فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۱ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
209 - 241
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از پژوهش ها نشان داده شده که روابط اولیه والد کودک بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان تأثیرگذار است؛ اما این مسئله که روابط اولیه با والدین از چه مسیرهایی بر کیفیت رابطه زوجی اثرگذار است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی، انجام شده است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر یزد در سال 1398-1397 است. معیارهای ورود به پژوهش عبارت بودند از: متأهل بودن، داشتن سواد خواندن و نوشتن، زندگی زیر یک سقف حداقل به مدت دو سال و این که والدین فرد تا قبل از 16 سالگیِ او فوت نکرده باشند. از بین افرادی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، تعداد 426 نفر (227 نفر زن و 199 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از طریق پرسشنامه کاغذی و فرم اینترنتی بود. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: مقیاس پیوند والدینی (PBI)، مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (MIS) و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS). داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار استنباطی هم چون همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی داشتند. بنابراین با توجه به نقش طرحواره های هیجانی در تجربه هیجانی و استفاده از راهبردهای کنترل هیجان، می توان گفت که این طرحواره ها از طریق تأثیر بر ادراک افراد از هیجان (مثل باور به غیرقابل کنترل بودن و منحصر بودن هیجانات به شخص) و نیز استفاده از راهبردهای مختلف (هم چون نگرانی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و اجتناب از موقعیت) جهت مقابله با هیجان، در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی را ایفا می کنند.
نقش هوش هیجانی و طرح واره های هیجانی در رضایت مندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۶
489-506
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی و طرح واره های هیجانی در رضایت مندی زناشویی زنان بود. 200 نفر زن متاهل به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس های طرح واره های هیجانی، هوش هیجانی و رضایت مندی زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که مولفه های توجه و تمایز هوش هیجانی، پیش بینی کننده معنادار اکثر ابعاد رضایت مندی زناشویی هستند. هم چنین، طرح واره های هیجانی سرزنش، توافق، دیدگاه ساده انگارنه نسبت به هیجان ها و ارزش های والاتر ابعاد مختلف رضایت مندی زناشویی را پیش بینی کردند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی و طرح واره های هیجانی کارآمد نقش کلیدی در رضایت مندی زناشویی ایفا می کنند.
بررسی اثربخشی گروه درمانی براساس رویکرد واقعیت درمانی بر بازسازی باورهای ارتباطی در زنان شاغل متأهل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
493-509
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر میزان باورهای ارتباطی در زنان شاغل متأهل انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه تجربی به همراه پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 91 نفر از کارکنان زن متأهل شهر مشهد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه باورهای ارتباطی (RBI) را تکمیل کردند، 30 نفر با نمره بالاتر در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان دهنده بهبود گروه مداخله در خرده مقیاس های تخریب کنندگی مخالفت، توقع ذهن خوانی از همسر، تغییر ناپذیری همسر و کمال گرایی جنسی از مقیاس باورهای ارتباطی بود. تغییرات ایجاد شده در پیگیری 45 روزه نیز ماندگار بود. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در زمینه آشنایی با واقعیت درمانی و باورهای ارتباطی و نحوه تغییر و بازسازی آن ها فراهم می کند. در الگوهای مشاوره زناشویی می توان از واقعیت درمانی برای بازسازی باورهای ارتباطی و کاهش تعارضات زناشویی استفاده کرد.
خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس سنجش رابطه بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۵
141-154
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس سنجش رابطه انجام شد. بدین منظور نمونه ای شامل 315 نفر (116 مرد و 199 زن) از افراد متاهل ساکن شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس های سنجش رابطه، رضایت زناشویی کانزاس، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد که ساختار عاملی مقیاس سنجش رابطه تک عاملی است. همسانی درونی مقیاس در کل نمونه برابر با 0/88 بود. همبستگی معنا دار بین نمرات مقیاس سنجش رابطه با نمرات مقیاس رضایت زناشویی کانزاس، رضایت از زندگی و شادکامی آکسفورد بیانگر روایی همگرای مناسب مقیاس بود. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات رضایت رابطه مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج نشان داد که این مقیاس، ابزاری معتبر و روا در اندازه گیری رضایت زناشویی است.
امکان سنجی درج شرط خیار در عقد نکاح از منظر فقه امامیه و اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
7 - 22
حوزه های تخصصی:
صرف نظر از دلایل حجیت، شرایط و آثار شرط خیار، تبیین قلمرو اعمال آن نیازمند توجه جدی است. به طور مشخص این پرسش قابل طرح است که آیا از منظر فقه امامیه و اهل سنت امکان اندراج شرط خیار در عقد نکاح وجود دارد؟ دو نظریه شاخص در این خصوص قابل توجه است. گروهی از فقهای امامیه و اهل سنت، هم شرط خیار و هم عقد نکاح را به دلایلی نظیر اینکه شرط مزبور مخالف مقتضای ذات عقد نکاح است، باطل می دانند. گروهی نیز به دلایلی مانند نامشروع بودن این شرط، صرفاً شرط خیار را باطل می دانند بدون اینکه آن را مبطل عقد به شمار آورند. با این حال اصلی ترین دلیل طرفداران نظرات فوق، ادعای وجود اجماع مبنی بر بطلان است. گروه اول اجماع را شامل شرط و عقد دانسته و گروه دوم آن را محدود به شرط می نمایند. تحقیق نشان می دهد جملگی دلایل ابرازی طرفداران نظرات فوق با اشکال مواجه است و توان اثبات بطلان عقد نکاح و حتی شرط خیار را ندارد؛ به بیان دیگر هم عقد و هم شرط صحیح است.
رابطه سبک های مقابله دینی و آمادگی نسبت به شرم و گناه با هیجان ابراز شده در اعضای خانواده افراد با اختلالات روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
89-104
حوزه های تخصصی:
هیجان ابراز شده یکی از شاخص های پیش بینی کننده احتمال عود در افراد با اختلال های روانی مزمن است. اهداف این پژوهش عبارت بودند از(1) بررسی رابطه آمادگی نسبت به شرم و گناه و سبک های مقابله ای دینی با شدت هیجان ابراز شده در اعضای خانواده بیماران با اختلال روانی مزمن و (2) بررسی ارتباط افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی. جامعه پژوهش خانواده های افراد با اختلالات روانی مزمن در شهر زنجان در نظر گرفته شدند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. در نهایت 116 نفر برای شرکت در این مطالعه اعلام آمادگی کردند. از افراد خواسته شد به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه عواطف خودآگاه، پرسشنامه خانواده (شاخص هیجان ابراز شده) و فرم کوتاه شده سبک های مقابله ای دینی پاسخ دهند. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین متغیرها، تنها سبک مقابله ای دینی مثبت، تغییرات مربوط به شدت هیجان ابراز شده را پیش بینی کرد. همچنین آمادگی شخصیتی برای تجربه احساس گناه با سبک مقابله ای دینی مثبت رابطه مستقیم و با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه معکوس داشت، در حالیکه آمادگی شخصیتی تجربه شرم با سبک مقابله ای دینی مثبت ارتباط معکوس، ولی با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه مستقیم داشت. از لحاظ مولفه های هیجان ابراز شده در 71 درصد از خانواده ها شاخص انتقاد از عضو بیمار و در 59 درصد شاخص درگیری هیجانی بیشتر از میزان طبیعی بود. به نظر می رسد نقش سبک مقابله ای دینی مثبت در مقایسه با آمادگی شخصیتی شرم و گناه در پیش بینی هیجان ابراز شده بیشتر است. تجربه شرم و گناه به عنوان یک مولفه شخصیتی کلی، تاثیری روی هیجان ابراز شده ندارد و یک علت احتمالی این امر احتمالاً به خاطر تاثیرعوامل خطر اجتماعی مرتبط با اختلال های روانی مانند انگ انگاری اجتماعی است. رابطه افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی مثبت و منفی نشانگر این مساله است که احتمالاً آمادگی شخصیتی نسبت به شرم ممکن است در شکل گیری سبک مقابله ای دینی منفی اثر داشته باشد در حالیکه آمادگی شخصیتی نسبت گناه در شکل دهی به سبک های مقابله ای دینی مثبت نقش دارد.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سبک شنیداری زوجین در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
25-38
حوزه های تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﯽ (رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ) ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بود که از این تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک شنیداری زوجین (دوئل، 2003) و نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1984) پاسخ دادند. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ مقیاس از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی، ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ و همبستگی با پرسشنامه نیاز به شناخت و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻣﻘﯿﺎس نیز ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یاﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش نشان داد ﻣﺪل ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺖ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺛﺒﺎت اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. همچنین ضریب همبستگی بین سبک شنیداری درک کردن و نیاز به شناخت در سطح 01/0 و با سبک شنیداری پاسخ دادن به صورت معکوس و در سطح 05/0 معنادار به دست آمد. ﺑﺮ اساس اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ توان ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری دوئل را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زوجین ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه- بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
493 - 511
حوزه های تخصصی:
وجود فرزند با اختلال نقص توجه بیش فعالی در خانواده عملکرد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی و مادران دارای کودکان عادی انجام گرفت. نمونه 100 نفر (50 نفر برای گروه با اختلال نقص توجه بیش فعالی که به شیوه نمونه گیری هدفمند و 50 نفر گروه عادی که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند) از بین مادران کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی و عادی سنین 12-7 سال مناطق 4 و 8 شهر تهران که در نیم سال دوم تحصیلی 98-97 در حال تحصیل بودند، انتخاب شدند. ابزارهای ادراک انصاف پری، حمایت اجتماعی و بخشش در اختیار آن ها قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی و بخشش مادران دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (p <0.05). بین ادراک انصاف این دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به پایین تر بودن سطوح بخشش و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی نسبت به مادران کودکان عادی، این موضوع می تواند ناشی از اثرات سوء، مبنی بر داشتن کودک دارای این اختلال باشد.
اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی ارتباط زناشویی بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
529-547
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی ارتباط زناشویی بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه پژوهش عبارت است از تمامی مادران دارای کودک با نشانگان داون شهرستان اسلام شهر، که فرزندان آن ها در آموزشگاه های استثنایی آن شهرستان (سال تحصیلی92-1391) مشغول به تحصیل بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 16نفر) قرار گرفتند و به وسیله پرسش نامه رابطه مهرورزانه (رمانتیک)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش برنامه غنی سازی ارتباط را دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش برنامه غنی سازی ارتباط بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون موثر بوده و منجر به بهبودی وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون شده است، هم چنین این بهبود تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (01/0P < ). باتوجه به اثربخشی برنامه غنی سازی ارتباط بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون، توصیه می شود از این برنامه برای بهبود روابط والدین دارای فرزند استثنایی استفاده شود.
رابطه تعاملی ابعاد فرزندپروری ادراک شده و خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
113-126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه تعاملی ابعاد فرزندپروری ادراک شده و خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی نوجوانان است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر تهران بودند. در این مطالعه 450 دانش آموز از پنج منطقه تحصیلی شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه ادراک از سبک های فرزندپ روری شیفر (1965)، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز (1982) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج کلی نشان داد که تعامل خودکارآمدی و پذیرش طرد ادراک شده پیش بینی کننده معنادار بهزیستی روان شناختی و زیرمقیاس های تسلط بر محیط، رشد فردی، روابط مثبت، هدف در زندگی و پذیرش خود در بهزیستی روان شناختی است. خودکارآمدی و کنترل آزادی ادراک شده هر کدام به طور مجزا، پیش بینی کننده معنادار زیرمقیاس استقلال هستند. به طور کلی نتایج نشان داد که تعامل خودکارآمدی و پذیرش طرد ادراک شده و تعامل خودکارآمدی با کنترل آزادی ادراک شده، هر دو پیش بینی کننده معنادار زیرمقیاس پذیرش خود هستند. در زیرمقیاس روابط مثبت علاوه بر تعامل خودکارآمدی با پذیرش طرد ادراک شده، خودکارآمدی و پذیرش طرد ادراک شده نیز به طور مجزا پیش بینی کننده های معناداری هستند.
اثربخشی مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر بر کاهش سرخوردگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
183-199
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر بر کاهش سرخوردگی زناشویی زوجین است. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران در سال 96-95 بود که براساس مصاحبه و پرسشنامه بعنوان زوجین دارای سرخوردگی زناشویی انتخاب شدند. نمونه شامل 16 زوج هستند که به صورت هدفمند برگزیده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر را در 11 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. گروه گواه نیز در فهرست انتظار قرار داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه سرخوردگی زناشویی کایزر انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین زوجینی که در مداخله را دریافت کرده بودند و زوجین گروه گواه تفاوت معناداری در میزان سرخوردگی زناشویی وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر می تواند در کاهش سرخوردگی زناشویی اثربخش باشد. از اینرو، این شیوه مشاوره زوجی می تواند به نحو مؤثری توسط متخصصین حوزه خانواده جهت درمان سرخوردگی زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
رابطه ساختاری بین استرسور، استرس ادراک شده، منابع حمایتی و سازگاری مادران کودکان با ناتوانی هوشی: نقش واسطه ای سبک های مقابله ای بر اساس مدل Double ABCX(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
559-580
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارزیابی سازگاری مادران دارای کودک ناتوان هوشی بر اساس مدل Double ABCX انجام شده است. بر اساس این مدل چندوجهی، رابطه سازگاری مادران با مشکلات رفتاری کودکان، منابع حمایتی و استرس ادراک شده مادران با نقش واسطه ای سبک های مقابله ای موردمطالعه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل مادران دارای کودک ناتوان هوشی بودند که تعداد ۲۶۰ نفر در این پژوهش مشارکت داشتند. داده ها از طریق پرسشنامه های مشکلات رفتاری راتر، استرس ادراک شده (PSS-14)، عزت نفس رزنبرگ، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، منابع خانواده (FRS)، سبک های مقابله ای (WOCQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف گردآوری شد و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و از روش برآورد بیشینه درست نمایی به برآورد پارامترها و ضرایب مسیر پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل استفاده شده، برازش خوبی با داده های تجربی دارد. همچنین بررسی ضرایب مسیر نشان می دهد که منابع خانواده تأثیر مستقیم و معنی داری بر استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی مادران دارد و سبک های مقابله ای در رابطه بین استرسور، استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش ارزشمندی مدل دوگانه ی ای بی سی ایکس را به عنوان یک الگوی چندوجهی در تبیین سازگاری مادران کودکان ناتوان هوشی مشخص می کند. همچنین نتایج پژوهش رهنمودهای مفیدی برای مداخله فراهم کرده است.
تعارضات عمده نوجوانان ایرانی با والدین در پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
385 - 406
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل پرتعارض در روابط والد-نوجوان در پاندمی کووید ۱۹ انجام شد. نمونه پژوهش1590 نوجوان ساکن شهر تهران بودند که به صورت مجازی به چک لیست بازسازی شده مسائل تعارض آمیز والد-نوجوان (PACIC-R) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که ۹۳/۹۷ درصد از نوجوانان حداقل در یکی از ۴۷ مسئله مطرح شده در PACIC-R با والدین خود اختلاف داشتند و ۳۰/۷۷ درصد از نوجوانان حداقل در یکی از این مسائل تعارض پر تکرار (یک یا چند بار در روز) با والدین خود داشتند. استفاده از رسانه (گوشی، اینترنت و بازهای اینترنتی و رایانه) تعارض عمده نوجوانان با والدین در بین ۱۳ حوزه تعارض آمیز بود و ۵۰ درصد از نوجوانان حداقل در طول یک ماه، یک یا چندبار در روز درباره این مسائل با والدینشان بحث می کردند. همچنین اختلاف در حوزه های «رفتار والدین»، «مسائل انضباطی» و «مسائل تحصیلی» به ترتیب از بیشترین مسائل تعارض آمیز عمده نوجوانان با والدین بود. به طور کل در پژوهش حاضر به بررسی ۱۳ حوزه تعارض آمیز والد-نوجوان و نقش تفاوت های سنی و جنسیتی در این حوزه ها پرداخته شد. با توجه به فراوانی بالای تعارضات روزانه در روابط والد-نوجوان در پاندمی کووید ۱۹ و به دلیل عامل خطر تعارضات والد-نوجوان در حوزه استفاده از رسانه، در بروز آسیب های روان شناختی مانند وابستگی به اینترنت در نوجوانان باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه استرس مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
367-383
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه استرس مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون ناتوانی هوشی صورت گرفت. این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون ناتوانی هوشی شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 116 نفر (58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی با ناتوانی هوشی و 58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی بدون ناتوانی هوشی) انتخاب شدند. از پرسش نامه رویدادها و تغییرات زندگی (مک کابین و همکاران،1996) برای سنجش استرس استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد که استرس مادران کودکان پیش دبستانی با ناتوانی هوشی به طور معنی داری بیشتر از استرس مادران کودکان پیش دبستانی بدون ناتوانی هوشی است. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که استرس مادران کودکان پیش دبستانی با ناتوانی هوشی در خرده مقیاس های استرس های درون خانوادگی، استرس های زناشویی، استرس های مالی و تجاری، بیماری و استرس پرستاری، از دست دادن اعضای خانواده و مشکلات قضایی خانواده نسبت به مادران کودکان پیش دبستانی بدون ناتوانی هوشی به طور معنا داری بالاتر است. شایان ذکر است که بین استرس مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون ناتوانی هوشی در خرده مقیاس های استرس های ناشی از بارداری و فرزندان، استرس های کاری و تغییر شغلی و کم و زیاد شدن اعضای خانواده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین آموزش کودکان با ناتوانی هوشی، برنامه های آموزش خانواده بهنگام با تأکید بر برنامه های مدیریت استرس برای والدین کودکان پیش دبستانی با ناتوانی هوشی فراهم نمایند تا بر پیشرفت همه جانبه این کودکان تأثیر بگذارند و از پیامدهای زیان آوری که این کودکان را در سنین مدرسه تهدید می کند، پیشگیری کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر قدرت زنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
523 - 539
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قدرت زنان در خانواده نوشته شده، بدین منظور داده های پیمایش ملی خانواده در سال 1398، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق، شامل افراد بالای 15 سال خانوارهای ساکن مناطق شهری کل کشور است. یافته های تحقیق نشان می دهد اگرچه توزیع قدرت و تصمیم گیری در خانواده های ایرانی به سمت مردان متمایل است اما نوع نگرش زنان به مسئله توزیع قدرت نیز نشان از پذیرش آنان نسبت به این مسئله دارد. علاوه بر این یافته های این پژوهش نشان داد افزایش سطح تحصیلات زنان و مردان، اشتغال زنان و همچنین گسترش روابط و اطلاعات آنان، منجر به توزیع قدرت عادلانه در خانواده می شود. اما نکته مهم در این تحقیق برخلاف نظریه «منابع» که دسترسی به منابع اقتصادی را مهم می پنداشت صرفاً درآمد زنان، تأثیری در قدرت تصمیم گیری آنان در درون خانواده ندارد، بلکه ممکن است کار بیرون از خانواده به لحاظ روانی و افزایش مهارت های دیگر، زنان را توانمند سازد و یا آنان را نسبت به حقوقشان در درون خانواده آگاه تر نماید، که این مسائل در بالا بردن قدرت تصمیم گیری آنان در درون خانواده مؤثر خواهد بود.
طراحی و اعتباریابی برنامه فرزندپروری بالنده به منظور ایجاد آرامش و کاهش چالش در خانواده های دارای فرزند کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
135 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی برنامه فرزندپروری بالنده به منظور ایجاد آرامش در خانواده های دارای فرزند کم شنوا بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع بنیادی و از نظر ماهیت و گرد آوری داده ها از نوع کیفی است. دو گام نخست با روش تحلیل محتوا، سه گام بعدی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و گام های بعدی بر اساس روش دلفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان روان شناسی و آموزش کودکان کم شنوا، معلمان کودکان کم شنوای پیش دبستانی و مادران کودکان کم شنوا و نمونه آماری شامل پنج متخصص، پنج معلم و پانزده مادر می شد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روند اعتباریابی برنامه در هشت گام انجام شد که شامل بررسی مبانی نظری برنامه، بررسی پیشینه و برنامه های موجود، تعیین هدف ها و محتوای برنامه، نیازسنجی و مصاحبه با گروه هدف، طراحی محتوای برنامه، اعتباریابی، بازنگری و نهایی سازی برنامه، و تبیین اعتباریابی برنامه است. برنامه مقدماتی بر اساس مبانی نظری و پیشینه ها طراحی و سپس چالش های پرورش کودکان کم شنوای پیش دبستانی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مشخص شد. به این ترتیب، 14 کد انتخابی و 51 کد محوری به دست آمد. از برنامه مقدماتی و نتایج مصاحبه برای طراحی برنامه فرزندپروری بالنده استفاده و این کار طی سه مرحله و بر اساس رویکرد دلفی انجام شد. سپس برای اعتباریابی برنامه از مثلث سازی بررسی کننده، به منظور تعیین پایایی از روش درصد توافق و برای محاسبه شاخص روایی محتوایی از روش لاشه استفاده شد. بنابراین، برنامه فرزندپروری بالنده در سیزده جلسه طراحی و پایایی برنامه با روش درصد توافق متخصصان برابر با 96 درصد و شاخص روایی محتوایی آن برابر با 97/0 به دست آمد. بر اساس یافته ها، برنامه فرزندپروری بالنده به منظور ایجاد آرامش و کاهش چالش در خانواده های دارای فرزند کم شنوا از روایی و اعتبار مطلوبی برخوردار است.
