فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۱ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
417-438
حوزه های تخصصی:
گاه علی رغم آگاهی از شیوه های تعارضی سازگارانه، انگیزه ای برای رفتار مناسب احساس نمی شود. انتظار می رود تا فضیلت ها با تأثیر بر انگیزش برای رفتار اخلاقی، بر احتمال رفتارهای سازگارانه بیفزایند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه منش و فضایل خانوادگی، منابع خانوادگی و بینش مشترک زیربنایی آن که از دیدگاه روان شناسی مثبت، عناصر درونی لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند، با رضایت زناشویی پرداخته است؛ در این راستا، سب ک ه ای کنترل تعارض زوجین واسطه ای ف رض می شود که فضایل را با رضایت زناشویی پیوند می دهد. طی یک طرح همبستگی، دانشجویان ساکن در خوابگاه های متأهلی چند دانشگاه، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های توانمندی های منشی، رضایت زناشویی، و سبک های کنترل تعارض را تکمیل نمودند؛ داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.شجاعت و تعالی، پیش بین رضایت زناشویی و سبک های کنترل تعارض سازگارانه هستند، اما انسانیت رابطه معنی داری با رضایت ندارد. سبک های کنترل تعارض سازگار، در رابطه فضایل و رضایت مندی میانجی گری می کنند. رضایت زناشویی بیشتر از آن که ناشی از عشق میان همسران باشد، ریشه در ویژگی های درونی فرد دارد. فضایل با تأثیر بر شیوه های تعامل زوجین در حین تعارض، بر پیامد ازدواج مؤثرند؛ تلویحات این نتایج برای مداخلات درمانی در خانواده درمانی مثبت، مورد بحث قرار گرفته است.
اضطراب اجتماعی ، خود باوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر شاهد روند رو به رشد زنانی هستیم که به تنهایی مسئولیت زندگی خویش را به دوش می کشند و به عنوان زنان سرپرست خانوار در جامعه معرفی می شوند. شاخص های آماری نشان می دهند که رشد زنان سرپرست در کشور ما نیز در حال افزایش است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش اضطراب اجتماعی و خودباوری بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش توصیفی – همبستگی (مبتنی بر معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) مدیریت شهرستان ارومیه است که از میان آنها 374 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و مورد مطالعه قرار گرفت. برای سنجش کارآفرینی از پرسشنامه آلن، آر، کن یون(1992)، برای سنجش خودباوری از مقیاس چن، گالی و ادن (2001) و همچنین از پرسشنامه واتسون و فرند1969) برای سنجش اضطراب اجتماعی استفاده شد. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که رابطه ی منفی معناداری میان اضطراب اجتماعی و خودباوری زنان سرپرست خانوار تحت حمایت مدیریت شهرستان ارومیه در سطح معناداری 0.01 وجود دارد. یافته ها بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین خودباوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار در سطح معناداری 0.01 است. همچنین یافته ها حاکی از نقش میانجی خودباوری در رابطه ی بین اضطراب اجتماعی و کارآفرینی می باشد.
ازدواج خویشاوندی، تفاوت های بین نسلی و عوامل پشتیبان آن در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج پدیده ای اجتماعی است که از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد و در بستر خانواده و متأثر از آن، دچار تغییر و تحول می شود. ازدواج بین خویشاوندان نزدیک، به طور سنتی در ایران بسیار معمول بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت های بین نسلی ازدواج های خویشاوندی و عوامل پشتیبان آن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعة آماری، شامل تمامی افراد در آستانة ازدواج مراجعه کننده به مراکز منتخب بهداشتی- درمانی شهر کرمانشاه است. نمونة آماری نیز 400 نفر از افراد جامعة آماری را دربرمی گیرد. داده ها از طریق پرسشنامة محقق ساخته و در فروردین 1392 گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد سطح تحصیلات پاسخگویان، سطح تحصیلات مادران و نسبت خویشاوندی والدین با یکدیگر، تأثیر معناداری بر ازدواج خویشاوندی در نسل بعدی دارد. سابقة ازدواج فامیلی والدین، مهم ترین عامل مؤثر بر ازدواج خویشاوندی در بین فرزندان است. نتایج همچنین نشان می دهد که 17 درصد واریانس متغیر وابسته، از طریق متغیرهای مستقل پژوهش، قابل تبیین است. از دلایل افزایش ازدواج خویشاوندی شاید بتوان به کاهش اعتماد اجتماعی و برخورداری از حمایت های خویشاوندان در وضعیت های بحرانی اشاره کرد.
