تحلیل تاریخی- جامعه شناختی پایان تمدن های انسانی با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تمدن عصاره فرهنگ، معرفت، دانش و خلقیات یک اجتماع است که در یک پروسه تاریخی تشکیل می شود. تمدن بازنمای اوضاع سیاسی، حکمرانی، هنجارهای اجتماعی و مدارای اجتماعی یک ملت تلقی می شود. همه اجتماعات برحسب نوع نظام سیاسی خود دارای تمدن هایی هستند و این دستاورد درگذر تاریخ با فرارو و فرودهایی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش فعلی این است که بسترهای تاریخی-جامعه شناختی فروپاشی تمدن های انسانی چیست؟ پژوهش فعلی به روش تاریخی-اسنادی با مراجعه به تاریخ و نظریه های جامعه شناختی نشان می دهد که تمدن ها همیشه زنده و پویا نمی مانند و سرانجام، مسیر انحطاط را در پیش می گیرند که حوادث تلخ فراز و نشیب آن ها درآیات الهی، نهج البلاغه، مطالعات و اسناد تاریخ مشهود هست. در این میان عمده ترین علل فروپاشی تمدن های بشری در بعد الف. تاریخی (فقدان رهبری کارآ، کاهش عملکرد نظام سیاسی، نزاع قومی-مدنی، توسعه آشفته، حکمرانی نامناسب) و ب. جامعه شناختی (رواج بی عدالتی اجتماعی، زوال اعتماد سیاسی، فساد اجتماعی، نپیوتیسم، نابرابری اجتماعی، دین گریزی و مصرف گرایی، فردگرایی منفی اجتماع، آنومی اخلاقی) قابل تفکیک و سنخ بندی هستند.