فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
از اصلی ترین چالش های پایدار در بافت های ناکارآمد شهری، فقر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-فضایی بیشتر ساکنین این بافت ها است. به کارگیری استراتژی توانمندسازی در مواجهه با فقر شهری یکی از راهکارهای پیش روی بسیاری از شهرها است. فقر بافت های ناکارآمد منعکس کننده کاستی ها و نارسایی های سیاست های دولت و بازار رسمی است و از عوامل عمده ناهنجاری در مناسبات شهری محسوب می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با شناسایی عوامل استراتژیک و کلیدی مؤثر، زمینه تهیه سناریوهای محتمل برای توانمندسازی فقر بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان در افق 1420 فراهم آورده شود. داده های این پژوهش با روش ترکیبی مصاحبه با نخبگان و روش دلفی به دست آمده و طی دو مرحله عوامل اصلی مشخص، پالایش یا ترکیب شده اند. درنهایت، 50 عامل و روند اصلی مشخص شد و از طریق پرسشنامه هایی، تأثیرات متقابل آن ها جمع آوری شد و با نرم افزار میک مک تحلیل شد. سرانجام 15 عامل به عنوان پیشران های استراتژیک و کلیدی شناسایی شد. در مرحله بعد با ادغام روش ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریو ویزارد به شناسایی سناریوهای پیش روی توانمندکردن ساکنین فقیر بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان پرداخته شد. پانزده سناریو از شدت بسیار زیاد در احتمال وقوع برخوردار بودند؛ به طوری که میزان امتیاز این 15 سناریو بین 17 تا 25 بود. پس از صحه گذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریوی فاجعه، در آستانه فاجعه، ایستا و سناریوی طلایی به دست آمد. سپس وضعیت هرکدام از سناریوها با توجه به شاخص های استخراج شده با مدل گرافیکی توسط نرم افزار GIS ترسیم شد. نتایج نشان می دهد، در تمامی سناریوهای یادشده وضعیت دو شاخصه عمده فساد و قیمت مسکن در تمام سناریوها به سمت افزایش پیش خواهند رفت. به نظر می رسد، حتی خوش بینانه ترین تحلیل ها نیز گونه ای از مدیریت در حوزه سیاسی-اقتصادی فارغ از فساد را در نفت شهر آبادان پیش بینی نمی کنند.
تحلیل ویژگی های درگاه کسب و کار الکترونیکیB2B در میان باغداران دشت مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 64
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل ویژگی های درگاه کسب و کار الکترونیکیB2B در میان باغداران دشت مغان در سال 1398 انجام شد. داده های مورد نیاز مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (بالاتر از مقدار 0/7) و روایی آن با استفاده از نظر کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر تمامی باغداران دشت مغان (1250=N) بود که 267 نفر از آن ها بر مبنای فرمول کوکران و با استفاده از تکنیک نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعه حاضر در چارچوب 7Cs جاورسکی (شامل ویژگی های زمینه، ارتباطات، محتوا، سفارشی سازی، تجارت، جامعه و اتصالات) با استفاده از تکنیک تحلیل مؤلفه سلسه مراتبی به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) صورت گرفت. نتایج نشان داد که از میان هفت ویژگی مورد مطالعه، تجارت در یک درگاه الکترونیکی از اهمیت بالاتری برخوردار است و پس از آن ویژگی هایی همچون محتوا، جامعه، سفارشی سازی، ارتباطات، زمینه و اتصالات قرار دارند. به طور کلی، باغداران در وهله اول بر خدماتی که در حین شکل گیری یک معامله ضرورت دارد، تأکید می نمایند. این خدمات می تواند شامل اعتماد بین طرفین برای فروش محصولات، وجود پشتیبانی ارسال محصول، امکان ره گیری محصولات، خدمات مربوط به امنیت فروش محصولات و مواردی از این قبیل باشند.
