فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۶٬۵۵۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله معرفی مهم ترین مبانی جامعه شناسی اسلامی، در قالب ارائة پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های موجود است که ماهیت انسان و جامعه، هدف و روش تحقیق و ارزش ها در جامعه شناسی مهم ترین عناصر هستند. این پارادایم از نظر انسان شناسی، بر اصل فطرت استوار است و با ردّ جبر اجتماعی، تلفیقی را بین فردگرایی و کل گرایی روش شناختی میپذیرد و دربارة چیستی جامعه تصویری ارائه میکند که در آن، رابطة انسان با خداوند مد نظر قرار میگیرد. به علاوه، واقعیت اجتماعی را شامل نظم ها و قوانین تجربی و نیز سنّت های اجتماعی میداند؛ ضمن آنکه مناسبات اجتماعی را بر پایة عناصر متعدد شامل مهرورزی، استخدام متقابل انسان ها و تضاد تبیین میکند. اهداف تحقیق در این پارادایم عبارت اند از: تبیین علّی و معنا شناسی رفتار، نقد اوضاع اجتماعی و غایت شناسی پدیده های انسانی از حیث استنادشان به خداوند. همچنین به موجب این پارادایم، جامعه شناسی اسلامی دو سطح متمایز دارد: تجربی و فراتجربی. در سطح نخست، در مقام گردآوری به طور عمده، از روش استنباط فقهی- تفسیری و در مقام داوری، از روش تجربی و در سطح دوم، به فراخور مورد از هر یک از روش های معتبر، اعم از وحیانی، عقلی و تجربی بهره میگیرد. همچنان که در سطح نخست میکوشد از دخالت ارزش ها در توصیف و تبیین واقعیات تا حد امکان بکاهد؛ اما در سطح دوم، توسل به ارزش های دینی برای نقد اوضاع اجتماعی و ارائة راهکار برای تحقق وضعیت مطلوب را رد نمیکند.
مبانی هستی شناسانة جامعه شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله درصدد بررسی مبانی هستی شناسانة جامعه شناسی از دیدگاهی قرآنی هستیم. با استفاده از آیات قرآن، چهار عنصر «خدا»، «انسان»، «زمین» و «پیوند میان انسان با این عناصر و انسان های دیگر»، پایه های اصلی (و البته حداقلی)، برای تشکیل جامعه انسانی تشخیص داده شد. با محور قرار دادن دو عنصر «انسان» و «پیوند»، ماهیت هر یک را تحلیل کرده، سپس به عناصر دیگر و نحوه اثرگذاری آنها بر این دو عنصر پرداخته ایم. چنین نگاهی، جامعه شناسیِ موجودِ انسان ‐ محور را به یک جامعه شناسیِ خدا ‐ محور تبدیل کرده، انسان را فقط امانتدار تلقی می کند. در این نگاه قرآنی، انسان موجودی دوبُعدی است: حیوانی ‐ ملکوتی؛ یعنی میلی بی نهایت، هم به پستی ها و هم به فضیلت ها دارد. همین وضعیت در جامعة انسانی که محصول گرایش ها، روحیه ها، اخلاقیات، افکار و اندیشة افراد است، نیز رخ می دهد و درجه ای از هویت پست یا متعالی را در صحنة اجتماعی از خود به نمایش می گذارد. در این رویکرد، وجود سه عنصر قدرت، معرفت و گرایش های متضاد، میدانی برای ظهور متمایزترین ویژگی انسان، یعنی اختیار دانسته شده است. این ویژگی، خود را در سطوح مختلف فردی، گروهی و اجتماعی نشان می دهد. از دیدگاه قرآنی، مشغولیت زیاد انسان و جامعة انسانی به گرایش های حیوانی و نیز امور خارج از وی (طبیعت و زمین)، از یک سو و فراموشی و بی توجهی به خود ملکوتی و نیز خداوند، از سوی دیگر، باعث بیگانگی فردی و جمعی انسان ها می شود. مهم ترین عامل برای برطرف کردن این حالت، توجه به خدا و خود واقعی است. با توجه به این رویکرد، برای اینکه تحلیل کاملی از جامعة انسانی داشته باشیم، همواره باید به دو عنصر اصلی جامعه (فرد و جمع)، توجه داشته باشیم. همچنین، توجه به نوع رابطة این دو با خداوند و هستی (طبیعت و زمین) نیز تأثیر بسزایی در فهم رفتار فردی و اجتماعی انسان دارد.
