابن سینا با عنوان «المجالس السبعه فی البدو و الاعاده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
125 - 152
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار خطی ابن سینا، رساله «المجالس السبعه فی البدو و الاعاده» است. ابن سینا در این رساله، در جواب سؤالات ابوالحسن عامری، یکی از مسائل محوری فلسفه؛ یعنی صدور کثرت از وحدت و نیز سیر صعودی خلقت را تبیین کرده است. او معتقد است با افاضه ی أمر از مبدأ اول، عقل ابداع می شود و به واسطه ی عقل، نفس انشاء می شود و از نفس، طبیعت اختراع می شود و از طبیعت در اثر حرکت از نقطه در سه جهت، جسم تحقق پیدا می کند و سیر نزولی خلقت پایان می پذیرد و با اولین ترکیب اجسام، سیر صعودی موجودات آغاز می شود. با تحریک طبیعت درجسم، نبات، حیوان و انسان حاصل می شود. انسان نیز چون نفس ناطقه دارد، در ابتدا به صورت عقل هیولانی بوده و با تکامل عقل به مرحله ای ارتقا می یابد که به همه ی معانی و علوم احاطه پیدا می کند و عقل فعال نامیده می شود. دلایل بسیاری وجود دارد که سندیّت این رساله را مدلّل می کند و هویت سؤال کننده را ابوالحسن عامری معرفی می کند. این مقاله با بررسی سندیت و ارائه گزارش محتوایی رساله، به دنبال معرفی آن به جامعه ی علمی است.
ازارض تا عرش گستره نظام تربیتی نفس انسان دردیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
137 - 156
حوزه های تخصصی:
انسان وشناخت ابعاد وجودی او از دیر باز مورد توجه اندیشمندان حوزه دین و فلسفه بوده است. این مقاله در صدد بررسی این مسئله است که با توجه به شمول حکمت صدرایی بر تمام جنبه های مختلف هستی وانسان، چگونه می توان مبتنی بر نظریات خاص ملاصدرا، مبنائی فلسفی وعقلانی برای تعلیم وتربیت نفس انسان ترسیم نمود؟ لذا سعی شده است با روش مطالعه ی کتابخانه ای و نظری وبا بررسی اصول ابتکاری ملاصدرا درفلسفه به این سوال پاسخ داده شود. ازنظرملاصدرا وجود اصیل است، ولی وجودانسان ازموجودات دیگرمتفاوت است. براساس حرکت جوهری، نفس به تدریج دردامن بدن به ظهورمی رسدوبه درجات بالاتری ازتجرد نایل می شود. ازاین منظرحقیقت هرفرد با اعتقادات واعمال وی ودرپرتوتعلیم وتربیت ساخته می شودو هویت خودش را کسب می نماید ودرنهایت هرانسانی نوع خاصی است وماهیت همه انسانها یکسان نیست. براساس دستاوردهای این تحقیق، با تبیین خاص ملاصدرا درباره چگونگی تربیت نفس انسان، علاوه براینکه جایگاه رفیع انسان درمجموعه خلقت معرفی می گردد تاثیرونقش برنامه های تربیتی، دررسیدن به درجات شایسته و بایسته فرد انسانی نیز بخوبی ترسیم می گردد. هدف عالی درنظام تربیتی مبتنی بربینش صدرائی، ارتقاء انسان به مقام خلیفه اللهی است. و نتیجه اینکه: براساس انسان شناسی صدرائی، تدوین برنامه های تعلیم وتربیت، بستری عقلانی می یابد ومنطبق بر فطرت انسان خواهد بود.
ملاحظات درباب نقدهای ملاصدرا بر نظریه ی ابصار سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۶
65 - 84
حوزه های تخصصی:
نظریه ی ابصار در سازواره ی اندیشه ی سهروردی ازآن جهت اهمیت دارد که نه تنها مجالی برای بسط نظریه ی خاص او درباب علم اشراقی براساس نظام نوری است، بلکه تلاش های او را برای طبیعیاتی از جنس دیگر موجه می سازد. نظریه ی ابصار سهروردی به واقع بنیانی مابعدالطبیعی برای تعیین جایگاه خاص نفس در هستی و نیز جایگاه خاص علم النفس اشراقی در میان یک انسجام الهیاتی است. نگارنده ی این مقاله بر آن است تا با نگاه دوباره به مبانی فلسفه ی سهروردی، به مسأله ی ابصار بپردازد و از این خلال، نقدهای وارد بر شیخ اشراق را در آثار ملاصدرا داوری کند. همچنین به دفاعیات سبزواری و ارزیابی آن ها نیز پرداخته خواهد شد. به زعم نگارنده، اختلاف نظر این دو فیلسوف درباب ابصار، به اختلاف مبانی آن ها بازمی گردد و در نتیجه، نقدهای صدرا محصول عدم لحاظ مبانی شیخ اشراق در طبیعیات و مابعدالطبیعه ی اشراقی است.