مؤلفه های تجربه انگ بیماری در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
187-202
حوزه های تخصصی:
اطلاعات کمی در مورد چگونگی بروز فرایند انگ زنی در فرهنگ های مختلف وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم انگ زنی در فرهنگ ایرانی است. به این منظور با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا بر روی نمونه ای متشکل از 25 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی به ارزیابی این مفهوم پرداخته شد. تأثیر انگ توسط دو نفر متخصص سنجیده شد. با تحلیل محتوای اطلاعات حاصله چند طبقه، که نشانگر ادراک مراقبین از انگ بود، مشخص گردید. طبقات عمده، دربرگیرنده این مفاهیم بودند: پنهان کاری، نگرش های مبتنی بر انتقال ژنتیکی بیماری، عقاید سنّتی در جامعه نسبت به بیماران روان پزشکی، عقاید مبتنی بر مشیّت الهی و پذیرش، فشار و اهمیت تفاوت های جنسیتی در میزان انگ دریافتی. با توجه به نتایج، به نظر می رسد که بیماران با اختلالات روان پزشکی و خانواده های آن ها، از دامنه وسیعی از پیامدهای بیماری در قالب انگ رنج می برند. پنهان کاری و محدودیت به عنوان تجربه شایع در میان این خانواده ها گزارش شدند. افزایش اطلاعات عمومی افراد در رابطه با انگ بیماری، به تعدیل نگرش های انگ زنی و واکنش های منطبق تری از سوی بیماران و خانواده های آن ها منجر می گردد.
بررسی رابطه بین دینداری با سازگاری زناشویی (مطالعه موردی: زنان متأهل ساکن شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه دینداری با سازگاری زناشویی انجام شده است. از آنجایی که دینداری بر روابط خانوادگی اثر گذار است و با نظر به این که در شرایط کنونی استحکام ارزش های دینی در خانواده یکی از اهداف جامعه اسلامی ما است، پس پژوهش در این زمینه ضرورت دارد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زنان متأهل ساکن شهر گرگان می باشد که تعداد آنها 144406 نفر بوده است. حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 360 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انجام گرفت. برای انتخاب آزمودنی ها نخست 36 محله به صورت تصادفی انتخاب شدند سپس در هر محله متناسب با تعداد خانوارهای ساکن و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک 10 زن متأهل انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک والاس و دینداری استارک بود. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها افزون بر روش های آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون پس رونده استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین میزان دینداری و سازگاری زناشویی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین ابعاد اعتقادی، پیامدی و مناسکی دینداری نیز با سازگاری زناشویی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد پیامدی پیش بینی کننده قویتری برای سازگاری زناشویی است.
تغییرات فرهنگی و اُفت باروری در ایران (برپایه تحلیل ثانوی داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمآن های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند: رشد فردگرایی، تغییرات مذهبی، رشد سکولاریسم و دگرگونی در ارزش های خانوادگی، در زمره مهم ترین تحولاتی قرار دارند که می توان ارتباط آن ها را با باروری بررسی کرد. هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه تحولات فرهنگی در حوزه های فردی، خانوادگی و مذهبی با تغییرات نرخ های باروری در مراکز استآن های ایران است. داده های مربوط به این تحولات فرهنگی از یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال 1380 استخراج شده است. برای به دست آوردن نرخ های باروری عمومی در این سال نیز، میزآن های باروری در سال 1375، براساس روش ""فرزندان خود"" به داده های استاندارد برای سال 1380 تبدیل شده است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع تحلیل ثانوی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در میان مراکز استانی ایران با نرخ های باروری در این استان ها وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان دینداری شهرها بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر، میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن شهرها بیشتر است و برعکس، دینداری کمتر، سکولاریسم و فردگرایی بیشتر و توجه به ارزش های خانوادگی کمتر، با نرخ های پایین باروری رابطه ای مثبت و همسو دارند.
بررسی فردی شدن خانواده در ایران با تأکید بر روند تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده ی ایرانی از سال 1335 تا سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردی شدن به این معناست که افراد در جریان افول نهادهای اجتماعی، جهان زندگی خود را بازتولید کنند. تحقیق حاضر با تمرکز بر نهاد خانواده، تغییرات جمعیت شناختی در ایران را بررسی می کند، تغییراتی نظیر افزایش آمار طلاق و کاهش شدید نرخ باروری که نشان می دهد خانواده ی ایرانی دستخوش دگرگونی شده است. در تحقیق حاضر، این دگرگونی با استفاده از شاخص های فردی شدن خانواده مفهوم سازی و بررسی شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه خانواده در ایران، هدف، یافتن پاسخ این سؤال است که آیا می توان از فردی شدن خانواده در ایران سخن گفت یا خیر؟ به همین منظور روند تغییرات جمعیت شناختی خانواده با تأکید بر شاخص های طلاق، باروری و ازدواج در فاصله ی سالهای 1335 تا 1393 به شیوه ی روند پژوهی بررسی شده است؛ این بررسی بر اساس داده های مرکز آمار ایران و مجموعه ای از گزارش های معتبر ملی در دو سطح کشوری و استانی انجام شده و در جریان آن رابطه ی بین شاخص های جمعیت شناختی فردی شدن خانواده با مجموعه ای از شاخص های توسعه ی اجتماعی نیز به لحاظ آماری مقایسه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات جمعیت شناختی خانواده ی ایرانی در راستای فردی شدن هر چه بیشتر عرصه ی خانواده، روند مشخصی دارد؛ این تغییرات در تمامی 31 استان کشور مشاهده شده، اما شدت و اندازه ی تغییرات در استان ها بیش از آنکه به تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی مربوط شود، تابع سطح توسعه ی اجتماعی و اقتصادی است.
مقایسه نگرش جنسیتی نسبت به عوامل موثر بر تحکیم بنیان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان و مردان سازندگان اصلی خانواده ها هستند و خانواده سالم مناسب ترین زمینه کمال آن دو و تعالی فرد و جامعه است. هدف این تحقیق نیز مقایسه نگرش جنسی نسبت به عوامل موثر بر تحکیم بنیان خانواده در بین اعضای هیات علمی و کارمندان دانشگاههای پیام نور استان همدان بود. پژوهش دارای رویکرد جامعه شناختی و روش پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و روش نمونه گیری تصادفی ساده چند مرحله ای و حجم نمونه 192 نفر برآورد شد. پایایی متغیر ها با استفاده از آلفای کرونباخ 8/83% به دست آمد و اعتبار صوری از طریق داوری اساتید جامعه شناسی و روانشناسی سنجیده شد. بر اساس یافته ها از نظر کارکنان، عوامل فرهنگی بیشترین همبستگی و اهمیت را در تحکیم خانواده دارد(588/0 = R) و عوامل اجتماعی در درجه دوم (449/0 = R) و عوامل عاطفی در مرتبه سوم قرار می گیرد (309/0 = R). زنان بیشتر عوامل اجتماعی و عاطفی و مردان بیشتر عوامل اقتصادی ( درآمد بالا) را در تحکیم بنیان خانواده موثر می-دانند. هر دو جنس بر رعایت ادب و احترام و عشق متقابل تاکید ویژه داشتند. نتایج نهایی نشان داد که نگرش زنان و مردان نسبت به عوامل اجتماعی و عاطفی و اقتصادی، تاثیرگذار بر تحکیم خانواده یکسان نیست. اما نگرش آنها نسبت به عوامل فرهنگی، اعتقادی و سیاسی یکسان است.
نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرای دانشجویان و تأثیر خانواده و دانشگاه بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به سمتی که می نگرد، حرکت می کند. این نگرش انسان است که به زندگی او جهت می دهد و در سرتاسر زندگی او را هدایت می کند. پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرای دانشجویان و عوامل مؤثر برآن همچون خانواده و دانشگاه بپردازد. چارچوب نظری پژوهش، تلفیقی از نگره های دانشمندانی همچون دیویی، هگل، آدورنو و فروم است. روش تحقیق، پیمایشی است. نمونه مورد نظر (360 نفر) به شیوه سهمیه ای از میان تمامی دانشجویان دانشگاه اصفهان انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه به سطح سنجش متغیرهای مورد بررسی، از آماره های توصیفی و آماره های استنباطی استفاده شده است. کلیه عملیات اجرایی پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos انجام شده است. میانگین نمره نوگرایی کل پاسخگویان نشان می دهد که میزان نوگرایی دانشجویان در حد بالایی است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که بین هر دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده و نگرش سیاسی - اجتماعی نوگرای دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. در حالی که جهت گیری گفت و شنود رابطه مستقیم دارد، بعد همنوایی خانواده رابطه ای معکوس با نوگرایی دانشجویان داشته است. میان دیگر متغیر مستقل تحقیق، یعنی نفوذ اجتماعی – سیاسی دانشگاه با نگرش دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. دو متغیر جنسیت و پایگاه اجتماعی – اقتصادی دانشجویان نیز رابطه معناداری با نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرا داشته اند.
مقایسه تعارض زناشویی در ساختار توزیع قدرت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه میزان تعارض زناشویی در ساختار سه گانه توزیع قدرت در خانواده در زنان متأهل شهر همدان انجام شد. روش این پژوهش، علی مقایسه ای بود و جامعه آماری آن شامل تمام زنان متأهلی می شد که در شش ماه اول سال 1392 برای بررسی سلامت کامل خود به مرکز بهداشت شهرستان همدان مراجعه کرده بودند. نمونه مورد بررسی 200 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه های 21 سؤالی ساختار توزیع قدرت در خانواده و 42 سؤالی تعارضات زناشویی را تکمیل کردند که داده های آن با استفاده از تحلیل رگرسیون لجستیک ترتیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعارضات زناشویی در خانواده های زن سالار به طور معناداری بیشتر از خانواده های مردسالار است و تعارض زناشویی در خانواده های مردسالار و مشارکتی تفاوت معناداری ندارد (01/0p<). این یافته در رابطه با زیرمقیاسهای تعارض زناشویی مثل کاهش همکاری، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند و افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خودنیز صادق بود(05/0p<). در نتیجه می توان گفت در جامعه در حال گذاری همچون ایران، که از سویی در معرض ارزشهای سنتی خویش قرار دارد و از سویی تحت تأثیر روند جهانی شدن و حرکت به سمت جامعه توسعه یافته است، باید منتظر بروز تعارضاتی در خانواده بود.
رابطه بین تعارضات زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین رابطه بین تعارض زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول متوسطه و والدین آنها در شهر مرودشت بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از فهرست مدارس دارای رشته علوم انسانی، تعداد 7 مدرسه، و از هر مدرسه یک کلاس بطور تصادفی تعیین و دانش آموزان و والدین آنها بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی والدین (2008 Sanayi, Barati & Boostsni,) و رشد قضاوت اخلاقی (1998 Dorganasinha Mir Varma,) و رضایت از زندگی (Dienner, 1989) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که بین تعارض زناشویی والدین و رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان و نیز بین مولفه های تعارض زناشویی (افزایش واکنش هیجانی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط موثر با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه معکوس و معنادارری وجود دارد.) هم چنین ابعاد تعارضات زناشویی قادر به پیش بینی میزان رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان است و از این ابعاد، متغییر واکنش های هیجانی نسبت به دیگر ابعاد پیش بینی کننده قوی تری برای رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی می باشد.
پدیدارشناسی تجربه گناهان جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر درک معانی نهفته در تجارب گناه جنسی و نحوه ساخته شدن اجتماعی این معانی است. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربه گناه جنسی در بین هفت مشارکت کننده زن (ایرانی/ شیعه مذهب) که با جنس مخالف خود روابط جنسی خارج از پیمان ازدواج داشته اند نشان داد که اولاً تجربه گناه جنسی, که ابتدا از یک آشنایی و گفت وگوی ساده با جنس مخالف شروع می شود, در فاصله کوتاهی به معاشقه و همبستری می انجامد. ثانیاً قبل از انجام گناه و در اولین بار تجربه گناه جنسی، حس مقاومت در برابر گناه، ترس از گناه و سخت بودن انجام گناه تجربه می شود. ثالثاً درحین انجام گناه, خشنودی اولیه ای در فرد ایجاد می شود که احساس گناه این لذت ها را به احساس عذاب آوری تبدیل می کند. حس خجالت، ناراحتی و ترس (ترس از عقوبت خداوند و فاش شدن گناه) ازجمله احساسات حین گناه هستند. پس از انجام گناه نیز، بازاندیشی و تردید درباب عمل گناه و به دنبال آن فشارهای درونی و پشیمانی ظاهر می شود. این فشارها خود را به صورت احساسات غریب و ناخوشایند، ناراحتی، خیانت، تحقیرشدگی، پشیمانی و عذاب وجدان نشان می دهد که عذاب وجدان شایع ترین آنهاست و این عذاب وجدان پس از گناه سبب می شود که اغلب افراد برای کاهش این فشار به توبه، انابه و توجیه خود رو آورند. صیغه خواندن، ابراز قصد ازدواج و امید به بخشش خدا از جمله توجیهات مشترک افراد پس از انجام گناه جنسی است. درنهایت نیز تکرار گناهان جنسی موجب کاهش احساس گناه، عادی شدن گناه، لذت بخش ترشدن گناه و درنهایت تغییر باورها و ارزش های جنسی اولیه در فرد می شود.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر مطرودیت اجتماعی سالمندان (شهر ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با روند رو به رشد جمعیت سالمندان در بعضی از کشورهای جهان، از جمله ایران، موضوع سالمندی و مسائل و مشکلات مربوط به آنان از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. یکی از این مباحث، مطرودیت اجتماعی سالمندان است. سالمندان با طردشدگی، در معرض خطرات فزاینده ای از جمله مشکلات روحی و روانی و بیماری های جسمانی قرار خواهند گرفت. سالمندان به عنوان قشری آسیب پذیر با مشکلات متعدد چون کمبودهای مالی، ناتوانی، بیماری، از کارافتادگی و ... مواجه هستند؛ به خصوص زمانی که به علت بازنشستگی و افول فعالیت اجتماعی دچار تضعیف روحیه می شوند. نوع برخورد با سالمندان در این مرحله از زندگی شان بسیار اهمیت می یابد؛ این که همچون دوران جوانی مورد توجه قرار گیرند و یا دچار طرد اجتماعی شوند. در این مقاله عوامل تأثیرگذار بر مطرودیت اجتماعی سالمندان در شهر ورامین، با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. براساس فرمول کوکران تعداد پاسخگویان 378 نفر است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، از میان سالمندان غیر مقیم سراهای سالمند در شهر ورامین انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان می دهد که متغیرهای جنسیت، سرمایه فرهنگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جهت گیری ارزشی با مطرودیت اجتماعی رابطه دارند. به عبارت دیگر، طرد اجتماعی زنان بیشتر از مردان است و سالمندانی که سرمایه فرهنگی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و جهت گیری ارزشی بالاتری داشته باشند طرد اجتماعی کمتری خواهند داشت. بیشترین تغییرات مطرودیت اجتماعی نیز با متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انواع دینداری جوانان (نمونه مورد مطالعه: جوانان شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروز نگاه نسل جوان به دین با نگاه نسل گذشته تغییرات اساسی کرده است. در این جامعه نسل جوان در جستجوی کسب جایگاه و هویت جدیدی است که خود به خود با ذهنیت و رویکردهای نسل های پیشین و بزرگسالان به چالش برمی خیزد. هر گونه تحولی در یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته، منجر به شکل گیری حرکت هایی در میان نسل جوان و نوجوان می گردد به طوری که می توان از فرهنگ خاص جوانان سخن به میان آورد. عوامل متعددی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی می تواند در دینداری نقش داشته باشند که این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر متغیرهای اجتماعی بر دینداری جوانان در شهر شیراز می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش میدانی، تکنیک مورد استفاده تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی جوانان 18 تا 29 سال شهر شیراز است. نمونه آماری بر اساس فرمول های آماری 600 نفر بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته های به دست آمده بر اساس مقیاس 5 نمره ای نشان داد، ، میانگین میزان بعد اعتقادی دینداری (68/3)، میانگین بعد پیامدی (39/3)، میانگین بعد مناسکی (16/3)، میانگین بعد عاطفی (25/3) و میانگین بعد فکری (29/3) است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد، متغیرهای «رسانه های داخلی » با ضریب رگرسیونی 0.31 و متغیر «گرایش به هویت ملی» با ضریب رگرسیونی 0.23 به ترتیب بالاترین تاثیر رگرسیونی را روی متغیر دینداری داشته اند.