فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
236 - 249
حوزه های تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه- های مهم شهروندان، نهادها و رهبران و مقامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع تبدیل شده است. حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. که البته این حضور کمی و کیفی نیروی انتظامی متاثر از استاندارد آن نیز می باشد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی(ایجاد امنیت) می باشد. بر اساس ضرورت پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش آن ترکیبی از روشهای کتابخانه ای، میدانی، توصیفی وتحلیلی می باشد. از آنجا که هدف اصلی آن بررسی استاندارد و سرانه نیروی انتظامی و نقش آن در پهنه بندی زمانی – مکانی جرم می باشد با استفاده از روش های کمی و ابزارهای شامل ArcGIS، SPSS، TOPSIS، VIKOR، Moran، Antropy به بررسی موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است کاربری های انتظامی در شهر اهواز که سرانه این کاربری 0.042 متر مربع می باشد کمتر از سرانه استاندارد (1) متر مربع بوده و در این بخش با کمبود خدمات به میزان 950995.46 متر مربع مواجه هستیم . و بر اساس مدل VIKOR منطق یک کلانشهر اهواز در رتبه یک پایداری قرار گرفته است. و در مقابل منطقه 2 شهر در رتبه آخر امنیت قرار گرفته است. همچنین بر اساس نتایج بیضی انحراف معیار سرقت با زاویه کمی در جهت جنوب غربی-شمال شرقی امتداد یافته است، زیرا تمرکز نقاط جرم در قسمت جنوب غربی شامل کلانتری 15، 19، 27 و 33 است.
مدل یابی علی و تفاوت های جنسیتی برای احساس بیگانگی در فضاهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : احساس جدایی مادی و معنوی فرد از فضای یک شهر، بیگانگی او را از فضای شهری رقم می زند. احساس بیگانگی در فضای شهری می تواند، معلول دلبستگی مکانی، سرزندگی شهری و حتی امنیت و زیست پذیری شهر باشد.
داده و روش : در این پژوهش کمی، ساختار علی احساس بیگانگی در فضای شهری و تفاوت این احساس در جنسیت زن و مرد، به کمک نمونه 480 نفری که از شهر اهواز گردآوری شد بررسی گردید. از مدل یابی معادلات ساختاری و مدل یابی تفاوت های گروهی برای تحلیل داده ها بهره گرفته شده است.
یافته ها: نشان دهنده آن است که سرزندگی شهری، امنیت و زیست پذیر شهری مهم ترین عواملی هستند که هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم بر احساس بیگانگی در فضای شهری تأثیر می گذارند، البته این علیت را دلبستگی مکانی تعدیل کرده است. مدل ساختاری علی احساس بیگانگی در فضای شهری بین زنان و مردان متفاوت عمل می کند.
نتیجه گیری : تأثیرپذیری احساس بیگانگی زنان در فضای شهری از هرسه عامل زیست پذیری، امنیت و سرزندگی شهر بیشتر از مردان می باشد. ساختار فیزییولوژیک زنان، احساسات و توانایی آنان، سیاستگذاری های مردانه شهر، عدم تناسب فضاهای شهری با جنسیت زنان، فضاهای رها شده و اضطراب آور در شدید تر شدن این ارتباط نقش مهمی ایفا کرده است. همچنین از دیدگاه شهروندان اهوازی فضاهایی که بیشترین احساس بیگانگی را القاء می کنند در محدوده های مرکز، غرب و جنوب غربی و کمترین در محدوده شمال شهر اهواز یعنی محلاتی است که کمترین خدمات شهرداری در آن ها وجود دارد می باشند. به همین خاطر توجه بیشتر طراحان شهری به فضاها، عملکرد فضا، توانایی و محدودیت افراد، و از همه مهم تر جنسیت آن ها می تواند موجب کاهش احساس بیگانگی شهروندان در فضای شهری شود.
ارائه ی الگویی جهت ارتقاء زیست پذیری در فضاهای عمومی زیر سطحی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت جوامع انسانی، منجر به افزایش شهرهای پرجمعیت، فشرده و پرتراکم شده است که توسعه در ارتفاع و زیرِ زمین را رایج ساخته است. با وجود مزیت های ناشی از زندگی فشرده انسان ها در کنار یکدیگر، ازدحام ناشی از تراکم، تهدیدی برای کیفیت های زیست انسان ها به وجود آورده است. مفهوم زیست پذیری، در پاسخ به این دغدغه، به کیفیت های عینی و ذهنی مورد انتظار انسان ها از محیط زیست می پردازد. توسعه های جدید زیرسطحی که عمدتاً متأثر از افزایش تراکم و ازدحام در شهرها هست، در اغلب موارد، کمتر به کیفیت های زیستی انسان ها در زیرِ سطح زمین پرداخته است و بیشتر به جنبه های عملکردی توجه شده است. کاهش نظارت اجتماعی، تأمین امنیت، تأمین تهویه، نور و کنترل رطوبت، خوانایی و جهت یابی از جمله مهم ترین چالش های این نوع از توسعه است. لزوم ایجاد و رواج استفاده از فضاهای عمومی پویا و اجتماع محور در طبقات زیرین، محرک پرداختن به این پژوهش بوده است. به منظور ارائه ی الگویی جهت ارتقاء زیست پذیری در فضاهای عمومی زیر سطحی شهرها، داده های کیفی جمع آوری شده، به روش اسنادی (تحلیل پایه) و داده بنیاد (تحلیل مکمل) به صورت همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. از ترکیب تحلیل پایه و مکمل، مؤلفه های کلیدی سازنده فضای زیر سطحی زیست پذیر یعنی مؤلفه های عملکرد دسترسی؛ ادراکی؛ هویت؛ زیست محیط و تاب آوری شناسایی و بررسی شد. همچنین جهت ارائه الگو از روش داده بنیاد استفاده شد. بر اساس سوالات مطرح شده در فرآیند مصاحبه، 389 ارجاع ارائه گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 20 کد اولیه و 7 کد محوری استخراج گردید و پس از کشف روابط علی معلولی، الگوی فضای زیرسطحی زیست پذیر مبتنی بر الگوی دانه برفی ارائه گردید.
شناسایی مؤلفه های محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پایداری در شهر های کوچک، مطالعه موردی: شهر لیکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های پایداری شهری در شهر لیکک از توابع استان کهگیلوبه و بویراحمد از نوع کاربردی با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بوده است. نخست 36 شاخص در 4 بعد محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی پایداری شهری با استفاده از اسناد و نظر 23 نفر از خبرگان حوزه مربوطه تعیین گردید. به منظور رتبه بندی عوامل از ﻓﺮآﯾﻨﺪ تحلیل ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. در مطالعه حاضر نرخ ناسازگاری کلیه مقایسات زوجی کم تر از 1 / 0 بوده است. لذا، سازگاری ماتریس مقایسات قابل قبول است. نوآوری پژوهش حاضر شناسایی شاخص های پایداری در شهری کوچک با موقعیت جغرافیایی و آداب و رسوم و فرهنگ خاص و به کارگیری معیارهای کمی و کیفی به طور هم زمان و امتیازدهی و اولویت بندی آن ها بوده است. یافته ها نشان داد که به ترتیب عوامل اقتصادی، عوامل محیطی، عوامل کالبدی، و اجتماعی دارای اهمیت بودند. از بین مؤلفه ها یا زیر معیار ها، وضعیت درآمد و درصد اشتغال به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری شهری قلمداد گردید. بنابراین شاخص های پایداری و درجه اهمیت آن ها در شهر های کوچک، متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی آن جوامع است. رشد نامتوازن شهرنشینی با زیرساخت های نامناسب شهری و عدم فرصت های شغلی کافی موجب ناپایداری شهری می شود. فرآیند پایداری جریانی چند بعدی است که باید ضمن توجه به بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد رفاه همگانی، از نابودی منابع، تخریب محیط زیست و ناهنجاری های اجتماعی اجتناب شود.
تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در جوامع محلی (نمونه موردی: بخش احمدی، شهرستان حاجی آباد هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
201 - 226
حوزه های تخصصی:
اعتبارات خُرد، به عنوان یکی از راهکارهای توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه معرفی شده است. در ایران تأمین مالی خُرد یا ایجاد صندوق های توان افزایی به روش های گوناگون و از سوی نهادها و سازمان های مختلف در مناطق روستایی و محروم پیگیری و اجرا شده است. این مقاله به بررسی تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال و کاهش فقر در جامعه محلی بخش احمدی پرداخته است. در این پژوهش از پارادایم اثبات گرایی بهره برده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی توسط پرسشنامه و روش تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون T تک نمونه ای و ماتریس همبستگی آمار استنباطی است. جامعه هدف 2579 نفر از اعضای صندوق توان افزایی وابسته به بنیاد علوی در 30 روستای بخش احمدی شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان بوده است. نتایج بیانگر آن است که صندوق های اعتباری خُرد در فقرزدایی با میانگین 62/3، در توانمندسازی و اشتغال زایی با میانگین 52/3 و 44/3 بالاتر از حد نظری میانگین مؤثر واقع شده است. ضریب همبستگی 462/0 بین توانمندسازی با توسعه جامعه محلی وجود دارد و بین مؤلفه فقرزدایی با توسعه ضریب همبستگی 451/0 برقرار است. همچنین ضریب همبستگی بین مؤلفه اشتغالزایی و توسعه 474/0 است. درنهایت نتایج این مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی داری بین مؤلفه های مورد بررسی و توسعه جامعه محلی وجود دارد و صندوق های اعتباری نقش مؤثری در توسعه روستاهای مورد بررسی داشته اند.
شبیه سازی تغییرات کاربری زمین در بافت های شهری: تلفیقِ رهیافت مونت کارلو، منطق فازی و سلول های خودکار، مطالعه موردی: منطقه 7 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، شبیه سازی تغییرات کاربری زمین در بافت های شهری با استفاده از تلفیق مدل مونت کارلو، منطق فازی و سلول های خودکار در منطقه 7 شهر اصفهان بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از نوآوری های این پژوهش می توان به استفاده از رهیافت مونت کارلو، تدارک تعداد بالاتر انواع کاربری ها، تعریف قوانین انتقال جامع تر و استفاده از عوامل و شاخص های کامل تر در فرایند تغییر کاربری ها اشاره نمود. در این مطالعه ابتدا چارچوب مدل سلول های خودکارِ تلفیقی با منطق فازی و رهیافت مونت کارلو تشریح گردید و پس از تنظیم پارامترهای اولیه ، این مدل برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی در منطقه هفت شهر اصفهان در دو سناریویِ توسعه درونی و پیرامونی و در دو دوره زمانی 1390-1400 و 1400-1410 به کار گرفته شد. در نهایت، جهت مقایسه مدلِ توسعه یافته با مدل های سلول های خودکار تلفیق شده با منطق فازی و سلول های خودکار سنتی، سه شاخصِ سازگاری، فشردگی و تناسب زمین مورد استفاده قرار گرفت. طبق نتایج تحقیق مدل سلول های خودکار تلفیقی با منطق فازی و رهیافت مونت کارلو خروجی رضایت بخش تری نسبت به دو مدل دیگر داشته است.
تولید سناریوهای ممکن برنامه توسعه مجدد شهری(RAP) با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط (AIDA) (مطالعه موردی: محله باغ شاطر)
حوزه های تخصصی:
بروز مشکلات متعدد ناشی از افت کیفیت فضاهای شهری تهران باعث به وجود آمدن و گسترش بافت های فرسوده شده است. به دنبال آن مشکلات مدیریت شهری را ناگزیر به اتخاذ تصمیماتی ویژه نموده است. در چند سال اخیر راهبردهاو سیاست های مهمی جهت مقابله با این مشکلات مطرح شده است، که رایج ترین سیاست در این زمینه سیاست توسعه مجدد شهری می باشد. هدف پژوهش، ارائه راهکارهای در جهت بهبود شرایط بافت ناکارآمد محله باغ شاطر با استفاده از رویکرد توسعه مجدد شهری می باشد. سئوال اصلی در این ارتباط این است که چگونه می توان شرایط ناکارآمد محله باغ شاطر را از بین برد. برای دستیابی به این منظور طراحی گزینه مطلوب برنامه ریزی از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط استفاده گردیده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه است و از روش مصاحبه، پرسشنامه و پیمایش میدانی از محله، اطلاعات مورد نظر کسب گردیده است. فرآیند تحقیق بدین صورت است که نخست، مشکلات موجود در محله بررسی و بیانیه نهایی مشکلات تنظیم می گردد. بر اساس این بیانیه و مرور اهداف برنامه های موجود، بیانیه اهداف تدوین شده و بر اساس آن، با استفاده از فن AIDA طراحی برنامه انجام می گردد. نتایج نشان داد که 8 سناریو جهت تصمیم گیری تولید شده است که با استفاده از ماتریس سازگاری اهداف، و با در نظر گیری پتانسیل های موجود در محله، یک سناریو جهت توسعه مجدد شهری در بافت فرسوده محله باغ شاطر انتخاب گردیده است.
بررسی تأثیرات مگامال ها بر روی محدوده های پیرامونی (نمونه موردی: لاله پارک، ستاره باران و ایپک پالاس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
98 - 113
حوزه های تخصصی:
از اواخر دهه 50 میلادی ساخت مگامال ها در شهرها رواج یافته است. مگامال ها در شهرهای مختلف پاسخگوی نیازهای مادی و اجتماعی شهروندان می باشند. مگامال ها علاوه بر تامین نیازهای شهروندان حوزه پیرامونشان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند و باعث ایجاد تغییرات در قیمت اراضی، الگوی فعالیت ها و کاربری ها می شوند. این اثرات می توانند در بخش های مختلف شهر با توجه به ویژگی های آن منطقه متفاوت باشند. به عنوان مثال ساخت مگامال ها در بخش های مختلف شهر می تواند باعث افزایش یا کاهش قیمت زمین شود. به همین منظور 3 مگامال در شهر تبریز که در بخش های مختلف شهر قرار گرفته اند مورد سنجش واقع شدند. سوال اصلی پژوهش عبارت است از «مگامال های شهر تبریز چگونه محدوده پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می دهند؟». با توجه به سوال مطرح شده، روش پژوهش از نوع کمی بوده و دارای رویکرد قیاسی- فرضیه ای است. دراین پژوهش قیمت اراضی مسکونی به عنوان متغیر تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به متغیر پژوهش روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای و میدانی می باشد. در پژوهش حاضر ابتدا روند تغییرات قیمت اراضی مسکونی شهر تبریز با استفاده از تکنیک های تحلیل روندخطی، موران و کریجینگ مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس به کمک تکنیک های کنترل-مداخله و تحلیل روند خطی، اثرات اقتصادی هریک از نمونه ها بر روی محدوده پیرامونشان با توجه به متغیر پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل شده حاکی از آن است که مگامال ها به لحاظ اقتصاد زمین برمحدوده پیرامونشان تاثیر مثبت دارند؛ و شدت تاثیر آنها در مناطق با ارزش شهری نسبت به مناطق کم ارزش بیشتر است.
نقش عملکرد کارمندان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی (مطالعۀ موردی: شهرداری منطقۀ دو شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مهمترین وظیفه منابع انسانی در سازمان کمک به عملکرد بهتر برای نیل به اهداف سازمانی است، که یکی از زمینه های مورد توجه در نیل به عملکرد مطلوب کارمندان شهرداری، لزوم توجه به مشارکت مردمی است. هدف این مقاله، نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقا مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو شیراز و ارتباط آن دو با یکدیگر است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مربوط به مبانی نظری تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای تهیه شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه است که آزمون پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ که برابر عدد 89/0 می باشد، صورت گرفته است. جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری منطقه دو می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 153 نفر از آنان بوده است. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. در این پژوهش ابتدا 9 شاخص نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی در منطقه دو کلانشهر شیراز تعریف شده اند و با استفاده از محیط نرم افزار SPSS و آزمون Anova و رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که بعد مبتنی بر نتایج با 51 درصد مهم ترین عامل عملکرد کارکنان می باشد که در جهت بهبود مشارکت مردمی نقش دارد و پس از آن به ترتیب بعد مبتنی بر کیفیت با 4/7 درصد، بعد ذهنی با 8/6 درصد، بعد رفتاری با 7/2 درصد، بعد خصیصه ای با 1/2 درصد و بعد عینی 1/1 درصد بر بهبود مشارکت مردمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری : بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور افزایش مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو، راهکارهایی نظیر آگاهی بیشتر کارمندان از نیازهای شهروندان، جلب اعتماد شهروندان از طرف شهرداری، رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از هرگونه ضابطه بازی، سنجش میزان انگیزه کارکنان، بهبود خودآگاهی کارکنان و ارتقای مهارت های فردی کارکنان امری ضروری است.
تحلیل مقایسه ای رابطه بین حس باهمستان و کیفیت زندگی در شهرها (پژوهش موردی: شهرک ولیعصر و محله پایین در شهر قائن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و بررسی مقایسه ای وضعیت حس باهمستان و کیفیت زندگی و رابطه بین این دو متغیر در دو محله متفاوت از هم (شهرک ولیعصر به عنوان محله جدید و محله پایین به عنوان محله قدیمی) در شهر قاین است. رویکرد کلی این تحقیق توصیفی - تحلیلی است و یک تحقیق پیمایشی محسوب می شود. جهت گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت دو محله مذکور است. حجم کل نمونه بر اساس فرمول کوکران 370 نفر تعیین شد و سهم هر محله از این حجم نمونه با توجه به جمعیت آن مشخص گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T گروه های مستقل و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت زندگی و حس باهمستان در هر دو محله مطالعاتی بالاتر از حد متوسط است و از این نظر تفاوت معناداری بین دو محله وجود ندارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که در محدوده مطالعاتی بین «حس باهمستان» و «کیفیت زندگی» رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین تقویت حس باهمستان در محلات شهری می تواند به افزایش رضایت از زندگی کمک کند.
بررسی کارکردهای جدید در بافت های ناکارآمد و تاریخی شهر (نمونه مورد مطالعاتی: محدوده شاه عباسی کرج)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93 - 117
حوزه های تخصصی:
شهر موجودی زنده و پویا است که کالبد آن در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات اقتصادی-سیاسی و فرهنگی-طبیعی و اجتماعی شکل میگیرد.در یک روند درست و سالم این تحولات به گونه ای است که عناصر قدیمی شهرها مطابق با نیازهای نوین احیا گردند.شهرهای تاریخی و قدیمی علیرغم وجود ویژگیهای مرکزیت ثقل اقتصادی، جغرافیایی، ارتباطی و رونق بازار قدیم از فرسودگی های ظاهری ضعف زیرساختهای شهری مشکلات فرهنگی و اجتماعی و مسائل ناشی از آن رنج میبرند. نسلهای جدید تمایلی به ادامه ی زندگی در بافتهای سنتی و قدیمی را ندارند و این موجب تغییر در ساختار و حتی تخریب این بافتها میشود.کرج به مانند کلانشهری جوان که از عمر آن )به عنوان هسته مکمل تهران( کمتر از نیم قرن میگذرد، از جمله شهرهایی است که با توجه به ناسازگاری زمانی بافت آن با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده شهری رو به روست. قسمت وسیعی از کرج را بافت قدیمی تشکیل میدهد که قسمتهایی از آن فرسوده شده است. بر این اساس ضرورت ساماندهی بافتهای فرسوده مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی گریزناپذیر است. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی به وجود آورنده ی بافت فرسوده شهر کرج پرداخته شده است و ضمن ارائه راهکارها جهت کاهش آسیب پذیری به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها پرداخته میشود ولی در ابتدا به شناخت محدوده مورد مطالعاتی طی مراحل شناخت در جدول پرداخته میشود و به کمک جدول استراتژی qspm به ارائه استراتژی بهینه پرداخته میشود ولی نکته حائز اهمیت در این راستا تدافعی بودن نوع استراتژی ها است که به معنی دفاع از شرایط موجود بافت تاریخی محدوده مورد مطالعاتی است و در نهایت پاسخ به پرسش تحقیق و ارائه راهکارهایی در زمینه استراتژی پرداخته میشود.
نقش دانش روانشناسی محیط در طراحی پایانه مسافربری فرودگاه ها
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
38 - 57
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر محیط ساخته شده بر افراد و ادراک آنها از این فضا، با استفاده از دانش روانشناسی محیط پرداخته می شود.در پایانه فرودگاه ها، برای تامین نیاز استفاده کنندگان و گروه های ذینفع صنعت حمل ونقل هوایی، استفاده از راه کارهای دانش روان شناسی محیط برای طراحی معماری ضروری است. هدف تحلیل عوامل و مولفه های کالبدی موثر بر رفتار فضایی و ارائه راه کارهای مناسب، جهت بهبود کیفیت ساختار فضای معماری پایانه های مسافربری فرودگاهی با استفاده از دانش روانشناسی محیط است. روش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر راهبرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است.گردآوری داده ها اسنادی است. مراحل کلی شامل مشخص کردن مساله،یافت سوال و هدف، تعریف مبحث ها، کدگذاری و مقوله بندی، تحلیل و یافت نتایج و در نهایت تهیه گزارش است. در پایانه فرودگاه کیفیت و چگونگی خدمات رسانی، ویژگی مسافر و استفاده کننده باعث عملکردها و فضاهای متفاوت شده است، به همین دلیل، برای ایجاد حس تعلق به پایانه، جهت یابی، شناسایی محیط و پیش بینی فضا در زمان ناآشنایی محیط برای مسافر مهم است. حق انتخاب وتامین استقلال فردی با هدایت و مسیریابی انجام می شود. پیکره بندی معماری در هدایت انسان ها دارای اهمیت است و برای تاثیرگذاری بر رفتارها می توان با تغییر روشنایی، نوع بافت، مصالح و کالبدپیرامونی، قرارگاه ها و مکان رفتاری متفاوت را طراحی وخلق کرد.
نقش فضای چندگانه حسی بر هویّت اجتماعی در بازار سنّتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدّمه: یکی از مشکلات اجتماعی انسان در روزگار معاصر، «فقدان هویّت» بخصوص در مواجه با معماری مدرن است که نتیجه تعامل انسان با این نوع معماری است. در مقابل معماری مدرن، معماری سنّتی شهرها، «حس بودن» را در مخاطب ایجاد می کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فضای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان به عنوان یک نمونه از معماری سنّتی- در شکل گیری هویّت در فرآیند ادراک مخاطب است.
داده و روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا شاخص های قابل سنجش با پرسشنامه سنجیده می شوند و سپس داده ها در نرم افزار SPSS و GIS بررسی می شوند. از روش درون یابی معکوس فاصله برای تحلیل داده های مکانی و از روش استدلال منطقی برای استنباط از خروجی های نرم افزارGIS وSPSS استفاده می شود که به ترتیب به شکل نقشه های پهنه بندی، جداول و نمودار های آماری نشان داده می شود.
یافته ها : از مقایسه فضاهای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان از طریق نقشه های خروجی GIS، که پهنه بندی پراکنش شدّت مناظر حسی در بازار سنّتی را نشان می دهد فهمیده می شود که وزن و شدّت مناظر حسی (مؤلفه های محیطی-ادراکی) از دیدگاه مخاطبان متفاوت است و منظر بویایی-چشایی بیشترین شدّت و منظر بینایی در کنار منظر بساوایی کمترین شدّت را دارند؛ از طرفی، از مقایسه فضاهای چندکارکردی بازار از منظر مؤلفه های محیطی-ادراکی این نتیجه به دست می آید که شدّت این مؤلفه ها در این فضاها به ترتیب از زیاد به کم، متعلق به 1- قدمگاه، 2- چهارسوق، 3- بازار گنجعلی خان، 4- بازار اختیاری، 5- بازار حاج آقا علی، 6- قیصریه ابراهیم خان، 7- میدان گنجعلی خان، 8- بازار وکیل، 9- بازار مظفری و 10- بازار نقّارخانه و سراجی است.
نتیجه گیری: فضای چندگانه حسی و فضای چندکارکردی بازار سنّتی کرمان با هم افزایی حسی در راستای تشدید میزان مؤلفه های محیطی- ادراکی در روند ادراک چندحسی، سبب هویّت مندی بازار سنّتی در ذهن مخاطب می شوند و از طرفی، هویّت اجتماعی فرد را نیز، در این نوع معماری افزایش می دهند. این امر به دلیل ویژگی های خاص کالبدی-کارکردی-اجتماعی بازار سنّتی کرمان و نیز، ساختار سیستماتیک این بازار است؛ همچنین در فرآیند شکل گیری ادراک چندحسی، علاوه بر اینکه تک تک فضاها برای مخاطب هویّت مند می شوند، برآیند هویّت مندی کل فضاهای بازار سنّتی نیز اتفاق می افتد.
واکاوی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در مشهد الرضا (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
107 - 128
حوزه های تخصصی:
با گسترش فرایندهای جهانی شدن، افول ایده تمرکزگرایی و کم رنگ شدن نقش دولت-ملت ها در مناسبات بین المللی، نقش دولت محلی و شهرها در سامان بخشی به حکمرانی و پیشبرد دیپلماسی پررنگ شده و عرصه دیپلماسی شهری به منظور تأمین منافع شهر و شهروندان در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... گسترش یافته است. برهمین اساس توجه به پیشبرد دیپلماسی شهری در ایران در راستای تأمین و تضمین منافع شهری و ملی از طریق رشد و گسترش تبادلات میان فرهنگی و اقتصادی ضرورتی انکارناپذیر است. نظر به موقعیت فرهنگی تاریخی و جغرافیای شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران، پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در این شهر را با مطالعات اسنادی و روش مصاحبه کیفی با متخصصان حوزه دیپلماسی شهری مورد توجه قرار داد. مطالعه داده ها حکایت از این داشت که شهر مشهد فاقد دیپلماسی خلاق و پیشرو در عرصه تعاملات بین المللی است. برهمین اساس به منظور تدقیق مسائل، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون سازماندهی، تنظیم و مقوله بندی داده ها در قالب 15 مضمون اصلی در نسبت با کدهای استخراج شده، صورت گرفت و درنهایت این مضامین در قالب 4 کلان مسئله «اختلال شناختی، معرفتی نسبت به ظرفیت های خود و دیگری»، «حکمرانی تمرکزگرای محافظه کارانه»، «نابسامانی اقتصاد سیاسی شهر» و «محدودیت های بین المللی» طبقه بندی شدند؛ کلان مسائلی که ازجمله عوامل اصلی در عدم شکل گیری برند و تصویر متمایز و ارزش آفرین شهر مشهد هستند و درنهایت منجر به عدم برخورداری از دیپلماسی شهری خلاق و پیشرو می شوند.
ارزیابی مدل هاف اصلاح شده در شناسایی حوزه جذب فروشگاه های زنجیره ای شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر بوئین زهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
182 - 193
حوزه های تخصصی:
حوزه جذب یکی از مباحث مهم در برنامه ریزی و اقتصاد شهری است، مدل هاف یکی از مدلهای گرانشی است که در این زمینه کاربرد زیادی داشته و از دهه 60 میلادی تاکنون در مطالعات زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق هدف اصلی بررسی اعتبار این مدل در شناسایی حوزه جذب فروشگاه های زنجیره ای در شهر بوئین زهرای قزوین می باشد. پس از شناسایی موقعیت فروشگاه های زنجیره ای شهر بوئین زهرا با استفاده از مدل هاف اصلاح شده اقدام به تهیه نقشه های حوزه جذب تئوریک آنها گردید و سپس با ادغام این حوزه ها و تحلیل خطوط شکست نقشه نهایی حوزه جذب تئوریک استخراج شد. در مرحله نیز با استفاده از داده های پرسشنامه ای نقشه حوزه جذب واقعی فروشگاه ها بر اساس تعیین اولویتی که توسط خانوارهای ساکن در 430 واحد مسکونی نمونه اظهار شده بود، تهیه گردید. در نهایت، میزان اعتبار مدل هاف اصلاح شده با استفاده از دو روش رویهم گذاری و استخراج شاخص های آماری و محاسبه ضریب کاپای کوهن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج داده های تحقیق نشانگر اعتبار بالای مدل هاف در مشخص نمودن حوزه جذب فروشگاه های زنجیره ای می باشد. همچنین تحلیل حوزه های جذب فروشگاه ها نشانگر توزیع نامتوازن فضایی آنها در سطح شهر بویین زهرا است.
بازآفرینی بافت تاریخی مبتنی بر توسعه میان افزا؛ راهکاری در پایداری اجتماعی-اقتصادی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 27
حوزه های تخصصی:
در رویکرد توسعه پایدار، برای کنترل رشد افقی شهرها که موجب مشکلات کالبدی و اجتماعی، شکل گیری بافت های فرسوده و عدم تعادل در سیستم خدمات رسانی شهری می شود، بهتر است به جای زیرِ ساخت بردن زمین های حاشیه ای شهرها، اراضی خالی مانده درون شهری، بالاخص بافت های فرسوده توسعه یابند، مشروط به اینکه با افزایش سرانه ی خدمات شهری نیز همراه گردند. پژوهش حاضر ابعاد اجتماعی–اقتصادی توسعه میان افزا و تاثیر آن بر پایداری شهری را مطابق با آموزه هایی که برای بافت تاریخی شهر تهران استخراج شده؛ تحلیل کرده و راهبردها و سیاست هایی برای توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران ارائه می کند. با مرور ادبیات این رویکرد در ایران و جهان و بازخوانی مفهوم توسعه مجدد اراضی رها شده و قهوه ای، اهمیت این موضوع در توسعه شهری تبیین شده است، سپس با مستندسازی تجارب داخلی و خارجی و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه های اجرا شده، زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه توسعه درونی و توسعه مجدد این اراضی فراهم آمده تا بتوان سیاست های کارآمدتری را اتخاذ کرد. روش تحقیق، از نوع تحلیلی- تفسیری بر پایه مطالعات و ارزیابی نمونه های موردی است و نتایج آن نشان دهنده اهمیت توسعه مجدد اراضی رها شده درون شهری است که علاوه بر کیفیت-بخشی در عرصه پروژه، در بافت پیرامونی به عنوان محرک برنامه های بازآفرینی شهری عمل می کنند. هدف اصلی این پژوهش شناخت و بررسی پهنه های توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران و اولویت ها و ظرفیت های آن و پاسخ به پرسش اصلی تدوین شده است: محله عودلاجان تهران چه فرصت هایی برای توسعه میان افزا دارد؟
آشکارسازی و تحلیل منطقه ای تغییرات پوشش سبز شهری در مناطق 22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش آشکارسازی تغییرات ده ساله پوشش سبز کلانشهر تهران از سال 1389 تا 1398 با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهواره های لندست 5، 7 و 8 می باشد. آشکارسازی تغییرات در دو مقیاس زمانی سالانه و ده ساله انجام و تحلیل نتایج، هم در سطح کلانشهر تهران و هم به تفکیک مناطق 22 گانه آن صورت پذیرفت. آشکارسازی تغییرات با رویکرد پس از طبقه بندی انجام شد. نوآوری این تحقیق شامل تلا ش ها برای اخذ بهترین نتیجه در مرحله طبقه بندی تصاویر است که در این راستا علاوه بر باندهای اپتیکی و حرارتی، از ویژگی های مختلفی شامل شاخص های مختلف گیاهی، آب و مناطق ساخته شده، مولفه های بافت تصویر و مولفه های اصلی استفاده شد. سه روش طبقه بندی بیشترین شباهت، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان پیاده سازی شدند. مقایسه نتایج نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان با میانگین دقت کل 06/91 درصد نتایج بهتری داشته است. آشکارسازی تغییرات حاکی از کاهش 58/10 درصدی پوشش سبز در دوره مورد بررسی است. بیشترین کاهش پوشش سبز به میزان 46/7 کیلومتر مربع در دوره 91-1390 اتفاق افتاده و بیشترین افزایش در دوره 95-1394 به اندازه 61/7 کیلومتر مربع بوده است. مناطق یک و 22 بترتیب با 2/5 و 37/2 کیلومتر مربع بیشترین میزان کاهش و مناطق 2 و 19 نیز به ترتیب با 5/0 و 47/0 کیلومتر مربع بیشترین افزایش در پوشش سبز شهری را در بین مناطق داشته اند.
تحلیلی بر مؤلفه های مؤثر بر قیمت گذاری مسکن (مورد پژوهی: منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
84 - 97
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر مسکن بعنوان بزرگ ترین چالش در کلان شهر تهران محسوب می شود که با بیشترین میزان افزایش نوسان قیمت روبه رو بوده است. براساس گزارش مرکز آمار ایران طی سالهای (1399-1394) در تهران حدود 28.675 واحد مسکونی پروانه ساختمانی صادر شده است که در این بین بر اساس تعداد معاملات انجام شده در تهران، منطقه پنج تهران بیشترین حجم معاملات خرید و فروش مسکن را به خود اختصاص داده است. ازاین رو هدف پژوهش شناسایی عوامل موثر بر قیمت مسکن در منطقه 5 شهر تهران می باشد. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. از مطالعات کتابخانه ای برای تدوین مبانی نظری، پیشینه و شناسایی متغیرهای پژوهش استفاده گردید. سپس متغیرها در ابعاد (ساختاری، دسترسی و محیطی) تقسیم بندی گردیدند. در مرحله بعد با روش پیمایشی از بین 78 مشاورین املاک در منطقه 5 تهران پرسشگری صورت گرفت؛ از نرم افزارهای SPSS و EViews 10 در بخش تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد در بین مؤلفه های فیزیکی ساختمان، متغیر زیربنا، استفاده از مصالح مرغوب، قرارگیری واحد در طبقات و از میان متغیرهای دسترسی فاصله تا فضای سبز و پارک، فاصله تا مراکز آموزشی، فاصله تا نزدیکترین ایستگاه حمل و نقل عمومی و در بین متغیرهای محیطی عرض کوچه و وضعیت ترافیکی آن عوامل مؤثر بر قیمت مسکن بوده است. افزون بر آن نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که به ترتیب شاخص های ساختاری، دسترسی، محیطی بر قیمت مسکن به طور مستقیم تأثیرگذار بوده اند.
تحلیل تطبیقی زیست پذیری در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 10گانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
14 - 29
حوزه های تخصصی:
از رویکردهای نوین در راستای پایداری شهری، مفهوم زیست پذیری می باشد که بر ارتقای کیفیت شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در شهر تأکید دارد. در این پژوهش که با هدف سنجش وضعیت زیست پذیری در مناطق10 گانه شهر تبریز انجام شده، از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار پرسشنامه (در دو سطح شهروندان و کارشناسان) بهره گیری شده است. در این راستا از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS ، مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور و روش تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری، با استفاده از نرم افزار میک مک برای تحلیل داده ها بهره گیری گردیده است. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مناطق 10 گانه شهر تبریز، و نمونه آماری نیز بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و به نسبت سهم جمعیتی مناطق با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشانگر این است که هم بر اساس نظر کارشناسان(3.04) و هم بر اساس نظر شهروندان(3.20) میانگین ابعاد چهارگانه زیست پذیری کلانشهر تبریز بالاتر از متوسط (میانگین نظری3) قرار دارد. بر اساس نظرات شهروندان منطقه 9 و بر اساس نظرات کارشناسان، منطقه 1 در رتبه اول قرار دارد. نتایج حاصل از تحلیل ویکور نیز نشانگر رتبه اول منطقه 2، ازنظر زیست پذیری می باشد. در خصوص عوامل تأثیرگذار حاصل از نرم افزار میک مک، "ایجاد اشتغال و درآمد پایدار" مهم ترین عامل شناخته شده است. نتایج نشان دهنده این است که به ترتیب عوامل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، نوسازی بافت فرسوده، بهسازی بافت حاشیه نشین، تأمین مسکن مناسب، توسعه فضاهای سبز و باز و تأمین خدمات زیرساختی عوامل کلیدی تأثیرگذار هستند. با توجه به این مهم می توان گفت که در بین مناطق 10 گانه کلانشهر تبریز شاهد عدم تعادل فضایی از نظر زیست پذیری هستیم و مدیریت بهینه موارد مذکور نقش مهمی در رفع این عدم تعادل فضایی بازی می نماید.
بررسی میزان مناسب بودن فضای شهری برای حضور افراد کم توان و ناتوان (نمونه مطالعاتی: خیابان انقلاب اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 186
حوزه های تخصصی:
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری به عوامل مختلفی بستگی دارد. افراد کم توان و ناتوان به علت محدودیت های جسمی - حرکتی، معمولاً نمی توانند به تنهایی در فضاهای همگانی حضور یابند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث حضور شهروندان با هر میزان توانایی جسمی - حرکتی، در فضای شهری می شود، مناسب سازی فضاها است. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی مشکلات افراد کم توان و ناتوان در فضای شهری و ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع آنها می باشد؛ لذا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه با ده نفر از کارشناسان و متخصصان، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی و با استفاده از شیوه QSPM پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل و باتوجه به بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم دسترسی مناسب به ایستگاه های حمل ونقل، ساختمان های عمومی و خیابان ها و تقاطع ها می باشد. در ادامه به منظور رفع مشکلات موجود، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، خیابان ها و تقاطع ها و ساختمان های عمومی موجود برای استفاده افراد کم توان و ناتوان، بازنگری محور مطالعاتی بر اساس ضوابط شهرسازی و بهبود کفسازی خصوصاً موزاییک های مخصوص نابینایان، می توان به افزایش حضور شهروندان به ویژه افراد کم توان و ناتوان کمک نمود.