گل فشان یک پدیده طبیعی منحصر به فرد است که در اکثر نقاط کره زمین قابل مشاهده است و معمولاً به صورت یک عارضه مخروطی شکل گلی که مخلوطی از آب داغ، گازهای نفتی و هیدروکربوری، گل و رسوبات ریز دانه است، دیده می شود. گل خروجی معمولا به صورت آرام و گاهی نیز همراه با انفجار از یک یا چند دهانه خارج شده و به تدریج بر روی دامنه سرازیر می شود. گل فشان ها اغلب با گاز متان همراه هستند که به راحتی می سوزند و شعله ور می شوند و برخی از آنها نیز دارای گازهای گوگردی همراه با آب داغ هستند. اصولاً برای انجام موفقیت آمیز هر تحقیقی روشها و ابزارهای تحقیقی خاصی وجود دارد، که پژوهشگر متناسب با نیاز خود ازآن ها بهره می گیرد. در این تحقیق ابتدا مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از طریق اینترنت صورت گرفت و سپس با تلفیق و تطبیق این اطلاعات با تجربیات حاصل از 15 سال کار میدانی نگارنده بر روی گِل فشان های ایران و مالزی، به پراکندگی جغرافیایی گل فشان ها در جهان و همچنین کاربرد های متنوع آنها پرداخته شد. گل فشان ها کاربرد های اقتصادی و شگفتی های فراوانی دارند که تاکنون مورد توجه محققان قرار نگرفته است، لذا در این پژوهش تلاش خواهد شد زوایای ناشناخته و همچنین دنیای شگفت انگیز آن ها بررسی شود و تشابهات و تفاوت های گل فشان ها به همراه مخاطرات و اثرات اقتصادی و سایر ویژگی های موجود در آن ها مورد مطالعه قرارگیرد.
روند تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در چند دهه اخیر در ایران بویژه از زمان حکومت پهلوی تاکنون از یک طرف و گوناگونی و تنوع بستر جغرافیایی از طرف دیگر به نوعی خاص از نظام فضایی سکونتگاه های انسانی منجر شده که از آن می توان به عنوان ((دوگانگی)) یاد کرد (مولائی هشجین، 1382، 48). محرومیت بیش از پیش روستاها در مقایسه با شهرها و افزایش روزافزون شکاف بین شهرها و روستاها منجر به عدم تعادل ناحیه ای در کشور شده است. بررسی و ارزیابی برنامه های عمرانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بعد از آن در روستاها نشان می دهد که در برنامه ریزی توسعه روستایی، سیاست یک سونگری یعنی توجه به خدمات روستایی در قالب تامین رفاه روستاییان با کارکرد سکونتی بدون توجه و یا کم توجهی به کارکرد اقتصادی ـ تولیدی روستاها مورد نظر بوده است و لازم است برای توسعه کشور و روستاها این سیاست مورد بازنگری قرار گیرد و سیاست توسعه همه جانبه روستاها از لحاظ سکونتی و اقتصادی به صورت همزمان پیگیری شود. در این مقاله نگارنده با بهره گیری از نظریات، تجربیات، منابع و اطلاعات به بررسی الزامات بازنگری در سیاست های برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران پرداخته و به موضوعاتی نظیر اهداف محوری برنامه¬ریزی توسعه روستایی، سیاست های برنامه ریزی توسعه روستایی، ارزیابی سیاست های برنامه ریزی توسعه روستایی و الزامات بازنگری در سیاست های برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران اشاره شده و در پایان به ارائه پیشنهادهایی پرداخته شده است.
گردشگری در جهان معاصر در فضاهای جغرافیای برکنش های بسیاری در ابعاد درون متنی شکل می دهد که هر یک از این بر کنش ها، تاثیراتی را پیرامون تولید و مصرف فضای گردشگری ایحاد می کند و در راستای اشتغال و درآمد رویکرد به پردازش رفاه مندی ساکنان محلی دارد. در این میان ساختار شکنی گردشگری در چالش های پسامدرنیته نوع پردازش گردشگری و جذب آنها را به هریک از فضاهای جغرافیای در دورنمایی پساگردشگری انبوه تبلوری دیگر داده است. این گونه از گردشگری میل به تقاضای مصرف فضاهای سنتی و فرهنگی در یک نگرش میراث گونه دارد و از آنجا که جوامع عشایری به عنوان میراثی سترگ، برجای مانده اصالت کارکردی و طبیعی شدن هستی شناسانه انسان در روابطی متقابل با محیط همراه با نشانه¬هایی از بازتابندگی تاریخ مندی می باشند، می توانند در روندی از شناخت جریان پساگردشگری انبوه به عنوان مقاصد گردشگری ایفای نقش نمایند. از این رو این مقاله سعی بر آن دارد تا با رویکرد به پسا گردشگری انبوه، قابلیت گردشگری را در مناطق عشایری و شکل¬گیری گردشگری عشایری را به عنوان یک الگوی فضایی گردشگری با نگاهی به ایران مورد بررسی قرار دهد. آنچه مدنظر است رویکرد فراهم آوردن بنیانی هستی شناختی- جغرافیایی در روند دو سویه گردشگری و مناطق عشایری می باشد.
در پژوهش حاضر از نقشه شهرستان به عنوان مرز منطقه مورد مطالعه استفاده شده و نتیجه آن با توجه به جنبه کاربردی مقاله، از طریق ارائه نقشه مخاطرات ژئومورفولوژیک و ممیزی مناطق پر خطر- کم خطر سعی دارد برنامه ریزان و مدیران اجرایی را به سوی برنامه ریزی و مدیریت صحیح کاربری زمین سوق دهد. با استفاده از نقشه های توپوگرافی رقومی شده و نقشه های زمین شناسی و ژئومورفولوژی و داده های سنجس از دور و بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شامل نرم افزار هایArc/info و Arcview داده ها پردازش شده و پس از تهیه پایگاه اطلاعاتی برای منطقه مورد نظر، با استفاده از روش تحلیل همپوشی (Overlay) نقشه مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیک ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که 32 درصد منطقه مطالعاتی از نظر وقوع حرکات توده ای مواد، در محدوده خطر متوسط تا بسیار شدید قرار دارند و 12 درصد از مساحت شهرستان مورد مطالعه، به لحاظ سیلاب رودخانهای در پهنه خطر متوسط تا بسیار شدید واقع شدهاند. همچنین 28 درصد از شهرستان اهر به لحاظ حساسیت از نظر زمین لرزه در محدوده خطر متوسط تا شدید قرار دارند.
واژه دیاپیر در اصل ریشه یونانی دارد و به معنی سوراخ کردن است. دیاپیر به فرایندی که طی آن مواد با وزن مخصوص کمتر از طبقات رویی خود، بالا آمده وآنها را می شکافد و سپس در سطح زمین ظاهر می گردد، گفته می شود (Ramberg,1981,PP20-21). این اصطلاح در سال 1915 توسط M.L.MarazeC توصیف و به کار گرفته شده است. منشاء دیاپیر ها ممکن است متفاوت باشد. برخی از آنها دارای منشا آذرین، برخی دیگر گچی و یا حتی سلول های یخی هستند. این پدیده اخیر در مناطق قطبی با افزایش حجم باعث ایجاد پینگو می شود (سبزه ای، 1375، 158). معمولی ترین دیاپیرها گنبد های نمکی است که پراکندگی آن در سطح زمین نسبتاً زیاد است. نمک به خاطر وزن مخصوص کمتر نسبت به لایه های خود بر اثر تحریکاتی مانند فشارهای تکتونیکی با ایجاد گسله در طبقات رویی، به سمت بالا حرکت کرده و در سطح زمین ظاهر می شود. اهدافی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد به قرار زیر است. 1- مشخص نمودن نحوه تشکیل نمک. 2- مشخص نمودن بالا آمدگی لایه های نمک و تشکیل گنبد های نمکی. 3- ویژگی های سازند هرمز. 4- پراکندگی جغرافیایی گنبدهای نمکی در ایران. بر اساس نتایج به دست آمده منشاء دیاپیرها متفاوت است و در مورد نحوه تشکیل آن نظرات متفاوتی ارائه شده است بدین ترتیب: 1- نظریه رومانیایی 2- فرضیه تکتونیک 3- فرضیه آتشفشانی
توپوگرافی هر منطقه نقش بسیار مهمی در ایجاد و توسعه ی سکونتگاه های انسانی و نحوه شکل گیری واحدهای مستقر در آنها دارد. علاوه بر این تابعیت ساختاری مساکن و بالاخص مساکن روستایی بیش از دیگر عوامل محیطی متاثر از عامل توپوگرافی است. بررسی نقش توپوگرافی در شکل گیری فیزیکی- کالبدی مساکن روستایی و تعیین میزان همبستگی و پیوند بین عوامل مزبور و نیز ارزیابی نقش عامل توپوگرافی در میزان مطلوبیت ساختار فیزیکی واحدهای مسکونی روستایی مورد مطالعه، اهداف پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت از 15 روستا از روستاهای استان آذربایجان شرقی با توپوگرافی های متفاوت (کوهستانی، دامنه ای، دشتی و جلگه ای) می باشد. برای بررسی روابط بین متغیرها و تحلیل قدرت پیوند بین عامل توپوگرافی و ویژگی های فیزیکی- کالبدی مساکن از همبستگی «پیرسون» استفاده می شود.
در بازدیدهای میدانی مکرر از حوضه آبریز اوجان چای در دامنه شمال شرقی توده کوهستانی سهند مشاهده شد که انواع حرکات توده ای، بناهای شهری و روستایی، زمین های زراعی و شبکه های ارتباطی را تهدید و تخریب می کنند. پژوهش حاضر سعی دارد با ترسیم نقشه پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش ها در این منطقه، علاوه بر شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای، سهم مردم محلی را در وقوع این پدیده ها بیان کند. به این منظور، ابتدا عوامل موثر در رویداد زمین لغزش ها انتخاب و نقشه های معیار آنها به همراه نقشه پراکنش زمین لغزش ها در حوضه آبریز اوجان چای ترسیم شدند. سپس با محاسبه تراکم حرکات توده¬ای در کلاس های مختلف متغیرهای انتخابی و وزن آنها، بر اساس روش های آماری و تلفیق نقشه های وزنی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای Arc/View Arc/GIS ، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه مورد مطالعه ترسیم شد. با بررسی تراکم زمین لغزش ها متغیرهایی که فعالیت های انسانی در آنها دخالت دارند، سهم انسان در وقوع حرکات توده ای اوجان چای آشکارشد. صحت نقشه پهنه بندی نیز براساس معادله های ریاضی تأیید شد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در وضعیت کنونی در حدود 36 درصد منطقه مورد مطالعه در نواحی با خطر متوسط تا بسیار زیاد از نظر وقوع زمین لغزش قرار دارد. حداکثر تراکم زمینلغزشها در حوضه آبریز اوجان چای در شیبهای 45-30 درجه واحد کوهستان، رسوبات آبرفتی کواترنر و سازندهای قرمز تحتانی، بارشهای بیشاز 400 میلیمتر، نواحی کشت آبی حاشیه رودخانهها و در 500 متری نزدیکی روستاها میباشد. سهم عوامل انسانی نیز در وقوع پدیده زمین لغزش حوضه مورد مطالعه، 21 درصد برآورد شده است. مسلماً با رشد جمعیت و افزایش حضور انسان در مناطق کوهستانی و پایکوهی، نواحی مستعد ناپایداری در حوضه مورد مطالعه به صورت بالفعل مخاطره آمیز خواهد شد. این امر ضرورت توجه مدیران و مسوؤلان را در اجرای برنامه های عمرانی توسعه به نواحی مستعد ناپایداری آشکار می سازد.