فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
سفرهای روزانه بین مراکز روستایی و نقاط شهری پدیده ای است که در همة کشورها، با تفاوت هایی برخاسته از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی آن ها، مشاهده می شود. در کشور ما نیز این پدیده، با توجه به گسترش مناطق کلان شهری و مسائل و مشکلات، از جمله گرانی مسکن، رو به افزایش است. تاکنون آمار رسمی از این تعداد جمعیت منتشر نشده است. در سرشماری سال 1385 اولین تلاش برای بررسی این جمعیت انجام شد. در این بررسی با استفاده از تحلیل اکتشافی و به کارگیری آمارهای فضایی سعی شد این پدیده از نظر مکانی و توزیع فضایی پیرامون کلان شهر تهران بررسی شود. رفت وآمد روزانه برای کار یا تحصیل در سطح روستاهای کلان شهر تهران در سه وضعیت مراجعه از روستا به شهر، از روستا به روستا، و از شهر به روستا بررسی و مشخص شد، دو خوشة بزرگ در جنوب تهران مهم ترین مراکز فرستندة جمعیت برای کار یا تحصیل به نقاط شهری اند؛ یعنی بخش هایی از ری، پاکدشت، رباط کریم، و شهریار. مهم ترین قطب فرستندة جمعیت به نقاط روستایی برای کار یا تحصیل نیز شهرستان پاکدشت است. مراجعة جمعیت از نقاط شهری به نقاط روستایی نشان می دهد این مقادیر برای کل منطقة کلان شهر تهران الگویی تصادفی دارد. به عبارت دیگر، مراکز خاصی با این خصیصه در کلان شهر تهران وجود ندارد؛ ولی نقاط شهری رودهن، پردیس، پیشوا، پاکدشت، بومهن، نصیرآباد، و شاهدشهر بیشترین جمعیت را به نقاط روستایی برای کار یا تحصیل می فرستند.
مذهب و مدرنیته در کردستان تحلیل جامعه شناختی اثرگذاری عناصر مدرن بر ارزش های مذهبی در جامعة روستایی موکریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در بازة زمانی نزدیک به دو سال و با مطالعه و مراجعة مستمر به حدود هشتاد روستای مختلفِ منطقة موسوم به موکریان، واقع در جنوب استان آذربایجان غربی انجام شده است. داده های مربوط به مقالة پیش رو با توجه به ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعة روستایی مورد مطالعه، به شیوة کیفی و به روش نظریة زمینه ای و با استفاده از فنون مصاحبه های عمیق، تاریخ شفاهی و مشارکت میدانی جمع آوری شد. پس از انجام مصاحبه های عمقی و برگزاری جلسه های متعدد بحث گروهی با افراد عادی و نیز نخبگان جامعه، اطلاعات اولیه به دست آمد. مراجعه های چندباره به میدان مطالعه به منظور سنجش اعتبار و روایی اطلاعات گردآوری شده و نیز آزمون صحت یافته های نظری، تا آخرین مرحلة تحقیق ادامه داشت. در بعد نظری، مشخصاً نظریة تحول ارزشی اینگلهارت، و نظریه های جدید نوسازی و مدرنیتة بازاندیشی شدة گیدنز، چارچوب مفهومی تحقیق را تشکیل می دهند. با توجه به تغییرات ارزشی ایجادشده در حوزة باورهای مذهبی، ارزش های فردی و جمعی، و نگرش به نمادها و نهادهای مذهبی، می توان اذعان داشت که در نتیجة ورود عناصر مدرن به جامعة روستایی مطالعه شده، تغییرات ارزشی و هنجاری گسترده ای در زیست جهان افراد جامعة مورد نظر صورت گرفته است. تحلیل داده های میدانی حاکی از بروز و گسترش تمایلات «دنیاگرایانه» و «تمایل به زندگی ناسوتی» در میان مصاحبه شوندگان - البته با شیبی ملایم- است. به نظر می رسد که جامعة مورد بررسی با نوعی پارادوکس مواجه است، که از طرفی عقب نشینی دین در آن به چشم می خورد و از طرف دیگر شاهد سازمان یافته شدن بی سابقة دین در قالب فرقه های غیربومی و وارداتی هستیم؛ که این دومی را با اندک تسامحی می توان اسلام سیاسی نامید. به هرحال، ماهیت تغییرات به وجودآمده بیانگر تأثیرپذیری متقابل مذهب و مدرنیته در جامعة مورد مطالعه است.
ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با استفاده از سامانه های هوشمند (منطق فازی) (مطالعة موردی: دهستان مهبان شهرستان نیک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی در کشورهای کمترتوسعه یافته ازجمله ایران به دلیل نابرابری های اقتصادی و اجتماعی بین شهر و روستا، با چالش های فراوانی مواجه هستند. از این رو شناخت و تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در این نواحی اهمیت بسزایی دارد. از آنجاکه عدم قطعیت ذاتاً بر علوم انسانی به ویژه در محیط های برنامه ریزی و تصمیم گیری حاکم است و ارزش گذاری شاخص های کیفیت زندگی نیز به طور نسبی در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت است، بهره گیری از سامانه های هوشمند برای دستیابی به نتایج دقیق تر و واقعی تر بسیار ارزشمند است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل کیفیت زندگی در نواحی روستایی دهستان مهبان شهرستان نیک شهر با استفاده از «منطق فازی» است، که از طریق شاخص های عینی (کمی) و ذهنی (کیفی) در ابعاد اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی مبتنی بر منطق فازی است. داده های پژوهش از اسناد موجود در سازمان های دولتی، آمارنامه ها، و پرسشنامه به دست آمده است. نتایج یافته ها نشان می دهند که کیفیت زندگی عینی در دهستان مهبان در طیفی از نامطلوب تا نسبتاً مطلوب قرار می گیرد، به گونه ای که روستای موکی پایین با ضریب 145/0 پایین ترین درجه (نا مطلوب) و روستای کشیک با ضریب 501/0 بالاترین درجه (نسبتاً مطلوب) را به خود اختصاص می دهد. کیفیت زندگی ذهنی نیز در طیف نسبتاً نامطلوب تا نسبتاً مطلوب جای می گیرد، به گونه ای که روستای تیتران دَن با ضریب 460/0 کمترین درجه (نسبتاً نامطلوب) و روستای کشیک با ضریب 607/0 بیشترین درجه (نسبتاً مطلوب) را دارند.
ارزیابی اثرات اقتصادی طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی ایران علی رغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش&zwjهای اقتصادی از شیوه تولید سنتی رنج می برد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، نبود جاده های بین مزراع، نبود کانالهای آبیاری و عدم زهکشی مناسب موجب افزایش هزینه های تولید و در نتیجه عدم فعالیت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی شده است. دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان ""تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری"" است و این مطالعه به بررسی مساله در شهرستان صومعه سرا پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه برای ارزیابی اثرات اقتصادی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیتها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسشنامه در بین کشاورزان تکمیل و جمع آوری شد. پرسشنامه ها بعد از کُد گذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب کاهش هزینه های تولید برنج، افزایش راندمان تولید و درآمد کشاورزان شده است ، نیروی انسانی به کار رفته در مزارع دارای طرح کمتر از مزارع فاقد طرح است و کشاورزان در این روستاها از تنوع شغلی بیشتری نسبت به روستاهای فاقد طرح برخوردارند. همچنین از نظر تعداد کشاورزانی که در اراضی دارای طرح کشت دوم انجام می دهند از روستاهای فاقد طرح کمتر است ولی سطح زیرکشت در اراضی شالیزاری در کشت دوم در روستاهای دارای طرح از روستاهای فاقد طرح بیشتر است.
تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری در مناطق نمونه گردشگری روستایی مطالعه موردی: روستای نمونه گردشگری هجیج در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی راههای نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اجتماعی و اقتصادی توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی میباشد. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی توان محیطی منطقه نمونه گردشگری روستای هجیج و تدوین برنامه توسعه استراتژیک گردشگری با استفاده از مجموعه عوامل درونی(قوت و ضعف) و مجموعه عوامل بیرونی(فرصتها و تهدیدات) میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ ماهیت، کاربردی - توسعه ای میباشد. با استفاده از پیمایش دادههای حاصل از پرسشنامه و مطالعات میدانی به تعیین ابعاد چهارگانه تکنیک SWOT پرداخته شد. نمونهگیری پژوهش نمونهگیری تصادفی ساده و جامعه آماری را کارشناسان و صاحب نظران گردشگری استان میباشد. یافته های پژوهش نشان میدهد که در روستای هجیج تعداد قوت ها 11، ضعفها 11، فرصتها 12 و تهدیدات 6 مورد میباشند. که بر اساس اولویتبندی این عوامل S4, O2, W3 و T2دارای بیشترین امتیاز میباشند و استراتژیهای WOو SO در اولویت های اول و دوم برای برنامهریزی گردشگری میباشند. ارزیابی صورت گرفته در این پژوهش به تدوین برنامه توسعه گردشگری روستا هجیج انجامید که میتواند رهگشایی برای اصلاح و بهبود وضعیت گردشگری این منطقه باشد.
تحلیل مؤلفه های پیش برنده در اجرای موفقیت آمیز طرح بهسازی و نوسازی مسکن روستایی مورد: شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی و تحلیل آنها در فرایند برنامهریزی توسعه ی روستایی اهمیت بسزایی دارد و نوعی ضرورت جهت ارائه طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. طرحهای بهسازی روستایی از جمله طرحهای توسعه ی روستایی است که در آنها سعی شده است نسبت به بهسازی و سازماندهی مساکن روستایی اقدام شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفه های پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی در استان زنجان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری این تحقیق را دریافتکنندگان وام مسکن روستایی در جهت بهسازی و نوسازی مسکن شهرستان خدابنده در استان زنجان تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول دوران 104 نفر برآورد گردید که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده که پایایی و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریبکرونباخ آلفا (80/0) و نظرخواهی از کارشناسان و اساتید مرتبط با موضوع تأیید شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS به عمل آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داده است که چهار مؤلفه با تبیین 48/63 درصد واریانس کل، با عوامل پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی مرتبط میباشند. مؤلفه های فنی-تکنیکی (82/20)، خدماتی- اعتباری (74/18)، اجتماعی- فرهنگی (35/12) و تشکیلاتی- اداری(56/11) بهترتیب اهمیت بیشترین نقش را در مجموع تبیین نمودهاند.
بررسی الگوی فضایی - مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت مردم در نواحی روستایی بخش جعفر آباد، شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
تحلیل نابرابری فضایی شاخصهای مسکن در مناطق روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخص های توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش می باشد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی های منطقه ای، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستان های استان کرمانشاه، و سطح بندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخص ها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی شهرستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. به منظور سطح بندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشه ای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقه بندی شده اند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان های کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستان های دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلام آبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن قرار دارند.