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خشونت عاطفی در خانواده با تاکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خشونت شوهران علیه زنان، به ویژه از لحاظ عاطفی نه تنها از لحاظ فردی و خانوادگی، بلکه از نظر اجتماعی نیز دارای اهمیت است. بدرفتاری و شکنجه های بدنی و حتی توهین و تحقیر کلامی، بر رشد و تکامل روانی و اجتماعی زنان اثرات بسیار نامطلوبی می گذارد. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خشونت عاطفی در خانواده با تأکید بر سرمایه اجتماعی در شهر یاسوج است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش این پژوهش، روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری و حجم نمونه در این تحقیق 379 نفر بر آورد شده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین اعتماد اجتماعی همسر، انسجام اجتماعی خانواده، مشارکت اجتماعی خانواده، میزان کل سرمایه اجتماعی خانواده، دموکراتیک بودن و نبودن روابط در سطح خانواده، دینداری، تحصیلات، اختلاف سن همسران، پایگاه اقتصادی خانواده و تعداد فرزندان به عنوان متغیرهای مستقل و خشونت عاطفی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ابعاد اجتماعی متغیرهای: میزان اعتماد اجتماعی همسر؛ میزان؛ انسجام اجتماعی خانواده ، میزان؛ مشارکت اجتماعی خانواده، میزان کل سرمایه اجتماعی خانواده، دموکراتیک بودن و نبودن روابط در سطح خانواده، دینداری در سطح خانواده، اختلاف سن همسران و بین پایگاه اقتصادی خانواده با خشونت عاطفی ارتباط وجود دارد، اما بین متغیرهای تحصیلات مرد و تعداد فرزندان با خشونت عاطفی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر نحوه نگرش والدین به دوران کودکی با تاکید بر ساخت قدرت در خانواده؛ مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های جامعه شناسی بر اساس رویکرد پیش جامعه شناسی و مدرن عوامل اجتماعی مؤثر بر نحوه نگرش والدین به دوران کودکی در شهر اصفهان با تاکید بر ساخت قدرت در خانواده موردبررسی قرارگرفته است؛ مسئله اصلی در این تحقیق تحلیل عوامل اجتماعی است که در تشکیل و ساخت نحوه نگرش والدین به دوران کودکی مؤثرند و همچنین توجه به روابط خانوادگی و کارکردهای آن می تواند راهکارهایی را برای مطلوب نمودن این نحوه نگرش در جامعه امروز ارائه نماید.این مطالعه به شیوه پیمایشی بر روی 384 نفر زن و مرد و با استفاده از تکنیک پرسشنامه داده های مورد نیاز از مناطق 14 گانه شهر اصفهان را جمع آوری و تحلیل داده ها با استفاده از روش های مختلف آماری صورت گرفته است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متغیرهای «نوگرایی»، «میزان کنترل اجتماعی» و«رسانه» به ترتیب دارای بیشترین تأثیر مثبت معنی دار و عامل «ساخت قدرت در خانواده» نیز دارای تأثیر منفی و معنی داری بر روی نحوه نگرش به دوران کودکی در جامعه مورد مطالعه بوده اند و نگرش به دوران کودکی در بین پاسخگویان در مناطق 14 گانه شهر اصفهان تقریباً نگرشی تلفیقی و میانه می باشد.
بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود بود. شرکت کنندگان پژوهش 266 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه خوارزمی بودند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پژوهش حاضر غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رغبت سنج ازدواج ، مقیاس سلامت خانواده ی اصلی، پرسشنامه تمایز یافتگی خود، مقیاس طرحواره هیجانی و مقیاس نظم دهی هیجان بود. نتایج بدست آمده از تحلیل مسیر حاکی از آن بود که داده های پژوهش با مدل پیشنهادی برازش کامل دارند و تمایزیافتگی در رابطه ی بین سلامت خانواده اصلی و طرحواره هیجانی با رغبت به ازدواج نقش واسطه ای دارد . بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنها در برنامه های آموزش پیش از ازدواج و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد.