فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۷۲۱.

پهنه بندی سیلاب با استفاده از تحلیل فازی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی سیلاب شهر ساری مدل فازی سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۲۹۲
هر ساله شاهد هستیم که بلایای طبیعی خسارات عمده مالی و جانی به جوامع انسانی وارد می سازد و متأسفانه کشور ما هم هر چند صباحی طعم تلخ این واقع را می چشد. سیل، زلزله، خشکسالی، سرمازدگی، طوفان و ... خسارات جانی و مالی فراوانی به کشور وارد می آورد و این تببین تمهیداتی جهت کاهش خسارات ناشی از این بلایا را می طلبد. قطعا قدم اول شناخت و درک این پدیده ها می باشد. توسعه روند شهرنشینی و تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک، تغییرات آب و هوایی جهانی اهمیت پرداختن به موضوع سیلاب شهری را بیش از پیش مورد موردتوجه قرار داده است. این تحقیق به منظور پهنه بندی خطر سیل در شهر ساری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره صورت گرفت. با استفاده از نه معیار، فاصله از رودخانه، ضریب رواناب، ضریب CN، تراکم جمعیت، تراکم مسکونی، شیب، کاربری اراضی، قدمت ابنیه و فضای باز توسعه یافت. با تهیه لایه های موردنیاز، به تعیین وزن هر لایه براساس میزان اهمیت آن ها در بروز سیلاب اقدام گردید. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو توسط نرم افزار Expert Choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هرلایه تعیین شد. در نهایت، با اعمال این ضرایب از طریق نرم افزار ArcGIS نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر ساری تهیه شد. نتایج نشان می دهد که خطر سیل در مرکز و جنوب شهر از بیشترین مقدار برخوردار بوده است. نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که 12/24 درصد از محدوده نقشه در پهنه بندی خطر خیلی زیاد و 05/37 درصد در پهنه بندی خطر خیلی کم قرار گرفته اند. جهت کاهش خطر به مقاوم سازی ساختمان های اطراف رودخانه برای کاهش خسارات ناشی از سیل می باشد.
۷۲۲.

ارزیابی تاب آوری محیط شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زمین لرزه با استفاده از منطق فازی و GIS (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۴۱۵
تاب آوری شهری مفهومی نسبتاً جدید و پیچیده بوده که دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی است و می تواند برای هر اجتماع و هر نوع بی نظمی اعم از طبیعی، انسان ساخت یا ترکیبی از آن دو مورداستفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر به بررسی میزان تاب آوری شهر ارومیه در برابر خطر زمین لرزه با بهره گیری از روش فازی و GIS پرداخته شده است و بدین منظور تعداد 10 معیار شامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمان ها، تعداد طبقات ساختمان ها، کاربری زمین، دسترسی به فضاهای باز، دسترسی به مراکز درمانی، دسترسی به مراکز امدادرسانی، فاصله از معابر، فاصله از خطوط فشارقوی برق و فاصله از گسل به عنوان معیارهای مورد مطالعه تعیین شده اند. نتایج تحقیق نشان از این موضوع دارد که 38 درصد از مساحت شهر دارای تاب آوری متوسط تا پائین بوده و در منطقه خطر قرار دارند و همچنین منطقه 1 شهری با 70 درصد مساحت دارای بیشترین تاب آوری و منطقه 4 با 35 درصد مساحت دارای کم ترین میزان تاب آوری در برابر زمین لرزه است.
۷۲۳.

آشکارسازی شرایط همدید مؤثر بر خشک سالی و ترسالی های شدید و فراگیر در نیمه شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۹۳
خشک سالی یکی از مخاطرات طبیعی است که در بیشتر نقاط جهان اتفاق می افتد، ولی نمود آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. هدف از این پژوهش شناسایی خشک سالی- ترسالی های شدید و فراگیر در نیمه شرقی ایران و ارتباط آن با وضعیت همدید وردسپهر است. بدین منظور با استفاده از داده های ماهانه و سالانه بارش طی دوره (2014- 1985) خشک سالی و ترسالی های شدید و فراگیر نیمه شرقی ایران با شاخص ناهنجاری بارندگی سالانه (RAI) تعیین گردید. سپس جهت آشکارسازی ارتباط خشک سالی و ترسالی های رخداده با شرایط همدید، داده های سطوح فوقانی وردسپهر از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده آمریکا استخراج شدند. بررسی تغییرات سری زمانی شاخص ناهنجاری بارندگی سالانه (RAI) در منطقه پژوهش نشان داد که دوره آماری موردبررسی می تواند به دو دوره تقسیم شود: یک دوره مرطوب (1985 تا 1999) و یک دوره خشک (2000 تا 2014). بررسی نقشه های فشار تراز دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال در فصل زمستان سال های خشک منتخب نشان داد که اندرکنش بین سامانه پرفشار سیبری در سطح زمین و پرارتفاع جنب حاره ای عربستان در سطوح میانی وردسپهر بر روی منطقه پژوهش نقش بسزایی در انحراف بادهای غربی به سمت عرض های بالاتر و ایجاد شرایطی پایدار و خشک دارد. در مقابل در ماه های مرطوب سال های منتخب ترسالی، با شرق سو شدن پرارتفاع از شبه جزیره عربستان به سمت دریای عرب، اجازه نفوذ سامانه های کم فشار سودانی و مدیترانه ای در سطح زمین و ناوه عمیق مناطق شمالی اروپا و کشور روسیه با راستایی شمال به جنوب در سطوح میانی وردسپهر را به سمت منطقه شرق و جنوب شرق کشور پیدا می کنند. سمت جریان باد در سطوح نزدیک به زمین در طی سال های خشک به دلیل نفوذ سامانه پرفشار سیبری شمالی بوده و با قرارگیری جریان واچرخندی بر روی شبه جزیره عربستان مانع از ایفای نقش دریاهای جنوبی و غربی در فرارفت رطوبت می شود. اما در سال های مرطوب منتخب با عقب نشینی پرفشار قدرتمند سیبری و نفوذ سامانه های کم فشار و ناوه عرض های بالا، سمت باد در سطح زمین و میانی وردسپهر جنوبی و غربی شده و دریاهای مجاور ایران به ویژه جنوبی همچون دریای عرب و سرخ نقش تأمین رطوبت را در زمان رخداد ناپایداری و ترسالی های فراگیر منطقه پژوهش بر عهده دارند.
۷۲۴.

بررسی و پیش بینی روند تغییرات پارامترهای اقلیمی بر دبی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز گدارخوش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: من کندال دبی معیار BIC خودهمبستگی سری زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۳۲
پیش بینی جریان رودخانه ها یکی از مهم ترین مسائل در برنامه ریزی و مدیریت بهینه آن ها در جهت تولید انرژی برق آبی و تخصیص آب به منابع مصرف، محسوب می شود. جریان رودخانه به عنوان یکی از متغیرهای اقلیمی است که بر منابع آب یک منطقه به طور جدی اثرگذار است. در این مطالعه به منظور دست یابی به مدلی جهت پیش بینی و مدیریت صحیح منابع آب سطحی در مناطق خشک و نیمه خشک، ابتدا روند تغییرات پارامتری اقلیمی دما، بارش و سپس روند تغییر پارامتر هیدرولوژیکی (دبی) براساس آزمون من-کندال بررسی گردید و سپس دبی جریان ماهانه رودخانه گدارخوش در دوره آماری ۱۳۹۱-1370 با استفاده از سری زمانی خطی آریمای فصلی مدل سازی و پیش بینی گردید. برای بررسی ایستایی مدل از آزمون خودهمبستگی(ADF) و خودهمبستگی جزئی(PACF) استفاده شد. نتایج آزمون من کندال نشان دهنده رونددار بودن پارامترهای دما، بارش و دبی در ایستگاه های موردمطالعه در سطح اطمینان 99 درصد می باشد، که به صورت افزایشی در دما و کاهشی در دبی و بارش در تمام ایستگاه ها مشاهده گردید. نتایج آزمون سری زمانی هم چنین نشان دهنده نایستایی سری جریان رودخانه بود که با آزمون تفاضل درجه یک، داده ها ایستا شدند. سپس مدل های مختلف به سری های ایستا شده برازش داده شد و درنهایت مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA به عنوان مدلی مناسب جهت پیش بینی دبی انتخاب گردید و دبی به مدت 4 سال از 1395-1392 پیش بینی شد. نتایج پیش بینی براساس مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA در رودخانه گدارخوش حاکی از افزایش دبی در آخر دوره (سال 1394) بود که براساس آمار بارش سازمان هواشناسی در سال آبی 1395-1394، مدل برازش یافته پیش بینی دبی را به خوبی انجام داده است. بنابراین به کارگیری مدل های سری زمانی می تواند در مدیریت منابع آبی از طریق پیش بینی و تعیین روند تغییرات پارامترهای اقلیمی در آینده مفید باشد.
۷۲۵.

بررسی تأثیرات دیاپیریسم نمکی شرق شهرستان شاهرود، در خط آهن شاهرود- مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۲۳
دیاپیریسم نمکی فرآیندی است که در طی آن یک لایه از کانی های تبخیری به درون لایه های فوقانی نفوذ نموده سبب شکل گیری ناهمواری های ویژه ای می شود. این ناهمواری ها به دلیل وجود منابع نفتی، استقرار سکونت گاه های انسانی و عبور راه های ارتباطی اهمیت زیادی دارند. منطقه موردمطالعه که در شرق شهرستان شاهرود قرار دارد، یکی از مناطقی است که تحت تأثیر دیاپیریسم نمکی، ناهمواری های ویژه ای چون گنبدهای نمکی، درز و شکستگی، چین های ثانویه، کارست های نمکی، دره ها، پلیگون ها، یخچال ها، چشمه ها، اشکال گل کلمی و مخروط های نمکی در آن شکل گرفته است. دیاپیریسم نمکی از طریق تأثیرگذاری در شبکه حمل ونقل و به خصوص شبکه ریلی می تواند سبب مشکلات و حوادث جبران ناپذیر گردد. در این مقاله با استفاده از روش های میدانی و داده های سنجش ازدور تأثیر دیاپیریسم نمکی روی خط آهن شاهرود – مشهد حدفاصل ایستگاه شاهرود- بکران مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد خط آهن مشهد – شاهرود در محدوده شاهرود به بکران در معرض شدید مخاطرات ناشی از دیاپیریسم نمکی ازجمله ریزش سینک هول های نمکی، یخچال های نمکی، رودخانه های نمکی و پونورهای نمکی قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مطالعات کمی که به روش INH انجام شد، فروچاله ها و چاه های نمکی از گروه کارست های نمکی به ترتیب با ضرایب 37/1 و 50/1 دارای تأثیرات شدید، پونور ها و رودخانه های نمکی به ترتیب با 62/1 و 75/1 در ردیف خطرات با تأثیرگذاری زیاد، یخچال ها، پولیگون ها، گنبدهای نمکی و اشکال تبخیری هر یک با 2، طاقدیس جیلان و مخروط های نمکی با 42/2 دره ها و چشمه های نمکی با 14/2 دارای تأثیرگذاری متوسط و کلوت های نمکی با 57/2 کمترین تأثیرات را روی راه آهن شاهرود- مشهد دارند.
۷۲۶.

بررسی بی هنجاری های میانگین دمای کمینه و بیشینه ایران در دوره گرم سال به منظور شناسایی دوره گرم و سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۲۹۷
دما از مهم ترین فرا سنج های جوی است که ارزیابی تغییرات آن در مناطق مختلف، می تواند در آشکارسازی رخدادهای فرین اقلیمی و مدیریت ریسک بسیار مؤثر باشد. بنابراین هدف از این مقاله بررسی و تعیین بی هنجاری های دما در دوره گرم سال (اپریل-سپتامبر) در دو دوره 30 ساله 1980-1951، 2010-1981 و دو دوره ده ساله 1960-1951،2010-2001 و دوره 60 ساله 2010-1951 است. داده های روزانه 26 ایستگاه همدیدی با پایه آماری مشترک (2010-1951) از سازمان هواشناسی تهیه و پس از بررسی کیفی، آماره های موردنیاز برای بهار و تابستان در بازه های زمانی فوق تهیه شد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های میانگین دمای کمینه و بیشینه، الگوی ضریب تغییرات و برآورد احتمال 20% حد بالا و پایین آن ها تهیه و تفسیر شد. تأثیرگذاری الگوی فضایی_زمانی میانگین دمای بیشینه 30 ساله و 10 ساله دوم بر الگوی متناظر آن در بازه 60 ساله بیشتر بوده است؛ بنابراین در فرا سنج موردنظر و ضریب تغییرات مربوط به آن در دوره 30 ساله و 10 ساله دوم، نسبت به دوره های 30 ساله و 10 ساله اول، تغییر نسبی ایجادشده است. میانگین دمای بیشینه و کمینه اغلب ایستگاه ها در بازه (2010-1981) و (2010-2001) افزایش داشته است. نیمه غربی بیشترین کاهش میانگین دمای کمینه و بیشینه را تجربه کرده است که با نتایج تفاضل میانگین دمای کمینه و بیشینه دوره (1960-1951 و 2010-2001) تطابق دارد. افزایش میانگین دمای کمینه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت سریع تر است که سبب کاهش دامنه تغییرات شبانه روزی دما می شود. احتمال 20% بالا (پایین) میانگین دمای بیشینه (کمینه)، نشانه تواتر و گسترش دوره گرم و سرد بیشتر در بازه (2010-1981) است. آزمون من-کندال نشان می دهد که میانگین دمای کمینه 21 ایستگاه در بهار و 22 ایستگاه در تابستان دارای روند معنی دار بوده است. به غیراز انزلی در تابستان، بقیه در هر دو فصل بهار و تابستان، روند افزایشی داشتند که می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق گسترش فصل رشد آفات و عوامل بیماری زا، وقوع خشک سالی های بهار و تابستان و فرسایش خاک حیات انسان و سایر جانداران را تهدید کند.
۷۲۷.

بررسی تاثیر تغییرات پوشش و کاربری زمین در قابلیت فرسایش خاک – مطالعه موردی حوضه قره سو گرگانرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل RUSLE فرسایش خاک قره سو سنجش از دور پوشش زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۵۳۹
فرسایش خاک یکی از ریسک های اصلی تهدیدکننده منابع آب و خاک در ایران است که رابطه ای قوی با نوع پوشش و کاربری زمین دارد. در این پژوهش بوسیله مدل RUSLE با بهره گیری از تصاویر سنجنده های TM ، ETM و OLI ماهواره لندست در یک بازه 30 ساله برای سه سال 1985 ، 2000و 2015 تاثیر تغییرات پوشش زمین بر پتانسیل فرسایش خاک در حوضه آبخیز قره سو مورد بررسی قرار گرفت . نتایج تغییرات پوشش زمین نشان دهنده کاهش پوشش های جنگل متراکم، جنگل با تراکم کم و باغ و مرتع در برابر افزایش سطوح کشاورزی، زمین های بدون پوشش و سکونتگاه های انسانی در طی بازه سی ساله است. همچنین نتایج مدل RUSLE سیر افزایشی پتانسیل فرسایش خاک درحوضه آبخیز قره سو را نشان می دهد، هرچند که در نواحی جلگه ای با کاربری کشاورزی روندی معکوس با روند کلی در نتیجه اصلاح و تغییر الگوی کشت و رشد کشاورزی آبی دیده می شود. میانگین پتانسیل فرسایش خاک برآورد شده درحوضه قره سو برای 1985 ، 2000و 2015 به ترتیب 102.02، 103.11و 103.76 تن در هکتار در سال است. همچنین در کلاس های بیش از 100 (تن در سال در هکتار) یا طبقات با پتانسیل خیلی زیاد و بحرانی این مقدار از 43.8 درصد به 45.5 درصد از مساحت حوضه در سال 2015 افزایش یافته است. این روند افزایشی در سطح زیر حوضه ها نیز مورد آزمون قرار گرفت و در اکثر آنها پتانسیل فرسایش خاک بر اساس روند تغییرات کاربری زمین رو به افزایش است.
۷۲۸.

تحلیل تغییرات مکانی-زمانی لندفرم ها و کاربری اراضی در بیابان زایی دشت یزد-اردکان با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۲۴
بررسی و تحلیل اطلاعات مکانی و زمانی لندفرم ها و کاربری اراضی با استفاده از داده های چند زمانه از جمله مباحثی است که در مطالعات بیابان زایی و تحلیل روند تغییرات آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با استفاده از تکنولوژی سنجش ازدور، به شناسایی و تحلیل تغییرات لندفرم های ژئومورفولوژی و کاربری اراضی در بخشی از دشت یزد-اردکان پرداخته است. بدین منظور از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره Landsat مربوط به سال های 1987 و 2016، در بازه زمانی 30 ساله استفاده شد. ابتدا تصحیحات لازم بر روی تصاویر انجام گردید و سپس بر اساس نقشه های توپوگرافی، ژئومورفولوژی و تصاویر گوگل ارث، لندفرم های ژئومورفولوژی و طبقات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه تعریف و نمونه های آموزشی انتخاب گردید. سپس تصاویر با الگوریتم حداکثر احتمال طبقه بندی و نقشه لندفرم ها و کاربری اراضی تهیه شد. دقت تصاویر طبقه بندی نیز با ضریب کاپا و دقت کلی محاسبه شد. درنهایت به منظور شناخت وضعیت تغییرات لندفرم ها از روش آشکارسازی تغییرات "پس از طبقه بندی" استفاده شد. نتایج نشان داد که لندفرم های موجود بروی دشت سر پوشیده به جز تپه های ماسه ای مواج دارای روند نزولی تا سال 2016 بودند و این در حالی است که مناطق شهری و اراضی زراعی و باغات و جنگل های دست کاشت که بروی دشت سر پوشیده بودند، طبق تغییرات کاربری اراضی دارای روند صعودی بوده اند؛ و به طورکلی این نتایج نمایانگر آن است که در محدوده مورد مطالعه در طی 30 سال، نه تنها بر وسعت اراضی بیابانی افزوده نشده است، بلکه از محدوده اراضی بیابانی کاسته شده و بر دیگر کاربری ها افزوده شده است. همچنین در شرق و غرب منطقه مرز لندفرم ها تغییر کرده است.
۷۲۹.

ارزیابی و اولویت بندی اثر آلودگی های محیط زیست در مراکز جمعیتی(مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران های محیطی زیستی تحلیل سلسله مراتبی اصلاح شده کلان شهر اصفهان مدل ویلیام-فاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۰۷
بروزبحران های زیست محیطی همواره از دغدغه های جهانی بوده است. این نگرانی زمانی دوچندان می شود که این نوع بحران ها مراکز جمعیتی بزرگ نظیر کلانشهرها را تحت تاثیر قرار دهند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و اولویت بندی پیامد بحران آلودگی خاک، آب و هوا اعم از ریزگردها و آلاینده های شیمیایی و همچنین آلودگی های صوتی، نوری و بصری بر کلانشهر اصفهان است. لذا با استفاده از اطلاعات مربوط به سال های 95-96 و با کاربرد مدلهای فرآیند سلسله مراتبی و ویلیام- فاین به بررسی اثر آلودگی های زیست محیطی بر کلان شهری اصفهان پرداخته شده است. نتایج پژوهش مشخص می کند که بحران های زیست محیطی، ریزگرد، آلودگی هوا، آلودگی بصری، آلودگی آب غیرشرب، آلودگی خاک، آلودگی صوتی و آلودگی نوری به ترتیب با وزن 282/0، 258/0، 135/0، 105/0، 084/0، 073/0 و 063/0 بیشترین تاثیر را بر محیط زیست کلان شهر اصفهان دارند. نتایج استفاده از روش ساده فرایند سلسله مراتبی نشان داد که آلودگی نوری، آلودگی بصری و آلودگی خاک به ترتیب دارای اولویت 1 تا 3 هستند که ضمن تفاوت با روش ترکیبی مورد استفاده در این تحقیق، از نظر کارشناسی نتیجه غیرقابل اعتمادی است.
۷۳۰.

تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فراوانی ناپایداری رودباد بارش های حدی همگرایی واگرایی حوضه آبریز ارمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۴۲
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شده است. در این راستا، از پایگاه داده بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک چهارمحال و بختیاری استفاده شده است، طی سال های 1352-1383 (طی 11315 روز) روی یاخته هایی به ابعاد 14*14 کیلومتر، به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک 99 ام، برای تحلیل گزینش شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده وسیعی از صفر تا 120 درجه شرقی و صفر تا 80 درجه شمالی در 2 تراز 250 و 300 هکتوپاسکال طی 4 دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی در تراز 250 هکتوپاسکال در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهد؛ در تراز 300 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. درعین حال، میانگین سرعت رودبادها روی نقشه ها در این ساعت ها که از یک سو منطبق بر رخداد بیشینه فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه سرعت رودبادها در پهنه مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد (که باافزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی حوضه آبریز ارمند است. به طورکلی، کشیدگی رودباد در تراز 300 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را در حوضه آبریز ارمند ایجاد نماید.
۷۳۱.

ریسک تولید گندم پائیزه متأثر از وقوع شرایط حدی اقلیمی ناشی از تغییر اقلیم (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییراقلیم ریسک شاخص حدی اقلیمی گندم AquaCrop

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۹۹
این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های حدی موثر بر عملکرد گندم آبی در استان خراسان رضوی در دوره های گذشته و آینده صورت گرفته است. بدین منظور از داده های روزانه دمای حداقل، حداکثر و بارش در 20 ایستگاه همدیدی و تبخیرسنجی استان خراسان رضوی با دوره آماری 2011-1982 استفاده شده است. همچنین از داده های روزانه پروژه CORDEX در دوره 2050-2021 با دو سناریو RCP2.6 و RCP8.5 جهت دوره آینده بهره گرفته شده است. مقادیر عملکرد در دوره های فوق با مدل واسنجی و ارزیابی شده AquaCrop شبیه سازی شده است. مقدار متوسط عملکرد در دوره گذشته 79/3 تن در هکتار و در دوره آینده با سناریو 6/2 و 5/8 به ترتیب برابر با 88/4 و 24/5 تن در هکتار به دست آمده است. علت افزایش مقدار محصول در شرایط تغییراقلیم آینده مربوط به افزایش دما و افزایش غلظت دی اکسیدکربن می باشد. نتایج تحلیل های رگرسیونی شاخص های حدی موثر نشان می دهد که در هر دو دوره، شاخص های حدی موثر از جنس دما بوده و شاخص های حدی بارشی به عنوان شاخص حدی موثر شناخته نشده اند. بر اساس احتمال وقوع و میزان خسارت زایی شاخص های حدی کاهنده عملکرد، مقدار ریسک تولید در نقاط مختلف محاسبه شده و پهنه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که در مناطق شمالی و مرکزی ریسک زیاد تا متوسط و در نقاط جنوبی ریسک تولید کم مشاهده می شود. درصد مساحت نواحی با ریسک کم و خیلی کم در دوره های آینده کاسته شده و بر درصد مساحت نواحی با ریسک متوسط تا خیلی زیاد افزوده می شود. این امر نشان دهنده آن است که با وجود بیشترشدن عملکرد در آینده، از مساحت مناطق با قابلیت کشت گندم با میزان ریسک کم از لحاظ وقوع شاخص های حدی آسیب زا کاسته خواهد شد.
۷۳۲.

پهنه بندی ژئوتکنیک لرزه ای گستره شهر سمنان براساس نتایج آزمایش های ژئوفیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنه بندی ژئوتکنیک لرزه ای آزمایش ژئوفیزیکی ArcGIS سمنان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۸۴۵
پهنه بندی ژئوتکنیک لرزه ای به عنوان یکی از فاکتورهای لازم درجهتِ آمایش و توسعه مناطق، قادر به ارائه اطلاعات ارزشمندی از نواحی شهری مورد مطالعه است. در این پژوهش، براساس مجموعه وسیعی از نتایج آزمایش های ژئوفیزیکی شهر سمنان، نقشه های هم سرعت موج برشی و همچنین نقشه های هم عمق برای سرعت موج برشی با استفاده از نرم افزار ArcGIS ارائه شده است. با استفاده از نقشه های هم سرعت موج برشی، عمق سنگ بستر لرزه ای با سه معیار متفاوت برای گستره شهر سمنان تعیین شد. ژرفای سنگ بستر لرزه ای در این گستره براساس استاندارد 2800، از حدود 5 تا 30 متر اندازه گیری شده است. با استفاده از این پهنه بندی ها مشخص شده است که مناطق جنوب شرقی شهر سمنان بنا بر ماهیت و نوع آبرفت آن منطقه دارای بیشترین ژرفا و مناطق شمال شرقی دارای کمترین ژرفای سنگ بستر لرزه ای است. میانگین سرعت موج برشی تا ژرفای 30 متر، بین 427 تا 804 متر بر ثانیه متغیّر است. به طورِ کلی با پیشروی از مناطق شمالی به سمتِ مناطق جنوبی شهر، میانگین سرعت موج برشی کاسته شده و عمق سنگ بستر لرزه ای نیز افزایش می یابد. در ادامه با استفاده از نتایج حاصل از این پژوهش و براساس استاندارد 2800 و همچنین آیین نامه اروپا به رده بندی زمین پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که گستره شهر سمنان با توجه به استاندارد 2800 غالباً در گروه II و براساس آیین نامه اروپا، به طورِ عمده در گروه B رده بندی می شود.
۷۳۳.

ارزیابی کمی مورفوتکتونیک فعال در دامنه های توده باتولیت الوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین ساخت همدان شاخص های ژئومورفیک الوند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۹۳۰ تعداد دانلود : ۵۲۳
نئوتکتونیک نقش بسیار مهمی در تکامل مورفولوژیکی هر حوضه زهکشی دارد. هسته اصلی ژئومورفولوژی تکتونیکی، مطالعه فراوانی فرآیندهای تکتونیکی است که تمایل به تغییر توپوگرافی و فرآیندهای سطحی دارند. دره های توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرقی در جنوب، جنوب شرق و غرب شهر همدان، به شدت متأثر از فرایند های ژئومورفولوژیکی، تکتونیکی و عوامل مختلف فرسایشی است. اطلاعات در مورد تاریخ زمین ساختی هر منطقه را می توان با کمک شاخص های کمی مختلف مورفوتکتونیک بازیابی کرد. از طریق بررسی شاخص های مورفوتکتونیک می توان میزان ناپایداری دره ها را ارزیابی کرد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های مورفوتکتونیک در دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی توده الوند همدان با توجه به ارتفاع متفاوت سینوزیته جبهه کوهستان است. وضعیت فعالیت تکتونیکی دامنه های توده الوند، به کمک نقشه های توپوگرافی 50000/1، تصاویر ماهواره ای، بازدیدهای میدانی و نرم افزار در 28 زیرحوضه مجزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ترکیبی شاخص های انتگرال هیپسومتریک، سینوزیته رودخانه، تقارن توپوگرافی دره، نسبت پهنای دره به کف دره، تقارن توپوگرافی عرضی، سینوزیته پیشانی کوهستان و گرادیان طولی رودخانه در شاخص IAT، توده الوند همدان را محیطی ناپایدار ازنظر تکتونیکی معرفی می نماید. شاخص IAT، به ترتیب 50 و 5/37% از زیرحوضه های دامنه شمال شرقی و جنوب غربی را فاقد فعالیت تکتونیکی ارزیابی کرده است که حاکی از فعال تر بودن تکتونیک دامنه جنوب غربی نسبت به دامنه شمال شرقی است. درمجموع نتایج فعالیت زمین ساخت حاکی از حاکمیت بیشتر عوامل فرسایشی در دامنه جنوب غربی نسبت به شمال شرقی است. ارتفاع جبهه کوهستان دامنه های شمال شرقی 200 متر بیشتر از دامنه های جنوب غربی است؛ با توجه به تراکم بیشتر گسل ها در دامنه های جنوبی الوند می توان گفت که ارتفاع پایین تر سینوزیته کوهستان، شرایط مناسب تری را برای انعکاس مورفوتکتونیک منطقه مهیا کرده است.
۷۳۴.

نرخ فرونشست گرد و غبار اتمسفری و ارتباط آن با برخی از پارامترهای اقلیمی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۲۱
ذرات معلق اتمسفری به عنوان نتیجه اصلی فرسایش بادی، اثرات بسیار مهمی بر محیط پیرامون خود دارند. هدف از این پژوهش، تعیین نرخ فرونشست گرد و غبار در استان خراسان رضوی و ارتباط آن با پارامترهای اقلیمی است. به این منظور تعداد 50 ایستگاه در سطح استان انتخاب و طی 12 ماه (مجموعاً 600 نمونه)، توسط تله های شیشه ای نمونه های گرد و غبار به صورت ماهیانه جمع آوری شد. حداقل مقدار میانگین نرخ فرونشست مربوط به ماه آذر با میزان 97/9 گرم بر متر مربع و حداکثر آن در ماه خرداد با میانگین 96/20 مشاهده شد. دامنه مقدار فرونشست گرد و غبار در طول مدت نمونه برداری 3/0 تا 42/150 گرم بر متر مربع در ماه بود. شهرستان های گناباد و قوچان، به ترتیب، با متوسط 14/313 و 62/74 متر مربع بر گرم در سال بیشترین و کمترین میزان فرونشست گرد و غبار را در سال داشتند. بر اساس نقشه های پراکنش مکانی، بیشترین مقدار فرونشست در ماه های مربوط به فصول بهار و تابستان در غرب و جنوب با اقلیم خشک و فرا خشک بود و در قسمت های شمالی استان به دلیل رطوبت بیشتر و کوهستانی بودن کمتر بود. تحلیل نقشه های سینوپتیک اقلیمی طوفان، حاکی از شیب فشار حاصل از استقرار همزمان کم فشاری در مرز های جنوبی کشور و مرکز پرفشار بر روی دریای خزر و ترکمنستان بوده که سبب وزش بادهای شدید و ایجاد طوفان های گرد و غبار در فصل بهار شده است. با تغییر جهت باد غالب از شرق و شمال شرق در ماه های خشک سال، به غرب و جنوب غرب در ماه های با بارش بیشتر، نرخ فرونشست ذرات معلق در اکثر مناطق به جز مناطق شرقی استان کاهش یافت. همچنین، نتایج نشان داد که بین متوسط فرونشست گرد و غبار در 12 دوره نمونه برداری رابطه مثبت و معنی داری با حداقل و حداکثر دما، سرعت باد و رابطه منفی با رطوبت نسبی در سطح 5% وجود داشته است. بالا بودن سرعت باد و خشک تر بودن خاک و در نتیجه بالا بودن رخداد طوفان، در فصل بهار نسبت به سایر فصول باعث شده مقدار گرد و غبار بیشتری توسط باد و تا فواصل طولانی حمل شده باشد که می تواند به منابع محلی و برون مرزی مربوط باشد.
۷۳۵.

ارزیابی تاثیر عوامل طبیعی و انسانی بر تراز آبهای زیر زمینی شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراز آبهای زیرزمینی روند آزمون من-کندال برآوردگر شیب سِن ضریب همبستگی پیرسون شهرستان داراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۶
تاثیر عوامل طبیعی و انسانی موثر بر تراز آبهای زیر زمینی دشت داراب بررسی گردید تا مشخص شود که سهم هر یک از این عوامل در کاهش تراز آبهای زیرزمینی منطقه به چه میزان است.  همزمانی تغییرات آب و هوایی و رشد روزافزون جمعیت، صنعت و کشاورزی در دهه های اخیر موجب ابهام در بیان عامل موثرتر در کاهش شدید ذخایر آبهای زیرزمینی کشور شده است. دشت داراب در جنوب شرقی استان فارس از دشت های مهم کشور در زمینه ی تولیدات زراعی و باغی است. هرچند عوامل طبیعی متعددی در این زمینه تاثیر گذار هستند، لیکن از بین عوامل طبیعی، بارش و تبخیر به عنوان مهمترین عوامل موثر بر تراز آبهای زیر زمینی مطالعه گردید. از بین عوامل انسانی نیز به نظر می رسد بهره برداری بیش از حد و حفر متعدد چاههای عمیق و نیمه عمیق تاثیر بسزایی بر منابع آب زیر زمینی دارد. برای سنجش روند داده ها از  آزمون من – کندال و برای محاسبه شیب آنها از برآوردگر شیب سن استفاده شد.  ضریب همبستگی پیرسون نیز برای بررسی میزان رابطه ی داده های تراز آبخوان ها با داده های بارش و میزان بهره برداری از آنها بکار برده شد. با مقایسه روند عوامل و نتایج همبستگی آنها در منطقه، می توان نتیجه گرفت که تاثیر عوامل طبیعی در کاهش تراز آبهای زیر زمینی ناچیز و عامل اصلی کاهش شدید منابع آب منطقه، بهره برداریهای بی رویه از منابع  آب بوده است.
۷۳۶.

کارایی آنالیز کمی پارامترهای ژئومورفومتریک در تهیه نقشه حساسیت فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه منج)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۲۹۲
ژئومورفومتری زیرمجموعه ای از ژئومورفولوژی است که دارای رویکرد اندازه گیری کمّی و کیفی عوارض سطح زمین می باشد. ژئومورفومتری شبکه زهکشی در فهم فرآیندهای تشکیل دهنده لندفرم ها، خواص فیزیکی خاک و ویژگی های فرسایشی آن بسیار مهم است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز پارامترهای ژئومورفومتریک و روش های فاکتور ترکیب و VIKOR به اولویت بندی فرسایش پذیری زیرحوضه های حوضه آبخیز منج در استان چهارمحال و بختیاری که یک منطقه حساس به فرسایش می باشد، پرداخته شده است. بدین منظور از مدل رقومی ASTER با دقت 30 متر و ArcGIS برای استخراج و آنالیز 22 پارامتر ژئومورفومتریک که شامل پارامترهای پایه، خطی، شکلی و توپوگرافیک است، استفاده گردید. به منظور صحت سنجی روش ها از مقادیر عددی فرسایش ویژه استخراج شده برای هر یک از زیرحوضه ها استفاده شده است. طبق نتایج پارامترهای تراکم زهکشی، شیب و عدد نفوذ بیشترین تأثیر را در فرسایش پذیری داشته اند. نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها نشان داد که در هر دو روش زیرحوضه 1 دارای بیشترین حساسیت به فرسایش است که علت آن بالا بودن مقادیر پارامترهای خطی و توپوگرافیک و پایین بودن مقادیر پارامترهای شکلی در آن می باشد. پس از اولویت بندی زیرحوضه ها، حوضه منج با مساحت 707/70 کیلومترمربع، از لحاظ حساسیت به فرسایش به 3 کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد و متوسط در مدل فاکتور ترکیب و به چهار کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم در مدل VIKOR طبقه بندی گردید. مقایسه نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها با مقادیر عددی فرسایش ویژه اندازه گیری شده برای هر یک از زیرحوضه ها نشان داد که پارامترهای ژئومورفومتریک دارای کارایی بالایی در شناسایی مناطق حساس به فرسایش بوده و همچنین روش VIKOR دارای دقت پیش بینی بالاتری نسبت به روش فاکتور ترکیب است.
۷۳۷.

تحلیل خطر زمین لرزه بر اساس بیشینه شتاب با استفاده از رهیافت تعیینی (مطالعه موردی: شهرستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۴۰۸
کشور ایران به دلیل شرایط زمین شناسی و جغرافیایی خاص، همیشه در معرض خطرات طبیعی مختلفی بوده است. یکی از این بلایا، زمین لرزه است که آسیب های قابل توجهی را بر پیکره اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است. این مسئله به ویژه در مناطق دارای گسل های فعال تهدیدی جدی محسوب شده و هر ساله خسارت های جانی و مالی غیرقابل اغماضی به بار می آورد. ازاین رو توجه به اهمیت مکان یابی و پهنه بندی مناطق پرخطر از نظر دارا بودن پتانسیل خطر لرزه خیزی امری ضروری و قابل توجه است. بر همین اساس در پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت تعینی به تعیین مناطق پرخطر لرزه خیز پرداخته شده است. به همین منظور گسل های منفرد و سامانه های گسلی مهم موجود در منطقه ابتدا به کمک تکنیک های سنجش ازدور، روی تصاویر ماهواره ای لندست 8 شناسایی شدند. در گام بعدی با توجه به ویژگی های زمین شناسی و تکتونیکی منطقه به قطعه بندی زمین شناختی و لرزه ای منطقه مورد مطالعه پرداخته شد و سازوکار گسل ها مشخص شدند و نقشه رقومی گسل ها در محیط نرم افزار Arc GIS تهیه شد. سپس با استفاده از معادلات تجربی معتبر، بیشینه بزرگای مورد انتظار گسل های اصلی منطقه محاسبه و میانگین گیری انجام شد. درنهایت با انتخاب چند رابطه کاهندگی معتبر بیشینه شدت و شتاب افقی زمین لرزه برای منطقه مورد مطالعه، با استفاده از رهیافت تعینی، محاسبه شده و میانگین مقادیر محاسبه شده به عنوان بیشینه شدت و شتاب زمین مربوط به هر گسل، برای تحلیل خطر منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد بیشینه شدت زمین لرزه بیش از + Ⅷ مرکالی و کمترین میزان آن نیزⅤمرکالی است. هم چنین میزان بیشینه شتاب افقی زمین لرزه در منطقه مورد مطالعه g37/0 و کمترین مقدار آن نیزg 05/0 بود. بر همین اساس طبق نتایج به دست آمده مناطق با پتانسیل خطرپذیری کم، دارای خطر متوسط، خطرپذیری بالا و مناطق با خطرپذیری بسیار بالا، بر اساس مقادیر بیشینه شدت زمین لرزه به ترتیب، 45/17، 81/24، 62/33 و 10/24 درصد و بر اساس مقادیر بیشینه شتاب زمین لرزه به ترتیب، 34/36، 77/29، 72/17 و 17/16 درصد از مساحت منطقه مورد مطالعه را تشکیل می دهند. درنهایت به منظور بررسی میزان صحت پژوهش انجام شده نتایج حاصله با نمونه های رخداد واقعیت زمینی تطابق داده شد و نتایج نشان دهنده تطابق قابل ملاحظه نتایج به دست آمده با واقعیت زمینی بود.
۷۳۸.

ارزیابی میزان آسیب پذیری محدوده شهری کاشان در برابر خطر زلزله با استفاده از مدل IHPW(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری زلزله IHPW GIS شهر کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۸۵
کشور ایران بر روی کمربند زلزله ی آلپاید قرار دارد که حدود 21 درصد از کل زلزله های جهان در این محدوده ی جغرافیایی به وقوع می پیوندد، بنابراین، میزان آسیب پذیری فیزیکی و انسانی ناشی از زلزله در ایران بسیار زیاد است. با توجه به افزایش روز افزون تراکم جمعیت در شهرها، ضروری است که برای کاهش خسارات جانی و مالی در هنگام وقوع زلزله و پس از آن، مطالعات لازم برای شناسایی میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله را انجام داد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی آسیب پذیری محدوده شهری کاشان در برابر خطر زمین لرزه صورت پذیرفته است. در این تحقیق با روش تحلیلی – توصیفی، از فرایند سلسله مراتبی معکوس (IHWP) و نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (Arc GIS 10.3) برای سنجش میزان آسیب پذیری استفاده شده است. شاخص های موثر در آسیب پذیری که در پژوهش حاضر به کار گرفته شده عبارتند از: تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، تعداد طبقات، فاصله از گسل، کانون زلزله، حداکثر شتاب زمین (PGA)، فاصله سکونتگاه ها از فضای باز، دانه بندی بافت (فضای باز شهری)، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مراکز و تاسیسات خطرزا، عمق سطح ایستابی و کاربری اراضی. نتایج تحقیق نشان می دهد 30 درصد محدوده شهری کاشان شامل نواحی خزاق (ناحیه 8)، راوند (ناحیه 6) و طاهرآباد (ناحیه 7) واقع در در شمال غرب با خطر آسیب پذیری بالا و بسیار بالا مواجه است از طرفی دیگر، در نواحی بازار (ناحیه 10)، دشت افروز (ناحیه 3) و شاهد (ناحیه 2) خطر آسیب پذیری به شدت کاهش پیدا می کند. بنابراین، این مناطق می تواند برای اسکان موقت پس از زمین لرزه و یا توسعه ی آتی شهر مناسب باشد. در نهایت، پیشنهاد می شود برای کاهش تلفات و خسارات ناشی از زلزله به مقاوم سازی ساختمان های موجود و طراحی اصولی و صحیح بناهای در حال ساخت توجه ویژه شود و از گسترش شهر در مناطق آسیب پذیر جلوگیری گردد.
۷۳۹.

تحلیل الگوهای همدید خطرآتش سوزی در جنگل های شمال ایران (استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتش سوزی جنگل استان گلستان گرمباد جو بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۷۴
آتش سوزی جنگل ها به دلیل نوسانات عناصر اقلیمی کاهش رطوبت، افزایش دما، وزش باد و استقرار الگوهای همدید به عنوان یک مخاطره محیطی ناشی از گرمایش جهانی در سال های اخیر روند روبه افزایش داشته است. ایران با استقرار در منطقه ای با اقلیم خشک و نیمه خشک سهم کمی از جنگل های جهان را دارد که همین مقدار نیز درنتیجه آتش سوزی و تخریب انسانی به شدت در حال کاهش است. استان گلستان در ساحل دریای خزر به دلیل دریافت بارش بیشتر و تعدیل دما یکی از رویشگاه های جنگلی کشور است. جنگل های این استان در سال های اخیر دچار آتش سوزی های زیادی گردیده است. این پژوهش با استفاده از داده های اقلیمی سطح زمین و جو بالا، خصوصیات فیزیوگرافی و داده های آتش سوزی دوره آماری 1392-1384 با روش محیطی به گردشی در استان گلستان انجام گرفته است. طبق بررسی ها 38% در تابستان و 29% آتش سوزی ها در فصل پاییز، بیشتر آتش سوزی ها در دامنه های شمالی و شمال غربی البرز و درشیب 3-0 درصد و ارتفاعی 729- 0 متر از سطح دریا رخ داده اند. تحلیل اقلیمی این پدیده نیز افزایش 2 تا 6 درجه سانتی گراد، عدم ریزش بارش، کاهش رطوبت، افزایش سرعت باد در روز آتش سوزی نسبت به روز قبل و در جو بالا وجود موج گرمایی، افزایش ضخامت جو در تراز 1000- 500 را نشان می دهد. از نتایج دیگر تفاوت الگوی جریان بادها در دو فصل سرد و گرم است. در فصل سرد سال حاکمیت جریان های جنوبی با ایجاد گرمباد (باد گرمیچ) و در فصل گرم سال تسلط زبانه پرفشار آزور در ایران و یک کم فشار حرارتی در بیابان های ترکمنستان شرایط مناسبی جهت وزش های شمالی ایجاد نموده و باعث رخداد آتش سوزی یا گسترش آن می گردد. لذا با کمک عوامل ذکر شده موثر درآتش سوزی به ویژه پیش بینی های همدید می توان نسبت به کاهش خسارات آن در چارچوب مدیریت ریسک اقدام نمود.
۷۴۰.

ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت اشنویه با استفاده از مدل های دراستیک و سینتکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری آب زیرزمینی دشت اشنویه دراستیک سینتکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۳
افزایش روزافزون فعالیت های کشاورزی، صنعتی و توسعه شهری، باعث آلودگی و کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی در اکثر آبخوان ها شده است. این در حالی است که پاکسازی آب زیرزمینی پس از آلودگی بسیار پر هزینه و فرآیندی طولانی است و اغلب زمانی آلودگی تشخیص داده می شود که رفع آلودگی آبخوان تقریباً غیر ممکن است. یکی از روش های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آب زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب پذیر آبخوان است. این پژوهش باهدف بررسی آسیب پذیری ذاتی آبخوان دشت اشنویه با استفاده از مدل های آسیب پذیری دراستیک و سینتکس انجام شد. برای تهیه هر دو مدل از هفت پارامتر هیدرولوژی و هیدروژئولوژی عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، تأثیر منطقه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی و توپوگرافی استفاده شد. پس از تهیه لایه های هر یک از پارامترها در محیط جی ای اس، لایه ها باهم تلفیق شدند و نقشه نهایی آسیب-پذیری دشت تهیه گردید. برای حصول اطمینان از نتایج مدل های آسیب پذیری از داده های نیترات که در شهریور 1394 از 25 چاه کشاورزی برداشت شده بود استفاده شد. برای بهینه سازی و کارای بیشتر مدل ها، همبستگی بین هریک از پارامترها با مقادیر نیترات بررسی شد و طبق نتایج همبستگی و نظر کارشناسی وزن هر یک از پارامترهای مدل تغییر کرد و نقشه نهایی تهیه شد. مدل دراستیک اصلاحی همبستگی 3/76 درصد و مدل سینتکس اصلاحی همبستگی 56/67 درصد با مقادیر نیترات دارند. اندیس آسیب-پذیری دراستیک اصلاحی مقادیری بین 68 تا 191 و برای سینتکس اصلاحی 108 تا 224 به دست آمد. نتایج نشان داد که هر دو مدل دراستیک اصلاحی و سینتکس اصلاحی برای تعیین آسیب پذیری دشت اشنویه مناسب هستند و مدل دراستیک اصلاحی نسبت به مدل سینتکس اصلاحی نتایج بهتری را برای تعیین آسیب پذیری ذاتی این دشت نشان می دهد. براساس مدل های آسیب پذیری دراستیک و سینتکس مناطق مرکزی دشت داری بیشترین و مناطق جنوب غربی و حاشیه های دشت داری کمترین میزان پتانسیل آسیب پذیری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان