فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیدایش یک شهر، بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است به طوری که هر اندازه شهرها توسعه یابند، برخورد آنها با واحد های گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنها زیادتر می شود و اثرات این دگرگونی ها که به صورت تغییر شکل کالبدی و توسعه فضایی شهرها نمود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف گذاری کاربردی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نظر 10 کارشناس صاحب نظر به انجام رسیده است که برای رسیدن این مهم از مقایسه دو روش منطق فازی و سلسله مراتب فازی در محیط نرم افزار ArcGIS و از نقشه پایه به مقیاس 250000: 1 استان لرستان استفاده شده است. در این پژوهش بدنبال مقایسه روش های کمی ریاضی و بررسی نحوه عملکرد آنها در فرایند مکانی یابی توسعه بهینه شهر دورود می باشد. برای این منظور، روش های منطق فازی و فرایند تحلیلی سلسله مراتب فازی مورد بررسی و مقایسه قرا گرفتند. با توجه به منابع و داده های در دسترس از 10 شاخص کاربری زمین، شکل زمین، بزرگراه ها، راه آهن، گسل فرعی و اصلی، رودخانه های دائمی، نقشه خاک، نقشه معادن فعال، نقشه خطوط نفت و گاز، و همچنین نقشه روستاهای اطراف شهر و در قالب محیط نرم افزاری ArcGISبهره برده شده است. نتایج نشان داد، که با توجه به بررسی های میدانی صورت گرفته مدل مبتنی بر روش سلسله مراتب فازی، بهترین مسیر توسعه را جنوب شرقی نشان می دهد که زمین های این مسیر برای توسعه تقریبا مناسب جهت کشاورزی می باشند. این مسیر به تپه جنوب شهر و زمین های مرغوب از سمت دیگر محدود می شود. مدل گاما بهترین مسیر توسعه را به شکل خطی و در امتداد خطوط حمل و نقل (جاده متصل به شهر از سمت شمال غرب) نشان می دهد و در این بین نتایج حاصل از عملگر گامای فازی بسیار دقیق و با جزییات بیشتری با توجه به وضعیت متغیرهای منتخب در محدوده مورد مطالعه، این مسئله را نشان داده است.
سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اجتماعی با چگونگی و شیوه زندگی اف راد ی ک جامعه پیوند تنگاتنگی دارد و ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدای ی، تغذی ه، بهداش ت، م سکن، اش تغال، آم وزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد. توسعه اجتماعی باید به رفاه و آسایش بیش تر افراد جامعه منجر شود تا افراد رضایت بیش تری از زندگی داشته باشند. توسعه اجتماعی، یک حوزة میان رشته ای و میان بخشی در جستجوی بهزیستی مادی و اجتماعی مردم در همه سطوح جامعه تعریف می شود. از طرفی دیگر توسعه اجتماعی در برگیرنده بع دی ازتوسعه است که بر کنش و واکنش های انسانی، نهادها و روابط اجتماعی با یک دیگر تأکی دمی ورزد و بر آن ها تمرکز می نماید. امروزه طرح رویکرد اجتماع محور در فرایند مدیریت و برنامه ریزی سبب شده که سنجش میزان توسعه یافتگی بر مبنای شاخص های اجتماعی و فرهنگی بخش مهمی از جریان تحقیق در راستای رفع نابرابری های منطقه ای به حساب آید، بنابراین، هدف این مقاله بررسی وضعیت توسعه یافتگی شهرستانهای استان استان کهگیلویه و بویراحمد، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی، شناخت شهرستانهای محروم و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان توسعه می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و همچنین آمار و شاخص های مورد استفاده در این تحقیق از سالنامه های آماری سال ۱۳۹۰ اخذ شده است. روش تحقیق تحلیل مقایسه ای و مدل مورد استفاده تکنیک ویکور می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها، شهرستان های گچساران، بهمئی، دارای مطلوبیت نسبی از نظر سطح توسعه یافتگی هستند.
تحلیل تطبیقی شاخص های سلامت در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامتی، موضوعی است که در توسعه مناطق تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد، به همین دلیل است که اصل 29 قانون اساسی نیز به سلامتی توجه کاملی نشان داده است. امروزه کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها و روستاها هدف اصلی سیاستی برنامه ریزی شهری و منطقه ای محسوب می شود. همچنین، وضعیت بهداشتی و درمانی جامعه، مسأله ضروری و مهم در نظر برنامه ریزان است. به منظور حل مسایل ناشی از نبود تعادل های منطقه ای گام نخست، شناخت و سطح بندی مناطق از برخورداری در زمینه های مختلف، به ویژه خدمات بهداشتی و درمانی است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی شهرستان های استان خوزستان به لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت است. در این پژوهش که از نوع توصیفی - تحلیلی است، از داده های سالنامه آماری 1391 استان خوزستان بهره گرفته شده است. ابتدا مهم ترین شاخص های سلامت، تعیین و سپس وضعیت 24 شهرستان استان خوزستان به لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت با استفاده از روش تحلیل رابطه خاکستری ارزیابی شده است. نتایج، گویای آن است که شهرستان اهواز نسبت به سایر شهرستان های استان خوزستان از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. سپس سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان به لحاظ شاخص های سلامت با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهار گروه توسعه یافته، در حال توسعه، کمتر توسعه یافته و محروم تقسیم شده است و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (ARC/GIS) توزیع آن ها نمایش داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل موریس از کل شهرستان های استان، 6 شهرستان توسعه یافته، 8 شهرستان در حال توسعه، 8 شهرستان کمتر توسعه یافته و دو شهرستان محروم هستند.
کاربرد مدل هایRS-GIS در بهینه سازی گسترش شهری با تأکید بر حفظ محیط زیست (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.
تبیین اثرات رضایتمندی گردشگران در بازاریابی گردشگری دریایی (مورد مطالعه: نواحی ساحلی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری دریایی به عنوان یکی از شاخه های گردشگری، طرفداران بسیاری را به خود جذب کرده است. دریا و سواحل آن به علت داشتن جاذبه های زیبا و جذاب از دیرباز مورد توجه عموم مردم قرار گرفته و همواره در کشورهای مختلف برای گذران اوقات فراغت با انگیزه تفریح و استراحت انتخاب می شود. در این میان بازاریابی گردشگری دریایی به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های توسعه گردشگری محسوب می شود. در این خصوص، رضایتمندی گردشگران از جمله مؤلفه های اساسی در موفقیت بازاریابی گردشگری است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف گروه بندی و اولویت بندی میزان رضایتمندی گردشگران از زیرساخت ها و کارکردهای گردشگری دریایی در سواحل استان گلستان تدوین شده است. داده های مورد نیاز به صورت میدانی از طریق پرسشنامه و همچنین به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. به منظور سنجش سطح رضایتمندی گردشگران با حجم نمونه 384 نفر و 21 شاخص ارزیابی، از مدل کانو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در گروه الزامات اساسی، بیشترین میزان رضایت مربوط به شاخص امنیت با ضریب رضایت 712/0 و بیشترین میزان عدم رضایت مربوط به شاخص اماکن اقامتی با ضریب عدم رضایت 721/0- می باشد. همچنین در گروه الزامات عملکردی، بیشترین میزان رضایت مربوط به شاخص آرامش و آسایش گردشگران با ضریب رضایت 512/0 و بیشترین میزان عدم رضایت مربوط به شاخص رستوران، غذاخوری و کافه با ضریب عدم رضایت 518/0- می باشد. در گروه الزامات انگیزشی نیز، بیشترین میزان رضایت مربوط به شاخص حفظ شرایط طبیعی ساحل در پیوند با دریا با ضریب رضایت 612/0 و بیشترین میزان عدم رضایت مربوط به شاخص تنوع فعالیت ها در فضا و امکان گزینش با ضریب عدم رضایت 864/0- می باشد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زمین لرزه (نمونه موردی: شهرک باغمیشه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از وقوع زلزله، کارایی شبکه ارتباطی به علت فروریختن ساختمان ها و احتمال بسته شدن مسیرها به شدت کاهش می یابد. شهر تبریز به عنوان پنجمین شهر پرجمعیت ایران (طبق سرشماری سال ۱۳۹۰) به خاطر واقع شدن روی پهنه های لرزه خیز و چند گسل فعال همیشه با معضل طبیعی وقوع زلزله روبرو بوده است که در این میان شهرک باغمیشه جزو آسیب پذیرترین نقاط شهر از نظر قرارگیری در مجاورت گسل های فعال شهر است و از سوی دیگر به دلیل نوساز بودن این شهرک و ساخت وساز صورت گرفته، یکی از سؤال های اساسی آن است که میزان آسیب پذیری شبکه معابر به کار رفته در آن در هنگام زلزله چه مقدار است. این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده است و در این راستا در مقاله حاضر ابتدا معیارهای مؤثر در آسیب پذیری معابر شهری که عبارتند از درجه محصوریت، تعداد گره ها، قوس معابر، فاصله از مراکز خطر، شیب، مقاومت خاک، گسل و کیفیت سازه ای با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از متخصصان امر شناسایی شده و با استفاده از مدل فازی-تاپسیس میزان تأثیر هر معیار و زیر معیار مشخص شده است. سپس با استفاده از نقشه های پایه شهری در مقیاس ۲۰۰۰/۱، برداشت های میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای هر یک از معیارها به لایه های اطلاعاتی مرتبط و هم نام با هر معیار مکانی جهت استفاده در محیط نرم افزار ARC GIS تبدیل شدند. در نهایت با تلفیق مدل فازی- تاپسیس و توابع همپوشانی نرم افزار ARC GIS نقشه نهایی که نشان دهنده میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهرک باغمیشه است در واحد پیکسل استخراج شده است. نتایج تحقیق حاضر، نشان دهنده آن است که از کل مساحت خیابان ها، ۶ درصد از آسیب پذیری بسیار بالا، ۲۲ درصد، آسیب پذیری بالا، ۳۴ درصد از میزان آسیب پذیری متوسط، ۲۸ درصد از آسیب پذیری کم و ۱۰ درصد از آسیب پذیری بسیار کمی برخوردارند.
سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
بررسی عوامل و زمینه های موجود برای افزایش مشارکت مردمی در فرآیند احیای بافت فرسودة منطقة ۱۴ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیچیده شدن ساختارهای شهری، مشارکت شهروندان در امور شهرها دیگر یک انتخاب و حتی حق شهروندی نبوده، بلکه نیازی در اجرا و پیشبرد امور قلمداد می گردد. این نیاز، در فرآیند نوسازی بافت های فرسوده شهری به عنوان رویکرد اصلی در توسعه درونی شهرها، نیز ضروری می نماید. منطقه ۱۴ شهرداری تهران از جمله مناطقی در این شهر است که در بخش غربی خود سطح گسترده ای از بافت فرسوده را در خود جای داده و زمینه ساز بروز مشکلاتی برای ساکنان شده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی مؤثر در افزایش تمایل ساکنین این منطقه به مشارکت در فرآیند نوسازی و همچنین شناخت شاخص های اصلی در این زمینه جهت پیشبرد امور مشارکتی در بافت های فرسوده سایر نقاط کشور بوده است. بدین منظور اقدام به توزیع ۳۸۰ پرسش نامه در میان ساکنین محلات گردید. تحلیل نتایج این پرسش نامه ها با استفاده نرم افزار SPSS نشان داده است که میزان تمایل ساکنان به مشارکت در سطح متوسط بوده و نبود تصویری از چشم انداز آینده محله پس از فرآیند نوسازی، مهم ترین معرفی بوده که تأثیرب قوی بر کاهش تمایل به مشارکت داشته است.
مدلسازی توسعه تبریز در سال 1410با استفاده LTM
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری اراضی فاکتور کلیدی پیشرفت بشری و توسعه محیط فیزیکی می باشد. مدل های تغییر کاربری اراضی کمک شایانی جهت شناخت و فهم سیستم های پیچیده داشته و اطلاعات با ارزشی از شکل و ماهیت ممکن در آینده کاربری ها را میسر میسازد. در این پژوهش برای ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در تبریز، از تصاویر ماهواره ای سالهای 1368 و 2005 استفاده شده است و برای مدلسازی این تغییرات در سال 1410، از پارامترهای موثر در توسعه شهر تبریز و از مدل LTM استفاده گردید.
شهر تبریز در دهه های گذشته به شدت با تغییرات اراضی شهری مواجه بوده است که نتایج به دست آمده از بررسی تصاویر ماهواره ای برای سالهای 1368 و 1384 نشانگر تغییرات فزاینده کاربریها مخصوصا کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. با ادامه این روند، شهر تبریز با مسائل و مشکلات فراوان در آینده مواجه خواهد شد. بطوریکه نتایج حاصل از مدلسازی توسعه شهر تبریز برای سال 1410 در این پژوهش نشانگر این است که بیش از 90 درصد از محدوده شهر در افق پیش بینی به اراضی ساخته شده اختصاص خواهد یافت و تنها 10 درصد از محدوده شهر به کاربری فضای سبز اختصاص می یابد. پیش بینی توسعه در این تحقیق نشانگر این است که اراضی ساخته شده، 143 درصد افزایش خواهد یافت و اراضی کشاورزی و فضاهای سبز به ترتیب با 11603 و 1919 هکتار کاهش یافته و به ساخت و ساز اختصاص خواهد یافت.
ارزیابی و پهنه بندی توان اکوتوریسمی شهرستان اهر براساسِ تحلیل چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان اهر یکی از شهرستان های شمالی آذربایجان شرقی است که باوجودِ داشتن مناظر و چشم اندازهای طبیعی مناسب درجهتِ توسعه اکوتوریسم، نتوانسته است از این حیث به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد. در این خصوص به نظر می رسد که آگاهی از توان های اکوتوریسمی منطقه و شناسایی نواحی مستعد اکوتوریسم به منظورِ صرفه جویی در وقت، هزینه و رونق بخشی به اقتصاد گردشگری منطقه مورد مطالعه امری ضروری است. این پژوهش بر آن بود تا با استفاده از روش تحلیل چندمعیاره فازی به این مهم دست یابد. در این راستا بر پایه شواهد میدانی و اسناد مختلف کتابخانه ای، داده ها و اطلاعات مربوط به 8 معیار محیطی شاملِ شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه ها، تراکم آبراهه ها، تراکم پوشش گیاهی، خاک و سنگ شناسی گردآوری شد. عملیات آماده سازی، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفت که در نهایت به تهیه نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی منطقه مورد مطالعه انجامید. نتایج حاصل از این پهنه بندی نشان از وجود پتانسیل های خوب اکوتوریسمی در منطقه مزبور داشت و تطابق قابل قبولی را با واقعیات زمینی به نمایش گذاشت. تمرکز پهنه هایی با توان بالا در جنوب شهرستان و در داخل درّه های رودخانه ای ضمن تأکید بر اهمیت این پهنه ها، اولویتی را به جهت توسعه اکوتوریسم برای دهستان های منطقه مشخص ساخت. به طوری که دهستان های واقع در جنوب غرب شهرستان شاملِ بزکش و گویجه بل از بیشترین اولویت درجهتِ توسعه اکوتوریسم برخوردار بودند. کم ترین توان اکوتوریسمی عمدتاً به مناطق شرقی شهرستان و قسمت میانی آن در سمت شمالی رود اهر اختصاص یافت. اگرچه در بین معیارهای مورد بررسی نقش تراکم پوشش گیاهی در نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی و اولویت بندی دهستان ها بارزتر بود؛ اما نبایستی از نقش برجسته رودها و کرانه های آن ها در ایجاد محیط های مساعد برای طبیعت گردی غافل بود. نهایتاً اینکه توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه و همه جانبه به جاذبه های طبیعی عرصه های رودخانه ای و کوهستانی را می طلبد.
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
ارزیابی توسعه یافتگی بخش مسکن در سطوح ناحیه ای با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: ناحیه میانی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی های نامطلوب و توزیع ناعادلانة منابع مالی و انسانی، مسائل عمده ای را در روند توسعه یافتگی شهرها، به ویژه در شهرهای کوچک ایجاد کرده است. موضوع مسکن با ابعادی گوناگون و پیچیده، تأثیر بسزایی در توسعه یافتگی شهرها دارد. گام نخست در ارزیابی توسعه یافتگی شهرها در بخش مسکن، شناخت وضعیت آن هاست. این امر زمینة مناسبی را برای ارائة راهبرد، به کارگیری برنامه های مناسب توسعة مسکن، ایجاد توسعة یکپارچة ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی فراهم می آورد. در این پژوهش، 21 شاخص مربوط به مسکن در زمینة شاخص های کمی، کیفی، اقتصادی، جمعیتی و کالبدی، بررسی و اطلاعات آن ها برای نه شهر ناحیة میانی استان همدان جمع آوری شد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک های آماری نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد توسعه یافتگی بخش مسکن در شهرهای ناحیة میانی استان همدان، الگوی متعادل و مناسبی ندارد که این امر مستلزم برنامه ریزی های آگاهانه و منسجم در زمینة مسکن است؛ به طوری که شهر همدان در بیش از نیمی از شاخص ها، وضعیت بالاتر از متوسط دارد. درنتیجه، مشخص شد که همدان برخوردارترین و قهاوند محروم ترین شهر ناحیه از نظر شاخص های مسکن است.
رویکرد شبکه بندی هگزاگون در ارزیابی تخریب سیمای سرزمین (مورد مطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه که بر روی سیمای سرزمین شهرستان شمیرانات انجام گرفت، برای اولین بار شبکه بندی هگزاگون برای دستیابی به واحدهای همگن در اجرای مدل تخریب به کار گرفته شد. در این راستا، با توجه به وسعت محدودة مورد مطالعه یک شبکة هگزاگون متشکل از 36 واحد (سلول) ایجاد و هر سلول شبکه به عنوان یک زیرسیما در نظر گرفته شد. در ادامه، آسیب پذیری اکولوژیک، عوامل تخریب و شدت آن ها برای هر سلول با به کارگیری متریک های سیمای سرزمین محاسبه و براساس منطق فازی استانداردسازی و طبقه بندی شد. در پایان، بر مبنای ضرایب تخریب به دست آمده، تحلیل و پهنه بندی سیمای سرزمین انجام گرفت. در مجموع، 73 درصد از مساحت شهرستان شمیرانات با وضعیت تخریب کم و مستعد توسعه شناسایی شد که با رعایت محدودیت های اکولوژیکی و حریم های (رود دره ها، فاصله از گسل های اصلی و مناطق حفاظت شده) قابل توسعه است. همچنین، 23 درصد نیازمند بازسازی و احیاء و 4 درصد نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد. در صورت به کارگیری شبکة هگزاگون به عنوان مبنای ارزیابی تخریب سیمای سرزمین، ضمن محاسبة دقیق تر متریک ها و در نهایت، برآورد ضریب تخریب به تفکیک سلول های همگن، وضعیت کل سیمای سرزمین مورد مطالعه نیز از لحاظ میزان تخریب صورت گرفته و پتانسیل توسعة آتی مشخص خواهد شد.
ارزیابی میزان آگاهی عشایر از پدافند غیرعامل و تأثیر آن بر امنیت مرزها (نمونه موردی:جامعه عشایری شهرستان قصرشیرین،استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر یکی از راه های دفاع از امنیت مرزها، روی آوردن به پدافند غیرعامل و اجرای اصول و مبانی آن است. تمامی نهادها، سازمان ها، نیروها و حتی مردم عادی نیز می توانند در پدافند غیرعامل نقش مؤثری برعهده بگیرند. جامعه عشایری کشورمان نیز که یکی از سه جامعه شهری، روستایی و عشایری را تشکیل می دهد. از لحاظ عامل مهم موقعیت انسانی، آحاد افراد جامعه عشایری به دلیل نوع ساختار اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده ی شخصیت فردی و اجتماعی، دارای ویژگی های منحصر به فردی می باشند و در تمام دوران حیات سیاسی و اجتماعی، آماده دفاع از دین، ملت و مملکت بوده اند. پدافند غیرعامل نه تنها می تواند سطح توانمندی عشایر مرزنشین را افزایش دهد، بلکه موجب افزایش امنیت وآگاهی در بین آن ها می شود. این پژوهش با هدف شناخت میزان آگاهی عشایر منطقه ی مورد مطالعه از پدافند غیرعامل و ارتباط آن با امنیت مرزی انجام گرفته است، روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیلی- توصیفی است. برای مطالعه ی دقیق موضوع پژوهش، افزون بر مطالعه اسنادی از روش کمی (پیمایشی و استفاده از نرم افزار SPSS ) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، ملاحظه می شود که امروزه تهدیدات دشمن در خصوص کاهش آستانه تحمل مردم و کاهش پایداری ملی پیچیده تر شده است و از این نظر، مهم ترین راهبرد آگاهی رسانی وآگاهی بخشی به مردم در مقابل روش ها و شیوه های دشمنان است. بنابراین برای مقابله با تهدیدهای جدید دشمنان باید سطح آگاهی مردم به خصوص جامعه عشایری که دارای ویژگی های خاصی در ابعاد انسانی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی می باشند، نسبت به این تهدیدها افزایش پیدا کند.
ارزیابی سیستمی بعد اجتماعی در استقرار شهر الکترونیک بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع شهر الکترونیک، این مقاله به بررسی بعد اجتماعی آن پرداخته و به دلیل مقبولیت روش تفکر سیستمی در حوزه های مختلف برنامه ریزی این بعد بر اساس تفکر سیستمی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و استنباطی است و از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در قسمت کمی جامعه آماری شامل شهروندان و مدیران شهری و نمونه به دست آمده از جامعه آماری شهروندان بر اساس فرمول کوکران 340 نفر بود و در جامعه آماری مدیران 69 مدیر پرسش نامه را تکمیل کردند. در قسمت کیفی 4 نفر از مدیران به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای بررسی ارتباط میان عوامل مؤثر اجتماعی شناسایی شده از مبانی نظری با میزان تمایل افراد به استفاده از فناوری های جدید از آزمون رگرسیون ترتیبی، برای اولویت بندی عوامل مؤثر از روش میانگین موزون، برای شناسایی چالش های موجود از آزمون خی دو، به منظور رسم دیاگرام های علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim و برای تکمیل سیستم نهایی از روش مصاحبه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان عوامل مؤثر شناسایی شده و میزان تمایل افراد به استفاده از فناوری های جدید ارتباط وجود دارد و از جمله چالش های موجود در بعد اجتماعی بی توجهی مدیران به تدوین برنامه آموزشی است. همچنین از دیدگاه هر دو گروه، در بین عوامل مؤثر اجتماعی، آموزش شهروندان در اولویت است که با شناسایی عنصر بحرانی بر اساس تفکر سیستمی مطابقت دارد.
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
کاهش زمینه های مهاجرت در اثر فعالیتهای صنعتی
حوزه های تخصصی:
اثرات نقش اقتصادی نفت بر شهر مسجد سلیمان
حوزه های تخصصی:
ارزیابی نقش شهرها در توسعة ناحیهای (مطالعة موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان در جنوبشرق ایران قرار دارد. این ناحیه پائینترین سطح توسعه را بین استانهای کشور چه قبل از انقلاب اسلامی و یا بعد از آن دارا بوده است. در سال 1365 تعداد شانزده مرکز شهری در استان وجود داشت. در سال 1379 تعداد مراکز شهری به سی شهر افزایش یافت. ایجاد مراکز شهری و نقش آنها در توسعة ناحیهای اغلب موضوع پرسشهای متعدّدی بوده است. به منظور درک مسئلة فوق، این مقاله نقش شهرها را در توسعة ناحیهای با تکیه بر دیدگاههای مختلف در استان بررسی کرده و نتیجه میگیرد که بهرغم نارساییهای ساختاری، شهرهای استان نقش مهمّی در سازماندهی و تشویق توسعة ناحیهای به عهده داشتهاند؛ بنابراین حمایت از کارکردهای آنها از ضروریّات توسعة ناحیهای میباشد.