درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
۱۷۴۶.

جرم شناسی مزاحمت جنسی و خیابانی علیه زنان و دختران در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اماکن عمومی مزاحمت مزاحمت جنسی مزاحمت خیابانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جسمی و روانی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جنسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۲۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
یکی از اشکال خشونت جنسی که در قانون آمده عبارت است از مزاحمت بانوان و دختران که به آن مزاحمت جنسی نیز اطلاق می گردد. زنان هر روزه با تروریسم به شکل مزاحمت جنسی در خیابان – که به مزاحمت خیابانی مشهور است- مواجه هستند. شمار معدودی از زنان در برخی اماکن و بعضی اوقات از مزاحمت خیابانی نگرانی نداشته اند، اما کمتر می توان زنی را یافت که از این گونه تروریسم پرهیز نکند. پژوهش حاضر در صدد ارایه پاسخی درخور به سؤال؛ آیا صرف قانون گذاری می تواند زنان و دختران را از خشونت ها و تبعیض هایی که از نظر فرهنگی مجاز شناخته شده اند، مصون بدارد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین اماکن عمومی پرتردد، نوع وسیله نقلیه مورد استفاده و ساعت رفت و آمد با مزاحمت جنسی (خیابانی) اتفاق افتاده رابطه وجود دارد.
۱۷۴۷.

سنخ شناسی فرزندپروری خانواده (ترکیب سبک فرزند پروری پدر و مادر) و تأثیر آن بر گرایش به مواد مخدر در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده نوجوانان فرزندپروری سنخ شناسی گرایش به مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
تعداد بازدید : ۲۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۷۸
هدف: مواد مخدر و پیامدهای مصرف آن یکی از چالش های بزرگ جوامع امروزی است. از آنجا که خانواده و شیوه های فرزند پروری نتایج مهمی را در رشد روانی-اجتماعی فرزندان به بار میآورند، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سنخ شناسی فرزند پروری خانواده بر گرایش نوجوانان به مواد مخدر انجام شده است. روش: به این منظور، 375 دانش آموز از بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی عادی پسرانه شهرستان بروجن در سال تحصیلی 90-1389 به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه اصلاح شده شیوه های فرزندپروری شفر-که شیوه فرزندپروری پدر و مادر را به طور جداگانه میسنجد- و نیز پرسشنامه محقق ساختهی گرایش به مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. سپس با ترکیب شیوهی فرزندپروری پدر و مادر، سنخ فرزندپروری هر خانواده مشخص شد. به دلیل پایین نبودن فراوانی برخی سنخ های فرزندپروری، تنها 6 سنخ وارد تحلیل شده و نمرات گرایش به مواد مخدر در بین این سنخ ها به روش تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه با هم مقایسه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که داشتن پدر و مادری مقتدر بهترین نتیجه را برای فرزندان به دنبال دارد و کمترین گرایش به مواد را به دنبال داشته است و از سوی دیگر بیشترین گرایش به مواد مخدر در سنخ هایی دیده شده است که هردو والد سهل گیرند یا حداقل یک والد سهل گیر را در بر میگیرند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهندهی اهمیت بالای کنترل والدینی در گرایش نوجوانان به مواد مخدر است.
۱۷۴۹.

امتناع اندازه گیری دین داری و امکان رتبه بندی نوع دین داری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پوزیتیویسم میزان دینداری سنجش دینداری نوع دینداری رتبه بندی کیفی قشری گری دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۵۳
این مقاله پژوهش های پیمایشی در حوزة دین را نقد و بررسی کرده است. البته تأکید اصلی مقاله بر نقد پیمایش های اندازه گیری دین داری است و نه لزوماً هرگونه پیمایش مربوط به دین. نقطة عزیمت مقاله بحث از هماهنگی و هم خوانی ناخواسته اما آسیب زای دو گرایش فکری در دو گروه متفاوت است: گرایش قشری گری دینی حاکم بر ذهن دولت مردان، سیاستمداران و مدیران جامعه ازیک سو و گرایش پوزیتیویستی حاکم بر ذهن دانشگاهیان و پژوهشگران ازسوی دیگر. آن قشری گری دینی و این تنگ نظری پوزیتیویستی کاملاً با هم سازگارند. هردو دین را امری بیرونی و عینی در نظر می گیرند و هریک به نحوی کمیت نگرند. هردو نگاهی قسری (مکانیکی) دارند و هردو می کوشند واقعیت دینی را هرچه بیشتر به اجزا تجزیه کنند. در ادامه، نویسنده پس از بیان مبادی روش شناختی این گونه تحقیقات بر نقادی پژوهش های پیمایشی دین در غرب و ایران تأکید می کند و می کوشد از طریق نقد یک مدل غربیِ سنجش میزان دین داری (مدل گلاک و استارک) و یک مدل ایرانی (مدل شجاعی زند) به مشکلات بنیادی پژوهش پیمایشی دین نقبی بزند. به دنبال چنین کوششی است که نویسنده امکان سنجش میزان دین داری را به دو دلیل منتفی می داند: نخست آنکه دین داری امری هم بیرونی و عینی و هم درونی و کیفی است و تبلور بیرونی دقیقاً تعین یافته ای ندارد. از این رو، هیچ یک از حالات افراد را نمی توان معیار ثابت سنجش دین داری تلقی کرد، زیرا خود این یا آن حالت آدمی نیست که بایست مورد توجه قرار گیرد بلکه معنای نهفته در حالت آدمی اهمیت دارد. دلیل دوم نیز این است که به هیچ وجه نمی توان میزان اهمیت هریک از مؤلفه های دین داری را در ترکیب کلی دین داری مشخص کرد و چون دین داری های بسیار متنوعی وجود دارد که وزن مولّفه های مختلفشان به نسبت متغیر است، هرگونه امکان مقایسه میان آن ها منتفی می گردد. به عبارت دیگر، دین داری های مختلف ناهمگن و ناهم سنخ اند و لذا سنجش و مقایسة امور ناهم سنخ ممکن نیست (سطح مقیاس اسمی). به جای سنجش میزان دین داری باید به رتبه بندی نوع دین داری (رسیدن به سطح مقیاس ترتیبی) پرداخت زیرا تنها می توان میزان دین داری افرادی را با هم مقایسه کرد که دین داری شان از یک سنخ باشد. روش مناسب این سنجش نیز روش کیفی است. بدین ترتیب، سنجش میزان دین داری در واقع جای خود را به رتبه بندی کیفی انواع دین داری می دهد.
۱۷۵۱.

پژوهشی در سنجش عوامل تاثیر گذار بر دیدگاه استفاده کنندگان از فضاهای فراغتی در شهر تهران

کلید واژه ها: دسترسی فراغت فضای فراغتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی اوقات فراغت
تعداد بازدید : ۲۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
دیدگاه های استفاده کنندگان درباره فضای فراغتی، در زمره مهم ترین معیارهای نیاز سنجی و مکان یابی این فضاها است. برنامه ریزی برای این نیاز شهروندان در شهر تهران تنها با بررسی امکانات و محدودیت ها میسر نیست و نظر شهروندان – که برنامه ریزی برای آنها صورت می گیرد – نقشی اساسی در آن ایفا می کند. شرایط متفاوت مردم و گروه های اجتماعی ساکن در شهر خواسته های متفاوتی را به وجود می آورد که باید در هر برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد. شناخت دیدگاه ها، ویژگی ها و نیازهای شهروندان می تواند در برنامه ریزی فضاهای فراغتی و تفریحی به برنامه ریزان شهری کمک کند. به نظر می رسد در برنامه ریزی برای ایجاد فضای گذران اوقات فراغت در شهر تهران، به عوامل مؤثر بر دیدگاه ها و نگرش های شهروندان در این باره توجه نمی شود. این عدم توجه را می توان بعد پنهان و یاحلقه مفقوده برنامه ریزی، طراحی و اجرای فضای فراغتی نامید که یا کاملا به فراموشی سپرده می شود و یا به شکلی صوری به آن پرداخته می شود. در مقاله پیوست، دیدگاه های گروهی از شهروندان تهرانی درباره نوع، توزیع، تنوع، نحوه دسترسی و مشکلات استفاده از فضای فراغتی در مناطق نمونه شهر ارزیابی شده است. شایان ذکر است که الگوها و مدل های پیچیده فراوانی برای ارزیابی دیدگاه های شهروندان وجود دارد که پرداختن به آنها هدف این پژوهش نبوده است. مدل ورودی این بررسی مدل رابرتز است. با استفاده از این مدل، در این ارزیابی تاثیر سن، تحصیلات، جنس، میانگین اوقات فراغت و کیفیت خدمات ارائه شده در فضاهای فراغتی در میزان نیاز به این فضاها سنجیده و تلاش شده است نقش «تمایل شهروندان به برقراری ارتباطات اجتماعی » از طریق حضور در این فضاها را در« میزان نیاز به این فضاها» ارزیابی نماید. در پایان نیز مدل جدیدی بر اساس یافته های پژوهش ازائه شده است. پژوهش از نوع پیمایشی است که در سه منطقه شهر تهران انجام شده و در آن از روش ها و پارامترهای متداول ریاضی استفاده برای سنجش عوامل تاثیر گذار بر دیدگاه های شهر وندان در باره فضاهای فراغتی استفاده شده است. همچنین، از پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری دیدگاه های شهروندان بهره گرفته شده است. نتایج و یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که فضاهای فراغتی مناطق نمونه در سطح نسبتا قابل قبولی قرار ندارند و شهروندان تهرانی، صرف نظر از پایگاه اقتصادی و اجتماعی، برای بهره برداری از امکانات موجود فراغتی شهر با مشکلاتی (از قبیل دشواری دسترسی، گرانی و ...)مواجه هستند. بر این اساس، به نظر می رسد مسؤولان شهری باید برای ارتقا، توزیع مناسب و ایجاد فضاهای جدید اقدامات مؤثری را در برنامه کار خود قرار دهند.
۱۷۵۲.

مشکلات اجتماعی/ مردسالاری و بهداشت باروری زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلید واژه ها: فمینیسم مردسالاری پژوهش کیفی بهداشت باروری گفت و شنود متمرکز گروهی متغیرهای اجتماعی - فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
تعداد بازدید : ۲۳۷۰
"در این مقاله کوشش شده است تا به بحث در باب مردسالاری و بهداشت باروری پرداخته شود. در این خصوص نخست ضمن معرفی کارپایه یا چارچوب مفهومی بحث، دو مفهوم بهداشت باروری و مردسالاری مطرح و سپس چارچوب های نظری فمینیسم مرور شده اند. در این رابطه از دیدگاه فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم رادیکال، فمینیسم سوسیالیستی، فمینیسم لیبرال و فمینیسم سیاه پوستان یاد شده و به نحوی گذرا تحولات جنبش رهایی زنان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آن گاه پژوهش انجام شده در 5 روستای 5 استان کشور مورد بحث قرار گرفته است و ضمن معرفی، فن گفت و شنود متمرکز گروهی و ویژگی های آن به نحوه انتخاب 171 زن و 123 مرد در گروه های سنی مختلف اشاره شده است. تصریح و تأکید شده که یافته های تحقیق فقط در خصوص شرکت کنندگان در تحقیق موضوعیت داشته و حتی به روستاهای محل تحقیق نیز تعمیم پذیر نیست. در پایان مهم ترین یافته های تحقیق مرور شده تا نشان داده شود که مرد سالاری چگونه و با چه شرایطی بر بهداشت باروری زنان اثر می گذارد. در خلال معرفی تحقیق بر این نکته تاکید روا گردیده است که زندگی اجتماعی دارای پیچیدگی های خاص خود است. از این رو پذیرش رابطه ساده بین متغیرها که معمولا مورد پذیرش عموم است، همواره از طرف متغیرهای دیگر مشروط و یا از شدت آن رابطه کاسته می شود. از این روی به هنگام نتیجه گیری از تحقیقات باید احتیاط لازم به عمل آید و از ساده کردن دنیای پیچیده زندگی اجتماعی جدا پرهیز شود. پژوهش انجام شده به روشنی مشخص می کند که شرایط بهداشتی، از جمله بهداشت باروری زنان حتی در روستاهای دور افتاده بهبود یافته است. البته هنوز راه درازی باقی است. "
۱۷۵۳.

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی

کلید واژه ها: خانواده سازگاری زناشویی مهارت های زندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت بهداشت جسمی و جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۳۷۰ تعداد دانلود : ۸۴۳
این مقاله باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی برافزایش سازگاری زناشویی انجام شده است. همچنین به بررسی اقدامات مشاوره ای در زمینه آموزش های مهارت های زندگی در بهبود روابط میان زوجین و افزایش سازگاری آنان در زمینه زندگی مشترک پرداخته است. روش:پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت آن شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که افراد گروه آزمایش شرکت کننده در این طرح تحت آموزش مهارت های زندگی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل برگه مشخصات جمعیت شناختی زوجین و پرسشنامه سازگاری زناشویی (لاک – والاس) بود که در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی استان قم در سال 1392 می باشد که با مشکلات سازگاری با یکدیگر و اختلافات خانوادگی به مرکز مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون در گروه های وابسته و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده و باعث احساس مثبت در زندگی مشترک شود. آموزه های مهارت های زندگی بر مفاهیم نوع دوستانه ای همچون مهارت همدلی، ارتباط موثّر و شیوه درک متقابل تأکید می ورزند. در واقع اهداف آموزشی زندگی در زمینه کاهش تأثیر متغیر مدت ازدواج و تفاوت سنی زوجین و در نهایت افزایش اثربخشی آموزش مهارت های مذکور در سازگاری زوجین می باشد.
۱۷۵۶.

بررسی تحولی رابطه پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن پسران نوجوان ( 14 ، 16 و 18 ساله ) به والدین و همسالان

کلید واژه ها: نوجوان دلبستگی اعتماد ارتباط بیگانگی پایگاه های هویت چهره دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۱۵
پژوهش حاضر به بررسی رابطه تحولی پایگاه های هویتی با میزان دلبستگی ایمن نوجـوانان پسر سنین 14، 16 و 18 ساله شهرسـتان کامیاران به چهره های دلبستگی (پدر، مـادر و همسالان) می پردازد. به این منظور از میان دانش-آموزان پایه های سوم راهنمایی، دوم دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی به صورت تصادفی چندمرحله ای 312 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه پایگاه هویتی مـن (EOM-EIS2) و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسـالان (IPPA) است. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که تعامل سن و پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در ارتباط می باشد. در مجموع بیشترین و کمترین دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در این تحقیق به ترتیب متعلق به پایگاه های پیش رس و سردرگم بود؛ نتایج نشان داد که در پایگاه هویت پیش رس، دلبستـگی ایمن به والـدین در سن 18 سـال کاهش پیدا می کند؛ در حالی که در پایگاه های هویتی مطلوب (در حال هویت یابی و موفق) حداقل ثابت می ماند. به طور کلی گروه هویت پیش رس با افزایش سن از غیرواقعی بودن هویت خود بیشتر آگاه شده و این موضوع زمینه کاهش دلبستگی ایمن آن ها را به والدین فراهم می سازد، در حالی که در رابطه با گروه هویت مطلوب چنین مطلبی صدق نمی کند. گروه سردرگم نیز الگویی نامنظم از دلبستگی ایمن به والدین در سنین مورد مطالعه را نشان می دهد. میزان دلبستگی ایمن به همسالان نیز در پایگاه های هویت پیش رس و مطلوب در سن 18 سال به بیشترین حـد خود می رسد. این موضوع اهمیت نقش همسالان را در سنین بالاتر نوجوانی و به خصوص در زمینه هویت یابی نشان می دهد. به نظر می رسد اکتساب هویت چه از نوع مطلوب و چه پیش رس، شرایط برقراری روابط دلبستگی ایمن به همسالان را مهیا می سازد.
۱۷۵۷.

«چپ اسلامی» و «توسعه لیبرالی» در ایران (مورد مطالعه: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعدیل اقتصادی جامعة مدنی توسعة سیاسی چپ خط امام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۲۳۶۷ تعداد دانلود : ۱۷۹۵
هدف این پژوهش تأملی جامعه شناختی در رویکرد جناح «چپ سنتی» به «توسعه» در سال های پس از جنگ (1376- 1384) است. توسعه در این پژوهش به تغییر اجتماعی سازمان یافته تعبیر شده است. در این پژوهش، در قالب مطالعه ای موردی بر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی- به عنوان یکی از مهم ترین و منسجم ترین و «ایدئولوژیک ترین» تشکل های این جناح- تمرکز شده است. سپس نقد آنان بر سیاست تعدیل اقتصادی و واکنش آنان به نسخه ای از همین سیاست و مشارکت آن ها در «پروژة توسعة سیاسی» در عصر اصلاحات در چارچوب تغییر مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک پی گرفته شده است. این تشکل پیش از دوم خرداد منتقد جدی سیاست تعدیل اقتصادی بود و آن را «پروستاریکای نظام جمهوری» اسلامی می شمرد. قرارگرفتن در جایگاه اپوزیسیون قانونی، فروپاشی شوروی و «بحران» در ایدئولوژی چپ، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و برآمدن ارزش ها و خواست ها و نیروهای اجتماعی جدید در کشور و مواجهه با بحث های تازة فکری، سازمان را در مدار تحول قرار داده است، اما آنچه معنا و مسیر و نمای بیرونی این تغییر را تعیین می کند، رخدادی پیشامدی و حادث است: دوم خرداد. پس از دوم خرداد سازمان هویتی اصلاح طلبانه می یابد و بازسازی نظم سیاسی را در صدر اهداف خود می نشاند، اما به عنوان عضوی مهم از ائتلاف اصلاح طلبی و با منطق اولویت دادن به بازسازی نظم سیاسی، لاجرم از بخشی از اهداف خویش، به طور عمده در حیطة اقتصاد، پس می نشیند و بر این انگاره تکیه می کند که هر تحولی از مسیر توسعة سیاسی و اصلاح ساخت قدرت می گذرد. این رویکرد پیامدهای متنوعی چه در عرصة نظر و چه در حیطة پرکتیس های سیاسی و اجتماعی دارد. در پژوهش حاضر، سویه های مختلف این رویکرد و ناسازه های مضمر در آن نشان داده می شود.
۱۷۶۰.

جوانان، سرمایه اجتماعی و رفتارهای داوطلبانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جامعه مدنی سرمایه اجتماعی داوطلبی دیگر خواهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
تعداد بازدید : ۲۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
" طرح مساله: این مقاله مطابق مدل استون (Stone) مبتنی بر تفکیک ابعاد ساختاری و هنجاری در سنجش سرمایه اجتماعی، نشان می دهد چه ابعادی از سرمایه اجتماعی و در چه زمینه هایی می تواند مقوم گرایش ها و رفتارهای داوطلبانه جوانان باشد. روش: استراتژی روش شناختی پژوهش مبتنی است بر استفاده از طرح ترکیبی از دو روش، علی- مقایسه ای برای بررسی متغیر داوطلبی در سطح رفتاری و روش پیمایش مقطع- عرضی برای شناخت و بررسی گرایش های داوطلبانه افراد و تاثیرگذاری عوامل زمینه ای موثر در هر دو سطح. یافته ها: جنبه های هنجاری سرمایه اجتماعی (اعتماد و بده بستان) با کلیه گرایش های داوطلبانه رابطه مستقیم دارد. در سطح رفتاری، نمونه ای 86 نفری از داوطلبان کمک به زلزله زدگان شهر بم (پنجم دی ماه 1382)، از سطح بالاتر سرمایه اجتماعی نسبت به نمونه هم حجم از دانشجویان غیر داوطلب برخوردار بودند. مقایسه بین دو سطح رفتار و گرایش نشان می دهد داوطلبان کسانی هستند که گرایش های اعتراضی- رادیکال بالاتری داشته و از اعتماد کمتری به نهادهای حکومتی برخوردارند. نتایج: یافته های این پژوهش بیشتر منطبق با استدلال به کار رفته در آثار ادواردز و فولی (1997) است که در آن از دموکراسی به عنوان «نهادینه سازی بی اعتمادی» تعبیر می شود. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان