فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۴۱۴۱.

مقایسه علم و دین از دیدگاه «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دین رابطه علم و دین شلایرماخر کارل بارت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۴۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۲۵
یکی از مباحث مهم در عرصه دین پژوهی، نسبت میان «علم و دین» و تبیین حوزه های آموزه های دینی و یافته های علمی است. با تحولات فکری و فرهنگی پس از رنسانس، تعارض های علم و دین در مسیحیت نمایان شد ؛ «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت» از شاخص ترین چهره هایی بودند که در جهت سازگاری دین با اقتضائات دوران مدرن تلاش کردند. این دو هر چند در جریان نواندیشی دینی، رویکردی جدید و بازسازی کننده داشتند و در پی اثبات استقلال دین از علم و ایجاد حوزه ای حفاظتی برای دین بودند؛ اما با ارائه ی طرح های خود در راستای بازگشت به گوهر دین، قرائت هایی از دین بیان نمودند که به دلیل تک بعدی بودن از مشکلات قابل توجهی برخوردار بود. شلایر ماخر، خدا و عناصر مهم دین را در حد احساس و تجربه شخصی کاهش داد؛ نوعی انسان محوری و تفسیر آموزه های دینی بر اساس معارف بشری که کارل بارت آن را نادرست خواند. اما بارت هم در معرض خطر قرار گرفت؛ تنها معیار سنجش را آموزه های مسیحی دانست و بزرگ داشت خدا را با  کوچک ساختن انسان همراه ساخت؛ یعنی درست خلاف جهتی حرکت نمود که شلایر ماخر پیموده بود.
۴۱۴۲.

نقش میانجی گری باورهای معرفت شناختی در رابطه بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای معرفت شناختی باورهای ضمنی هوش باورهای هوشی ذاتی باورهای هوشی افزایشی پیشرفت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری باورهای معرفت شناختی در رابطه بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی انجام شد. طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه استان مازندران بود که در سال تحصیلی 97- 1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 350 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس باورهای معرفت شناختی شومر (1990)، مقیاس ضمنی هوش عبدالفتاح (2006) و معدل سالانه دانش آموزان. داده ها با استفاده از روشهای آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون واسطه ای و مدل سازی معادله ساختاری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی و باورهای معرفت شناختی رابطه منفی و معنادار در سطح P<0/05 وجود دارد. باورهای ضمنی هوش بر باورهای معرفت شناختی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای ضمنی هوش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای معرفت شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای ضمنی هوش دانش آموزان ازطریق میانجی گری باورهای معرفت شناختی بر پیشرفت تحصیلی آنان دارای اثر غیرمستقیم معنی دار است (در سطح P<0/01).
۴۱۴۳.

بدن زیسته مرلو پونتی و جایگاه بدن در فلسفه تَرا بشریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تَرا بشریت مرلو - پونتی بدن تکنولوژی ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۳۲۰
مرلو پونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی به دنبال نظریات پدیدارشناسان پیش از خود در باب ادراک آدمی، زیست کردن و بودن در جهان را مهم ترین راه ادراک انسان دانست. مرلو پونتی با استفاده از اصطلاح «بدن- زیسته» از درهم تنیدگی بدن انسان و جهان پیرامون سخن گفت. یکی از نظریه های فلسفی که می تواند رگه هایی از نظریات مرلو پونتی را در آن جست و جو کرد، فلسفه «تَرا بشری» است. مقاله حاضر به بیان این موضوع می پردازد که فلسفه ترابشری از طریق شناخت انسان و ترکیب آن با تکنولوژی، تصویری از آینده انسان مطرح می کند که در علم، جامعه شناسی ، روانشناسی، هنر و فلسفه تأثیرگذار است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نظریه های مرلو پونتی در باب التفات بدنی و بَدَنمند بودن معرفت انسان پرداخته می شود، و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که بدن انسان، در فلسفه ترابشری چه جایگاهی دارد و آینده بشری با وجود ترکیب انسان و ربات چگونه خواهد بود. در پایان، نتیجه مشخص می کند که وقتی هوش مصنوعی تجسدیافته (انسان-ربات) بتواند از طریق بدن به معرفتی - مشابه آنچه مرلو پونتی گفته است - دست یابد، تصویر جدیدی از انسان و آینده اش ارائه خواهد کرد.
۴۱۴۴.

