پژوهش های علم و دین
پژوهش های علم و دین سال نهم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (پیاپی 18) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
از جنجالی ترین و کانونی ترین بحث های بین رشته ای در حوزه های علم و دین، و الاهیات طبیعی (/ عقلی) معاصر، برهان غایت انگارانه یا «برهان مبتنی بر غایتمندی» بر وجود خداوند است. در این مقاله ضمن تحلیل، نمونه شاخصی از این برهان، با عنوان: «برهان غایت انگارانه تنظیم ظریف کیهانی (برهان)» (با تقریر ویلیام لین کریگ)، به نقد تبیین های رقیب می پردازیم و از ارجحیت «برهان» در برابر تبیین های طبیعی رقیب- تبیین های (الف) دیگر انواع حیات؛ (ب) جهان های بسیار(/چندگانه)؛ (ج) شکستِ تقارنی خودبه خودی- دفاع می کنیم. اگر استدلال های ارائه شده درست و قانع کننده باشد، «غایت انگاری خداباورانه» از «طبیعت گرایی خداناباورانه» در به دست دادن برترین تبیین بر «وضعیت ریزتنظیمِ جهان» ارجح است و راه «خداناباوری» در دفاع از معقولیت اش در چارچوبه روش شناسی طبیعت گرا هموار نیست.
علامه جعفری و واکاوی گزاره های علمی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به ویژه نهج البلاغة امیر مومنان(ع)، در مناسبت های گوناگونی به طرح و واکاوی جهان طبیعت و نمودهای مختلف آفرینش مخلوقات پرداخته اند و البته از این کند و کاوها هدفی جز تبیین هدف مندی و غایت مداری جهان هستی نداشته اند. علامه محقق، محمدتقی جعفری در اثر وزین ترجمه و شرح نهج البلاغه، عالمانه به این امر پرداخته و با ذکر نمونه های فراوانی، ضمن اثبات هماهنگی آموزه های علوی(ع) در تبیین شگفتی های نظام آفرینش با یافته های علوم تجربی، قانون مندی جهان خلقت را از دیدگاه حضرت(ع) و تعالیم اسلامی و اثرات این قانون مندی را در حیات معقول و رو به کمال آدمی تشریح نموده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و استناد به منابع معتبر، بخش هایی از معارف بلند نهج البلاغه امیرمومنان(ع) را که حکایت از شگفتی های جهان طبیعت و آفرینش الهی دارد، در کنار واکاوی های عالمانه شارح معاصر آن گزارش می کند تا نمونه ای باشد از هم خوانی و هم یاری علم و دین.
نسبت علم و دین در فلسفة ایان باربور و نقد آن از منظر استاد مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نسبت علم و دین، یکی از مسائل بحث انگیز و مهم در جوامع غربی و اسلامی است. این پژوهش از نظر طرح جزء تحقیقات کیفی بوده و از نظر روش در چهارچوب روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. ایان باربور و استاد مطهری با دو نگرش متفاوت، در تشخیص مکمل بودن علم و دین تلاش کردند. باربور با تکیه بر «فلسفة پویشی» به طرح چهار رویکرد «تعارض، تمایز، گفتگو و مکمل» پرداخته که از دید مطهری نقدهایی شامل: وحدت علم و دین در چارچوب فلسفة پویشی، رئالیسم انتقادی، هم عرض بودن خداوند و جهان هستی، تقدم معرفت تجربی بر معرفت دینی وارد است که در این مقاله با طرح سه پرسش «نسبت علم و دین در دیدگاه شهید مطهری»، «نسبت علم و دین در دیدگاه باربور» و «نقاط قوت و ضعف ایان باربور بر اساس نظریه استاد مطهری» مورد بررسی قرار گرفت. مطهری با واکاوی پیش فرض های ذهنی افراد در پی مکمل بودن رابطه علم و دین است و اعتقاد دارد که علم و دین به یکدیگر نیازمندند. آراء باربور در آخرین اظهارنظرش درباره رابطه علم و دین با تکیه بر الهیات پویشی از تمایز علم و دین به مکمل بودن این دو تغییر یافت.
