آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

مقدمه : احساس جدایی مادی و معنوی فرد از فضای یک شهر، بیگانگی او را از فضای شهری رقم می زند. احساس بیگانگی در فضای شهری می تواند، معلول دلبستگی مکانی، سرزندگی شهری و حتی امنیت و زیست پذیری شهر باشد. داده و روش : در این پژوهش کمی، ساختار علی احساس بیگانگی در فضای شهری و تفاوت این احساس در جنسیت زن و مرد، به کمک نمونه 480 نفری  که از شهر اهواز گردآوری شد بررسی گردید. از مدل یابی معادلات ساختاری و مدل یابی تفاوت های گروهی برای تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. یافته ها: نشان دهنده آن است که سرزندگی شهری، امنیت و زیست پذیر شهری مهم ترین عواملی هستند که هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم بر احساس بیگانگی در فضای شهری تأثیر می گذارند، البته این علیت را دلبستگی مکانی تعدیل کرده است. مدل ساختاری علی احساس بیگانگی در فضای شهری بین زنان و مردان متفاوت عمل می کند. نتیجه گیری : تأثیرپذیری احساس بیگانگی زنان در فضای شهری از هرسه عامل زیست پذیری، امنیت و سرزندگی شهر بیشتر از مردان می باشد. ساختار فیزییولوژیک زنان، احساسات و توانایی آنان، سیاستگذاری های مردانه شهر، عدم تناسب فضاهای شهری با جنسیت زنان، فضاهای رها شده و اضطراب آور در شدید تر شدن این ارتباط نقش مهمی ایفا کرده است. همچنین از دیدگاه شهروندان اهوازی فضاهایی که بیشترین احساس بیگانگی را القاء می کنند در محدوده های مرکز، غرب و جنوب غربی و کمترین در محدوده شمال شهر اهواز یعنی محلاتی است که کمترین خدمات شهرداری در آن ها وجود دارد می باشند. به همین خاطر توجه بیشتر طراحان شهری به فضاها، عملکرد فضا، توانایی و محدودیت افراد، و از همه مهم تر جنسیت آن ها می تواند موجب کاهش احساس بیگانگی شهروندان در فضای شهری شود.

Causal Modeling and Gender Differences for Alienation Feeling in Urban Spaces: A study in Ahvaz

Introduction: The feeling of material and spiritual separation of a person from the space of a city determines his alienation from the urban space. The feeling of alienation in the urban space can be a result of place attachment, urban vitality and even the safety and livability of the city.   Data and method: In this quantitative research, the causal structure of the feeling of alienation in the urban space and the difference of this feeling in the gender of men and women were investigated with a sample of 480 people collected from Ahvaz. Structural equation modeling and multi-group differences modeling have been used for data analysis. Results: urban vibrancy, urban security and livability are the most important factors that directly and indirectly affect the feeling of alienation in the urban space, although this causality is moderated by place attachment. The causal structural model of the feeling of alienation in the urban space works differently between men and women. Conclusion: The effectiveness of women's feeling of alienation in urban space is more than men's from all three factors of livability, security and vitality of the city. Physiological structure of women, their feelings and abilities, male policies of the city, lack of fit of urban spaces with women's gender, abandoned and anxiety-provoking spaces have played an important role in intensifying this relationship. Also, from the point of view of the Ahvaz citizens, the spaces that induce the greatest alienation feeling are located in the center, west and southwest areas and the least in the north area of Ahvaz.  For this reason, urban designers' attention to spaces, the space function, the ability and limitations of people, and most importantly their gender, can reduce the alienation feeling in the urban space.

تبلیغات