فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
بررسی و تبیین اعتماد اجتماعی از رویکرد نظریه ساخت یابی گیدنز
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی میزان تأثیر ارزیابی از ساختار دانشگاه و عاملان دانشگاهی در تبیین اعتماد اجتماعی دانشجویان است. رویکرد مقاله توصیفی- علی و روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1389 را شامل می شود. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه است که پس از بررسی روایی و پایایی، در بین 678 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی نامتناسب اجرا شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که متغیر ارزیابی از ساختار دانشگاه به طور مستقیم و متغیر ارزیابی از عاملان دانشگاه به طور غیرمستقیم از مسیر متغیر ارزیابی از ساختار دانشگاه بر اعتماد اجتماعی اثر می گذارند.
نقش دانشگاه درسرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
امنیت، یک نیاز اولیه، اساسی و هدفی متعالی برای زندگی اجتماعی است. نظام اجتماعی به میزان برخورداری از امنیت، مشروعیت، مقبولیت و کارامدی پیدا می کند. یکی از ابعاد امنیت، امنیت اجتماعی است که جزء اصلی حقوق شهروندی محسوب می شود. نهادهای آموزشی از جمله دانشگاه، نقش اساسی در تربیت و آموزش نیروی انسانی را به عهده دارند. مطالعاتی که اخیراً در مورد ارتباط سرمایه اجتماعی با توسعه انسانی انجام گرفته، نشان دهنده ارتباط بسیار قوی بین سرمایه اجتماعی با توسعه انسانی است. سرمایه اجتماعی به عنوان «غایتی در خود» مطرح است که منجر به افزایش فرصت، آموزش و استانداردهای کیفیت زندگی و در نهایت، امنیت اجتماعی می شود.هدف:در این مقاله تلاش شده به این سؤال پاسخ داده شود که دانشگاه چه نقشی در سرمایه اجتماعی به عنوان رویکردی در جهت تامین اجتماعی ایفا می کند.روش: با استفاده از نظریات صاحب نظران علوم اجتماعی به توصیف و اهمیت موضوع پرداخت شده است.یافته هانشان می دهد که سرمایه گذاری در آموزش عالی، منجر به توانایی و افزایش مهارتهای دانشجویان به عنوان سرمایه اجتماعی می شود که در قدرت تولید نمود پیدا می کند. این موضوع، خود باعث افزایش تولید ملی، منطقه ای، توسعه اجتماعی و در نتیجه، افزایش امنیت اجتماعی می شود و باید به عنوان یک برنامه ملی آن را تلقی کرد.
سیاست به مثابه مکانیک درآمدی بر امکان تحلیل شرایط اجتماعی بر اساس معیارهای استاتیک و دینامیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه پدیده های اجتماعی حاکم بر جامعه، بدلیل شرایط خاص آن نیاز به توسعه و تعمیق دارد. اگرچه شبیه سازی پدیده های اجتماعی با پدیده های مکانیکی در نگاه اول درست به نظر نیاید و این امر هم به خاطر پیچیدگی های مسایل اجتماعی است، ولی نویسندگان این نوشتار قصد دارند با ساده سازی این شبیه سازی را انجام داده تا با ساده تر و ملموس تر جلوه دادن مشکلات اجتماعی و عواقب آن، تحلیل روشن تری از آینده ارائه دهند. برای رسیدن به نتایجی مناسب و متقن، روش انجام بررسی و مطالعه، وام گیری و استفاده از مفاهیم و تعاریف علم مکانیک است که قابل تطبیق با مفاهیم اجتماعی است. یعنی در این نوشتار با در انداختن مباحثی مانند تنش، خستگی و غیره تلاش شده است در حدّ اشارت های این مقاله مشکلات اجتماعی کشور از دو جهت مورد بازبینی و واکاوی قرار گیرد. در رویکرد نخست بیان مفاهیم استاتیکی و تبعات منفی و خسارات ناشی از آن اشاره خواهد شد و در ادامه با بازبینی و بازخوانی مفاهیم دینامیک به تبیین اعوجاجات و مشکلات دینامیکی اجتماع پرداخته شده است.
آموزش میان رشته ای در محیط های دانشگاهی با تاکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاسیس و گسترش آموزش عالی میان رشته ای یکی از دغدغه های مهم ذهنی و برنامه ای وزارت علوم در طول سال های 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامه ها، فعالیت ها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشته های میان رشته ای» نشانگر استقبال سرد دانشگاه ها، جامعه علمی و حتی بخش های ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی که برشمرده می شود درسطح کلان، می توان به پیش افتادگی مفهومی و فراهم نبودن زمینه های عملی، ناوابسته بودن طرح به نیازهای محیط ملی و سازگارنبودن با بافت اجتماعی و دانشی، و در سطح خرد، کژراهه ترجیح آموزش به پژوهش میان رشته ای، در دسترس نبودن استاد- محتوا و روشن نبودن الگوی آموزش میان رشته ای اشاره داشت. در این مقاله تلاش می شود ابتدا با تامل درخاستگاه و منشاء ایده دانش میان رشته ای، موانع چرخش ازآموزش رشته ای به آموزش و یادگیری میان رشته ای در چارچوب گسترش مرزهای دانش و رویکردهای جدید یادگیری و تاکید ویژه بر تجربه ایران مورد بررسی قرارگیرد. سپس دو الگوی آموزش مبتنی بر رشته و میان رشته ای مقایسه و ویژگی های آموزش میان رشته ای به بحث گذاشته می شود. در پایان نیز علاوه بر طرح ایده هایی برای عمل در مسیر بهبود و تغییر در فرایند آموزش عالی میان رشته ای، الگوی آموزش الکترونیکی و یادگیری وب پایه به عنوان ظرفیتی جدید و تاثیرگذار برای پیشبرد مقاصد میان رشته ای ها مورد بررسی و پیشنهاد شده است.
مروری بر آغازه ها و اختصارات در زبان فارسی
منبع:
سخن سمت ۱۳۷۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی و نگرشی بر ابعاد برنامه ریزی مهندسی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
بنا به فرموده مقام معظم رهبری: یکی از مهم ترین تکالیف ما در درجه اول، مهندسی فرهنگی کشور است. با توجه به این نکته که فرهنگ، امری اکتسابی و فراگرفتنی است و افراد انسانی از طریق تعلیم و تربیت و جامعه پذیری، عناصر فرهنگ یک جامعه را فرا می گیرند، دراین مقاله سعی شده است ابتدا واژه فرهنگ از زوایای متعدد تعریف و بررسی و سپس، تعاریف مهندسی فرهنگ ارائه شود. در انتها نیز ابعاد برنامه ریزی مهندسی فرهنگی تبیین شده اند. در بحث مهندسی فرهنگی، هدایت و ساماندهی و مطلوبیت فعالیت دستگاههای فرهنگی جامعه برای پاسخ به نیازها مورد توجه است. از یک منظر، مهندسی فرهنگی عبارت از چهار بعد اصلی است که در طول یکدیگر قرار دارند: شناسایی فرهنگ و رصد فرهنگی، تبیین مدلهای فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت فرهنگی و نظارت. در این مقاله برنامه ریزی فرهنگی را مد نظر قرار داده و مسئله را از این بعد توصیف می کنیم.
ظهور دانشگاه کارآفرین و توسعه ی تعامل علم وصنعت
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط تعامل علوم با نهادهای مرتبط(دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی-پژوهشی، بنیاد ها و...) تاثیر و تاثر نظری و عملی میان نهاد دانشگاه و علم و فن آوری
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی کارویژه های دانشگاه به مثابه یک نهاد مستقل و آسیب شناسی آن
به سوی پارادایمی جدید از علم: تآملی انتقادی در باب ماهیت فراعلمی الگوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
تحول فرهنگی در علم: از علم دانشگاهی تا علم پسادانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحول در علم را به لحاظ فرهنگی از علم دانشگاهی تا پسادانشگاهی با روش مطالعه اسنادی و استدلال تحلیلی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از این بررسی تعیین سمت وسوی تحول فرهنگی علم و مقایسه آن با تحول فرهنگی جامعه می باشد. تولید علم محصور در دانشگاه ها با ارزش های جامعه ارتباط کمی دارد و هنجارهایی از نوع معرفت شناختی از درون نظام علمی، رفتار عالمان را کنترل می کند؛ اما در علم پسادانشگاهی رابطه علم با جامعه تا جایی پیش می رود که همگام با بازار و حکومت عمل می کند و علم در بستر اجتماعی تولید شده و هنجارهایی از بیرون نظام علمی رفتار عالمان را کنترل می کند. از آنجا که علم در جهت رفع نیازهای بازار و صنعت کاربرد پیدا می کند، به تبع آن فرهنگ علم نیز تغییر می کند. نتیجه اینکه برخلاف تحول فرهنگی جامعه که از مادی گرایی به سمت فرامادی گرایی پیش می رود، فرهنگ علم به سمت مادی گرایی پیش خواهد رفت.