فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
"چیرگی بر «فقر» همواره برای دولت های عدالت گرا به مثابه یک هدف راهبردی (استراتژیک) مطرح بوده است. به همین سبب، سیاست ها و برنامه ای توسعه تاکید «توزیع» (Distribution) و «برابری» (Equality) داشته و این قبیل حکومت ها به تعدیل فاصله طبقاتی اهتمام می ورزند. در ایران نیز از آغاز سال 1375 به این سوء شاهد نوسان های زیادی در سیاست گذاری ها بوده ایم.
وجود تورم پنهان و آشکار، شرایط مساعد «رانت خواری» ساختار ناسالم اقتصادی، جنگ نه ساله، نظام مدیریتی ناکارآمد و خنثی، رشد لجام گسیخته مشکلات اجتماعی (بیکاری، اعتیاد و ...)، گسترش کمی جمعیت زیر خط فقر، ... وضعیت نامطلوبی را به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده و مقوله «رفاه اجتماعی» را به حاشیه عقب رانده است.
گر چه در خلال این دوران برای حفظ حداقلهای زیست همگانی تلاشهایی صورت گرفته است، اما روندها نشان می دهد برآیند و نتیجه نهایی فعالیتها کافی نبوده جا دارد برای مهار «فقر گسترده» در «نظام تامین اجتماعی» و «رفاه ملی» تجدیدنظر صورت گیرد. این مجموعه به نهادهایی اختصاص یافته که به امور معیشت گروههای تهیدست و کم توان اقتصادی می پردازند و فعالیتهای آنان بررسی شده است. در واقع هدف از این بررسی تاثیر کارکرد این نهادها و موسسات، ... در مقوله «رفاه عمومی» و «کاهش فقر» بوده تا به این طریق نقش نهادهای حمایتی بهتر تبیین و تحلیل شود.
"
بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر بیگانگی از کار در میان پرستاران شهر اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بهره مندی بازنشستگان شهر تهران از خدمات ویژه اوقات فراغت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مهم ترین دستاورد بشر در قرن بیستم افزایش امید به زندگی بود. در ایران براساس آخرین آمار سرشماری کشور، جمعیت سال مندان بالای 60، سال نزدیک به 4 میلیون نفر بوده است. گروهی از این جمعیت سال مند، افراد شاغل در بخش دولتی بودند که اکنون به مرحله بازنشستگی رسیده اند. بازنشستگان در مقایسه با دیگران عموما از وقت آزاد بیشتری برخوردارند و گذران این وقت آزاد برای آنان اگر به صورت مفید و رضایت بخش نباشد، عمدتاً کسالت، افسردگی و ناامیدی به دنبال خواهد داشت. بررسی چگونگی دسترسی و بهره مندی این قشر از جامعه به این گونه فعالیت ها، به منظور سامان بخشیدن به این اوقات، یک اولویت به نظر می رسد. به این منظور مطالعه ای با حضور 384 نفر از بازنشستگان کشوری شهر تهران با استفاده از پرسش نامه طراحی و اجرا شد.
دسترسی به بستگان و آشنایان با 65.9 درصد، و سینما با 9.4 درصد، به ترتیب بیش ترین و کم ترین فراوانی را داشت؛ این در حالی است که بهره مندی از این دو فعالیت به ترتیب 72.7 و 3.1 درصد بود. در تجزیه و تحلیل چند متغیره بهره مندی از دیدار بستگان با هیچ کدام از فاکتورهای تحت بررسی ارتباط معنی داری یافت نشد. حال آن که بهره مندی از سینما با جنسیت بازنشستگان رابطه معنی داری داشت (P=0.002) به طوری که زنان بیش تر از سینما بهره مند شده بودند. در بین عوامل مختلف شغل پس از بازنشستگی، حقوق ماهیانه و مقدار فراغت طی 24 ساعت بیش ترین ارتباط را با خدمات ویژه اوقات فراغت داشت. علی رغم تمام این مسائل به نظر می رسد عدم برنامه ریزی صحیح برای زمان فراغت مهم ترین نقش را در این هنگام ایفا می کند."
اثر نابرابری جنسیتی بر رشد، بهره وری و باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مطالعه اثر نابرابری جنسیتی بر رشد بهره وری و باروری پرداخته می شود. برای این منظور از داده های پانل استانی در دوره زمانی 1391-1377 استفاده شده است. نتایج نشان می دهدکه افزایش بهره وری و باروری اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی استان ها داشته است. درحالی که نابرابری جنسیتی به طور کلی نابرابری جنسیتی بر رشد اثر منفی و معنادار داشته است. به علاوه نابرابری جنسیتی در آموزش از طریق کاهش سرمایه انسانی بر رشد اثر منفی و معنادار داشته است. همچنین مدل نمایانگر یک رابطه مثبت ومعنا دار بین نابرابری جنسیتی و باروری می باشد. مدل یک رابطه منفی بین دو جزء دیگر نابرابری جنسیتی یعنی نابرابری آموزشی ونرخ مشارکت زنان و باروری را نشان می دهد. باروری بالاتر با توجه به افزایش زمان اختصاص یافته به کار خانگی ذخیره انسانی اندوخته شده را کاهش و در نتیجه مشارکت زنان درکار بازاری را کاهش می دهد. از سوی دیگر افزایش نابرابری جنسیتی از طریق کاهش زمان اختصاص یافته به کار بازاری وتخصیص بیشتر زمان به کار خانگی موجب افزایش نرخ باروری شده است. توسعه اقتصادی از طریق تغییر در نهادهای اجتماعی منجر به فرصت های برابرتر برای زنان می شود که موجبات مشارکت بالاتر زنان در نیروی کار، کاهش نابرابری جنسیتی در آموزش و سلامت زنان را فراهم می سازد. از سوی دیگر توسعه اقتصادی با کاهش نابرابری جنسیتی قدرت تصمیم گیری زن در خانواده را افزایش می دهد که مشارکت بالاتر و در نتیجه کاهش باروری را به دنبال دارد. را به دنبال دارد.مشارکت بالاتر و در نتیجه کاهش باروری را به دنبال دارد.
رابطه رشد اقتصادی و توزیع درآمد با روند فقر در ایران با استفاده از رویکرد فازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دین در دنیای معاصر
بررسی تجربی شکاف دستمزدی مبتنی بر جنسیت در صنعت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"طرح مساله: صنعت جدید بر نقش زنان از طریق مشاغل تولیدی تاثیر گذارده است. با افزایش تعداد زنانی که به بازار کار وارد می شوند، آشکار می گردد که جایگاه آنان با مردان یکسان نیست. هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختارهای دستمزد و نقش این ساختارها در شکاف مبتنی بر جنسیت است. بخصوص این سوال مطرح می شود که آیا بین زن و مرد در مواردی که دستمزد یکسان دارند، تفاوتی در دانش، مهارت و تواناییهایشان دیده می شود؟
روش: شرکت کنندگان در تحقیق حاضر 98 مرد از یک شرکت اتومبیل سازی و 98 زن از مجتمعهای صنایع نساجی به ترتیب در تهران و اصفهان بود. آنها از نظر دستمزد، تحصیلات و سابقه استخدام همتاسازی شدند و ابعاد شغلی آنان با یکدیگر بر حسب دانش، مهارت و استعداد (KSA) مقایسه شد. ابزار تحلیل شغل پرسشنامه تحلیل سمت (PAQ) بود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که پس از همتاسازی، زنان از نظر KSA برتر از مردان بودند. به این معنی که زنان با دانش، مهارت و استعداد مشابه، دریافت کمتری از نظام جبران خدمات صنایع کشور دارند. رابطه بین افزایش دستمزد و بهبود مهارت، دانش و استعداد شغلی (KSA) در بین مردان بیش از زنان بود.
نتایج: چون انتظار می رود KSA زنان در آینده افزایش یابد، توجه به عدالت جنسیتی در محیط کار بر حسب KSA اهمیت یافته است.
"
تکنولوژی آموزشی
حوزه های تخصصی:
افسانه جامعه صنعتی
حوزه های تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر یزد و تأثیر آن بر ساختار جمعیت بافت قدیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله به بررسی توسعه فیزیکی شهر یزد و تاثیر آن بر ساختار و شاخصهای جمعیت بافت قدیم و نتایج حاصل از این تحوّل و نیز به آثار نامطلوب جمعیتی ناشی از گسترش بی رویه و ناموزون شهر و بی توجهی به توسعه پایدار درونزا می پردازیم و با استفاده از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی و بر اساس آمار و اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران، به تفکیک دو بخش بافت قدیم و جدید دست می زنیم. نتایج حاصل از بررسی ها نشان میدهد که، توسعه فیزیکی و گسترش بی رویه شهر سبب مهاجرت جمعیت از بافت قدیم به بافت جدید و حاشیه شهر و در نتیجه تغییر ساختار جمعیتی بخش های مورد نظر، از جمله عدم توازن شاخص های رشد، تراکم، ساختار جنسی و سنی، سرانه ها، بعد خانوار و میزان سواد شده است.
"
پیشرفت و عقب ماندگی در جهان معاصر: مقایسه نظریات اسمیت و مارکس با ماکس وبر و طرفدارانش
حوزه های تخصصی:
تبیین اینکه چرا نظام سرمایه داری معاصر فقط در جامعه های غربی ظهور و تکامل یافته است ضرورتاً به نظریات کارل مارکس و ماکس وبر مربوط می شود. به همین دلیل از جنگ جهانی دوم به بعد موضوع ارتباط و یا عدم ارتباط فکری میان ماکس و وبر از جمله مباحث عمده در جامعه شناسی نظری بوده است. در این رابطه‘ جامعه شناسان‘ بخصوص جامعه شناسان آمریکایی‘ تعابیر مختلف و متضادی از نظریه ماکس وبر در باب توسعه نظام سرمایه داری معاصر ارائه داده اند. اکثر جامعه شناسان‘ بالاخص طرفداران مکتب فونکسیونالیسم‘ کارل مارکس و ماکس وبر را نماینده درنظریه متضاد دانسته و اساساً ارتباطی میان نظریات آنان قائل نیستند. عده دیگر‘ در مقام آشتی دادن آنان در آمده و مدعی هستند که تحلیل مارکس و وبر تا حدودی مشابه و همانند است‘ تا جایی که از نجوای ماکس وبر با شبح کارل مارکس سخن گفته اند. در میان این گروه‘ جامعه شناسان انتقادی معاصر در آمریکا معتقدند که میان نظریه مارکس و وبر از لحاظ نظری نفاوتی اساسی نیست و اگر هم تفاوتی هست بیشتر ناشی از تأکید یا عدم تأکید آنان بر جنبه های گوناگون ساختهای اقتصادی و اجتماعی است. چون در مورد ارتباط فکری میان مارکس و وبر قبلاً بحثی هر چند خلاصه به زبان فارسی صورت گرفته است‘ به عقیده اینجانب ارائه ترجمه مقاله حاضر که حاوی نکاتی اساسی و جدید درباره این بحث قدیمی است حائز اهمیت است‘ بخصوص اینکه نویسنده مقاله در زمینه جامعه شناسی رشد و عقب ماندگی از جمله صاحب نظران به شمار می رود. گفتنی است که اینجانب فقط به ترجمه قسمت اول این مقاله که جنبه نظری داشته اکتفا نموده ام. در قسمت دوم‘ نویسنده سعی کرده است جنبه کاربرد تجربی نظریه خود را درباره جریان عقب ماندگی کشورهای آمریکای جنوبی نشان دهد
مطالعه سیاست های اقتصادی ایران با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: برنامه های چهارم و پنجم توسعه کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های کلان اقتصادی باید در تناسب با نیازهای محلی، قابلیت ها و ویژگی های منطقه ای اتخاذ شوند. در غیر این صورت، زمینه توزیع نامناسب جمعیت، امکانات، تسهیلات و فعالیت ها، نبود تعادل فضایی، تراکم فعالیت ها در یک منطقه، قطب بندی فضایی و گسترش نابرابری اجتماعی و اقتصادی را فراهم می آورند و به عنوان مانعی در مسیر توسعة کشور عمل می کنند. در مقاله حاضر، با تمرکز بر دو عنصر «فضا» و «فعالیت های اقتصادی»، قوانین برنامه های چهارم و پنجم توسعة کشور به عنوان اسناد فرادستی، به روش توصیفی- تحلیلی مطالعه شده اند. نتایج نشان می دهد در برنامة چهارم، به همه معیارها و شاخص های مربوط به بعد جمعیت، توزیع امکانات و فعالیت ها و توزیع فضایی توجه شده است؛ حال آنکه تحلیل برنامه پنجم توسعه با سنجه ای مشابه نشان می دهد که مواد قانونی منطبق با مواردی چون شاخص های جمعیتی در برنامه ریزی، منطقه بندی فضایی (شهر یا روستا) به عنوان مکان اجرای سیاست های اقتصادی و منطقه بندی فضایی برحسب شاخص مهاجرت وجود ندارد. همچنین با آنکه به بعد توزیع فضایی در برنامة چهارم توسعه توجه شده، این شاخص در برنامة پنجم توسعه مغفول مانده است. شایان ذکر است که مزیت افزون برنامة چهارم در مقایسه با برنامة پنجم توسعه پس از انقلاب، به کارگیری رویکرد آمایش سازمانی و اتخاذ راهبرد ادغام عملیاتی است که طی آن، برنامه ریزی های فضایی یا سازوکار آن در تمام سازمان های یک منطقه ادغام شده است. نمونة مشخص اجرای سیاست مذکور، قطب ها و مناطق آزاد کشور است.