فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تلاش دارد تا نقش سامانههای بندالی را در چرخندزایی سطحی روی شرق دریای مدیترانه مشخص سازد اما توجه خاص به سیل در استان های غربی ایران در طی مارس 2000 دارد و سعی دارد تا نقش سامانه بندالی را در سیل ایران نشان دهد. دادههایی که در این تحقیق بکار رفتهاند شامل نقشههای سطوح فوقانی، فشار در تراز متوسط دریا با فاصلههای 12 ساعته در طی 16 تا 26 مارس 2000 از مرکز NCEP هستند. دادههای دما، فشار و رطوبت با فاصلههای 3 ساعته و کل بارش روزانه 19 ایستگاه مهم ایران نیز از 1 تا 30 مارس 2000 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که ناوه جناح شرقیِ سامانة بندالی اقیانوس اطلس عامل اصلی جاری شدن سیل روی مناطق غرب ایران بود؛ در طی فعالیت سامانه بندالی در شرق دریای مدیترانه، انشعاب در رودباد در نزدیکی پشته ثانوی روی ایران به وقوع پیوسته است و در نتیجه سامانههای کمفشاری نزدیک غرب ایران را تشدید کرده است؛ بسط و توسعه سامانه کمفشار سودانی سبب افزایش نیرومندی ناوه شرقی سامانه بندالی و منتج به جاری شدن سیل روی غرب ایران شده است.
حمل و نقل ریلی کلید توسعه غرب کشور
حوزه های تخصصی:
شهر ری و حضرت عبدالعظیم
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۶ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
الزامات دریانوردی، دریایی گرایی و چشم انداز نیروی دریایی کره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیدان اتریشی، الکساندر سوپان با کار خود تحت عنوان راهبردهای عمومی جغرافیای سیاسی کمک عمده ای به ژئوپلیتیک آلمان کرده است. جنبه کمی کارش شامل دو نوآوری می شود: ضریب دریایی که رابطه مرزهای دریایی به مرزهای خشکی را تعیین می کند. و ضریب فشار که کمیت رابطه فشار بیرونی به فشار درونی را بر حسب قدرت تعیین می کند. در این مقاله نویسنده سعی بر به کارگیری این مدل در جهت نتیجه گیری یا کشف این رابطه در مورد کشورهای شمال شرقی آسیا را دارد تا به کمک نتایج حاصله، به بحث در رابطه با الزامات و انتظارات دریایی در دو کره بپردازد
مدیریت بحران آمریکا در مناطق ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده را می توان به عنوان تنها کشوری به حساب آورد، که به واسطه برتری های مختلف و انگیزه های قوی خود می تواند نقش موثری را در مسایل سیاسی امنیتی و در زمینه بحرانها ایفا کند. نقش امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه به جنگ جهانی دوم بر می گردد. سیاستهای منطقه ای ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری های مختلف بر مبنای رویاروی با اتحاد جماهیر شوروی سازماندهی می شد. نقش آمریکا در این منطقه از زمان جنگ سرد به بعد فوق العاده مهم شده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فضای امن تری را برای امریکا در جهت کنترل کشمکش های منطقه ای بر مبنای مدیریت بحران فراهم آورده است. افزایش مداخلات آمریکا منجر به پیچیدگی مسایل امنیتی در خاورمیانه شده و این مداخلات نقش ژئوپلیتیکی موثری در سیاست جهانی دارد.مدل مدیریت بحران در آمریکا بر مبنای رویارویی است و نه بر مبنای فرایند دیپلماتیک و مدل تعادل. هدف ایالات متحده از مدیریت بحران در خاورمیانه را نمی توان در جهت برقراری تعادل و پایداری در نظر گرفت. آمریکا شیوه اشغال گری را در جهت مدیریت بحران برگزیده است که این امر خود منجر به ناپایداری ها و درگیری های بیشتری در خاورمیانه شده است.
بررسی روند شتاب توسعه یافتگی فضاهای سیاسی - اداری کشور مطالعه موردی: استانهای ایران در برنامه های اول تا سوم توسعه (1368-1383)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نیاز به برنامه ریزی برای دستیابی به توسعه در کشور امری بدیهی است، چرا که توسعه بدون برنامه منجر به توسعه ناموزون بخش های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی و همچنین تشدید عدم تعادل منطقه ای و در نتیجه آسیب پذیری تضعیف وحدت ملی می شود. در واقع برنامه ریزی ابزاری است که همه فعالان در جامعه و از جمله حکومتها بوسیله آن سعی می کنند روند توسعه را بصورت هدایت شده مدیریت نمایند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به ضرورت های توسعه ای کشور و غلبه بر نابسامانی های بوجود آمده پس از جنگ تحمیلی، اولین برنامه 5 ساله توسعه در سال 1368 به مورد اجرا گذاشته شد و به دنبال آن دو برنامه توسعه دیگر نیز تدوین و اجرا شدند، در حال حاضر نیز برنامه چهارم توسعه در حال اجرا می باشد. علی رغم اجرای سه برنامه توسعه، وجود مناطق محروم و توسعه نیافته در کشور این سوال مطرح می کند که آیا شتاب توسعه که عبارتست از «میزان تغییر درجه توسعه یافتگی استانهای کشور در سال پایانی برنامه توسعه نسبت به سال ابتدای همان برنامه» برای همه استانها در هر یک از برنامه های توسعه از روند مثبتی برخوردار بوده است؟ مقاله حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و به صورت اسنادی در پی یافتن پاسخ این سوال است. نتایج حاصله نشان می دهد که با اجرای هر یک از سه برنامه توسعه، درجه شتاب توسعه یافتگی همه استانهای کشور به یک میزان نبوده است.
کاربرد شاخص امنیت اقتصادی در تبیین تحولات ژئواکونومیکی در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادسازی فعالیتهای اقتصادی در کلیه زمینه های بازرگانی، سرمایه گذاری و انتقال اعتبارات در فراسوی مرزهای جغرافیایی ملی و تغییر در پارادایم فناوری، بستر اصلی جهانی شدن به حساب می آید. فناوریهای عمده روند جهان گرایی در زمینه های انرژی، حمل و نقل و ارتباطات راه دور که منجر به سه موج بلند پی در پی در رشد اقتصادی جهانی شده اند، بیشترین نقش را در تحولات ژئواکونومیک عصر حاضر ایفا کرده اند. این تغییر کیفی و پراهمیت است که عصر جهانی شدن را از عصر تجارت بین المللی متفاوت می سازد. با توجه به ژئواکونومیک محور شدن جهان در این فرآیند، شاخص جدیدی در بین شناسه هایی ژئوپلیتیکی اهمیت و ارزش بیشتری را به دست آورد. این شاخص امنیت اقتصادی نام دارد. زمانی که بتوان آن را به نوعی کمی و محاسبه کرد، مشاهده می شود که تا چه حد توانایی پژوهشگران در تحلیل تفاوتهای ژئواکونومیکی، تبیین دلایل و عوامل اختلاف شکاف بین کشورهای غنی و فقیر و علل ظهور برتریهای ژئواکونومیکی در سطح جهان، افزایش پیدا می کند. در این مقاله ضمن پرداختن به ادبیات تجربی و نظری موضوع، بر مبنای یک مدل مفهومی شاخص امنیت اقتصادی تبیین می شود. پس از احصای عوامل اصلی تشکیل دهنده آن، این شاخص برای 117 کشور جهان و برای تمامی سالهای دوره 2002-1980، بر اساس اطلاعات شاخصهای بین المللی از بانک اطلاعاتی WDI، محاسبه شده است. برآورد شاخص امنیت اقتصادی به روشی جدید از نتایج این مقاله است که به وسیله آن محقق نه تنها توانسته است به وسیله آن تحولات ژئواکونومیکی جهان را به اجمال تحلیل قرار کند بلکه موفق شده است وضعیت این شاخص در ایران را در یک سیر تاریخی، با خود و در مقایسه با سایر کشورهای بررسی شده، مقایسه کند. در خاتمه، توصیه های سیاستی نیز در ارتباط با چگونگی ارتقای بیشتر شاخص امنیت اقتصادی کشور به منظور بهره برداری از تمام فرصتهای ژئواکونومیکی ایران، ارایه شده است.
گفتمان ژئوپلیتیک در آسیای مرکزی: عرصه های تعامل ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم خاتمه یافتن رقابتهای ژئواستراتژیک آمریکا و شوروی در بسیاری از مناطق جهان بعد از جنگ سرد، چنین به نظر می رسد که در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز این رقابتها تازه آغاز شده باشد. مهمترین دلیل برای این موضوع آن است که روسها همچنان بر حفظ آسیای مرکزی به عنوان تنها حوزه نفوذ خود مصر هستند. پس از فروپاشی شوروی، خلا قدرت در آسیای مرکزی موجب ورود سایر قدرتها و در نتیجه، شکل گیری یک گفتمان ژئوپلیتیک در منطقه شده است. این گفتمان مبتنی بر رقابت میان قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای به منظور کسب برتریهای ژئوپلیتیک، یعنی توانایی شکل دهی به ساختارهای امنیتی، تسلط بر منابع انرژی و توسعه حوزه نفوذ می باشد. در این چارچوب، تعامل ایران و روسیه در آسیای مرکزی کاهش امکان نفوذ قدرتهای فرامنطقه ای در حوزه های منافع مشترک و امنیت ملی دو کشور را هدف قرار داده است.هدف مقاله حاضر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از نظریه های ژئوپولیتیک، از یک سو به بررسی و تحلیل الگوهای رفتاری قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در محیط ژئوپلیتیکی پس از جنگ سرد آسیای مرکزی پرداخته و از سوی دیگر الگوی تعامل میان روسیه و ایران به عنوان دو بازیگر اصلی در این منطقه را که می تواند در قالب طیفی از رقابت تا همکاری معنا یابد، شناسایی کند.
توانمندی های ژئوتوریسم در توسعه روستای کندوان
حوزه های تخصصی:
کندوان با بافت های معماری باستانی از نمونه های منحصر به فرد بناهای صخره ای در جهان است که در 65 کیلومتری شهر تبریز و در دامنه شمال غربی توده کوهستانی سهند قرار دارد. هر سال این روستا به دلیل آب و هوای مساعد کوهستانی، رودهای پرآب، آب معدنی گوارا، دشت های حاصلخیز و محیط آرام، به لحاظ معمای خانه های روستایی، گردشگران زیادی را به سوی خود جلب می نماید. به طوری که براساس گزارش سازمان گردشگری استان آذربایجان شرقی، در سال 1385 در همان سال در حدود 600 هزار نفر از این روستا دیدن کردهاند. این مطالعه با بهرهگیری از نقشه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی و بازدیدهای میدانی، تحول ساختمان زمین شناسی و ژئومورفولوژی دره کندوان و نحوه پیدایش مخروطهای ایگنمبریتی را مورد بررسی قرار می دهد و توانمندی های ژئوتوریسم را در توسعه روستای کندوان ارزیابی می کند.
وانمندی های ژئوتوریسم در توسعه روستای کندوان
حوزه های تخصصی:
کندوان با بافت های معماری باستانی از نمونه های منحصر به فرد بناهای صخره ای در جهان است که در 65 کیلومتری شهر تبریز و در دامنه شمال غربی توده کوهستانی سهند قرار دارد. هر سال این روستا به دلیل آب و هوای مساعد کوهستانی، رودهای پرآب، آب معدنی گوارا، دشت های حاصلخیز و محیط آرام، به لحاظ معمای خانه های روستایی، گردشگران زیادی را به سوی خود جلب می نماید. به طوری که براساس گزارش سازمان گردشگری استان آذربایجان شرقی، در سال 1385 در همان سال در حدود 600 هزار نفر از این روستا دیدن کردهاند. این مطالعه با بهرهگیری از نقشه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی و بازدیدهای میدانی، تحول ساختمان زمین شناسی و ژئومورفولوژی دره کندوان و نحوه پیدایش مخروطهای ایگنمبریتی را مورد بررسی قرار می دهد و توانمندی های ژئوتوریسم را در توسعه روستای کندوان ارزیابی می کند.
بررسی الگوی توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان سیستان و بلوچستان
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی طرح های خودکفایی کمیته امداد امام خمینی (ره) در افزایش مشارکت مددجویان (مطالعه موردی بخش های مرکزی و نوبندگان شهرستان فسا)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه و برنامه ریزی، «ارزشیابی» یکی از ضرورت های فرایند برنامه ریزی محسوب می شود. بدون انجام این فرایند، برنامه ریزی و تصمیم گیری نه تنها کامل نیست، بلکه پویایی را از تصمیم گیری بهینه و فرایند بازخورد توسعه پایدار حذف می کند. با توجه به اهمیت موضوع و برای اصلاح طرح های آتی تصمیم گیری و برنامه ریزی توسعه پایدار، ارزشیابی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. اگرچه آثار این طرح ها می تواند مثبت یا مطلوب و یا بالعکس منفی یا نامطلوب باشد.کمیته امداد امام خمینی (ره)، یکی از نهادهایی است که اقدام به اجرای طرح های خودکفایی، از جمله طرح های کشاورزی، خدماتی، صنعتی در روستاها در 35 روستای شهرستان فسا کرده است. هدف نوشتار حاضر، ارزشیابی آثار طرح های خودکفایی کمیته امداد امام خمینی (ره) در بخش های مرکزی و نوبندگان شهرستان فسا می باشد، تا میزان موثر بودن طرح ها در توسعه، به ویژه پس از «مشارکت» مورد توجه قرار گیرد. بر اساس چنین هدفی، فرضیه مقاله عبارت است از: وجود رابطه معنی دار بین طرح های اجرا شده کمیته امداد امام خمینی (ره)، و مشارکت مددجویان. در این مقاله، آثار طرح های خودکفایی کمیته امداد با توجه به فرضیه مطرح شده با دو شاخص وضعیت مشارکت مددجویان (در دودوره قبل و بعد از اجرای طرح های خودکفایی) مورد سنجش قرار گرفته است. روش شناسی مقاله توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از شیوه پانل، وضعیت مشارکت مددجویان قبل و بعد از اجرای طرح ها، مورد بررسی قرار گرفته است. که نتایج بررسی ها نشان دهنده آن است، که فرضیه با ضریب اطمینان 95% مورد پذیرش است.
بررسی اثرات اقتصادی اجرای طرحهای یکپارچه سازی اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایین بودن بهره وری عوامل تولید یکی از مهمترین ویژگیهای اقتصادی مناطق روستایی ایران است. یکی از عوامل موثر در این امر، قطعه قطعه بودن اراضی زراعی است و راهکار مناسب، اجرای طرحهای یکپارچه سازی اراضی است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعه اثرات اقتصادی پروژه های یکپارچه سازی اراضی در نواحی روستایی شهرستان اراک است. داده های مورد استفاده در این مطالعه حاصل عملیات میدانی و پرکردن پرسشنامه از کل410 خانوار منطقه مورد مطالعه و مصاحبه با کارشناسان محلی وابسته به وزارت کشاورزی و مرکزخدمات یکپارچه سازی در شهرستان اراک می باشد. نتایج مطالعه نشان می دهد در روستاهایی که طرح در آنجا انجام گرفته، یکپارچه سازی اراضی موجب؛ بهبود تکنولوژی، مدیریت مزرعه، ساختار زراعی اراضی از نظراندازه و تعداد، افزایش وسعت بهره برداریها، بهبود شیوه های انتقال آب، بالا رفتن راندمان تولید، کاهش هزینه، صرفه جویی در مصرف آب ، صرفه جویی در وقت و ایجاد رضایتمندی و .. گردیده است.
گردشگری عشایری - تبیین یک الگوی فضایی
حوزه های تخصصی:
گردشگری در جهان معاصر در فضاهای جغرافیای برکنش های بسیاری در ابعاد درون متنی شکل می دهد که هر یک از این بر کنش ها، تاثیراتی را پیرامون تولید و مصرف فضای گردشگری ایحاد می کند و در راستای اشتغال و درآمد رویکرد به پردازش رفاه مندی ساکنان محلی دارد. در این میان ساختار شکنی گردشگری در چالش های پسامدرنیته نوع پردازش گردشگری و جذب آنها را به هریک از فضاهای جغرافیای در دورنمایی پساگردشگری انبوه تبلوری دیگر داده است. این گونه از گردشگری میل به تقاضای مصرف فضاهای سنتی و فرهنگی در یک نگرش میراث گونه دارد و از آنجا که جوامع عشایری به عنوان میراثی سترگ، برجای مانده اصالت کارکردی و طبیعی شدن هستی شناسانه انسان در روابطی متقابل با محیط همراه با نشانه¬هایی از بازتابندگی تاریخ مندی می باشند، می توانند در روندی از شناخت جریان پساگردشگری انبوه به عنوان مقاصد گردشگری ایفای نقش نمایند. از این رو این مقاله سعی بر آن دارد تا با رویکرد به پسا گردشگری انبوه، قابلیت گردشگری را در مناطق عشایری و شکل¬گیری گردشگری عشایری را به عنوان یک الگوی فضایی گردشگری با نگاهی به ایران مورد بررسی قرار دهد. آنچه مدنظر است رویکرد فراهم آوردن بنیانی هستی شناختی- جغرافیایی در روند دو سویه گردشگری و مناطق عشایری می باشد.