فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسهای رابطه بین هوش سازمانی و رهبری تیمی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان بوده است. باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی ازنوع همبستگی و علّی –مقایسهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان هستند که درسال تحصیلی1388- 1387 بالغ بر 1446نفر بودهاند. از این تعدادبا استفاده ازروش نمونهگیری تصادفی طبقه-ای متناسب با حجم، نمونه ای به حجم 600 عضو هیأت علمی انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از نیمرخ هوش سازمانی و پرسشنامه رهبری تیمی.یافتههانشان دادکه:1. بین مؤلفههای هوش سازمانی ورهبری تیمی رابطه مثبت و معناداروجود دارد،2. بین میانگین نمرههای هوش سازمانی و رهبری تیمی بر حسب دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی تفاوت معنادار وجود دارد و 3. بین میانگین نمرههای رهبری تیمی اعضای هیأت علمی برحسب سن، سابقه خدمت و افتخارات علمی تفاوت معنادار وجود دارد
نقش رهبری، فرهنگ و یادگیری سازمانی در ارتقای عملکرد دانشکده های کشاورزی ایران (ایجاد دانشکده کشاورزی یادگیرنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی و تحلیل نقش رهبری، فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی در ارتقای عملکرد دانشکده های کشاورزی و تبدیل آنها به سازمانهای یادگیرنده انجام شده است. تحقیق به روش تحلیل همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس - کوواریانس صورت گرفته و جامعه آماری آن شامل اعضای هیات علمی تمام وقت دانشکده های کشاورزی دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. نمونه های مورد مطالعه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 329 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی با روش تعیین ضریب میانگین واریانس استخراج شده و برای تعیین پایایی از روش پایایی مرکب استفاده شده است. مقادیر روایی و پایایی حاکی از مناسب بودن پرسشنامه برای گردآوری داده های تحقیق است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با بهره گیری از بسته نرم افزاری Lisrel, 8.50 تحلیل شدند. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مولفه های زمینه ای (فرهنگ سازمانی یادگیرنده و رهبری تحول آفرین) و مولفه فرایندی (یادگیری سازمانی) است. مجموع این دو مولفه زمینه ای 3/87 درصد از تغییرات واریانس متغیر فرایندی را تبیین می کند. همچنین، بین مولفه فرایندی و عملکردی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد که 36 درصد از تغییرات واریانس عملکرد دانشکده کشاورزی به وسیله مولفه فرایندی یادگیری سازمانی تبیین می شود. بنابراین، با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که وجود رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی یادگیرنده در دانشکده های کشاورزی با تاثیر بر فرایند یادگیری سازمانی ضمن بهبود عملکرد این دانشکده ها، مسیر تبدیل شدن آنها به سازمانهای یادگیرنده را فراهم می کند.
رابطه معنویت و رهبری تحول آفرین
حوزه های تخصصی:
رهبران موفق چگونه کار می کنند؟
حوزه های تخصصی:
رابطه میان هوش عاطفی و سبک مرجح رهبری مدیران
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین رابطه میان هوش عاطفی و سبک رهبری مدیران تدوین شده است. ضرورت پژوهش از آنجایی نشأت می گیرد که توانایی رهبران در درک و مدیریت هیجانات خود و دیگران، سبب افزایش مشارکت و تعهد کارکنان، بهره وری و در نهایت رضایت بیشتر مشتریان میشود، از اینرو می توان از هوش عاطفی به عنوان عامل اساسی موفقیت یاد کرد. برای این منظور، جامعه آماری تحقیق حاضر، متشکل از مدیران ارشد وزارت مسکن و شهرسازی است. نتایج نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی و در مقابل رابطه منفی و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری آمرانه وجود دارد. لیکن، رابطه معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری حمایتی یافت نشد. همچنین بین هوش عاطفی و سبک رهبری مشاوره ای رابطه مثبت ضعیفی وجود دارد. در بررسی رابطه میان متغیرهای جمعیت شناختی و هوش عاطفی، رابطه معنا داری میان جنسیت، تحصیلات، سن و هوش عاطفی به دست نیامد و در مقابل رابطه مثبت و معناداری میان سنوات خدمت و هوش عاطفی یافت شد. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه آشکار شد که 23% تغییرات رهبری آمرانه، 12% تغییرات رهبری مشاوره ای و 25% تغییرات رهبری مشارکتی به واسطه هوش عاطفی تعیین میشود.
نقش ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار بر کاهش تنش شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ارزشهای اخلاقی همراه با رهبری اخلاق مدار در سازمانها و صنایع، کارکردهای متعددی دارند. یکی از این کارکردها، کاهش فشار و تنش بر کارکنان است. در این پژوهش نقش ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار بر تنش شغلی کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.روش کار: جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن در پاییز 1388 (حدود 7000 نفر) تشکیل داده اند. نمونه پژوهش به تعداد 385 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای- تصادفی می باشد. ابزارهای مورد استفاده در سنجش متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه 15 سوالی تنش شغلی (با سه خرده مقیاس به نامهای تنش ناشی از ناکارآمدی تصوری، تنش ناشی از ابهام و محدودیت مسوولیت و اختیار، و تنش ناشی از تعارض و تضاد) پرسشنامه 9 سوالی رهبری اخلاق مدار و پرسشنامه 4 سوالی ارزشهای اخلاقی بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین ارزشهای اخلاقی با تنش ناشی از ابهام و محدودیت اختیارات و مسوولیت، تنش ناشی از تعارض و تضاد و تنش شغلی کلی، رابطه معنادار وجود دارد. رهبری اخلاق مدار نیز با تنش شغلی کلی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رهبری اخلاق مدار تنش ناشی از ناکارآمدی تصوری، تنش ناشی از ابهام و محدودیت اختیارات و مسوولیت و تنش شغلی کلی را پیش بینی می کند. اما برای تنش ناشی از تعارض و تضاد هر دو متغیر ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار دارای توان پیش بین معنادار بودند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که رعایت معیارهای ارزشی و اخلاقی در قالب رهبری اخلاق مدار، زمینه های کاهش تنش شغلی را فراهم می آورند.
بررسی اثرات رفتارهای غیراخلاقی مدیران در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رفتارهای اخلاقی، مفهومی آمیخته با ارزشهای انسانی و اخلاقی است. به همین دلیل، توجه به رفتارهای غیراخلاقی از اساسی ترین موضوعات پژوهشی در حوزه های مختلف است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط رفتارهای غیراخلاقی مدیران با حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی بوده است.روش کار: جامعه آماری پژوهش، کارکنان مرد یک شرکت تولیدی صنعتی در شیراز بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای غیراخلاقی مدیران (9 سوال)، حمایت سازمانی ادراک شده (2 سوال)، فرسودگی هیجانی (9 سوال) و رفتارهای انحرافی سازمانی (8 سوال) بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای حاکی از آن بود که حمایت سازمانی ادراک شده متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با فرسودگی هیجانی و فرسودگی هیجانی نیز متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با رفتارهای انحرافی هستند. همچنین الگوی نهایی حاکی از آن بود که رفتارهای غیراخلاقی مدیران رابطه مستقیمی با رفتارهای انحرافی سازمانی دارند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، الگوی ویژه ای را در باب نقش رفتارهای غیراخلاقی مدیران بر حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی به دست داد. نتیجه گیری مهم اینکه، رفتارهای غیراخلاقی مدیران علاوه بر تضعیف حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان و تقویت احساس فرسودگی هیجانی کارکنان، با اثرات فراگیر بر گرایش کارکنان به رفتارهای انحرافی نیز موثر واقع می شود.
هوش پیش بینی کننده رهبری تحول آفرین: بررسی روابط میان هوش معنوی، هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثرات هوش عاطفی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده رهبری تحول آفرین است. هوش عاطفی به معنای توانایی شناخت احساسات و عواطف خود و دیگران جهت مدیریت دیگران است. هوش معنوی نیز که بعد از سال ۲۰۰۰ به طور جدی مطرح شده است، از جنبه های کاربردی مفهوم معنویت است و می توان آن را استفاده از توانایی ها و منابع معنوی جهت اتخاذ تصمیمات معنادار، تعمق در موضوعات وجودی و استفاده از این دانش برای حل مساله در زندگی دانست. در این تحقیق ما با مرور ادبیات و تحقیقات درباره این سه مفهوم، فرضیات تحقیق را بیان کرده ایم. برای سنجش هوش معنوی محققین این تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ای برای سنجش هوش معنوی ساخته اند. نتایج آزمون فرضیات به روش تحلیل معادلات ساختاری نشان دهنده آن است که هم هوش عاطفی و هم هوش معنوی اثر قابل ملاحظه ای بر رهبری تحول آفرین دارند.
تبیین الگوی اثربخشیِ سازمانهای دولتی ایران براساس نقش رهبری خدمتگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به موضوع رهبری خدمتگزار درسالهای اخیر، افزایش پیدا کرده است و انواع سازمانهای تجاری، غیر انتفاعی، آموزشی، و نیز سازمانهای دولتی برای اداره سازمان خود اصول رهبری خدمتگزار را مورد استفاده قرار دادهاند. اما در مورد مؤثر بودن اجرای رهبری خدمتگزار در اثربخشی سازمانها، بهویژه سازمانهای دولتی، تردیدهایی بهوجود آمده است. با توجه به عجین بودن فرهنگ ایران با آرمانهای خدمتگزاری و اهمیت موضوع، این مقاله در نظر دارد تأثیر رهبری خدمتگزار بر اثربخشی سازمانهای دولتی ایران را از دو مسیر اثربخشی رهبری و اثربخشی پیروی، بیازماید. بدین منظور متغیرهای مدل نظری پژوهش، شناسایی شد و نظرسنجی مدیران و کارکنان 22 سازمان دولتی قرار گرفت. از آزمون t استیودنت برای بررسی وضعیت کلیِ مولفههایِ پژوهش استفاده گردید و برای آزمون فرضیهها نیز، آزمونهای آماری رگرسیون و همبستگی اسپیرمن به کار گرفته شد. در بررسی رابطه بین مؤلفههای تحقیق، کلیه روابط مورد بررسی تأیید شدند، اما پایین بودن میانگین نمره ابزار اندازهگیری رهبری خدمتگزار از میانگین متوسط، به معنای اجرای ضعیف رهبری خدمتگزار و غلبه رهبری پدر سالارانه در سازمانهای دولتی ایران است همچنین ارتباط ضعیف تحقق اثربخشی سازمانی از مسیر رهبری خدمتگزار- اثربخشی پیروی، به معنای عدم توجه بایسته به نقش پیروان در سازمان و اثربخشی سازمانی است.
تعهد سازمانی معلمان و بررسی عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعهد سازمانی معلمان یکی از موضوعات فراگیر و مهم در رفتار سازمانی در آموزش و پرورش است که موجب افزایش بهره وری و اثربخشی سازمانی مدارس می شود. مدل پیشنهادی تحقیق بر اساس مدلهای نظری مودی1 و همکاران(1982)، ماتیو2 و همکاران (1990) و می یر3و همکاران (2002) شامل متغیرهای هفتگانه سن، جنس، سالهای شغلی، تحصیلات، مقطع تحصیلی تدریس، رضایت شغلی و حمایت سازمانی انتخاب شد. برای آزمون مدل تحلیلی، تحقیقی از نوع پیمایشی انجام گرفت و داده های تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه تعهد سازمانی معلمان کلیپ (2002) از بین معلمان مرد و زن مقاطع سه گانه شهرضا جمع.آوری گردید. این ابزار، ابعاد چهارگانه تعهد سازمانی معلمان را می سنجد.
نتایج نهایی پژوهش بیان می کند که ابزار سنجش تعهدسازمانی معلمان، پایایی قابل قبولی دارد (74/0=(. کاهش 44 گویه پرسشنامه در چهار عامل، گویای روایی سازه ابزار تعهدسازمانی معلمان است. میزان تعهدسازمانی معلمان در سطح زیاد ارزیابی شده است. تفاوت معناداری در تعهدسازمانی معلمان به نفع معلمان مرد است. هم چنین روابط معناداری بین حمایت سازمانی و هم چنین رضایت شغلی با تعهدسازمانی (به ترتیب34/0= r و36/0= r) وجود داشته است.
تحلیل مسیر برای آزمون تاثیرعوامل فردی، سازمانی و شغلی مؤثر بر تعهدسازمانی معلمان بیان می کند که بهترین مدل برای پیش بینی تعهدسازمانی معلمان شامل متغیرهای چهارگانه رضایت شغلی، حمایت سازمانی، جنس و مقطع تحصیلی تدریس است و سه متغیر سن، سالهای شغلی تدریس و میزان تحصیلات از مدل تحلیلی خارج می شود. تحلیل مسیر نشان می.دهد که متغیرهای جنس و مقطع تحصیلی هم به طورمستقیم و هم به طورغیرمستقیم بر تعهدسازمانی تاثیر دارد.
صعود بالاتر
حوزه های تخصصی:
رهبری تیمی در سازمان بر اساس نقش سازمانی و فرهنگ ملی ( مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی اصفهان)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با چالش های بسیاری روبرو هستند، مانند حفظ کیفیت با کاهش منابع، مدیریت مالی بهتر، کسب حمایت بیشترتحقیقاتی، توسعه مهارت های جدید، تعیین اهداف روشن، کمک به اعضاء برای رویارویی با فشار کار روزافزون، حفظ انگیزه و روحیه کاری، نوآوری درآموزش و تحقیق و افزایش بیش از حد اطلاعات. هدف این مقاله کمک به مدیران دانشگاهی است تا بتوانند آینده به ظاهر نومیدکننده را با توان و انرژی و خوش بینی نوید بخشند. وظیفه رهبران دانشگاهی این است که به اعضای سازمان خود حیات و جانی تازه ببخشند تا بتوانند با شور و شوق در شرایط دشوار با چالش ها روبرو شوند. چشمگیرترین امتیازی که یک سازمان می تواند در یک دنیای مبتنی بر رقابت ونیازمند منابع داشته باشد، همان رهبری تیمی است. این نوع رهبری، فرآیندی برای توسعه تخصص و رشد فردی است و می تواند محیط سازمانی را برای همه سازگاری های اخیر در کاهش منابع، رقابت جهانی، عرضه ی قابل انعطاف و تقاضاهای گسترده هیات مؤسسین که به دنبال دستیابی به کارآیی بیشتر هستند، تغییر دهد. بنابراین، این مقاله پس از مروری بر تئوری رهبری تیمی به بررسی رهبری تیمی در دانشگاه های دولتی اصفهان می پردازد.
طراحی الگوی انتصاب مدیران
حوزه های تخصصی:
انتصاب مدیران میانی، یکی از شاخص های مؤثر در به کارگیری صحیح منابع انسانی می باشد. بنابراین، شناخت ویژگی های مدیران میانی در راستای انتصاب آنان را می توان به عنوان مهم ترین گام در اثربخش بودن سازمان ها دانست. این مقاله، الگوی مناسب انتصاب مدیران میانی را برای توسعه ی نظام مند و همه جانبه ی منابع انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. بدین منظور، با استفاده از تجربیات عملی و نظری سازمان های موفق، مؤلفه ها و عناصر مؤثر در الگوی انتصاب مدیران میانی شناسایی، بررسی و تحلیل شده است.
این پژوهش، به شیوه ی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه، به صورت تمام شماری در بین مدیران میانی شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.
نتایج حاصله نشان می دهد عوامل توانایی در برقراری ارتباطات قوی غیررسمی، تعهد به ارزش های سازمان و عامل قانونی، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر انتصاب مدیران میانی سازمان مورد مطالعه می باشند.
سبک رهبری مدیران شبکه های بهداشت و شاخص های عملکردی( استان آذربایجان شرقی- سال 1386 )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رهبری یکی از وظایف ضروری مدیران است. موفقیت سازمان درتحقق اهداف٬ درگرو چگونگی اعمال مدیریَت و سبک رهبری قرار دارد. هدف پژوهش حاضر٬ تعیین ارتباط سبک رهبری مدیران شبکه های بهداشت و درمان استان آذربایجان شرقی با شاخص های عملکردی بود.
روش بررسی : پژوهش حاضر از نوع مقطعی(همبستگی)؛ و جامعه ی پژوهش مدیران وکارکنان شبکه های بهداشت ودرمان استان آذربایجان شرقی (1035=(N می باشند. تمامی 18نفر مدیران ؛ و339 نفراز کارکنان جامعه ی آماری به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها٬ پرسشنامه ای(مشتمل بر سه بخش، سنجش سبک رهبری از دیدگاه مدیران٬ سنجش سبک رهبری مدیران از دیدگاه کارکنان وفرم اطَلاعاتی عمومی با شاخص های عملکردی) بود. داده ها به روش خود پاسخگوئی از نمونه های پژوهش به دست آمد و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی؛ وآزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه،و ضریب همبستگى اسپیرمن تحلیل شد.
یافته ها: شصت ویک ویکدهم درصد مدیران دارای سبک مشاوره ای؛ و9/38درصددارای سبک مشارکتی بودند. بین نوع سبک رهبری مدیران با شاخص های عملکردی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. ولی بین سبک رهبری مدیران از دیدگاه کارکنان با شاخص نسبت زایمان توسط افراد دوره ندیده ارتباط معنی دار پیدا شد(p-value<0.05 و r=0/124).
نتیجه گیری : مدیران در رهبری کارکنان بیشتر از سبک مشاوره ای استفاده می کنند، وکارکنان را در تصمیم گیری ها مشارکت می دهند. مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها٬ هدف گذاری ها و پرداختن به توانمندی ها وشایستگی های آنان منجرَ به بهبود شاخص های عملکردی درشبکه های بهداشت ودرمان می شود.
"
تأثیر سبک رهبری مدیران بر احساس برابری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نظریه احساس برابرى آدامز توازن عادلانه اى را بین داده هاى کارکنان و ستاده هاى آنان پیش بینى مى کند. این تحقیق با هدف بررسى تاثیر سبک هاى رهبرى مدیران بر احساس برابرى کارکنان انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه ى على مقایسه اى، در نیمه ى نخست سال 1386 در دانشگاه علوم پزشکى مشهد انجام شده است. پرسشنامه هاى احساس برابرى و سبک رهبرى ابزار جمع آورى داده ها بوده اند. حجم نمونه 179 نفر بوده که با رضایت کامل و به تحلیل واریانس یک طرفه و همبستگى پیرسون ،t صورت ناشناس، به پرسشنامه پاسخ داده اند. آزمون هاى مقایسه میانگین مستقل براى پاسخدهى به سؤالات مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها: میان احساس برابرى کارکنان بر حسب سبک رهبرى مدیران تفاوت معنى دارى وجود ندارد. رابطه ى مستقیم و معنى دار بین احساس برابرى کارکنان و میزان اطلاع آنان از پاداش سایرین وجود دارد. تفاوتى بین احساس برابرى کارکنان بر حسب جنس، مدرک تحصیلى و سابقه ى خدمت آنان مشاهده نشد. نتیجه گیری: صر فنظر از سبک رهبرى مدیران، چنانچه کارکنان از نحوه و میزان پرداخت پاداش به سایر کارکنان آگاهى داشته باشند، با مقایسه دروندادها و بروندادها خود و دیگران به احساس برابرى بیشترى خواهند رسید. بر این اساس مى توان به مدیران توصیه کرد که به شیو ههاى مناسب،اطلاع رسانى به کارکنان را در برنامه هاى کارى خویش قرار دهند، ضمنا ینکه شرایط محیط کارى توجه سازمانى، عدالت روى هاى و احساس کرامت انسانى از جمله مواردى هستند که در کنار حقوق و پاداش، احساس برابری کارکنان را متاثر می نماید.
10 ایراد مهلک رهبران سازمانی از مسیر خارج شده
حوزه های تخصصی:
معرفی کتاب: کدهای رهبری سازمانی
حوزه های تخصصی:
رهبری بصیر: اهمیت چشم انداز سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، تشریح یکی از رویکردهای نوین در عرصه رهبری، تحت عنوان رهبری بصیر میباشد. بدین منظور مفهوم چشم انداز که از مفاهیم محوری در رهبری بصیر است، مورد مطالعه قرار گرفته و ارتباط آن با بصیرت دهی و رهبری بصیر مورد بررسی نظری قرار گرفته است. روش مطالعه، مطالعه کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای بوده است. در نتیجه تحلیل محتوای داده های گردآوری شده، تعریف، چگونگی ایجاد و چیستی محتوای چشم انداز ارائه شده، و ارتباط چشم انداز و رهبری بصیر مورد تأیید قرار گرفته است. در نهایت رابطه رهبری بصیر با دو رویکرد رهبری تحول آفرین و رهبری کاریزماتیک تحلیل شده و وجوه اشتراک و افتراق این رویکردها ارائه شده است.