مدیریت بحران زلزله در سکونتگاه های روستایی شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
ارزیابی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گردشگری خانه های دوم (مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری روستایی موجود در کشور، گردشگری خانه های دوم مهم ترین شکل آن است. در این نوشتار تلاش شده عوامل مؤثر اقتصادی و اجتماعی حاصل از گردشگری خانه دوم با توجه به نظرات پرسش شوندگان از گسترش این نوع گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، شناسایی شود. مطالعه مورد نظر در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل انجام گرفته است. پژوهش پیش رو از دید هدف کاربردی و از نوع پژوهش های پس رویدادی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ای گردآوری شده است که روایی آن با استفاده از فرمول کرونباخ با 80 درصد به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دائمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا و مسئولان امر گردشگری هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 60 نفر (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرهای آن، متناسب با نوع داده ها، از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگری آثار مثبت و منفی مختلفی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی منطقه برجای گذاشته است، مهم ترین آنها با توجه به دیدگاه کلی پرسش شوندگان درخصوص گسترش این نوع گردشگری در منطقه، به ترتیب در بُعد اقتصادی، افزایش شغل های فصلی مرتبط با گردشگری و در بُعد اجتماعی، افزایش امکانات محلی و افزایش رفتارهای ضد اجتماعی و متضاد با فرهنگ بومی است. بیشترین واگرایی در دیدگاه پرسش شوندگان در زمینه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و بیشترین همگرایی در زمینه تأثیرگذاری عوامل اقتصادی گردشگری خانه های دوم مشاهده شد. مسئولان بیشترین موافقت را با گسترش خانه های دوم داشتند و در رتبه بعدی، ساکنان خانه های دوم و مردم محلی، مخالف ترین گروه با گسترش این نوع گردشگری بوده اند. ساکنان دائم در روستا با وجود آگاهی از آثار مثبت اقتصادی حاصل از گردشگری، به دلیل آثار منفی آن بر ابعاد اجتماعی منطقه، با تداوم روند کنونی گسترش گردشگری مخالف هستند.
ارائه ی الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه ی گردشگری پایدار روستایی(مطالعه ی موردی: دهستان لواسان کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که شکل پایدار آن در ابعاد مختلفِ اقتصادی، اجتماعی و محیطی، بسترساز دست یابی به توسعه ی پایدار جوامع محلّی می شود. از این رو، دست یابی به این مهم، نیازمند طرّاحی، تدوین و به کارگیری الگوی راهبردی، به همراه راهبردهای مناسب و ویژه ی این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. بنابراین این پژوهش با هدف تدوین الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری در روستاهای منطقه ی مورد مطالعه انجام شده است. سؤال اساسی پژوهش این است که الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری که به توسعه ی پایدار روستایی منجر شود، کدام است؟ بر این اساس، پژوهش پیش ِرو با بررسی های اسنادی و میدانی و نیز، روش شناسی توصیفی تحلیلی و از سه گروه مشارکت کننده ی (مردم روستا 170 نفر، گردشگران 140 نفر، مسئولان 25 نفر) در 14 روستای دهستان لواسان کوچک و دیدگاه های آنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه ی الگوی راهبردی توسعه ی گردشگری روستایی در چارچوب جامع راهبردی، از روش تحلیلی سوات استفاده شده است. با توجّه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی، تعداد 9 قوّت و تعداد 11 ضعف و از بین مجموع عوامل خارجی، تعداد 7 عامل، به عنوان فرصت خارجی و تعداد 11 عامل، به عنوان تهدید خارجی پیش روی این نواحی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که سطح آسیب پذیری اغلب روستاها، به دلیل توسعه ی گردشگری بسیار بالاست و توزیع و تخصیص مجدّد منابع در سطح نواحی مورد مطالعه با توجّه به محدود بودن فرصت ها و بالابودن نقاط ضعف، امری الزامی است.
عوامل مؤثّر بر گسترش اعتیاد در نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان چهاردولی غربی شهرستان قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجودی که نواحی روستایی در بین مردم محیط امن شناخته می شود، اما زندگی روستایی نیز می تواند تنش زا باشد. این وضعیّت می تواند با دورافتادگی، بروز فشارهای روانی برای سازگاری، عدم توانایی برای پنهان شدن در جوامع یکپارچه، کمبود امکانات تفریحی، اعتیاد، جرم و فشار بازسازی اقتصادی مرتبط باشد. اعتیاد یکی از ناهنجاری های جامعه ی روستایی است که با گذر زمان فراگیرتر شده و سبب اختلال در زندگی روستایی می شود. اعتیاد در سال های اخیر، سبب تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و عدم تعالی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه و دلیل بسیاری از بزه کاری ها شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی علل گرایش و گسترش اعتیاد در روستاهای دهستان چهاردولی غربی شهرستان قروه، برای شناسایی عوامل مؤثّر بر افزایش تعداد معتادان ارائه شده است. جامعه ی آماری روستاهای دهستان چهاردولی غربی است و روش نمونه گیری برای تعداد روستاها، نمونه گیری مکانی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده که در این راستا، افراد ناظر به صورت تصادفی ساده و جمعیّت معتاد با استفاده از معتادان در دسترس انتخاب شده اند. روش تحلیل، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کیفی است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بر اثرگذاری عواملی چون، لذّت جویی، گذران اوقات فراغت، بیکاری، نزدیکان و دوستان معتاد، ازهم پاشیدگی نظام خانواده، فشارهای روانی، کنجکاوی و ماجراجویی، شکست در ازدواج، استفاده ی دارویی از موادّ مخدّر و از همه مهم تر، به وجودآمدن ناهنجاری فرهنگی جدید مصرف موادّ مخدّر، به عنوان تنقّل مهمانی های شبانه تأکید دارد. مهم ترین راهکارهای ارائه شده برای کاهش اعتیاد در این پژوهش عبارتند از: آموزش خانواده ها برای مقابله با مصرف موادّ مخدّر در مجالس شبانه و نظارت بر فرزندان، به ویژه در فصل کاری است.
ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان مطالعه موردی: روستاهای بخش بخش شال شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. بدین صورت که کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و در نتیجه در توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان داشته باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت؛ کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛از نوع تحقیقات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم) قلمداد می شود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای 8 روستای بخش شال می باشد، که از طریق فرمول کوکران 196 خانوار به عنوان نمونه برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون کای دو و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی دارای ظرفیت های لازم جهت توسعه کارآفرینی نیستند؛ و نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که زمینه های زیرساختی و فردی بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی می گذارند. با تقویت این زمینه ها (فردی و زیرساختی) می توان انتظار داشت که کارآفرینی در روستاها افزایش یابد و مشکل بیکاری و مهاجرت حل شود، و در نتیجه درآمد افزایش می یابد و باعث توسعه روستا و توانمندی روستاییان می شود.
بررسی عملکرد شوراهای اسلامی روستا و میزان مشارکت مردم در توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان حسین آباد شهرستان نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شوراهای روستایی نقش مهمی را در توسعه روستاها ایفا می کنند و تشکیل شورا یکی از اقدامات اساسی در جهت نظم بخشیدن به مشارکت مردم در جریان توسعه روستایی است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شوراهای اسلامی و میزان مشارکت مردم در توسعه روستایی در دهستان حسین آباد شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده است. داده های مورد بررسی از طریق پرسشنامه و به روش مصاحبه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل دو گروه مردم (سرپرستان خانوار) و اعضای شورا بوده که جهت تعیین حجم نمونه برای گروه مردم از فرمول کوکران تعداد نمونه 255 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. در گروه شورا کل اعضای شورا (15 نفر) مورد پرسش و مصاحبه قرار گرفته است. در تحلیل داده ها جهت بررسی نرمال بودن توزیع میانگین نمرات از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای ارزیابی عملکرد شوراها از آزمونT تک نمونه ای و آزمون دوجمله ای و نیز جهت مقایسه نظرات دو گروه مردم و شورا از آزمون Mann-Whitney U و Tمستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در عملکرد شوراها در حوزه اقتصادی با توجه به آزمون دوجمله ای(48 درصد موافق و 52درصد مخالف) و نسبت مشاهده شده، معنی دار نبوده است. عملکرد اجتماعی شوراها مطلوب تر از وضعیت اقتصادی و بیشتر از سطح متوسط می باشد. در حوزه فرهنگی کمتر از سطح متوسط بوده است. هم چنین بررسی میزان مشارکت مردم در توسعه روستا نشان می دهد که از سطح متوسط بیشتر است.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.
بررسی و ارزیابی سرمایة اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین روستاییان (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر که از نوع مطالعة توصیفی ـ همبستگی است، بررسی و تحلیل سرمایة اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن درمیان روستاییان منطقة اورامانات است. جامعة آماری این تحقیق، 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 280 خانوار به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه بود که روایی و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب KMO و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. همة محاسبات آماری این پژوهش به وسیلة نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 9/55% (559/0 =R2) از واریانس تغییرات متغیر وابسته، توسط 6 متغیر مستقل سن، سطح اراضی، رضایت کلی از زندگی، درصد درآمد از شغل اصلی و شغل راننده تبیین می شود.
چالش ها و مشکلات بخش کشاورزی و نقش آن در مهاجرت از روستا به شهر (مطالعة موردی: دهستان شیرز شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة روستایی مفهوم مهمی در توسعة ملی است. روستاها به عنوان مجتمع های زیستی و بستر اصلی فعالیت های زراعی، تبلور حیات اقتصادی- اجتماعی کشورمان هستند که با چالش های متعددی روبه رویند؛ از جمله کم سوادی کشاورزان، درآمد کم و بیکاری فصلی، ماشینی نبودن فعالیت ها و... . در چند دهة اخیر، توسعه و آبادانی روستایی همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعة ملی و منطقه ای بوده است. برای رسیدن به توسعة روستایی، توجه به روستاها و ترقی بخش کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن لازم است. هدف مقالة حاضر، شناسایی تنگناهای فعالیت های کشاورزی و تأثیر آن بر مهاجرت روستایی است و در آن از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. پس از تهیة چارچوب نظری تحقیق، به منظور جمع آوری اطلاعات، 311 پرسش نامه بین بهره برداران کشاورزی روستاهای نمونه توزیع شد. برای بررسی رابطة صنایع تبدیلی وابسته به بخش کشاورزی با درآمد روستاییان، از آزمون T استفاده شد. نتایج آزمون نشان می دهد فقدان صنایع تبدیلی در کاهش درآمد روستاییان منطقه نقش اساسی دارد. همچنین، دربارة نقش درآمد کشاورزی در مهاجرت از آزمون (کای اسکوئر) استفاده شد. براساس نتایج این آزمون، درآمد پایین کشاورزی در روستاهای منطقه در افزایش مهاجرت به شهر نقش دارد.
تحلیل پیامدهای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی بر توسعه اقتصادی روستاها مورد شناسی: بخش عسلویه شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانیابی پروژههای صنعتی در مجاورت نواحی روستایی، میتواند باعث افزایش اشتغال، افزایش درآمد، جلوگیری ازمهاجرت روستاییان به شهرها شود و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در نهایت توسعه پایدار روستایی را فراهم آورد. مناطق روستایی واقع در حوزه تأسیسات پارس جنوبی در استان بوشهر در پی احداث این تأسیسات تحولات زیادی را طی یک و نیم دهه اخیر تجربه کردهاند. بر این اساس تحلیل این پیامدها در راستای تدوین برنامههای مناسب و جامع در جهت تحقق توسعه روستایی ضروری مینماید. دراین پژوهش به منظور تحلیل پیامدهای ایجاد مناطق ویژهه اقتصادی بر توسعه اقتصادی روستاها دو دهستان عسلویه و نایبند از بخش عسلویه به عنوان جامعه آماری برگزیده شد و از این جامعه آماری 10 روستا به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردید و تعداد184 پرسشنامه در این 10 روستا تکمیل شد. روش تحقیق درپژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای تحلیل دادهها از نرم افزار spss استفاده شده است. برای تعیین میزان توسعه یافتگی روستاها نیز از مدل تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در ایجاد اشتغال، افزایش فرصتهای شغلی و ماندگاری جمعیت در روستاهای پیرامونش موفق عمل کرده، امّا درافزایش ارائه نهادهها وخدمات رفاهی درروستاها موفق نبوده است.
بررسی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی: مطالعه موردی روستای زیارت در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی است که به صورت مطالعه موردی در روستای زیارت شهرستان گرگان در استان گلستان به انجام رسیده است. تحقیق کمی حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی می باشد،که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان بومی و محلی روستای زیارت است که به روش جدول کرجسی و مورگان تعداد 192 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده گردیده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از متخصصان گردشگری استان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل پیامدهای فیزیکی- کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی توانستند 691/64 واریانس تغییرات مربوط به اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری روستایی در ناحیه مورد مطالعه را تبیین کنند. همچنین یافته های این قسمت بیانگر این بود که پیامدهای فیزیکی-کالبدی و پیامدهای اقتصادی مربوط به جنبه های مثبت (380/56%) گسترش گردشگری روستایی و پیامدهای محیط زیستی و پیامدهای اجتماعی (620/43%) نیز جنبه های منفی مرتبط با توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی را نشان می دهن که این امر بیانگر این بود که پیامدهای مثبت کمی بیشتر از پیامدهای منفی بوده است. به علاوه سایر نتایج نشان داد که زنان پیامدهای منفی بیشتری را از گسترش گردشگری درک کرده اند و گروه های شغلی کشاورزان، دامداران، و مغازه داران پیامدهای مثبت بیشتری را از گسترش گردشگری احساس کردند در حالی که گروه های کارمندان و بیکاران پیامدهای منفی بیشتری را بیان کردند. به علاوه نتایج بیانگر این بود که با افزایش سطح تحصیلات ادراک از پیامدهای منفی نیز افزایش یافته است.
بهینه سازی مدیریت ضایعات و بقایای زراعی: (مورد مطالعه روستای حسن آباد شهرستان روانسر استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجم وسیعی از محصولات کشاورزی که با صرف هزینه های بالا تولید می شود به دلایل متعدد در چرخه تولید تا مصرف ضایع می شود که میزان این ضایعات در کشور ما بسیار بالاست. افزایش ضایعات بخش کشاورزی چالش مهمی برای دولت ها خواهد بود، زیرا ضایعات از یک سو تهدید کننده امنیت غذایی بوده و از سوی دیگر در ایجاد آلودگی های زیست محیطی تأثیر گذار هستند. هدف این تحقیق کیفی بهینه سازی مدیریت ضایعات زراعی در جامعه مورد مطالعه تحقیق یعنی شهرستان روانسر استان کرمانشاه می باشد. از این شهرستان، روستای حسن آباد به صورت هدفمند و به علت فعال و مهم بودن در فعالیت های بخش زراعی انتخاب شد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و اطلاعات با مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز حاصل شد و سپس با روش نظریه بنیانی تجزیه و تحلیل شد. کشاورزان، شرایط آب و هوایی نامساعد، آفات و بیماری، مشکلات مالی کشاورز و فرسودگی ماشین آلات مهمترین عوامل ایجاد ضایعات در این منطقه شناسایی شدند. کشاورزان برای مقابله با این شرایط راهکارهایی مانند آماده سازی زمین و کاشت بذر مرغوب در زمان مناسب، مبارزه با آفات، بیماری و علف های هرز، کشت مکانیزه و برداشت مناسب را به کار می گیرند. ضایعات ایجاد شده و بقایای کشاورزی برای بهبود حاصلخیزی خاک، تغذیه دام و طیور، تهیه بستر دام، پرورش قارچ و بی خاکورزی مورد استفاده قرار گرفته و مقداری از آن را دور ریخته شده یا سوزانده می شود. این در حالی است که مواد دفعی قابلیت استفاده برای تولید کمپوست را دارا هستند.