مهمترین عامل موثر در توسعه از دیدگاه کلان اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور ها و همچنین در سطوح خرد در انواع سازمان ها و بنگاه های اقتصادی توسعه منابع انسانی است توسعه منابع انسانی در جهان و به ویژه در جمهوری اسلامی ایران که به موجب قانون اساسی نظام اقتصادی آن بر پایه سه بخش دولتی تعاونی و خصوصی استوار گردیده است بر اساس نیاز و ویژگی های هر یک از بخش خای مزبور امری مهم و اساسی در جهت توسعه و افزایش اثر بخشی فعالیت نیروی انسانی شاغل در آنها تلقی میگردد مطالعات زیادی در مورد مدیریت و توسعه منابع انسانی در سطح جهان از جمله ج .ا. ایران در بخش های دولتی و خصوصی انجام شده است ولی توسعه منابع انسانی در بخش تعاونی کمتر مورد مطالعه واقع شده است پس از تشکیل وزارت تعاون در اواخر سال 1370 این موضوع به عنوانی یکی از مباحث محوری توسعه بخش تعاونی با گسترش فعالیت های آموزشی مطرح گردید در این مقاله تلاش گردیه است با توجه به ساختار بخش تعاونی و نیروی انسانی شاغل در آن و نیز عملکرد فعالیت های آموزشی در این بخش بخصوص با تجزیه وتحلیل عملکرد سال 1379 است.
کارکردهای مدیریت منابع انسانی طی دو دهه ی گذشته با یک سری دگرگونی های اساسی همراه بوده است. انتظار می رود بر مبنای رویکردی راهبردی ونظام مند‘ این نوع مدیریت بهترین استفاده از منابع انسانی را برای نیل به اهداف اصلی سازمان در کانون توجه خود قرار دهد. براین اساس‘ هر سازمان اثر بخشی تلاش می کند کارکردهای سنتی مدیریت کارکنان را‘ در یک چارچوب نظام مند و جامع‘ بازآفرینی نماید و به وظایف اساسی که باید در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود‘ در راستای راسالت و اهداف سازمان‘ توجه نماید. بررسی ها نشان می دهد که شکاف عمیقی میان آن چه از منابع انسانی دانشگاه در عصر دانش و دانش گران انتظار می رود با آن چه در عمل مورد توجه قرار می گیرد‘ وجود دارد. این مقاله‘ به استناد پژوهشی که در جامعه ی آماری دانشگاه تهران انجام شده است‘ تلاش می کند بر پایه ی مبانی نظری و تحقیقات تجربی گذشته و با توجه به رویکرد تطبیقی و راهبردی‘ وضعیت کارکردهای منابع انسانی دانشگاه را مورد بررسی قرار دهد و شناختی علمی از اختلالات‘ بی رویه گی ها و ناترازمندی های مربوط به فرآیندهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه ارایه نماید.
صاحبنظران مدیریت از هما ابتدای بکارگیری اصطلاح توانمند سازی تاکنون،تلاش های زیادی برای ارایه تعریفی عملیاتی از آن به عمل آورده اند. نوشتار حاضر ضمن بیان ویژگیهای تعاریف عملیاتی، به بازنگری تلاش های صورت گرفته می پردازند. سپس در راستای تعاریف، فرایند های انگیزشی و شناختی توانمند سازی را تشریح و ارتباط آ ن را با اصطلاحات کفایت نفس و احساس عجز اکتسابی مورد بررسی قرار می دهد.
پیشرفت صنایع در کشورهای توسعه یافته حکایت از فاصله و شکاف عمیق آنها با مماکلک توسعه نیافته دارد توجه به حلقه های کیفیت در ژاپن و تکنیک های JIT در استقرار صنایع آمریکا، اهمیت به باورهای درونی را جلوه گر می سازد.
نقش مدیریت منابع انسانی در سازمانها به نحو شگفت انگیزی در سالهای اخیر تحول یافته است . کارکرد منابع انسانی از عرصههای تاثیرگذاری اندک و مستقل از یکدیگر به سمت منبع مزیت رقابتی مستمر در عرصه جهانی پیش رفته و با الهام از تفکر استراتژیک توسعه هماهنگی میان مجموعه خط مشیها ، برنامهها و شیوههای تطبیق یافته برای تسهیل تحقق اهداف استراتژیک سازمان را در کانون توجه خود قرار داده است . در این مقاله ، با بررسی سیر تحول منابع انسانی سه دیدگاه استراتژیک ، بین المللی و سیاسی به عنوان رویکردهای نوین در کارکردهای مدیریت منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفته است ...
توانمند سازی یکی از مهمترین ابزارهایی است که می تواند منجربه ایجاد این ویژگی ها در افراد شود. نویسنده دراین مقاله، ابتدا به تعریف توانمندسازی، ویژگی های افراد توانمند، محیط کاری توانمند، ساختار سازمانی مناسب توانمند سازی و نهایتا راهکارهای لازم برای توانمندسازی می پردازد.
حال حاضر نیز آموزش کارکنان در سازمانهای مختلف، از جایگاه خاصی برخوردار است، زیرا در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگری در طول تاریخ بشر، علوم و تکنولوژی پیشرفت نموده است و این تحول به حدی است که عصر حاضر را عصر (Information half life) نیم عمر اطلاعات نامیده اند.
مدیران سازمان نمی توانند با برقراری و استقرار مزد خوب، سرویس های منظم و خط مشی های مناسب جهت کارمندان، ایجاد روحیه عالی و قوی را تضمین کنند و چنین پندارند که روحیه کارمندان را با این عوامل تعیین کرده اند و دیگر نیازی نیست که درباره آن بیندیشند و نگران باشند.