فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۹۶۱.

انواع سنجش آموزشی با رویکردهای مختلف به فراگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سنجش به عنوان یادگیریف سنجش برای یادگیری سنجش یادگیری فلسفه آموزش فلسفه سنجش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
طی پنجاه سال گذشته، تغییرات گسترده فرهنگی، اجتماعی و فناوری فلسفه آموزش را در تمام جنبه های آن از جمله سنجش تغییر داده است. سنجش علاوه بر ارزیابی فراگیر می تواند مسیر برنامه درسی، آموزش، یادگیری و خودکفایی در یادگیری را نیز هدایت کند. در طول قرن بیستم، سنجش مکانیزمی برای ارائه شاخصی از یادگیری با پیروی از یک الگوی قابل پیش بینی تدریس، آزمودن دانش فراگیران از مطالب و قضاوت در مورد پیشرفت فراگیران بر اساس نمرات آزمون محسوب می شد؛ اما، اخیراً این رویکرد زیر سوال رفته است زیرا انتظارات اجتماعی از تحصیل تغییر کرده است، علوم شناختی بینش جدیدی در مورد ماهیت یادگیری ارائه کرده است و نقش سنتی سنجش در تقویت رشد فراگیر به چالش کشیده شده است. بر این اساس، دو فلسفه جدید سنجش مطرح می شوند که برخلاف فلسفه سنتی، عمدتاً بر رشد و استقلال فراگیر تمرکز دارند. فلسفه های نوظهور سنجش، یعنی سنجش برای یادگیری و سنجش به عنوان یادگیری با افزایش یادگیری برای فراگیران چارچوب مفهومی جدیدی در مورد نقش سنجش تعریف می کنند. هدف نوشته حاضر بررسی چرایی و چیستی و چگونگی تغییر سنجش آموزشی با تمرکز بر تقابل این فلسفه ها از نظر چارچوب فکری و عملی و تاکید بر لزوم تشخیص و بهره مندی صحیح از انواع رویکردهای سنجش به اقتضای هدف سنجش می باشد. نظام آموزشی فعلی باید با آگاهی از فلسفه بنیادی انواع سنجش، از روشهای نوین سنجش جهت افزایش یادگیری و نیز مهارت خودمختاری و تفکر انتقادی فراگیران برای خودسنجی در کنار سنجش یادگیری بهره مند گردد.
۹۶۲.

Reasons, Emotions, and Evidentialism: Reflections on William Wainwright’s Reason and the Heart(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: William Wainwright evidentialism hinge epistemology justification Pragmatism rationality reasons religious belief

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
In Reason and the Heart , William Wainwright defends a kind of religious evidentialism, one that takes int consideration the promptings of the heart, provided the heart is a virtuous one; and he claims that this view is able to avoid relativism. Here, Wainwright’s evidentialism is examined in relation to other views that have gone by that name. Wainwright’s position is briefly stated together with an expression of doubt about its ability to fend off relativism. Following this, an outline of the history of evidentialism is presented. It is concluded that Wainwright’s view is not really a form of evidentialism at all. Evidentialism may be weakened in two ways: (1) redefining “evidence” to include elements that are not recognized by objectifying inquiry; (2) allowing subjective factors, such as religious emotions, to govern the interpretation of the evidence. Wainwright describes his view as a form of evidentialism because it does not avail itself of (1); but it is only misleadingly called “evidentialism” because of (2). After making this case, several reasons are presented for rejecting evidentialism. It is argued that evidentialists focus attention of what the evidence is to determine whether beliefs are justified or rational, while how the evidence is treated is of no less importance when beliefs are supported by reasons. Furthermore, there are beliefs the justification of which is a practical matter of commitment to a more general framework rather than inference from some body of evidence. It is suggested that some religious beliefs may fall into this category.
۹۶۳.

Criticism of Classical Divine Command Ethics: A comparative study between Wainwright's objections and the objections of Muslim rationalist theologians(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: William Wainwright Divine command ethics Ralph Cudworth moral rationalism Muslim rationalist theologians

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۸
This article first explains the classical version of the Divine command ethics in both Christian and Islamic traditions, and then by pointing out its coherency, at least in appearance, with Divine sovereignty and absolute power, it tries to show why this idea is not accepted by a significant number of the Christian and Muslim theologians. William Wainwright answers this question by using Ralph Cudworth’s objections to Divine command ethics. In total, he considers seven objections and criticisms as the main reasons for Christian theologians’ turning away from the theory. By presenting these seven objections, which are mainly taken from Ralph Cudworth’s book, we try to find similar examples in the Islamic tradition and compare them with Wainwrights’ arguments. Some of these objections can be seen in both Christian and Islamic traditions of moral rationalism. But some of them, despite the similarity in content, have different formulations. Also, some objections are specific to Christian or Islamic theology. Last but not least, there are intra-religious objections based on revelations in Islam and Christianity against the theory of Divine command, which is not the subject of my discussion in this article.
۹۶۴.

بررسی هستی شناسی اخلاق از منظر شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هستی شناسی هستی شناسی اخلاق واقع گرایی اخلاقی غیرواقع گرایی اخلاقی شیخ اشراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
مهم ترین بحث فلسفه اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقع گرایی و غیرواقع گرایی اخلاقی است. واقع گرایی اخلاقی به نظریه ای اطلاق می شود که برای مفاهیم و گزاره های اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد، به واقعیتِ خارجی قائل باشد یا آن مفاهیم و گزاره ها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند؛ اما غیرواقع گرایی، برای معانی اخلاقی، واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. این پژوهش با روش عقلی به تحلیل دیدگاه های فلسفه اخلاقی شیخ اشراق پرداخته است. اعتباری دانستن وجود در دیدگاه وی، موهم غیرواقع گرابودن او در فلسفه اخلاق شده است؛ اما افزون بر مردودبودن دلیلی که وی برای اعتباری دانستن مفاهیم فلسفی ارائه می کند، می توان تفسیری از وی ارائه داد که مفاهیم اخلاقی را واقعی می داند. دراین صورت، دیدگاه او در زمره واقع گرایی اخلاقی قرار می گیرد؛ به این بیان که منظور از مفاهیم اخلاقی، مفاهیمی از سنخ نور است که واقعی محسوب می شوند. این پژوهش ازطریق واقع نمایی مفاهیم اخلاقی، زیبایی شناسی، غایت گرایی، معرفی راه شناخت و تبیین نحوه ایجاد فضایل اخلاقی، رویکرد واقع گرایانه شیخ اشراق را تبیین کرده است.
۹۶۵.

توحید افعالی انسانی مَثَل اعلای توحید افعالی الهی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توحید افعالی انسانی توحید افعالی الهی مُثُل اعلا وحدت نفس و قوا حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
از منظر حکمت متعالیه، نفس انسان در ساحت های سه گانه ذات، صفات و افعال مَثَل اعلای خداست. یکی از مهم ترین ابعاد گسترده مثالیت نفس برای خدا در زمینه فاعلیت خداوند برای افعالش است، که در حقیقت فاعلیت او نسبت به جمیع ماسوا و حتی افعال و آثار صادر از آنهاست (توحید افعالی). در چارچوب کلی مثالیت نفس انسان برای خدا، ملاصدرا در تلاش است تا راه دشوار تحلیل توحید افعالی را میسر گرداند. او با ابتکارِ نظریه توحید افعالی انسانی و با طرح این نظر که توحید افعالی انسانی مَثَل اعلای توحید افعالی الهی است تلاش مضاعف دارد تا تبیین دقیقی از توحید افعالی الهی ارائه دهد. در این مقاله، به روش تحلیلی- توصیفی، به منظور تحلیل وجوه مثالیت توحید افعالی انسانی برای توحید افعالی الهی، مهم ترین ابعاد این نظریه با نگاهی جامع به حکمت متعالیه کاویده شده است. در کنار تبیین توحید افعالی، چه در ساحت انسانی و چه در ساحت الهی، به این معنا که فعل واحد از جهت واحد به نحو حقیقی به دو فاعل استناد داشته باشد، به هفت وجه از مثالیت دست می یابیم که بدین قرارند: فرآیند استدلالی واحد، جریان حمل حقیقت و رقیقت، مثالیت در فاعلیت فاعل عالی برای فاعل دانی و فعل آن، نقش فاعل دانی در تحقق فعل، انتساب افعال ارادی انسان به خداوند، مراتب تحقق فعل، و عدم تخلف از اراده الهی.
۹۶۶.

ارسطو، کانت و وحدت مسأله متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متافیزیک خاص متافیزیک عام ارسطو کانت امر نامشروط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
این مقاله می کوشد توأمان به دو پرسش مهم نسبت به متافیزیک پاسخ گوید: الف) آیا متافیزیک دانشی ناظر به اصول کلی موجودات است یا از موجودی خاص به نحو انضمامی نیز پرسش می کند؟ ب) آیا متافیزیک در معنای کانتی آن نوعی گسست از متافیزیک ارسطویی است ؟ برای پاسخ به این دو پرسش نخست با استناد به متون ارسطو نشان داده می شود که مسئله متافیزیک اولاً با جستار از اصول کلی موجودات آغاز می شود ولی، در ادامه این جستار، به پرسش از موجودی خاص یعنی امر نامشروط (اندیشه خوداندیش) گره می خورد. بنابراین، دانشِ ناظر به اصول کلی موجودات همان دانش به موجودات برین است. پس از تبیین سرشت متافیزیک ارسطویی، با بررسی متون کانت روشن خواهد شد که، برخلاف باور مشهور، نزد کانت نیز همواره تبیین موجودات به پرسش از امر نامشروط گره می خورد. بنابراین، متافیزیک نزد ارسطو و کانت همواره در پیوند با امر نامشروط است.
۹۶۷.

تحقیق و تصحیح رساله «التوحیدیّه» ملّا شمسا گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التوحیدیه ملا شمسا گیلانی برهان تمانع توحید ذاتی توحید ربوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
برهان تمانع یکی از براهین مهمّ کلامی در اثبات یگانگی خدا و نفی تعدّد اله است. درباره این برهان و چگونگی دریافت آن از آیه شریفه ﴿لو کان فیهما آلهه إلّا الله لفسدتا﴾ نگرش یکسانی وجود ندارد. متکلّمان و فلاسفه در تبیین تلازمِ میان «تعدّد آلهه» و «فساد» در این آیه و نیز در دلالت این برهان بر توحید ذاتی یا ربوبی، دیدگاه های متفاوتی دارند. ملّا شمسا گیلانی در رساله «التوحیدیّه»، برهان مستفاد از آیه یاد شده را ناظر به توحید ذاتی واجب تعالی می داند و معتقد است تعدّد و تکثّر واجب الوجود بالذات مستلزم «فساد» به معنای «عدم تحقّق ممکنات» است. تصحیح حاضر برای نخستین بار، بر مبنای هشت نسخه خطّی موجود در کتابخانه های ایران صورت پذیرفته است. بدین منظور نسخه کتابخانه مجلس (شماره 1823) که کهن ترین نسخه به شمار می آید اساس نسبی تصحیح بوده و شیوه تصحیح بینابین برگزیده شده است.
۹۶۸.

اثربخشی قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی ( مسئولیت پذیری – احترام ) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه گویی مسئولیت پذیری احترام قضاوت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبستانی شهر رشت در سال تحصیلی1396-1395 بودند. نمونه شامل 30 نفر (۱۵ نفر گواه، 15 نفر آﺯمایش) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های مسئولیت پذیری، احترام (آرن و همکاران 1993) و ﻗﻀﺎوت اﺧﻼﻗﯽ لنیک و کیل (2005) پاسخ دادند. سپس 8 جلسه مداخله برای گروه آزمایش انجام و گروه گواه آموزشی نگرفت. پس از اتمام جلسات مجدداً پرسشنامه های مذکور مجددا برای هر دو گروه تکمیل شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی موثر بوده است (001/0 >P). از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
۹۶۹.

