فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۳ مورد.
بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا
حوزه های تخصصی:
جهت بهبود بهره وری و اثربخشی نظام آموزش عالی و جامعه دانشگاهی کشور، باید عوامل موثر بر رضایت شغلی اعضای هیات علمی مورد بررسی قرار گیرد. هدف این مطالعه توصیفی – همبستگی بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا بر اساس نظریه دوعاملی هرزبرگ می باشد. برای این منظور 85 نفر از اعضای هیات علمی به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و اطلاعات و داده های لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. بطور کلی اعضای هیات علمی از شغلشان نسبتا راضی بودند. ولیکن میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی زن بطور معناداری بیشتر از رضایت شغلی اعضای هیات علمی مرد بود. میزان رضایت از عوامل بهداشتی بیشتر از عوامل انگیزشی بود. میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی زن بیشتر از اعضای هیات علمی مرد بود. عامل "ماهیت کار" بیشترین بعد انگیزشی را برای اعضای هیات علمی داشت و کمترین بعد انگیزشی مربوط به شرایط کاری بود. هیچکدام از ویژگیهای فردی (سن، سابقه، مدرک تحصیلی و رتبه دانشگاهی ) با رضایت شغلی رابطه معنی داری نداشتند. نتایج حاصله از رگرسیون نشان داد که 65 درصد واریانس نمرات رضایت شغلی اعضای هیات علمی توسط عوامل ماهیت کار و رشد و توسعه فردی قابل تبیین می باشد.
مدیریت تعارض
حرکت از عصر اطلاعات به عصر عقلانیت ذهنیتی کاملا جدید
حوزه های تخصصی:
بررسی سیستم های سازمانی با استفاده از تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
نقدی بر شیوه های شناخت در مدیریت
حوزه های تخصصی:
" در دهه پنجاه میلادی بولدینگ (Boulding، 1956) عالم علم سیستمها، در طبقه بندی نه گانه خود، پیامی هشداردهنده را به پژوهشگران و اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی ارائه داد که در آن زمان توجه چندانی به آن نشد. او در مقاله خود تحت عنوان ""تئوری عمومی سیستمها"" به لزوم تناسب ابزارهای پژوهش و موضوع پژوهش اشاره کرد و متذکر شد که زمانی می توانیم به شناخت درست پدیده ها در هر سطح نائل شویم که ابزار مناسب همان سطح را بکار گرفته باشیم، به زعم او ابزارهای پژوهش در سطح دوم و سوم ثابت مانده اند و با استفاده از آنها انسان و سازمان که موضوعات سطح هفتم و هشتم از نظر پیچیدگی می باشند مورد پژوهش قرار می گیرند. بدیهی است که نتیجه چنین پژوهشی دستخوش نقص و کاستی بسیار خواهد بود. طبقه بندی بولدینگ یا به اصطلاح وی سیستم سیستمها تمامی پدیده های موجود را از نظر پیچیدگی در سطوحی نه گانه قرار داده وبرای هر طبقه ویژگیهایی در نظر گرفته است که طبقه بندی وی را از سایر طبقه بندی های سیستمها متمایز و ممتاز می سازد. در این طبقه بندی ویژگیهای طبقه زیرین در طبقه برین موجود است ، ضمن آنکه در آن طبقه ویژگیهای جدیدی نیز قرار دارند. سطح نهم سطح ناشناخته هاست که از نظر پیچیدگی هنوز برای بشر شناخته نشده است و سطح هشتم سطح مجموعه های انسانی ، گروه ها و سازمانهای اجتماعی است که از مجموعه انسانها در سطح هفتم تشکیل شده است و سایرسطوح: حیوان، نبات، تک یاخته، سایبرنتیک، ساختارهای پویا و ساختارهای ایستا هستند. شیوه های متداول پژوهش که از علوم طبیعی گرفته شده اند براساس سیستمهای مبتنی بر بازخور (سطح سوم) شکل گرفته اند و به آنچه متعلق به سطوح بالاتر است همانند سنگ و آهن می نگرند و از توجه به روح و اراده آدمی در سطوح هفتم و هشتم غفلت می کنند. انسان موجودی است ذی شعور و دارای اراده و حق انتخاب و ""عمل"" او را نمی توان «رفتاری» قلمداد کرد که صرفاً بر اثر محرکهای بیرونی حاصل شده است.
ویلهلم دیلتای نیز بین علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قائل شده است. به زعم وی هدف علوم طبیعی ایجاد رابطه علت و معلولی میان متغیرها و تبیین رخدادهای بیرونی است، در حالیکه هدف علوم اجتماعی و علوم انسانی درک معانی اعمال انسانی است. بدین ترتیب این دوازشاخه علم باید از دو شیوه پژوهش متفاوت استفاده کند.
هابرماس نیز تفاوت میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی را متذکر شده و ادعا می کند که اگر روشهای علوم طبیعی را در علوم اجتماعی به کار ببریم، علوم اجتماعی را تا حد تکنولوژی اجتماعی تقلیل داده ایم و با این شیوه علوم اجتماعی را آنچنان محدود ساخته ایم که درک واقعی آن امکان پذیر نخواهد بود (Marcol،2004).
در پدیدارشناسی نیز تحویل و تقلیل علوم انسانی به علوم طبیعی نفی شده است و هرگونه تلاشی در جهت تعمیم گرایشهای فیزیکی به روانشناسی انسان و بطور کلی علوم انسانی عبث تلقی شده است. ناتوانی روشهای علوم طبیعی در شناخت روان انسان مسأله ای نیست که با توسعه روشهای دقیق تر در علوم طبیعی جبران شود. به عبارت دیگر، راه شناخت انسان از راه شناخت طبیعت جداست و باید در روشهای پژوهش علوم انسانی نوعی فیزیک زدایی انجام گیرد. این تفکر که واقعیت همانا دستاورد تجربه های عینی است و عینی بودن معیار واقعی بودن است، اندیشه ای ناصواب و خطاست.
پیشفرضهای اثبات گرایانه که براساس استقراهای جزئی و عینی استوار شده اند قابل قبول نبوده و نمی توانند مبنای شناخت انسان قرار گیرند، زیرا آنها نتایج را از مشاهده های قابل تجربه کسب می کنند، در حالیکه نتایج باید از آگاهی ذهنی انسان که همواره نسبت به هر پدیده ای وجود دارد، حاصل شود. افراد با شهود و دریافت مستقیم، پدیده ها را درک می کنند و به ماهیت اشیاء، اعمال و تجربه ها واقف می شوند. بدین ترتیب منطق مطالعات علوم طبیعی برای بررسی اعمال انسان که بسیار پیچیده، ذهنی، و غیرقابل پیش بینی است مفید نمی باشد. برای توصیف علت رفتارهای آدمی باید قصد و نیت و منطق اعمال او را شناخت (Schutg ، 1963).
اما با غلبه تفکرات اثبات گرا و تحصلی و ظهور مکتب مدرنیسم و برخی کامیابیهای فناوری از قبل آنها، دایره شیوه های تجربی و روشهای علوم طبیعی گسترش یافته و انسان و سازمان را نیز در بر گرفته است. عملی بودن و سادگی استفاده از این شیوه ها، کاستی ها و نقایص آنها را پوشیده داشته و موجب اشاعه آنها نزد پژوهشگران سازمان و مدیریت شده است. بطوریکه اغلب پژوهشهای مدیریتی و مطالعات رهبری سازمانی به کمک شیوه های تجربی، از علوم طبیعی گرفته شده است و نقد چندانی نیز در مورد آنها انجام نگرفته است."
اصول اخلاقی
حوزه های تخصصی:
معنویت و رهبری
چالش های به کارگماری تیم های مجازی جهانی
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل رفتار شهروندی سازمانی و بررسی ارتباط آن با عملکرد سازمانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل موثر بر ایجاد شهروندی سازمانی و همچنین بررسی ارتباط مابین شاخص های رفتار شهروندی و عملکرد سازمانی بوده است، در این تحقیق برای شناسایی عوامل موثر بر شهروندی سازمانی با کاوش در ادبیات موجود از الگوی به نام البرات مورمن، ارگن، نیهف، اسمیت، وان سکاتر، مارک سی وان، اسمیت ...... و شش عامل را به عنوان عامل مهم تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی بین کارکنان و مدیران شناسایی شد که این شش شاخص عبارتند از فداکاری، وظیفه شناسی، وفاداری، توجه، تحمل پذیری (جوانمردی) این و شش عامل را در سازمان های موجود به آزمون گذاشته شد تا وضعیت آنها از لحاظ میزان رفتار شهروندی و بررسی ارتباط این شاخص ها با عملکرد سازمان بررسی گردد. براساس آزمون رتبه ای فریدمن در سازمان های موفق و ناموفق شاخص وظیفه شناسی کارکنان بیشترین میانگین رتبه و تحمل پذیری (جوانمردی) کمترین میانگین رتبه بدست آمده است. آزمون T نشان داد که در این سازمانها از لحاظ شاخص های انسانی رفتار شهروندی (O CBI) یعنی شاخص های فداکاری، مشارکت (مدنی، اجتماعی، وظیفه ای و حمایتی) و توجه، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما به لحاظ شاخص های سازمانی (O CBI) بین سازمانهای مذکور از لحاظ وظیفه شناسی، جوانمردی (تحمل پذیری) و وفاداری تفاوت معناداری وجود دارد.
عوامل مؤثر در پرورش خلاقیت دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
معنویت در محیط کار و نقش آن در بهبود رفتار شهروندی سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه بنگاه هایی در کسب سود موفق می گردند که در جلب رضایت مشتریان خود در بازارهای هدف بیش تر تلاش نمایند.خریداران امروز باانبوهی از محصولات مواجه هستند و انتظارات آن ها در مورد کیفیت کالاها و خدمات با گذشته تفاوت زیادی دارد.باتوجه به این واقعیت ها،خریداران،کالاها و خدماتی راانتخاب خواهند کرد که با نیازها و انتظارات آن ها مطابقت بیش تری داشته باشد. وظیفه بخش بازاریابی شرکت ها ایجاب می کند که عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان را شناسایی و جهت جلب رضایت مشتریان خود تلاش نمایند. تحقیق حاضر به منظور وزن دهی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان خودروهای سواری(پراید 141 و زانتیا) از شرکت سایپا در شهرستان شیرازکه طی فروردین ماه 1382 تا فروردین ماه 1384 خودرو خود را خریداری نموده اند(N=1038)، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. ابتدا عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان بااستفاده از منابع موجود و نظرات کارشناسان فنی شرکت سایپا شناسایی و سلسله مراتب درخت تصمیم طراحی شده؛ سپس به وسیله پرسشنامه و مصاحبه، داده های لازم جمع آوری و با نرم افزار Expert Choiceمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، «ویژگی های خودرو» دارای بیش ترین وزن نسبت به عوامل دیگر در رضایت مشتریان خودرو حائز اهمیت می باشد.
ارائه و تبیین شاخصهای انتخاب مدل رهبری نوین و نحوه یکپارچه سازی آن در سازمانها (مقایسه تطبیقی رهبری خدمتگزار و رهبری تحول گرا)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در ابتدا چیستی رهبری را مورد بررسی قرار داده و به تعاریف معروف در زمینه رهبری می پردازد. سپس با مرور اجمالی بر تئوری های رهبری، آن ها را در تقسیم بندی چهارگانه بررسی می نماید. در بخش چهارم طی معرفی مباحث نوین رهبری به معرفی دو مفهوم رهبری خدمتگزار و رهبری تحول گرا می پردازد، تا ضمن بررسی سبک ها و تئوری های رهبری طی یک قرن اخیر، معین نماید که چه شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو مفهوم رهبری وجود دارند. در واقع بعضی افراد سؤال می کنند که آیا واقعا میان این مفاهیم تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ این مقاله در بررسی این سؤال به تمرکز رهبران در این دو حیطه اشاره می کند و تفاوت های مفاهیم را به لحاظ نحوه تمرکز رهبر بیان می کند. فرض ابتدایی مقاله این است که رهبران تحول گرا تمایل دارند که بیش تر بر روی اهداف سازمانی متمرکز شوند، در حالی که رهبران خدمتگزار بیش تر بر روی پیروانشان متمرکز می شوند. به نظر می رسد که تمایل رهبر خدمتگزار در تمرکز بر پیروانش، اولین عاملی می باشد که رهبری خدمتگزار را از رهبری تحول گرا متمایز می سازد. از طرف دیگر، شباهت های زیادی هم میان دو مفهوم رهبری وجود دارد که درک روشنی از هر دو قالب کمک می نماید تا شباهت های زیاد و فرق مذکور را آشکار نماییم. در مرحله بعد به موضوع توسعه رهبری خدمتگزار پرداخته شده است که در آن، چالش هایی که دربرگیرنده رسیدگی و اندازه گیری تجربی، و تغییراتی که در تفکر معاصر در مورد رویکرد رهبری خدمتگزار روی می دهد. در نهایت، برای هر دو رهبری خدمتگزار و رهبری تحول گرا یک قالب مفهومی رهبری پویا پیشنهاد می نماید.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
امروزه، در عصر دانش، سازمان ها با به کار گیری دارایی های نامشهود که منابع ارزشی جدیدی محسوب می شوند، از مزیت رقابتی خاصی بهره می جویند . این وضعیت، با اهمیت فرایند خلق و تسهیم دانش تعریف شده که گویای اهمیت سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده مدیریتی جدید می باشد. از سوی دیگر، کارآفرینی درون سازمانی نیز به توسعه محصولات و خدمات جدید، نوآوری در محصولات و خدمات و همچنین ایجاد واحد و شعبات جدید منجر شده و در نهایت مزیت رقابتی خاصی برای سازمان فراهم می آورد. از این رو هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه کارآفرینی دورن سازمانی و سرمایه اجتماعی در یک شرکت صنعتی می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این تحقیق نیز شامل 151 مدیر از یک شرکت صنعتی می باشد که با توجه به نمونه گیری صورت گرفته، 89 نفر از این تعداد آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی(و ابعاد آن یعنی شناختی و ساختاری) با کار آفرینی درون سازمانی رابطه ای مثبت وجود دارد. به عبارتی روشن تر، با افزایش سرمایه اجتماعی کارآفرینی درون سازمانی افزایش می یابد.
کاربرد مقایسه ای اندیشه تحلیل و اندیشه سیستمی در مدیریت سازمان
منبع:
کنترولر ۱۳۸۵ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
بهترین شیوه برای، انتخاب استفاده و بهره مندی از خدمات مشاوران و راهنماها
حوزه های تخصصی:
مدیریت و ادبیات: ویژگی های اخلاقی مدیران
حوزه های تخصصی:
اتخاذ تصمیم عقلایی
حوزه های تخصصی: