فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
157 - 172
حوزه های تخصصی:
امروزه بحران زیست محیطی شهرها، ناشی از نگرش مادی بشر به نظام محیط زیست و به تبع آن اخلاق نادرست شهروندان در مواجهه با آن است. این در حالی است که در جهان بینی توحیدی، عالم هستی، یک واحد یکپارچه است که تمامی موجودات آن در مسیر رشد و تعالی، در حال حرکت و هدایت هستند؛ به طوری که نمی توان هدفی جز معاد و بازگشت به سوی خداوند برای آن تصور نمود. در این جهان بینی، شهروندان نه تنها مسئولیت بهره برداری عادلانه و امانتدارانه از عناصر محیط زیست را دارند، بلکه مسئولیت حفظ، ارتقاء و سیر تعالی تمامی عناصر محیط زیست به سوی کمال مخصوص خود و هدف خلقتشان را نیز دارند. هدف این پژوهش تبیین نقش اخلاق زیست محیطی شهروندان در تعالی محیط زیست بر اساس آموزه های قرآنی با بهره گیری از تفسیر المیزان است. در این راستا به منظور تحلیل گزاره های اخلاقی قرآن کریم، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. در این پژوهش، کدگذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی، توسط نرم افزار ATLAS.ti صورت گرفت. در مجموع از میان گزاره های اخلاقی مرتبط با موضوع پژوهش، 590 کد استخراج گردید که پس از حذف کدهای مشابه به 106 کد تقلیل یافت. کدهای باقی مانده در 23 مؤلفه و 7 مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده از نتایج تحلیل محتوای کیفی ارائه گردید. مدل ارائه شده، تعالی اخلاق زیست محیطی شهروندان بر مبنای تفسیرالمیزان است که در آن سه بعد جهان بینی الهی شهروندان، گرایش به سمت کمال و اعمال و رفتار زیست محیطی شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به تعالی محیط زیست شود.
بررسی نقش آموزش و اطلاع رسانی در تمایل سرمایه گذاران به استفاده از روش های ساخت وساز صنعتی در پروژه های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
101 - 114
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهر همدان بیش از 35 درصد مساحت شهر را در برمی گیرد و بیش از 50 درصد جمعیت شهری را در خود جای داده است، و به دلیل تأثیرات چندگانه و مخرب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که متوجه ساکنان این بافت ها می کند، یکی از مناطق با اولویت بالا محسوب می شود. روش های ساخت وساز صنعتی به عنوان رویکردی در جهت ساخت ساز پایدار، با عوارض زیست محیطی کم و قابلیت انطباق با سبک های مختلف معماری مطرح شده اند، و می توانند به عنوان راهبرد مؤثری در جهت مواجه با چالش های زمانی، هزینه ای و کیفیتی پروژه های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری محسوب شوند. این تحقیق که با رویکردی قیاسی و کمی به انجام رسیده است در تلاش است تا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، و بررسی استنباطی داده های میدانی، تأثیر فعالیت های آموزشی و اطلاع رسانی را بر افزایش تمایل سرمایه گذاران به استفاده از این روش ها مورد مطالعه قرار دهد. نتایج نشان می دهند که فعالیت های آموزشی و اطلاع رسانی به ترتیب 56 و 65 درصد بر تمایل سرمایه گذران فعال در حوزه بافت های فرسوده، و سرمایه گذاران فعال در خارج از این بافت ها، به منظور استفاده از روش های ساخت وساز صنعتی تأثیرگذار هستند و این تأثیر بر سرمایه گذارانی با توان مالی بالاتر، بیشتر از سایر سرمایه گذاران است. همچنین یافته ها بیانگر این واقعیت است که سرمایه گذاران فعال در بافت های فرسوده تمایل بیشتری به استفاده از این روش ها از خود نشان می دهند. این یافته ها می تواند تأثیر چشمگیری بر افزایش اثربخشی و کارایی فعالیت های ترویجی در حوزه سیاست گذاری شهری داشته باشد.
ارزیابی مدیریت یکپارچه بحران با رویکرد زیرساخت اطلاعات فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 18
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه مدیریت یکی از مهمترین ارکان تمام فعالیتهای دنیای کنونی ما می باشد و با عنایت به اینکه کشور ایران از لحاظ رخدادهای طبیعی یکی از پرمخاطره ترین کشورهای جهان می باشد، موضوع مدیریت در بحران اهمیت ویژه ای خواهد یافت. هدف مدیریت بحران، کاهش ریسک بحران بوده و راه های دست یابی به این مهم بسیار متنوع و در طول زمان تکامل یافته است. مدیریت بحران قبل از شروع تا پایان حادثه و عملیات پس از آن را شامل می شود. در هنگام وقوع هر مخاطره، کمیته یا ستاد بحران و حوادث غیر مترقبه وضعیت را از زوایای مختلف با استفاده از دستورالعمل های موجود، مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و بهترین برنامه یا تصمیم را اتخاذ کرده و در اختیار ارگانهای درگیر قرار می دهند. با توجه به اهمیت زمان، قسمت اعظم پروسه مدیریت بحران، قبل از وقوع حوادث انجام می گیرد. بنابراین کاهش ریسک بحران با یکپارچه نگری که در دل خود برنامه ریزی فضایی را نیز نهفته دارد، ضروری خواهد بود. در این میان زیرساخت اطلاعات فضایی ، بستر لازم برای جمع آوری و نگهداری داده های فضایی جهت تسهیل در اشتراک گذاری و در نتیجه ایجاد مدیریت یکپارچه را فراهم می کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، ارزیابی زیرساخت اطلاعات فضایی به عنوان بستری برای تحقق مدیریت یکپارچه در کاهش ریسک بحران های احتمالی است.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزه های تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزه های تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
بازشناسی ابعاد و راهبردهای برندسازی مراکز تجاری با تأکید بر هویت شهری (نمونه موردی: بازار تاریخی، لاله پارک و برج تجارت جهانی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
277 - 295
حوزه های تخصصی:
هویت یکی از مولفه های اساسی در برندسازی محسوب می شود. یکی از راهکارهای مدیریت شهری به منظور پیشرفت در بازار رقابتی جهان، بازشناسی ابعاد و راهبردها در عین توجه به هویت شهری در جهت دستیابی به برندسازی شهری پایدار برای شهرهاست. هدف این پژوهش بازشناسی ابعاد و راهبردهای طراحی مراکز تجاری در برندسازی شهری است. این پژوهش با راهبرد توصیفی_تحلیلی و از نوع کاربردی است؛ که ابتدا به بررسی شاخص های برندینگ شهری در کلانشهر تبریز با تأکید بر مراکز تجاری برای پاسخ به دو پرسش اول تحقیق می پردازد. در این پژوهش، ابتدا مؤلفه های برندسازی شهری با تاکید بر جنبه تجاری تحلیل و سپس نمونه های موردی (بازارتبریز، لاله پارک و مرکز تجارت جهانی) بررسی گردید. در این پژوهش جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. این پیمایش بدین منظور برای شناخت و برندسازی مکان های تجاری شهر تبریز با نظرسنجی از متخصصان و مدیران شهری و تکنیک توزیع پرسش نامه های طیف لیکرت بین 30 نفر، انجام و برای پاسخ به سوال سوم تحقیق تحلیل شده است. در بخش یافته ها بازار تاریخی تبریز با دارا بودن بیشترین قابلیت در برندسازی تجاری و دارا بودن ضعف هایی در زمینه عدم مقاومت در برابر حوادث طبیعی، می باشد. نتایج حاصل از پژوهش های میدانی و تحلیل آماری درباره برندسازی مراکز تجاری شهر تبریز به این شرح است: آگاهی از برند و شهرت جهانی از عوامل موثر بر برندسازی مراکز تجاری شهر تبریز هستند، ابعاد و راهبردها در طراحی مراکز تجاری توجه به، "تصویر از برند"، "آگاهی از برند" بارویکرد برندسازی مکان هستند
تحلیل فضایی شاخص های مسکن با رویکرد فرم شهری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن یکی از عناصر اصلی در شکل گیری ساختار شهر و بستر تحقق عدالت فضایی و اجتماعی در آن است. مهمترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایت مندی فرد از سکونت در یک منطقه و نوع زندگی خویش، مسکن و شرایط محیطی آن منطقه است، بنابراین توجه به آن برای تعادل ساختار فضایی شهر و افزایش کیفیت محیط های مسکونی از ضروریات برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن و ارتبط آن با فرم محلات در شهر بابل است. روش: روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. داده هاى خام مقاله از بلوک های آماری شهر بابل استخراج شده و فرم محلات بر اساس لایه های اطلاعات جغرافیایی موجود به دست آمده است. برای تحلیل فضایی شاخص ها، از مدل خودهمبستگی فضاییو شاخص موران و آماره Gi استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد 36 درصد محلات دارای فرم فشرده بوده و فرم های میانی و پراکنده هر کدام 32 درصد از محلات را در برگرفته اند. همچنین اکثر شاخص های مسکن در شهر بابل از خود همبستگی فضایی برخوردار بوده و دارای الگوی خوشه ای می باشند. نتایج: طبق نتایج حاصل از آماره Gi شاخص هایی که نشان دهنده مطلوبیت مسکن هستند بیشتر در فرم فشرده تشکیل خوشه داده اند و شاخص های نشان دهنده بد مسکنی، بیشتر در فرم میانی و پراکنده متمرکز می باشند. نتایج به دست آمده ضمن توجه به عدالت فضایی در گسترش و توسعه مسکن در بین محلات، ارتباط معنادار شاخص های مطلوبیت مسکن و فرم فشرده را تأیید می کند.
ارزیابی الگوی مدیریت محله مبتنی بر شاخصهای حکمروایی مطلوب شهری مطالعه موردی: محله اوین، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
31 - 42
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر در کلانشهر تهران مدیریت شهری در قالب تشکیل و حمایت از فعالیت شورایاری های محلات، اقدامات خوبی در زمینه استفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به اولویت ها و نیازهای محلی با توجه به جایگاه ویژه محلات در سازماندهی و شکل دهی امور شهری، انجام داده که اجرای -طرح مدیریت محله- در این راستا بوده است. همچنین در دهه های اخیر، رویکردهای مختلفی در ارتباط با مدیریت شهری به ویژه مدیریت کلانشهرها به وجود آمده که رویکرد -حکمروایی مطلوب شهری- در زمره مهمترین این رویکردهاست که خواستار تعامل میان سه نهاد دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به منظور مدیریت بهتر شهرها می باشد. با توجه به همین امر، مقاله حاضر به بررسی وضعیت مدیریت محله اوین از لحاظ شاخص های هشتگانه حکمروایی مطلوب شهری می پردازد و در پی پاسخگویی به سؤالات تحقیق می باشد که شامل چه شاخص هایی عملکرد بیشتری در شکل گیری الگوی مطلوب محدوده مورد مطالعه داشته اند؟ و مدیریت محله اوین از نظر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی می باشد؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار سنجش، پرسشنامه می باشد. با طراحی گویه ها برای هر شاخص با استفاده از طیف لیکرت از کارشناسان ساکن محله اوین تنظیم شده و حجم نمونه برابر با 40 نفر از کارشناسان بوده است. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری تصادفی ساده بوده و نوع پژوهش از لحاظ هدف نیز، کاربردی می باشد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری T-TEST، ANOVA و آزمون های تعقیبی TUKEY و DUNNETT در فضای نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان می دهد که شاخص های اثربخشی و پاسخگویی، از کارکرد بیشتری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محله اوین نقش داشته اند(تأیید فرضیه اول) و مدیریت محله اوین از لحاظ شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت خوبی قرار دارد(تأیید فرضیه دوم).
بررسی وضعیت اشتغال تعاونی محور زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت با تأکید بر شهر خلاق خوراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125 - 145
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان اثرات مختلفی در فرایند رشد و توسعه جوامع به طور اعم و شهرها به طور اخص دارد. بنابراین شناسایی فرصت های اشتغال زایی با توجه به فرصت های احتمالی ازجمله وظایف برنامه ریزان و پژوهشگران به شمار می رود. شهر رشت یکی از شهرهای بسیار با اهمیت در شمال کشور ازجمله شهرهایی است که بخش قابل توجهی از آن را بافت های فرسوده شهری به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر این شهر به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی از طرف یونسکو انتخاب شده است. ازاین رو به نظر می رسد فرصتی برای اشتغال زنان ساکن در بافت های فرسوده شهر رشت در بخش خوراک ایجادشده است. بر این اساس در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، موضوع اشتغال تعاونی محور زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت با تأکید بر شهر خلاق خوراک مطالعه شود. جامعه آماری پژوهش، زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت می باشد. جامعه نمونه با استفاده از روش کوکران، 384 نفر محاسبه شده است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و پیمایشی بوده و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های آماری دوجمله ای و فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت تمایل بالایی برای فعالیت در تعاونی های خوراک دارند اما تنها 27 درصد آن ها شرایط لازم اجتماعی و اقتصادی را برای این کار دارند. از بانوانی که این شرایط را دارند نیز 66 درصد معادل 67 نفر امکان فعالیت در تعاونی خوراک شهر رشت را دارند. این تحلیل ها نشان دهنده تمایل بالای زنان برای فعالیت در بخش تعاونی خوراک و شکل گیری زمینه های اشتغال زنان در بافت های فرسوده شهر رشت است که با رفع موانع اقتصادی و همچنین آموزش به زنان می توان شاهد شکل گیری و توسعه تعاونی های موردنظر و اثرات مثبت آن ها بود.
کارکردسنجی شهرهای آزاد تجاری- صنعتی ایران در راستای سناریوهای آینده نظام تولید جهانی (نمونه موردی: جنوب و جنوب شرق ایران)
حوزه های تخصصی:
بیش از چهار دهه از سیاست های جایگزینی واردات به عنوان راهبرد بازرگانی خارجی در ایران سپری شده است. این راهبرد اگرچه در آغاز، مقیاس هایی از صنعتی شدن را در کشور پدید آورد، اما به دلیل تاخیر در اجرا، فقدان سیاست گذاری اقتصادی با رویکردهای تکاملی و نیز تغییر جهت نیافتن به سوی سیاست های برونگرایی، نتوانسته توسعه صنعتی و تجاری قابل قبولی در کشور ایجاد نماید. در این زمینه، به نظر می رسد شهرهای آزاد اقتصادی و تجاری ایران از الزامات فضایی که پیش شرط کسب سود و ارزش افزوده به شمار می رود، محروم است و این مسأله می تواند به ناتوانی و ناکارآمدی فزاینده در شهرهای آزاد تجاری-صنعتی منتهی شود. با توجه به اهمیت فزاینده مناطق آزاد تجاری-صنعتی در فرایندهای اقتصاد سیاسی ایران، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش کارکردهای مناطق آزاد تجاری-صنعتی جنوب و جنوب شرق ایران (شامل کیش، قشم و چابهار) پرداخته و میزان هم راستایی و انطباق این مناطق با نظام تولید جهانی را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که منطق حاکم بر مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران با منطق تولید در عرصه جهانی شدن منطبق نیست؛ چراکه تولید در آینده باز جهانی به شدت وابسته به تکنولوژی است. از این رو و با توجه به فرایندهای اقتصادی و سیاسی 20 ساله طی شده در این مناطق، به نظر می رسد دست کم در افق زمانی 2025، این مناطق در محرومیت نسبی ناشی از نابرخورداری از رویه ها و دستاوردهای تولید تکنولوژیک محور، باقی بماند.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر (مورد مطالعه: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۹۳-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
امروزه شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی طبیعی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مؤثر بر ایجاد، رشد و توسعه شهرها به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری جهت برنامه ریزی های کوتاه، میان و بلند مدت جهت رشد و توسعه شهرها تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر است که به صورت مطالعه موردی در شهر کنگان انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهر کنگان، 15 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)؛ عوامل سیاسی و نقش دولت (مدیریتی)؛ موقعیت جغرافیایی کنگان؛ عوامل فرهنگی؛ نوع مالکیت اراضی؛ جهات و میزان شیب؛ وضعیت آب و هوایی؛ منابع آبی (شبکه آب ها)؛ خاک و پوشش گیاهی؛ بلایای طبیعی و فعالیت های کشاورزی" تأثیرگذارند که از میان این عوامل 5 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)" به عنوان عوامل و پیشران های کلیدی توسعه کالبدی شهر کنگان مطرح می باشند که ترکیبی نظام وار از عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند. به این ترتیب جهات و میزان توسعه کالبدی شهر کنگان در آینده تابعی از موقعیت و شرایط جغرافیایی شهر کنگان، نحوه برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران و مسئولین شهری کنگان در برخورد با این پیشران های کلیدی است.
الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهری بر پایه داده های مکانی جهت تحلیل سازگاری زمین (مطالعه موردی: شهرکُرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مکان یابی توسعه بهینه آتی شهری یکی از پیچیده ترین تصمیم های جغرافیایی است که در زمره تحلیل سازگاری زمین و در چهارچوب تعیین مکان مطلوب قرار می گیرد. این فرآیند قابلیت سنجی فیزیکی بستر و تناسب های اقتصادی و اجتماعی را ارزیابی می کند تا پویای شهری کمترین برخورد با طبیعت و حداقل تنش های محیطی را به همراه داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهرکرد بر پایه مقایسه روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسه مراتبی جهت تحلیل سازگاری زمین است. روش: بدین منظور، ابتدا لایه های رقومی ارتفاع، شیب، جهت دامنه، سنگ شناسی، فاصله از گسل و کانون زلزله، تراکم و فاصله از آبراهه، دما، بارش، رطوبت نسبی، میانگین سرعت باد، حداکثر سرعت باد غالب، روزهای یخبندان، تراکم و فاصله از راه ها، فاصله از مراکز درمانی، بیمارستان، خدماتی و اداری، آموزش عالی، آموزش ابتدایی و متوسطه، فضای سبز شهری، فضای سبز حفاظت شده و کاربری اراضی تهیه شد. سپس برای تعیین وزن نسبی پارامترها، ازطریق مقایسه زوجی مبادرت به تحلیل کمّی و ارجحیت بندی آن ها گردید. درنهایت با تلفیق لایه ها برمبنای وزنشان طبق روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی منطقه به لحاظ مناطق دارای معیارهای بهینه جهت گسترش آتی شهرکرد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب وسعتی برابر 72/128 و 74/184 کیلومترمربع (6/31 و 22/55 درصد) از کل منطقه در روش های تحلیل سلسله مراتبی و میانگین گیری برای توسعه آتی شهرکرد تناسب زیاد تا خیلی زیاد دارند که گستردگی آنها عمدتاً با بخش های مرکزی و شمالی محدوده مطابقت مکانی دارد. نتایج: اگرچه رعایت ترتیب صعودی شاخص ارزیابی دقت از پهنه تناسبی خیلی کم به خیلی زیاد در تحلیل سلسله مراتبی مؤید نتایج قابل قبول آن است، اما به دلیل صحت بالای میانگین گیری در پیش بینی پهنه های زیاد و خیلی زیاد و همچنین یکنواختی و تمرکز آن ها در نقشه تناسب ارضی، نتایج به نسبت مطلوب تری دارد.
تأثیر فضای محیطی منظر در مجتمع های مسکونی بر افسردگی زنان (مطالعه موردی مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی مجتمع های مسکونی بسیار ضروری به نظر می رسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود می گذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماری های روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمع های مسکونی، می توان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی 669 نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنی داری را نشان می دهد. یافته های نشان می دهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
روش های کمی در تحلیل توسعه ی فضایی مسکن شهری بجنورد (1384-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
67 - 76
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای انسانی و یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده ی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامه ریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامه ریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبه های فضایی توسعه ی مسکن شهری ضروری به نظر می رسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعه ای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و نحوه ی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامه های آماری استان از داده های مربوط به پروانه های صادر شده ی شهرداری بجنورد در بازه ی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعه های جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل می کند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامه ریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمی تواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفه های داخلی ارزیابی گردد.
ریز پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از تکنیک دیمتل و AHP فازی (مطالعه موردی: بخش دهدز استان خوزستان)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش همواره به عنوان تهدیدی جدی برای سکونتگاه های انسانی مطرح است. در مواجهه با چنین سوانحی در لحظه وقوع؛ کار چندانی نمی توان انجام داد، در حالی که اثرات آن را با برنامه ریزی و در راستا کاهش تلفات و خسارت های احتمالی از قبل می توان خنثی نمود. پژوهش حاضر با هدف نگاه سیستمی به مخاطرات طبیعی از جمله زمین لغزش به دنبال ترسیم برنامه ای علمی و دقیق برای آمادگی و برنامه ریزی پیش از بحران بر مبنای به کارگیری سیستم اطلاعات مکانی و مدل های تصمیم گیری چند معیاره در راستای پهنه بندی خطرپذیری زمین لغزش و تعیین جهت توسعه ی سکونتگاهی قابل پیش بینی می باشد. پژوهش حاضر 15 معیار مؤثر در خطرپذیری زمین لغزش استخراج گردید. و با استفاده از نتایج حاصل از ارزیابی دو مدل دیمتل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که مدل دیمتل منطبق با اصول و قوانین ریاضی بوده و از قطعیت بیش تری برخودار بوده است. در حالی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تنها منطبق با دانش و نوع امتیاز کارشناسان بوده است. در پهنه بندی خطر پذیری با مدل دیمتل، پهنه های با خطرپذیری کم با 1/37% (190.39 کیلومتر مربع) از کل مساحت 513.12 کیلومتر مربع، بیش ترین مساحت را دارا می باشد. همچنین پهنه های با خطرپذیری بسیار زیاد با32/2%(11.89 کیلومتر مربع)، و در پهنه بندی خطر پذیری با سیستم تحلیل سلسله مراتب فازی، پهنه با خطر پذیری بسیارکم، 53/ 36% (43/187 کیلومتر مربع) و هم چنین پهنه با خطر پذیری بسیار زیاد 2/11% (57.6 کیلومتر مربع) رتبه بندی شد.
ارائه الگوی مداخله و نظام سیاست گذاری فضایی در پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 311
حوزه های تخصصی:
پیاده روی اصلی ترین الگوی جابه جایی در کانون های زیستی به شمار می رود که به دلیل هزینه کم، دردسترس بودن و وابسته نبودن به عنصری خاص، احیای فضاهای شهری و زندگی اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته است. خیابان فردوسی شاهین شهر به دلیل نبود فضای شهری مناسب برای حضور شهروندان از یک سو و غلبه فضاهای سواره بر پیاده از سوی دیگر، عرصه را برای حضور شهروندان تنگ و حیات اجتماعی شهروندان را مختل کرده است. مقاله حاضر با بازخوانی معیارهای طراحی پیاده راه و تلفیق آن با کیفیت حضورپذیری، ابتدا چارچوب مفهومی پیاده راه حضورپذیر را تبیین می کند و درنهایت یک نظام سیاست گذاری فضایی و الگوی مداخله در پیاده راه های حضورپذیر شهری ارائه می دهد. این پژوهش کاربردی و روش آن ترکیبی است. در بخش کیفی با مطالعه متون معتبر جهانی در زمینه طراحی پیاده راه و کیفیت حضورپذیری، چارچوب تحقیق استخراج شد. در بخش کمی، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، مؤلفه های سیاست گذاری فضایی پیاده راه حضورپذیر در محور مربوطه مشخص و با استفاده از تحلیل رگرسیونی، الگوی مداخله در محور مذکور ارائه شد. نتایج تحلیل عاملی و رگرسیونی، چهارده عامل را به عنوان مؤلفه های اصلی مؤثر بر سیاست گذاری فضایی در پیاده راه حضورپذیر فردوسی شاهین شهر بیان می کند. نفوذپذیری و حس تعلق، بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات شهری و کارایی، کمترین تأثیر را بر حضورپذیری محور فردوسی داشته اند. عوامل شفافیت، امنیت و انعطاف پذیری نیز بر حضورپذیری محور بدون تأثیر هستند.
بررسی تطبیقی نمونه هایی از بافت شهری سنندج با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
33 - 42
حوزه های تخصصی:
ابزارهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تلاش هایی هستند که در سال های اخیر در جهت بیان کمی و قابل اندازه گیری کیفیت فضایی شده اند و با وجود عدم بلوغ و تکامل، توسط محققان با دید ابزارهای آینده تحلیل فضا نگریسته می شوند. این تحقیق با هدف آشنایی عملی با این ابزارها به بررسی بافت شهری سنندج به وسیله آنها می پردازد. در این پژوهش منطقه هایی از چهار بافت شهری متفاوت از شهر سنندج انتخاب شدند و پس از آماده سازی در نرم افزارها، با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. سپس نمودارها و آمارهای به دست آمده از این بافت ها بررسی گردیده و با هم مقایسه شدند. تفسیر یافته های تحلیل ایزوویست و گراف دید نشان می دهد که بافت قدیم در عین اینکه بدون وجود نقشه های شهرسازی مدرن به وجود آمده، با این حال مردم سازنده این بافت از نوعی استاندارد ذاتی و جمعی برای اندازه ها استفاده کرده اند. همچنین این بافت در میان چهار گونه بافت شهری سنندج، واجد بیشترین غنای بصری و تنوع آن است و تحلیل شاخص فضای همسایگی مخصوص، زیبایی ناشی از هارمونی و تعادل در این بافت را نشان می دهد. در نهایت، نتایج به دست آمده درخصوص چهار گونه کلی بافت در شهر سنندج نشان می دهد که شاخص های آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تفاوت ها و شباهت های میان این بافت ها را از نظر خصوصیات فضایی و کیفیت بصری، به خوبی آشکار می کنند، بنابراین در تصمیم گیری های مربوط به طراحی شهری، توجه به نتایج استفاده از این ابزارها می تواند به ارتقای کیفیت بصری بافت های شهری کمک شایانی نماید.
اندازه شهر و کیفیت زندگی در سکونتگاه های شهری مطالعه موردی: استان های گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 140
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی پیچیده، چندبعدی و وابسته به زمان و مکان است. یکی از عوامل مکانی تأثیرگذار بر کیفیت زندگی، اندازه سکونتگاه می باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان اندازه شهر و کیفیت زندگی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت هدف گذاری و ابزارهای دست یابی به اهداف، توصیفی- تحلیلی هست. محدوده موردمطالعه پژوهش، سکونتگاه های شهری دو استان گیلان و مازندران است. داده های عینی کیفیت زندگی از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و داده های ذهنی کیفیت زندگی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته استخراج شده است. برای تحلیل داده های پژوهش از تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل همبستگی و تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد عینی کیفیت زندگی شامل کیفیت مسکن، دسترسی به امکانات و خدمات، نرخ باسوادی و دسترسی به فرصت های شغلی دارای همبستگی مثبت و معنادار با اندازه شهر و بعد ذهنی کیفیت زندگی شامل آرامش، رضایت از زندگی، فرصت ها و وضعیت اجتماعی دارای همبستگی منفی معنادار با اندازه شهر است.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.