نسبت میان روش سقراطی و دوستداری دانایی (فیلوسوفیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سقراط روش ابطالی دیالکتیک محاوره دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۹۵
روش سقراطی که به روش ابطالی معروف است روشی است که در محاورات اولیه افلاطون؛ یعنی محاورات سقراطی به کار برده می شود. این روش پاسخی به ادعای سوفسطائیان راجع به تعلیم فضیلت بود. سقراط با به کار بردن این روش درصدد بود تا نادانی آنان را آشکار کند. او از طریق پرسش و پاسخ سعی می کرد دیگران را به این امر آگاه کند که جست وجوی معرفت و فضیلت در یک فرایند دیالکتیکی و در نسبت با دیگران قابل تحقق است. روش سقراطی صرفاً یک روش گفتگوی ساده نیست، بلکه این روش به تناهی فهم بشری و در نتیجه به ماهیت تفکر فلسفی اشاره دارد. در نظر سقراط فلسفه به معنای دوستداری دانایی است و ادعای داناییِ مطلق توهمی بیش نیست. سقراط از طریق پرسش و پاسخ سعی دارد ادعای دانایی دیگران را به چالش بکشد و آنان را در مسیر جستجوی دانایی قرار دهد. بنابراین روش سقراطی می تواند نقشی اساسی را در تعلیم و تربیت ایفا کند. ما در تفکر سقراط شاهد درهم تنیدگی عناصری هستیم که همه آنها در نسبت با یکدیگر معنا پیدا می کنند. آموزه تذکار (یادآوری)، روش ابطالی، هنرِ دیالکتیکی، پرسش و پاسخ و... از جمله این عناصر هستند. در این نوشتار سعی خواهیم کرد ضمن توجه به این عناصر، ماهیت روش سقراطی را مورد بررسی قرار دهیم.
۹۷۰.

ادله انحصار عرضی ذاتی در محمول مساوی با موضوع از نظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عرضی ذاتی عرض ذاتی عوارض ذاتیه موضوع علم تمایز علوم برهان یقین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۱
بررسی عرضی ذاتی (عرض ذاتی) در بحث موضوع علم و تمایز علوم و همچنین در صناعت برهان اهمیت اساسی دارد. از نظر علامه طباطبایی، عرضی ذاتی منحصر در محمولات مساوی با موضوع است. یعنی محمولات باواسطه و محمولات اعم و اخص از موضوع، عرضی ذاتی نیستند. برای اثبات نظر ایشان بیان شد که یقینی بودن قضیه مستلزم ذاتی بودن محمول آن است و ذاتی بودن محمول قضیه مستلزم یقینی بودن آن، و چون حمل محمولات باواسطه «یقینی» نیست، پس محمولِ باواسطه عرضی ذاتی نیست. همچنین اثبات شد که عرضی ذاتی با "وضع موضوع" وضع می شود و الا قضیه یقینی نیست و همچنین با "رفع موضوع" رفع می شود، و الا تناقض لازم می آید. در ادامه ثابت شد که لازمه این دو ویژگی، تساوی عرضی ذاتی با موضوع است. در نهایت به دو اشکال نقضی پاسخ داده شد. اشکال اول درباره محمولات باواسطه در ثبوت بود که با تفکیک بین حکم به اتحاد و اصل تحقق محمول اشکال دفع شد. در اشکال دوم بیان شد که اگر محمول اعم از موضوع باشد، قضیه می تواند یقینی باشد که در جواب بیان شد این فرض مستلزم لغویت قید مأخوذ در موضوع و تناقض است و یقینی انگاشتن این قضیه ناشی از نوعی مسامحه می باشد.
۹۷۱.

شناخت خدای یگانه در ادیان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادیان ابتدایی یگانه پرستی شناخت ادیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم محققانی در غرب، که تحت تأثیر جهان بینی عصر روشنگری بودند و اعتقاد داشتند که علت هر حادثه ای را می توان در همین طبیعت یافت، سراغ ادیان ابتدایی موجود رفتند تا با مطالعه آنها منشأ زمینی دین را پیدا کنند. آنان اموری مانند آنیمیزم، فتیش پرستی، اعتقاد به مانا، توتم پرستی و... را اصول مشترک ادیان ابتدایی موجود یافتند و هر یک از آنان، یکی از این امور را سرآغاز دین اعلام کردند؛ اما به خاطر جهان بینی خاص خود عمداً یا سهواً این را نادیده گرفتند که اعتقاد به خدای یگانه بیش از هر چیز دیگر در میان اقوام ابتدایی شیوع دارد و بنابراین منشأ دین و سرآغاز آن می تواند یگانه پرستی باشد. این نظریه ای بود که در همان زمان، توسط کشیش مسیحی ویلهلم اشمیت ارائه شد، اما مورد بی توجهی قرار گرفت. در گزارشاتی که مردم شناسان غربی از این ادیان داده اند می توان شواهد زیادی به سود نظریه اشمیت برداشت کرد.
۹۷۲.

بررسی تحول نگرش کلامی قاعده لطف به مسئله شمول گرایی در نجات (علامه طباطبایی و جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمول گرایی نجات هدایت قاعده لطف علامه طباطبایی جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
در این نوشتار با تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی درباره قاعده کلامی - فلسفی لطف در مسئله شمول گرایی در نجات، چگونگی تحول این نگرش در دو اندیشمند و فیلسوف معاصر مورد مطالعه قرار گرفته است. اهمیت این نوشتار در تحلیلِ چگونگی ارتباط رویکرد این دو متفکر در بحث حقانیت ادیان و نتایج آن در بحث شمول گرایانه آن ها در خصوص مسأله نجات است. در این میان علامه طباطبایی به نوعی شمول گرایی در حقانیت و نجات است که طبق قاعده لطف به حداکثری بودن نجات قائل است؛ اما جوادی آملی به انحصارگرایی در حقانیت قائل بوده و به حداقلی بودن آن از نظر نسبی قائل است. این تحقیق که به روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعه تطبیقی آثار این دو اندیشمند به دست آمده است نشان داده است که علی رغم تقریر واحد این دو متفکر از قاعده لطف در شمول گرایی در نجات، برخی مبانی و رویکردهای آن ها در ارائه این تقریر از جمله در موضوع بهره مندی از قاعده لطف با هم متفاوت است و نشان از تحول کارکرد این قاعده در فلسفه و کلام اسلامی معاصر دارد.
۹۷۳.

لوگوس هراکلیتوس از منظر پدیدارشناسیِ آغازِ دیگرِ مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لوگوس هراکلیتوس هایدگر سرآغاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
بی تردید هراکلیتوس و پارمنیدس از منابع فکری دایمی اندیشه هایدگر هستند. آنچه به این دو جایگاهی ویژه در اندیشه هایدگر بخشیده است، تلقی خاص هایدگر از حکمت سپیده دمانی این دو و نقش تفکر ایشان در گشودن راهی دیگر در تفکر است. به زعم هایدگر تلاش برای جست وجوی سرآغازهای دیگر برای تفکر، سرآغازهایی که برخلاف سرآغاز متداول تاریخ متافیزیک به صورت بندی سوژه-ابژه نمی انجامد، عاجل ترین وظیفه پیشاروی تفکر اصیل است. از وجهه  نظر او، ماهیت دسترس ناپذیر تفکر این حکما، برخلاف رای مختار ارسطو ناشی از لکنت زبان (اشاره به متافیزیک، 993a15-17 که ارسطو پیشاسقراطیان را به کودکانی ناتوان از سخن گفتن صحیح تشبیه می کند و در متافیزیک 988a22-23 آن ها را متهم به ابهام در سخن می کند ) μέν ἀμυδρως() و ناآزمودگی ایشان (اشاره به متافیزیک، 985a13-14 که ارسطو پیشاسقراطیان را به مردان ناآزموده جنگی تشبیه می کند) نیست. بلکه بدان جهت است که سرآغاز در اصالت خاستگاهیش بیش از هر جای دیگر در اندیشه این حکما به آشکارگی رسیده است. در این میان لوگوس هراکلیتوس، از نظر هایدگر جایگاهی ممتاز دارد؛ به طوری که تفسیر صحیح لوگوس نزد هراکلیتوس وجوهی از سرآغاز اصیل اندیشه را برای ما آشکار می کند. در این مقاله با تفسیر هایدگر از این مفهوم بنیادین تفکر هراکلیتوس همراه می شویم تا به این پرسش بنیادین تحقیق نزدیک تر شویم: جایگاه لوگوس در اندیشه هراکلیتوس چیست و آن چگونه می تواند مطلع سرآغازی دیگر شود؟
۹۷۴.

چگونگی ادراک، شناخت و تعامل در پرفورمنس تسخیر با رویکرد دلوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرفورمنس تسخیر تعامل ریزوم ژیل دلوز مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
دلوز، از فلاسفه پست مدرن قرن بیستم، با دیدگاه عمیق، جزئی نگر و جسم گرایانه به حیات، رویکردی مناسب جهت تحلیل رفتار ارائه می دهد که به درک چگونگی کنش و شناخت میان افراد می انجامد. خوانش پرفورمنس ها به عنوان هنرهای تعامل محور، که جایگاه ارزشمندی میان هنرهای مدرن داشته و توانسته اند هنر را پویا وتعاملات انسانی را به خلق اثری گروهی منجرکنند، با شیوه دلوزی موفقیت آمیز هستند. درپویش حاضر به بررسی پرفورمنس تسخیر پرداخته و به این سؤالات پاسخ می دهیم که آیا می توان قواعد زیبایی شناسانه را به اجرا نسبت داد؟ آیا می توان اجرا را با رویکرد دلوز در رابطه با بدن-ماشین بازخوانی کرد؟ و اینکه در اجرای حاضر مفهوم ریزوم قابل بازیابی است؟ برمبنای روش تحقیق بکار گرفته شده، ابتدا اطلاعات پایه مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج، سپس با به کارگیری مستندات، به شیوه تحلیلی-توصیفی با رویکرد دلوزی به پرسش-ها پرداخته ایم. درنهایت مشخص شد که پرفورمنس تسخیر به عنوان یک رویداد هنری فرصت زیستن درلحظه را برای مخاطب فراهم می آورد و ازآنجاکه یک اثر تمامیت یافته نیست، پس صدور حکم زیبایی شناسانه دررابطه با آن بی معناست. برخورد مخاطب با اثر بدنمندانه ا ست و مخاطب بنابر تعریف بدن ماشین، با اتصال به ابزار و افراد در لحظه، ماشین منحصر به فردی را تشکیل می دهد که دارای بالقوگی های خاص نیز هست و انتخاب مخاطب (ان)، روند رویداد را هدایت می کند؛ بنابراین فضای پرفورمنس درلحظه ساخته شونده است و براساس ریزوم، جهت-گیری اتفاقی دارد. ضرورت انجام پویش حاضر استفاده از یک ابزار تحلیلی کارآمد برای تحلیل آثار هنری به کمک فلسفه است که می تواند در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار گیرد.
۹۷۵.

داشتن شاهد در معرفت شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: داشتن شاهد توجیه حالات ذهنیِ بالفعل باورهای بالقوه شواهدِ ممکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
دیدگاه های مختلف در توجیه معرفتی ناگزیر از پاسخ به این پرسش اند که شناسا تحت چه شرایطی یک شاهد را داراست. سه دیدگاه مهم درباره چیستی داشتن شاهد میان معرفت شناسان وجود دارد: دیدگاه افراطی در داشتن شاهد، دیدگاه تفریطی در داشتن شاهد و دیدگاه میانه رو در داشتن شاهد. در این مقاله، در ضمنِ تبیین و ارزیابی ادله ی دیدگاه های سه گانه در داشتن شاهد، به این نظر می رسیم که از طرفی، دیدگاه های افراطی و تفریطی در داشتنِ شاهد قابل دفاع نیستند و از طرف دیگر، تقریری از دیدگاه میانه رو در داشتن شاهد قابل دفاع است. خواهیم دید که این دیدگاه از مشکلاتِ دیدگاه های رقیبش نیز مبرا است؛ از این رو، می توانیم بنابر این دیدگاه در داشتن شاهد، معتقد شویم که p شاهدِ در دسترسِ شناسا مربوط به q در t است اگر و تنها اگر در t یا شناسا بالفعل از p آگاه باشد یا شناسا مستعدِ به یادآوری p هنگامی که تأمل درباره پرسش از صدقِ q می کند، باشد.
۹۷۶.

ارزیابی نقدهای اچمندی به تحلیل تارسکی از مفهوم پیامد منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیامد منطقی تارسکی اچمندی مشکل افراط مشکل تفریط اشتباه مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۱
بنابر تحلیل نظریه-مدلی تارسکی از مفهوم پیامد منطقی، جمله X نتیجه منطقی مجموعه جملات Γ است اگر و تنها اگر هر مدلی برای Γ مدلی نیز برای X باشد. اچمندی اما تحلیل تارسکی را نادرست دانسته و نقدهایی علیه آن مطرح می نماید. بر اساس این نقدها، تحلیل تارسکی 1) دچار خلطی مفهومی است و بر اساس خلط میان نشانه اعتبار استدلال و علت آن ارائه شده است؛ 2) ضروری بودن پیامد منطقی را به خوبی توضیح نمی دهد؛ 3) به مشکل افراط در ارزیابی اعتبار استدلال ها منجر می شود؛ 4) به مشکل تفریط در ارزیابی اعتبار استدلال ها منجر می شود. در مقاله حاضر با ارزیابی این نقدها و بررسی کارآیی برخی از پاسخ هایی که در دفاع از تحلیل تارسکی ارائه شده، تلاش می کنیم تا نشان دهیم که از میان نقدهای اچمندی، تنها مشکل تفریط در ارزیابی اعتبار استدلال ها پذیرفتنی نیست. بر اساس درک متعارف ما از مفهوم پیامد منطقی، اگر استدلالی معتبر باشد، صدق نگهدار بوده و به فرض صدق مقدماتش، نتیجه ای صادق خواهد داشت. اما نکته اخیر چیزی متفاوت از این است که پیامد منطقی را به صِرف صدق نگه دار بودن تحویل ببریم. وجود همین نقص باعث می شود که تحلیل تارسکی، تحلیلی قابل قبول از مفهوم پیامد منطقی نباشد.
۹۷۷.

جایگاه و نقش مفهوم اتمسفر در پدیدارشناسی نوین هرمان اشمیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتمسفر پدیدارشناسی نوین فضا احساس تن حال وهوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
در مقاله حاضر کوشش می شود مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی هرمان اشمیتس، بنیان گذار پدیدارشناسی نوین، واکاوی شود تا از رهگذر این مفهوم راه برای فهم پدیدارشناسی نوین او بر ما گشوده گردد. مفهوم اتمسفر یکی از مفهوم های بنیادین برای فهم نظام فلسفه اشمیتس است، مفهومی که او آن را، با نگاه به چگونگیِ آشکارسازیِ پدیدارشناختی، برای عبور از دوگانه سوژه ابژه و نیز نشان دادن واقعیت های پنهان و مبانی تجربه زیسته واقعیت  به کار می بندد. این اصطلاح علاوه بر کاربردی که پیشتر در علومی هم چون فیزیک و هواشناسی و روان شناسی داشته است، به پدیداری انضمامی اشاره دارد؛ همچنین گواهی بر روشی است که اشمیتس پدیدارشناسی را درک و دوباره طرح ریزی می کند. هدف در این مقاله آن است که با بهره گیری از واکاوی ساختاری مفهوم اتمسفر، پیوند آن را با مفهوم تن به عنوان هسته نظری کار اشمیتس، و فضا و احساس به عنوان دیگر مفهوم های مهم و کلیدی در نظام فلسفه او نشان دهد و سرانجام مقایسه ای میان واکاوی اشمیتس و سایر پدیدارشناسان به ویژه هایدگر از مفهوم حال وهوا به عنوان مفهوم هم پیوند با اتمسفر در سنت پدیدارشناسی انجام دهد. نتیجه به دست آمده از تحلیل در این مقاله نمایان گر جایگاه ویژه مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی اشمیتس و نقش مهم آن در پی ریزی روش پدیدارشناسی نوین اوست.
۹۷۸.

گسترده گرایی در دامنه: در دفاع از سوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گسترده گرایی صلبیت توصیف گرایی کریپکی سومز سوزا بن کپلن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۲
استدلال وجهی کریپکی علیه نظریه ی توصیفی نام ها (توصیف گرایی) مبتنی بر این ایده است که توصیف گرایی نمی تواند شهودهای ناشی و حاکی از صلبیت نام های خاص را توضیح دهد. یک پاسخ به استدلال وجهی پاسخ مبتنی بر گسترده گرایی در دامنه است. من در این مقاله ابتدا استدلال وجهی و گسترده گرایی در دامنه را معرفی می کنم. پس از آن نشان می دهم که کریپکی و سومز چگونه گسترده گرایی را مورد نقد قرار می دهند. در گام بعدی پاسخ سوزا را به کریپکی و سومز بازسازی می کنم. سپس به سراغ نقد کپلن علیه راه حل سوزا می روم. مطابق نظر کپلن، راه حل سوزا منجر به از دست رفتن شهودهای اصلی و اولیه ی توصیف گرایی می شود. من سعی می کنم نشان دهم که سوزا می تواند از راه حل خود در برابر نقد کپلن دفاع کند.
۹۷۹.

نقش سازنده تخیل در تاریخ از منظر پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور تخیل تاریخ بازنمایی بازنمایی روایت تاریخی واقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۲۳
حضور تخیل در تاریخ از طریق صورت بندی روایی آن رخ می دهد؛ اما این حضور تنشی را ایجاد می کند که موجب می شود از یک سو، گروهی آن را در حوزه زیبا شناسی روایت قرار دهند و نقش آن را در اثربخشی روایت بر مخاطب و درک او از وقایع تاریخی مهم بدانند و از سوی دیگر، گروهی وجوه تخیلی روایت تاریخی را آرایه ای و در نتیجه، زائد بدانند و سعی در جدایی آن از محتوای تاریخ داشته باشند؛ اما آنچه اهمیت دارد، این است که هر دو گروه نقشی شناختی برای تخیل قائل نیستند و در بهترین حالت، کار آن را آراستن روایت تاریخی می دانند. در این میان، پل ریکور، فیلسوف فرانسوی، بر نقش تولیدگر تخیل تأکید می کند و می کوشد تا نشان دهد این سازندگی تخیل چگونه در بازنمایی روایت تاریخی کار می کند. او بر این باور است که تاریخ تنها از طریق تخیل می تواند بازسازی شود و آنچه تخیل به تاریخ می افزاید، نه تنها تاریخ را به عرصه ادبیات فرونمی کاهد، بلکه بر اهمیت آن به مثابه گفتار نیز می افزاید و کارکردهای تازه ای به آن می بخشد. این مقاله در پی آن است تا با جستجو در آرای مختلف ریکور، نشان دهد که تخیل چگونه با نقش خلاق خود، ارجاع روایت تاریخی به واقعیت گذشته را دستخوش تغییر کرده، مسیری فراهم می آورد که تصویر ما را از تاریخ بازپردازی می کند.
۹۸۰.

چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «آنچه هست» بسیط جوهر ذات وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۸۸
مسئله اصلی این پژوهش پی بردن به چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس است. بدین منظور چهار مسئله به روش تحلیلی-توصیفی در رسائل کلامی مورد واکاوی قرار می گیرند: 1. چرا بوئثیوس بحث وجودشناسی را در رسائل کلامی مطرح کرد و هدف او از بیان تمایز بین «وجود» و «آنچه هست» در این رسائل با ماهیّتی کاملا مسیحی و الهیّاتی چه بود. 2. تأثیر بحث مزبور در تبیین تعالی خداوند به واسطه سه صفت «ثبوت»، «کمال» و «خیر بودن» وجود؛ 3. تأثیر این بحث در «خالق بودن» خداوند؛ 4. تأثیر آن در «واحدبودن» خداوند. بررسی این موارد مؤدی به این نتیجه شد که بوئثیوس با تمایز قائل شدن بین «وجود» و «آنچه هست»، خداوند را موجود بسیطی می داند که «وجود» و «آنچه هست» در او یکی است، بنابراین وجود برای او ضروری است. کمال خدا نیز به سبب بساطت ذات او است؛ چون او ذات و جوهر خویش است، بنابراین هر کمیّت و کیفیّتی که بر خداوند اطلاق شود حمل جوهری خواهد بود. بوئثیوس بساطت خداوند را از نظر اصالت وجود و فعل توضیح می دهد و وجود خدا را مساوی با خودِ خیر می گیرد، امّا مخلوقات که بسیط نیستند، به غیر از خیربودن چیز دیگری هم هستند. خالق و مخلوق تفاوت جوهری دارند و حضور جامع او ورای دو مقوله مکان و زمان به جوهر خداوند برمی گردد. بوئثیوس با تفکیک عدد انتزاعی از عدد عینی معتقد است تثلیث موجب کثرت نمی شود، چون در خدا هیچ تفاوت ماهوی وجود ندارد و او چیزی جز ذات خودش نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان