مقالات
حوزه های تخصصی:
بر اساس ظهور ابتدایی آیات متعدد قرآن، حضرت آدم (ع) با نافرمانی در برابر دستور الهی مبنی بر عدم نزدیکی به شجره، دچار وسوسه شیطان و ظلم و معصیت شد. این آیات خاستگاه یکی از مهم ترین شبهات مطرح پیرامون عصمت حضرت آدم (ع) گردیده است که چگونه پیامبر خدا که معصوم است دچار چنین خطای فاحشی شده است. این مقاله انواع برون رفت هایی را که توسط دانشمندان اسلامی در پاسخ شبهه نامبرده ذکر شده است، پس از گردآوری و تحلیل، مورد نقد و ارزیابی قرار داده و سرانجام به دیدگاهی نو در این زمینه و به این نتیجه دست یافته است که تنها دیدگاه بی اشکال در برون رفت از شبهه نامبرده تفسیر نهی مورد اشاره در آیات به دستور ارشادی با هدف تحریص و ایجاد انگیزه و ترغیب حضرت آدم (ع) بوده و آن بزرگوار هیچ گناهی را مرتکب نشده است و این دیدگاه در واقع ترکیب دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی می باشد.
بررسی شفاعت برزخی در قرآن، روایات و اندیشه تفسیری علامه طباطبائی(ره)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اصل شفاعت از امور مسلّم بین مسلمانان است اما اینکه محدوده شفاعت، علاوه بر قیامت، برزخ را هم شامل شود، همواره میان اندیشمندان شیعی مورد بحث بوده است. به گونه ای که شفاعت در برزخ موجب آمرزش گناهان شده و از سویی مایه ارتقاء رتبی و تعالی درجه معنوی افراد شود. علامه طباطبائی وجود شفاعت در عالم برزخ را نپذیرفته و استعانت های معصومان (ع) در برزخ را نوعی اجازه تصرّف از سوی خدا در عالم برزخ می داند. لذا معتقد است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمی شود زیرا از دیدگاه ایشان بحث شفاعت پس از مسجّل شدن ورود به بهشت یا جهنم معنا می یابد و برای این منظور نیز به برخی روایات استناد می کنند. در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاه های مطرح، و نقد و بررسی ادله آراء ایشان روشن می گردد که با توجه به اطلاق ادلّه آیات و روایات و عدم تقیید آیه به شفاعت در قیامت و شمولیت آن نسبت به عالم برزخ، نیز توجه به مثالیّت عالم برزخ و وجود پدیده های دنیا در آن عالم با مرتبه شدیدتر، و استمرار شفاعت پیامبر(ص) از دنیا تا برزخ و نیز قیامت، و التفات به اصل تخویف و ترساندن و هشداردهی برای پیشگیری از وقوع گناه در دین اسلام و نیز اصل سبقت گیری رحمت الهی بر غضب او و همچنین اصل نجات بخشی انسان، می توان امکان شفاعت برزخی را اثبات نمود. و اینکه شفاعت در برزخ نیز وجود دارد.
تحلیل و بررسی مبانی مشروعیت و ماهیت، حکم حکومتی از منظر علّامه طباطبائی (ره)
حوزه های تخصصی:
ابعاد و زوایای مختلف حکم حکومتی همواره در نزد متفکران اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ازجمله مهم ترین آن ها بحث از ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی است. علّامه طباطبائی صدور حکم حکومتی را در عرضِ حکم شرعی برای اداره جامعه اسلامی از سوی ولیّ امر مشروع می داند و معتقد است حاکم اسلامی، از جانب خداوند متعال، مجاز است به صدور احکام حاکمیتی اقدام نماید که این احکام به مانند احکام شرعی معتبر بوده و لازم الاجرا و واجب الاطاعه است. علّامه نسبت به شناخت ماهیت احکام حکومتی، احکام حکومتی را احکامی مستقل می داند که ولیّ امر ضمن التزام به مشورت در وضع، به صورت مستقل و بدون دخالت دیگران، اقدام به صدور آن می نماید. این احکام برای تأمین نیازهای متغیّر و غیرفطری افراد جامعه، ضمن مخالفت نکردن با شرع مقدس و به شرط تأمین موافقت حکم با شرع، بر حسب تأمین مصلحت امت اسلامی، به صورت موقت وضع می شود. احکام حکومتی می تواند به اختلاف اعصار و امصار مختلف شود و با برطرف شدن اهداف و مصالحی که موجب وضع آن ها شده، به صورت خودکار مرتفع گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی، اسناد و داده های جمع آوری شده از آرا و اندیشه علّامه طباطبائی را مورد تحلیل و تحقیق قرار داده و به بررسی ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی از منظر ایشان پرداخته است.
