مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه به کارگیری و توسعه سیستم های حمل و نقل عمومی راهکاری مناسب برای کاهش ترافیک شهری محسوب می گردد. اما انتخاب سیستم باید متناسب با ویژگی های شهر و البته قابل رقابت با وسایل نقلیه شخصی باشد تا بتواند مطلوبیت کافی را برای استفاده کنندگان به ارمغان آورد. در این مطالعه مشکلات موجود در سیستم حمل و نقل اتوبوس شهری از دیدگاه استفاده کنندگان بررسی و مشخص شد که مهم ترین مشکل خطوط اتوبوسرانی کلانشهر اصفهان به ترتیب، عدم اطمینان و رعایت زمانبندی حرکت ناوگان، زمان سفر زیاد به دلیل سرعت پایین ناوگان، مدت زمان فعالیت و سرویس دهی، شلوغی ناوگان و سرفاصله زمانی بالاست که راهکار اصلی رفع آن، تخصیص مسیر ویژه به ناوگان اتوبوس شهری یا به عبارتی تبدیل خطوط معمولی اتوبوس شهری به اتوبوس تندرو است. در این پژوهش که از نوع کاربردی است از ترکیب روش های توصیفی_تحلیلی استفاده شده است. اهداف اصلی این پژوهش: تعیین جایگاه سامانه اتوبوس تندرو کلانشهر اصفهان طبق استاندارد BRT 2016 ارائه شده به وسیله مؤسسه ITDP و تعیین امتیاز خطوط، تعیین سطح رضایتمندی استفاده کنندگان با انجام نظرسنجی و همچنین شناخت نقاط ضعف و قوت سیستم از این دو دیدگاه است. نتایج نشان می دهد که امتیاز متوسط خطوط اتوبوس تندرو شهر اصفهان زیر استاندارد برنزی قرار دارد و بیشترین امتیاز کسب شده در معیار مربوط به ایستگاه ها و کمترین امتیاز در معیار مربوط به استفاده از تجهیزات ارتباطی بوده است. ولی از نگاه استفاده کنندگان، خطوط اتوبوس تندرو توانسته 74درصد از امتیاز گروه شاخص های مختلف را به دست آورد و به ترتیب 21 و 13درصد از استفاده کنندگان خودروی شخصی و مسافران تاکسی را جذب خود کند. مهم ترین دلایل مسافران برای استفاده از خطوط اتوبوس تندرو به ترتیب سرعت خوب، نظم زمانی اتوبوس ها و راحتی و آسایش عنوان شده است.
برآورد تمایل به پرداخت گردشگران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: دریاچه زریبار مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بسیاری از کشورها، صنعت گردشگری بخش قابل ملاحظه ای از رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. فعالیت گردشگری می تواند تأثیر منفی یا مثبت بر کیفیت زندگی ساکنان داشته باشد. در سطح خرد، مطالعات ارزش گذاری باعث دستیابی به اطلاعات مربوط به ساختار و کارکرد اکوسیستم ها و نقش متنوع و پیچیده آنها در حمایت از رفاه انسانی شده و در بعد کلان، ارزش گذاری اقتصادی اکوسیستم، برنامه ریزان و مدیران اجرایی را در برنامه ریزی، حفاظت و بهره برداری پایدار منابع طبیعی یاری می دهد. دریاچه زریبار مهم ترین و کم نظیرترین جاذبه آبی در سه کیلومتری غرب شهرستان مریوان در استان کردستان قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی میزان تمایل به پرداخت گردشگران ورودی به دریاچه زریبار مریوان است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه عدد 86/0 به دست آمد که نشان از پایای خوب پرسشنامه دارد. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش لاجیت نشان می دهد که متغیرهای سن، هزینه سفر، سطح تحصیلات، بعد خانوار، درآمد و میزان رضایت بازدیدکنندگان بر تمایل به پرداخت تأثیر معنی دار داشته و متغیر سابقه پرداخت، تأثیری بر تمایل به پرداخت افراد نداشته است. یکی دیگر از نتایج این مطالعه نشان می دهد که ارزش تفریحی دریاچه زریوار که با مقدار متوسط انتظاری (WTP) نشان داده می شود، برای هر بازدید کننده برابر با 5712 ریال است.
رتبه بندی شیوه های زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اجرای سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرها، نحوه تغییرات نرخ عوارض نسبت به زمان اهمیت زیادی دارد و در میزان کارایی طرح قیمت گذاری تراکم ترافیک و بازدارندگی آن در میزان استفاده از خودروهای شخصی مؤثر است. بنابراین انتخاب مناسب ترین شیوه برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک نیازمند تحلیل و بررسی دقیق شیوه های مختلف زمان بندی و ارزیابی آنها با توجه به ویژگی های ترافیکی و اجتماعی شهر مورد نظر است. در کلانشهرهای توریستی به دلیل حضور گردشگران، حجم سفرهای با اهداف تفریحی و خرید در این کلانشهرها بیشتر از سایر شهرهاست. از طرفی بخش زیادی از رانندگان نیز با مسیر آشنایی نداشته و موجب متفاوت شدن الگوی سفرهای درون شهری در این کلانشهرها با سایر شهرها می شوند. به همین دلیل، انتخاب شیوه مناسب زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی اهمیت بیشتری می یابد. در این تحقیق، سه شیوه زمان بندی عوارض ثابت، عوارض زمان بندی شده و عوارض هوشمند برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و براساس مقایسات زوجی و نظرات کارشناسان رتبه بندی شدند. براساس نتایج، شیوه عوارض زمان بندی شده برای طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک با وزن نرمال 49/0 در رتبه نخست و شیوه های عوارض ثابت و عوارض هوشمند به ترتیب با وزن های نرمال 26/0 و 25/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. مؤثرترین شاخص های این ارزیابی به ترتیب شاخص های کاهش زمان سفر، افزایش استفاده از حمل ونقل عمومی، کاهش تردد خودروهای تک سرنشین، افزایش سرعت عملکردی و کاهش تصادفات با عابرپیاده، موتور و دوچرخه سواران شناخته شدند. استفاده از نتایج این تحقیق در سیاست گذاری های مدیریت شهری موجب بهینه سازی سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مانند شهر مشهد شده و اثرگذاری این سیاست در کاهش تراکم ترافیک و مشکلات ناشی از آن را افزایش می دهد.
ارزیابی شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو در بافت تاریخی شهر تهران مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراکم جمعیتی و ازدحام کاربری های اداری و خدماتی در بافت تاریخی و فرسوده شهر تهران، دسترسی به سیستم حمل ونقل آسان و ایمن همچون مترو را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل نموده است. در میان شاخص های مختلف طراحی مترو، عنصر ورودی که وظیفه برقراری ارتباط فضای داخلی و بیرونی ایستگاه را بر عهده دارد، شاخص مهمی است که از مکانیابی تا طراحی آن، از ظرافت و درعین حال پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و نیازمند پیش بینی های دقیقی است. ایستگاه های مترو به عنوان یکی از مراکز جمعی شهری با اهمیت که در پهنه بافت تاریخی تهران گسترده شده، این امکان را فراهم می کنند که بتوان در مواقع بروز حوادث از آنها برای اسکان موقت و امدادرسانی اضطراری استفاده نمود. به کارگیری الزامات پدافند غیرعامل در طراحی اجزای ایستگاه مترو یکی از مهم ترین راه های تأمین امنیت مترو در شرایط بحران است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ورودی ایستگاه های مترو در هسته تاریخی شهر تهران مبتنی بر استانداردها و تعیین شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و از نوع کاربردی است. ابتدا با بررسی آیین نامه ها، شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو با توجه به ملاحظات پدافند غیرعامل استخراج گردیده است. شاخص های استخراج شده با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی AHP در منطقه دوازده تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و درجه اهمیت (وزن) هریک از معیارها و گزینه ها با توجه به آیین نامه های یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و اولویت بندی شاخص ها مبتنی بر روش تحلیل حساسیت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که دو معیار «فاصله ساختمان ورودی» تا شریان های اصلی و «نحوه دسترسی به ورودی ها» با وزن نسبی 205/0 و 027/0 به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را در طراحی ورودی ایستگاه مترو دارا هستند و بر این اساس، ورودی ایستگاه مترو دروازه دولت با دارا بودن پنج شاخص از نه شاخص استاندارد، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و به عنوان برترین ورودی ایستگاه تعیین گردیده است.
رابطه ارتفاع ساختمان های بلند با سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مجتمع سعیدیه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، بلندمرتبه سازی به عنوان یک شیوه ساختمان سازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر می رسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمان های بلند و مهم ترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهم ترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنش های روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید می کنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاه های ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنش های موجود می افزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمان های بلند بر سلامت روان شهروندان، روش های بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرم افزار تحلیل داده های MAXQDA مدل زمینه ای آن استخراج گردید. یافته ها نشان داد که ارتفاعِ ساختمان های بلند به واسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیت های چشم انداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیست محیطی، فشار روانی ایجاد می کند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنش های هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان می شود.
تحلیل تطبیقی الگوهای فضایی و ویژگی های شناختی بازار ایرانی با استفاده از تئوری های" چیدمان فضا" و "گشتالت" مطالعه موردی: مجموعه بازار قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار فضایی انسان ها در محیط های گوناگون از یک سو متأثر از ویژگی های عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگی های عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگی های عینی محیط با شیوه های ادراک ذهن افراد، یکی از مهمترین چالش های مطرح در حوزه طراحی محیط است، پژوهش حاضر این موضوع را در بستر یک فضای عمومی شهری نسبتاً پیچیده با عنوان بازار بررسی نموده و با ارزیابی کیفیت ادراکی محیط با استفاده از تئوری روان شناسی گشتالت و نیز تحلیل نظام پیکره بندی فضایی بازار با استفاده از روش چیدمان فضا، به تحلیل جنبه شناختی و ادراکی در ارتباط با فضای بازار پرداخته است. پس از معرفی شاخص های مورد نظر در هر دو تئوری، فرایند تحلیل آغاز گردید. در بخش تحلیل چیدمانی، نقشه بازار در محیط نرم افزار فراخوانی شد و با استفاده از خروجیِ شاخص هایی چون مخروط دید، عمق و یکپارچگی فضایی و قابلیت دسترسی و کیفیت فضایی بازار تحلیل شد. از بُعد شناختی نیز به منظور استخراج شاخص های گشتالتی، از روش ترسیم نقشه های شناختی استفاده شد. بنابراین از جامعه آماری مد نظر تحقیق خواسته شد از یک ورودی مشخص وارد بازار شده و پس از طی مسیر 30 دقیقه ای در بازار، تصاویر ذهنی خود از ساختار فضایی بازار را در قالب یک کروکی ترسیم نمایند. پس از گردآوری اطلاعات از هر دو روش، یافته های به دست آمده مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راه یابی صحیح فضا مؤثر هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل های چیدمانی یک محیط در بعضی موارد همسو با نتایج تحلیل شناختی آن محیط و در بعضی موارد نیز در تناقض با آن قرار دارد که این موضوع تا حد زیادی متأثر از ویژگی های فضایی محیط مورد نظر و عناصر به کار رفته در آن است.
تحلیل زمانی- مکانی بروز سرقت در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین تهدیدات جامعه بشری مربوط به جرایم انسانی به ویژه سرقت اموال است. عوامل گوناگونی زمینه ساز بروز سرقت هستند که عامل زمان و مکان از مهمترین عوامل بوده و ضرورت دارد در این خصوص تحقیقات علمی صورت بگیرد. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال بررسی زمان و مکان بروز سرقت های شهر اردبیل است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی_تحلیلی محسوب می شود و جامعه آماری آن شامل کلیه سارقان که در نیمه نخست سال 1396 در زندان اردبیل دوران محکومیت خود را می گذرانند، است که به روش تمام شماری از همه 233 نفر پرسشنامه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های آماری خی دو، کرامز در قالب نرم افزار SPSS برای آزمون فرضیات تحقیق و از نرم افزارArcGIS برای نمایش گرافیکی توزیع محل سکونت و محل وقوع سرقت استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرقت ها اکثراً از طرف افراد متعاد، سابقه دار و دارای مشکل مالی، در فصل تابستان (به ویژه شهریورماه)، در طول شب و آخر هفته و در بافت های تازه ساخت و مرفه نشین رخ داده و با توجه به مشابهت بالا بین محل سکونت و محل وقوع سرقت (مشابهت 5/44 درصدی در بافت تازه ساخت، 3/33 درصدی در بافت ارگانیک، 8/43 درصدی در بافت حاشیه ای، 8/44 درصدی در بافت میانی و 25 درصدی در بافت روستاهای ادغامی) می توان گفت که بین محل سکونت و محل وقوع سرقت رابطه معنی داری در سطح آماری 95 درصد وجود دارد. نهایتاً اینگونه نتیجه گیری می شود که سرقت های شهر اردبیل در زمان و مکان خاصی رخ می دهند و در این خصوص پیشنهادهایی برای پیشگیری و کاهش سرقت ارائه شده است.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود رضایت مندی سکونتی در مجموعه های مسکونی اقشار کم در آمد مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی مهر غدیر ، مهر فرهنگیان و مهر کوی رضا در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن مهر در راستای پاسخ به نیاز سرپناه اقشار متوسط و ضعیف جامعه برنامه ریزی و ساخته شد اما تا چه اندازه این پروژه موفق بوده و رضایت مندی ساکنان را به همراه دارد؟ در شهر همدان با توجه به گوناگونی فراوانی که در طراحی این مجموعه ها دیده می شود (بعضی محصور و بعضی متصل به بافت شهری)، مسکن مهر کمتر محور مطالعه بوده است. به همین منظور پژوهش حاضر با تمرکز بر مؤلفه های کالبدی و فضایی حاکم بر مجموعه های مسکونی مهر شهر همدان، سه مجموعه مسکونی محصور و غیرمحصور را مورد آزمون قرار داد. اکثر تجربیات جهانی بیان می دارند که در مجموعه های مسکونی محصور نسبت به مجتمع های غیرمحصور، وضعیت سکونتی مطلوبتری که انتظار می رود، دیده نمی شود؛ همین موضوع در پژوهش حاضر ملاک عمل قرار گرفت. روش تحقیق مقاله حاضر، در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی و تحلیلی است. به منظور تحلیل داده ها نیز از آنالیز واریانس(به روش بونفرونی)، تی تست مستقل، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین میانگین رضایت مندی سه محله اختلاف معنی داری وجود دارد. اولویت بندی مؤلفه های کالبدی و فضایی مؤثر بر رضایت مندی سکونتی در هر مجموعه مسکونی نیز گویای آن است که در مجموعه های محصور، سلامت محیطی و در مجموعه های غیرمحصور سلامت محیطی، امکانات، تسهیلات جانبی و انعطاف پذیری اثر گذاری بالاتری دارند. به طور کلی و بنا بر فرضیه اصلی پژوهش، میزان رضایت کل افراد ساکن در مجموعه های مسکونی محصور بالاتر است.
چارچوبی برای تدوین الگوی تاب آوری بوم شناسانه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان پیچیده ترین ساخته دست بشر با ریسک های گسترده ای (هم به دلیل وجود دامنه وسیعی از مخاطرات و تغییرات و هم به علت آسیب پذیری های چندگانه شان) روبه رو هستند. بنابراین پرداختن به رویکردهای نوین مواجهه با اختلالات و بلایا ضروری می نماید. از آنجا که در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز صرف بر مبنای آسیب پذیری و مقاوم سازی به افزایش تاب آوری در برابر اختلالات تغییر پیدا کرده، این مقاله در صدد است که با مطرح کردن بحث تاب آوری در حوزه شهرسازی با تدوین الگویی منسجم بتواند به ارتقای توانایی شهرها به عنوان نظام های پویا و خود سازمانده در مقابله با اختلالات به ویژه بحران های زیست محیطی بپردازد. در این راستا هدف مقاله حاضر، تحلیل و تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر تاب آوری بوم شناسانه براساس تفکر بوم شناسی شهری، دستیابی به معیارها و ایجاد الگویی برای ارتقای تاب آوری بوم شناسانه شهرهاست. روش تحقیق در این مقاله کیفی است و به منظور شناخت و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و ابزار تحلیلی شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بهره گرفته شده است. بر مبنای تحلیل کیفی انجام شده، مجموعه ای از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری به عنوان مقولات اصلی شکل دهنده الگوی پیشنهادی تاب آوری بوم شناسانه شهر در قالب شش زمینه اصلی (ساختار طبیعی، عملکردها و فرآیندهای بوم ساخت، عملکردها و فرآیندهای اجتماعی_اقتصادی، شکل شهر، نهادها و دانش و آگاهی) تبیین شده اند. نتایج مقاله نشان می دهد که تاب آوری بوم شناسانه شهرها بر مبنای دانش بوم شناسی شهری، تحت تأثیر برهمکنش های پویا میان فرآیندهای اجتماعی_اقتصادی و زیستی_فیزیکی قرار دارد که الگوی تدوین شده و معیارهای تنظیم شده در این مقاله، امکان ارتقای تاب آوری شهرها را میسر می سازد. الگوی پیشنهادی راهنمای کلی برای برنامه ریزان، طراحان و مدیران شهری در راستای دستیابی به تاب آوری بوم شناسانه در شهرهاست. همچنین با توجه به یکپارچه سازی مقولات تأثیرگذار بر تاب آوری، خلأ شناسایی شده ناشی از عدم وجود چارچوبی منسجم در خصوص بعد بوم شناسانه تاب آوری را نیز پوشش می دهد.
نقش طراحی مناسب مجموعه های ورزشی شهر تهران در افزایش تعاملات اجتماعی معلولان جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وظیفه اصلی و مهم برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی برای تمامی اقشار ساکن در شهر است؛ شهری که در آن سلامت، آسایش و زیبایی وجود داشته باشد. شهری پاک و روان برای همه اقشار جامعه. معلولان برای زندگی اجتماعی در شهرها با مشکلات متعددی روبه رو هستند. همواره ارتباط افراد دارای ضایعه نخاعی با محیط بیرون از منزل و ورود آنان به جامعه با مشکلاتی توأم است. بنابراین رفع محدودیت های شرایط محیط شهری به منظور پیشگیری از انزوای آنان، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. فضاها و اماکن ورزشی یکی از مهم ترین کاربری های درون شهری محسوب می شوند که طراحی مناسب آنها می تواند نقش مهمی به منظور بهبود تعاملات اجتماعی معلولان داشته باشد. در حال حاضر امکان حضور معلولان جسمی_حرکتی در اماکن ورزشی به دلیل عدم رعایت استانداردهای اولیه با مشکل روبه رو شده است. به طوری که براساس بررسی انجام شده، نبود امکانات و زیرساخت های استاندارد در بخش اماکن و مجموعه های ورزشی، استفاده معلولان را به طرز چشمگیری کاهش داده است. این پژوهش به دنبال بررسی نقش طراحی مناسب مجموعه های ورزشی در افزایش سطح تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی و افزایش نقش اجتماعی آنان در جامعه است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی است که به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات از دو روش اسنادی_کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همین طور به منظور بررسی دقیق تر موضوع، تعداد 186 پرسشنامه به وسیله معلولان جسمی_حرکتی پاسخ داده شده و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده می توان گفت که در حال حاضر یک فرد معلول نمی تواند به راحتی و بدون حمایت و کمک فرد دیگری از وسایل اماکن و مجموعه های ورزشی استفاده کند. معلولان به منظور استفاده از اماکن ورزشی، از لحظه خروج از منزل تا لحظه استفاده از اماکن ورزشی با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند و ترجیح می دهند در خانه بمانند و این امر آنها را دچار بحران های روحی و روانی می کند. نتایج پرسشنامه ها نشان می دهد که طراحی و استانداردسازی اماکن و مجموعه های ورزشی بر تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی شهر تهران رابطه مستقیمی (با ضریب تعیین 85/0) دارد.