متناسب سازی و اعتباریابی برنامه شکوفایی پِرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
355 - 370
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش متناسب سازی و اعتباریابی برنامه شکوفایی پرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها بود. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع بنیادی و از نظر ماهیت و جمع آوری داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری آن از متخصصان روان شناسی و آموزش افراد استثنایی، معلمان و والدین نوجوانان کم شنوای شهر کاشان تشکیل می شد. نمونه پژوهش شامل چهار متخصص روان شناسی و آموزش افراد استثنایی، چهار معلم و چهار نفر از والدین نوجوانان کم شنوا می شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. متناسب سازی و اعتباریابی برنامه در پنج مرحله بررسی پیشینه های نظری، بررسی برنامه های موجود، متناسب سازی برنامه، اعتباریابی برنامه و تبیین اعتباریابی آن انجام شد. از رویکرد دلفی برای متناسب سازی محتوا، از مثلث سازی بررسی کننده به منظور اعتباریابی، از روش درصد توافق متخصصان برای تعیین پایایی و از روش لاشه به منظور محاسبه شاخص روایی محتوایی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که پایایی برنامه با روش درصد توافق برابر با 93 درصد و شاخص روایی محتوایی آن برابر با 97/0 است. بنابراین، برنامه شکوفایی پرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است.
ساخت و تعیین ساختار عاملی و پایایی پرسشنامه نگرش های انتخاب همسر دختران در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
315 - 334
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در انتخاب همسر نقش عمده ای دارد، نگرش های فرد در مورد انتخاب همسر و ازدواج است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و تعیین ساختار عاملی و پایایی یک آزمون مناسب برای ارزیابی نگرش های انتخاب همسر در دختران در آستانه ازدواج انجام شد. جامعه آماری، دختران در آستانه ازدواج بین سنین 18 تا 35 ساله بود. نمونه در مرحله کیفی 15 دختر در آستانه ازدواج و در مرحله اعتباریابی پرسشنامه 350 دختر در آستانه ازدواج بود، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله ساخت پرسشنامه، از روش تحلیل مضمون استفاده شد و تعداد 12 مقوله مورد شناسایی قرار گرفت که عبارت بودند از: عقلانیت و منطق-گرایی، واقع گرایی، باور به خودشناسی، باور به دیگرشناسی، الزامی تلقی کردن رابطه شناختی، الزامی انگاشتن برخورداری از آمادگی های چندگانه، باور به تناسب سنجی، ایده آل گرایی چندگانه، باور به نگرش عشق صرفا کافی است، خوش بینی مفرط، محدودکننده دانستن انتخاب و ازدواج، راهِ گریز انگاشتن انتخاب و ازدواج.در مرحله بعد از روش توصیفی از نوع آزمون سازی استفاده شد و برای بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه، با داده های میدانی برازش دارد و ساختار عاملی مفروض مورد تأیید است. بررسی پایایی پرسشنامه ساخته شده باورهای کارآمد و ناکارآمد از طریق محاسبه همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ انجام شد. ضرایب پایایی در تمام خرده مقیاس ها بالاتر از 70/0 بدست آمده است و در مجموع، از پایایی مناسب برخوردار است(در مجموع، 94/0=r). بنابراین می توان نتیجه گرفت پرسشنامه طراحی شده، یک پرسشنامه معتبر برای ارزیابی نگرش های دختران در آستانه ازدواج می باشد و می توان در مراکز مشاوره پیش از ازدواج از آن استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
395 - 412
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه جنسی، کارکرد طبیعی بین زوجین است که احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانواده موثر است و عامل اصلی در پیشگیری از عدم تعهد و رابطه فرازناشویی می باشد. هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری 68 زن دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج در سال 1398 بود. با نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (2004) استفاده شد. برای گروه اول برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی 8 جلسه، و گروه دوم برنامه سیستمی-رفتاری 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مدل زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخشی معناداری داشتند (001/0>P). نتایج پیگیری نشان داد این نتایج بعد از سه ماه پایدار ماند. بین گروه های زوج درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان از این دو رویکرد به عنوان مداخله ای موثر در روابط زوجین استفاده کرد.