Beyond Cross- Cultural Philosophy: Towards a New Enlightenment(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Cross-Cultural Philosophy Logos of Life Gnosis Ikhwan as-Safa Crisis of Sciences New Enlighenment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
The acculturalization of humanities from the late 1980ies onwards led not only to imagined different worlds (e.g. West / Islam), postmodernity overshadowed also common grounds of world`s philosophies. Christianity and Islam share far more than what might separate them, and we find Islam in „the West “as Christianity „in the East“. The Logos of Life Philosophy as developed by Anna-Teresa Tymieniecka (1923-2014) strives towards deciphering the deep layers of philosophy and its common grounds. Tracing back to Gnostic, Platonic (neo-platonic) and Islamic shaped philosophies - Ikhwan as-Safa will serve as an example - the Logos of Life / Aql Al-Kulli (universal reason) will be historicized in the following while introducing approaches towards a New Enlightenment (A.-T. Tymieniecka) as an alternative to the current crisis in meta-sciences
۴۱۴۵.

آنتی رئالیسم و شکاکیت نسبت به جهان خارج(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: رئالیسم متافیزیکی شکاکیت جهان خارج فرضیه شکاکانه آنتی رئالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۴
شکاکیت فلسفی درباره جهان خارج دیدگاهی معرفت شناختی است که ادعا می کند انسان علی الاصول نمی تواند نسبت به گزاره هایی که در مورد جهان خارج هستند معرفت داشته باشد. دسته ای از استدلال هایی که به منظور اثبات موضع شکاکانه نسبت به جهان خارج ارائه شده است، بر اساس فرضیه هایی شکل گرفته که به فرضیه های شکاکانه معروف اند. این فرضیه ها تبیینی ممکن از اوضاع جهان هستند که با درک متداول ما از آن متفاوت است. شکاک با استفاده از این امر که کسی نسبت به وقوع یا عدم وقوعِ شرایطی که در این فرضیه ها مطرح شده اند، معرفت ندارد، بر اساس استدلالی نتیجه می گیرد که کسی نمی تواند نسبت به هیچ گزاره ای در مورد جهان خارج معرفت داشته باشد. این گونه به نظر می رسد که این نوع شکاکیت تنها در جایی مطرح می شود که شخص به لحاظ متافیزیکی رویکردی رئالیستی در مورد جهان داشته باشد و موضع کسی که در مورد جهان خارج به رویکردی آنتی رئالیستی قائل است، نسبت به آن مصون است. بر خلاف این مطلب، در مقاله حاضر استدلال شده است که شکاکیت استدلالی نسبت به جهان خارج هر دو موضع متافیزیکی رئالیسم و آنتی رئالیسم نسبت به جهان خارج را به یکسان تهدید می کند و نمی توان برای دوری از شکاکیت نسبت به جهان خارج که تهدیدی معرفت شناختی محسوب می شود، موضع متافیزیکی آنتی رئالیسم را برگزید.
۴۱۴۶.

سقوط و ظهور استعاره: سیر تاریخی استعاره در فلسفه

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره ارسطو دیدگاه کلاسیک نیچه دیویدسن کاسیرر هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۰۲
غالباً استعاره را به شعر و خطابه مربوط می دانند. ارسطو اولین فیلسوفی است که به مطالعه استعاره می پردازد. وی در فن شعر استعاره را تشبیه محذوف تعریف می کند و در فن خطابه، استعاره را مبتنی بر تناسبی چهار مولفه ای می داند. پس از ارسطو و تا اواخر قرن نوزدهم همه فیلسوفان به این دو تعریف ارسطو وفادار بوده اند و همه بر این استعاره محتوای شناختی ندارد وفادار بوده اند. با شروع قرن بیستم این فضا دگرگون شد. فیلسوفان تحلیلی نشان دادند که اولاً تحلیل ارسطو نمی تواند تعریفی قانع کننده باشد زیرا معنای استعاره و معنای تشبیه در منتها درجه ی تفاوت هستند تا جایی که هر نوع بازگویی استعاره بر مبنای تشبیه محکوم به شکست است؛و نیز، برخلاف تصور استعاره حاوی بار شناختی فراوانی است. فیلسوفان قاره ای اعتراضشان به این است که استعاره جوهره و مبنای زبان است در حالی که تحلیل کلاسیک مبتنی بر این است که استعاره انحرافی از زبان است. زیرا چنانکه نیچه نشان می دهد کلمات، ذات اشیاء را فراچنگ نمی آورند بلکه صرفاً به آن اشاره می کنند، بنابراین همه ی واژگان زبان در اصل استعاره هایی هستند که استعاره بودنشان فراموش شده است. دلیل اصلی طرد استعاره از فلسفه این گمان فیلسوفان است که زبان فلسفی باید شبیه زبان علمی و دور زینت و آرایه باشد. در این نوشته نشان داده می شود که این گمانی غیرضروری است و در واقع امکان پذیر نیست. چراکه تحمیل قواعد علمی بر فلسفه منجر به تضعیف آن می شود. همچنین، طرد استعاره از فلسفه سبب تهی کردن فلسفه از جنبه های ضروری مانند معنویت آن می شود.
۴۱۴۷.

بررسی چگونگی اطلاق «موجود» بر موجودات از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی ارسطو موجود موجودات مقولات موجود اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۳۹۰
از دیدگاه ارسطو، موضوع مابعدالطبیعه یعنی «موجود»، نه بر اساس اشتراک معنوی و نه بر اساس اشتراک لفظی بلکه به طریق «نسبت به چیزی» بر موجودات اطلاق می گردد. به عبارت دیگر «موجود»، نه به گونه ای یکسان بلکه به تقدم و تأخر بر موجودات حمل می شود. اولین اطلاق «موجود»، جوهر است و بقیه موجودات به جهت نسبتی که با آن دارند موجود خوانده می شوند. تأمل در آثار فارابی نشان می دهد که فارابی در اطلاق «موجود» بر موجودات به تشکیک سینوی دست نیافته و به تبع ارسطو، اطلاق موجود بر موجودات را نه بر اساس اشتراک لفظی می داند و نه بر اساس اشتراک معنوی. از دیدگاه فارابی، موجود، به یک معنا و به طور یکسان بر مقولات حمل نمی شود؛ بلکه بنابر تقدم و تأخر بر آنها اطلاق می گردد. این تقدم و تأخر بر اساس نیازمندی و یا استقلال مقولات در وجود است. علاوه بر این، به نظر می رسد فارابی در آثار خود از الگوی ارسطویی این نوع حمل یعنی حمل موجود در سطح مقولات، فراتر رفته و آن را در سطح طولی یعنی حمل موجود بر موجود اول و ثوانی و سپس سایر مخلوقات نیز بیان می کند.
۴۱۴۸.

Paradox and Relativism(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: relativism Paradox peritrope infinite regress global relativism Plato

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
Since the time of Plato, relativism has been attacked as a self-refuting theory. Today, there are two basic kinds of argument that are used to show that global relativism is logically incoherent: first, a direct descendent of the argument Plato uses against Protagoras, called the peritrope; and, second, a more recent argument that relativism leads to an infinite regress. Although some relativist theories may be formulated in such a way as to be susceptible to these arguments, there are other versions of relativism that are impervious to these charges of incoherence. First the arguments against relativism will be stated. Next, a radical form of global relativism with assessment sensitivity is introduced, RR. Finally, it is shown how RR can be defended against the challenges of the peritrope and the regress. No attempt is made to defend RR as a plausible theory; however, the usual attempts to show the logical incoherence of radical forms of global relativism fail.
۴۱۴۹.

بررسی ارتباط علم (نظر) و عمل در حکمت اشراق سهروردی بر اساس مدل فلسفه به مثابه روش زندگی پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پی یر آدو فلسفه به مثابه روش زندگی فلسفه باستان حکمت اشراق گفتارِ فلسفی نظر عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸ تعداد دانلود : ۴۶۹
پی یر آدو (1922-2010م) فیلسوفِ فرانسوی معاصر ، با ارائه مدلِ فلسفه به مثابه روشِ زندگی که حاصل سال ها پژوهش او در زمینه فلسفه باستان است ، پویایی و حیاتِ حقیقی فلسفه را در زندگیِ روزمره فیلسوف نشان می دهد. در این مقاله با استفاده از این مدلِ فلسفی(فلسفه به مثابه روشِ زندگی) به بررسی رابطه علم (نظر) و عمل در حکمتِ اشراق خواهیم پرداخت. یکی از عناصر مهم در این مدلِ، گفتارِ فلسفی است. ارزشِ گفتار (فلسفه نظری) در مکاتب فلسفی ، از نظرِ آدو در خدمتی است که به بهبود کیفیت زندگی و عملکرد و رفتارِ انسان می کند. سهروردی نیز به اهمیت حکمتِ نظری(بحثی) به عنوان مقدمه و راهنما در برگزیدن شیوه زندگی اشراقی تأکید می کند. به همین دلیل در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاهِ گفتار (نظریه های فلسفی) در مکاتب فلسفیِ دورانِ باستان - با استفاده از مدلِ فلسفه به مثابه روشِ زندگی - می پردازیم تا تصویری واضح از ارتباط میانِ گفتار (نظر) و عمل در مکاتب فلسفی ارائه دهیم و در نهایت ، بتوانیم دیدگاه آدو را نسبت به ارتباطِ میان گفتار (نظر) و عمل نشان دهیم. در پایان به بررسی اهمیتِ گفتار (نظر- حکمت بحثی) در حکمتِ اشراق سهروردی و کاربرد آن - به عنوان مقدمه ای ضروری برای ورود و انتخاب ِزندگیِ اشراقی و هدایت سالکِ اشراقی در مسیر زندگی و درکِ حکمتِ عملی و کسب آن - خواهیم پرداخت.  
۴۱۵۰.

تقریرهای مختلف از برهان محقق اصفهانی در اثبات وجود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محقق اصفهانی برهان وجودی برهان صدیقین مفهوم واجب الوجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۴۱۷
شیخ محمدحسین غروی اصفهانی بر وجود خداوند استدلالی را اقامه کرده است که در در زمره براهین وجودی و صدیقین به شمار می رود. این برهان، در میان اندیشمندان معاصر، طرفداران و منتقدان جدی داشته و در مجموع پنج تقریر برای آن بیان گردیده است. در مقاله پیش رو، تقریرهای پنجگانه ای که برای برهان ایشان بیان گردیده است، در سه محور کلی مورد بررسی واقع شده است: محور اول، مفهوم واجب الوجود از این جهت که مفهومی ذهنی است؛ محور دوم، مفهوم واجب الوجود از این جهت که از امری ورای خود حکایت می نماید؛ و در نهایت، حقیقت واجب الوجود یا موجود بذاته در خارج. بعد از بیان هر تقریر، همخوانی آن با بیان محقق اصفهانی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت بین تقریرهای مختلف از جهت همخوانی با متن کلام ایشان داوری انجام شده است. نتیجه نهایی که در این مقاله گرفته می شود این است که تقریر برهان بر اساس محور دوم تنها تقریری است که با ابیات محقق اصفهانی همخوانی دارد.
۴۱۵۱.

پیوند میان عرفان و اخلاق با ماشین در فلسفه برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برگسون اخلاق گشوده اخلاق بسته دین پویا دین ایستا تحول خلاق جامعه ماشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۲
 هانری لوئیس برگسون در کتاب «دو سرچشمه اخلاق و دین» نشان می دهد که برای اخلاق و دین، دو سرچشمه وجود دارد و به تبعِ آن دو نوع اخلاق و دین وجود دارد: 1. اخلاق بسته که دین مربوط به آن «ایستا» است؛ 2. اخلاق گشوده که دین آن «پویا» است. اخلاق بسته و دین ایستا مربوط به انسجام اجتماعی اند و اخلاق گشوده و دین پویا با خلاقیت و پیشرفت ارتباط دارد. اخلاق گشوده کلی و فراگیر است و هدفش صلح و صفاست. وی سرچشمه اخلاق گشوده را «عواطف خلاق» می نامد. اما اخلاق بسته بر چیزی استوار است که برگسون آن را «کارکرد یا نقش وهم انگیز» می نامد، نقش خاصی است که توهم های خودخواسته را پدید می آورد و این معنا را القا می کند که ناظری بر اعمال ما وجود دارد و انگاره های ایزدان را ابداع می کند. دین ایستا همراه و همنشین عقل است؛ اما دین پویا همراه و همنشین شهود و تحول خلاق است. در بینش برگسون، توسعه ماشینی می تواند با شهود عرفانی هم جهت شود و در صورتی که بتواند جهت حقیقی خود را پیدا کند و خدماتش متناسب با قدرتش صورت گیرد و بشریت بتواند به واسطه آن توفیق ایستادگی و نظاره کردن بر آسمان را بازیابد، می تواند عرفان را یاری کند. در این مقاله به شیوه پیوند میان تحول خلاق با دین پویا و اخلاق گشوده و شیوه توافق میان عرفان و اخلاق با ماشین در عصر مدرن توجه شده است.
۴۱۵۲.

تحلیل و ارزیابی معیار پایستاری در رویکرد استنتاج گرایی به معناداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استنتاج گرایی بلنپ پایستاری ثوابت منطقی قواعد عملگری معناداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
در رویکرد استنتاج گرایی به معناداری، ثوابت منطقی بر اساس قواعد عملگری تعریف می شود، آرتور پرایور در نقد این رویکرد با ارائه مثال نقض tonk نشان داد که با پذیرش رویکرد استنتاج گرایی هر قاعده عملگری دلخواهی توصیف کننده یک ثابت منطقی خواهد شد و لازمه این امر وجود ثوابت منطقی معیوب و ناسازگار با سیستم است. بلنپ در پاسخ به این اشکال دو شرط پایستاری و یکتایی را برای قواعد عملگری ارائه داد. با توجه به اهمیت شرط پایستاری در پاسخ بلنپ، در این مقاله تلاش شده شرط پایستاری مورد ارزیابی قرار گیرد. «چگونه معیار پایستاری شرایط لازم و کافی را برای تعریف ثوابت منطقی فراهم می کند؟» مسئله اصلی این مقاله است. فرضیه پیشنهادی عدم کفایت لازم شرط پایستاری در ارائه تعاریف ثوابت منطقی است که در نهایت با بررسی معانی مطرح شده برای پایستاری اثبات خواهد شد.  
۴۱۵۳.

هایدگر و ذاتمندی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان هایدگر ذات ذاتمندی پدیدارشناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۴۶۷
هایدگر در فلسفه خود به مسئله وجود و هستی می پردازد. از نظر او ذات هستی به نحو عینى قابل فهم نیست و برای تفسیر آن باید به تفسیر هستی انسان، یعنی دازاین پرداخت. هایدگر تفسیر دازاین را در قالب پدیدارشناسی و هرمنوتیک خاص خود ارائه می دهد، سپس آن را در جهت شناخت هستی به کار می گیرد. در دیدگاه او هستی انسان در برابر جهانِ هستی و سایر موجودات حالت گشودگی داشته، دارای امکانات است؛ ازاین رو دازاین به عنوان امر وجودی روزنه ای به سوی هستی قلمداد می شود. دازاین بر خلاف دیگرموجودات داراى ماهیت ثابت و مشخص نیست؛ ازاین رو تعریف انسان به حیوان ناطق و دیگرتعریف ها صحیح نیست. هایدگر در هرمنوتیک خود معتقد است انسان هیچ گاه با ذهن خالی سراغ فهم نمی رود، بلکه پیش داشت ها و منظرگاهای وجودی او را در هر فهمی همراهی می کنند و فهم انسان مسبوق به ساختاری است که در او تثبیت شده است؛ زیرا دازاین گذشته، تاریخ و فرهنگ دارد و انسان با این شاکله خاص سراغ فهم های جدید می رود و بدین گونه هر انسان با فهمی متفاوت، ذات و ماهیتی متفاوت خواهد داشت. سخن این است که آیا نظریه هایدگر منجر به نفی هرگونه ذات ثابت برای انسان می شود یا نه؟ برخی نتیجه نگرش هایدگر را نفیِ سرشت و ماهیت مشترک و ثابت برای انسان دانسته اند؛ اما به نظر نگارنده گرچه این استنتاج تا حدودی منطقی به نظر می رسد، پیچیدگی فلسفه هایدگر و برخی تفاسیر و عباراتِ او مانع از قطعیتِ این استنتاج است. در عین حال سخن هایدگر از زوایای متعدد قابل نقد است؛ زیرا برخی امور به طورمسلّم در ذات انسان به عنوان امر ثابت نهفته است و تفاوت ها مربوط به تفاوت در استعدادهای شکفته و نشکفته است؛ از سوی دیگر در میان تعابیر هایدگر و برخی مفسرانِ او می توان نوعی ثبات در ذات انسان را سراغ گرفت.
۴۱۵۴.

نگرش های فلسفی مورخان ادیان : مطالعه موردی جیمز فریزر و میر چا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایلیاده فریزر تاریخ ادی‍ان پدیدار شناسی پوزیتیویسیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۶۶
در تألیف کتاب های تاریخ ادیان، دیدگاههای مختلف عقیدتی و فلسفی، ارزش ها وتصورات قبلی پژوهشگرتاریخ ادیان را در چینش و انتخاب وقایع و تنظیم آن تحت تأثیر قرار می دهد . فرضیات معرفت شناسی درباره حقیقت شناخت تحلیل او را از ادیان شکل و جهت می دهد؛ زیرا رابطه مورخ با پدیده تاریخی به استنباط معرفت شناسانه و هستی شناسانه فلسفی مورخ وابسته است، به طوریکه اختلاف بسیاری از آثار مکتوب در تاریخ ادیان به رویکرد درون دینی و بیرون دینی مورخ بستگی دارد. در این مقاله قصد داریم آراء فلسفی دو مورخ بزرگ ایلیاده و فریزر را در توصیف و نگارش ادیان معرفی و ارزیابی نماییم . این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در پاسخگویی به این پرسشها صورت گرفته است : تفاوت فریزر و ایلیاده در روش شناسی چه بود ؟ با توجه به مقایسه آثار این دو دانشمند ادیان در توصیف وقایع دینی، اختلاف مبانی و رهیافت فلسفی آنها در چیست؟ این یافته های پژوهش حاکی از آن است که دو مورخ بزرگ دین شناس، ایلیاده و فریزر در نگرش فلسفی اختلاف نظر داشته، فریزر با نگاه پوزیتیویستی والیاده با تلفیقی از روش پدیدار شناسانه هوسرلی با نگرش ساخت گرایی و هرمنوتیکی به ضبط احوال و رفتار های دینی بشر در طول تاریخ پرداخته اند . این تفاوت در نگارش دو اثر تاریخی آنها یعنی شاخه زرین و تاریخ ادیان تاثیر اساسی گذاشته است.
۴۱۵۵.

پژوهشی در مفهوم منطق جدید از چشم انداز فلسفه تحلیلی و پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق صوری منطق ریاضی عبارت ارجاع معنا هستی شناسی صوری منطق اپوفنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۵۲۲
چرخش زبانی نقش محوری و بنیادی در ظهور منطق جدید و فلسفه تحلیلی بازی کرد. این چرخش به طور ساده در نگاه نخست بر پایه این ایده استوار گشت که تبیین چیستی یک اندیشه از طریق جمله بیان کننده آن ساده تر و مطمئن تر است. اما در پیشرفت های بعدی، این دیدگاه تصریح و تثبیت شد که تبیین اندیشه ها جز از طریق حکایت گری زبان ناممکن است. معنای این سخن این است که اندیشه یا معنا تنها به اعتبار نحو عبارت و نسبتش با ارجاع و صدق تحصیل می شود. فرگه هنگام تألیف بنیادهای حساب عملاً شیوه دوم را پیش برد، چنانکه مبادی و اصل های تئوریک این ایده را در جلد اول آن کتاب ارایه کرد و در جلد دوم  شیوه ها و روش های مختلف استدلال را بر اساس مبانی نظری جلد اول ارائه کرد. در مقابل، دیدگاه هوسرل از منطق نه تنها نسبت زبان با اندیشه در معنای مذکور را بر نمی تابد، بلکه زبان را تنها وسیله انتقال معنا یا اندیشه لحاظ می کند. این دیدگاه ناشی از این ایده است که معنا مقدم بر اعیان و زبان است. در بیانی مختص ، هوسرل در پرولگومنا و در سطحی گسترده تر در پژوهش های منطقی، نخست نسبت میان مقولات محض (به مثابه تئوری های  محض معنا) را با یکدیگر تبیین می کند که آن را تئوری صورت محض کثرات به مثابه صورت محض منیفلد نامید و سپس به اعتبار چنین تئوری، تئوری میدانی از  اعیان را تبیین می کند. بنابراین،  شیوه تبیین فرگه از منطق به طور بنیادی و ریشه ای از هوسرل متمایز می شود. در نتیجه، بر خلاف ادعای دامت این دو جریان از همان آغاز مسیری کاملاً متفاوت در پیش گرفتند و بر خلاف ادعای ودروف اسمیت، تفسیر فرگه ای از تئوری هوسرل از معنا ناممکن است.
۴۱۵۶.

ابتنای ایمان دینی بر معرفت عقلی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایمان غزالی ایمان گرایی ابتناء ایمان بر دلیل استدلال عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۵۸
نحوه رابطه ایمان با دلیل عقلی از مسائل مهم فلسفه دین است. غزالی به منزله منتقد جدی فلسفه و کلام، از سویی علم کلام را حرام و عموم مردم را از ورود به این علم نهی می کند و از سوی دیگر انتقادات جدی بر کسانی دارد که سعی دارند ایمان دینی را بر پایه های دلایل کلامی و عقلی استوار کنند. وی ایمان مبتنی بر دلیل عقلی را در معرض شبهات و به همین دلیل زوال پذیر و ایمان عوام را راسخ تر از ایمان مبتنی بر دلایل عقلی می داند. غزالی معتقد است ایمان عموم مسلمین صدر اسلام نیز ایمان تقلیدی بوده است که با عبادت و قرائت قرآن تقویت شده است. مخالفت غزالی با کاربست روش عقلی در ایمان، تا حدی است که بسیاری وی را ایمان گرای مسلمان دانسته اند. در این مقاله ابتدا دیدگاه غزالی شرح و سپس به مهمترین کاستی های نظریه وی در باب ایمان اشاره شده است. تفسیر غزالی از ایمان، زمینه ساز نسبیت گرایی و کثرت گرایی در دین است. وی به رابطه ایمان و تصدیق نظری بی توجه بوده و گزارشی ناقص از سیره پیامبر(ص) را ملاک قرار داده است.
۴۱۵۷.

پوزیتیویسم و روی گردانی بعضی از فیزیک دانان برجسته قرن بیستم از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوزیتیویسم پوزیتیویسم منطقی فیزیک مکانیک کوانتومی معیار آزمون پذیری تجربه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۲۸
بینش اکثر دانشمندان نیمة اول قرن بیستم بر مدار تجربه گرایی بود. آن ها برای تجربه ها و پدیده های مشاهده پذیر اهمیت بسیاری قائل بودند و تنها معیار معتبر برای آنها مشاهده پذیری کمیات بود. اگر چه این نگاه موجب پیشرفت هایی در قرن بیستم شد، اما اشکالات و ایرادات آن باعث شد که برخی از طرفداران این مکتب نیز به نقد آن بپردازند و از آن روی گردان شوند. در این مقاله دیدگاه های بعضی از فیزیکدانان برجستة معاصر، که خود روزی از طرفداران این مکتب بودند و سپس از آن روی گردان شدند، بررسی میشود. همچنین نظرات برخی از فیزیک دانان بزرگی را که در همان ایام پرشور رشد این مکتب، نکات مهم نقدآمیزی را در ارتباط با آن گوشزد نمودند، متذکر شده ایم،و دلایل تغییر نگاه فیزیکدانان موافق پوزیتیویسم را بر اساس معیارهای متقن منطقی و استدلال های فلسفی بیان کرده ایم. در انتها به نظرات بعضی از فیزیکدانان برجسته اخیر که با پوزیتیویسم مخالفت کرده اند و یا به خاطر پرهیز از خداباوری سراغ پوزیتیویسم رفته اند، می پردازیم.
۴۱۵۸.

Phenomenology of love: The Destructive and Constructive Nature of Love(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: love Phenomenology Emotion excellence of self-awareness Hafiz

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
Love, this eminent humane experience, has been explored not only by writers and poets, but also by philosophers, psychologists and even experimental scientists. This paper aims to discuss a novel aspect in phenomenology of love, as the concept of destructive and constructive nature of love, which is to the best of our knowledge, presented for the first time. The fundamental idea of this paper was obtained from verses of Hafiz, then polished by theories of Robert Cloninger and several other thinkers in the field of human emotions. Many verses of Hafiz display love experience as a necessary step towards growth, in a way that could be evinced further by the development of the "self-aware psych" introduced by Cloninger. He introduces the "self-aware psych" as one of the three constituting domains of human mind and personality, the intuitive essence bringing integrity for personality. If self-aware psych flourishes by favorable growth and development, it would prepare the ground for creativity, wisdom and well-being, otherwise, personality disorders would be contingent. The destructive and constructive nature of love, towards development of self-awareness and mental growth, is further determined by re-explaining the proposed theory of "ego as a complex" by Carl Jung, the theory of "network of intentionality" by John Searle, and the theory of "emotional processing" by Edna Foa and Michael Kozak in this context.
۴۱۵۹.

تأملی بر نحوه انتزاع کثیر از واحد و اتصاف واحد به کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتزاع اوصاف بسیط حیثیات کثیر واحد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۲۹۰
مشکل انتزاع مفاهیم کثیر از ذات بسیط یکی از انگیزه های اصلی گرایش به الهیات سلبی است کما این که قول به عینیت ذات و صفات بدون تصحیح کیفیت انتزاع مفاهیم کثیر ناتمام است. در پاسخ به نحوه انتزاع کثیر از واحد چند نظریه مطرح شده است: الف) انتزاع مفاهیم از صفات متعددی که عین ذاتند. ب) انتزاع مفاهیم از آثار حضرت حق. ج) انتزاع مفاهیم از حیثیت واحد وجود و... لکن همه این راهکارها ناتمام است لذا راهکار پیشنهادی ما آن است که اوصافی که ما از خود و دیگران انتزاع می کنیم را با توجه به اینکه خداوند متعال منشأ جمیع کمالات بوده و فاقد شیء نمی تواند معطی شی باشد، با تجرید از شوائب امکانی، به ذات احدی نسبت می دهیم و او را واجد جمیع اوصاف کمالی می دانیم؛ اگرچه راجع به کیفیت اتصاف سکوت اختیار کرده و تنها اصل اتصاف را اثبات می نمائیم.  
۴۱۶۰.

پاتنم، نسبیت مفهومی و رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رئالیسم متافیزیکی رئالیسم درونی هیلاری پاتنم نسبیت مفهومی استدلال مبتنی بر نظریه ی مدل استدلال مغز در خمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۳۲
یکی از مؤلفه های اصلی فلسفه پاتنم مخالفت با رئالیسم متافیزیکی است. بنا به قول مشهور، استدلال مبتنی بر نظریه مدل و استدلال مغز در خمره دو استدلالی هستند که پاتنم علیه رئالیسم متافیزیکی طرح کرده است. علاوه بر این دو، برخی معتقداند «پدیده نسبیت مفهومی» پاتنم نیز استدلالی مستقل علیه رئالیسم متافیزیکی ست. پدیده ی نسبیت مفهومی وضعیتی ست که در آن، دو جمله ی ظاهراً ناهم خوان هم زمان صادق اند. در آثار مختلف پاتنم مؤیداتی برای این قول وجود دارد، اما در جایی تقریری کامل و صریح از این استدلال نقل نشده است. در این مقاله، نخست تقریری از استدلال مبتنی بر پدیده نسبیت مفهومی علیه رئالیسم متافیزیکی ارائه خواهیم کرد. سپس نشان خواهیم داد که چنین استدلالی از استدلال مبتنی بر نظریه مدل و استدلال مغز در خمره مستقل نیست. بنابراین نمی توان چنین استدلالی را در عرض دو استدلال اصلی پاتنم در نظر گرفت. عدم استقلال این استدلال دو نتیجه در پی خواهد داشت: نخست آن که پذیرش این استدلال منوط به پذیرش دست کم یکی از دو استدلال قبلی پاتنم است؛ دوم آن که هر نقدی علیه دو استدلال مشهور پاتنم به مثابه نقدی علیه این استدلال خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان