فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
205 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش پایداری توسعه گردشگری شهر تبریز بود. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 400 نفر از ساکنان محلی شهر تبریز در سال 1393 بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شد. به منظور روایی و پایایی پرسش نامه، به ترتیب از روایی محتوا (نظر استادان و کارشناسان مرتبط با مسائل شهری و گردشگری) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از طریق پرسش نامه های تکمیل شده از سوی گردشگران و همچنین به کارگیری نرم افزار AMOS، نیازهای این افراد و هماهنگی شاخص ها با عوامل توسعه پایدار استخراج شدند. برای ارزیابی گردشگری پایدار و ارزیابی شاخص های عملیاتی، روش تحلیل عاملی مرتبه دوم به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که شاخص های در نظر گرفته شده همه ارتباط مثبت و معنا داری با ساختار مرتبه دوم، یعنی پایداری گردشگری شهر تبریز، دارند و عامل «بهداشت و سلامت» با ضریب استاندارد 003/1 بیشترین اثر را بر گردشگری پایدار دارد.
ارزیابی ظرفیت بُرد گردشگری منطقه حفاظت شده سفیدکوه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 146
حوزه های تخصصی:
توسعه روز افزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در مناطق حساس و شکننده کوهستانی ایران طی سال های اخیر و نبود برنامه ریزی مدوّن و جامع برای گردشگری این مناطق، لزوم توجه خاص به این مناطق را تشدید کرده است؛ ازاین رو در راستای رویکرد توسعه پایدار گردشگری (طبیعت گردی) در مناطق کوهستانی ایران با استناد به روش ظرفیت بُرد گردشگری، آستانه ظرفیت پذیرش منطقه حفاظت شده کوهستانی سفیدکوه واقع در استان لرستان در سال 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور به برآورد ظرفیت بُرد منطقه ازطریق مدل ظرفیت بُرد (تحمل) توریسم TCC در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر در منطقه پرداخته و مشخص شد که ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر در سایت شماره دو در زون گردشگری متمرکز بیشتر از سایت شماره یک است و همچنین سایت شماره 6 و 10 در زون گردشگری گسترده به ترتیب کمترین و بیشترین ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر را از بین ده سایت موجود به خود اختصاص داده اند.
تأثیر آگاهی از حقوق شهری بر شهروندی فعال (مورد مطالعه: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق شهری به طور خاص تنظیم کنندة رابطة بین شهروندان و مدیریت شهری است. آگاهی از این حقوق سبب می شود که فرد نظارت بهتری بر مدیریت شهری داشته باشد، بهتر بتواند حقوق خود را مطالبه کند و وظایفی که طبق قانون در مقابل دیگران و مدیریت شهری دارد را بشناسد و در جهت انجام آن ها اقدام کند. ازاین رو، آگاهی از حقوق شهری می تواند منجر به شهروندی فعال شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل تأثیر آگاهی از حقوق شهری بر شهروندی فعال در شهر سبزوار است. رویکرد کلی تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است. داده های میدانی از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعة آماری شهروندان شهر سبزوار و حجم نمونه براساس روش کوکران 384 نفر است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و روش تحلیل شامل آزمون t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سطح آگاهی شهروندان سبزواری از حقوق شهری در سطح پایینی است و شهروندان نسبت به حقوق و تکالیف مابین خود و مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) آگاهی نسبتاً کمی دارند.همچنین طبق آزمون همبستگی پیرسون، بین میزان آگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی فعال رابطه معنادار وجود دارد و افراد دارای آگاهی بیشتر، شهروندانی فعال تر می باشند.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر در به کارگیری مدیریت دانش محور در شهرداری سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار و تحلیل وضعیت شهرداری از این حیث می باشد. با توجه به آنکه شهرداری ها سازمان های محلی هستند که به طور روزمره با تعداد زیادی از مردم رودررو می باشند. کیفیت عملکرد شهرداری ها با توجه به دامنه ی خدمات رسانی گسترده آنها می تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان گردد. در شرایط کنونی بهبود عملکرد شهرداری ها و نیل به توسعه شهری پایدار، نیازمند استفاده آنها از رویکردهای دانش محور و مدیریت دانش در این سازمان می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی می باشد. جامعه آماری کارمندان شهرداری سبزوار در سال 1396 می باشد. یافته ها بر اساس تحلیل عاملی گویه های پژوهش نشان داد که در راستای پژوهش های پیشین، مهمترین عوامل زمینه ساز پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار شامل منابع انسانی، ساختار سازمانی دانش محور، سرمایه اجتماعی سازمانی، رهبری، فناوری اطلاعات و منابع مالی می باشد. نتایج نشان داد که وضعیت شهرداری سبزوار به لحاظ عوامل زمینه ساز تحقق مدیریت دانش اصلاً مناسب نمی باشد و از میان عامل های فوق الذکر، تنها در حوزه سخت افزاری یعنی فناوری اطلاعات شهرداری توانسته است امتیازی در حد متوسط (البته نه خوب یا خیلی خوب) را کسب کند و در سایر عامل ها که عمدتاً ناظر بر بعد نرم افزاری موضوع می باشند، وضعیت شهرداری با امتیاز زیر میانگین در شرایط نامطلوبی قرار داشته است. با توجه به تعداد اندک پژوهش ها در خصوص مدیریت دانش در شهرداری ها، پیشنهاد می گردد که مطالعات و بررسی های بیشتری در این خصوص بایستی صورت گیرد.
بررسی ارتباط میان جاذبه های گردشگری و کاربری اراضی با استفاده از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی (مطالعه موردی شهر اصفهان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری اهمیت زیادی دارد، زیرا گردشگری یک فعالیت منبع پایه محسوب می شود. شناخت عوامل تأثیرگذار بر گردشگری، از جمله خدمات و تأسیسات، کمک شایانی در برنامه ریزی گردشگری می کند. شهرهای بزرگ و توریستی اغلب با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند. قرارگیری مراکز توریستی در بافت تاریخی و سنتی شهر مشکل را دوچندان کرده است. بنابراین، جهت کاهش و پیشگیری تأثیرات منفی گردشگری لازم است برای تعیین الگوی فضایی توریستی شهر و ساماندهی فضاهای توریستی اقدام و برای تأمین امکانات و خدمات شهری برنامه ای جامع تدوین کرد. وجود آثار تاریخی و باستانی فراوان در بافت سنتی و تاریخی شهر اصفهان، این شهر را به یکی از گردشگر پذیرترین شهرهای ایران تبدیل کرده است که این خود لزوم برنامه ریزی فضایی گردشگری در این شهر را دو چندان می کند. تحقیق حاضر با هدف برنامه ریزی فضایی گردشگری شهر اصفهان با تأکید بر ارتباط میان جاذبه های گردشگری و کاربری اراضی انجام شده است و با توجه به قرارگیری جاذبه های گردشگری شهر اصفهان در بافت سنتی شهر در پی پاسخگویی به این سؤالات است که الگو و آرایش فضایی جاذبه های گردشگری و کاربری های اراضی شهر اصفهان چگونه است؟ آیا نظم و الگویی فضایی خاصی وجود دارد؟ جاذبه های گردشگری و کاربری های اراضی با هم در ارتباط اند یا به صورت تصادفی در فضا پراکنده شده اند؟ بنابراین برای پاسخگویی به این سؤالات از شبکه شش ضلعی به منزله واحد پایه برای ترکیب داده های اولیه استفاده شده است که ابعاد آن ها 500 متر برای قطر شش ضلعی در نظر گرفته شده و در نهایت همه سطح شهر به 2383 شش ضلعی تقسیم شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای پاسخگویی به مسئله تحقیق از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کشاورزی نرمال ترین شاخص است و اثرگذاری مثبت و منفی آن یکسان است. صنایع بیشترین اثرگذاری مثبت و منفی را به صورت هم زمان بر جاذبه های گردشگری گذاشته اند و باید در فضاهایی که اثرگذاری منفی است در برنامه ریزی های آینده تمهیداتی اندیشیده شود. فضاهای فرهنگی و فضای سبز بیشترین اثرات مثبت و مراکز خدمات درمانی بیشترین اثرات منفی را داشته اند. کمترین تأثیرات مربوط به شاخص های آموزشی و ادارات است.
بررسی عوامل مؤثر بر رفتار آتی گردشگران شهری در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد گردشگری شهری در نقاط مختلف جهان از جمله ایران توانسته بخشی از نیازها و فعالیت های فراغتی مستمر شهروندان را ارضا کند. از این رو به بخش مهمی از برنامه ریزی مدیریت شهری تبدیل شده است. درک رفتار گردشگران می تواند کمک شایانی به برنامه ریزی و افزایش عملکرد گردشگری شهری نماید. از عوامل مهم که بر متغیر رفتار گردشگر اثرگذار است می توان به رضایت گردشگران اشاره کرد که ریشه در تصویر مقصد، نگرش و انگیزش گردشگران دارد. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، به بررسی ارتباطات علی بین متغیرهای یاد شده، برای گردشگران تابستان سال 1394 در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز، پرداخته شده و مسیر اثرگذاری این متغیرها در این شهر بر هم آزمون شود. برای این منظور از نرم افزار AMOS 22و SPSS 22کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای اهداف کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، برای تعیین حجم نمونه از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده و به منظور روایی و پایایی متغیرهای پرسشنامه از روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. با توجه به نتایج تحلیل ها، میزان اثرگذاری متغیر نگرش گردشگران 599/0 است که بیش از دو متغیر تصویر مقصد و انگیزش گردشگران بر رضایت است. اثر تصویر مقصد گردشگران 314/0 است که بیشتر از اثر انگیزش بر رضایت گردشگران است. رضایت گردشگران نیز اثر قابل توجهی بر رفتار آتی گردشگران دارد و دارای ضریب مسیر 222/1 است. با توجه به یافته های تحقیق حاضر پیشنهاد می شود ارایه برنامه های ترفیعی در جهت معرفی پیشینه منطقه، ارایه برنامه های تبلیغاتی جهت یادآوری سفر به مقصد، توسعه مراکز خرید، فرهنگ سازی در جهت رفتار مناسب با گردشگران، ایجاد محیطی آرام و دور از استرس، ایجاد برنامه های متنوع و نوآورانه مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
دستیابی به توسعه پایدار محلی از طریق ظرفیت اجتماعی ساکنین و فعالان اقتصادی محله غیررسمی مطالعه موردی: محله شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
3 - 12
حوزه های تخصصی:
این مقاله با پذیرش ساکنین محلات غیررسمی به عنوان شهروندان صاحب حق شهری و با انتخاب راه کارهای مداخله در ظرفیت های اجتماعی به جای بازسازی محیطی نگارش شده است. هدف مقاله معرفی سازه ظرفیت اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار محلی به تفکیک گروه های اجتماعی ساکنین و فعالان اقتصادی است. بررسی نتایج به تفکیک دو گروه مذکور، امکان شناسایی روش های مختلف دستیابی به پایداری محلی را فراهم خواهد ساخت. روش تحقیق، از نوع توصیفی پیمایشی است. این تحقیق تایید نمود، ظرفیت اجتماعی سازه ای ذهنی است، که از انگیزه های اصلی کنش گران برای حضور در محله اثر می پذیرد. میان ظرفیت اجتماعی گروه های تحقیق با توسعه پایدار محلی ارتباط مثبت و معنی داری برقرار است، که در صورت بهره برداری هوشمندانه، دستیابی به پایداری محلی دور از انتظار نیست. در گروه ساکنین، اعتماد به نهادهای رسمی و در گروه فعالان اقتصادی، میزان اهمیت دادن به محله، مولفه های مهمی هستند که با بیشتر مولفه های ظرفیت اجتماعی همبستگی معنی داری دارند.
مدل سازی معادلات ساختاری موانع و چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
107 - 124
حوزه های تخصصی:
گردشگری عامل مهم اشتغال زایی و ایجاد درآمد است و می تواند به عنوان راهکاری برای توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد. گام نخست در توسعه گردشگری، شناسایی موانع و چالش های آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد تا شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در منطقه موردمطالعه گردد. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی شهر خوی در سال ۱۳۹۶ بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی بهره گرفته شد. برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق می باشد. نتایج بیانگر آن است که اثر و تأثیر عوامل و شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی، بهداشت و کیفیت محیط، جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری بر توسعه گردشگری معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که عوامل مذکور جزء چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی شهر خوی می باشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی به ویژه از طریق شمس تبریزی مناسب و کافی نبوده است.
تحلیل فضایی نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از خدمات شهری با الگوهای تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کی از موضوعات بررسی در شهرهای امروزی دستیابی به توسعه پایدار است. از راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و امکانات و خدمات موجود در شهر است. هدف این مقاله تعیین میزان برخورداری هریک از نواحی هفده گانه شهر بروجرد از امکانات و خدمات شهری است و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا سرانه وضع موجود هریک از کاربری های شهری از نقشه تفصیلی برای هریک از نواحی به طور جداگانه استخراج و سپس با بهره گیری از روش تاپسیس به ارزیابی هریک از نواحی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری پرداخته شد. در این پژوهش سرانه کاربری های تجاری، آموزشی، فرهنگی، جهانگردی - پذیرایی، بهداشتی - درمانی، اداری - انتظامی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات و ورزشی در هریک از نواحی، شاخص های پژوهش و نواحی 17 گانه شهر، گزینه ها در نظر گرفته شده اند. نتایج به دست آمده بیان می کند بیشتر نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری وضعیت مناسبی ندارند؛ به طوری که می توان نواحی شهر را از لحاظ توسعه یافتگی در چهار سطح توسعه قرار داد؛ به این ترتیب که ناحیه 17 در سطح اول توسعه، نواحی 2، 12 و 15 در سطح دوم توسعه، نواحی 1، 4، 5، 8، 9، 11 و 16 در سطح سوم توسعه و نواحی 3، 6، 7، 10، 13 و 14 در سطح چهارم توسعه قرار دارند؛ بنابراین، توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و شیوه توزیع جمعیت، ضروری به نظر می رسد.
سنجش شاخص های توسعه پایدار در جهت شکل گیری توسعه پایدار محله ای در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 40
حوزه های تخصصی:
ناکامی ها در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در توسعه های شهری در دهه های اخیر موجب تغییر رویکرد برنامه ریزان به سطح محلی گردیده است و اطلاع از وضعیت پایداری محلات گونه های بافت شهری می تواند نقشی مؤثر در برنامه ریزی ها و جهت گیری های توسعه پایداری داشته باشد لذا این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با هدف تحلیل وضعیت شاخص های توسعه پایدار و پایداری محلات واقع در بافت های گوناگون شهر مهاباد از حیث چهار نوع بافت قدیمی، میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی و زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی مستخرج، صورت گرفته که شاخص های اصلی به عنوان متغیر اصلی و پایداری محلات به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و آزمون پیرسون و تحلیل واریانس داده های بی مقیاس در محیط </strong> Spss</strong> و </strong> Excel</strong> نشان می دهد که بین سه شاخص اقتصادی، کالبدی و خدماتی، با شاخص تلفیقی همبستگی و رابطه معنی دار وجود داشته و همچنین تحلیل مسیر در نرم افزار </strong> Amos</strong> حاکی از ارتباط و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سه متغیر اصلی (شاخص های خدماتی، اقتصادی، کالبدی) بر روی متغیر وابسته پایداری محلات بوده است سپس بر اساس مدل موریس محلات موردمطالعه رتبه بندی شده و نتایج مشخص می سازد رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوب تر و رتبه محلات جدید و اسکان غیررسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرارگرفته اند.</strong>
آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی منطقه یک تبریز
حوزه های تخصصی:
زمین دارای اهمیت قابل توجه در حیات بشری می باشد که محدود بودن آن و شرایط زندگی شهری امروزی بر اهمیت آن افزوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی در بافت برنامه ریزی شده، بافت فرسوده و محدوده اسکان غیررسمی به لحاظ نسبت طول به عرض با استفاده از دو شاخص فشردگی شکلی، به نام های فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار است. چرا که مطلوبیت تفکیک زمین به معنای استفاده درست و بهینه از آن در وهله اول می باشد. پژوهش از نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری رتبه بندی تک متغیره ویلکاکسون، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون برای هر دو شاخص، نشان داد که هر سه بافت مورد پژوهش در وضعیت مطلوب قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش براساس فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار نشان داد که بافت برنامه ریزی شده با محدوده اسکان غیررسمی و محدوده اسکان غیررسمی با بافت فرسوده به جهت مطلوبیت نسبت طول به عرض قطعات به لحاظ آماری دارای تفاوت می باشد و بین بافت فرسوده و بافت برنامه ریزی شده تفاوتی به لحاظ آماری در مطلوب بودن قطعات تفکیکی مسکونی از جهت نسبت طول به عرض وجود ندارد. در ادامه مشخص شد که بافت فرسوده با میانگین رتبه ای 79/17458 براساس فاکتور فرم فضایی و 15/17329 براساس شاخص هوسار در بهترین وضعیت نسبت به دو بافت دیگر به لحاظ مطلوب بودن نسبت طول به عرض قطعات تفکیکی مسکونی می باشد. همچنین نتایج حاصل از هر دو شاخص دارای هم راستایی و همبستگی کامل می باشد. بنابراین، نتیجه چنین است که فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار در منطقه یک تبریز دارای عملکرد یکسانی می باشد.
تعیین مؤلفه های تاب آوری کالبدی در بافت مسکونی شهر بجنورد با استفاده از خودهمبستگی فضایی موران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عمدتاً شهرها و جوامع سکونت گاهی در مکان هایی ایجاد یا بنا شده اند که به لحاظ مخاطرات طبیعی در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی و یا به دلیل پیشرفت های تکنولوژی در معرض انواع سوانح انسان ساخت هستند از این رو یکی از مهم ترین الزامات پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها و تبیین مفهوم تاب آوری و به تبع آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو مطالعه حاضر بافت مسکونی شهر بجنورد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی- سازه ای است. برای دستیابی به اهداف تحقیق شاخص های منتخب اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات، دانه بندی، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار رگرسیون و برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی ابزار موجود در نرم افزار Geoda استفاده شد. برای تعیین نوع توزیع تاب آوری کالبدی (خوشه ای، تصادفی و پراکنده) از ابزار Moran’s I استفاده شده است. همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی تاب آوری بافت مسکونی از روش خودهمبستگی فضایی موران در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج مکانی در پژوهش حاضر نشان می دهد که 2235783 مترمربع یعنی 45/28 درصد از کل مساحت که تعداد 10187 بلوک ساختمانی را در بر می گیرد در بازه تاب آوری نسبتاً کم تا خیلی کم قرار دارند و 3513732 مترمربع یعنی 70/44 درصد از کل مساحت که تعداد 15269 بلوک ساختمانی را در بر می گیرد در بازه تاب آوری متوسط قرار دارد که نیازمند برنامه ریزی هرچه سریع تر برای این قسمت ها از بافت است. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش و در چارچوب 6 مؤلفه ی منتخب، پیشنهادهایی برای تاب آور نمودن بافت مسکونی شهر بجنورد در بعد کالبدی ارائه شد.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
39 - 50
حوزه های تخصصی:
در بیشتر موارد پرداختن به آینده با اتکا به پیش بینی و تحلیل روندها، مشکلات بی شماری در اجرای برنامه ها به وجود آورده است. این مشکلات در برخی موارد ناشی از بی توجهی به تأثیرگذاری نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر تسهیل حل مشکلات و چالش های آتی است. با توجه به اهمیت خاص تأمین مسکن برای اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و لزوم برنامه ریزی نوین در جهت شناخت و مدیریت چالش های آینده، آینده پژوهی در این عرصه به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد نوین آینده پژوهی و اصول پارادایم هنجاری به بحث و بررسی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه آن 59 عامل اولیه مؤثر بر وضعیت آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع به وسیله نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند. در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 59 عامل اولیه، 13 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. این عوامل به عنوان بازیگران اصلی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز ایفا می کنند.
بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
103 - 124
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه، بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن وقوع 8 سال جنگ تحمیلی، تغییراتی در شرایط ساختاری کشور رخ داده است و همین امر سبب رشد بی رویه شهرها و به نوبه آن، رشد حاشیه نشینی شد. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی در بازه زمانی 1394-1357 است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی مراجعه به ارگان های دولتی ( بانک مرکزی، جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی و...) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از منطق فازی با نرم افزار متلب استفاده شده است. در این پژوهش، سه شاخص مهاجرت، اشتغال غیررسمی و مسکن نامناسب با زیرشاخص های آن ها، به عنوان مؤلفه های کلان اقتصادی مؤثر بر پدیده حاشیه نشینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد، علی رغم نوساناتی که در برخی از مؤلفه ها مشاهده شده است؛ رشد حاشیه نشینی در طول دوره مورد بررسی، با روند نوساناتی در حال افزایش است؛ مثلاً مهاجرت روستا به شهر و اشتغال غیر رسمی در سال های اخیر، روندی به نسبت صعودی را در پیش داشته است؛ به طوری که مهاجرت از 1358 تا 1369 در حال افزایش، اما از 1369 تا 1379 با شیب خیلی ملایم مشاهده شده است. نوسانات بازار مسکن ( به خصوص با شروع احداث مساکن مهر)، تا حدودی افزایش این دو مؤلفه را خنثی کرده است، اما روند مسکن نامناسب در سال 1375 به اوج خود رسیده است.
تحلیل نقش گردشگری مذهبی اربعین در توسعه ی پایدار شهرهای گذرگاهی- مرزی (مطالعه ی موردی: شهر مهران)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی عامل بسیار مهمی در توسعه ی شهرها محسوب می شود؛ زیرا توان بالایی برای جذب گردشگران دارد و یکی از مهم ترین و پررونق ترین گونه های گردشگری است که اثرات قابل توجهی را در ابعاد مختلف جوامع برجای گذاشته است. امروزه در اقتصاد بسیاری از کشورها که با صادرات تک محصولی مانند نفت مواجه هستند، گردشگری مذهبی می تواند درآمدهای بسیاری برای مناطق گردشگری داشته باشد. شهر مهران یکی از مناسب ترین شهرهای گذرگاهی- مرزی برای فعالیت های گردشگری - زیارتی؛ به ویژه به عنوان گذرگاه مرزیِ کنگره ی عظیم اربعین و تردد عمده ی زائران عتبات عالیات و از مطمئن ترین مناطق غرب کشور برای فعالیت های تجاری و اقتصادی است؛ بنابراین ضرورت دارد توسعه ی آن در بستر برنامه ریزی صحیح و مدیریت اصولی قرار بگیرد تا توسعه ی پایدار شهری در آن نمود فضایی پیدا کند. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی نقش گردشگری مذهبی در توسعه ی پایدار شهر مهران است، نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش های پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش 17435 نفر ساکن در شهر مهران و تعداد 376 نمونه است که با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها و نتایج پژوهش بیانگر رابطه ی مثبت و معنادار بین گردشگری مذهبی و توسعه ی پایدار شهری مهران است؛ چنان که با سطح معنا داری 000/0 و اطمینان 99 درصد؛ به ترتیب و به طور میانگین در شاخص های کالبدی- فضایی (56/3)، اجتماعی- فرهنگی (27/3) و اقتصادی (25/3) بیش ترین تأثیر مثبت و مطلوب، اما در بُعد زیست محیطی (30/3) با عنایت به این که گویه های مورد بررسی، توابع منفی از شاخص یاد شده اند، تأثیر منفی و نامطلوب داشته و شهر را با چالش ناپایداری زیست محیطی مواجه ساخته است.
ارزیابی مؤلفه های امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختارگرا - موردشناسی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از ارکان اساسی دستیابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مؤلفه های امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختار گرا از نگاه شهروندان در شهر ارومیه می باشد. این پژوهش با رویکردی کاربردی و به شیوه «توصیفی- تحلیلی» انجام شده که با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه امنیت در فضاهای شهری را در قالب نظریه ساختاری در سه بعد بنیادی، دینامیک و ایمنی در شهر ارومیه مورد تحلیل قرار داده است. جامعه نمونه پژوهش 322 نفر از شهروندان شهر ارومیه می باشند که براساس فرمول عمومی کوکران به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. میزان پایایی سازه های پژوهش 73 درصد و میزان روایی آن به میزان 71 درصد ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و متناسب با اهداف پژوهش از آزمون های همبستگی، آزمونT و تحلیل تشخیص در قالب نرم افزارSPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اولاً ارزیابی ارتباط بین مؤلفه های تبیین کننده امنیت از دیدگاه ساختارگرایی در شهر ارومیه حاکی از آن است که این مؤلفه ها دارای همبستگی درونی بالایی برای تبیین مقوله امنیت در شهر ارومیه می باشند. ثانیاً ارزیابی اولویت مؤلفه های امنیت از دیدگاه ساختاری برای بسترسازی و تبیین امنیت در فضاهای شهری در ارومیه بیان گر اولویت مؤلفه بنیادی در امنیت شهری با توجه به اختلاف از میانگین مبنای پایین 0858/0 به نسبت مؤلفه دینامیکی با 3575/0 اختلاف از میانگین و مؤلفه ایمنی با 3982/0 اختلاف از میانگین مبنا می باشد و ثالثاً پیش بینی فرایند تحقق امنیت شهری در شهر ارومیه از طریق مؤلفه های منتخب نشان می دهد که مؤلفه ایمنی با میزان لامبدای 201/0 و میزان پیش بینی کلی 502/0 دارای پیش بینی قوی تر و بهتری به نسبت سایر مؤلفه ها برای تحقق امنیت در فضاهای شهری ارومیه می باشد.
تحلیلی بر الگوی فضایی، ابعاد و عوامل مرتبط با رشد شهرنشینی دوره معاصر در ایران (با تأکید بر شاخص های توسعه ای و معیشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
آینده نگاری حکمروایی، بسط مفهوم و آینده حکمروایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
431 - 453
حوزه های تخصصی:
آینده شهر تهران به عنوان پایتخت و یک کلان شهر در گرو تغییرات شدید در کلان روندهای محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه است. در میان این دگرگونی ها و تحولات شدید، ساختار حکمروایی کلان شهر تهران نیز مستثنا نخواهد ماند و آینده های مختلفی در پیش دارد. براین اساس نیاز است این آینده ها شناسایی شده و مدنظر قرار بگیرد تا مسیر بهینه برای عبور از چنین تحولاتی آشکار شود. در این پژوهش درباره اصول و مفاهیم آینده نگاری حکمروایی بحث شده و سناریوهای حکمروایی کلان شهر تهران در افق 1420 ترسیم و تبیین شده است. براساس خروجی های دلفی آنی، پیش ران های اصلاحات اساسی در ساختار اداره کشور، شکل گیری نظام فدرالیسم در کشور، جهانی شدن و آثار آن بر کلان شهر تهران و وضعیت مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در حکمروایی بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم قطعیت را دارند. براساس سه عدم قطعیت بحرانی شناسایی شده و از ترکیب آن ها درمجموع هشت سناریوی ممکن شکل گرفته است. پس از حذف ناسازگاری درونی سناریوها، پنج سناریو به عنوان سناریوهای سازگار باقی ماند و در ادامه داستان سناریوها برای هرکدام تدوین شد. هریک از این سناریوها تأثیرات متفاوتی بر حکمروایی شهری و تقویت یا تضعیف شاخص های حکمروایی شایسته شهری در کلان شهر تهران خواهد داشت. سناریوی اول (حکمروایی در کلاس جهانی) همراه با مجموعه ای از فرصت های بهبود ساختار حکمروایی کلان شهر تهران بوده و در صورت بهره گیری از ظرفیت های این سناریو الگوی بهینه حکمروایی شهری امکان پذیر شده است و عمده موانع آن رفع خواهد شد، اما در سناریوی سوم (روزگار سخت خسروان) وقوع پیش فرض های منفی عدم قطعیت های بحرانی، رفع موانع حکمروایی را بسیار دشوار کرده است و مجموعه ای از موانع جدید به همراه خواهد داشت. در سایر سناریوها نیز ترکیبی از ظرفیت ها و موانع حکمروایی شهری شکل گرفته و نگرش مدیران را به آینده های محتمل گسترده تر کرده است؛ بنابراین مدیران شهری باید با آگاهی از ظرفیت ها و موانع هریک از سناریوها آمادگی لازم برای بهره گیری از ظرفیت ها را داشته باشند، خود را برای موانع جدید آمده کنند و به روش های محدود اصلاح ساختار حکمروایی کلان شهر اتکا نکنند.
احیای معیشت پایدار روستاهای سنتی ازطریق توسعه گردشگری (مورد شناسی: دهستان ناهوک، شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته بهبود معیشت پایدار روستایی مورد توجه بسیاری از محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این زمینه یکی از رهیافت های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توجه به توسعه گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، به بررسی احیای معیشت پایدار روستاهای مرزی ازطریق توسعه گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان ناهوک در شهرستان سراوان است (1618 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 310 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیّره و مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، رابطه خطی و معنی داری بین توسعه گردشگری و احیای معیشت پایدار وجود دارد؛ به ترتیب بیشترین تأثیر گردشگری مربوط به عامل نهادی با ضریب (363/0) و کمترین تأثیر مربوط به عوامل کالبدی محیطی با ضریب (182/0) است. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم تلاش های مسئولان محلی و مشارکت های مردمی در زمینه ایجاد زیرساخت های امنیتی و افزایش کیفیت ارائه خدمات مطلوب برای توسعه گردشگری در این منطقه، به علت عدم تأمین زیرساخت های اولیه، عدم دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب به جاذبه های گردشگری موجود در روستاها و از همه مهم تر، مشکلات امنیتی که نتیجه موقعیت مرزی روستاهای منطقه است، به عنوان مهم ترین موانع توسعه گردشگری در روستاهای این شهرستان شناسایی شدند.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزه های تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.