فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و ادراک جوامع و مردمان روستایی از کیفیت زندگی ، همچون واقعیت زندگی آنان، از عوامل ملموس و ناملموس بسیاری متأثر است. این ارزیابی، انعکاسی از شرایط و اوضاع قلمرو زندگی و سپهر اندیشگی آن ها است. سنجش و تحلیل جامع این ارزیابی نیز سنجه ای است هم برای ارزیابی و تحلیل سطح توسعه و برخورداری این جوامع از شرایط فیزیکی و عینی سکونتگاهی و هم ذهنیت و نگرش آن ها به زندگی روستایی و مقتضیات آن در مقایسه با تصور و ادراکی که به ویژه از زندگی شهری دارند. مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در بخش هایی از جوامع روستایی استان های اصفهان و کرمان را ارزیابی و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل علّی کرده است. بخش عمده ای از مطالعه، تدوین چارچوبی نظریه مند برای سنجش «خود-ارزیابی» از کیفیت زندگی و مقیاس سازی برای مجموعه جامع و متنوعی از متغیرهای اثرگذار بر آن بوده است. بر اساس توصیف آماری متغیرها، گذشته از تفاوت هایی جزئی، در ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مختلف کیفیت زندگی، بین مناطق دوگانه روستایی و گروه های دوگانه سن، جنس و تأهل پاسخگویان، اختلاف معناداری مشاهده نشد. روابط پیچیده و چندگانه بین متغیرها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر ارزیابی از کیفیت زندگی، با استفاده از رویکردهای آماری تحلیل مسیر و مدل سازی معادله های ساختاری، واکاوی و تحلیل علّی شد. با شناسایی و تدوین مدل مفهومی-تحلیلی مطالعه، علاوه بر مدل ساختاری اصلی برای تحلیل متغیر وابسته، روابط درونی بین متغیرهای مستقل نیز با پنج مدل مسیر علّی، ارزیابی و تحلیل و نتایج حاصل به تفصیل تشریح شد. درمجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مسکن، فعالیت های تفریحی و امکانات و تسهیلات، به ترتیب اثرگذارترین عوامل مثبت بر ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی بوده و پس از آن ها، احساس محرومیت نسبی، عوامل استرس زا و سن نیز متغیرهای اثرگذار منفی بوده اند. درانتها، اعتبارسنجی نتایج و برآوردهای مدل سازی علّی-ساختاری مطالعه آمده و پیشنهادهایی هم برای ادامه کار ارائه شده است.
ترسیم سیمای حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران؛ با تأکید بر سنجش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نابرابری های منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات بهداشتی درمانی در جهت تأمین سلامت آحاد جامعه از دیرباز به عنوان دغدغه همیشگی سیاست گذران بوده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف سنجش عملکرد حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران با تکیه بر سنجش میزان دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی انجام شد. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کار رفته در آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، شهرستان های استان مازندران (تعداد 19 شهرستان) و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش، جداول و فرم های مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 ه .ش شمسی استان مازندران است که طی آن 14 شاخص بهداشتی درمانی استخراج و به شیوه کمّی و با استفاده از تکنیک فازی روش های ترجیح بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل یا همان تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS سطح بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان های استان مازندران به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی غیر قابل قبول و نامطلوب از حوزه سلامت، حکایت از وجود یک محرومیت کلی در استان مازندران دارد؛ به طوری که روند توزیع و دسترسی جمعیت روستایی شهرستان ها به منابع حاکی از آن است که نسبت توزیع امکانات به توزیع جمعیتی بسیار اسفناک است، تا جایی که بیشترین میزان توسعه متعلق به مناطق روستایی شهرستان های نکا با ضریب 53 درصد و بابلسر با ضریب 51 درصد می باشد. تحلیل ها همچنین نشان می دهد مناطق روستایی استان مازندران در سطح متوسط تا محرومی از توسعه در زمینه دسترسی به امکانات و منابع بهداشتی قرار دارند. نتایج، مبین آن است که توسعه متوازن نظام سلامت در استان مازندران مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات بهداشتی درمانی، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است. چرا که پیش شرط توسعه پایدار، داشتن نیروی انسانی سالم و توانمند است و این امر مستلزم اهتمام بیشتر متولیان و مدیریتی منسجم در سایه یک برنامه ریزی هدفمند و اثربخش جهت رفع عدم تعادل ها است.
واکاوی اثرات اقتصادی- اجتماعی شرکت های تعاونی روستایی از دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های روستایی، نهادهای مردمی هستند که در عین برخورداری از خصوصیات یک واحد اقتصادی، دارای ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز می باشند و می توانند مبین تلاش های گروهی اعضای تشکیل دهنده تعاونی جهت نیل به اهداف مشترک و توسعه باشد. لذا با توجه به نقشی که این شرکت های تعاونی می توانند در بخش های کشاورزی، افزایش تولیدات روستایی و نیز ارائه سایر خدمات و بالطبع، توسعه روستایی داشته باشند، ضروریست اثرات و کارکردهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از ایجاد این تعاونی ها بر روی اعضای خود در راستای توسعه روستایی، مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و داده های آن از طریق مطالعات اسنادی و عملیات پیمایشی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری شامل 6726 نفر از اعضای شرکت های تعاونی روستایی شهرستان گنبدکاووس بوده که تعداد 210 نفر از آنها براساس فرمول کوکران بعنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ایجاد شرکت های تعاونی روستایی دارای اثرات اقتصادی نظیر تأمین و توزیع کالا، تأمین نهاده های تولیدی و تسهیلات اعتباری، خرید و بازاریابی محصولات کشاورزی و...، و نیز اثرات اجتماعی نظیر ارتقای سطح سواد و آگاهی، توسعه منابع انسانی و ایجاد زمینه های مشارکت در بین اعضاء تعاونی ها بوده است. همچنین، نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که ایجاد شرکت های تعاونی روستایی از نظر اقتصادی، بر روی اعضایشان تأثیر مثبت و معناداری داشته ولی به نسبت اثرات اقتصادی آن، عملکرد و بازخورد اجتماعی این تعاونی ها، بر روی اعضای روستایی خود، ضعیف تر و در سطح پایین تری بوده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های کشاورزی و صنعتی در تحقق برنامه های توسعه کشور، نقش مهمی ایفا می کنند و باعث رشد و بالندگی قطب تولیدی بخش کشاورزی و صنعتی و شکوفاشدن استعدادهای بالقوه این بخش در کشور می شوند. نقش در خور توجه سرمایه اجتماعی و حضور آن در زندگی کنش گران اجتماعی، که عامل مؤثری در تولید، کاهنده هزینه و تسهیل گر تعاملات اجتماعی است، سبب شد در این پژوهش، تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد بررسی و ارزیابی شود. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری، مدیران عامل 210 تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد است که از بین آن ها 136 نفر بر اساس جدول مورگان برای حجم نمونه انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده تأیید تأثیر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و آگاهی اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی بودند، به گونه ای که این متغیرها 7/37 درصد تغییرات عملکرد شرکت های تعاونی را می توانند تبیین کنند. همچنین نتایج نشان دادند اعتماد اجتماعی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت، سطح تحصیلات، سابقه فعالیت و سابقه عضویت اعضای ارکان تعاونی در شرکت های تعاونی، در عملکرد شرکت های تعاونی تأثیری ندارند.
عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی شهرستان اردبیل می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این پژوهش روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات پژوهش، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان تایید شد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه انجام گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های گوناگون پرسش نامه پژوهش 86 /0 الی 90/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج روش تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (تقویت شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی، تقویت سرمایه روان شناختی و رضایت مندی اجتماعی، توانمندسازی اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی و تقویت زیرساخت فرهنگی و اهتمام به آموزش) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده به وسیله این چهار عامل 12/71می باشد. در نهایت، با توجه به تحلیل نتایج پیشنهادهای کاربردی ارایه شده است.
ارزیابی نقش ماهواره بر تغییرات فرهنگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق؛ بررسی اثرات برنامه های تلویزیونی بر توسعه پایدار فرهنگی زنان روستایی دهستان کیار غربی می باشد. پژوهش بلحاظ ماهیت کاربردی و بلحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل زنان روستایی بالای 15 سال دهستان کیارغربی شهرستان کیار در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 359 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط کارشناسان دانشگاهی تأیید شد. ضریب آلفای کرونباخ نیز بیش از 0.7 محاسبه شد. پایایی پرسشنامه، از طریق مطالعه راهنما به تعداد 30 پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ریاضی WSA، و آزمون های آماری در محیط SPSS انجام شد. نتایج نشان داد علی رغم اینکه زنان روستایی دهستان کیار غربی بطور متوسط روزانه بیش از 4 ساعت؛ تلویزیون تماشا می کنند تأثیر برنامه های مذکور بر توسعه پایدار فرهنگی زنان روستایی (با مقدار 9/2)، در حد متوسط بوده است. تأثیر رسانه ها در سه شاخص بهبود فرهنگ استفاده از کالاها و اماکن فرهنگی، بهبود نظام مهارت و بهبود نظام توانایی مثبت بوده ولی در سه شاخص بهبود نظام دانایی، حفظ و تقویت هویت فرهنگی و افزایش سرمایه اجتماعی در وضعیت مساعد قرار ندارد. لذا اصلاح برنامه های تلویزیونی بویژه در راستای ارتقای این سه شاخص ضروری است.
کارآفرینی روستایی همچون یک پدیده زمینه مند: پژوهشی در جامعه شناسی اقتصاد و توسعه روستایی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل و تبیین بستر یا زمینه کارآفرینی روستایی پرداخته ایم. با انجام 20 مصاحبه نیمه ساختار یافته با کارشناسان، مدیران اجرایی، اساتید دانشگاه و کارآفرینان نمونه در سطح کشور، تحلیل محتوای متون مصاحبه در نرم افزار ATLAS.ti، استفاده از نظریه هایی همچون ساختن گرایی اجتماعی بهعنوان حساسیت مفهومی پژوهش، تئوریهای اقتصاددان اتریشی، کارل پولانی، تئوریِ ساختاربندی از جامعه شناس انگلیسی آنتونی گیدنز، و نیز نظریه های کلانی همچون پساتوسعه از انسانشناس کلمبیایی آرتورو اسکوبار، مولفه ها و مفاهیم اجتماعی و فرهنگی اصلیِ دخیل در فرایند کارآفرینی روستایی بهعنوان یک پدیده بدوا اقتصادی را تحلیل و واکاوی کرده ایم. پژوهش، ضمن بازخوانی اندیشه ها ی آگوست کُنت و جوزف شومپیتر پیرامون ربط میان افتصاد و جامعه، مولفه هایی همچون گفتمان، عاملیت، اخلاق، سرمایه اجتماعی، و طبیعت را بهعنوان زمینه کارآفرینی روستایی برجسته نموده و در پی بسط نگاهی انتقادی به سپهر موجود کارآفرینی و توسعه روستایی در ایران است. مدعای اصلی پژوهش وانهادن گفتمان دولتی و اقتصادی کارآفرینی روستایی و محقق ساختن گفتمان کشاورزی چندکارکردی به عنوان گفتمان و راهبردی جایگزین در توسعه روستایی است. بر همین اساس اتخاذ نوعی نگاه گفتمانی به کارآفرینی روستایی، دخیل ساختن عناصر اخلاقی مشتمل بر ترجیح منافع جمعی بر فردی، احساسات و عواطف، و طبیعتگرایی، و نیز تاکید بر بازتولید گفتمان کشاورزی چندکارکردی، به عنوان یک گفتمان تکمیلی در فضای کارآفرینی روستایی، هم در سطح عملی و هم نظری از جمله پیشنهادهای اصلی این پژوهش است.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی کشور در بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق می باشد. ازآنجایی که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند می توان با شناسایی وضعیت موجود، عوامل مؤثر بر مشارکت با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیر نمودن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی و نوسازی اقتصاد ملی را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی ایران در بخش کشاورزی پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی و سراسری Moran's I و LISA به عنوان رویکردهایی از ESDA استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد شمال غرب کشور شامل استان های آذربایجان شرقی و غربی و بخش های از استان مرکزی از نواحی پایه، همچنین استان های غربی، جنوب و جنوب شرقی شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بخش های جنوبی استان کرمان از نواحی غیر پایه، در زمینه اشتغال زنان روستایی در بخش صنعت می باشند. همچنین یافته های شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
سنجش کیفیت خدمات تعاونی های تولید روستایی شهرستان اردبیل به روش سروکوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی کیفیت خدمات در تعاونی های تولید روستایی شهرستان اردبیل می باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از اعضای تعاونی های تولید روستایی فعال و غیرفعال شهرستان اردبیل بوده اند. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان، نمونه ای متشکل از 180 نفر انتخاب و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال ( Servqual ) دو بخش انتظارات و ادراک، گردآوری گردید. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه به کمک متخصصین تایید کردید و برای سنجش پایایی آن یک مطالعه راهنما با کمک 30 نفر از اعضا انجام شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه تفاوت معنی داری بین انتظارات و ادراک اعضای تعاونی ها وجود داشت. بطوری که در تعاونی های فعال میزان ادراک در چهار بعد (قابلیت اعتماد، پاسخگویی، اطمینان و همدلی) بیش از حد انتظار بود ولی در تعاونی های غیرفعال میزان ادراک کمتر از حد انتظار بود. میانگین نمره انتظارات در تعاونی های فعال 56/29 و در تعاونی های غیرفعال 68/29 و نمره ادراک در تعاونی های فعال 02/28 و در تعاونی های غیرفعال 85/11 می باشد که نشان می دهد علی رغم انتظارات برابر اعضای تعاونی های تولید، خدمات نابرابری در این تعاونی ها ارایه شده است که در کنار سایر عوامل می تواند در ناکارآمدی و غیرفعال شدن گروه دوم تاثیر گذار باشد.
کارآفرینی و نقش آن در توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزار های مهم برای برنامه ریزی و رسیدن به توسعه جوامع روستایی، کارآفرینی است. امروزه با توجه به مشکلات موجود در این جوامع، توجه و تأکید بر کارآفرینی روستایی، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا کارآفرینی می تواند با خلق فرصت های جدید اشتغال و درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستا ها داشته باشد. این مقاله با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی و نقش آن در توسعه پایدار روستا های استان ایلام نوشته شد. روش انجام تحقیق نیز توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای و میدانی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آزمون T تک نمونه ای با تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کارآفرینان برتر روستایی استان ایلام و تعداد معرفی شده از سوی استانداری ایلام، 50 کارآفرین بود که با توجه به تعداد کل، همگی برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. برای سنجش روایی پرسشنامه تنظیم شده نیز از تکنیک روایی محتوایی و صوری با قضاوت متخصصان (اساتید دانشگاه) درباره سؤال های تحقیق، استفاده گردید. پایایی ابزار سنجش تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، مشخص شد که برای همه ابعاد مورد بررسی، بالای 75/0 می باشد و نشان دهنده قابلیت مطلوب پرسشنامه است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر کارآفرینی، عامل اقتصادی، اثرگذارترین عامل در محدوده مورد مطالعه است. در بعد اقتصادی، شاخص تسهیلات بانکی با میانگین 64/3، بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد؛ همچنین نتایج نشان داد که کارآفرینی روستایی، یکی از زمینه های مناسب برای ایجاد اشتغال در بخش های کشاورزی و غیرکشاورزی و یکی از عوامل مهم در دستیابی روستا ها به توسعه پایدار است.
عامل های موثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که زنان روستایی نقش و سهمی قابل توجه در فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی در مناطق روستایی دارند، لذا هدف از انجام این پژوهش توصیفی همبستگی٬ بررسی عوامل مؤثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی بود. پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه زنان روستایی در گرمسار بودند (1600 N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد (134 n=). روش نمونه گیری مورد استفاده، طبقه ای تناسبی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی ابزار پژوهش به وسیله پانلی از متخصصان تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه، آزمون مقدماتی انجام گرفت و مقدار آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 84/0 بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان دادند که مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی (میانگین: 24/3) بیش تر از کارهای غیر کشاورزی (میانگین: 99/1) می باشد و زنان روستایی نگرش موافقی نسبت به مشارکت در کارهای روستایی دارند. نتایج رگرسیون چند گانه نشان دادند که متغیر سابقه تأهل، توانست 28درصد از تغییرات مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی را تبیین کند. هم چنین، متغیرهای سن، سابقه تأهل و نقش زنان در کارهای خانه داری توانستند 23درصد از تغییرات مشارکت زنان روستایی را در کارهای غیر کشاورزی تبیین کنند.
واکاوی تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی (بخش زنجانرود شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه سعی شد تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی بخش زنجانرود شهرستان زنجان بررسی شود. برای اجرای این پژوهش از روش پژوهش کیفی -کمی استفاده شد. جامعه بخش کیفی این پژوهش را افراد صاحب نظر در زمینه آگاهی های اجتماعی زنان روستایی تشکیل دادند. پژوهشگر بمنظور طراحی گویه های آگاهی اجتماعی پرسش نامه به مصاحبه با این افراد پرداخت. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش را 15455 از زنان روستایی شهرستان زنجان تشکیل دادند که تعداد 386 نفر به تناسب و با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری گردید که روایی آن به وسیله اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی تایید و پایایی آن در بخش آگاهی اجتماعی و ابعاد توانمندی نیز با استفاده از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 79/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روی هم رفته، بر اساس نتایج مقدار آگاهی اجتماعی 58 درصد از زنان در حدی متوسط بود. زنان روستایی در زمینه مسایلی همچون زمان حق استفاده زن از حق حبس و اجرت المثل کم ترین آگاهی را داشتند، اما در زمینه مسایلی از قبیل تعیین محل سکونت و مقدار ارث دریافتی دختر بیش ترین آگاهی را داشتند. یافته ها حاکی از مقدار متوسط توانمندی زنان روستایی (میانگین کل 8/2 از 5) بود. بمنظور تعیین مقدار تاثیر متغیر مستقل آگاهی اجتماعی بر متغیر وابسته توانمندی از رگرسیون خطی بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیر مستقل توان تبیین 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی را دارد.
تحلیل موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی های زنان روستایی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت زنان در تعاونی ها نه تنها توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی آنان را در پی دارد حتی مشارکت سیاسی شان را نیز بهبود می بخشد. بسیاری از کارشناسان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشور بر ضرورت تشکیل شرکت های تعاونی زنان تاکید می کنند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی-های زنان روستایی می باشد. در این پژوهش تعاونی های زنان روستایی شهرستان جیرفت به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب گردیده و اطلاعات مورد نیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از روش پرسشنامه کسب شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 345 نفر از زنان عضو تعاونی های روستایی بوده که با روش نمونه گیری انتساب متناسب تعداد 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، میزان اتکای زنان به درآمد تعاونی، میزان رضایت زنان از عضویت در تعاونی و میزان رضایت از عملکرد مدیران با موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی ها رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین موانع مختلف مورد بررسی، موانع اقتصادی دارای بیشترین اهمیت و تأثیر می باشند؛ سایر موانع به ترتیب شامل موانع مدیریتی، جغرافیایی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی و فردی بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل استفاده شده از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بوده است و می توان نتیجه گرفت مدل مفهومی استفاده شده به صورت صحیح استخراج شده است.
بررسی الگوی مرد محور کار دهیاری در میان دهیاران زن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقة اندک حضور زنان در مدیریت عمومی روستاها در قیاس با مردان به شکل گیری کار اجرایی در فضایی مردانه منجر می شود. درنتیجه، اقلیتی از زنان در مقام دهیار ملزم به همکاری با تعداد زیادی از مردان هستند که علاوه بر تسلط بر کار، هنجارهای فضا را نیز تعیین می کنند. در این پژوهش، با هدف بررسی تجربة زنان در مواجهه با فضای مردانة دهیاری ها، پدیدة الگوی مردمحور کار دهیاری به دست آمد. بدین منظور، تجربة زنان دهیار در برخورد با این پدیده به شیوة نظریة بنیانی به طور عمیق و مستقیم کیفی بررسی شد. براساس یافته های این پژوهش، به دلیل اتخاذ رویکرد سنتی معطوف به جنسیت در کار اجرایی، باور جامعه به ناتوانی زنان و تلقی دهیاری به مثابة کار سیاسی، پدیدة مردانه بودن کار دهیاری شکل می گیرد. در این شرایط، دهیار زن با توجه به جنسیت، وضعیت تأهل و سن خود تحت تأثیر تقسیم کار جنسیتی برحسب قابلیت های فردی و اجرایی و حس استقلال خود راهبردهایی را مانند تظاهر به مردشدگی و حفظ استقلال شخصی اتخاذ می کند که به احساس مردشدگی در خود و همکاران زن، دوری از اقتضائات زنانه، پذیرش مردشدگی، احساس همترازی و برتری نسبت به مردان منجر می شود.
بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه همه جانبه روستایی، در واقع از یک سو بر مشارکت ساکنان محلی، از طریق مذاکره، مشورت و تعامل استوار است که درکی از سهم هر یک از ساکنان را در فرایند توسعه فراهم می آورد و از سوی دیگر، شناسایی امتیاز نسبی هر ناحیه را برای طراحی راهبردهای توسعه، مورد توجه قرار می دهد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و نرم افزارهای SPSS و AMOS و بر اساس نظریه های پاتنام، گیدنز، راجرز و پاکستون به بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان به عنوان هدف اصلی پرداخت. جامعه آماری این پژوهش، شامل افراد 18 سال به بالای ساکن در روستاهای شهرستان ایلام بود که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 368 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که بین اعتماد اجتماعی (35/0P=)، انسجام اجتماعی (31/0P=)، مشارکت اجتماعی (42/0P=)، آگاهی اجتماعی (23/0P=) و تعامل اجتماعی (18/0P=) با توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان، ارتباط مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری AMOS نیز نشان داد که سرمایه اجتماعی بر نگرش روستاییان به توسعه روستایی، تأثیر متوسط رو به بالا (49/0) دارد.
تحلیل میزان توانمندی ژئوتوریستی روستای کلم با استفاده از روش رینارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستای کلم از نواحی مستعد برای توسعه پایدار گردشگری قلمداد می شود. در این پژوهش با به کارگیری مدل ژئوتوریستی رینارد، مناسب ترین مکان های ویژه ژئومورفولوژیکی در زمینه توسعه پایدار گردشگری ارزیابی و برگزیده شد. مکان های ژئومورفولوژیک از جمله مفاهیم جدید با ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی هستند که به شناخت مکان های ویژه گردشگری تأکید دارند و از جایگاه و اهمیت ویژه ای در توصیف و درک تاریخ زمین برخوردارند. برای ارزیابی توانمندی منطقه مورد مطالعه، از نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، داده های میدانی و اطلاعات پرسشنامه ای استفاده شد و میزان قابلیت ژئومورفوتوریستی منطقه، بر اساس روش رینارد مورد ارزیابی قرار گرفت و رتبه بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که ارزش علمی و مضاعف به ترتیب با امتیازهای 57/2 و 3/5 دارای بیشترین و کمترین اهمیت هستند؛ همچنین میانگین کل ارزش ها (93/3) حاکی از آن است که اهمیت روستای کلم عمدتاً به دلیل بالا بودن ارزش مضاعف آن نسبت به سایر معیارهاست. بالا بودن ارزش مضاعف گردشگری در این منطقه به دلیل بالا بودن ویژگی های اکولوژیکی، زیبایی، فرهنگی و اقتصادی است. عدم برنامه ریزی منسجم و کمبود تبلیغات در سطح ملی و بین المللی، عامل گسترش نیافتن ژئوتوریسم در منطقه است.
تحلیلی بر پایداری اجتماعی و شناسایی عوامل تبیین کننده آن در بین زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کاربردی حاضر، که از نوع توصیفی تحلیلی می باشد، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و عوامل تبیین کننده آن در بین زنان روستایی می باشد. جامعه آماری پژوهش را زنان روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان روانسر تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری برآورد شده و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب پرسشنامه ها در بین زنان روستایی ساکن در 18 روستای واقع در 6 دهستان شهرستان روانسر به صورت کاملاً تصادفی توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از ضرایب همبستگی اسپیرمن، کندال تائو و فی لاندا و همچنین، رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد پایداری اجتماعی در بین زنان روستایی شهرستان روانسر با میانگین 3، در حد متوسطی می باشد و در بین شاخص های 14گانه پایداری اجتماعی، سه شاخص ناهنجاری های اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و پویایی اجتماعی به ترتیب با ضریب تغییرات 233/0، 236/0 و 238/0، بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی زنان در محدوده مورد مطالعه داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد پنج متغیر مستقل درآمد شخصی، شغل، همکاری با گروه های ثانویه، سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار، در مجموع 3/67 درصد متغیر وابسته را تبیین می کنند.
عوامل مؤثر بر ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در بین اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان. پوریا عطائی ، وحید علی آبادی ، شیوا نجاتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن نیز پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیر عامل، اعضای ﻫیﺄت مدیره و اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود (180N=) که 123 نفر به صورت تصادفی برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری ابزار پژوهش با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه زنجان و کارشناسان اداره تعاون تعیین و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ (96/0α=) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب معافیت های مالیاتی، موقعیت و پایگاه اجتماعی افراد و برگزاری دوره های آموزشی قبل از تشکیل تعاونی از بالاترین اولویت برخوردار بودند. همچنین، در تحلیل عاملی متغیرهای ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی به 9 عامل اجتماعی حمایتی، نظم و انضباط، شغلی، مدیریتی سازمانی، رسانه ای، انعطاف پذیری قوانین، حذف بروکراسی، مسئولیت پذیری و فناوری های اطلاعاتی طبقه بندی شدند. در مجموع این 9 عامل توانستند 6/69 درصد از کل واریانس عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی را تبیین کنند که 39/30 درصد از واریانس باقی مانده به دیگر عامل هایی مربوط است که پیش بینی آنها در این پژوهش میسر نشده است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی (نمونه موردی: زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توجه به نقش گسترده زنان روستایی در فرایند توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است. زنان روستایی نه تنها نیروی عمده ای در ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستایی و افزایش هر چه بیشتر رشد تولیدات مواد غذایی به شمار می روند، بلکه دارای نقش اساسی در ابعاد فرهنگی و معنوی این تحولات و پیشرفت ها هستند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان متأهل روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی در روستاهای شهرستان کرمانشاه است، یک پژوهش میدانی با تکنیک پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین نوع روابط خانواده، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت، اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی خانوار و سن به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکت زنان روستایی به عنوان متغیر وابسته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط بین نوع روابط خانواده (17/0)، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت (28/0-)، اعتماد اجتماعی (33/0)، استفاده از رسانه های داخلی (22/0)، و سن (26/0) با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی است. لازم به ذکر است که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با مشارکت زنان روستایی متوسط (54/0R=) است. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 291/0 تغییرات متغیر مشارکت زنان روستایی را تبیین معنادار کنند (291/0R2=). اما بین پایگاه اقتصادی خانوار و مشارکت زنان روستایی ارتباط معناداری مشاهده نشد.