فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۰۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
71 - 110
حوزه های تخصصی:
اثرات منفی ناشی از تغییرات اقلیم و تلاش برای کاهش آنها با تأثیرات متفاوت بر زنان و مردان همراه بوده و نقش زنان، به عنوان بازیگران مهم و دارندگان دانش و مهارت های قابل توجه، در سازگاری با این تغییرات درخور اهمیت است. پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی رفتار سازگاری با تغییرات اقلیم در بین زنان شالی کار استان مازندران و با بهره گیری از مدل توسعه یافته نظریه انگیزش حفاظت صورت پذیرفت. بدین منظور، 173 نفر از این زنان شالی کار که در سال زراعی 96-1395 به کشت برنج پرداخته بودند، از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزیابی تهدید و ارزیابی مقابله زنان شالی کار بر رفتار سازگاری آنها با تغییرات اقلیم اثر مثبت و معنی دار دارند؛ همچنین، درک مشکلات دارای بیشترین اثر بر ارزیابی تهدید و نیز هزینه های پاسخ دارای بیشترین اثر بر ارزیابی مقابله با تغییرات اقلیم توسط آنهاست. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود که سازمان های دولتی و خصوصی مرتبط با کشاورزی، منابع طبیعی، تغییرات اقلیم و نیز سازمان های بین المللی همچون هیئت بین الدول تغییرات اقلیم و کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی نسبت به آموزش رفتارهای حفاظتی و سازگارانه تر به زنان شالی کار اقدام کنند. نتایج تحقیق حاضر به شناسایی رفتارهای تعیین کننده سازگاری زنان در برابر تغییرات آب و هوایی و مداخلات راهبردی لازم برای سازگاری مؤثرتر آنها کمک می کند.
راهکارهای توسعه مناطق روستایی در شهرستان نهاوند با تأکید بر متنوع سازی اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 32
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، از نظر روش، دارای ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی بود و با ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام شد. در تحقیق حاضر، ابتدا اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و مصاحبه با هفده نفر از صاحب نظران و کارشناسان همه ارگان ها و سازمان های مرتبط با امور روستایی و همچنین، پنج نفر از دهیاران و اعضای شوراهای روستایی شهرستان نهاوند به عنوان افراد کلیدی در قالب یک پانل دلفی گردآوری شد و شناسایی مؤلفه هایی که در آینده، می توانند بر متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی بسیار تأثیرگذار باشند، صورت گرفت. سپس، پرسشنامه ای متشکل از این مؤلفه ها در قالب یک ماتریس متقاطع در اختیار پانل کارشناسان گذاشته شد. وزن دهی این پرسشنامه به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. پس از تکمیل پرسشنامه توسط جامعه آماری، با استفاده از نرم افزار میک مک، تحلیل یافته ها انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که مؤلفه های استفاده از ظرفیت تولید هر روستا، ایجاد واحدهای صنعتی در اطراف محیط های روستایی، تقویت زیرساخت های ارتباطی، حمایت های اجتماعی از قبیل بیمه و نیز ایجاد بنگاه های زودبازده، با بیشترین اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر سایر مؤلفه ها، از مهم ترین راهکارها در راستای متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی نهاوند به شمار می روند.
تحلیل کانونی رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81 - 104
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان شالوده و زیربنای توسعه درون زا در یک جامعه به طور عام و جامعه روستایی به طور خاص در نظر گرفته می شود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی همبستگی کانونی بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز بود. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی بود و جامعه آماری آن را کلیه شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز تشکیل می دهند که به علت در دست نبودن بانک اطلاعاتی مناسب، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و در نهایت، 182 شالی کار چندکاره شناسایی شدند و در تحقیق مشارکت کردند. نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای کانونی سرمایه اجتماعی و پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره 41/0 است؛ همچنین، هفده درصد از تغییرات متغیر کانونی پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره با متغیر کانونی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. از این رو، هرچه میزان مؤلفه های شناختی و ساختاری در بین شالی کاران چندکاره بیشتر باشد، به همان نسبت، میزان پایداری بوم شناختی، اجتماعی و اقتصادی بالاتر خواهد بود.
بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی خشکسالی بر مناطق روستایی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
173 - 194
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از مخاطرات محیطی، اثرات زیانبار زیست محیطی از خود برجای می گذارد پژوهش حاضر، با هدف بررسی روند خشکسالی ها و تأثیرات آن بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در سکونتگاه های روستایی استان کردستان، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری، شامل 384 نفر، از میان سرپرستان خانوارهای استان کردستان در سال 1398 انتخاب شدند. برای تعیین وضعیت خشکسالی، ابتدا بررسی وضعیت بارش در یک دوره زمانی 27 ساله (1365 تا 1392) بر اساس شاخص SPI و همچنین، تبیین پیامدهای خشکسالی به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. نتایج به روش SPI نشان داد که شهرستان های قروه نوزده سال، بیجار و سنندج هر کدام با هفده سال، سقز و بانه هر کدام با شانزده سال، زرینه با پانزده سال و مریوان با چهارده سال خشکسالی را از انواع ملایم تا شدید تجربه کردند. نتایج تحلیل عاملی در عوامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نشان داد که در کل، این عوامل 03/55 درصد کل واریانس را تبیین می کند؛ و از آن میان، عامل اقتصادی با تبیین 91/22 درصد در رده نخست قرار می گیرد و عوامل زیست محیطی و اجتماعی، به ترتیب، با تبیین 27/17 و 85/14 درصد کل واریانس در رده های بعدی قرار دارند؛ همچنین، در میان این عوامل، بیشترین تأثیرات خشکسالی به سه متغیر کاهش سطح درآمد با 782/0، کاهش دبی آب چشمه ها با 705/0 و مهاجرت با 766/0 درصد برمی گردد. برای بهبود معیشت و ماندگاری روستاییان، استفاده از ذخیره آب سدها، توسعه نظام باغداری و آموزش کشاورزان در راستای متنوع سازی حرفه ها و مشاغل روستایی از راهکارهای پیشنهادی به شمار می روند.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری روستاها در برابر مخاطرات محیطی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 90
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط خاص جغرافیایی روستاهای شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، این روستاها در برابر تهدیدات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و منطقه ای مستعد وقوع حوادث می باشند. تحقیق حاضر، با تمرکز بر مفهوم تاب آوری، به بررسی و تحلیل تاب آوری روستاهای شهرستان سردشت در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی در ابعاد گوناگون بر اساس موقعیت جغرافیایی آنها پرداخت. تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی بود. در بعد اقتصادی، نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه و پس انداز کشاورز (در روستاهای دره ای)، اشتغال (در روستاهای دره ای)، درآمد حاصل از فعالیت های غیرکشاورزی (در روستاهای مرزی)، درآمد حاصل از وجوه ارسالی از شهر (هم در روستاهای کوهستانی و هم در روستاهای حاشیه شهر) و مالکیت املاک و تعداد زمین (در روستاهای مرزی) شاخص های دارای اهمیت بالا در تاب آوری به شمار می روند.
واکاوی معنایی وضعیت تحولات و دگرگونی در کار اقتصادی زنان در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 144
حوزه های تخصصی:
در پژوهش کیفی حاضر، وضعیت تحولات نقش زنان در روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز شهرستان مرودشت به روش نظریه زمینه ای (بنیانی) بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان فعال در بخش کشاورزی منطقه بود و حجم نمونه، منطبق با نمونه گیری سهمیه ای و هدفمند و تا حصول اشباع نظری، شانزده نفر را دربر می گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که در مقایسه با گذشته، میزان کار کشاورزی زنان روستایی کاهش یافته است و از عمده ترین دلایل بروز این پدیده در بین گروه های سنی مختلف «تأثیرپذیری از جامعه شهری»، «تمایل به شهری بودن» و «مقایسه خود با دختران و زنان شهرنشین» و... بوده، که همگی موجب ظهور پدیده «دگرگونی ارزشی- هنجاری» در بین دختران و زنان روستایی نسل های دوم و سوم شده است؛ همچنین، روستاییان با اتخاذ راهبردهایی مانند «عدم تمایل به انجام فعالیت کشاورزی»، «جایگزین کردن نیروی کارگر روزمزدی» و...، به تعامل با این پدیده می پردازند؛ و پیامدهای به کارگیری این راهبردها در روستای مورد مطالعه عبارت اند از: «اتمام سریع کار در شالیزار»، «افزایش میزان دستمزد کارگران به دلیل بالا رفتن تقاضا»، «افزایش هزینه کاشت، داشت و برداشت»، «ادامه تحصیل فرزندان و عدم تمایل آنها به انجام فعالیت کشاورزی و زندگی در روستا»، «فروش خانه روستایی به شهرنشین ها، اجاره به مستأجران روستایی یا خالی ماندن خانه و...» و «تمایل سایر روستاییان به مهاجرت»
بررسی و سنجش اثرات دسترسی مالی رسمی و غیررسمی بر تمایل به ماندگاری افراد در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
171 - 202
حوزه های تخصصی:
امروزه، در کشورهای درحال توسعه، مهاجرت از روستا به شهر از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی مهم به شمار می رود. در مطالعه حاضر، با توجه به اهمیت مسئله ماندگاری در روستاهای ایران، به بررسی رابطه میان ماندگاری افراد در روستاها و اثرات دسترسی مالی از طریق تأمین مالی درونی و بیرونی بر آن پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای روستایی شهرستان های گناباد، تربت حیدریه و سبزوار در استان خراسان رضوی بودند که از آن میان، 397 خانوار در قالب حجم نمونه انتخاب شدند. میزان رضایت مندی افراد از سکونت در روستا به عنوان متغیر وابسته (رضایت مندی کم، متوسط و زیاد) و متغیرهای سن، جنسیت، نوع فعالیت، سطح زیر کشت، درآمد، ارزش کل دارایی، پس انداز و دسترسی به اعتبارات رسمی و غیررسمی در قالب متغیرهای مستقل وارد تحلیل شدند. برای تحلیل داده ها، با توجه به وجود ناهمسانی در نمونه مورد بررسی، از شیوه لاجیت ترتیبی چندسطحی استفاده شد. برای تأیید وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه، آماره های ضریب همبستگی درون گروهی (ICC) و شاخص اثر طراحی (DE) در نظر گرفته شدند و مقادیر آنها، به ترتیب، برابر با 25/0 و 48/0 به دست آمد. از آنجا که مقادیر دو آماره بیش از 2/0 بوده، اثرات خودهمبستگی درون واحدی شایان توجه ارزیابی شده و وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه پذیرفته شد؛ به دیگر سخن، در سطح شهرستان ، دو پارامتر اصلیِ تعداد بانک نسبت به جمعیت شهر و نرخ دستمزد شهری حدود 25/0 واریانس های بین شهرها را نشان می دهند و در سطح روستاها نیز میزان همبستگی درون واحدی برابر با 48/0 بیانگر این است که در بین روستاها، متغیرهای اصلیِ نرخ بیکاری، وجود و عدم وجود منابع آب و متوسط سطح درآمد مردم حدود 48/0 واریانس بین روستاها را شامل می شوند که این ناهمسانی ها موجبات رضایت مندی از طیف زیاد به کم را مهیا می سازد. همچنین، سایر یافته های تحقیق نشان داد که اعطای تسهیلات به خانوارهای روستایی به صورت رسمی (و نه غیررسمی) باعث افزایش انگیزه آنها برای ماندن در روستا می شود و این افراد می توانند با این تسهیلات رسمی دریافتی، کسب وکارهای خود در مناطق روستایی را توسعه بخشیده، رضایت و تمایل بیشتری برای ماندن در روستا و عدم مهاجرت به شهر داشته باشند.
بررسی توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان همدان بر پایه شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
30 - 59
حوزه های تخصصی:
رشد پایدار و متوازن در کشور نیازمند توسعه روستایی همگام با توسعه شهری به عنوان یک ضرورت است که در بیشتر کشورهای در حال توسعه و به ویژه ایران، از سوی سیاست گذاران مورد غفلت واقع شده است. به منظور یافتن راهکاری مناسب برای حرکت در مسیر توسعه متوازن، لازم است تا جایگاه و وضعیت توسعه یافتگی مناطق روستایی تعیین و با توجه بدین جایگاه، سیاست ها و برنامه های توسعه ای تدوین و اجرا شود. در مطالعه حاضر، وضعیت توسعه یافتگی ۱۰۳ روستا در قالب هشت دهستان از شهرستان همدان بر اساس سیزده شاخص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سال 1398 بررسی شد. برای رتبه بندی روستاها، از شاخص های توسعه به روش تاکسونومی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که روستاهای شورین، گنبد و سلولان بالاترین سطح توسعه یافتگی (برخورداری) را دارند و روستاهای حسن آباد، ایده لو و آنجلاس کم برخوردارترین روستاهای این شهرستان به شمار می روند؛ همچنین، در شاخص های ارزیابی، رتبه هر روستا متفاوت و در واقع، برآیند مجموع شاخص های مورد بررسی است. افزون بر این، نتایج مطالعه حاکی از عدم قطعیت در وجود ارتباط معنی دار میان رتبه هر روستا و شاخص های مورد نظر بود و اما، تاثیر معکوس «فاصله روستا از شهر» و «میزان توسعه یافتگی روستا» تأیید شد. از این رو، انتظار می رود که با افزایش سطح خدمات و امکانات در مناطق کم برخوردارتر، توسعه متوازن در شهرستان همدان محقق شود.
فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
47 - 70
حوزه های تخصصی:
در طول سال های اخیر، از مفهوم «توانمندسازی زنان روستایی» به مثابه یکی از ارکان اصلی توسعه روستایی در مباحث توسعه روستایی بیش از پیش به منظور ارتقای وضعیت زنان و جامعه آنها استفاده شده است. پژوهش کاربردی حاضر به روش کیفی با رویکرد فراترکیب انجام شد و منبع داده های آن کلیه مطالعات انجام شده پایگاه های اریک، ساینس، اسپرینگر، اسکوپوس، الزیور، جهاد دانشگاهی، پرتال پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشر کنفرانس های کشور، مجلات تخصصی نور در بازه زمانی 1388 تا 1398 (2009 تا 2019 میلادی) بود. در این راستا، ارزیابی 240 پژوهش مرتبط صورت گرفت. در نهایت، با اجرای گام های هفت گانه سندلوسکی و بارسو، چهل مقاله به صورت هدفمند انتخاب و با تحلیل به روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی، اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید شد. نتایج تحلیل نشان داد که عوامل مؤثر در توانمندسازی شامل چهار بعد آموزشی (دانش تولید، خودآگاهی)، فردی (خودراهبری و تولیدکنندگی)، ساختاری (قوانین تسهیل کننده، ساختارسازی تولید) و فرهنگی- اجتماعی (فرهنگ سازی و قدرت فعالیت اجتماعی) است. نتایج پژوهش حاضر، با ایجاد درک عمیق از ادبیات موجود در مورد توانمندسازی زنان روستایی می تواند از رهگذر سازمان دهی عوامل مؤثر بر آن، در سیاست گذاری توسعه روستایی برای توانمندسازی زنان روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
اعتبارات مالی و نقش آن در مهاجرت روستایی: مطالعه موردی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
121 - 156
حوزه های تخصصی:
امروزه، با مهاجرت های روستایی، فعالیت های کشاورزی در مناطق روستایی با مشکلاتی از قبیل کمبود نیروی کار، سالخوردگی روستائیان و بازده پایین تولید مواجه شده است. در این راستا، مطالعه حاضر به بررسی اثرات دسترسی به اعتبارات مالی رسمی و غیررسمی بر مهاجرت پرداخت. به منظور تحلیل داده های پژوهش، الگوی لاجیت ترتیبی چندسطحی برای 397 خانوار استان خراسان رضوی استفاده شد. نتایج کلی تحقیق نشان داد که با افزایش دسترسی به اعتبارات رسمی بالاتر از بیست میلیون تومان احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی زیاد از اقامت در روستا» افزایش و احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی کم و متوسط از اقامت در روستا» کاهش می یابد؛ همچنین، دسترسی خانوارها به اعتبارات غیررسمی، احتمال قرار گرفتن آنها در گروه «رضایت مندی کم و متوسط از اقامت در روستا» را افزایش و احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی زیاد از اقامت در روستا» را کاهش می دهد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، سیاست گذاران می توانند با گسترش و اعطای اعتبارات مالی رسمی، نقشی تاثیرگذار در افزایش رضایت روستاییان و کاهش تمایل آنها به مهاجرت از روستا ایفا کنند.
بررسی رابطه ویژگی های روان شناختی و جمعیت شناختی با تنبلی اجتماعی جوانان روستایی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های فردی و تنبلی اجتماعی جوانان روستایی استان ایلام بود، که به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش جوانان روستایی استان ایلام (62786 نفر) بودند که از آن میان، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن، با استفاده از دیدگاه سه نفر از اعضای هیئت علمی گروه کارآفرینی و توسعه روستایی دانشگاه ایلام تأیید شد؛ همچنین، پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ (آلفای تنبلی اجتماعی 862/0 و آلفای ویژگی های روان شناختی 884/0)، مناسب تشخیص داده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 انجام گرفت؛ و بدین منظور، از ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون های T و F استفاده شد. بر اساس نتایج رگرسیون، متغیرهای مسئولیت پذیری، روان رنجوری و محل سکونت هفده درصد واریانس تنبلی اجتماعی را تبیین کردند. بنابراین، پیشنهاد می شود که در راستای افزایش سلامت روان جامعه، دانشگاه علوم پژشکی و سازمان بهزیستی استان به راه اندازی و افزایش درمانگاه های مشاوره ای روان شناسی در مناطق روستایی استان ایلام بپردازند.
تبیین اثرات توسعه گردشگری روستایی بر ظرفیت تحمل جامعه محلی: مطالعه موردی روستای کندلوس، شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53 - 80
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در روستاها، در پی افزایش حضور گردشگران در این مناطق، امری ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف برآورد ظرفیت تحمل جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری روستایی انجام شد. روش تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی روستای کندلوس (جامعه محلی) بود. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه محلی برگرفته از نظام ارزیابی زیست محیطی باتل مورد استفاده در ارزیابی اثرات زیست محیطی و حدود تغییرات قابل قبول بود. همچنین، به منظور نشان دادن سطح پایداری مقصد گردشگری، از دو نقشه بارومتر پایداری گردشگری (BTS) و آموئبای شاخص های پایداری گردشگری (ATSI) استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات- آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (609/0)، ظرفیت تحمل جامعه محلی با قرارگیری در طبقه 80/0-61/0 از وضعیت نسبتاً پایدار برخوردار است.
تحلیل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در مناطق روستایی استان لرستان با استفاده از رویکرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
33 - 62
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی اکتشافی تحلیل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در مناطق روستایی استان لرستان، از لحاظ پارادایم، جزو تحقیقات کیفی بود و تحلیل داده های پژوهش بر مبنای نظریه بنیانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان سازمان های مرتبط با گردشگری در استان لرستان بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های مورد نیاز از راه مصاحبه های عمیق، متمرکز و نیمه ساختاریافته گردآوری شد. نتایج به دست آمده به استخراج مدل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در روستاهای استان لرستان در قالب چارچوب اشتراوس و کوربین و همچنین، شناسایی هسته محوری توسعه نیافتگی انجامید و نشان داد که چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی را باید در درک نامناسب و پذیرش پایین جامعه میزبان، بستر نامناسب خلاقیت و کارآفرینی در روستاها، فقدان آموزش مناسب برای توسعه گردشگری، فقدان زیرساخت های ارتباطی و رفاهی، مدیریت ضعیف و راهبرد ناکارآ، افت جاذبه های مناطق گردشگری و چالش های نهادی و قانونی جست وجو کرد.
واکاوی ساختار عاملی سازه های تأثیرگذار بر پذیرش و توسعه کشت گندم دوروم در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
111 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین عوامل تأثیرگذار بر پذیرش و توسعه کشت گندم دوروم در مناطق روستایی پنج استان فارس، خوزستان، کرمان، ایلام و تهران با استفاده از مدل معادلات ساختاری بود و برای جمع آوری اطلاعات لازم از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گندم کاران استان های یادشده بود. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 274 نفر تعیین شد و نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی مرکب (CR) و به منظور تعیین روایی همگرای مؤلفه ها نیز از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد، که نتایج حاکی از مطلوب بودن شاخص های مورد بررسی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار LISREL نسخه 5/8 و SPSS نسخه 22 صورت گرفت. نتایج مطالعه مؤید تأثیر مثبت و معنی دار بین مؤلفه های تبیین کننده تأثیرگذار بر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم بود؛ همچنین، مدل معادلات ساختاری، در مجموع، 47 درصد از تغییرات متغیر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم را پیش بینی می کرد. در نهایت، انتظار می رود که نتایج پژوهش حاضر در تدوین راهکارهای ترویج و توسعه گسترده تر کشت گندم دوروم در مناطق روستایی کشور توسط مروجان مفید واقع شود.
اثر میانجی گری گرایش کارآفرینانه در رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد کسب وکارهای پرورش مرغ بومی در روستاهای استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 22
حوزه های تخصصی:
«عملکرد» به عنوان شاخص اساسی موفقیت کسب وکارها همواره مورد توجه محققان بوده و همچنین، سرمایه اجتماعی و گرایش کارآفرینانه دو عامل مهم در پیش بینی عملکرد کسب وکارهاست. البته درباره چکونگی بهره مندی کسب وکارها از تعامل بین این دو عامل دانش اندکی در دست است. از این رو، در پژوهش حاضر، نقش میانجی گرایش کارآفرینانه در رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد کسب وکارها بررسی شد. جامعه آماری پژوهش صاحبان کسب وکارهای پرورش مرغ بومی در استان سیستان و بلوچستان بودند (360N =) که از آن میان، به کمک جدول کرجسی و مورگان، 189 نفر به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه به صورت روایی تشخیصی و روایی همگرا و پایایی آن به کمک ضریب پایایی ترکیبی تأیید شد. داده های جمع آوری شده با مدل سازی معادله ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که شبکه روابط دوگانه بیرونی و تعامل اجتماعی با کیفیت تعامل رابطه مثبت و معنی دار دارند. همچنین، یافته ها حاکی از نقش میانجی پیشگامی در رابطه بین کیفیت تعامل و عملکرد کسب وکار، نقش میانجی نوآوری در رابطه بین کیفیت تعامل و عملکرد مالی کسب وکار و نقش میانجی ریسک پذیری در رابطه بین کیفیت تعامل و عملکرد غیرمالی کسب وکارهای پرورش مرغ بومی بود.
واکاوی هویت اجتماعی جوانان روستایی با تأکید بر هویت مجازی: مطالعه موردی دهستان سررود جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
60 - 93
حوزه های تخصصی:
هویت هر شخص به آن فرد ویژگی ای می بخشد که او را از سایر افراد متمایز می سازد. افزایش استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بین جوانان سبب شکل گیری محیطی جدید با عنوان «دنیای مجازی» و به دنبال آن، «هویت مجازی» شده است. در پژوهش حاضر، با هدف واکاوی هویت جوانان و با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی، تفاوت بین هویت افراد در دو دنیای واقعی و مجازی در دهستان سررود جنوبی شهرستان بویراحمد بررسی شد. گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی (پرسشنامه) و اسنادی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل جوانان ساکن دهستان سررود جنوبی بود که از آن میان، 376 نفر در بیست سکونتگاه روستایی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و هدفمند انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. ابعاد مورد بررسی در تحقیق حاضر نیز شامل هویت مذهبی، هویت خانوادگی، هویت مدرن (امروزی) و هویت قومی بود. نتایج نشان داد که بین هویت واقعی و هویت مجازی جوانان با خوداختلافی 68/0 تفاوت وجود دارد؛ همچنین، بیشترین و کمترین خوداختلافی با میانگین 85/1 و 24/0-، به ترتیب، به هویت خانوادگی و هویت امروزی برمی گردد؛ به دیگر سخن، میانگین هویت خانوادگی در دنیای واقعی بیش از دنیای مجازی و میانگین هویت امروزی در دنیای واقعی کمتر از دنیای مجازی است. همچنین، نتیجه تحلیل آزمون پیرسون نشان داد که بین همه ابعاد هویت در دو دنیای واقعی و مجازی روابط معنی دار وجود دارد؛ این همبستگی در ابعاد هویت مذهبی و خانوادگی منفی و در ابعاد هویت امروزی و هویت قومی مثبت است.
توسعه مدل کارآفرینی روستایی در ایران از طریق مطالعه نقش میانجی توانمندسازی روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
141 - 170
حوزه های تخصصی:
امروزه، صاحب نظران و نهادهای توسعه، کارآفرینی روستایی را مداخله ای راهبردی برای ارتقای توسعه روستایی و تسریع در روند آن می دانندکه نقشی مهم در کاهش فقر و توسعه عدالت اجتماعی و نیز ایجاد فرصت های شغلی فراوان برای روستاییان دارد. بر این اساس، مطالعه حاضر، با هدف توسعه کارآفرینی روستایی، در پی پاسخ بدین پرسش بود که «چگونه می توان از طریق مطالعه نقش میانجی توانمندسازی روستاییان، موجب بهبود عملکرد زیست بوم و توسعه کارآفرینی در فضای روستایی کشور ایران شد؟». پژوهش کاربردی حاضر، با بهره گیری از روش کمی و راهبرد مدل سازی معادلات ساختاری، به روش حداقل مربعات جزیی با رویکرد PLS انجام شد. گردآوری داده های پژوهش از طریق تکمیل 102 پرسشنامه محقق ساخت روا و پایا با روش نمونه گیری خوشه ای در بازه زمانی 1399-1398 صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که دو جریان توانمندساز شناختی شامل توانمندسازهای فردی، گروهی و بنگاهی و جریان توانمندساز عاطفی یا روان شناختی با تأثیرپذیری از ابعادی همچون رفع موانع و بهبود محیط کسب و کار روستایی، حمایت و پشتیبانی از کسب و کارهای روستایی، طرح و برنامه روستایی، و اهداف و ارزش های کارآفرینی روستایی، می توانند منجر به توسعه کارآفرینی روستایی با شاخص هایی همچون ایجاد و یا حفظ و توسعه کسب و کارهای روستایی و یا کارآفرینی اجتماعی روستایی شوند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش، چند پیشنهاد کاربردی از جمله آگاهی افزایی در خصوص مؤلفه های توانمندساز در سه سطح فرد، گروه و بنگاه به کسب و کارهای روستایی، نقش آفرینی مربیان و مرشدان کسب و کارهای روستایی، نقش آفرینی های چندگانه دولت کارآفرین و نقش آفرینی کلیدی و حیاتی جوامع محلی ارائه شد.
تأمین مالی روستاییان در فضای تأمین مالی کشاورزی: مطالعه موردی کشورهای هند، چین و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
135 - 172
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با مطالعه نظام ها و شیوه های تأمین مالی روستایی و کشاورزی کشورهایی همچون هند، چین و ترکیه، بر آن بود که ضمن درک بهتر سازوکارهای اعتباری اجراشده توسط نهادهای تأمین مالی در این کشورها، به طراحی یک نظام تأمین مالی مستحکم تر و کارآمدتر برای تأمین مالی روستایی در فضای تأمین مالی کشاورزی کشور بپردازد. اگرچه عوامل سیاسی، اقتصادی و نیز میراث جغرافیایی و تاریخی، بخش کشاورزی و به تبع آن، تأمین مالی این بخش را در هر کشوری متأثر و منحصربه فرد می سازد، اما معمولاً بررسی تجارب کشورهای مختلف می تواند ضمن روشن ساختن مسیر، به سازمان دهی نظام تأمین مالی بهینه برای این بخش کمک شایانی کند. بنابراین، با بررسی نظام های مالی مختلف بخش کشاورزی، می توان در راستای رسیدن به هدف تأمین مالی پایدار بخش کشاورزی، به چارچوبی مشترک دست یافت. در پژوهش حاضر، با توجه به دستاوردها و نتایج بررسی مدل های تأمین مالی کشاورزی در کشورهای منتخب، فرآیند تأمین مالی طراحی شده برای بهبود نظام مالی کشاورزی کشور ارائه شد. در این مدل، سعی شد که با اصلاح بنیادین در ساختار و شیوه های اعطای وام در بخش کشاورزی توسط مؤسسات مالی و اعتباری و ایجاد انعطاف پذیری در پرداخت وام، از یک سو، هزینه های مبادله کاهش یابد و از سوی دیگر، اعتبار مورد نیاز کشاورزان در زمان مناسب تأمین شود. در چارچوب طراحی شده، با توجه به اهمیت زیربخش ها در ارزش افزوده بخش کشاورزی، شناسایی فعالیت ها و خدمات دارای بیشترین اولویت و نیز دارای بیشترین معوقات در بازپرداخت تسهیلات برای بهبود وصول مطالبات با روش های جایگزین ضروری می نماید.
واکاوی الگوی توانمندسازی اجتماع محور در روستاهای منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 214
حوزه های تخصصی:
الگوهایی گوناگون از توانمندسازی جوامع محروم ارائه شده است، ولی تناسب آنها با شرایط جغرافیایی و زمانی مناطق مختلف امکان استفاده از آنها را محدود می کند. در نگاهی کلی، الگوی توانمندسازی از سوی متخصصان بهداشت و روان شناسی، مدیریت و جامعه شناسی و نیز صاحب نظران مسائل اجتماعی در جهان بسط و توسعه یافته است. هدف مطالعه حاضر دستیابی به الگویی برای توانمندسازی جوامع محروم در منطقه مکران با تاکید بر رویکرد توانمندسازی اجتماع محور در مناطق روستایی بود. بدین منظور، با توجه به جامعه مورد نظر، از روش کیفی به طور غالب استفاده شد و در عین حال، برای سنجش سطح توسعه و دستیابی به نمونه های آزمایشی، روش کمی به کار رفت. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، گروه متمرکز در سطوح مختلف به همراه مشاهده مشارکتی بود. یافته های پژوهش نشان داد که باید توانمندسازی هم «از پایین به بالا» و هم «از بالا به پایین» اجرا شود؛ به ویژه، توانمندسازی در این جامعه مجموعه ای درهم تنیده از توانمندسازی افراد، نهادها و حکمرانان و نیز مدیران و کارشناسان سازمانی است. از این رو، باید الگوی توانمندسازی بر پایه این سه گروه و با تاکید بر آموزش عمومی و مهارتی طراحی شود.
امکان سنجی تشکیل انجمن های آب بران بر اساس الگوی IAD: مطالعه موردی دهستان مهربان سفلی در شهرستان کبودرآهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
91 - 120
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف امکان سنجی ایجاد انجمن آب بران با استفاده از روش استروم در دهستان مهربان سفلی در شهرستان کبودرآهنگ، به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسید. افزون بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات منظم، از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی گردآوری داده های میدانی استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه به تأیید استادان و متخصصان مرتبط موضوع رسید؛ و به منظور ارزیابی پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که 0/90 به دست آمد. جامعه آماری شامل 107 نفر از کشاورزان این دهستان به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. آزمون های آماری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS23 صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همه قواعد برای تشکیل انجمن آب بران ضروری است؛ اما از آن میان، هزینه- منفعت و اطلاعات ضروری ترین قواعد مورد نیاز در دهستان یادشده به شمار می روند و در حال حاضر، بستر نهادی ایجاد انجمن آب بران در این دهستان مهیا نیست. از این رو، پیشنهاد شد که با شناسایی ظرفیت های موجود در دهستان مهربان سفلی، کسب وکارهای غیرزراعی توسعه یابد تا به موازات کشاورزی، امکان ایجاد منابع گوناگون کسب درآمد فراهم شود و همچنین، آموزش هایی برای جلوگیری از حفر چاه های غیرمجاز در این دهستان در راستای حفاظت از آب های زیرزمینی و نیز تشویق کشاورزان به کشت ارقام با نیاز آبی کمتر و بهره گیری از روش های نوین آبیاری در راستای افزایش بهره وری منابع آب به آنها ارائه شود. افزون بر این، نتایج نشان داد که نگرش نسبت به انجمن آب بران با تمایل به عضویت در آن دارای رابطه ای معنی دار است؛ بنابراین، پیشنهاد شد که با برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی و بهره گیری از فیلم های آموزشی و رسانه های محلی نظیر رادیوی استانی و دیگر منابع اطلاعاتی در راستای ارتقای سطح آگاهی و دانش کشاورزان در زمینه مزایای مشارکت، زمینه همکاری و همیاری آنها در مدیریت منابع آب فراهم شود.