فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
90 - 100
حوزه های تخصصی:
در سراسر جهان، فضاهای شهری، برای سالیان متمادی در زمره با اهمیت ترین مکان ها برای اهداف گردشگری بوده اند. بگونه ای که، امروزه، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک برای چنین فضاهایی، نیازمند دیگاه های پویا و نظام یافته ای دارد که با استفاده از ابزارها و محرک های شهری، می توان پیشبرد آنها را تضمین نماید. از جمله این محرک ها، صنعت گردشگری بویژه گردشگری ورزشی است. براساس استعدادهای گردشگری ورزشی کشور، در مناطق مستعدی مانند شهرستان گنبدکاووس، دستیابی به برنامه ریزی و مدیریت هدفمند، ضروری بنظر می رسد. از اینرو، پژوهش حاضر، جهت تدوین و انتخاب استراتژی؛ از تحلیل استراتژیکی استفاده کرده که نیازمند شناسایی و تحلیل قوت ها و ضعف های درونی و فرصت ها و تهدیدهای بیرونی محیط مورد بررسی دارد. ماتریس SWOT از جمله تکنیک هایی است که می توان جهت تحلیل استراتژیک از آن بهره برد. این ماتریس، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات محیطی را ارزیابی می کند، اما نتایج آن، توانایی ارزیابی تناسب گزینه های تصمیم، براساس عوامل و رتبه بندی آنها را ندارد. بنابراین، در این پژوهش، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای محاسبه وزن و اهمیت هرکدام از معیارها و زیرمعیارهای شناسایی شده، استفاده گردیده است. براساس نتایج حاصله، فرصت های بیرونی با وزن نسبی 0.375، قوت های داخلی با 0.342 و تهدیدهای بیرونی با 0.178 و در نهایت ضعف های داخلی با 0.105 بترتیب اولویت قرار گرفتند. علاوه برآن، نتایج نشان می دهد که مهم ترین استراتژی کاربردی برای توسعه گردشگری ورزشی فضاهای شهری شهرستان گنبدکاووس، استراتژی SO با شاخص مطلوبیت 0.437 می باشد
تحلیل و سطح بندی فضایی در سطح مناطق شهری برای دستیابی به گردشگری پایدار؛ مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1125 - 1148
حوزه های تخصصی:
سطح بندی و توسعه فضایی چگونگی گسترش یک پدیده از کانون یا دامنه و پهنه سرزمینی گسترش آن است. دراین بین، گردشگری به عنوان یکی از پدیده های مهم فضایی شهر است. ارزیابی وضعیت حاضر و نحوه پیشرفت به سوی پایداری گردشگری باعث توسعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-محیطی و نهادی در پهنه سرزمینی شهر می گردد. لازمه رسیدن به پایداری در ابعاد مختلف آن مستلزم وجود سنجه ها، شاخص ها و معیارهای سنجش گردشگری در جهت تحلیل، ارزیابی و تبیین وضعیت پایداری گردشگری است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و رویکرد و نگرش آن، توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای (اسنادی) و پیمایشی (میدانی) صورت گرفته است. پایایی ابزار تحقیق از طریق روش آلفای کرونباخ آزمون گردیده و نشان دهنده سطح بالای پایایی پرسشنامه است. این پژوهش با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور[1]، الکتره[2]، [3] SAW و مدل ادغامی کپلند، مناطق چهارگانه شهر اردبیل ازلحاظ ارزیابی توسعه فضایی گردشگری شهری در سطح مناطق برای دستیابی به گردشگری پایدار با تأکید بر شاخص های اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی رتبه بندی و اولویت بندی آن انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بااینکه نتایج هرکدام از مدل های بکار گرفته شده دارای تفاوت در اولویت و رتبه هستند ولی مدل ادغامی با ترکیب اهمیت هرکدام به نتیجه نهایی رسید و این مهم نشان دهنده یکسانی و ترکیب مدل ها با همدیگر جهت رسیدن به جواب واحد است. درنهایت ارزیابی و توزیع فضایی در مناطق شهری اردبیل به ترتیب شامل مناطق دو، یک، سه و پنج، چهار دارای اولویت هستند. [1]: VIKOR (Vlse Kriterijumsk Optimizacija Kompromisno Resenje) [2]: ELECTRE (Elimination et Choice in Translating to Reality) [3]: SAW
تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در بافت های فرسوده بر اساس نظریه مکان انحرافی در منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : فرصت ها و موانع مکانی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان عوامل تشویق کننده یا بازدارنده در مقابل وقوع جرایم عمل می کنند. براساس آمار رسمی، میزان جرایم ارتکابی منطقه 12، بیش از سایر مناطق شهر تهران است. منطقه 12 دارای 17/3 درصد کل جمعیت و 7/2 درصد کل مساحت شهر تهران است، اما 32/9 درصد جرایم شهر تهران در آن رخ داده است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 کلانشهر تهران بر اساس مؤلفه های نظریه مکان انحرافی (مشتمل بر فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت) است.
داده و روش : پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل محدوده قانونی منطقه 12 در سال 1395 است. حجم نمونه شامل 70 نفر از خبرگان، کارشناسان، مدیران، انجمن های مدیریت و مشارکت شهری شهروندی و منطقه شهرداری ۱۲ است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. همینطور جرایم به وقوع پیوسته در سال 1395، مبنای تحلیل های آماری قرار گرفته اند. از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و آماره T استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، تمرکز جرم در پهنه های ارگ پامنار، فردوسی-لاله زار، بهارستان سعدی، مختاری تختی، ژاله آبسردار قیام، کوثر، دروازه غار شوش و سیروس است. بیشترین درصد جرایم در بلوک های 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوام رخ داده است. به ترتیب بیشترین جرم در کاربری های تجاری (55 درصد کل جرایم)، مسکونی (07/21 درصد)، خدماتی (82/9 درصد)، صنعتی و کارگاهی (96/6 درصد)، حمل و نقل و انبارداری (46/4 درصد) و فضای سبز (78/1 درصد) اتفاق افتاده است. سیال بودن جمیعت شب (240 هزار نفر) و روز(2 میلیون نفر) موجب پدیده شب مردگی و جرایم شهری در این منطقه شده است.
نتیجه گیری : بر اساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار معناداری مولفه های نظریه مکان انحرافی کمتر از 05/0 است، بنابراین بین آن ها و شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 رابطه معنادرای وجود دارد. عدم مطلوبیت مؤلفه های فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت (کمتر از 3)، به علت منفی بودن آماره های t، حدهای بالا و پایین و پایین بودن میانگین در منطقه ۱۲ تأیید شده است.
تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری(مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از صنعت های روبه رشد دنیا است که بحران کرونا به شدت روی آن تاثیر منفی گذاشته است در سالهای گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بوده است؛ این صنعت توانست با پشت سر گذاشتن تحولات طولانی مدت و همراه با موفقیت، مسیر پرباری را با یک دهه رشد از زمان بحران مالی جهانی سپری نماید. اما، این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کرونا دچار اختلال شدید شد. هدف تحقیق حاضر، نقش تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری شهر اصفهان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر اصفهان است. نمونه های انتخاب شده با استفاده از روش کوکران 351 نفر است. در تجزیه و تحلیل داده ها بسته به مقیاس متغیرها و اهداف مورد نظر از میانگین، آزمون T تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) در محیط نرم افزار Spss و آموس (Amos) استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون T، وضعیت ابعاد مذکور در شهر اصفهان از سطح میانگین نرمال بالاتر قرار دارد. همچنین، به بررسی تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری در شهر اصفهان با مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اضطراب ناشی از کرونا دارای اثر مستقیم و معنادار بر وضعیت گردشگری ( 0/088=β) و (0/001 =P) در شهر اصفهان بود. همچنین، میزان و جهت سرمایه گذاری ( 0/13=β) و (0/036 =P) دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر وضعیت گردشگری در شهر اصفهان است. بیشترین میزان بار عاملی مربوط به شاخص رضایت از حضور گردشگران از متغیر نگرش مردم نسبت به گردشگری به میزان 0/9 و سپس شاخص های ترس از ابتلا به کرونا و نگرانی از انتقال ویروس به دیگران از متغیر اضطراب ناشی از کرونا به ترتیب با بارهای عاملی 0/89 و 0/88 به دست آمد.
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
مقیاس بندی مجدد دولت و حاکمیت شهری بنگاه مدار در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقیاس بندی مجدد دولت از سیاستهای بازتوزیعی به سیاستهای آزادسازی اقتصادی همزمان با دوران سازندگی، گواه روشنی بر ضعف برنامه ریزی است ،چراکه برنامه ریزی در انطباق با نیازهای جدید برآمده از شهری شدن سریع با شکست مواجه گردید. در این مقیاس جدید، تحمیل فضای سیاستها و ایدئولوژی برنامه ریزی از سوی دولت، حاکمیت شهری کارآفرین (بنگاه مدار) مبتنی بر حفظ و تقویت رانت بوده و آنها را به سود خود تغییر می دهد. هدف این مقاله بررسی تأثیر آزادسازی اقتصادی بر سیاست شهری کلانشهر تهران از نقطه نظر اقتصاد سیاسی است. نتایج نشان داد تحولات چند دهه ی اخیر را می توان به تغییرِ جهت از مدیریت گرایی شهری به مدیریت بنگاه داری تفسیر کرد؛ در پرتو فرآیند ملی زدایی و آزادسازی اقتصادی، موقعیت بهتری برای صنعت زدایی، خصولتی شدن و رانتجویی و ترویج نوعی کاسبکارسالاری در سیاست شهری از طریق مشارکت های بخش دولتی - خصوصی ایجاد شده که در آن سیاست ورزی شهری به رقابتی پر تب وتاب برای جذب سرمایه تقلیل داده شده ، چرا که اولویت به نرخ رشد اقتصادی و منافع تجاری اقلیتی محدود داده می شود.
تحلیل الگوی رشد کالبدی- فضایی شهرها از طریق آمار فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است تا جایی که اساس برنامه ها و طرح های شهرسازی و برنامه های شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی , تحت تأثیر خود قرار داده است . شهر محصول روابط و مناسبات پیچیده اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونی های فضایی آن بازتاب فرایندهای در هم بافته فرهنگی – اجتماعی و سیاسی– اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است . شناخت الگوی رشد فضایی شهرهای اصلی مناطق و کشورها، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته می باشد. این مقاله باهدف مطالعه رشد و توسعه فضایی شهر گرگان با استفاده از مدل های تحلیل فضایی و تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی با استفاده از GIS نگارش یافته است. بر این اساس به منظور تحلیل توسعه فضایی شهر گرگان فرضیه پژوهشی مطرح شد و به روش توصیفی –تحلیلی ارزیابی شد. بر این اساس از روش های مختلف آمار فضایی و تکنیک های خودهمبستگی فضایی ازجمله تحلیل خوشه بندی، ضرایب موران و گری، G عمومی، تحلیل لکه های داغ استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که شهر گرگان، الگوی رشد تصادفی متمایل به خوشه ای را با شکل گیری دو لکه داغ در بخش جنوب و شرق شهر و یک لکه سرد در بخش شمال تجربه نموده است.
بازتعریف گفتمان توسعه پایدار در تطابق با نظریه ی جهانی شدن انعطاف پذیر
حوزه های تخصصی:
از دهه 1980 میلادی به دنبال نشر اندیشهی نئولیبرالیسم، دنیای شهری در پی افزایش نفوذ بازار بر همهی ارکان زندگی، مخاطراتی را در نحوه عملکرد سیستمهای سازنده خود تجربه میکند. مخاطراتی که در حوز ه یک سیستم پیچیده تحت تأثیر چرخه های دانش، اطلاعات و تکنولوژی از یکس و و نیروهای مؤثر ، شامل نیروهای درونی (پیچیدگی و همبستگی) و نیر وهای بیرونی (پراکندگی و فشردگی) از سویی دیگر و در راستای تحقق مفاهیم رقابت شهری رخ می دهد. این مخاطرات، آشفتگی ها و اختلالاتی را در ساختار کلی سیستمهای پیچید ه شهری وارد کرده که با توجه به ویژگ ی های عصر حاضر و تجلی مفهوم جهانی شدن شدت بیشتری یافته و لزوم تغییرات اساسی را در برنامهریزی به منظور حل مسائل جدید ایجاب کرده است . در این 80 میلادی به پارادایم انتقادی در قالب برنامه ریزی ارتباطی و مشارکتی که خود مجموعه ای از - راستا، تغییر برنامهریزی در دهه 70 بحران های محیطی، اقتصادی و اجتماعی را در پی داشته، کارساز نبوده و لزوم بازاندیشی در نحوه برنامه ریزی را به منظور کنترل مخاطرات و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی در پی داشته است . نتیج ه این بازاندیشی، پارادایم انعطاف پذیری پسامدرنیسم میباشد که بر کلیهی اندیشه های آغازین قرن 21 مسلط بوده است. این چکیده به عنوان روایتی تحلیل ی به بررسی اجمالی شرایط روز دنیای شهری، با تأکید بر نظریهی انعطافپذیری حاکم بر آغاز قرن 21 ، بر اساس دو محور مفهوم رقابتپذیری جهانی و گفتمان توسعه پایداری، میپردازد. این روایت در سه گام اصلی به بازشناسی مفاهیم مزبور و میزان تأثیرپذیری گفتمان پایداری از این نظریه میپردازد. در گام نخست چشم انداز شهر در عصر جهانی شدن به منزل هی تصویر فشردگی فضا و زمان (جهانی شدن پسامدرنیسم) تبیین و از منظر آن چرخهها و نیروهای مؤثر بر تغییر سیستم های شهری تعریف و رویکرد رقابت شهری به عنوان یک رویکرد غالب در تولید و بازتولید فضا معرفی میشود. در گام دوم، گفتمان پایداری و سیر تکاملی آن در راستای کاهش مخاطرات جامعه جهانی بررسی و اجزای آن برای تطابق با پارادایم انعطافپذیری موردبررسی قرار میگیرد. در گام سوم به عنوان جمعبندی، با روش بررسی تطبیقی بین مفهومهای استخراج شده در دو گام پیشین، به منظور سازگاری و تطابق در عصر حاضر گفتمان توسعه پایدار مورد بازخوانی و بازتعریف قرار میگیرد.
تحلیل تعادل فضایی در توزیع جمعیت روستایی در شهرهای کوچک استان گلستان (مطالعه موردی: شهرکلاله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
109 - 130
حوزه های تخصصی:
منابع محیطی در مناطق روستایی نقش زیربنایی در اقتصاد کشور دارد و زمینه ساز حرکت درجهت دستیابی به اهداف توسعه است. این در حالی است که با توجه به اهمیت این منابع، بحران های زیست محیطی روزبه روز افزایش می یابد؛ ازاین رو، پرداختن به مسائل مدیریت منابع محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش، تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسانی هستند که در حوزه مدیریت منابع محیطی فعالیت داشتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که براساس آزمون t تک نمونه رابطه معنی داری بین شاخص ها وجود دارد و تفاوت مطلوبیت آن ها به شکل مثبت برآورد شده است. نتایج آزمون تحلیل عاملی با مقدار 564/.KMO و مقدار بارتلت 533/1092 نشان داد که 44 شاخص مورد بررسی در 10 عامل شناسایی شد، در مجموع 96/56 درصد از کل واریانس را تبیین و بیشترین مقدار آن با واریانس 77/6 و مقدار ویژه 98/2 مربوط به عامل ضعف قوانین و مقررات و کمترین آن با واریانس 82/4 و مقدار ویژه 201/2 مربوط به عامل مشکلات انسان ساخت است؛ بنابراین به ترتیب عوامل «قوانین و مقررات، مشکلات سیاسی و اجتماعی؛ برنامه ریزی؛ مشکلات نظارتی؛ عملکردی یا کارکردی؛ صلاحیت مدیران و کارمندان؛ مشکلات کارفرمایان و مجریان طرح ها؛ مسائل اقتصادی؛ مهارت های فردی و مشکلات انسان ساخت» را می توان از چالش های مدیریت منابع در روستاهای استان مازندران نام برد.
ارزیابی اقتصادی استفاده از پخش سیلاب برای احداث پارک جنگلی در حاشیه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
37 - 44
حوزه های تخصصی:
از گذشته های دور عقیده بر این باور بوده است که همواره جنگل ها بر تولید آب، جلوگیری از ایجاد سیلاب و کاهش فرسایش موثر هستند. امروزه با استفاده از پیشرفته ترین تکنیک ها و با استفاده از آخرین فناوری ها، هدایت سیلاب ها به آبخوان ها، بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، به منظور استفاده بهینه از حداقل بارندگی هر منطقه صورت می گیرد. با استفاده از این فناوری ها می توان در ایجاد پوشش گیاهی و به ویژه ایجاد پارک جنگلی در حاشیه اراضی شهری درمناطق خشک و نیمه خشک اهتمام ورزید. بنابراین این پژوهش به دنبال این مسئله می باشد، تا نقش پخش سیلاب، در ایجاد پوشش گیاهی درختی را ارزیابی کند. لذا در این مطالعه ذخیره رطوبت خاک و مقدار و سرعت نفوذپذیری در تیمار بدون پخش سیلاب و پخش سیلاب در پوشش گیاهی درختکاری شده (جنگل انبوه) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص هزینه- اثربخشی در تیمار پخش سیلاب همراه با پوشش درختی کمتر از تیمار پخش سیلاب و بدون پوشش درختی (مرتعی) است. در واقع تلفیق پخش سیلاب با کاشت درخت در برابر کاشت گیاهان بوته ای به مقدار 88 هزار ریال به ازای یک مترمکعب آب کمتر است. بنابراین با استفاده از فناوری پخش سیلاب و تلفیق با گونه های درختی مناسب می توان علاوه بر افزایش اثربخشی در حفظ رطوبت، مقدار آب بیشتری را برای نفوذ به آبخوان در خاک ذخیره کرد.
تحلیلی بر آگاهی گردشگران از مقاصد گردشگری با تاکید بر استراتژی دهان به دهان (مطالعه موردی: شهر چابهار)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری که در دنیای امروز آن را صنعت سبز می نامند شیوه ای برای انتقال فرهنگ و تمدن از یک جامعه به جامعه دیگر است؛ که در فرآیند آن اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و فرهنگی فراوانی نهفته است. هر مقصد گردشگری محصولات و خدمات مختلفی را برای جذب گردشگران به آنان عرضه می کند. موفقیت یک منطقه در صنعت گردشگری تنها به وجود جاذبه های منحصربه فرد محدود نمی گردد بلکه عوامل مختلفی ازجمله میزان آگاهی و شناخت در خصوص آن جاذبه ها از اهمیت فراوانی برخوردار هست. هدف پژوهش حاضر چگونگی میزان آگاهی مردم و گردشگران با جاذبه های گردشگری و میزان شناخت آن ها با جاذبه ها و رابطه آن با تعداد دفعات بازدید از آن ها است. روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل مردم شهر چابهار و گردشگرانی که برای بازدید به این شهر مراجعه کرده اند می باشد؛ که با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کوکران 382 نفر مورد مطالعه قرار گرفته اند. اطلاعات میدانی پژوهش با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19 و از آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان شناخت و دفعات بازدید از جاذبه ها و تمایل آن ها به بازدید از جاذبه ها رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی هر چه میزان شناخت و آگاهی از جاذبه ها بیش تر باشد میزان بازدید آن ها از جاذبه ها بیش تر است؛ و همچنین نتایج نشان داد که بیش ترین نحوه آشنایی افراد با جاذبه های این شهر از طریق تبلیغات دهان به دهان بوده است با 7/53 درصد است.
ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی (نمونه موردی: مسکن مهر شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
103 - 120
حوزه های تخصصی:
مسکن از نیازهای اولیه و اساسی هر انسان به شمار می آید. در کشورهای مختلف، دولت ها اقدامات و برنامه ریزی های جامعی در زمینه تأمین مسکن اقشار مختلف به ویژه طبقات کم درآمد انجام داده اند. طی چند سال اخیر، به منظور پاسخگویی به انتظارات قانونی و عرفی در زمینه مسکن برای اقشار کم درآمد، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است.دراجرای این سیاست به خصوص از بعد محیطی مباحث دامنه داری در جریان است. از این رو هدف این پژوهش ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی در شهر ایذه می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 8 معیار در قالب معیارهای فاصله از شیب زمین، کاربری اراضی ، فاصله از شکل زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه؛ فرسایش خاک، ژئوموفولوژی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک AHPFUZZY بر پایه نظرسنجی از کارشناسان و تعیین وزن معیارها در بازه (0-1) در محیط ArcGIS، با استفاده FUZZY OVERLAY و عملگر GAMMA بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است از لحاظ محیطی مکانیابی مسکن مهر شهر ایذه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است. همچنین مکانیابی مسکن مهر ایذه می توانست در جای بهتری نسبت به جای کنونی از نظر شاخص های محیطی باشد.
بررسی تاثیر ویژگی های محیط مصنوع بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
267 - 281
حوزه های تخصصی:
با آشکارشدن تاثیرات روزافزون فعالیت بدنی و تحرک بر سلامت افراد و به طور خاص شهرنشینان، مطالعه ارتباط میان ویژگی-های محیط مصنوع شهری با فعالیت بدنی و تحرک شهروندان، مورد علاقه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. بر این اساس، هدف این پژوهش نیز، مطالعه تاثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، توسعه ای– کاربردی است و به لحاظ روش شناسی، پژوهش در تقسیم بندی کلان در دسته تحقیقات توصیفی و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی قرار دارد. برای سنجش ویژگی های محیط مصنوع از شاخص های اختلاط کاربری اراضی، تراکم جمعیت و قابلیت پیاده مداری استفاده گردید. جامعه آماری شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و نمونه آماری برابر با 1022 نفر از شهروندان در 16 محله شهر می باشد. نتایج نشان داد که نزدیک به نیمی از افراد عملاً در هیچ گونه فعالیت بدنی شرکت نداشته اند و حدود 41 درصد نیز روزانه کمتر از نیم ساعت پیاده روی داشته اند. در محلات مورد مطالعه، هیچ-گونه ارتباط معنی داری میان فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد با اختلاط کاربری اراضی وجود ندارد. همچنین میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی (شارکی) رابطه ی آماری معنی داری مشاهده نگردید، اما میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد، رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد و نهایتاً، نتایج نشان داد که در محلات مورد بررسی میان قابلیت پیاده مداری با میزان پیاده روی روزانه افراد و فعالیت بدنی افراد بر مبنای شاخص شارکی رابطه ی معنی داری وجود ندارد. با توجه به آنکه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش لطفی و نیک پور و دیگران متفاوت می باشد، ضرورت مطالعات تجربی بیشتر در این خصوص ضروری می باشد.
بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری درشهرها (مطالعه موردی: شهرسراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 30
حوزه های تخصصی:
رویکرد رشد هوشمند به عنوان دومین موج از برنامه های مدیریت رشد که به وسیله هواداران زیادی مورد حمایت قرار گرفت، می باشد و به عنوان مجموعه ای از اهداف و استانداردها در برنامه ریزی کاربری زمین محلی است. هدف تحقیق پیش رو، بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر سراوان است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جمع آوری داده های موردنیاز در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش های میدانی صورت پذیرفته است. حجم جامعه آماری 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 355 نفر تعیین شد. همچنین، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفته است. یافته ها بیانگر این بود که ابعاد کالبدی، اجتماعی - اقتصادی و دسترسی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب قرار داشته و بعد زیست - محیطی در وضعیت نسبتاً نرمال قرار دارد. نتایج نشان داد که بعد اجتماعی – اقتصادی دارای بیشترین بار عاملی در رشد هوشمند در شهر سراوان دارد، میزان بار عاملی یا ضریب بتا برای بعد مذکور برابر 0/76 در سطح معناداری 0/000 به دست آمد. پس از آن، بعد کالبدی (0/69=β) و (0/000 =P)، بعد زیست محیطی (0/66=β) و (0/000 =P) و بعد دسترسی با ضریب بتا 0/47 و سطح معناداری 0/000 دارای تاثیر مستقیم و معنادار در رشد هوشمند شهری در شهر سراوان بودند.
واکاوی توسعۀ فضایی روستاهای نواحی کوهستانی و جلگه ای (نمونه موردی: روستاهای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده سرزمینی مناطق روستایی کشور نیازمند طراحی راهبردهایی به منظور توسعه فضایی است که در هر برنامه ای راهگشای حل مسائل روستاها خواهد بود. امروزه مهم ترین هدف هر کشوری رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است و وجود نابرابری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... از نشانه های توسعه نیافتگی یک کشور محسوب می شود. مناطقی که امروزه توسعه یافته شناخته می شوند، علاوه بر اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بلکه توزیع درآمد و امکانات نیز در این مناطق عادلانه تر هستند. برنامه توسعه و عمران روستایی براساس الگوهای مختلف در شهرستان بابل، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستائیان نداشته و به لحاظ اجتماعی نیز در نهادینه کردن مشارکت روستائیان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب نکرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های توسعه روستاهای کوهستانی و جلگه ای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل بوده و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای بخش بندپی شرقی بابل (4 روستای کوهستانی و 4 جلگه ای) است که با استفاده از فرمول کوکران 210 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های T مستقل و مان وایتنی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون های مذکور حاکی از آن است که تفاوت معنادار و 99 درصدی، بین اکثر شاخص های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای ناحیه مورد مطالعه وجود دارد. با بررسی میزان رضایت مردم از امکانات و زیرساخت های توسعه یافتگی در روستاها می توان اذعان داشت که مناطق جلگه ای از سطح توسعه یافتگی بالاتری نسبت به مناطق کوهستانی بخش بندپی شرقی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی در توسعه فضایی روستاها بسیار موثر است، به نحوی که براساس ضریب تعدیل و ضریب تعیین محاسبه شده، مشخص شد که شاخص های توسعه تا 76 درصد به اصلاح خطوط مواصلاتی، سهولت دسترسی و زیرساخت های توسعه وابسته هستند.
ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر با استفاده ازنظریه بنیانی (نمونه موردی: کلان-شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : امروزه عواملی از قبیل رشد شتابان جمعیت، افزایش فقر، کاهش شاخص های کیفیت زندگی، رشد سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی)، آلودگی های زیست محیطی و غیره منجر به ناپایداری و کاهش زیست پذیری جوامع شهری شده است. بدین منظور طی دهه های اخیر، برنامه ریزان شهری راهکارهای گوناگونی را ارائه نموده اند که در این بین، بهره گیری از فضاهای زیرسطحی، مفهومی در حال ظهور است که طی سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب نموده است. داده و روش : هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه مدل مفهومی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین مؤلفه ها و کشف روابط علی– معلولی می گردد. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از 4 مولفه بنیادی و کلیدی در ساختار مدل نهایی است که عبارتنداز: " فرهنگ- اجتماع"، "تاب آوری"، " محیط زیستی" و " کالبدی- بصری". بر اساس 4 مؤلفه کلیدی و در بخش دوم پژوهش، 458 ارجاع به دست آمد که با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 24 کد اولیه و 4 کد محوری استخراج گردیده است. نتیجه گیری : مدل مفهومی منطبق بر الگوی دانه ستاره ای جهت تحقق فضای زیرسطحی زیست پذیر ارائه گردید. در راستای الگوی مذکور 4 مؤلفه کلیدی فرهنگ- اجتماع؛ کالبدی- بصری؛ تاب آوری و محیط زیستی به عنوان ساختار اصلی ارائه گردیدند. هرکدام از عوامل دارای زنجیره ای آشیانه ای و سلسله مراتبی هستند. مؤلفه های رنگ تعلق و هویت به عنوان درون مایه های بعد فرهنگ– اجتماع بوده و زیر درون مایه های مکان یابی با توجه به بحران های طبیعی، مدیریت بهینه بحران، کاهش درجه ریسک و خطر از طریق نوع کاربری ها، توجه به آسایش اقلیمی در سطوح زیرین و تنظیم دقیق تأسیسات در سطوح زیرین به ترتیب تکمیل کننده بعد تاب آوری در الگوی دانه ستاره ای می باشد.
حکمروایی شهری راهبردی مؤثر در جهت توسعه کارآفرینی شهری (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 145
حوزه های تخصصی:
در جهان حاضر، شهرها به مکان اصلی فعالیت و رشد اقتصادی تبدیل شده اند و ثروتمندترین شهرها آن های هستند که زایش دائمی فرایند کارآفرینی را در خود پرورش داده اند. این در حالی ست که مدیریت شهری ظرفیت های لازم را در فراهم کردن منابع، ایجاد انگیزه در شهروندان و بسترسازی برای کارآفرینی شهری دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شاخص های حکمروایی خوب شهری در جهت توسعه کارآفرینی شهری همدان است و همچنین به بررسی میزان همبستگی بین شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با کارآفرینی شهری در شهر همدان پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در رده پژوهش های توصیفی قرار می گیرد. به منظور گردآوری داده ها، از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایش بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آزمون همبستگی اسپیرمن و روش معادلات ساختاری تحت نرم افزار smart PLS استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، بین شاخص های حکمروایی خوب شهری با کارآفرینی شهری با سطح اطمینان 95% ارتباط معناداری وجود دارد. براساس مقادیر ضرایب همبستگی، کارآفرینی شهری بیشترین ارتباط را با شاخص کارآیی و اثربخشی وکمترین ارتباط را شاخص دیدگاه راهبردی دارد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که میزان تأثیرات شاخص های حکمروایی شهری بر کارآفرینی شهری همدان برابر 78% است، بنابراین شاخص های حکمروایی بر کارآفرینی شهری همدان تأثیر مثبت و معناداری دارند. از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص های تمرکززدایی، کارآیی و اثربخشی، قانونمندی و مشارکت با ضریب بتای 81/0 ،80/0، 78/0 و 77/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی شهری همدان دارند. بنابراین، حرکت مدیریت شهری همدان به سمت حکمروایی خوب شهری با رویکرد کارآفرینی، می تواند به توسعه کارآفرینی، اشتغال و کاهش بیکاری و در نهایت رشد اقتصاد شهری منجر شود.
تبیین کارایی و نقش عملکرد مدیریت شهری بر مؤلفه های امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در شهرها
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انسان همواره به دنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود است و احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری، همواره مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است، همچنین احساس امنیت اجتماعی در فضاهای شهری یکی از مهمترین شاخص های کیفیت زندگی مطلوب برای شهروندان محسوب می گردد. با افزایش ضرورت ایجاد امنیت در جوامع، ابزار، شیوه ها و رویکردهای ایجاد و حفظ آن دستخوش تحول شده است. از اینرو مدیریت شهری، از جنبه های مهم برنامه ریزی شهری بوده که با جوامع انسانی به ویژه جامعه شهری و ایجاد امنیت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا هدف این تحقیق، مروری بر نقش و جایگاه عملکرد مدیریت شهری در ارتقاء بخشی امنیت اجتماعی شهرها می باشد. روش بررسی: نگرش حاکم براین تحقیق به صورت کتابخانه ای-تحلیلی است. در این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای اقدام به جمع آوری تعاریف و نظریات و تئوری ها شده است. در مرحله پس از تحلیل داده ها، بررسی مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه به برشمردن مولفه های امنیت اجتماعی و تاثیر عملکرد و نقش مدیریت شهری بر هریک از آنها پرداخته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که بر اساس ضریب تعیین، 28 درصد از واریانس متغیر وابسته، توسط متغیر مستقل تبیین می شود. ضریب بتا (BTA) نیز نشان دهنده ارتباط مستقیم بین دو متغیر مستقل و وابسته است. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون دو متغیره می توان نتیجه گرفت که با بهبود عملکرد مدیریت شهری سطح امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم نیز افزایش می یابد.
بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در سطح محلات شهری (نمونه پژوهی: محله شمس آباد شهر ملایر)
حوزه های تخصصی:
یکی از پراهمیت ترین شاخص های مورد نظر در استاندارد شهری توجه به شاخصه کالبدی و اجتماعی می باشد که از مهمترین عوامل در تبیین این شاخص ها توجه به اصول استاندارد پیاده مداری در پیاده راه های شهرها می باشد. از همین رو ، در این پژوهش به بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در محله شمس آباد شهر ملایر پرداخته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت پرسشنامه بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با توجه به روش همبستگی دو متغیر و دو معیاره پیرسون انجام گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که محله شمس آباد ملایر از نظر منظر ، کیفیت محیطی و پایین بودن استاندارد های کالبدی مشکلات عدیده ای را ایجاد نموده است. در این راستا می توان گفت مهم ترین مساله برای بهبود وضعیت فعلی و نزدیک تر کردن شرایط محدوده محله شمس آباد شهر ملایر به یک محور پیاده مدار استاندارد، ایجاد کاربری های فعال 24 ساعته به همراه فضاسازی در داخل این مسیر می باشد. همچنین توجه به همه شمول بودن مسیر یعنی قرار دادن امکانات دسترسی برای معلولین، کودکان، زنان و ... نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.