فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
چیستی نفس و رابطه آن با بدن از دیدگاه سهروردی و کانت
حوزه های تخصصی:
فلسفه نفس امروزه یکی از زیرمجموعه های حوزه فلسفه به شمار می رود و فیلسوفان بزرگ شرق و غرب به تحلیل و تبیین آن پرداخته و آثار بسیاری درباره آن پدید آورده اند. در میان پیشینیان، اگر چه فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو درباره روان(psyche) بحث کرده اند نه درباره نفس ولی هریک از فیلسوفان بزرگ پس از آن ها، خواه شارح فلسفه آن ها باشند و خواه منتقد آن، به ویژه ابن سینا، ملاصدرا، سهروردی، دکارت، هابز، لاک، برکلی، هیوم و کانت مباحث متنوعی را درباره نفس مطرح کرده اند. با همه این احوال، مساله مشهور نفس ـ بدن در مغرب زمین از دکارت آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در این نوشتار دیدگاه سهروردی و کانت که هر کدام از مشاهیر فیلسوفان از عصر خود تا دوره کنونی هستند به همراه مقایسه آن ها با یک دیگر و نیز با دیگر صاحب نظران، مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت مساله وقتی آشکارتر می شود که دیدگاه آن دو را در باره اصالت ماهیت از نظر دور نداریم. آن ها علی رغم اشتراک در این دیدگاه، که به همانندی در مسائلی چون تشخص، خودآگاهی، اراده، وحدت، بساطت، نفی عینیت جوهر با نفس، بقاء و مانند آن انجامیده است، در مسایل دیگری چون نفی ارتباط تمایز تصوری دو چیز با تمایز عینی آن ها، عدم انحصار نفس به جوهر متفکر، انیت محض بودن نفس، معرفت عقلی، ادراک حضوری، آگاهی نفس به جهان بیرون، وضوح و ابهام ادراکات نفسانی، به نتایج متفاوتی دست یافته اند که به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
هدایتها و ارزشها:ایمان چیست؟
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۴۶
خدمات و حسنات دین
بررسی رابطه عالم ذر و تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع عالم ذر همواره یکی از بحث برانگیزترین مباحث قرآنی است و مفسران، متکلمان و فیلسوفان مسلمان دربارة آن بسیار سخن گفته اند. آنچه از ظاهر آیات و روایات اسلامی برمی آید این است که هر انسانی قبل از تولد در عالمی به نام «ذر» وجود فردی حقیقی داشته است. عده ای از اندیشمندان این برداشت از ظاهر آیات و روایات را نپذیرفته و هر یک به گونه ای خاص آن را توجیه و تأویل کرده اند. اینان اشکالاتی را به آن برداشت ظاهری وارد می کنند که براساس این تفسیر، اعتقاد به عالم ذر مستلزم باور به تناسخ است. اما واقعیت این است: با توجه به عدم استحاله عقلی عالم ذر و با اعتقاد به امکان عقلی تناسخ که به خودی خود امری محال و ذاتاً ممتنع نیست، عالم ذر به معنای ظاهری اش گونه ای از تناسخ است و امکان آن وجود دارد و مشکلی در تحقق عالم ذر نیست
پیدایش شیعه اسماعیلیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نقد حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک با تأکید بر آرای شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هگل و صدرالمتألهین، هر دو حرکت را در کل طبیعت تعمیم داده اند؛ اما دقت در این نتیجه واحد و مقدمات آن، حاکی از اختلاف عمدهٔ این دو فیلسوف در مسئله حرکت است. صدرالمتألهین بر مبنای اصول حکمت متعالیه تحولات عمده ای را در بحث حرکت ایجاد کرد و بیشترین سهم در این تحولات، مربوط به اصل «اصالت وجود» است. هگل نیز با مبانی خاص خود به بحث حرکت پرداخته و در این زمینه آرای جدیدی ارائه داده است. مارکسیست ها با اَخذ برخی از اصول هگل و در آمیختن آنها با نظرات فوئرباخ، قرائت جدیدی از حرکت مطرح ساختند. شهید مطهری نیز از رهگذر تحلیل و نقد مارکسیست ها به بحث تطبیقی حرکت در فلسفهٔ اسلامی و غربی پرداخت.
این نوشتار که با رویکردی انتقادی به حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک پرداخته است، از سه بخش تشکیل می گردد: بخش اول حرکت دیالکتیکی هگل، بخش دوم ماتریالیسم دیالکتیک و در قسمت سوم نقد دو بخش اول و دوم براساس اندیشه های استاد شهید مطهری، بررسی شده است. گفتنی است که استاد مطهری به مقتضای هر بحثی به تحلیل و نقد پرداخته است، به همین دلیل مباحث فوق در آثار استاد سیر منظم و منسجمی ندارد. در این مقاله سعی شده است که آرای ایشان به نحو منظم و منسجم استخراج و تنظیم شود.
معرفت نفس از دیدگاه ملاصدرا و افضل الدین کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون دینی انسان را به «خودشناسی» و «خودآگاهی» فراخوانده و بر پیوند ژرف میان «خودشناسی» و «خداشناسی» تاکید ورزیده اند. افضل الدین کاشانی (از حکمای قرن هفتم) و ملاصدرا (پایه گذار «حکمت متعالیه»)، هر کدام بر اساس مبانی خویش، تبیینی ویژه از «معرفت شهودی نفس» به دست داده اند.
در بخش ابتدایی این مقاله، نخست، پیش فرض های دیدگاه صدرالمتالهین پیرامون «معرفت نفس» بازکاوی شده، و سپس تبیینی سازواره ای از نظریه «معرفت نفس» ارایه گردیده است. در نهایت، مراحل «معرفت نفس»، که اهل معرفت با گام نهادن در راه سیر و سلوک عملی به آنها دست می یابند، تبیین شده است.
در بخش بعدی، دیدگاه افضل الدین کاشانی درباره «معرفت نفس» تبیین گردیده و راهکارهای عملی و سلوکی دست یابی به معرفت نفس از نظرگاه وی بیان شده است. در پایان، به بررسی تطبیقی آن دو، در سه ساحت «پیش فرض ها»، «اصل نظریه» و «لوازم و پیامدها» پرداخته شده است.
نقش امام در احیاى دین
پلورالیزم فرهنگی در اندیشه ی اسلامی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
راهکارهای توسعه فرهنگ مهدویت
منبع:
موعود ۱۳۸۳ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل آیین فرقه اهل حق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرقه اهل حق، یک گروه دینی ایرانی با اعتقادات، گرایش ها و آداب و متون مذهبی خاصی است که در میان طوایف لر، کرد و ترک زبان پیروانی دارند. بنیانگذار این فرقه، مرشدی به نام سلطان اسحاق است که خاستگاه آن شهرزور در کنار سیروان (دیاله) در عراق امروزی است که از آنجا به سایر نواحی گسترش یافته است. این فرقه به سبب غلو در حقّ حضرت علی علیه السلام، «علی اللّهی» نیز نامیده شده است. ایشان دوازده خاندان یا سلسله اصلی دارند. از اصول مهمّ دین اهل حق، تجلّیات هفتگانه خداست. به تناسخ معتقد و منتظر ظهور صاحب زمان هستند. مناسک و مراسمی ویژه دارند و آیین ایشان التقاطی است. این مقاله با هدف شناخت، تبیین و نقد آیین اهل حق تدوین یافته و با تکیه بر منابع مختلف، به تحلیل شاخصه های مربوط به این فرقه پرداخته است.
چهار لفظ مترادف با معنای نفس
حوزه های تخصصی:
بررسی کثرت گرایی دینی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پلورالیسم دینی از جمله مباحث مرتبط با فلسفة دین است که به سبب توجه آن به مسئلة نجات و زندگی مسالمت آمیز میان پیروان ادیان، مورد توجه صاحب نظران زیادی قرار گرفته و دارای رویکردها و تقریرهای متفاوتی است.
توجه عمیق مولانا به «وحدت وجود»- به عنوان یکی از ارکان اصلی اعتقادات وی- و القای روحیة تسامح و تساهل به مخاطبان خود، باعث شده تا عده ای وی را
« کثرت گرا » بنامند، اما اینکه وی، واقعاً واجد چنین نامگذاری بوده یا نه و اگر بوده، پلورالیسم دینی از دیدگاه او چه کیفیتی دارد و چه مواردی را شامل می شود، از جمله پرسش هایی است که در مورد مولانا مطرح است. مقالة حاضر در جستجوی پاسخ این پرسش ها، بر اساس مثنوی است.
بنابراین، در این مقاله، ضمن تعریف پلورالیسم دینی و بیان رویکردهای آن، آرای کثـرت گـرایان در بـاب حقــانیت ادیان مطرح شده و بازتاب این آرا در
اندیشه های مولوی آمده است.
بازخوانی اندیشه های مولوی گویای این نکته است که ردپای نظریة پلورالیسم دینی، کم و بیش در اندیشه های او دیده می شود، اما پلورالیسم را به معنای امروزی آن نمی پذیرد و در نهایت یک دین را حق می داند.
هدف از این جستار آن است که مخاطبان مثنوی با پیروی از شیوة مولوی در مسائل معرفتی و دینی، در جهت تقریب بین ادیان و تفاهم میان صاحبان آنها گام بردارد و برای رفع اختلافات و دشمنی های دینی و عقیدتی نوعی آمادگی ذهنی ایجاد شود.
پلورالیزم دینی یا پلورالیزم در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت متعالی ادیان، یکی از اصول مورد اتفاق سنت گرایان است. آنان معتقدند تمام ادیان با وجود اختلاف های ظاهری، از گوهر مشترک باطنی برخوردارند. دین در نظر سنت گرایان به ادیان ابراهیمی اختصاص ندارد و هر روشی برای متمرکزشدن بر حق و زندگی کردن طبق اراده عالم بالا و متناسب با مقصد بشر، «دین» محسوب می شود. این دیدگاه سنت گرایان به حقانیت تمام ادیان می انجامد. از این رو اعتقاد به نسخ و انحصارگرایی در باب حقانیت ادیانِ دیگر، امری ناصواب است. سنت گرایان با استناد به وحدت درونی یا متعالی ادیان به کثرت گرایی دینی معتقدند. ایشان برای تبیین مدعای خویش، از آموزه های تصوف و عناصر بنیادین مشترک میان ادیان بهره می گیرند. این مقاله به توضیح مولفه های اصلی این نظریه و بررسی و ابطال آن بر اساس ادله عقلی و نقلی خواهد پرداخت