آینده و وراثت صلحا در قرآن با تأکید بر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی (ره)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از واژه هایی صحبت می کند که حاکی از آینده ای امیدوارکننده است. از ظاهر آیات می توان برداشت کرد که در آن آینده، وراثت صلحا، جانشینی مؤمنین صالح، و سرانجام غلبه دین بر ادیان خواهد آمد. مقاله حاضر به بررسی این مسئله از دیدگاه علّامه طباطبائی، از مفسران شیعه، و نیز فخر رازی، از مفسران معروف اهل سنّت، می پردازد. بر این اساس، برای تبیین مسئله ازنظر علّامه طباطبائی و فخر رازی، به روش کتابخانه ای و مراجعه به تفسیر خودشان و نیز با شیوه توصیفی- تحلیلی، موضوع مورد بررسی قرار گرفت. حاصل بررسی این که، غلبه اسلام بر ادیان و وراثت و استخلاف از دید المیزان در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) است؛ اما نظر مفسران اهل سنّت، باوجود روایات معتبر فریقین و تخصیص آن ها غلبه دین بر ادیان را بر زمان حضرت مهدی (عج)، پراکنده است و این مفسران آیات را مرتبط ندانسته و مفهومی روشن، به ویژه در مورد غلبه دین ارائه ننموده اند. برخی از آنان مانند فخر رازی بر این هستند که مراد از وراثت و استخلاف متّقیان، وراثت آنان در بهشت از کافران است و عده ای از مفسران اهل سنّت استخلاف را به خلافت سه خلیفه اول بعد از پیامبر (ص) تطبیق نموده اند که فخر رازی از آنان است.
رویکرد علّامه طباطبائی (ره) به ادلّه مُثُل افلاطونی در فلسفه صدرایی
حوزه های تخصصی:
مسئله مُثُل یکی از اساسی ترین مسائل هستی شناسی است که برای اولین بار افلاطون آن را مطرح و از مبانی فلسفه خویش قرار داد، منتهی تا به امروز یکی از پیچیده ترین مسائل الاهیات بالمعنی الأخص باقی مانده است. صدرالمتألهین، بر اساس اصالت وجود، تفسیر خاصی از آن ارائه کرده و معتقد است که تنها راه رسیدن به مُثُل، شهود مستقیم آن هاست؛ اما درعین حال در اقامه برهان برای اثبات مُثُل از هیچ کوششی دریغ نکرده است. دیدگاه علّامه طباطبائی این است که هیچ یک از براهین عقلی اثبات مُثُل، کافی و تام نیست و معتقد است دلایل اقامه شده اعم از مدّعاست و به وسیله براهین مذکور تنها موجود مجرد عقلی به عنوان واسطه در فیض و مدبّر موجودات طبیعی اثبات می شود و بدیهی است که اثبات امر اعم، مستلزم اثبات امر اخص نیست و اگر گفته شود که وجود ارباب انواع و مُثُل نوریه با دریافت های عقلی میسور نیست، بلکه با ادراک های شهودی و دریافت های ذوقی قابل درک است، همان گونه که قائلین به مُثُل بر این باورند؛ بنابراین مسئله مُثُل از حوزه مسائل فلسفی خارج و وارد حوزه عرفان می شود؛ زیرا مسائل فلسفی و حلّ آن ها صرفاً بر عقل و دریافت های عقلی استوار است.
مؤلفه های ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی از دیدگاه علّامه طباطبائی (ره)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽای ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪهاﻧﺪ زاده ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﺎز در درون ﺳﺎﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻧﻬﺎدی ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﺴﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺗحﺖ ﻓﺸﺎر ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎ، آداب، رسﻮم و ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪﻣﻨﺰﻟﮥ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪة «ﺧﻮد» ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ «ﻣﻦ» ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ازﭘﯿﺶﺗﻌﯿﯿﻦﺷﺪه ﺑﻪ ﺷﯿﻮهای ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد واﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ؛ زﯾﺮا ﻗﻮاﻋﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺻﻮرتﻫﺎی ذﻫﻨﯽ و ﺗﺨﻠﻒﭘﺬﯾﺮﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ آﻧﻬﺎ عمل کند ﺗﺤﻘﻖ ﺧﺎرﺟﯽ خواﻫﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ؛ این واقعیت درمورد کنش اجتماعی اخلاقی انسانها نیز مصداق دارد؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اخلاقیات در جامعه ﺗﻨﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻋﻤﻞ افراد ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد. در این میان یکی از ﭘﺮﺳﺶهای اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ چه مؤلفههای ذهنی، باعث بروز کنش اجتماعی - اخلاقی افراد میشود؛ سؤالی که دراین مقاله تلاش شد با بررسی و تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائی به آن پاسخ داده شود و آنچه که در پایان بهعنوان مؤلفههای ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی، شناسایی و تبیین شد شامل این موارد است: