مقالات
حوزه های تخصصی:
از مدرنیته در تلقی عام و کلاسیک، به عنوان مهم ترین عامل عرفی شدن یاد شده است و انتظار می رفت با بسط آن، دین از صفحه ذهن و زندگی انسان مدرن بیرون رود. وجود شواهدی از حضور پر نشاط دین در دنیای مدرن، این نظریه و پیش بینی های آن را به زیر سوال برده و امیدواری هایی برای به هم آوری دین و مدرنیته در برخی از نواندیشان دینی پدید آورده است. این مقال با تاکید بر تمایز میان «نوشدن»، «مدرن شدن» و «مدرنیته» و ملاحظه تفاوت های آموزه ای اسلام و مسیحیت، این امیدواری را به چالش کشیده است: در گام نخست با آشکارسازی نسبت نقیض میان دین و عرفی شدن و اثر غیر قابلِ انکار مدرنیته بر وقوع این فرایند و در گام دوم با ابرام بر عدم صدق مهم ترین مصادیق همزیستی میان دین و مدرنیته
زن در عرصه عمومی: مطالعه ای در مورد فضاهای عمومی در دسترس زنان شهری و تغییرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به یک پرسش اصلی درباره زنان شهری ایرانی است و آن این است که آیا در دسترسی آن ها به فضاها و عرصه های عمومی تغییری ایجاد شده است، یا خیر؟ بر این اساس پرسش آغازین آن بدین شکل طراحی شد که ”زنان شهری ایرانی در خارج از خانه، معمولا در کجاها بیشتر دیده شده و حضور دارند؟“ برای پاسخگویی به این سوال از روش مطالعه ترکیبی استفاده شده است. مطالعه تاریخی و کیفی مبنای آن چه را که در بخش کمی به آزمون گذارده شد، ساختند. بر اساس نتایج به دست آمده در گام نخست بهتر دیده شد که زنان شهری با توجه به میزان برخورداری از دو عنصر مدرن تحصیلات و اشتغال به چهار دسته تقسیم شوند. و در بخش های کیفی و کمی این پژوهش تفاوت های احتمالی در دسترسی آنان به فضاهای عمومی و یا زنانه به آزمون گذارده شدند. بر اساس نتایج به دست آمده زنان تحصیلکرده و شاغل امکان استفاده از فضاها و اماکنی را دارند که زنان فاقد تحصیلات دانشگاهی و شغل این امکان را ندارند. بر این اساس، زنان در تیپ های مختلف در یکسری از فضاها به اشتراک دیده می شوند اما زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و اشتغال به عرصه های گسترده تر و بیشتری دسترسی دارند. محل کار مهمترین مکانی است که زنان برای ورود به آن از خانه خارج می شوند.
سرمایه اجتماعی شبکه و جنسیت: بررسی ویژگیهای ساختی، تعاملی و کارکردی شبکه اجتماعی زنان و مردان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تعاملات اجتماعی از عناصر بنیادین هر جامعه ای محسوب می شود. بر اساس دیدگاه شبکه، روابط و پیوندها به عنوان سرمایه اجتماعی محسوب می شوند و فرد از طریق آن ها به منابع و حمایت های موجود در شبکه دسترسی می یابد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه سرمایه اجتماعی شبکه زنان و مردان در تهران می باشد. فرض بر آن است که زنان و مردان به دلیل تفاوت در ساختار زندگی و به دلیل نابرابری های جنسیتی، دارای سرمایه اجتماعی متفاوت می باشند. تفاوت در سرمایه اجتماعی شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت ها) مطرح می باشد. در این پژوهش که با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است، تاثیر جنسیت و متغیرهای زمینه ای بر سرمایه اجتماعی شبکه مورد آزمون قرار گرفته است. جامعه آماری را افراد 18 سال به بالای تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 320 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای با احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شبکه های زنان و مردان از نظر ساخت (اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت های قابل ملاحظه ای ندارند، اما از نظر خصوصیات تعاملی و کارکردی متفاوت می باشند. زنان انواع زنانه تر حمایت (عاطفی) و مردان انواع مردانه تر حمایت (مالی و اطلاعاتی) را فراهم می کنند. افراد شاغل و متاهل سرمایه اجتماعی بالاتری دارند. آنچه که شبکه روابط زنان و مردان را از هم متمایز می سازد، فرصت ها و محدودیت هایی است که زنان و مردان دارند و ناشی از نابرابری های جنسیتی و عدم توزیع برابر امکانات و فرصت ها در جامعه می باشد.
"
دیالکتیک منش و میدان در نظریه عمل پییر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع نوشتار حاضر، جایگاه نظریه تلفیقی پی یر بوردیو در گستره علوم اجتماعی است. بدین منظور، ابتدا، فلسفه رابطه ای به عنوان فلسفه پشتیبان این نظریه و پل رابط عین گرایی و ذهن گرایی طرح می گردد. سپس سابقه نظریه میدان های اجتماعی در نظریه میدان های فیزیکی و میدان های روانی تعقیب می شود. پس از آن، نظریه عمل پی یر بوردیو به عنوان مرکز ثقل جامعه شناسی رابطه گرایانه با توسل به مفاهیم نوبنیادی همچون منش و میدان تشریح می گردد. در این مرحله تلاش می شود ذات دیالکتیکی این مفاهیم و توقف وجودی شان نسبت به هم نشان داده شود. بدین ترتیب، توصیف مفاهیم منش و میدان معطوف به دریافت نظریه عمل به عنوان یک دستگاه نظری قدرتمند است، که توانایی تبیین عمل در عرصه های مختلف را دارد. مطالعات بوردیو و شاگردانش بارها این توانایی را نشان داده، ضمن آنکه با هضم انتقادات صاحب نظران علوم اجتماعی به توسعه هر چه بیشتر این برنامه تحقیقاتی جایگرین کمک نموده اند
رابطه ارزشهای سنتی و مدرن در سطوح خرد و کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات دولت و جامعه از دیدگاه جامعهشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در تحلیلی نظری، مناسبات و تعامل بین دولت و جامعه را مورد بررسی قرار می دهد. در رویکردی جامعه شناسانه، شکاف یا فاصله دولت از جامعه مساله ای اساسی بشمار می آید و در تحلیل نقش دولت در تحول صنعتی بر این نکته تاکید شده است که نوع مناسبات دولت و جامعه تعیین کننده نوع نقش آن خواهد بود و چگونگی مشارکت و نوع استقلال و اتکا آن ها اهمیت دارد. به منظور شناخت این روابط، تحلیل نهاد دولت از نظر ساختار درونی و نوع ارتباط آن با گروه های اجتماعی و تاثیر متقابل آن ها محور اصلی این مقاله است. مفهوم دیوان سالاری وبری و شاخص های ویژه آن معرف ساخت درونی دولت است و گروه های اجتماعی و بخش کارآفرین معرف ساختار اجتماعی تلقی گردیده اند. نظریه های کنترل اجتماعی (میگدال، 1988)، همزیستی بین دولت و کارآفرین (وید،1990) و ماهیت دولت رانتییر (ببلاوی و لوسیانی، 1987) در تبیین تحولات صنعتی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. استقلال دولت از جامعه و رهایی آن از فشارهای ویژه نگر برخی از گروه های اجتماعی و پیوند استوار آن با ساختار اجتماعی و تعقیب منافع ملی در نظریه «استقلال متکی به جامعه» با همان ادبیاتی که اوانز (استاد جامعه شناسی دانشگاه برکلی آمریکا) مطرح کرده مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به «پروژه های مشترک» به عنوان محور هماهنگی و تعامل بین گروه های اجتماعی کارآفرین و دولت اهمیت داده شده و در نهایت با ملاحظه همه امکاناتی که نظریه مذکور برای تحلیل رابطه دولت و جامعه فراهم می کند، به محدودیت های این رویکرد در بررسی رابطه دولت رانتییر و گروه های کارآفرین در ایران اشاره گردیده است