صالح رشید حاجی خواجه لو

صالح رشید حاجی خواجه لو

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری برنامه ریزی توسعه آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

شناخت و تبیین اصول کلیدی آیین نامه ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 320 تعداد دانلود : 376
این مقاله به اکتشاف و تبیین اصول آیین نامه ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ایران به عنوان یک ابزار در عرصه خط مشی گذاری نظام آموزش عالی پرداخته و جایگاه آن را در میان انواع ابزارهای خط مشی مورد بحث قرار داده است. بدین منظور پژوهش حاضر از طرح پژوهش کیفی بهره برده است. جامعه مورد بررسی را اسناد بالادستی آیین نامه مذکور و همچنین اعضای هیئت ممیزه و هیئت علمی دانشگاه ها در سال 1394 تشکیل می دهند که از این میان کلیه اسناد به روش گردآوری کامل (شامل 7 سند) و تعداد 19 عضو هیئت علمی و هیئت ممیزه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بررسی شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فیش برداری الکترونیک و مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. تحلیل محتوای داده های پژوهش نشان دهنده 11 اصل متشکل از 38 مقوله است. این اصول که عبارت اند از اصل شناخت وضعیت دانشگاه ها و واقع نگری، اصل تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی، اصل توجه به ماهیت نهادهای علمی، اصل توجه به نیازها و اولویت های علم و فنّاوری کشور، اصل برقراری تعادل و توازن، اصل تنوع بخشی، اصل ایجاد قابلیت پویایی و بهبود مستمر، اصل جامعیت و کل نگری، اصل عدم گرانباری فعالیت ها، اصل عدالت محوری، شایسته سالاری و تعالی بخشی و اصل ملازمه پرورش با آموزش و پژوهش، دلالت های خاصی برای هر یک از مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی آیین نامه ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی دارند. 
۲.

نگاشت نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید علم علم نافع پژوهش کاربردی نظام مسائل حکمرانی و سیاستگذاری آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 265 تعداد دانلود : 271
در پژوهش حاضر سعی شد با بهره گیری از روش تحلیل محتوی کیفی و با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و اجرایی و درکی نظام مند از مسائل موجود در سیاستگذاری تولید علم نافع در نظام آموزش عالی کشور ارائه گردد. در گام بعدی، مسئله بندی و لایه بندی مسائل از طریق اجرای گروه کانونی و با مشارکت 6 نفر از افراد شرکت کننده در مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام یافت. مصاحبه های انجام شده در هر دو مرحله (نیمه ساختاریافته و گروه کانونی) ضبط شدند و به شیوه مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن (2004) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع را می توان در هشت مضمون (مسئله)؛ «ضعیف بودن پیوند بین دانشگاه و جامعه»، «نبود نظام نظارت و اعتبارسنجی مناسب برای رتبه بندی و تضمین کیفیت نهاد های علمی»، «ناکارآمدی نظام ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی در جهت دهی فعالیت های اعضای هیئت علمی به سمت نیاز ها و مسائل کشور»، «نبود نظام مدیریت ملی و یکپارچه پژوهش در کشور»، «ناکارآمدی شیوه تأمین و تخصیص منابع مالی پژوهش»، «پایین بودن منابع مالی و اقتصادی اختصاص یافته به پژوهش و تولید علم»، «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» و «ضعف در آموزش های کاربردی و آموزش پژوهش محور» ارائه نمود. همچنین لایه بندی مسائل فوق بر مبنای سه معیار گلوگاهی بودن مسئله، رابطه علت و معلولی بین مسائل و ویژگی برتری و نازسازگاری نشان داد که مسئله «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» لایه اصلی در نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع محسوب می گردد.
۳.

مقایسه برنامه های راهبردی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور با رویکرد کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسناد برنامه ریزی راهبردی الگوهای برنامه ریزی راهبردی خوشه بندی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی برنامه ریزی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 57 تعداد دانلود : 393
برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور عموماً با استفاده از الگو های برنامه ریزی راهبردی معرفی شده توسط خبرگان و دانشگاه ها تهیه می شود. این برنامه ها پس از تدوین در قالب اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه انتشار می یابد. این اسناد دارای ویژگی هایی هستند که مانند الگوهای برنامه ریزی مورداستفاده می توانند مشابه یا متمایز باشند. وجود ویژگی های مشابه در اسناد، امکان گروه بندی آن ها را فراهم می کند. در این بررسی سعی می شود با استفاده از روش های کمّی (آماری) اسناد مشابه را در گروه های همگن گروه بندی کنیم. به همین منظور ویژگی های محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی 8 دانشگاه مختلف شامل 3 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و فردوسی، 3 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی علم و فرهنگ، سوره و اشرفی اصفهانی و 2 دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگی ها در اسناد مذکور تعیین شده است. با استفاده از روش چند متغیره آماری خوشه بندی، این دانشگاه ها در 4 خوشه ی متفاوت گروه بندی شده اند. به منظور تعیین الگوی مورداستفاده در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه های منتخب، ویژگی های 12 الگوی متفاوت برنامه ریزی راهبردی موردبررسی قرارگرفته و میزان تشابه هر یک از آن ها با اسناد موردبررسی تعیین شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد، در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی که در 4 گروه، گروه بندی شده اند، هر یک از اسناد احتمالاً از یک الگوی مشخص و متمایز با سایر گروه ها استفاده نموده اند. نتیجه ی این بررسی کمّی می تواند به عنوان مقدمه ی تحلیل کیفی اسناد موردبررسی استفاده شود. علاوه بر این، نتایج بررسی نشان می دهد که هیچ یک از دانشگاه های ایرانی بررسی شده، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده اند. به عبارت دیگر، الگو های به کاررفته در برنامه ریزی دانشگاه های موردبررسی، عموماً اقتباسی بوده و رویکرد طراحی خاصی برای آن دانشگاه مورد توجه نبوده است. این امر می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
۴.

ارزیابی معیارهای موثر بر شایسته یابی و شایسته گزینی اعضای هیئت علمی دانشگاهها از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 396
مطالعه حاضر به ارزیابی معیارهای کلیدی مؤثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها پرداخته است. این تحقیق به روش پیمایشی انجامشده و از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه مورد مطالعه، اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد از دیدگاه اعضای هیئتعلمی مورد مطالعه، آنچه که باید در شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها مورد تأکید قرار بگیرد )وضعیت مطلوب(، از بین شش معیار، باید بیشترین تأکید و اهمیت بر معیارهای آموزشی و کمترین تأکید و اهمیت بر معیار قوانین و آئیننامههای استخدامی باشد. معیارهای سازمانی، پژوهشی، اقتصادی – مالی، فردی- رفتاری به عنوان معیارهای موثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها، به ترتیب در بین دو معیار فوق قرار دارند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد معیار آموزشی به تنهایی حدود ۵۱/۳درصد از واریانس متغیر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضاء هیئتعلمی دانشگاه</span><span class="fontstyle2">- ها را در گام اول تبیین میکند و در گامهای بعدی این میزان تبیین واریانس به ترتیب با اضافه شدن معیار سازمانی، معیار پژوهشی، معیار اقتصادی – مالی، معیار )ویژگی( فردی – رفتاری، قوانین و آئیننامههای استخدام، به میزان ۸۸/۹ ،۷۴/۵ ۹۷/۵ ،۹۴/۲و ۹۸/۸درصد از تغییرات تبیین میشود
۷.

عوامل مؤثر بر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: فن آوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 592
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کاربرد فن­آوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات از جمله پژوهش­های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی (750N=) بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 235 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار پژوهش، پرسش­نامه محقق ساخته بوده که روایی آن مورد تأیید متخصصان دانشگاهی قرار گرفته و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 88/0 به­دست آمد. داده­های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون­های t تک نمونه­ای، t گروه­های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفته است. عمده­ترین نتایج، بیان­گر آن است که از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، شکل­گیری مراکزی برای پاسخ گویی در جهت رفع مشکلات فن­آوری دانشجویان مؤثرترین عامل در کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات است هم چنین یافته های جانبی حکایت از آن دارد که تفاوت معناداری در سطح 05/0 بر اساس متغیرهای تعدیل کننده وجود ندارد.
۸.

به سوی پارادایمی جدید از علم: تآملی انتقادی در باب ماهیت فراعلمی الگوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۰.

وضعیت ابعاد محیط فرهنگی در دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران بر اساس ابعاد چهارگانه مدل هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ محیط فرهنگی مدل هافستد مردگرایی زنگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 687 تعداد دانلود : 986
این مطالعه، به شناسایی وضعیت ابعاد محیط فرهنگی بر اساس ابعاد چهارگانه مدل هافستد در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران پرداخته و زمینه های مشترک و متفاوت آنها را بیان کرده است. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده است و در آن برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که ابعاد محیط فرهنگی در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه شهید بهشتی و تهران ) تفاوت معناداری داشت. بررسی ابعاد محیط فرهنگی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران، نشاندهنده تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت و جمعگرایی فردگرایی و عدم تفاوت آماری معنادار در بین ابعاد مردگرایی زنگرایی و پرهیز از عدم قطعیت بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان