یکی از مهم ترین مباحثی که امروزه در عرصه فلسفهدین و فلسفهعلم مطرح است، موضوع «نسبت علم و دین» و «علم دینی» است. حکیم متألّه آیت الله جوادی آملی (مدّظلّه) در خلال مباحث کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» به طرح کلیاتِ دیدگاه خویش در این رابطه پرداخته است که می توان آن را چالش برانگیزترین نظریه درباره علم دینی دانست. لذا اشکالات و پرسش های متفاوتی درباره آن نظریه مطرح شده است که از جمله مهمترینِ آنها، «عدم انسجام» و همچنین «عدم کارآمدی و ثمربخشی به خصوص در ساحت علوم تجربی» می باشد. لذا در این نوشتار تلاش شده است تا بر محور اندیشه های آن حکیم متألّه، به ترتیب در جستجوی پاسخ این دو پرسش باشیم که «جهت نیل به یک الگو برای اسلامی سازیِ علوم تجربی چه باید کرد؟» و سپس «چنین طرحی در صورت بسط یافتن و عملی شدن، چه ثمرات و کارکردهایی به دنبال خواهد داشت؟» بنابراین مبتنی بر دیدگاه های ایشان، ابتدا ملزوماتِ دینی سازیِ علوم تجربی ذیل دو عنوان «اصول گزاره ای» و «اصول روش شناختی» تبیین گردیده، سپس ثمرات پیاده سازیِ این الگو ذیل پنج عنوان تبیین می گردد. در این بخش روشن می شود که در صورت تبدیل شدنِ این تئوری به یک الگوی عملیاتی، علم تجربی ثمراتِ چشم گیری خواهد داشت که «افزایش کارآمدیِ علوم تجربی و جهش تکنولوژی» یکی از آن ها خواهدبود.