واکاوی موانع و تنگناهای توسعه بوم گردی عشایری (مورد مطالعه: عشایر استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
77 - 98
حوزه های تخصصی:
در حالی که ایران از نظر منابع طبیعی و گردشگری جزو ده کشور برتر جهان است اما تنها یک درصد از درآمد جهانی گردشگری را به خود اختصاص داده است. استان چهارمحال و بختیاری به علت برخورداری از موقعیت ممتاز جغرافیایی، گردشگری و استراحتگاهی، در مقوله گردشگری از ظرفیت بالقوه بالایی برخوردار است. این استان به دلیل حضور عشایر در منطقه و جاذبه ای که حضور آن ها برای گردشگران ایجاد می کند در بحث بوم گردی عشایری جزو پیشگامان این صنعت به شمار می آید. لیکن هنوز موانع زیادی بر سر راه توسعه ظرفیت بوم گردی عشایری در استان وجود دارد. لذا هدف از این پژوهش شناسایی موانع توسعه بوم گردی عشایری در این استان به ویژه شهرستان کوهرنگ است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر روش، اکتشافی و از حیث نحوه گردآوری داده ها کیفی است. جامعه آماری را خبرگان حوزه گردشگری و آشنا با عشایر منطقه تشکیل می دهد. روش نمونه گیری از نوع غیراحتمالی و گلوله برفی است و تعداد 15 خبره بر اساس حد کفایت نمونه گیری و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته است. با تحلیل مصاحبه ها، موانع توسعه بوم گردی عشایری در قالب 63 مضمون پایه، ده مضمون سازمان دهنده و شش مضمون فراگیر به دست آمد. مضامین فراگیر عبارتند از: ضعف زیرساخت ها، ضعف حمایت های دولتی، محدودیت های زیست محیطی، ضعف سرمایه اجتماعی-فرهنگی و ضعف سازوکار جذب گردشگر است.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه میان افزای شهری که تأکید بر بهره گیری از ظرفیت زمین های خالی و بدون استفاده در درون نواحی ساخته شده، ساختمان های مخروبه و اراضی قهوه ای دارد راهبردی در جهت کنترل پراکنده رویی شهری و پیامدهای مرتبط با آن است. از این رو در این پژوهش به سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار -که با مشکل پراکنده رویی روبروست-پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر رویکرد، توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت، توسعه ای- کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. 13 معیار جهت سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا تعیین شد و با بهره گیری از نظر متخصصان در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن و اولویت هر معیار مشخص گردید.همچنین از مدل فازی برای تولید، استانداردسازی، فازی سازی و تلفیق لایه ها در محیط GIS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در شهر سبزوار، نواحی مرکزی نسبت به نواحی حاشیه شهر، قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا دارد. با اینکه نواحی مرکزی، زمین های خالی کمتری دارد اما استقرار این زمین ها در درون بافت موجود و فاصله کمتر آن ها با اراضی ساخته شده و همچنین عوامل دیگری از جمله وجود ساختمان های مخروبه، قدیمی و با کیفیت پایین در بافت های فرسوده ، دسترسی بیشتر به خدمات و امکانات شهری و... باعث شده که این نواحی قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا نسبت به نواحی حاشیه داشته باشد.در کل، حدود 29/20 درصد مساحت شهر سبزوار برای توسعه میان افزا کاملا مناسب ،15/13 درصد مناسب، 33/41 درصد متوسط ، 98/ 16درصد نامناسب و 25/8 درصد کاملا نامناسب می باشد.بنابراین در شهر سبزوار ظرفیت قابل توجهی برای توسعه میان افزا وجود دارد که بهره گیری از آن می تواند به کاهش پراکنده رویی در این شهر کمک کند.
مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی نسبت به سایر تولیدات زراعی در روستاهای شهرستان کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
117 - 101
حوزه های تخصصی:
کشت گیاهان دارویی از دیرباز جایگاه ویژه ای در نظام های سنتی کشاورزی ایران داشته و نقش مهمی درتنوع اقتصادی روستاییان دارد و فعالیت زراعی موجب افزایش درآمد، کاهش بیکاری و به تبع آن کاهش فقر روستاییان شده است. با کاشت گیاهان دارویی می توان از طریق برنامه ریزی مدون، ضمن توسعه اقتصادی و تأمین نیاز صنایع داخلی و کسب درآمد ارزی درخور توجه، به شکوفایی و توسعه پایدار کشور کمک کرد. این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی در روستاهای شهرستان کلات، انجام شد و به دنبال آن است تا از این طریق انگیزه های مهاجرتی روستاییان کاهش یابد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از حیث روش توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جمع آوری اطلاعات از طریق شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. در مطالعه موردی مربوط به کشت گیاهان دارویی منطقه از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه نمونه پژوهش روستاهایی بودند که تولید گیاهان دارویی در آن ها انجام می شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، تولید گیاهان دارویی 1/50 درصد کل درآمد بخش کشاورزی را در منطقه موردمطالعه تشکیل می دهد. همچنین کاشت هر هکتار گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی، به طور میانگین 6/523 درصد درآمدزایی بیشتر ایجاد می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، درآمدزایی هر هکتار از تولید گیاه دارویی بیش از پنج برابر سایر محصولات زراعی است که در صورت توجه بیشتر به این فعالیت می توان درآمد و سطح رفاه روستاییان را افزایش و انگیزه های مهاجرتی آنان را کاهش داد.
عوامل مؤثر بر توسعه روستایی با تأکید بر تشکیل خوشه کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان گناباد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
161 - 192
حوزه های تخصصی:
خوشه های کشاورزی از تشکل های نوین کشاورزی هستند که می توانند در توسعه روستایی تأثیر مهمی داشته باشند. مقاله حاضر عوامل مؤثر بر توسعه روستایی به ویژه نقش خوشه های کشاورزی شهرستان گناباد را بررسی نموده است. برای دستیابی به این هدف از شاخص اسکالوگرام، شاخص موقعیت مکانی و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج شاخص توسعه نشان دهنده آن است که روستاهای دهستان حومه که در اطراف شهر گناباد قرار دارند، توسعه یافته، روستاهای دهستان های پسکلوت و زیبد، نسبتاً توسعه یافته و روستاهای دهستان کاخک در طبقه توسعه نیافته قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج شاخص ضریب مکانی سه محصول پسته، زعفران و جو برای تشکیل خوشه انتخاب شدند. سپس برای تعیین عوامل مؤثر بر توسعه روستایی در مناطق مورد مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد و نتایج این بخش نشان داد که تشکیل این خوشه ها بر فرایند توسعه روستایی منطقه مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود با تشکیل خوشه پسته در بخش مرکزی و خوشه زعفران در بخش کاخک به بهبود وضعیت توسعه روستایی به ویژه در روستاهای توسعه نیافته کمک شود.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی شهرستان سقز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) در بستر GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، برداشت بی رویه غیرمجاز، افزایش سطوح زیر کشت و خشکسالی، بهره برداری از منابع آب زیرزمینی چندین برابر شده است. با استمرار این عمل، سطح آب های زیرزمینی روزبه روز کاهش یافته است؛ بنابراین شناسایی منابع آب زیرزمینی، استفاده بهینه و مدیریت آن به معنای برداشت پایدار و همیشگی از این منابع گران بها است. در این مطالعه برای پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی در حوضه آبخیز شهرستان سقز از روش تحلیل همپوشانی وزنی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)همراه با علم سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و دانش سنجش از دور (RS) استفاده شد. جهت پیاده سازی، داده های ۷۴۰ حلقه چاه و 14 معیار زمین شناسی، هواشناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی و محیطی در بستر GIS برای تولید نقشه پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی تهیه و پردازش شد. با استفاده از منحنی عملکرد سیستم (ROC) برای صحت سنجی نقشه پتانسیل منابع آب زیرزمینی برآوردشده با تجزیه و تحلیل توزیع سازی از چاه های باز موجود، مقدار 83.7%AUC = به دست آمد که نشان می دهد مدل مورد بررسی با موفقیت آب های زیرزمینی را پیش بینی کرده است. تجزیه و تحلیل های آماری نیز نشان داد، 7/8 درصد و 5/18 درصد از کل مساحت شهرستان سقز به ترتیب در منطقه با پتانسیل بسیار خوب و خوب، 5/31 درصد در پتانسیل متوسط، 3/34 درصد به ترتیب در منطقه با پتانسیل ضعیف و 7 درصد نیز در منطقه با پتانسیل بسیار ضعیف قرار دارند. یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و مدیران در برنامه ریزی و مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی کمک کند.
آینده پژوهی توسعه سکونتگاه های غیررسمی مبتنی بر سناریونویسی (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز دستخوش تغییرات، دگرگونی ها و تحولات در عرصه های مختلفی شده، رشد و گسترش اسکان غیررسمی و پیامدهای آن نیز دچار تغییر شده است. امروزه فرایند شکل گیری و گونه شناسی سکونتگاه های غیررسمی متحول شده و این تغییر فرایند و پیچیدگی، ضرورت آینده پژوهی گسترش این پدیده را تبیین می کند. هدف این پژوهش، آینده پژوهی توسعه سکونتگاه های غیررسمی و ارائه سناریوهای محتمل آینده در افق زمانی 1410 با استفاده از نظریه آینده پژوهی بود است.پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. براساس روش سناریونویسی، با استفاده از قابلیت های نرم افزار سناریوویزارد ، سه سناریوی قوی، چهار سناریوی ایستا و پنج سناریوی بحرانی استخراج شد. نتایج نشان می دهد، 27 درصد از وضعیت توسعه سکونتگاه های غیررسمی در آینده مطلوب بوده و 67 درصد ثابت و بحرانی است. کلان شهر تهران با سه گروه سناریوهای توسعه سکونتگاه های غیررسمی در آینده روبه روست. مطلوب ترین سناریو گروه اول است که بر شالوده طراحی و تأثیرگذاری مطلوب سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن و مدیریت مطلوب، به رسمیت شناختن مالکیت غیررسمی و مهار کامل آن، برنامه ریزی متناسب با توسعه سکونتگاه ها برای افزایش امنیت محلات، برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد شوراها با مردم و حل مشکلات ساکنان است. راهکارهای ارتقای توسعه سکونتگاه های غیررسمی شامل رسمی کردن مالکیت زمین غیررسمی، ایجاد سازمان سامان دهی سکونتگاه های غیررسمی برای کاهش تعدد سازمانی و نبود هماهنگی ها و ایجاد مسکن ارزان قیمت و قابل استطاعت است.
تحلیلی بر تاثیر توسعه صنعت مرغداری بر بهبود معیشت پایدار خانوارهای نواحی روستایی شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
193 - 218
حوزه های تخصصی:
بهبود معیشت پایدار روستایی در سال های گذشته مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. اشتغال و توانایی تأمین هزینه های خانوار به خصوص برای ساکنان نواحی روستایی امری حیاتی بوده و ایجاد فرصت هایی برای اشتغال پایدار با دستمزد مناسب بهترین راه برای خارج کردن مردم از فقر است. این پژوهش با تحلیلی بر توسعه صنعت مرغداری بر بهبود معیشت پایدار خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا تهیه شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش بوده و جامعه آماری آن را تمامی 675 نفر شاغل روستایی صنعت مرغداری تشکیل می دهد که 250 نفر به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 66 متغیر است که روایی محتوایی آن توسط اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی کای اسکوئر، مقایسه میانگین فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن بهره گرفته شد. نتایج حاصل از آزمون ها نشان داد که رابطه معنادار تا سطح اطمینان 99 درصد بین توسعه صنعت مرغداری با ابعاد معیشت پایدار وجود دارد و توسعه صنعت مرغداری باعث بهبود شاخص های معیشت پایدار شده است. ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و کاهش مهاجرت های روستا به شهر از جمله پیامدهای مهم توسعه صنعت طیور است. لذا برای توسعه و گسترش این صنعت، حمایت از آن در جهت جذب سرمایه گذاری ها توصیه می شود.
ارزیابی رضایتمندی از کیفیت زندگی با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی (مطالعه موردی: روستاهای بخش نارنجستان شهرستان سوادکوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
23 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی بررسی وضعیت رضایتمندی از کیفیت زندگی در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی است. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنام ه ای که دربرگیرنده معیارها و گویه های مربوط به کیفیت زندگی بوده، تنظیم شد. روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (0/863) مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق روش کوکران و با توجه به تعداد خانوارها (2496 خانوار) 346 پرسشنامه (حجم نمونه) جهت پاسخگویی بین سرپرستان خانوار توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در مرحله اول وزن معیارهای پژوهش با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون و در مرحله دوم وضعیت رتبه بندی و رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی با استفاده از تکنیک کوپراس مشخص شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی 8 روستا از 15 روستای مورد مطالعه رضایتمند نیست. دو روستای فرامرزکلا و برنجستانک به ترتیب با نمرات کوپراس 42/56 و 8/43 درصد در وضعیت رضایتمندی متوسط از کیفیت زندگی قرار دارند. همچنین 20 درصد از روستاهای مورد مطالعه، یعنی سه روستای ایوک، بورخیل و بشل ضمن قرار گرفتن در رتبه های اول تا سوم با نمرات کوپراس 100، 98/56 و 92/39 درصد در وضعیت رضایتمندی کامل از کیفیت زندگی قرار دارند. بنابراین با توجه به اینکه بیشتر روستاهای مورد مطالعه در وضعیت کیفیت زندگی مناسبی قرار ندارند، لزوم برنامه ریزی و توجه جدی به این روستاها باید در اولویت قرار گیرد.
واکاوی اثر سرمایه اجتماعی بر سلامت اجتماعی در خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
65 - 88
حوزه های تخصصی:
یکی از پیش شرط های اساسی برای رسیدن به توسعه پایدار و از اساسی ترین معیارهای رفاه در هر جامعه، حفظ و ارتقاء سلامت اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی اثرات سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت اجتماعی در خانوارهای روستایی است که از یک سو ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را می سنجد و از سوی دیگر رابطه این پدیده با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن را تحلیل می کند. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است که تحلیل روابط ساختاری سلامت اجتماعی با ابعاد پنج گانه بر اساس مبانی نظری تئوری کییز و سرمایه اجتماعی با ابعاد سه گانه ناهاپیت و گوشال را مورد مطالعه قرار داده است. حجم نمونه آماری مورد مطالعه شامل 384 نفر از بین خانوارهای روستایی شهرستان شیراز است. جهت براورد پایایی شاخص ها علاوه بر اندازه گیری اعتماد و پایایی تک تک شاخص ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، شاخص پایایی ترکیبی سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در حد مطلوبی محاسبه شد (۷۲/0 و ۸۲/0=CR). نتایج تحلیل داده ها نشان داد عواملی چون سن، میزان تحصیلات، تعداد اعضای خانوار، میزان زمین زراعی و تعداد دوره های آموزشی با متغیر سلامت اجتماعی ارتباط معناداری داشتند و روابط علّی بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی با شاخص های مطلوبی برازش داشت (RMSEA= 0.07). بر اساس یافته های تحقیق، ارتقاء شاخص های ساختاری، ارتباطی و شناختی سرمایه اجتماعی جامعه در توسعه شاخص های سلامت اجتماعی اثرگذار است.
الگوی مدیریت ازدحام گردشگران در مقصدهای ساحلی مازندران مبتنی بر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدحام گردشگری یک پدیده در حال رشد در صنعت گردشگری است که تنش های بین جامعه محلی و گردشگران را در مقصدهای گردشگری شهری و روستایی ایجاد می کند. مقصدهای ساحلی به عنوان یکی از مقصدهایی که اغلب با پدیده ازدحام گردشگری مواجه هستند، به مدیریت و برنامه ریزی یکپارچه و پویا برای حفظ و توسعه آن نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و مؤلفه های ازدحام گردشگری با رویکرد گردشگری هوشمند در راستای رسیدن به یک الگوی مدیریتی برای مقصدهای گردشگری انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش آمیخته کیفی و کمی قرار دارد. برای گردآوری داده های کیفی از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. در بخش کیفی 21 نفر با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه 271 نفر از مسئولان و فعالان گردشگری (مشرف به موضوع) در پژوهش مشارکت کردند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شد و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد، مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضه، تقاضا و ساختاری/مدیریتی است که هریک از این ابعاد دارای شش شاخص هستند. همچنین با استفاده از ماتریس اهمیت-عملکرد، حوزه های پراهمیت برای بهبود فعالیت های مدیریتی مشخص شدند. از نظر اثرات کل، بعد مدیریتی/ساختاری ازبیشترین اهمیت (0.57b=) و تقاضای گردشکری بالاترین عملکرد (64.61c=) را دارند. طبق یافته ها، برای مدیریت ازدحام گردشگری بعد عوامل مدیریتی و ساختاری و سازه های دولت و حاکمیت هوشمند (0.25b=)، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان (0.34b=) و فصلی بودن گردشگری (0.39b=) ذیل ابعاد سه گانه، در اولویت بهبود عملکرد قرار دارد.
کمیّت و کیفیت آب کشاورزی و تأثیر آن بر تولیدات کشاورزی و پایداری سکونت گاه های روستایی (مورد مطالعه: دشت فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 160
حوزه های تخصصی:
آ
آب عامل اصلی تضمین کننده پایداری نظام های اجتماعی-اکولوژیکی موجود در مناطق خشک و نیمه خشک است. با وجود این، تغییر اقلیم و مدیریت ناپایدار منابع آب موجب بروز کم آبی در این مناطق شده است. به منظور حفظ توازن میان نیاز بخش کشاورزی به آب و ظرفیت منابع هر منطقه، بررسی رابطه بین آب، تولید و جمعیت ضروری است. لذا این پژوهش با هدف واکاوی تأثیر تغییرات کمی و کیفی آب بر تولیدات کشاورزی و جمعیت روستایی در دشت فیروزآباد فارس انجام شده است. داده های پژوهش از طریق بانک اطلاعاتی سازمان های جهاد کشاورزی و آب منطقه ای و نیز درگاه آمار ایران گردآوری شد. یافته ها نشانگر کاهش شدید ظرفیت منابع آب کشاورزی است؛ اما آسیب پذیری آب در منطقه یکسان نبوده و می توان کشاورزان را به سه گروه دارای دسترسی کم، متوسط و زیاد به آب تقسیم بندی نمود. با این حال، تحلیل سری زمانی نشان دهنده این است که ادامه روند کنونی مدیریت آب مزرعه به کاهش دسترسی هر سه گروه به آب خواهد انجامید. همچنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون مؤید پیوند آب و تولید کشاورزی است. به نحوی که کاهش آب کشاورزی به همراه تنزل در میزان نزولات جوی، کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی و همچنین ضریب مکانیزاسیون به افت میزان تولید محصولات زراعی انجامیده است. از سوی دیگر، میان آب و جمعیت روستایی نیز رابطه ای انکارناپذیر وجود دارد. به نحوی که تراکم جمعیت در روستاهای دارای دسترسی زیاد به آب در طول زمان افزایش یافته است. بر مبنای یافته ها، توصیه هایی برای ارتقای بهره وری آب، تولید و حفظ توازن آب و جمعیت ارائه شده است.
تأثیر رفتار حمایت گرایانه بر رفتار خرید گردشگران نسبت به صنایع دستی روستایی (مورد مطالعه: صنایع دستی روستایی اورامانات تخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
171 - 192
حوزه های تخصصی:
علی رغم اهمیت صنایع دستی در اقتصاد روستایی، این صنایع در بسیاری از مناطق کشور از جمله روستای اورامانات تخت جایگاه اولیه خود را از دست داده است. از جمله راهکارهای حل این مسأله بهبود بازار صنایع دستی است. با توجه به اینکه گردشگران در مناطق روستایی گردشگرپذیر، خریداران اصلی صنایع دستی هستند، بررسی رفتار خرید آن ها می تواند به بهبود بازار صنایع دستی کمک کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل مرتبط با رفتار حمایت گرایانه بر رفتار خرید صنایع دستی از سوی گردشگران انجام شد. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی بودند که در خرداد ماه 1399 به روستای اورامانات تخت در شهرستان سروآباد واقع در استان کردستان سفر کرده بودند (300 =N) . تعداد 173 گردشگر به عنوان نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن به سه صورت روایی شکلی، سازه (توسط استادان دانشگاه) و تشخیصی و همچنین پایایی آن به دو صورت پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد عوامل مرتبط با رفتار حمایت گرایانه (نگرانی همدلانه، شباهت ادراکی، میهن پرستی محلی و نگرانی اجتماعی) اثر مثبت و معنی دار بر نگرش گردشگران نسبت به صنایع دستی روستایی دارند. همچنین نگرش، اثر مثبت و معنی داری بر قصد و رفتار خرید گردشگران نسبت به صنایع دستی روستایی داشت. ازاین رو پیشنهاد می شود بستر لازم برای برانگیختن رفتار حمایت گرایانه گردشگران در راستای حمایت از صنایع دستی روستایی از طریق رسانه های مختلف فراهم شود.
نقش توسعه گردشگری در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای زیارت، شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
256 - 227
حوزه های تخصصی:
گردشگری در نواحی روستایی می تواند نقشی تأثیرگذار در همه ابعاد روستاها ایفا کند که شامل ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، تنوع بخشی به فعالیت های اقتصاد روستایی، کمک به فراهم شدن خدمات زیربنایی و تغییرات کالبدی-فضایی در روستاها می شود. یکی از اثرات گردشگری در روستاها، تحولات کالبدی است. هدف این پژوهش، بررسی نقش گردشگری بر تحولات کالبدی روستای موردمطالعه بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی بود. سرپرست های خانوار ساکن در روستای زیارت جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند و ۲۵۳ سرپرست خانوار ساکن روستای زیارت به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شدند. از سه شاخص ساخت وساز، تغییر کاربری اراضی و رضایتمندی کالبدی در قالب طیف لیکرت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS انجام شد. نتایج نشان داد، تغییرات کالبدی صورت گرفته ناشی از توسعه گردشگری در روستای موردمطالعه باعث افزایش بی رویه ساخت وساز خانه های دوم و ویلا، گسترش تسهیلات و خدمات گردشگری، تغییر کاربری اراضی زراعی به مسکونی، افزایش قیمت زمین و تخریب زمین های کشاورزی به طور گسترده شده است. همچنین بی توجهی به بافت روستا و فضاهای موردنیاز یک خانواده روستایی شامل فضایی برای نگهداری دام و انبار محصولات کشاورزی و گرایش به چند طبقه سازی در ساخت وسازهای جدید نارضایتی ساکنان روستایی را به همراه داشته است. آزمون ها در سطح ۹۹ درصد معنادار بود. به منظور کاهش پیامدهای منفی توسعه گردشگری، توجه بیش از پیش مدیران و دستگاه های نظارتی و برنامه ریزی در حوزه گردشگری لازم و ضروری است.
تبیین اثرات شاخص های اقتصادی، اجتماعی،کالبدی و محیطی بر کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: دهستان حومه شمالی، شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 76
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در مناطق روستایی در راستای ماندگاری و عدم مهاجرت روستاییان بسیار با اهمیت است و سنجش آن می تواند در راستای برنامه ریزی بهتر، باارزش باشد. این امر در مناطقی که دارای تعداد زیادی روستا با جمعیت زیاد و اغلب شاغل در فعالیت های کشاورزی و دامداری هستند، از جمله روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این پژوهش تأثیر شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی بر کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع کمی و به لحاظ شیوه تحلیل توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را 1171 سرپرست خانوار روستاهای انتخابی دهستان حومه شمالی در شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1398 تشکیل می دهد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 289 نفر انتخاب شد. نوع نمونه گیری به روش طبقه ای با انتساب متناسب است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر اصلاحی استادان و کارشناسان دانشگاه و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. پایایی کل پرسشنامه برابر 886/0 است. نتایج نشان داد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر کیفیت زندگی و نیز مدل پنج عاملی مرتبه دوم برای بررسی کیفیت زندگی قابل قبول است. در نهایت شاخص اقتصادی به میزان 93/0، شاخص محیطی به میزان 97/0، شاخص کالبدی به میزان 99/0 و شاخص اجتماعی با کمترین تأثیر به میزان 23/0 بر کیفیت زندگی تأثیر داشت. پیشنهاد می شود شاخص های اجتماعی به منظور ارتقای سطح کیفیت زندگی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا برآیند نهایی کیفیت زندگی بهبود یابد.
راهبردهای توسعه گردشگری روستایی با استفاده از تحلیل ترکیبی SWOT – QSPM (مورد مطالعه: روستای فهرج استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 52
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان فرایندی در توسعه روستایی قلمداد می شود که با ایجاد فعالیت های مکمل کشاورزی، می تواند زمینه توسعه اقتصادی و زیست محیطی روستایی را در زمینه افزایش درآمد، اشتغال زایی و معیشت پایدار روستایی فراهم کند و بهبود کیفیت زندگی و توزیع متعادل و مناسب خدمات و تسهیلات را در چارچوب توسعه منطقه ای و محلی به همراه دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل درونی و بیرونی و ارائه استراتژی های مناسب با توسعه گردشگری روستایی در روستای فهرج است. در این راستا از تحلیل ترکیبی SWOT و QSPM استفاده شد که یک روش توصیفی – تحلیلی است. در ابتدا به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز از گردشگران گردآوری شد. در فرایند تحلیل، از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی استفاده شد که نشان دهنده وضعیت نامساعد عوامل درونی است و همچنین ماتریس ارزیابی عوامل خارجی که نشان می دهد گردشگری روستایی به خوبی توانسته از فرصت ها بهره برده و از تهدیدها دوری گزیند. سپس بهترین استراتژی با استفاده از ماتریس عوامل داخلی – خارجی، استراتژی های گروه WO شناخته شد. درنهایت از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده که استراتژی های گروه WO را اولویت بندی نمود.
بررسی اقتصادی و اجتماعی توسعه کشت کم نهاده برنج در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 52
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، به بررسی اقتصادی- اجتماعی و امکان سنجی توسعه کشت برنج با مصرف کمتر نهاده های شیمیایی در مقایسه با روش های رایج کشت این محصول در استان مازندران پرداخته شد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، از بین دوازده هزار بهره بردار، تعداد 722 بهره بردار در سال 1396 انتخاب و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه از آنها گردآوری شد. تحلیل داده ها، با استفاده از رگرسیون چندمتغیره لاجیت، با لحاظ متغیر ریسک انجام شد. نتایج نشان داد که کشت برنج به روش کم نهاده منجر به کاهش هزینه های تولید و سود اقتصادی بیشتر می شود و فایده زیست محیطی و اجتماعی آن نیز به جامعه برمی گردد. همچنین، نتایج حاصل از برآورد رگرسیون نشان داد که متغیرهای پاداش ریسک، تعداد دفعات نصب تریکو کارت، به کارگیری فناوری کم نهاده در زمین های مجاور، تجربه به کارگیری تولید به روش کم نهاده، شرکت در کلاس های ترویجی، و ارزش محصول در هکتار بیشترین اثر مثبت معنی دار و سطح زیر کشت در سال قبل، سن، و تعداد قطعات اراضی بیشترین اثر منفی معنی دار را در پذیرش کشت برنج به روش کم نهاده دارند. بر پایه نتایج پژوهش، با آزاد سازی قیمت نهاده های شیمیایی، در اختیار قرار دادن نهاده های طبیعی به صورت یارانه ای، سرعت بخشیدن به یکپارچه سازی اراضی، آموزش کشاورزان در زمینه استفاده بهینه از نهاده های کشاورزی و با مشارکت شالی کاران، می توان روش تولید کم نهاده برنج را جایگزین روش سنتی کرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر ناپایداری جمعیت سکونتگاه های روستایی، مورد مطالعه: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
145 - 171
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات جمعیت روستایی استان کردستان در شش دهه اخیر نشان می دهد که روستاهای این استان همواره روند غالب ناپایداری جمعیتی را طی کرده اند. بر این اساس، هدف پژوهش کاربردی حاضر شناسایی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر این پدیده در مناطق روستایی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی با رویکرد پیمایشی بود. بدین منظور، نخست، با محاسبه نرخ رشد جمعیت در طول سه دهه از سال 1365 تا 1395، طبقه بندی شهرستان های مورد مطالعه در سه طبقه (ناپایدار، نسبتاً پایدار، پایدار) صورت گرفت و در مجموع، 23 روستا به عنوان روستاهای نمونه از هر سه طبقه انتخاب شدند؛ سپس، با استفاده رابطه کوکران، 264 خانوار با روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی شده در تابستان و پاییز 1398 به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. توزیع فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی با استفاده از نرم افزار GIS در منطقه مورد مطالعه نشان داد که به لحاظ جمعیتی، وضعیت 56 دهستان ناپایدار، 23 دهستان نسبتاً ناپایدار و شش دهستان پایدار است. نتایج رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که در تأثیرگذاری بر ناپایداری جمعیت سکونتگاه های روستایی در منطقه مورد مطالعه، عوامل اقتصادی، کالبدی، محیطی و اجتماعی، به ترتیب، با ضرایب بتای 511/0، 478/0، 363/0 و 218/0، در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند.
تحلیلی بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر زمین لرزه: مطالعه موردی روستاهای کوهستانی و جلگه ای شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172 - 196
حوزه های تخصصی:
با توجه به شدت آسیب پذیری روستاهای ایران در برابر حوادث پیش بینی نشده، رعایت استانداردها به ویژه برای ساخت بناهای مقاوم تر در برابر زمین لرزه ضروری و اجتناب ناپذیر است. از این رو، مطالعه توصیفی- تحلیلی و میدانی حاضر با هدف بررسی میزان تاب آوری روستاهای کوهستانی و جلگه ای و کاهش خسارات احتمالی ناشی از زلزله در شهرستان آمل انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن چهار روستای کوهستانی و چهار روستای جلگه ای بود که از آن میان، با استفاده از رابطه کوکران، 270 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با بهره گیری از روش های مشاهده و مصاحبه سازمان یافته و نیز پرسشنامه صورت گرفت و برای سنجش و تحلیل داده ها نیز ازمدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شد. طی فرآیند خوشه بندی، روستاهای مورد مطالعه، از نظر میزان تاب آوری در برابر زمین لرزه، به چهار خوشه متفاوت طبقه بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که تک روستای خوشه اول و روستاهای خوشه دوم واقع در منطقه کوهستانی، به ترتیب، آسیب پذیرترین روستاها محسوب می شوند و روستاهای خوشه سوم و تک روستای خوشه چهارم واقع در نواحی جلگه ای نیز به ترتیب، از میزان تاب آوری بالاتری در برابر زلزله برخوردارند.