علت و دلیل در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علت و دلیل دو مفهوم متفاوت اند نه مترادف. تحویل دلائل به علل ادعایی بدون دلیل است. با توجه به این تفاوت نگاه علت گرایانه در علوم اجتماعی به دنبال شناخت مشابهت های بیرونی و نظم حاکم بر آنهاست. واقعیت این است که در پدیده های طبیعی مشابهت های بیرونی و نظم حاکم بر آنها را می توان مشاهده و آنگاه آن را در قالب رابطه قانونی بیان کرد. از این رو تعقل، اندیشه، اختیار، اعتبارات در این رابطه قانونی تأثیری ندارد ولکن در واقعیت ها و اعمال اجتماعی صرف مشابهت های بیرونی نمی تواند راهبرد منطقی برای درک آنها باشد. زیرا در شکل گیری این نوع اعمال و واقعیت هایی حیات اجتماعی، عنصر آگاهی انسان، اختیار، اعتباراتِ مورد پذیرش او، به عنوان دلیل تأثیر تمام دارد. با توجه به تفاوت واقعیت های طبیعی و اجتماعی، آثار و نتایجی نسبت به روش شناسی، کارکرد روش تجربه، جنس ادراکاتِ تئوری و نظریه علمی، در دو حوزه علوم طبیعی و اجتماعی شکل می گیرد
عوامل موثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عوامل مؤثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه استان اصفهان از نظر مدیران و دبیران مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 200 نفر از مدیران و دبیران دوره متوسطه استان اصفهان بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای، طبقه ای متناسب با حجم، و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 110 سؤالی محقق ساخته بوده که طی آن تاثیر چهار عامل اصلی؛ ویژگی های فردی مدیران، تقویت برنامه های آموزشی، اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس از دید پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که از دید پاسخگویان، کلیه عوامل مورد بررسی در سطح بالاتر از متوسط بر اثربخش سازی مدیریت مدارس تاثیر داشته است به علاوه، از بین عوامل مذکور، مجموعه عوامل مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی مدرسه و ویژگی های فردی مدیران در بالاترین سطح اثرگذاری بوده و پس از آن به ترتیب عوامل مرتبط با اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر قرار دارند. پاسخگویان از بین متغیرهای مرتبط با ویژگی های فردی مدیران؛ خصایص رفتاری و عاطفی، متغیرهای مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی؛ هدف گذاری کلی، متغیرهای مرتبط با اداره کیفی مدرسه؛ ارتباط سازنده و خلاق و متغیرهای مرتبط با ارزیابی؛ ارزیابی مستمر را بیش از سایر متغیرها بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه تاثیرگذار دانسته اند.
خرده فرهنگ یا مصرف فرهنگی
حوزه های تخصصی:
تحولات چشمگیر در عرصه فن آوری ارتباطات و رشد مصرف گرایی، نقش فرهنگ رسانه ای و فرهنگ عامه پسند جهانی در جامعه پذیری جوانان را افزایش داده است. از جمله نتایج تحولات فوق، ظهور خرده فرهنگ ها و سبک های زندگی متنوعی در بین جوانان است که گاه با فرهنگ رسمی جامعه همخوان نبوده و گاه آن را به چالش می کشد. در مطالعه حاضر که بر روی نمونه ای معرف از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تهران صورت گرفته است میزان گرایش دختران نوجوان به رفتارهای خرده فرهنگی بررسی می شود. در این مقاله نشان داده می شود که شکاف در تمایلات ذهنی و جهت گیری های رفتاری دختران نوجوان نسبت به مولفه های خرده فرهنگی، تناقضاتی را در توجه هم زمان آنها به ارزش های سنتی و مدرن به همراه دارد. از سوی دیگر گرایش به رفتارهای خرده فرهنگی آن چنان فراگیر شده است که تمایز آن از رفتارهای مقبول رسمی دشوار گردیده و مرزبندی های این دو سطح نگاه و رفتار را در معرض تغییر و تعریف مجدد قرار می دهد.
بازنمایی خانواده ایرانی در فیلم سینمایی «یه حبه قند»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی عرصه ای را فراهم آورده اند که بیشتر مسائل زندگی عموم چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی قابلیت ظهور در آن را دارد. صنعت سینما به عنوان یکی از بسترهای بروز این عوامل زمینه ای را فراهم ساخته تا فیلم سازانی که دغدغه ی حفظ ارزش های اساسی یک جامعه چون نهاد خانواده را داشته اند اقدام به تهیه و تولید آثاری فاخر در این حیطه نمایند.
در این نوشتار پس از بررسی نظریه بازنمایی که یکی از کلیدی ترین و محوری ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است در پی آن خواهیم بود تا نحوه بازنمایی نهاد خانواده در فیلم «یه حبه قند» را با استفاده از روش تحلیل گفتمانی «پدام» استخراج نماییم. نتایج این تحلیل نشان می دهد که کارگردان با برشمردن تأثیر عناصر مثبت تجدد و سنت بر خانواده ایرانی نگاه های صرفاً انتقادی نسبت به این دو مقوله را رد می کند و در نهایت ایده آل ترین شکل خانواده را همراهی عناصر مثبت سنت و مدرن در کنار یکدیگر معرفی می کند
بازار پیام و آینده ارتباطات میان فرهنگى
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله، در ابتدا نگاهى کوتاه به سیر تحول ارتباطات میان فرهنگى در جهان قبل از فن آورى هاى نوین اطلاعاتى - ارتباطى (ICT) مى شود و با تاکید بر نقش جبر و اختیار در ارتباطات میان فرهنگى نشان داده مى شود که نظام ارتباطات میان فرهنگى تا قرن 13 میلادى به صورت چند قطبى بوده و از قرن چهاردهم، عصر سلطه «یک قطبى» آغاز و با تحولاتى چند، به دوران جهانى شدن یا به تعبیر هربرت مارشال مک لوهان، به دوران زندگى انسان در دهکده جهانى رسیده است. عصرى که اگر چه محصول یک فرآیند تاریخى است، اما در آن، اجراى پروژه هاى ارتباطى علیه فرهنگ هاى دیگر سهل تر شده است.
مقاله در ادامه، این دیدگاه را مطرح مى کند که اگر چه شکل گیرى اصطلاح «امپریالیسم فرهنگى»، محصول نظام تک قطبى با مرکزیت امریکا و به وجود آمدن اصطلاح «تهاجم فرهنگى»، حاصل تحولات عصر دهکده جهانى است، اما آن چه «تهاجم فرهنگى» نامیده مى شود، تفاوت هاى عمیقى با «تهاجم نظامى» دارد.
مقاله ضمن تبیین برخى از تفاوت هاى مذکور، کوشش مى کند که نشان دهد وضعیت حاضر، یک دوره در حال گذر است و طى چند دهه آینده، ویژگى هاى دهکده جهانى تغییر خواهد کرد و عصر جدیدى آغاز خواهد شد که نویسنده به دلیل مشابهت نسبى ویژگى هاى آن با سازو کار حاکم بر بازارهاى سنتى مشرق زمین، طى مقالات متعدد خود آن را «بازار پیام» نامیده است.
آخرین بخش مقاله اختصاص به توصیف برخى ویژگى هاى ارتباطات میان فرهنگى در بازار پیام، به ویژه تحولات سخت افزارى و نرم افزارى مربوط به زبان دارد و نگاهى به آسیب شناسى ایران در بازار مذکور خواهد نمود.
"
جهانی شدن و سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن به واسطه تغییراتی که در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پدید می آورد برای سیاست فرهنگی کشورها هم محدویت آفرین است و هم فرصت ساز. نقش عمده دولتها در سیاست گذاری فرهنگی و تمایل آنها به حفظ، گسترش و تقویت فرهنگ ملی تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته و موجب پیگیری نوعی سیاست فرهنگی مبتنی بر تنوع و با تاکید بر ویژگیهای فروملی (محلی) و فراملی شده است. از حساسیتهای ملی در سیاست فرهنگی کشورها در پاره ای موارد کاسته شده و کنترل فرهنگی به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است. تعقیب سیاست فرهنگی در قلمرو ملی در اغلب موارد توفیقی نداشته و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی حالت تجاری به خود گرفته است. در مجموع، جهانی شدن هم زمینه (محدوده و قلمرو ملی)، هم محتوا (عناصر و اصول ملی) و هم طراح و مجریِ (دولت) سیاست فرهنگی را با چالش اساسی و جدی مواجه کرده است. تحت چنین شرایطی، سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز در سالهای اخیر شاهد تغییراتی بوده است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی سیر تحول برنامه درسی آموزش علوم در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم در جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به موضوع در کشورهای پیشرو و منتخب در زمینه علوم و فناوری گردآوری و بررسی شده تا نتایج پژوهش آماده شود. مقاله حاضر تلاش می نماید، مراحل مختلف سیر تحول آموزش علوم در جهان و عناصر اساسی هر مرحله شامل هدف ها، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
نتایج به دست آمده، پنج مرحله را در سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم از نیمه دوم قرن نوزدهم تاکنون، مشخص و معرفی نموده است. در مرحله اول از سال 1850 تا 1920، آموزش علوم صرفاً به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای گذراندن امتحانات ورودی دانشگاه ها و ادامه تحصیلات بوده است. در مرحله دوم از سال 1920 تا 1957، آموزش علوم به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای انجام کارهای عملی و حل مسایل روزانه زندگی بود. در مرحله سوم از سال 1957 تا 1980، آموزش علوم به دنبال پرورش افراد از دوران کودکی و شناخت محیط و سازش خلاق با آن بوده است. در مرحله چهارم از سال 1980 تا 2000، به فرآیند پژوهش، حل مسئله و طرح و توسعه مهارتهای تفکر در آموزش علوم اهمیت بیشتری داده شد. مفهوم «سواد علمی» مطرح شد. در مرحله پنجم از سال 2001 به بعد، پرورش سواد علمی- فناورانه چند بعدی هدفی اساسی است. تقویت یادگیری مادام العمر نیز مد نظر است. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان و سایر علاقه مندان کمک نماید تا با دید وسیع تری نسبت به تدوین بهتر برنامه درسی، تغییر برنامه درسی و انتخاب مناسب تر اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی اقدام نمایند.
ویژگی های اجتماعی و اقتصادی زنان خیابانی در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"طرح مساله: نقش عوامل اجتماعی و اقتصادی در بروز انحرافات اجتماعی از طرف اغلب جامعه شناسان و محققین مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر با تکیه بر یافته های این قبیل جامعه شناسان به بررسی ویژگی های اجتماعی و اقتصادی زنان خیابانی در شهر تهران در سال 83 می پردازد. هدف از این تحقیق تعیین رابطه میان این ویژگی ها و خیابانی شدن زنان است.
روش: روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری را زنان خیابانی در تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 150 نفر است. این تحقیق علاوه بر روش آمار توصیفی، با بهره گیری از روش آمار استنباطی، به تجزیه و تحلیل دقیق رابطه میان متغیرهای مستقل با متغیر وابسته پرداخته است.
یافته ها: اولین تماس جنسی زنان خیابانی عمدتا مربوط به سن 13.5 سالگی است. بیشترین فراوانی سن شروع فعالیت جنسی در خیابان، مربوط به سن 15 سالگی است. به طور متوسط هر زن خیابانی در هر هفته 9 بار تماس جنسی برقرار می کند. 45.3 درصد از زنان خیابانی به تنهایی زندگی می کنند.
نتایج: با مطرح شدن کلیه عوامل به طور هم زمان در مدل، این نتیجه حاصل شد که رابطه میان ویژگی های اجتماعی و ویژگی های اقتصادی به عنوان متغیرهای مستقل و خیابانی شدن (به عنوان متغیر وابسته)، معنادار بود.
"
سی سال جابجایی طبقات اجتماعی در ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد رفاه،درمان،آموزش رفاه توزیع درآمد و ثروت
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات قشربندی و نابرابری اجتماعی
مقاله انگلیسی: بررسی تطبیقی ظرفیت های گردشگری سلامت در ایران و هند بابهره گیری ازمدل SWOT و فرایند سلسله مراتبی AHP (A Comparative Study of Health Tourism Potentials in Iran and India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توریسم سلامت امروزه از مهمترین شاخههای صنعت توریسم است و دارای منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی میباشد که در این فرایند مردم برای دستیابی به مراقبت های درمانی- بهداشتی و جراحی، سفرمیکنند. بهطوری که این مهم باعث گردیده سازمانهای دست اندر کار در کشورهای مستعد بیش از پیش توجه خود را به این بخش از صنعت توریسم جلب نموده و برای آن برنامهریزی کنند. کشور ایران نیز به عنوان یکی از مقاصد گردشگرپذیر توانایی این را دارد که به یک قطب گردشگری سلامت تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ظرفیتها و کارکردهای موثر بر گردشگری سلامت در ایران و هند میباشد. این مقایسه می تواند کمک زیادی به برنامهریزان جهت استفاده ی متقابل از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل گردشگری سلامت در این دو کشور بنماید. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلSWOT صورت پذیرفته و جهت وزن دهی به عوامل داخلی و خارجی از فرایند سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در هند امتیاز وزنی قوتها 6/3 با تأثیر پذیری بالا و ضعفها با 8/2 دارای تأثیر پذیری کم، همچنین امتیاز وزنی فرصتها در هند 6/3 و تهدیدات 4/3 قابل ارزیابی میباشند. در ایران نیز قوتهای گردشگری 8/3، ضعفها 5/3 با درجه تأثیر پذیری بالا و فرصتها با امتیاز 8/3 و تهدیدات نیز با امتیاز 1/4 با تأثیرپذیری بسیار زیاد ارزیابی گردید. درعین حال یافتههای این پژوهش بیانگرآن است که هند توانسته از فرصتها و قوتهای گردشگری سلامت بهره برداری مناسب نموده و ضعفهای سیستم را بی اثر نماید. برنامهریزان گردشگری سلامت در ایران نیز باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا از ضعفها و تهدیدات گردشگری سلامت بکاهند و قوتها و فرصتهای آن را با با بهرهگیری از تجربه ی هند، در کشور تقویت نمایند. درمتن اصلی مقاله با توجه به یافتههای این پژوهش، راهبردهایی رهگشا جهت گسترش گردشگری سلامت در هر دو کشور ارائه شده است.
عناصر فرهنگی پایداری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نگارنده با اشاره به مختصات فرهنگی ایران در ادوار تاریخی، همانند «ایرانیت»، «دینداری»، «شاهنشاهی»، «تنوع فرهنگی»، «تساهل فرهنگی» و «پیوستار فرهنگی»، معتقد است فرهنگ، علی رغم تجربه تغییرات ـ که ذاتی پدیده های اجتماعی است ـ از یک سری عناصر پایدار برخوردار است که از آن با تعبیر «روح ملت ها» نام می برند. مقاله حاضر در صدد پاسخ گفتن به این سوال اساسی است که فرهنگ ایرانی، علی رغم زمینه های گسست، چگونه و با چه سازوکاری توانسته است انسجام طولی و عرضی خود را حفظ کند و مشکل هویتی ایران در سده اخیر چیست و جنبش های گذشته در پی حل کدامین مسایل و مشکلات هستند؟
با مطالعه اسناد تاریخی، در پاسخ می توان این فرضیه را برگزید که ایران به دلیل «تنوع جغرافیایی» و «موقعیت جغرافیایی»، در طول تاریخ دارای تنوع بوده و بدین جهت، همواره زمینه برای گسست اجتماعی آن فراهم بوده است. از سوی دیگر، «تفرد معنوی» با دو ویژگی اعتقاد به مبدا توحیدی و آینده روشن، خواستار انسجام تاریخی است. ایرانیان برای فایق آمدن بر مشکل «انسجام اجتماعی» و «گسست»، به ایده «حکیم حکم» رهنمون شدند که در نظام شاهنشاهی تبلور یافت.
فرهنگ ایرانی با تمسک به نظام مذکور، علی رغم مواجهه با بحران های مهمی همچون بحران هلنی، بحران ترکی، و بحران عربی، کلیت خود را حفظ نموده، توانست عناصر بیگانه را بدون اینکه ماهیت ایرانی خود را از دست بدهد، جذب و هضم نماید. مهم ترین بحران ایرانی در قرن اخیر مواجهه با مدرنیته غربی است. نظام شاهنشاهی به دلیل میل به استبداد و عدم سازگاری با تغییرات محیطی، بی کفایتی خود را در پاسخ به مطالبه تاریخی ایرانیان، مبنی بر صیانت از کلیت روح ایرانی، از دست داد؛ از این روی، جنبش های اصالت خواه شکل گرفت.
جنبش های ایران را، از جمله مشروطه و انقلاب اسلامی که عموما با شعار «استقلال خواهی»، «دین مداری» و «استبداد ستیزی» در واکنش به استبداد داخلی و تهاجم فرهنگی غرب به منصه ظهور رسیدند، می توان در جهت جذب و هضم مدرنیته غربی تفسیر نمود که در صدد است اصالت ایرانی را همانند سال های متمادی سه هزار ساله صیانت نماید. نظام ولایی مبتنی بر انقلاب اسلامی در واقع پاسخی است به مطالبه تاریخی ایرانیان، مبنی بر وجود «حکیم حکم» که بتواند ضمن پاسداشت تنوع فرهنگی، از اصول دینی و هویت ملی حراست کند"
هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"شعارها نوعی قالب زبانی و نمادین برای بیان خواسته های انقلابی اند و با توجه به تولید شدنشان در جریان تحولات انقلابی و جایگاه کارکردی آنها در انگیزش و پویایی بخشیدن به انقلاب، از منابع قابل اعتنا در تحقیقات تاریخی می باشند.
این مقاله در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوی، چگونگی بازتاب هویت ملی در شعارهای انقلاب را مورد تبیین قرار دهد. انتخاب موضوع هویت ملی در انقلاب، برای این پژوهش، از این رو واجد اهمیت است که هویت ایرانیان، به هنگام انقلاب، در آستانه دگرگونی در عناصر تشکیل دهنده اش قرار گرفته است.
در این مقاله، دو جبهه خودی و دیگری، هر یک با شاخص های سرزمینی و فراسرزمینی تحلیل شده است. فراوانی ها نشان می دهد که چالش اصلی در انقلاب اسلامی بین دو عنصر خودی و دیگری سرزمینی است. دیگری فراسرزمینی به تبع تقابل با خودی سرزمینی یا خودی فراسرزمینی مورد چالش قرار گرفته و به خودی فراسرزمینی نیز در پیوند با سیاست انقلابی توجه شده است. شعارها نشان می دهد که هویت انقلابی ایرانیان در چالش با نظام بین المللی نیست. در واقع، هر چند بیگانه ستیزی و غرب ستیزی جزء جدایی ناپذیر هویت انقلابی است؛ اما پیدایش این رویکرد هویتی بیشتر برای رفع مشکلات داخلی بوده است."
عوامل و انگیزه های جامعه شناختی ورود طلاب به حوزة علمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزة علمیه یکی از مهم ترین نهادهای دینی جامعة ایرانی است که برخی افراد با قصد و انگیزة طلبه شدن وارد آن می شوند. انتخاب طبلگی یکی از مهم ترین انتخاب های جوانان با نتایج و پیامدهای دامنه داری است که، به رغم وجود دیگر امکان ها و انتخاب ها، برخی این مسیر را برای زندگی خود در پیش می گیرند، اما چه عواملی زمینه ساز اجتماعی تصمیم جوانان برای طلبه شدن را رقم می زند و آنان با کدام انگیزه ها به دنیای طلبگی روی می آورند؟ این مطالعه با روش کیفی و با استفاده از نظریة زمینه ای به جست وجوی پاسخ می پردازد. به همین منظور، با 54 نفر از طلاب شاغل به تحصیل در حوزة علمیة قم مصاحبة عمیق صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن اند که دو صورت از عوامل درونی و بیرونی در پیدایش انگیزه های افراد برای طلبه شدن مؤثرند؛ عوامل درونی به قرارگرفتن روحانیت در موضع گروه مرجع جوانان و بسترها و شبکه های معنوی ای اشاره دارد که آنان در آن زیست می کنند. عوامل بیرونی شامل زیست در شبکة روحانیت و همچنین افراد مذهبی تأثیرگذار است. در مجموع این عوامل چهار انگیزة مختلف را برای طلبه شدن در افراد پدید می آورند که شامل انگیزه های علمی، معنوی، اجتماعی، و ابزاری است تا در نهایت آنان تصمیم به طلبه شدن می گیرند. در نهایت، این یافته ها در قالب یک مدل نظری علّی/ فرایندی ارائه شده اند.
بازنمایی کلیشه های جنسیتی در رسانه: مطالعه موردی صفحه حوادث روزنامه همشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رسانه ها در کنار خانواده و آموزش و پرورش، از جمله عوامل جامعهپذیر کردن افراد یک جامعه هستند. آنچه رسانه ها به نمایش میگذارند هم برگرفته از فرهنگ جامعه است و هم تاثیرگذار بر آن. تاثیرگذاری رسانه ها، در مراحل و مواردی چشمگیر است. به عنوان مثال افرادی که ارتباطات اجتماعی محدودتری دارند، فرصت بیشتری را با رسانه هایی همچون تلویزیون سپری میکنند و آنچه در آن میبینند، علاوه بر جنبه تفریح و سرگرمی، جنبه آموزشی نیز دارد. افرادی که به طور مداوم خواننده روزنامه طرفدار خود هستند نیز چنین آموزشی دریافت می کنند. در این مقاله به بررسی صفحه حوادث روزنامه و بررسی ساخت کلیشه های جنسیتی در آن می پردازیم. در این تحقیق با استفاده از نظریه نقش جنسیتی و جامعه پذیری جنسیت، مدل تحقیقی ـ ترکیبی ارائه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد مردان بیشتر از زنان مرتکب جرم می شوند و زنان در واقع سوژه انواع جرم هستند. بارزترین کلیشه ای که در مجموع به دست آمده این است که مردان در نقش «مهاجم و متعرض» به زنان، و در مقابل زنان به صورت قربانی بازنمایی شده اند. کلیشه های موجود در نمونه بررسی شده هم توصیفی و هم تجویزی است.
"
اندازه گیری شاخص و پویش فقر در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"روش های ساده اندازه گیری فقر ـ مانند نسبت فقیران در کل جامعه و شاخص شکاف درآمدی ـ نمی توانند تحولات درونی جامعه اقتصادی را از حیث جابه جایی در گروه های درآمدی، انتقال درآمد، جمع پذیری گروه های اجتماعی در گروه بزرگتر، تقارن یا عدم تقارن، یکنواختی، رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و جز آن منعکس کنند. بنابراین این شاخص ها برای نشان دادن تحول و پویش فقر ضعیف اند.
شاخص های پیچیده تر که از شاخص سن شروع می شوند، به نحوه توزیع درآمد و رتبه بندی درآمدی را در خود منعکس می کنند و گاه به ضریب جینی می رسد. تاکنون در حدود پانزده شاخص اساسی فقر که نحوه توزیع و انتقال درآمد، خط فقر و توزیع درآمد بین گروه های فقیر و دارا را به کار می برند، شناسایی شده اند. بعضی از آن ها با تابع رفاه اجتماعی سر و کار دارند که پدیده ای است. مستقیما غیرقابل اندازه گیری. به هر حال شمار شاخص های فرعی وابسته به آن شاخص های اصلی، بیش از 70 شاخص است. انتخاب شاخص مناسب برای هر جامعه بستگی به دسترسی به آمارها، ماهیت و ترکیب جمعیتی و درآمدی آن جامعه، هدف برنامه ریزی و سیاست گذاری و بالاخره انتخاب محقق دارد. من در این مقاله محتوا و توانمندی درونی شاخص های اساسی را با توجه به نیاز اقتصاد ایران بررسی کرده ام. برای این کار اصول نه گانه ای را که برای یک شاخص مفیدند ارائه داده ام و سپس با معرفی چند شاخص سن، چند شاخص کاکدانی، شاخص های تاکایاما و دیگران و اصول ویژه آن ها به ارزیابی نظری هر یک پرداخته ام. در انتها با بررسی وضعیت فقر و توزیع در ایران شاخصی را که عبارتست از میانگین هندسی شاخص سوم کاکدانی و شاخص اول سن معرفی کرده ام. با استفاده از برآوردهای غیرپارامتریک و تجربی و استفاده از آمارهای رسمی، شاخص فقر را در ایران محاسبه کرده ام. این شاخص، بالا و نامناسب با درآمدهای اقتصادی در ایران است.
"