فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر خلخال می پردازد. متغیر وابسته در این تحقیق اعتماد اجتماعی است که با ابعاد اعتماد بین شخصی و اعتماد نهادی با معرف های میزان صمیمیت و اطمینان مورد سنجش قرار گرفته است. متغیرهای مستقل در این تحقیق عبارتند از احساس امنیت، رضایت از زندگی، ارزش های مشترک، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و جنسیت. به منظور بررسی اعتماد در شهر خلخال، 260 نفر از افراد بالای 16 سال ساکن شهر خلخال اعم از (زن و مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای با حجم نامتناسب انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام پذیرفته است که داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی، مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای سن، احساس امنیت، رضایت از زندگی، ارزش های مشترک با میزان اعتماد اجتماعی می باشد. بین پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت و نیز تفاوت معنی داری در بین دو گروه جنسیت زنان و مردان با میزان اعتماد اجتماعی وجود نداشت.
برآورد روند سرمایه فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه اجزای سرمایه فرهنگی و تخمین آن برای استان های ایران است. طبق تعریف تراسبی، سرمایه فرهنگی ذخیره ای از ابزارهای فرهنگی ملموس و ناملموس شامل ساختمان ها، ساختارها، مکان ها و موقعیت هایی با بار معنایی فرهنگی، آثار هنری و صنایع دستی و مجموعه ای از ایده ها، اعمال، باورها، سنت ها و ارزش هاست. با استفاده از 36 متغیر مرتبط با سرمایه فرهنگی، داده های مورد نیاز جمع آوری و نرمالیزه شد و سرمایه فرهنگی و روند آن برای 28 استان در بازه زمانی 92-1383 محاسبه شد. نتایج نشان می دهد: استان مرکزی دارای بالاترین میانگین سرمایه فرهنگی و سیستان و بلوچستان دارای پایین ترین میانگین سرمایه فرهنگی است. به طور میانگین، بالاترین سرمایه فرهنگی کشور در دوره مورد بررسی مربوط به سال 1391 و پایین ترین مربوط به سال1384 است.
تاثیر نوبت کاری بر رضامندی زناشویی پرستاران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر نوبت کاری بر رضامندی زناشویی پرستاران زن و متغیرهای پیش بینی کننده رضایت زناشویی آنان اجرا گردید. روش پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای است که نمونه آماری آن به طور مساوی از بین پرستاران شاغل در نوبت شب و پرستاران روزکار از 6 بیمارستان، شامل 2 بیمارستان دانشگاهی، 2 بیمارستان خصوصی و 2 بیمارستان نظامی، به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و رضامندی زناشویی 10 نفر از پرستاران شاغل در نوبت شب و 10 نفر از پرستاران شاغل در نوبت روز هر یک از بیمارستان ها شامل 120 پرستار زن با پرسشنامه 115 ماده ای «انریچ» مورد اندازه گیری قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با روش های آماری t برای گروه های مستقل و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دو مؤلفه «روابط جنسی» و «نظارت مالی» در سطح معناداری 02/0 زنان پرستار شب کار به طور میانگین پایین تر هستند. نتایج نشان دهنده این است که افراد در گذار زمان با این پدیده منطبق شده اند و اکنون نوبت کاری تاثیرات خود را در مواردی که نیاز بیشتری به نزدیکی فیزیکی همسران است، می گذارد. تحلیل مسیر نشان داد که نوبت کاری دارای اثر مستقیم با ضریب 09/0 و اثر غیرمستقیم از طریق «ارتباط» و تاثیر آن بر «رابطه جنسی» و «نظارت مالی» برابر با 08/0 است که در نتیجه اثرات مستقیم و غیرمستقیم نوبت کاری بر رضایت زناشویی 17/0 است. این نتایج لزوم بررسی آموزش نوبت کاران در زمینه روش های مدیریت زمان برکاهش تاثیرات منفی نوبت کاری را نشان می دهد.
انتقال تکنولوژی: مفاهیم و چالش های پیش رو در جوامع در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد تغییر تکنولوژیکی،تحقیق و توسعه تغییر تکنولوژیکی، انتخاب،نتایج،فرآیندها،اشاعه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب مسایل توسعه در کشورهای جنوب (سوم)
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی تکنولوژی
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و خودمتمایزسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسال و تمایزیافتگی با رضایت زناشویی بود. 209 دانشجوی متأهل تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود: پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورون و اسمیت، 2003) و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ.
تحلیل داده ها از طریق آزمون t، تحلیل واریانس، همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد.
نتایج نشان داد افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند دارای رضایت زناشویی بالاتری نسبت به افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بودند. هم چنین افرادی که میزان تمایزیافتگی آن-ها بالا بود، رضایت زناشویی بیشتری احساس می-کردند بین زنان و مردان از لحاظ تمایزیافتگی تفاوتی وجود نداشت اما میزان رضایت زناشویی در مردان بیشتر از زنان بود. افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند از میزان تمایزیافتگی بیشتری برخوردار بودند و در نهایت مشخص شد که پنج متغیر موقعیت من، گسلش عاطفی، امتزاج با دیگران، وابستگی و جنسیت، توانایی پیش بینی 7/52 درصد واریانس رضایت زناشویی را دارند. نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
هالیوود و توطئة اسلام هراسی با شگرد نفوذ در ناخودآگاه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ظلم ستیزی دین اسلام و دفاع از حقوق مستضعفان، همواره برای غرب هزینه های سنگینی داشته است. طی سال های اخیر، که متأثر از انقلاب اسلامی ایران، موج بیداری اسلامی در جهان ایجاد گردیده، به صورت مضاعف وجود اسلام برای مستکبران جهانی غیرقابل تحمل شده است. ازاین رو، استکبار جهانی سعی کرده تا از راه های گوناگون، به ویژه از طریق سینما و صنعت فیلم و با محوریت سینمای جهان گستر « هالیوود»، ضرباتی بر اعتبار و جایگاه قدسی این دین آسمانی و هویت مسلمانان وارد کند. هالیوود با تمرکز بر ضمیر ناخودآگاه و شرطی سازی ذهن، ذائقة مخاطبان را به پذیرش باور ها، ارزش ها و آرمان های مطلوب خود، به عنوان گفتمان غالب، و مخدوش ساختن آموزه ها و ایدئولوژی های ناهمسو با منافع استکبار جهانی، ترغیب و تشویق می کند. موضوع این نوشتار برجسته ساختن خصومت بیش از صد سالة آمریکا با اسلام و مسلمانان، از طریق سینمای هالیوود با استفاده از شرطی سازی منفی اذ هان مخاطبان جهانی و نفوذ تدریجی در ناخودآگاه آنهاست. این مهم با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوای مجموعه ای از فیلم های شناخته شده و پرآوازة منتخب در حوزه اسلام ستیزی صورت گرفته است. در این نوشتار، به شیوة استفاده عملی هالیوود از فن «تداعی معانی» و «شرطی سازی» در ایجاد اسلام هراسی، بیشتر توجه شده است.
تدوین سیستم خط مشی گذاری فرهنگی آینده نگر با استفاده از هم افزائی مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
سرمایه اجتماعی شبکه و جنسیت: بررسی ویژگیهای ساختی، تعاملی و کارکردی شبکه اجتماعی زنان و مردان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تعاملات اجتماعی از عناصر بنیادین هر جامعه ای محسوب می شود. بر اساس دیدگاه شبکه، روابط و پیوندها به عنوان سرمایه اجتماعی محسوب می شوند و فرد از طریق آن ها به منابع و حمایت های موجود در شبکه دسترسی می یابد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه سرمایه اجتماعی شبکه زنان و مردان در تهران می باشد. فرض بر آن است که زنان و مردان به دلیل تفاوت در ساختار زندگی و به دلیل نابرابری های جنسیتی، دارای سرمایه اجتماعی متفاوت می باشند. تفاوت در سرمایه اجتماعی شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت ها) مطرح می باشد. در این پژوهش که با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است، تاثیر جنسیت و متغیرهای زمینه ای بر سرمایه اجتماعی شبکه مورد آزمون قرار گرفته است. جامعه آماری را افراد 18 سال به بالای تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 320 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای با احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شبکه های زنان و مردان از نظر ساخت (اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت های قابل ملاحظه ای ندارند، اما از نظر خصوصیات تعاملی و کارکردی متفاوت می باشند. زنان انواع زنانه تر حمایت (عاطفی) و مردان انواع مردانه تر حمایت (مالی و اطلاعاتی) را فراهم می کنند. افراد شاغل و متاهل سرمایه اجتماعی بالاتری دارند. آنچه که شبکه روابط زنان و مردان را از هم متمایز می سازد، فرصت ها و محدودیت هایی است که زنان و مردان دارند و ناشی از نابرابری های جنسیتی و عدم توزیع برابر امکانات و فرصت ها در جامعه می باشد.
"
رقص در جامعه ما
دولت پادگانی
بررسی نقش خانواده در کاهش انحرافات اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بشر از زمانی که زندگی گروهی را برگزید، همواره با مشکل ناهمنوایی و رفتارهای انحرافی برخی از همنوعان خود روبرو بوده و همواره در شناسایی علت پدیداری آن و راه حل و یا گریز از آن، تلاش کرده است. در این میان، در همه اعصار جهل و نادانی اصلی ترین علت ناهنجاری های اجتماعی شناخته شده و اندیشمندان بر آگاهی بخشی از طریق جامعه پذیری و فرهنگ پذیری در این زمینه تأکید داشته اند. البته شیوة فرهنگ پذیری را در آگاهی بخشی مطمئن تر و کارسازتر دانسته اند.
این مقاله، نقش بی بدیل خانواده را در حل و یا کاهش معضل انحرافات و کجروی اجتماعی بررسی می کند. پس از بهره گیری از تحقیقات به عمل آمده محققان و آموزه های دینی، نشان داده است که خانواده تنها عاملی است که در کاهش انحرافات اجتماعی نقش برجسته و انکار ناپذیری دارد. می توان با بهره گیری از شیوه صحیح و تایید شده دینی، رفتار فرزندان را مطابق ارزش های حاکم شکل داد و یا در اثر سوء تدبیر و سخت گیری و یا سهل انگاری در روش تربیت، راه انحراف و کجروی رفتاری و ناهمنوایی را توسط فرزندان در جامعه هموار ساخت.
آسیب شناسی بیگانگی اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پرتو مبانی نظری تحقیق، ضمن تدوین 7 فرضیه که ناظر بر رابطه متغیر اصلی حقیق(انزوای ارزشی)و روابط میان هر یک از متغیرهای علّی بود، با کاربرد روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه هدایت شده از 144 نفر دانشجو، که از بین 91605 نفر دانشجویان شاغل به تحصیل در سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 79-80 و به طریق نمونهگیری طبقهای با دقت احتمالی مطلوب 05 d و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شده بودند، اطلاعات مربوط به ابعاد آسیب شناختی فرهنگی در محیطهای دانشجویی جمعآوری گردید.بر اساس نتایج حاصل از مدل تبیینی تحلیل مسیر انزوای ارزشی، میتوان استدلال کرد که این متغیر متأثر از عوامل مختلفی است که در شبکهای از روابط علّی با یکدیگر و به صورت مرکب و مجموع قرار دارند و کل تغییرات آن را مجموع متغیرهای علت (X)بیان میکند.در این مدل، متغیرهای مطلوبیت شرایط خانوادگی، مطلوبیت شرابط آموزشی، SES رضایت از زندگی، احساس ستیز با والدین و ضدیت با جامعه هم، به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، (*)این مقاله مأخوذ و تلخیصی است از طرحی تحقیقاتی تحت عنوان«آسیبشناسی اجتماعی جوانان:بررسی انزوای ارزشی و مشارکت فرهنگی در محیطهای دانشجویی کشور»که در قالب یکی از پروژههای مصوب طرح جامع نیازسنجی نیروی انسانی متخصص و سیاستگذاری توسعه منابع انسانی کشور در مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و با حمایت مالی آن مؤسسه در سال 1380 انجام یافته است.
بر انزوای ارزشی اثر گذاشتهاند.همچنین، انزوای ارزشی بازتابی از تأثیرات متقابل متغیرهای علت و منتج از مجموعه از خوردهای این عوامل است.
تاریخ نگاری علم به سبک ویگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری علم به سبک ویگ، با معیار قرار دادن دستاوردهای علوم جدید، دربارة اهمیت بخش های مختلف تاریخ علوم قضاوت میکند. مورخان ویگیست تاریخ را به صحنة مواجهة دو گروه دانشمندان عاقل و دانا و متحجران نادان تبدیل میکنند. ایشان تنها قسمت هایی را از تاریخ علوم برای مطالعه و بررسی، با ارزش میدانند که به علوم جدید ربط پیدا کند. در این مقاله، ضمن معرفی هربرت باترفیلد، ناقد این جریان در تاریخ نگاری عمومی، به نقد و بررسی دیدگاه ویگی در تاریخ نگاری علم خواهم پرداخت. ویگیزم نه تنها مورخ را از ارائة روایتی حقیقی از تاریخ علم بازمیدارد، بلکه بخش های مفید و آموزنده را از تاریخ علم حذف کرده، فقط قسمت های «به نظر ما درست» را حفظ میکند. سپس نشان خواهم داد که گاهی از ویگیزم گریزی نیست و این رویکرد میتواند به شکل مشروع، در جنبه هایی از کار تاریخ نگاری علم وارد شود.
بررسی و مطالعه مکان یابی ساتراپی های هخامنشی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومت های وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپی ها را از دوره حاکمیت داریوش اول می دانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال 559 ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال 332 ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این 227 سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری به عنوان ساتراپ نشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافته های مکتوب باستان شناسی در ایران و سایر سرزمین های ملل تابع، تعداد این ساتراپی ها در زمان های مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپی ها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید 23 ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم 30، و کتیبه داریوش کشف شده از شوش 27 ساتراپی است، حال آن که تعداد ساتراپی ها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز 24 ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافته های جدید باستان شناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد 7 ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمال غرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوب غرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمال غرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمال غرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی برون گروهی بر توسعه اقتصادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بحث در مورد نتایج مثبت سرمایه اجتماعی رشد چشمگیری یافته است؛ به گونه ای که از آن به عنوان حلقه مفقوده توسعه یاد می شود. در این نوشتار این باور به چالش کشیده می شود و فرض بر این است که سرمایه اجتماعی انواع گوناگون دارد و ممکن است که نوعی از آن تأثیر منفی بر توسعه داشته باشد و نوع برون گروهی آن که به روابط مبتنی بر اعتماد گروه های باز و نهادهای مدنی ارجاع داده می شود، در شرایط خاصی می تواند موجب کاهش هزینه مبادلات، اعتماد تعمیم یافته و افزایش سرمایه انسانی شود و در نتیجه تأثیر مثبت بر روند توسعه یک کشور داشته باشد. همچنین دو مفهوم متفاوت از توسعه در ارتباط با سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل ثانویه است. برای تدوین سازه ها از مراکزی چون مرکز آمار ایران، مرکز پژوهش های بازرگانی، پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و برخی از تحقیقات پیشین، شاخص های متعددی انتخاب شدند، و با استفاده از نرم افزار AMOS و مدل معادلات ساختاری، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. جامعه آماری، کل ایران و واحد تحلیل استان های آن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه منفی میان سرمایه اجتماعی برون گروهی و توسعه وجود دارد بدین گونه که هر چه میزان سرمایه اجتماعی برون گروهی در استان های کشور بیشتر باشد، میزان توسعه اقتصادی آن استان کاهش می یابد. این امر در ارتباط با سازه توسعه اقتصادی نسل دوم، شدت بیشتری دارد.
دیرینه شناسی علوم انسانی در گفتار پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در سال 1985 گایاتری چاکراورتیاسپیواک، با انتقاد از مجامع علمی آکادمیک غرب این سؤال را مطرح کرد که «آیا شخص مغلوب می تواند سخن بگوید؟»، پاسخ به این سؤال نیازمند بررسی علوم انسانی و هر دستگاه معرفتی است که سبب ایجاد حاشیهها شده است. گفتار پسااستعماری به عنوان نظری های انتقادی، آزادیخواه و ضداستعماری این دستگاه معرفتی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. متفکر پسااستعماری با دیرینه شناسی علوم انسانی زمانی را جستجو میکند که چیزی تحت عنوان «شرقی» در برابر «غربی» تعریف شد. کیستیِ سوژه مدرن موضوعی است که متفکر پسااستعماری مانند میشل فوکو در دیرینه شناسی مورد سؤال قرار می دهد. ایجاد مفهوم شرقی به زمانی برمی گردد که وجود عالم خارج، از ذهن شناسا نتیجه گرفته می شد. شرقی هنگامی میتواند سخن بگوید که نقد خود را متوجه سوژه خودبنیادی کند که علوم انسانی بر اساس آن شکل گرفته است. دستیابی به تعریفی از انسان و چگونگی مواجهه او با جهان برای فهم آن، نخستین قدم برای معرفی بدیلی در برابر علوم انسانی سلطه گر است. روش متفکر پسااستعماری در فهم دیگری، و عالم خارج مبتنیبر بیناذهنیت است. این روش فهم، از طریق تبیین مطالعات انسانی در برابر علوم انسانی غربی و علوم انسانی بومی، و با دیدگاهی انتقادی نسبت به پارادایم فکری اسپیوک، به سؤال او ـ برخلاف پاسخ خودش ـ پاسخی مثبت می دهد.
"