فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: به دلیل اهمیت سازمان دهی فضا در توسعه کشورها، دولت ها نسبت به تقسیم فضای سرزمینی خود به شکل مناسب جدیت خاصی دارند. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر به صورت کیفی وبه روش داده بنیاد و توسط داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان استفاده شد. پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. همچنین آسیب شناسی در پنج شبکه اصلی روش داده بنیاد شامل عوامل زمینه ای، عوامل علّی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردیدند.یافته ها: در کدگذاری باز ابتدا 268 کد و در نهایت 60 کد از مصاحبه ها استخراج و وارد مراحل بعد شد. در کدگذاری محوری، 5 شبکه اصلی، 13 مقوله اصلی و 50 مقوله فرعی شناسایی گردید که توسط یک مدل در کدگذاری انتخابی معرفی شد. عوامل زمینه ای در مقوله های حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چندگانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی؛ عوامل علّی در مقوله های تمرکزگرایی شدید و جامعه و فرهنگ؛ عوامل مداخله گر در مقوله های ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد؛ راهبردها در مقوله های حق اظهارنظر و پاسخگویی و مشارکت سیاسی شهروندان و پیامدها در مقوله های اثربخشی دولت، بهبود کیفیت مقررات و ثبات سیاسی و عدم خشونت تقسیم بندی شدند.نتایج: به طورکلی می توان گفت که بر اساس نتایج بدست آمده عوامل زمین ه ای مشتمل بر 4 مقوله حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چند گانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی، عوامل علّی مشتمل بر 2 مقوله شامل تمرکز گرایی و جامعه و فرهنگ، عوامل مداخله گر مشتمل بر 2 مقوله ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد، عوامل راهبردها مشتمل بر 2 مقوله حق اظهار نظر و پاسخ گویی و مشارکت سیاسی شهروندان می باشد .
واکاوی ظرفیت های توسعه درونی محلات مسکونی با نگرش توسعه میان افزا ، مطالعه موردی: محله شریعتی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
119 - 134
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با ظهور انگاره های جدید، رشد و توسعه شهری به صورت هوشمند مطرح شده است و توسعه درون زا جزئی از آن به شمار می آید. به ویژه با گسترش مفهوم توسعه پایدار شهری که در آن بهره گیری مؤثر و پایدار از ظرفیت های توسعه ای رهاشده در درون مناطق شهری را توصیه می کند اهمیت ویژه و بخصوصی پیدا کرده است. هدف از این تحقیق ظرفیت سنجی توسعه میان افزا به منظور توسعه آتی محله شریعتی (شهناز سابق) در شهر تبریز و به دست آوردن پتانسیل های توسعه مسکونی آن می باشد که از چندین شاخص ازجمله نرخ فضای باز، کیفیت ابنیه، دسترسی و نفوذناپذیری، فشردگی و ریزدانگی و ... استفاده شده است. محدوده موردمطالعه در این پژوهش شهر محله شهناز تبریز می باشد. هدف تحقیق کاربردی و روش تحقیق آن، تحلیلی – توصیفی می باشد. نتایج نشان می دهد که 04/34 درصد از مساحت محله دارای پتانسیل خیلی زیاد و 42/37 درصد پتانسیل زیاد، 37 /23 درصد پتانسیل متوسط، 7/5 درصد دارای پتانسیل کم می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت محله موردمطالعه که از محلات فرسوده کلان شهر تبریز به شمار می رود، نیاز مبرم به برنامه ریزی به منظور توسعه میان افزا دارد. در نتیجه استفاده از الگوی رشد هوشمند و ظرفیت های درونی خود محله می تواند به توسعه و پایداری محله کمک شایانی کرده باشد. با در نظر گرفتن دو گروه توسعه پذیری خیلی زیاد و زیاد می توان گفت که بیش از نیمی از مساحت کل محدوده موردمطالعه مستعد توسعه از درون می باشد که این امر الزامی برای تدوین برنامه ریزی مناسب بر اساس اصول رشد هوشمند می باشد.
سنجش پراکنده رویی شهری با استفاده از داده های فضایی- زمانی مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
63 - 76
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیده ای به نام پراکنده رویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری می نماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی می باشد تا برنامه ریزان و مدیران شهری بتوانند با آگاهی و شناخت بیشتری به منظور رشد آتی شهر ارومیه و رسیدن به توسعه پایدار شهری برنامه ریزی نمایند. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی، نظری_کاربردی است و از نظر ماهیت پژوهشی، توصیفی_تحلیلی است. به منظور سنجش و بررسی پراکنده رویی شهری روش های متعددی به کار گرفته شده است. امروزه متریک های چشم انداز و داده های فضایی به دلیل این که پراکنده رویی را با جزئیات بالا و در یک سطح دقیق شناسایی می کنند، در سرتاسر جهان به طور وسیعی به کار گرفته می شوند. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه از داده های فضایی_ماهواره ای و تلفیق این داده ها با متریک های چشم انداز (برای نخستین بار در ایران) در راستای سنجش پراکنده رویی بهره گرفته شده است. در این راستا ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 1375، 1385، 1390 و 1394 به کمک ماهواره Landsatگردآوری گردیده و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در دو کلاس اراضی ساخته شده و اراضی ساختهنشده طبقه بندی گردیده و سپس آشکارسازی تغییرات با استفاده از نرم افزار ENVI4.8 صورت گرفته و با کاربست متریک های چشم انداز(شاخص بعد فراکتال، شاخص بزرگترین قطعه، شاخص مجاورت، شاخص تعداد قطعه و شاخص شکل) با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2، پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه در بازه زمانی 1370 تا 1390 روندی کاهشی داشته و از این دوره تا به امروز روند افزایشی را پیموده است.
بررسی ویژگی های شهر دوست داشتنی از نگاه کودکان مطالعه موردی:منطقه دو شهرداری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
59 - 68
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه روز افزون، شهرهای کوچک و بزرگ فاقد فضاهای شهری مطلوب می باشند. سازگاری این فضاها با نیاز ساکنان، در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان و نوجوانان شهر، نقش منحصر به فردی دارند.این فضاها بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص می دهند و از دیدگاه مهندسی علوم انسانی، ارتقای کیفیت این فضاها می تواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تقویت تعاملات اجتماعی و همبستگی های گروهی و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان مؤثر باشد. این نوشتار می کوشد تا مبانی، ویژگی ها و فضاهای مورد نیاز برای ایجاد یک شهر دوست داشتنی از دیدگاه کودکان را بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش توصیفی_ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای،اسنادی و بررسی های میدانی می باشد و جنبه کاربردی دارد. در این مقاله سعی شده از روش های مشارکتی مانند پرسشنامه، نقاشی،انشا و مصاحبه با 130 کودک قزوینی در مورد شهر و فضاهای شهری و همچنین فعالیت هایشان استفاده شود. در این راستا در گام نخست اطلاعات جامعی راجع به مکان های مورد علاقه و مکان هایی که کمتر مورد علاقه کودکان است، جمع آوری شد. در گام دوم به بررسی فعالیت های مورد علاقه کودکان پرداخته و در مرحله بعدی ویژگی های یک شهر دوست داشتنی از نگاه کودکان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان برخی پیشنهادها برای رسیدن به ایده های کودکان بیان می شود.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
143 - 166
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر، مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای مؤثر و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های فعالیتی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در کشورهای تحت توسعه تبدیل شده است؛ درهمین راستا تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار شهر سنندج، در چهار محله از چهار بافت موجود شهر سنندج انجام گرفته است. این پژوهش ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، برمبنای پارادایم پراگماتیسم و با فن پیمایشی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها برمبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، محله های شهر سنندج است که در آن به صورت هدفمند چهار محله (چهارباغ، صفری، تقتقان و زیباشهر) از نواحی و بافت های مختلف شهر سنندج انتخاب شد. به منظور انجام تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای، فریدمن، تعقیبی توکی، ضریب رگرسیون چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS، AMOS وARC GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که سطح مشارکت ساکنان شهر سنندج در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای با میانگین 39/2 در سطح ضعیف و پایینی بوده است؛ برهمین اساس بیشترین نوع مشارکت ساکنان در حوزه مشارکت مالی با میانگین 61/2 و کم ترین میزان مشارکت ساکنان نیز مربوط به مشارکت سیاسی با میانگین 63/1 بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 45% از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت محله ای) را تبیین کنند. از سوی دیگر، تکنیک معادلات ساختاری نشان داد که عامل آگاهی با بار عاملی 86/0 دارای بیشترین تأثیر و عامل احساس خوداثربخشی با بار عاملی 40/0 دارای کم ترین تأثیر بر میزان مشارکت ساکنان بوده اند.
آینده توسعه فضایی منطقه غرب استان کرمانشاه بر مبنای صنعت انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
355 - 373
حوزه های تخصصی:
در عصرکنونیِ بازار انرژیِ جهان، شناسایی عدم قطعیت ها و پیشران های کلیدی اثرگذار بر وضعیت آینده ی سیستم موردبرنامه ریزی به عنوان جزء لاینفک مطالعات آینده پژوهانه در بستر محیط متلاطم و پویای کنونی امری ضروری است؛ دراین صنعت تنها برنامه ریزی سنتی و مرسوم حرف نهایی را نمی زند، بلکه وضعیت واستراتژی های سیاسی کشورها، قواعد محیط زیستی، فناوری و فناوری آینده و... می توانند نظم بازار انرژی را برهم زنند. برنامه ریزی توسعه فضایی مبتنی بر صنعت نفت و گاز نیز دچار این نامعلومی ها و عدم قطعیت ها خواهد شد. به همین منظور برای شناسایی عدم قطعیت ها و نیروهای پیشران اثرگذار بر برنامه ریزی فضایی مبتنی بر حوزه نفت و انرژی، مطالعات آینده نگاری ضروری است؛ در این میان استان کرمانشاه با وجود ذخایر و پتانسیل های متعدد نفت و گاز باید نسبت به تحولات حوزه ی انرژی حساسیت داشته باشد؛ تا با اتخاذ راهبردهای مناسب در آینده، درصدد توسعه متوازن، افزایش سطح توسعهیافتگی و کاهش عدم تعادل های فضایی مرکز-پیرامون، گام بردارد. در این زمینه پژوهش پیشِ رو از روش آینده نگاری به شیوه ی سناریو نگاری بهره گرفته است. نخست با مطالعه اسناد ملی و فراملی و کارگاه آینده نگاری، 83 پیشران در حوزه صنعت انرژی استخراج شد؛ سپس به روش خوشه بندی، 21 خوشه اصلی شناسایی شد؛ در ادامه با استفاده از ماتریس "اثرگذاری/اثرپذیری" 6 عدم قطعیت کلیدی(بحرانی) شناسایی شد؛ در نهایت نیز با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل (CIB) در نرم افزار سناریوویزارد به ترسیم آینده های بدیل در سه سناریوی: ناپایداری، آرمانی، فعالانه و رقابت پذیر پرداخته شد. با کاربست جوهره ی دانشی ناشی از تصویرسازی این سناریوها، زمینه مناسبی جهت تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های پابرجای آتی در استان فراهم می شود.
ارزیابی و سنجش اقتصادی حوضه گرمسیری غرب کشور و پیش بینی اشتغال آن با مدل تغییر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد بخش های سه گانه اقتصادی در هر منطقه بیانگر پیشرفت و توسعه اقتصادی آن منطقه است. رشد و توسعه اقتصادی هر منطقه زمانی محقق می گردد که به هر بخش در جایگاه خود توجه شود. بنابراین تدوین یک برنامه اقتصادی مناسب برای اشتغال زایی و توسعه پایدار منطقه، مستلزم شناخت کافی از موقعیت و مزیت های اقتصادی آن منطقه می باشد. بر این اساس تحقیق حاضر قصد دارد تا با استفاده از مدل تغییر سهم به بررسی و تحلیل وضعیت اقتصادی حوضه گرمسیری غرب کشور در جهت تعیین نقش غالب اقتصادی و پیش بینی وضعیت آینده اشتغال حوضه به عنوان هدف اصلی تحقیق بپردازد. ضمن اینکه ورود و خروج نیروی شاغل را از طریق روش ضریب مکانی مورد برسی قرار می دهد. تحقیق حاضر از نظر نوع تحقیق جزء تحقیق های کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و ابزارهای مانند نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در مجموع در دوره 90-1385 بخش های صنعت و خدمات سهم خود را در مقابل بخش کشاورزی از دست داده اند. نقش غالب اقتصادی حوضه در این دوره با کشاورزی بوده است که در صورت ادامه چنین روندی با توجه به قابلیت های بالقوه حوضه در زمینه کشاورزی و به تبع آن صنعت (صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی)، می توان انتظار آن را داشت که مسئله اشتغال در حوضه و به تبع آن استان های کرمانشاه و ایلام با توجه به بالا بودن نرخ بیکاری برطرف گردد. این در حالیست که تحقق این امر مستلزم تدوین استراتژی ها و سیاست های توسعه ای مناسب در راستای سرمایه گذاری در فعالیت های پایه و اصلی حوضه گرمسیری است.
نقش الگوی فضایی و پوشش گیاهی فضاهای باز محلی بر میزان آسایش حرارتی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
15 - 26
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسان ها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف می تواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی شهر همدان با اقلیم سرد و کوهستانی تبیین و تحلیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسه فضاهای باز محلی بر آسایش حرارتی در فصل زمستان در این بافت شهری است. در این راستا نُه مرکز محله تاریخی در شهر همدان به عنوان بستر تحلیل پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از نرم افزار Envi-met، شبیه سازی و با ورود داده های اقلیمی و فضایی، تحلیل های مورد نظر انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در نظر گرفتن الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسی فضاهای باز به طور توأمان نقش مهمی در آسایش حرارتی در این اقلیم دارد. علاوه براین از میان متغیرهای محیطی آسایش حرارتی، سرعت باد بیشترین تأثیر را بر آسایش حرارتی در فصل زمستان داشته است. همچنین وجود پوشش های گیاهی برگ ریز ضمن آن که در تابستان با ایجاد سایه اندازی مناسب شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را برای کاربران فراهم می نماید، در زمستان هم مانع تابش نور خورشید بر فضاهای باز گشته ( ضمن آن که در این گونه اقلیم ها شاهد وزش بادهای سرد و کمبود رطوبت به خصوص در ایام زمستان هستیم)، وجود این نوع الگوها و درختان باعث جذب رطوبت از زمین و انعکاس آن به محیط های اطراف می گردد.
بررسی تأثیر نظام کاربری زمین بر منظر صوتی (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
منظر صوتی ازجمله مواردی است که اگر در شهرها به آن توجه شود، می تواند منجر به ایجاد کیفیات متفاوت شود. کاربری ها و فعالیت های جاری در یک محیط یکی از ویژگی هایی است که نقش به سزایی بر کیفیت منظر صوتی دارد؛ به گونه ای که حذف گونه های مزاحم آن ها و جایگزین کردن برخی دیگر که صدای مطلوب تولید کند، به بهبود منظر صوتی کمک می نماید. در این تحقیق محقق با استفاده از روش پیاده روی صوتی و تهیه نقشه های صوتی به بررسی تأثیر نظام کاربری و فعالیت های خیابان مهدیه بر منظر صوتی آن و سپس با استفاده از روش دلفی به استخراج نتایج پرداخته است. از نتایج تحقیق می توان به تعریف کاربری های جاذب جمعیت همچون تجاری، تفریحی و فضای سبز که منجر به تولید صداهای مطلوب در فضای شهری می شوند، اشاره نمود. کاربری های نیمه فعال چون اداری و آموزشی و درمانی موجب ایجاد خلل در منظر صوتی فضای شهری می شوند که می بایست تمهیدات لازم در این زمینه در نظر گرفته شود.
مدل سازی تأثیر زیست پذیری بر کیفیت زندگی مبتنی بر نظرسنجی عمومی مطالعه موردی: شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 86
حوزه های تخصصی:
انسان ذاتاً موجودی کمال گرا است، بدیهی است این خصوصیت در زمینه محیط زندگی شهری نیز صدق کند. بشر همیشه به دنبال بالا بردن کیفیت زندگی خود و زیست پذیر کردن آن می باشد. در چند دهه اخیر بروز بحران های مختلف در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی که ناشی از برنامه ریزی های نامناسب در سطح شهرها است منجر به تنزل کیفیت زندگی و پایین آمدن سطح زیست پذیری مخصوصاً در شهرهای کوچک شده است. بهبود کیفیت زندگی در جوامع شهری هدف غایی برنامه های شهری است اما در حال حاضر شرایط نامناسب زیست پذیری موجب نا برخورداری بخش عمده ای از هم وطنان از کیفیت زندگی مطلوب شده است. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی ساختاری تأثیر زیست پذیری بر کیفیت زندگی در شهر دورود است. در این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد با روش تحلیلی توصیفی و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته، تأثیر عوامل گوناگون از جمله اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی بر بهبود وضعیت زیست پذیری و تأثیر این شاخص بر کیفیت زندگی بررسی می شود. حجم نمونه پژوهش، با بهره گیری از فرمول کوکران،320 پرسش نامه محاسبه شد و برای استنباط های علمی مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون T به کار گرفته شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عامل آموزشی، با ضریب رگرسیونی 72/0 بیشترین اثر را بر زیست پذیری و عامل زیست محیطی با وزن عاملی 82/0 بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته اند. درنهایت زیست پذیری با ضریب رگرسیونی 98/0 تأثیر بسیار زیادی بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته است.
تبیین معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد حرارتی گونه های مختلف خانه های تاریخی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران زمین، از قدمت چند هزار ساله ای برخوردار است. کهن ترین آثار شاخص خانه در شهر همدان مربوط به دوره ی اشکانی است که طی کاوش های باستان شناسی دهه ی هفتاد هجری شمسی، بقایای آن در تپه ی هگمتانه کشف شده است. از دوره ی قاجار و پس از آن، آثار معماری قابل توجهی به جا مانده است که در این میان سهم خانه ها نیز قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیت آن یک تحقیق آمیخته است که از روش های کیفی و کمی بهره می گیرد. در ابتدا به بررسی علمی اقلیم شهر همدان بر اساس مشخصات آب وهوایی بلندمدت(1976 تا 2015) می پردازیم و سپس تعداد 33 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند، با تحلیل ساختاری ویژگی های کالبدی مشترک خانه ها بر اساس شاخص های تاثیرگذار بر عملکردحرارتی آن ها گونه بندی می شوند. در مرحله بعدی جهت بررسی عملکرد حرارتی خانه ها منتخب از روش شبیه سازی رایانه ای استفاده می شود و نتایج براساس نگرش مقایسه ای و آزمون همبستگی تحلیل می گردند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می توان خانه های تاریخی موجود در شهر همدان را به سه گونه، بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکردحرارتی خانه ها در بازه ی زمانی قاجار تا پهلوی دسته بندی کرد: گونه ی :A خانه های دوره ی قاجار که به صورت درونگرا با حیاط مرکزی و فضای اندرونی و بیرونی بوده است. گونه ی B: خانه های مربوط به دوران اواخر قاجار و پهلوی اول که تلفیقی از گونه ی درونگرا و برونگرا هستند. گونه ی C: خانه هایی که با تأثیرپذیری از فرهنگ معماری غرب پلان ها در آن ها برونگرا شده است. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین شاخص های نسبت سطح کل زیر بنا به حجم (A/V)، نسبت فضای پر به خالی (تراکم)، ضخامت دیوارهای خارجی و جرم حرارتی و میزان مصرف انرژی همبستگی معکوس و با شدت زیاد وجود دارد، درحالی که بین شاخص های نسبت سطح بازشو به سطح جانبی بنا و مساحت حیاط و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت زیاد وجود دارد و بین شاخص های نسبت ارتفاع به عرض حیاط (H/W)، نسبت ارتفاع به طول حیاط (H/L) و نسبت سطح جانبی به حجم (S/V) و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت کم وجود دارد.
حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی با تکیه بر آسیب شناسی گذر محله بالا در شهر نراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
134 - 146
حوزه های تخصصی:
مدرن سازی شهرهای ایران با تعریض گذرهای تاریخی برای عبور اتومبیل، سبب دگرگونی سازمان فضایی و تغییر جایگاه محدوده های تاریخی شده است. گذر محله بالای شهر نراق با تکرار این سناریو، از آسیب های ناشی از تعریض گذر ها و ساخت وسازهای نابجا مصون نمانده است. این مقاله، تغییراتی که در سده گذشته در ساختار کالبدی این گذر تاریخی رخ داده، بامطالعه مقاطع مختلف بررسی کرده و به آسیب شناسی محله تاریخی می پردازد. تغییرات رخ داده، سبب برهم زدن ساختار منسجم گذر، به انزوا رفتن آن، تخریب تدریجی بناها و از بین رفتن جایگاه گذر در شهر شده است؛ درحالی که شهر تاریخی هنوز از ارزش های قابل توجهی برخوردار و نیازمند حفاظت، احیاء و توسعه می باشد. برای حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی با معضلات این چنین، با تکیه بر معیارهای مستخرج از سند نارا و بیانیه سن آنتونیو در مورد اصالت و توصیه نامه نایروبی در باب یکپارچگی، چارچوب حفظ و سنجش اصالت و یکپارچگی شهر تاریخی در قالب نظام های شهری دسترسی، کالبدی، عملکردی و منظر بصری؛ تعریف کننده شخصیت شهر تاریخی مستخرج از منشور واشنگتن، تبیین شده است. راهبردهای تدوین شده به روش سوات، با این چارچوب موردسنجش قرارگرفته اند تا هرگونه مداخله و اقدام، بر اساس اولویت راهبردهایی که متضمن حفظ اصالت و یکپارچگی شهر هستند، انجام شود. ارزیابی راهبردها با چارچوب تبیین شده نشان می دهد، حفظ منظر شهری متناسب با زمینه و تقویت عناصر و الگوهای شاخص معماری در گذر و بافت پیرامون، راهکارهایی هستند که به دست یابی به هدف اصلی پژوهش که حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی بر اساس دو معیار اصالت و یکپارچگی است، کمک می کند.
ارزیابی تطبیقی سیر تحول شاخص های مسکن شهر مریوان با نقاط شهری استان کردستان و کشورایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
37 - 52
حوزه های تخصصی:
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که می تواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمده ای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخص های کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدی ترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب می شود. گرچه در دنیا اهمیت تحلیل شاخص مسکن و نقش آنها پذیرفته شده، اما این شاخص ها در ایران چندان مورد مطالعه و استفاده در تدوین سیاست های مسکن قرارنگرفته اند. همین مسئله باعث شده که سیاست گذاران و تصمیم گیران آگاهی چندانی نسبت به آنها در تصمیم گیری روزمره و نقش و اثر آنها بر ساکنان نداشته باشند. هدف این تحقیق دستیابی به یک شناخت جامع از وضعیت مسکن در نقاط شهری کشور، استان کردستان و شهر مریوان از طریق بررسی و ارزیابی تطبیقی روند تحولات شاخص های کمی و کیفی مسکن طی دوره 90-1345 با شرایط مطلوب می باشد. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و بر تحلیل داده های ثانویه پایه گذاری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های کمی مسکن از سال 1345 تا 1390روند مطلوبی را طی کرده است. هرچند که محدوده های مورد بررسی از نظر تولید مسکن و تراکم خانوار در واحد مسکونی به شرایط نسبتاً مطلوب رسیده، اما از نظر سایر شاخص های کمی ( تراکم نفر و خانوار در اتاق و واحد مسکونی و...) تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد. همچنین از نظر شاخص های کیفی نیز هر چند در طی 45 ساله اخیر روند مناسبی طی شده، اما هنوز در نقاط شهری کشور برخی از واحدهای مسکونی با مصالح بی دوام و نیمه بادوام ساخته شده اند. همچنین در نقاط شهری کشور بخش عمده ای از واحدهای مسکونی عمر مفید خود را طی کرده اند و نیازمند نوسازی و بهسازی هستند. به علاوه میزان اجاره نشینی از سال 1365 تا 1390 یک روند صعودی را طی کرده است (18/33 درصد). این وضعیت با توجه به شرایط فرهنگی کشور به معنای افزایش شکاف و فاصله طبقاتی و عدم توان گروه های کم درآمد در دستیابی به مسکن است.
بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده شهر ایلام (مطالعه موردی: محله بانبرز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
34-55
حوزه های تخصصی:
عوامل زیادی در زیست پذیری و تشدید زیست پذیری نقش ایفا می کنند که هر عامل به نحوی در تصمیمات و انگیزش افراد و جامعه جهت سکونت و اقامت تأثیرگذار است. وجود این عوامل موجب رونق زیستی و نبودشان موجب رکود زیستی در یک مجموعه می گردد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محله بانبرز شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 376 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 968/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (از طریق عامل های مشارکت ساکنان و امنیت اجتماعی)، اقتصادی (از طریق عامل های دسترسی مناسب به خدمات عمومی و امکانات شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت، وجود استانداردهای زندگی)، کالبدی (از طریق عامل های کیفیت و قدمت ابنیه (میزان فرسودگی مصالح و بنا)، وجود عناصر هویت بخش و شاخص بصری، مساحت مناسب و کافی مسکن، سازگاری ابعاد معابر بافت و تراکم طبقات)، مدیریتی (از طریق عامل های مدیریت یکپارچه در بین نهادها، ایجاد تسهیلات مالی برای ساکنان بافت، میزان حمایت از سرمایه گذاران در بافت) و زیست محیطی به عنوان عامل های مؤثر بر زیست پذیری در محله بانبرز شناسایی شدند. همچنین از نظر ساکنان، وضعیت زیست پذیری محله بانبرز نامناسب است (055/2 m=)، که وضعیت زیست پذیری اقتصادی محله از سایر مؤلفه ها ضعیف تر است (925/1 m=).
تحلیل رابطه کیفیت محرک بصری و ایده پردازی در افزایش خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایده پردازی در طراحی»، در آموزش معماری اهمیت زیادی دارد. در آتلیه ها طبق روال، قبل از شروع طراحی به دانشجویان توصیه می شود چند نمونه موردی انجام شده مرتبط با موضوع، ببینند و بررسی کنند. در اسکیس نمونه موردی، همان محرک بصری است. هدف تحقیق حاضر، تحلیل رابطه کیفیت محرک بصری ارائه شده به دانشجویان و بازخورد آن در ایده پردازی و افزایش خلاقیت آن ها است. بر این اساس ابتدا در خصوص فرآیند طراحی و چگونگی تصویرپردازی ذهنی، کلیاتی ارائه شده و سپس نقش محرک بصری بر اسکیس های دانشجویی بررسی شده است. جامعه آماری، دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری 2 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام است، در قالب 3 گروه، به سه طریق موضوع اسکیس را دریافت کردند. اول بدون محرک بصری، دوم با محرک بصری و در حالت سوم با محرک بصری با غنای بیشتر. نتایج تحقیق نشان داد، دانشجویانی که محرک بصری با غنای بیشتر را دریافت کردند خلاقیت بالاتر و نتایج بهتری در کار خود داشتند. همچنین ایرادات ترسیمی آن ها نیز کمتر بود. روش تحقیق از نوع تحقیقات کمی و بنیادی و ابزار گردآوری داده ها مشاهده مستقیم بوده و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و پایایی و روایی آن سنجیده شد.
ارزیابی سیستم حمل و نقل عمومی با رویکرد توسعه پایدار شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش اهمیت توسعه پایدار در دهه های اخیر و رعایت شاخص های آن در توسعه شهرها با عنوان توسعه پایدار شهری، نقش سیستم های حمل و نقل به خصوص حمل و نقل عمومی در رسیدن به پایداری، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی در کشورهای جهان سوم، غیرقابل انکار و از اهداف مهم تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری است که از آن با عنوان حمل و نقل پایدار یاد می شود. در پژوهش حاضر با بررسی مشکلات موجود در حمل و نقل عمومی در شهر همدان، ضرورت این مسئله آشکارتر می گردد. در این پژوهش اطلاعات با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و پس از شناسایی معیارها به وسیله مصاحبه از متخصصان امور شهری با استفاده از روش AHP راهکار متناسب با سیستم حمل و نقل پایدار اولویت دهی و انتخاب شده است. از میان سیستم های حمل و نقل نوین، با توجه به معیارها و زیرمعیارهای ارزیابی به دست آمده، سیستم اتوبوس سریع رتبه اول را کسب کرد. نکته قابل توجه وجود فاصله کم در برتری گزینه های مطرح شده است و ارائه یک سیستم چندگزینه ای از سیستم حمل و نقل پایدار که هدف اصلی پژوهش است، پیشنهاد می گردد.
ارائه مدل عوامل مقصد محور مؤثر بر گرایش به مقصد و طول مدت اقامت گردشگران مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
51 - 69
حوزه های تخصصی:
ازجمله مهم ترین راه های درآمدزایی و برون رفت از مشکلات اقتصادی درصحنه های بین المللی، ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی تقویت صنعت گردشگری و توجه ویژه به آن است. کلان شهر مشهد، به دلیل وجود بارگاه مقدس امام رضا (ع) و دارا بودن جاذبه های متنوع دیگر، پتانسیل و ظرفیت قابل توجهی در جذب گردشگران دارد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مقصد محور مؤثر برجذب و مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد می باشد که به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی با استراتژی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که نظرات خبرگان در ارتباط با عواملی که می توانند بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگران در شهر مشهد مؤثر باشند، طی مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده سپس به کمک روش داده بنیاد، مفاهیم، کدهای باز و مقوله های مرتبط استخراج و استنباط گردید. پس از انجام دوازده مصاحبه و بررسی و تفسیر داده ها، 34 مقوله فرعی در قالب 7 مقوله اصلی استخراج گردید و اشباع نظری حاصل شد. نتایج نشان می دهد که عوامل «قانونی و دولتی» (مدیریت یکپارچه، تدوین و اجرای قوانین حامی گردشگر، عوامل ایدئولوژیک و روابط بین المللی، ثبات حاکمیت و امنیت ملی، استقرار و توسعه دولت الکترونیک)، «مدیریتی» (مدیریت فضای کالبدی شهر، توجه به مبلمان شهری، مدیریت تصویر برند مقصد، مدیریت ترافیک، سوغات، توسعه سرمایه گذاری پایدار)، «رفاهی» (اقامت و اسکان، تسهیلات حمل ونقل، خوراک، رویدادها، مراکز تجاری و بازارهای محلی، ایمنی و امنیت، تبدیل ارز و سهولت خرید، راهنمای گردشگر، بهداشت و درمان)، «زیرساختی» (مسیرهای دسترسی به مقصد و جاذبه های آن، زیرساخت های گردشگری و فضاهای سرگرمی و تفریحی، پایگاه های داده و اطلاعات، امکانات ارتباطی و مخابراتی)، «اقتصادی» (هزینه های گردشگری، تسهیلات مالی گردشگری)، «فرهنگی اجتماعی» (اعتماد اجتماعی، نگرش جامعه میزبان، تعامل جامعه میزبان) و «بازاریابی» (آموزش، هوشمند سازی، آگاهی رسانی و تبلیغات برای گردشگران، آگاهی رسانی و تبلیغات برای سرمایه گذاران، تحقیقات) به عنوان عوامل مقصد محور بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد تأثیر دارند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تخلفات در ساخت و سازهای شهری (مورد: ناحیه 3 شهرداری منطقه 16 کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فعالیت ساخت و سازها بخشی عمده از کل فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشور را تشکیل می دهند.باتوجه به نتایج بررسی های عوامل موثر بر تخلفات ساختمانی در شهرهای کشور، عوامل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی متعدد موجب وقوع تخلفات شده است و همواره استمرار قانون گریزی و ستیز با مقررات آمره در نهادهای اجتماعی جوامع به تدریج به عنوان یک باور عمومی مورد قبول واقع شده است. تخلفات ساختمانی همچنین پیامدهای زیادی را در شهرها، از جمله تخریب سیمای شهر،تراکم و ها و کابری های غیرمجاز را به همراه داشته است. ناحیه 3 منطقه 16 تهران همواره به عنوان یکی از پرتخلف ترین نواحی ساخت و ساز شهر تهران به شمار می رود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی عوامل مؤثر بر تخلفات ساخت و سازهای شهری را بررسی نموده است. جامعه آماری از کلیه کارشناسان حوزه ساخت و ساز تشکیل شده که حجم نمونه آن بر اساس فرمول کوکران تعداد 30 نفر مشخص گردید . هدف از تهیه پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات از این طریق، مشخص شدن عوامل موثر بر تخلفات ساخت و سازهای شهری بود ابزار تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نتایج آمارهای توصیفی، نرم افزار spss و مدل آزمون رگرسیون و میانگین صورت گرفته است.نتایج نشان داد که از مهم ترین تبعات تخلفات ساختمانی بیشتر بر سیمای شهری، ایمنی ساختمان و تبدیل پارکینگ ها به فضای مسکونی و تجاری بوده است و در زمینه مهم ترین عوامل موثر بر افزایش تخلفات ساختمانی، در مجموع بیشترین میزان تخلفات مرتبط با عملکرد مدیریت شهری و عوامل اقتصادی است.
تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر ها به عنوان کانون تغییر و محلی که سیاست ها در آن تحقق می یابند , پدیدار شده اند . در این راستا سند نهایی کنفرانس توسعه پایدار ملل متحد با عنوان "آینده ای که ما می خواهیم" بیان داشته است؛ اگر شهرها به خوبی برنامه ریزی و توسعه داده شوند, می توانند جوامع پایدار اقتصادی , اجتماعی و زیست محیطی را تحقق ببخشند. این سازمان برای تحقق نیک بختی شهرها الگویی به نام شهر شکوفا را معرفی کرد. این مقوله می تواند با تحلیل وضعیت موجود و اولویت بندی مداخلات برنامه ریزی، چشم انداز توسعه همه جانبه برای شهرها را ترسیم کند. در این پژوهش نیز که باهدف ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح محلات شهر سقز انجام شده است ؛ شاخص های مؤثر در شکوفایی محلات شهر سقز را بااستفاده از نرم افزار MicMac شناسایی و سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل کوپراس در سطح محلات 22گانه شهر سقز سطح بندی شدند و برای بیان بصری از GIS استفاده شده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی شاخص های شکوفایی از 49 شاخص در پنج بعد استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 14شاخص کلیدی شناخته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های شکوفایی محلات 22گانه شهر سقز ، محلات 16، 19، 4، 11، 10که در جنوب شرقی مرکز و غرب شهر واقع شده اند از تأثیرگذاری کم و محلات 22، 21، 9، 2، 20،1 که در جنوب شرقی، مرکز وتا حدودی شمال شهر واقع شده، محلاتی بوده اند که می توانند در راستای تحقق شکوفایی وضعیت بهتری داشته باشند. می توان بیان کرد که بهبود فضایی و توزیع مناسب درآمدها، انسجام و مشارکت بیشتر، امکان دسترسی محلات با تاثیرگذاری کم به پارک ها و خدمات آموزشی و توزیع بهتر شاخص ها به ویژه شاخص های بهره وری و کیفیت زندگی در سطح این محلات از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده می باشد.
ارزیابی میزان سرمایه اجتماعی شهر یاسوج از منظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 172
حوزه های تخصصی:
توسعه ی شهرها بستر رشد رفتارهای انسانی و اجتماعی فراوان و باز تولید پیچیدگی های رفتاری شهروندی را با خود به همراه داشته، مجموعه رفتارهای اجتماعی همگرا و سازنده، بسترساز ایجاد و توسعه سرمایه ی اجتماعی شهرها می باشد. یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه، توجه به سرمایه های اجتماعی و تقویت شاخص های آن در توسعه ی کشور است. بنابراین بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص سرمایه ی اجتماعی مهم به نظر می رسد. پژوهش حاضر مطالعه ای پیمایشی است که جامعه ی آماری آن جمعیت بالای 18 سال شهر یاسوج (حدود 000/60 نفر) می باشد و با استفاده از فرمول آلفای کوکران حجم نمونه 400 نفر برآورد گردیده است تا به برخی مسائل سرمایه ی اجتماعی در 6 حیطه در قالب پرسش نامه به صورت تصادفی پاسخ دهند و برای اطمینان از روایی ابزار سنجش از ضریب آلفای لی کرونباخ ﺑﺎ ﺗأﮐیﺩ ﺑﺭ ﻫﻣﺑﺳﺗﮕﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد هرچه به سمت گروه های اجتماعی خصوصی و غیر دولتی پیش رفتیم، سرمایه ی اجتماعی و حس اعتماد و امنیت از دیدگاه شهروندان در حد قابل قبولی بیشتر گردید به نحوی که3/42 درصد پاسخ دهندگان ، نسبت به خویشان خود اعتماد زیاد و کاملاً زیادی دارند و 41 درصد تا حدودی به دوستان و همسایگان و 4/91 درصد به خانواده ی خود کاملاً اعتماد داشته اند؛ اما در بحث مربوط به حکومت، چون مردم اعتماد کمتری به آنان دارند، سرمایه ی اجتماعی قابل قبول نمی باشد. این مسأله حتی در مقیاس کالبدی نیز شکل آشکاری پیدا کرده به نحوی که اکثریت پاسخ دهندگان، 3/44 درصد احساس امنیت خانوادگی زیادی داشته اند، 7/39 درصد تا حدودی محله ی مورد سکونت خود را امن دانسته اند و7 /40 درصد امنیت شهر یاسوج را کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.