نسبیّت معقولیت علمی در کوهن و کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان چاپ کتابِ جریان سازِ ساختار انقلابات علمی تامس کوهن، رویکردهای تاریخی و جامعه شناختی به علم به نوعی نسبیّت باوری در قبال ارزیابی نظریات علمی دامن زده و همچنین موجب اعتقاد به گسست در تاریخ علم شده است. قیاس ناپذیری هسته اصلی دعاوی کوهن در این زمینه است. از منظر کوهن مصداق/مرجع مفاهیمِ علمی در نظریات مختلف کاملا متفاوت هستند. از سوی دیگر، هر پارادایم پیش از فرایند صورتبندی مفهومی همچون یک چرخش شناختی حوزه ادراکی را دگرگون می کند. و نهایتا برخلاف نظرگاه رایج فیلسوفان علم رسمی (اثبات گرایان و ابطال گرایان) هیچ قاعدة صریحی جهت داوری نظریات وجود ندارد. در مقابل، کاسیرر با تاکید بر وجوه پایدار نظریات به عنوان صورت هایِ نامتغیرِ انتظام بخش، نظریات علمی را قیاس پذیر و تاریخ علم را پیوسته و تکوینی می بیند. در این مقاله تلاش می شود پاسخ های کاسیرر در مقابل کوهن صورتبندی شود. در پایان مقاله نیز سعی می کنیم اختلاف آنها را در پرتو نوع تاریخنگاری ایشان شرح دهیم.
تحلیل اسطوره ای در مطالعات ادبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل اسطوره ای، شاخه ای از نقد ادبی است که به تجزیه و تحلیل ساختار و معنای متن می پردازد و ارزش ادبی آن را از جهت کاربست باورهای اسطوره ای در آن ارزیابی و بررسی می کند. کاربست این روش در حوزه مطالعات قرآنی، از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در فهم معنای قرآن است و از دیگر سو، میراث بشری این متن را بررسی می کند. در سنت تفسیری و علمی مسلمانان بوده اند کسانی که از این منظر به قرآن کریم بپردازند و بیان هایی از قرآن را مبتنی بر باورهای اساطیری بدانند و از آن جا روش های مختلف نقد ادبی را برای تحلیل معنای متن بکار گیرند. این مطالعه برای بازشناسی همین کوشش ها نگارش یافته و درصدد است آن ها را از یکدیگر تفکیک کند. بنابراین ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که رویکردهای عمده و شناخته شده در تحلیل اسطوره ای قرآن کریم کدام اند؟ این رویکردها چه مناسبتی با یکدیگر دارند؟ آیا می توان برمبنای این رویکردها، سطوح مختلف این متن را از یکدیگر تفکیک کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل اسطوره ای قرآن کریم، فارغ از تمامی پیش فرض های کلامی و تعلیمی، حداقل در سه لایه از متن قرآن قابل پیگیری است: مضامین، زبان و بلاغت. نوشتار حاضر به واکاوی آثار مختلف پژوهشگران در هریک از سه سطح فوق پرداخته است.
فراطبیعت باوریِ ترکیبی کاتینگهام و نقش آن در معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد است تأثیر عوامل فراطبیعی در معناداری زندگی را بر اساس دیدگاه جان کاتینگهام تبیین نماید. در این راستا ابتدا رویکردهای سه گانه ی «طبیعت گرایی، ناطبیعت گرایی، فراطبیعت گرایی» که ناظر به نظریه های معنای زندگی (هدف، ارزش، کارکرد) هستند تبیین شده و سپس به نقد و بررسی دیدگاه کاتینگهام در باب معنای زندگی پرداخته می شود. کاتینگهام خدا و جاودانگی روح را به عنوان دو عامل فراطبیعی در معنابخشی به زندگی لحاظ می کند. وی «هنجارهای تغییرناپذیر اخلاقی» را درباره ی عامل خدامحوری و استناد به مؤلفه ی «موفقیّت» را درباره ی جاودانگی روح به عنوان دو دلیل برای مبنای تأیید خویش قرار می دهد. او در دلیلی که برای دیدگاه خدامحوری ارائه می دهد به تبعیت از دیدگاه فراطبیعت گرایی، نقش خدا را در معناداری، نه به صورت تشریعی و در قالب «امر و نهی الهی» محض، بلکه به صورت تکوینی و در قالب «قانون طبیعی» بیان می کند. از این روی می توان دیدگاه های اختصاصی کاتینگهام در باب معنای زندگی را به قرار زیر معرفی نمود: الف) تفسیر معنا به «هدفِ ارزشمند»، ب) بهره گیری از نظریه ی قانون طبیعی برای معنادار کردن زندگی، ج)پذیرش فراطبیعت باوریِ ترکیبی.