مطالب مرتبط با کلیدواژه

واحد همسایگی


۱.

بازشناسی مفهوم همسایگی دربافت های مسکونی

کلیدواژه‌ها: همسایگی واحد همسایگی محله کیفیت همسایگی مَفصل شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۰۰۱
الگوی کالبدی- اجتماعی- ادراکی «همسایگی» به عنوان «فصل مشترک شهر»، «محل سکونت» و «زمینه ای است که مناسبات اجتماعی ساکنان در آن شکل می-گیرد». اهمیت تحلیل الگوی همسایگی و مبانی نظری شکل گیری آن به دلیل تاثیراتی است که بر طراحی محیط های مسکونی در سراسر جهان گذاشته است. از آن جایی که امروزه شاکله ی همسایگی محدود به کالبد گشته و از نظر کیفیتی مراتب اضمحلال را در می نوردد، بر آن شدیم تا در این نوشتار با مراجعه به آرا و نظریات اندیشمندان، چارچوب نظری فضای همسایگی با تاکید بر جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن ارایه شود و از جهتی دیگر با ارایه این چارچوب نظری، مفهوم همسایگی گسترش یافته و ارزش های اجتماعی، تجربی، ادراکی و فرهنگی آن جدا از کالبد انگاشته نشود. یافته های این مهم نشان می دهد که همان گونه که خانه عرصه ای برای خانواده است؛ همسایگی نیز با تاکید بر کالبد و کیفیتی وابسته عرصه ای را برای خانواده ای بزرگ تر فراهم می آورد که باعث پویایی و هویت و عینیت در فضای شهری می گردد؛ نیروهایی که خود به تنهایی منجر به آفرینش فضای شهری می شوند .
۲.

تبیین ارتباط مکانی بین قابلیت پیاده مداری ذهنی و عینی محلات شهری (نمونه موردی: مناطق4، 8 و 13 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده مداری عینی پیاده مداری ذهنی یا ادارک شده واحد همسایگی محله تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۹۷
هدف این تحقیق کشف ترجیحات مردم نسبت به فضاهای پیاده مدار و سنجش قابلیت پیاده مداری ذهنی و عینی و تبیین ارتباط مکانی آنها در محلات مناطق4، 8 و 13 شهر تهران است. این پژوهش از نظر روش شناسی در دسته تحقیقات توصیفی و اکتشافی قرار دارد که با رهیافت پژوهش های کمی انجام شده است. از داده های سرشماری، کاربری زمین، شبکه ارتباطی و داده های حاصل از نظرسنجی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه جمعیت و همه محلات مناطق 22 گانه شهر تهران است. نمونه های آماری آن که به روش هدفمند انتخاب شدند شامل 31 محله هستند. یافته های این تحقیق در ارتباط با ترجیحات مردم نسبت به فضاهای پیاده مدار همسو با سایر تحقیقات بوده است و ساکنان شهر تهران در ارتباط با موضوع پیاده روی همانند مردمان سایر نقاط دنیا فضاهای دارای دسترسی مناسب به خدمات، امکانات و زیرساخت های مورد نیاز زندگی روزمره، محیط های ایمن، جذاب، سرزنده، شاداب، عاری از آلودگی و ترافیک، وجود فضاهای مناسب و تعریف شده برای پیاده روی را برای پیاده روی مناسب می دانند. یافته ها در ارتباط با شکاف بین پیاده مداری عینی و ذهنی نشان داد که به غیر از مؤلفه مکان هایی برای پیاده روی و دوچرخه سواری بقیه ابعاد مطالعه شده از جمله مدت زمان دسترسی به مغازه ها یا فروشگاه ها، تسهیلات و غیره، دسترسی به خدمات؛ خیابان های محله؛ محیط محله؛ امنیت ادارک شده از ترافیک؛ امنیت ادارک شده از جرم؛ و میران رضایت از محله در ارتباط با سنجش پیاده مداری ذهنی میانگین بالاتری در محلات با پیاده مداری عینی بالا در مقایسه با محلات با قابلیت پیاده مداری عینی پایین داشته اند.
۳.

اصول طراحی واحد همسایگی سرزنده مبتنی بر رویکرد بایوفیلیک؛ نمونه مطالعاتی: محله شهرک آزمایش، منطقه دو شهر تهران

کلیدواژه‌ها: سرزندگی واحد همسایگی رویکرد بایوفیلیک طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۸۴۹
کیفیت سرزندگی به عنوان مؤلفه ای تأثیرگذار بر حیات شهرها با گسترش شهرنشینی و افزایش تراکم جمعیتی، کاهش و افول چشم گیری داشته است. در راستای جلوگیری از نتایج مخرب این امر، انجام اقداماتی در جهت ایجاد و افزایش ارتباط میان ساکنان و فضاهایی که برای آنان اهمیت ویژه ای دارد، الزامی است. واحدهای همسایگی که به منظور تقویت روح همسایگی و ارتباطات اجتماعی تأسیس شده اند، بیش از هر فضای دیگری، نیاز به تأمین و ارتقاء این کیفیت حیاتی دارند. رویکرد بایوفیلیک، رویکردی نوین است که با استفاده از مزایای حضور طبیعت در زندگی روزمره سعی دارد، با الحاق طبیعت در محیط های شهری، ویژگی های مطلوب در فضا ایجاد کرده و با تقویت پیوند عاطفی میان افراد جامعه و مکان؛ جنبش، تحرک و سرزندگی را در فضاهای مختلف شهری به ارمغان آورد. در این مقاله بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی، ضمن تشریح مفاهیم مرتبط با پژوهش، به شناخت و تحلیل نمونه مطالعاتی از طریق برداشت های میدانی، تهیه و تدوین نقشه تحلیل یکپارچه و تفسیر آن پرداخته می شود. در انتها اصول طراحی واحد همسایگی سرزنده مبتنی بر رویکرد بایوفیلیک در قالب معرفی مؤلفه های کیفی و راهکارها و مصادیق عملی ارائه خواهد شد.
۴.

بررسی شاخص های توسعه پایدار در محلات شهری با تأکید بر نظریه واحد همسایگی (مطالعه موردی: محله اسدی منطقه 13 تهران)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محله توسعه پایدار محله ای واحد همسایگی محله اسدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۵۳۲
بسیاری از محلات قدیمی شهرها که شکلی از همبستگی بر مبنای سکونت در آن ها وجود داشته است، اکنون به دلیل عدم باز زنده سازی کالبد و فعالیت از رونق افتاده اند. از طرفی، با گذشت زمان و بروز تحولات اجتماعی در جوامع، بسیاری از پژوهشگران مسکن نسبت به تکرار الگوی سنتی محلات مسکونی در شهرهای جدید دچار تردید هستند. آنچه که این پژوهش در پی دستیابی به آن است، بررسی وضعیت شاخص های توسعه پایدار محله ای با تأکید بر نظریه واحد همسایگی است که به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه، محله اسدی منطقه 13 شهر تهران است که 384 نفر از ساکنین آن با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و بین آنها پرسشنامه به روش تصادفی خوشه ای توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 781/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های T تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن انجام شده است. نتایج حاکی از آن داشت که شاخص های توسعه پایدار محله ای در محله اسدی در وضعیت نامناسبی هستند (میانگین =739/2). از بین شاخص های توسعه پایدار محله ای شاخص ایمنی و امنیت (975/4=T) دارای بهترین وضعیت و شاخص هویت و سرزندگی(293/27-=T) بدترین وضعیت را دارا هستند. همچنین، اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار محله ای نشان داد که در این محله مؤلفه ایمنی و امنیت اولویت اول و مؤلفه زیست محیطی اولویت آخر را دارا هستند.
۵.

سنجش و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از سیستم سکونتی مطالعه موردی: مناطق 3 و 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی سکونتی کیفیت زندگی واحد همسایگی واحد سکونتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۸۲
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاری های شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آن ها، زمینه ای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از شهر تهران صورت گرفته است. برای این منظور از طریق بررسی رویکردهای پژوهشگران مختلف مدل عملیاتی سنجش رضایتمندی استخراج گردید، در این مدل معیارهای موثر بر رضایتمندی در پنج دسته معیارهای عینی فرد، عینی محیط، عینی مسکن، ذهنی فرد و ذهنی محیط طبقه بندی شده اند و از طریق روش پیمایشی و تبدیل این معیارها به سوالات پرسشنامه، میزان رضایتمندی محله1 (واقع در منطقه سه) و محله2 (واقع در منطقه 11) با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که در محله1 بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای عینی مسکن و عینی محیط است و در محله2 مربوط به معیارهای ذهنی محیط و ذهنی فرد می باشد و بطور کلی میزان رضایتمندی در محله1 (بین سطح متوسط و راضی) بیشتر از محله2 (بین سطح ناراضی و متوسط) می باشد.
۶.

بررسی ریخت-گونه شناسانه بافت های مسکونی جدید در راستای بهینه سازی مصرف انرژی اولیه مطالعه موردی: سپاهان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرژی اولیه بافت مسکونی جدید واحد همسایگی ریخت - گونه شناسانه شبیه سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۵۳۱
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه ی محلات مسکونی امری اجتناب ناپذیر بوده است. ساخت وسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافت های شهری و عدم تطابق آن با ویژگی های اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمان ها را به دنبال داشته است. به گونه ای که بخش عمده ای از انرژی که در شهرها به مصرف می رسد به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه انجام شده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حمل ونقل پرداخته اند و یا مصرف انرژی ساختمان ها را در مقیاس خرد ارزیابی نموده اند. ازآنجایی که عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس های فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت می باشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمان ها را در مقیاس هایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن می سازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف، به بررسی روابط بین شاخص های ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید.  با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به طوری که نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف از طریق نرم افزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسه ای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخص های طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار می آیند. سایر الگوها نظیر گونه های L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار می گیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه می باشند.
۷.

ترسیم ساختار دینی مفهوم مکان در واحد همسایگی با تکیه بر آیات قرآن کریم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکان واحد همسایگی خانه آیات قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
مکان یابی فرآیند نظام مند و مستقل ارزیابی مبتنی بر واقعیت انتخاب مطلوب ترین مکان است. این فرایند به عنوان یک فرایند تصمیم گیری همه جانبه، مستلزم در نظر گرفتن الگو و رعایت اصول و مراحل پیوسته ای می باشد. جهت بررسی مکان یابی در اسلام به مفهوم مکان در اسلام و مکان شناسی قرآن، می پردازیم. پس از آن مکان یابی به عنوان ابزاری که به وسیله آن ساخت خانه را می توان بهینه نمود، تبیین می شود. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد معتبر، قرآن و تفاسیر و بررسی های میدانی خانه مناطق گرم و خشک ایران؛ به عنوان زمینه آزمون، سامان می یابد. واحد همسایگی به عنوان زمینه صحت سنجی و دو گروه اساتید معماری و نیز اندیشمندان حوزه علوم قرآنی به عنوان گروه نظرسنجی به روش دلفی انتخاب گردید و نتایج اولیه تحقیق به این افراد ارائه گردید. پس از جمع آوری داده ها و دسته بندی آنها ارزش دهی و اولویت گذاری انجام پذیرفت. بر مبنای اولویت ها بدست آمده، خانه عرب ها، نمونه خانه بافت سنتی ایران، بررسی گردید. نگارنده بر این عقیده است که سه عامل، وحدت واحد همسایگی، هدفمندی در ساخت و طراحی و کارکردهای خانه و نیز بکارگیری اصول محرمیت و امنیت درونی و بیرونی در خانه و بافت همسایگی، عوامل موثر بر مکان یابی خانه در واحد همسایگی هستند.
۸.

اثر شاکله بافت بر میزان جذب تابش خورشیدی بنا در واحدهای همسایگی مناطق با اقلیم سرد (مطالعه موردی: روستای چهرقان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرژی الگوی مسکن روستایی بافت روستایی همجواری بناها واحد همسایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۵
مباحث زیست محیطی و به ویژه انرژی نقشی کمرنگ در تدوین طرح های مطالعاتی روستایی دارند و منجر به پیامدهای منفی زیست محیطی همچون مصرف بی رویه انرژی می شوند. بخش عمده مصرف انرژی روستاها به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و شکل بافت روستا یکی از عوامل تأثیرگذار ب این مسئله است. اغلب پژوهش های پیشین به بررسی مصرف انرژی در مقیاس خرد و به صورت تک بنا پرداخته اند و مصرف انرژی تک بنا به عنوان جزوی از کل بافت روستا و در مقیاس واحد همسایگی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. براساس مطالعات پیشین، طراحی واحدهای همسایگی به گونه ای که بیشترین جذب تابش خورشیدی را داشته باشند می توانند تأثیر مستقیمی بر عملکرد حرارتی هر یک از بناها داشته باشند. مقاله حاضر با هدف بررسی اثر شاکله بافت روستایی بر مقدار جذب تابش خورشیدی بناهای روستایی شکل گرفته است. بدین ترتیب تاثیر سه پارامتر بافت یعنی جهت گیری ساختمان ها، ارتفاع ساختمان ها و الگوهای مسکن روستایی در میزان جذب تابش خورشید سالیانه بناها بررسی شده و با تغییر پارامترهای مذکور مدل های گوناگون بافت روستایی شکل گرفته است. تعداد 7560 مدل توسط پلاگین گرسهاپر شبیه سازی شده و نتایج شبیه سازی به کمک نرم افزار اکسل در قالب نمودار تهیه گردیده است. نتایج حاکی از آن است که از میان سه پارامتر «الگوی مسکن»، «ارتفاع ساختمان» و «جهت گیری ساختمان ها»، بیشترین تأثیر در میزان جذب تابش خورشید توسط سطوح ساختمان مربوط به پارامتر «الگوی مسکن» با 70 درصد تاثیرگذاری بوده و پس از آن پارامترهای «ارتفاع ساختمان» با 40 درصد و «جهت گیری ساختمان ها» با 8 درصد در رتبه دوم و سوم قرار گرفته است. همچنین در صورت ثابت فرض کردن سطح اشغال بنا، تغییر در نوع الگو بر میزان جذب تابش خورشید اثرگذار است که در مقاله حاضر الگوی "حیاط مرکزی با حیاط بیرونی" همیشه دارای بیشترین میزان جذب تابش خورشیدی نسبت به سایر الگوهای مسکن بومی بوده است. بعلاوه در بافت های مسکونی که دارای تراکم یکسانی هستند در صورت تغییر در ارتفاع ساختمان ها، شاهد نتایج متفاوتی از نظر میزان جذب تابش خورشید و در نتیجه مصرف انرژی ساختمان ها خواهیم بود. دستاوردهای پژوهش حاضر تأثیرگذار بر طرح بافت روستایی، تعیین تراکم ساختمان ها و نوع الگوی مسکن روستایی در حین برنامه ریزی و طراحی روستاها است.
۹.

نیازسنجی محیطی سالمندان در پارک های شهری کرج

کلیدواژه‌ها: تعامل پذیری فضای سبز شهری واحد همسایگی سالمندان و محیط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
از مسائل مهم در طراحی و ساماندهی و اجرای فضاها و کاربری های شهری از جمله کاربری فضاهای سبز، احترام و توجه به مخاطبین آن خصوصاً سالمندان است. شدت سالمندی جمعیت ایران از سال 1415 به بعد خود نمائی خواهد کرد. سالمندان از گروه های اجتماعی هستند که با توجه به شرایط ویژه خود و بازنشستگی، دارای اوقات فراغت زیادی بوده و به صورت اختیاری از فضاهای باز شهری و پارک ها بیشتر استفاده می کنند، ولی شرایط محیطی بیشتر پارک های موجود، با ویژگی های روحی و جسمی آنان کم ترین تطابق را دارد. مقاله حاضر با اهداف شناخت نیازهای محیطی سالمندان جهت طراحی پارک دوستدار سالمند و بهسازی پارک های موجود نوشته شده است. این مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای ابتدا به بررسی عوامل موثر بر کیفیت پارک دوستدار سالمند پرداخته و سپس با 299 پرسشنامه از سالمندان 50 سال به بالا و افرادی که همراه سالمند با آنان زندگی کرده و درک نسبی از شرایط آنان دارند، اقدام به سنجش میزان کیفیت آن عوامل با استفاده از طیف لیکرت در پنج سطح به عمل آمد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS داده ها آنالیز و میزان میانگین و انحراف معیار برای هر گویه تعیین و ضریب cv محاسبه و از کم تا زیاد مرتب شد. از آن جایی که cv کم بر اتفاق نظر بیشتر افراد نمونه دلالت دارد، میزان اولویت هر گویه به این ترتیب استخراج گردید. سپس 36 مورد از امکانات و خدمات به پاسخ گویان ارائه شد و این نتایج بدست آمد که تنوع و زیبایی فضای سبز در پارک، مناسب بودن تعداد و محل قرارگیری نیمکت ها، مناسب بودن شیب مسیرهای پیاده، مناسب بودن عرض مسیرهای پیاده روی؛ به ترتیب به عنوان اولویت های موجود در پارک ها برای سالمندان از دیدگاه سالمندان بوده است و عدم وجود نرده ها و سطوح شیب دار، عدم وجود المان های خاطره انگیز، عدم وجود سالن و ساختمان با سیستم گرمایش و نبود امکانات پزشکی وامداد رسانی در پارک، از دلایل نارضایتی آنان بود. در آخر راهکارهائی مانند رعایت موارد ایمنی در سرویس های بهداشتی و مناسب سازی کفسازی و ایجاد ساختمان هایی با سیستم گرمایشی و سرمایشی در پارک ها و اقدامات امنیتی در استفاده از المان ها و خوانایی تابلوهای اخطاری و راهنما و مانند این ها برای کاهش نارضایتی افراد سالمند پیشنهاد گردید.
۱۰.

بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی (نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز)

کلیدواژه‌ها: صمیمیت فضایی تعامل پذیری فضای شهری واحد همسایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۳
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
۱۱.

تدوین دستور کاری پژوهشی پیرامون ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط کالبدی سلامت روان پیاده مداری واحد همسایگی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۸
پس از دو دهه از تلاش متمرکز جهانی بر ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت، در حالی که اغلب این مطالعات بر مؤلفه های عینی پیاده مداری و چاقی تمرکز کرده اند، تحقیقات اندکی هستند که به بهبود سلامت روان، به خصوص در کشور ایران پرداخته باشند. بر اساس پیمایش ملی سلامت روان، آخرین آمار اختلالات روانپزشکی در کشور در گروه سنی 15 تا 64 سال، 6/23 درصد است که بیشترین آمار مربوط به مجموع اختلالات اضطرابی و خلقی بوده ولی در کل، اختلال افسردگی اساسی با 7/12 درصد، به تنهایی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و نکته قابل توجه اینکه که ۶۰ درصد افرادی که دچار اختلال روانپزشکی بودند هیچ اقدامی برای درمان خودشان نکرده اند.این امر اهمیت مطالعات پیشگیرانه از جمله سیاست های شهری را دوچندان می کند. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات و شواهد تجربی، و برشمردن چالش ها و ابهامات اصلی که تحقیقات با آن روبرو هستند، دستورکاری پژوهشی را برای ورود طراحان و برنامه ریزان شهری فراهم کند. برای یافتن مقالات از طیف متنوعی از پایگاه های داده ای و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر، پاپ مد، اسکوپوس و وب آو ساینس استفاده شده است. مقالات برگزیده، بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند. از بین مطالعات منتخب به ترتیب 72، 25 و 3 درصد در بازه بین سال 2010 تاکنون، سال های 2000 تا 2009 و پیش از سال 2000 انتشار یافته اند، که به ترتیب میانگین ارجاعات آن ها 151، 676 و 284 استناد بوده است. یافته ها نشان می دهد، استفاده از تعاریف و روش های متفاوت، عدم درک صحیح از مفاهیم شهری و روانشناختی، مقیاس ها و پیچیدگی متغیرها امکان مقایسه نتایج را   کاهش می دهد. در نتیجه، امکان شکل گیری یافته های متقن که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم کند، سخت می شود. از این رو،  انجام مطالعات میان رشته ای که بتواند فهم مشترکی از مفاهیم، شاخص ها و متغیرها ایجاد کند و تحقیقات طولی و کوهورت، که بتواند در درک روابط علی کمک نماید، باید در اولویت قرار گیرند.
۱۲.

هم پیوستاری خانه و شهر؛ خانه ایرانی جزئی از نظام همسایگی و محله با تاکید بر ارزشهای شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری خانه واحد همسایگی محله عرصه اجتماعی ارزشهای شهر اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۶
خانه ایرانی مهمترین عنصر شکل گیری شهر از مناظر گوناگون قابل بررسی و تامل است. به طورکلی زندگی خصوصی و اجتماعی به هم پیوسته است و نمی توان آنها را از یکدیگر تفکیک و جدا نمود. تاکید بر محیط مسکونی به جای مسکن نیز به همین دلیل است؛ حتی بهترین خانه اگر در محیط نامطلوبی از نظر کالبدی، فرهنگی، و اجتماعی قرار گیرد، قضاوت ارزشی را دگرگون می کند. بسیاری از اهدافی را که یک خانه دنبال می کند مانند امنیت، محرمیت، و مشرفیت را نمی توان تنها در خانه جستجو کرد، لذا مطالعه خانه به عنوان جزئی از یک سیستم بزرگتر ضروری است. ارتباط اجتماعی خانواده با دیگرگروه های جامعه مانند اقوام، همسایگان و افراد محله در پاسخگویی نیاز به روابط اجتماعی است. در این میان «واحد همسایگی» و پس از آن «محله» که نوعی قلمرو فیزیکی - اجتماعی و فرهنگی است، در پاسخگویی به این نیاز مهم در ساختار کالبدی شهرها جایگاهی مهم دارد. بسیاری از خانواده ها نسبت به محله مسکونی، همان احساسی را دارند که به خانه خویش دارند و با ورود به محله، خود را در منظر شهری (هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری) یک محیط آشنا و خودی می بینند و نسبت به واحد همسایگی خود اگر در طراحی شهری لحاظ شده باشد حس تعلق خاطر دارند. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، در ابتدا در مفاهیم واحد همسایگی و محله به عنوان عناصر مهم در ساختار اجتماعی و محیط کالبدی شهر تامل نموده و به دنبال آن، رابطه و نسبت خانه با مفاهیم فوق جستجو می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که اگر خانه عرصه ای برای زندگی یک خانواده است، می توان محله را عرصه ای برای زندگی یک خانواده بزرگ فرض نمود. خانواده ای که همزیستی مسالمت آمیزشان بر اساس ارزشها و ویژگیهای مشترک شکل می گیرد و نقش و جایگاه هر عضو آن مشخص می گردد.
۱۳.

گونه شناسی بلوک های مسکونی شهر زنجان با هدف ارزیابی عملکرد بارهای حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوک های مسکونی واحد همسایگی شبیه سازی بارهای حرارتی اقلیم سرد گونه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۶
اهداف: با رشد روزافزون جمعیت شهری و توسعه شهرها تقاضای انرژی در بخش ساختمان و بالاخص مناطق مسکونی افزایش چشمگیری یافته است. پیکربندی و فرم ساختمان ها، درکنار ویژگی های معماری و سازه ای آن، تأثیر قابل توجهی بر مصرف انرژی  و پایداری محیط دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس واحد همسایگی صورت پذیرفته است. روش ها: این پژوهش با روش تحقیق کمی و با استفاده از ابزار شبیه سازی و تحلیل و توصیف داده ها انجام شده و روش های گردآوری اطلاعات عبارتند از منابع معتبر کتابخانه ای و اینترنتی و بازدید میدانی است. یافته ها: بر پایه متدهای موجود محاسبات مصرف انرژی در پژوهش های پیشین که مبتنی بر دو روش شبیه سازی و تجربی میباشد محاسبات با ابزار شبیه سازی انجام شد.  یافته های پژوهش حاکی از آن است که الگوهایی با طرح حیاط مرکزی پیوسته به عنوان کارآمدترین و الگوهای خطی و حیاط مرکزی منقطع  به عنوان  ناکارآمدترین الگوی بلوک های مسکونی در زنجان به شمار میروند، همچنین بین میزان مصرف انرژی و شاخص های طرح چیدمان و فرم بلوک ها ارتباط زیاد  و با تناسبات بلوک ها رابطه متوسطی وجود دارد . بهترین فرم های کارآمد هشت ضلعی و مربع شکل است و الگوهایی که کشیدگی آن ها و نسبت طول به عرض بلوک ها در محدوده های 1تا 1.6 قرار دارند  در مجموع دارای مصارف انرژی بهتری هستند. نتیجه گیری: مطالعه الگوهای کارآمد و ناکارآمد بلوک های مسکونی نقش پایه ای در کاهش میزان مصرف انرژی در طراحی های آتی را بر عهده دارد.  
۱۴.

ارزیابی اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری در محلات با الگوی کالبدی از پیش طراحی شده (نمونه محله سجاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع پذیری فضا طرح های کالبدی واحد همسایگی محله سجاد مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۷
اجتماع پذیری ازجمله چالش های فراروی فضاهای شهری و از موضوعات مهم در توسعه پایدارشهری بشمار می آید. با اینکه درمنابع مختلف، از معیارهای اجتماع پذیری سخن به میان آمده است، اما توجه به شیوه ارزیابی و ویژگی های زمینه ای، کمک شایانی در درک بهتر این موضوع می کند. براین اساس مطالعه پیش رو به دنبال آن است، اجتماع پذیری فضا را در محلاتِ با الگویِ کالبدیِ از پیش طراحی شده، مورد بررسی قرار دهد. شاخص های تحقیق شامل5 دسته کالبدی، چیدمان فضایی، اجتماعی، عملکردی و آسایش محیطی و درقالب 22 متغیر می باشد. محدوده مورد مطالعه محله سجاد مشهد و مقیاس مطالعه واحدهای همسایگی واقع در آن شامل امین و مینا است. در گام اول با تکمیل ۳۸۵ پرسشنامه از ساکنین، وضعیت حضورپذیری فضای عمومی محله مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بهره گیری از آزمون "یومن ویتنی" بیانگر وجود تفاوت های معنادار درسطح محله درخصوص حضورپذیری فضا بود. در گام بعد سعی گردید وضعیت معیارهای اثرگذار بر حضورپذیری با استفاده از روش های مشاهده میدانی، آمار استنباطی، تحلیل فضایی و تحلیل چیدمان فضایی، مورد سنجش قرار گیرد. برآیند این ارزیابی نشان داد که معیارهایی همچون توزیع جمعیت، انواع کاربری ها، تنوع کاربری ها و سلسله مراتب راه ها، به دلیل اثرپذیری از طرح کالبدی، نقشی در بروز تمایزات اجتماع پذیری فضا در سطح محله ندارند. درمقابل معیارهایی همچون وضعیت مبلمان شهری و خدمات مرتبط با آن و همچنین معیارهای چیدمان فضایی بیشترین اثرگذاری را در تفاوت های درون محلی اجتماع پذیری فضا دارند. از اینرو مطالعه حاضر، ضمن توجه به تفاوت های درون محلی و ضرورت پرداختن به آن، نحوه شکل بندی محلات به صورت خودرو یا از پیش طراحی شده را در این ارزیابی دخیل می داند و براین ادعاست اجتماع پذیری فضا در سطح محلات برحسب فرایند شکل گیری آن ها، الگوهای متفاوتی را نشان خواهد داد و چنین امری می بایست مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
۱۵.

مقایسه تطبیقی واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو مبتنی بر اصول شهرسازی اسلامی و دوران مدرن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واحد همسایگی شهرسازی اسلامی دوران مدرن غرب بافت قدیم فشم بافت جدید میگون نو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
واحدهای همسایگی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات مهمی شده اند؛ با این وجود، هنوز به عنوان یکی از مهم ترین بسترها جهت تعاملات اجتماعی، ارتباطات و ارتقاء هویت جمعی محسوب می شوند. پژوهش حاضر در راستای بررسی ویژگی های واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو و تطابق آن با ویژگی های شهرسازی اسلامی و دوره مدرن غرب انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی تنظیم شده و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، تمامی ساکنان بالای 18 سال بافت قدیم شهر فشم و بافت جدید میگون نو را تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و با فاصله اطمینان 7 درصد، حجم نمونه برای بافت قدیم شهر فشم معادل 182 و حجم نمونه برای میگون نو 196 نفر محاسبه شده است؛ که برای اطمینان بیشتر در هر دو محدوده، تعداد 200 نفر به صورت تصادفی مورد پرسش گری قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پیمایش اجتماعی، از آمارهای استنباطی (میانگین های آماری) و برای وزن دهی به شاخص ها از روش پنل متخصصان و کارشناسان بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش امتیاز 42/2 -حاصل از مجموع میانگین های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- و بافت جدید میگون نو امتیاز 58/2 -حاصل از مجموع میانگین-های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- را کسب نموده است. از این نظر، بافت جدید میگون نو در قیاس با بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش، بیشتر در تطابق با اصول دوره مدرن غرب گام برمی دارد (80.56 درصد) و بافت قدیم فشم تقریباً هویت گذشته خود را حفظ کرده (76.01 درصد) است و با ویژگی های شهرسازی اسلامی مطابقت بیشتری دارد.