فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
225 - 241
حوزههای تخصصی:
گردشگری عاملی مؤثر در انتقال فرهنگی به شمار می رود که برای توسعه آن، به کارگیری شیوه های تبلیغاتی در رسانه های نوین بصری ابزاری مناسب است. در این مقاله، محققان با هدف تبیین نقش تبلیغاتِ انجام شده درخصوص گردشگری باغ های قاجاری شیراز، در پی دستیابی به سؤالات تحقیق، مبنی بر چیستی مؤلفه های مؤثر در تبلیغات، اولویت بندی رسانه های نوین بصری و ارائه راهکارهای مناسب تبلیغاتی بوده اند. به منظور انجام این مقاله در قسمت مبانی نظری براساس مطالعات آثار مکتوب و مقالات انجام شده، بخش اعظم اطلاعات از طریق تحقیقات میدانی با مراجعه مستقیم و توزیع پرسش نامه و مصاحبه به دست آمده اند. نمونه آماری این مقاله را 384 نفر از گردشگران داخلی باغ ها برای پاسخ به پرسش نامه، 7 نفر کارشناس برای مصاحبه و30 نفر از کارشناسان نیز برای پاسخ به پرسش نامه تشکیل می دهند. گفتنی است این تحقیق در سال 1398 انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که از جمله مؤثرترین مؤلفه های اثربخش تبلیغات باغ ها، میزان مقدوربودن استفاده از رسانه ها و میزان فراهم شدن تعامل گردشگران با رسانه ها هستند که اهمیت بیشتر و نقش مؤثرتری دارند. رسانه های نوین به ترتیب اولویت، عبارت اند از اینستاگرام، تلویزیون، وب سایت ها، نماد مکان، گرافیک محیطی، تلگرام، آپارات، یوتیوب، توئیتر و فیس بوک . از جمله مهم ترین و مناسب ترین راهکارها نیز قوت بخشیدن شناخت سلایق مردم، استفاده از گروه های متخصص طراحی گرافیک، فراهم کردن تبلیغات تعاملی، تشکیل کمپین های تبلیغاتی، اجرای موسیقی زنده و استفاده از نورپردازی سه بعدی است که به ترتیب، اهمیت و نقش مؤثرتری دارند
تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا مبتنی بر سناریوهای باورپذیر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
235 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری کالبدی در بافت های فرسوده شهری و با بهره گیری از رویکرد سناریونگاری، سناریوهای افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله را موردبررسی قرار داده و بر اساس سناریوهای باورپذیر به تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا در راستای افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در افق 1404 بپردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که راهبردهای پابرجا و مطلوبی که بتوانند تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در برابر زلزله را در افق 1404 تضمین کنند کدامند؟ بدین منظور برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، پس از تعیین وضعیت های احتمالی عوامل کلیدی و وزن دهی به آن ها توسط خبرگان، داده های لازم وارد نرم افزار ScenarioWizardشدند و سناریوهای قوی، ضعیف و باورپذیر از این نرم افزار مستخرج گردیدند. در گام بعدی با تحلیل عوامل داخلی و خارجی مرتبط با تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه، راهبردهای پژوهش در قالب روش SWOT و بر اساس سناریوهای باورپذیر ارائه شدند و درنهایت با استفاده از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM)، راهبردهای پابرجا به منظور افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه، احصاء و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه منطقه 10 شهر تهران قصد داشته باشد تا به سمت افزایش و ارتقای تاب آوری کالبدی در برابر آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی همچون زلزله قدم بردارد، تکیه بر راهبردهای پابرجای تدافعی اجتناب ناپذیر و الزامی است.
شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
145 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان است. در این پژوهش، با روش تحلیل مضمون، از طریق مصاحبه نیمه سازمان دهی شده با متخصصان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی و مصاحبه های منتشرشده مدیران اجرایی در رسانه ها، تلاش شده است تا چالش های توسعه این صنعت شناسایی شود. نتیجه مرحله کدگذاری باز شناسایی 85 چالش توسعه گردشگری پایدار استان کرمان است. در مرحله بعد، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری بار در هشت مضمون دسته بندی شده است:1. چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی، 2. چالش های مدیریتی و اداری، 3. چالش های حمل ونقل و ارتباطات، 4. چالش های هتلداری و اقامت، 5. چالش های تبلیغات و اطلاع رسانی، 6. چالش های زیرساخت ها و امکانات رفاهی و تفریحی، 7. چالش های آموزش و راهنمای گردشگران، 8. چالش های زیست محیطی. هریک از مضامین دربرگیرنده چالش هایی است که با یکدیگر قرابت مفهومی دارند و بعد خاصی از گردشگری پایدار استان کرمان را تبیین می کنند.
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر برنامه ریزی تخصیص بهینه منابع آب در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
157 - 172
حوزههای تخصصی:
کاهش نزولات جوی در پی تغییر شرایط اقلیمی در سال های اخیر اثرات نامطلوبی بر بخش های مختلف به خصوص منابع آب استان گذاشته است. مدیریت این شرایط نیازمند شناخت دو بعد رفتار اقلیمی و تخصیص بهینه و کارآمد منابع آب در بخش های مهم و آب بر مانند کشاورزی است. در این پژوهش ابتدا به شناخت رفتار اقلیمی و پیش یابی تغییرات اقلیمی با نگرش ارزیابی دوره های خشک در دهه میانی بر اساس سناریوی انتشار(RCP4.5) و مدل (HadGEM2-ES) برای پهنه های استان پرداخته شد. پهنه های خطرپذیر در برابر نوسانات اقلیمی شناسایی شدند. در ادامه برای کنترل و تخصیص بهینه منابع آب حوضه آبریز در استان با استفاده از روش برنامه ریزی سازشی(CP) ابتدا معیارهای تخصیص استخراج و وزن دهی شدند و نهایتاً تحلیل حساسیت به نوسانات اقلیمی انجام شد. سهم هر منطقه از موجودیت آب های سطحی تخصیص داده شد. نتایج نشان داد که با لحاظ نمودن وضعیت اقلیمی و تحلیل حساسیت پذیری مدل از متوسط 12 میلیارد متر مکعب ذخیره سطحی، مناطقی مانند یاسوج و سی سخت با افزایش طول دوره های خشک در آینده حساسیت پذیری بیشتری از خود نشان می دهند و در مقادیر تخصیص بهینه نهایی سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند(به ترتیب 33 و 19 درصد). در مقابل مناطق گرم و خشک مانند باشت، چرام و گچساران بدلیل حساسیت پذیری کمتر به ترتیب با 6، 7 و 10 درصد کمترین سهم اختصاصی را دریافت کردند.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش میزان تاب آوری نقاط روستایی در برابر خشکسالی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهره گیری از الگوها و رویکردهای مدیرتی و نهادی نوین است که در تمام ابعاد منجر به اتخاذ راهبرد و راهکارهایی می شود که خانوارهای روستایی را در برابر مخاطرات مختلف به ویژه خشکسالی تاب آور می سازد. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستایئان در برابر خشکسالی انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری 32 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت8038 است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 348 نفر برآورد گردد که به تناسب تعداد سرپرست خانوار موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت بررسی موضوع در بخش مدیریت روستایی از چهار شاخص در قالب 40 نماگر و در بخش تاب آوری در برابر خشکسالی از چهار شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد از بین شاخص های مدیریت روستایی، مدیریت محیط زیست703/0 از واریانس تاب آوری در برابر خشکسالی را تبیین ومی کند. همچنین بر اساس دیدگاه روستائیان، میانگین شاخص های تاب آوری در ابعاد آمادگی، واکنش و پیشیگری بیشتر از حد متوسط و تنها در شاخص بازتوانی و بازسازی(80/2) میانگین آن پایین تراز حد متوسط بود. از سوی دیگر نتایج تکنیک میرکا بیانگر این است روستای عموقین در بالاترین سطح تاب آوری در برابر خشکسالی و روستای اروانق در پایین ترین سطح قرار دارد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل به صورت نظام مند، تحولات و نقش مدیریت روستایی را در تاب آوری روستائیان تبیین می کند و مدیریت روستایی با دارا بودن دید همه جانبه می تواند با افزایش میزان تاب آوری روستائیان در برابر انواع بلاهای طبیعی و ارائه آگاهی لازم به آنها، زمینه پایداری نقاط روستایی را فراهم سازد.
Personal Media Restrictions on Freedom of Speech: A Social Contract Theory Behind It(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
119 - 144
حوزههای تخصصی:
In the burst of sophisticated platforms, it reached its peak where people worship and preach their rights of freedom of speech. We witnessed a subsequent arose issue where people questioned the imposed restrictions on them in the realm of social media platforms by the authority. Nonetheless, the merely conferred freedom of speech will bring public disharmony. It was because people are exposed to and choose to be permeated by personal media applications. Thus, via the platforms, people are inclined to voice, issue and navigate their statements based on feelings, thoughts, and opinions without contemplating the effects and rationale of it. Normally, the statement is controversial while dripping at the edge of the sensitive topic while creating social disharmony and triggering social bonding. Thus, principle of Social Contract was brought in order to justify the restrictions imposed by the authority. At the same time, people used Social Contract as a defense to uphold their rights. Nevertheless, it may lead to numerous problems with the absence of restrictions. Besides, Twitter, Facebook, LinkedIn, Instagram and etc. were the examples of personal media platforms the writer referred to. Thus, the thrust of the paper is to examine to what extent the government may impose restrictions on their citizens via personal media platforms in relation to Social Contracts and the right of freedom of speech. Thus, the writers will conduct the paper through a qualitative approach which is a pure literature review. The gist of limitation is where the personal media platform would be focused, and restrictions referred to which were imposed by the governmental authorities instead of the personal media administrator. The The paper suggests that, notwithstanding the conventional Social Contract theory, the writers argued that the restrictions shall be imposed on personal media users.
ارزیابی پتانسیل تخریب اکولوژیکی منطقه حفاظت شده کوسالان با استفاده از سنجش ازدور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
41 - 61
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی تخریب اکولوژیکی منطقه حفاظت شده کوسالان در شهرستان مریوان در استان کردستان با استفاده از فن آوری های سنجش ازدور و GIS انجام شده است. برای این منظور تصاویر دو دوره زمانی مربوط به سال های 1989 و 2020 تهیه گردید. پس از انجام تصحیحات رادیومتریک و اتمسفریک، تغییرات شاخص NDVI که بیان کننده تغییرات پوشش گیاهی در دو بازه زمانی موردبررسی است، مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور مدل سازی تخریب اکولوژیک از 4 معیار کلی پوشش گیاهی، زمین شناسی، فیزیوگرافی و فعالیت های انسانی و 8 زیر معیار شامل فاصله از روستا، فاصله از جاده، محدوده های زمین لغزش، شدت فرسایش، شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا و پوشش گیاهی استفاده گردید. زیر معیارها با مدل Fuzzy استاندارد شدند و با روش AHPوزن دهی گردیدند. تغییرات پوشش گیاهی در آستانه های مختلف شاخص NDVI شامل سه آستانه 1-3/0، 1-4/0 و 1-1/0 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که کیفیت و تراکم پوشش گیاهی دارای روند کاهشی در طول این 31 سال بوده است. نتایج مدل سازی پتانسیل تخریب اکولوژیکی نشان داد مؤثرترین معیار در ایجاد تخریب، فاصله از روستا است. به طورکلی 50 درصد از مساحت منطقه دارای پتانسیل بالای تخریب اکولوژیکی است. نتایج این مطالعه نشان داد استفاده از مدل های دقیق و تجزیه وتحلیل نتایج آن ها در محیط GIS می تواند روش دقیقی در برآورد پتانسیل تخریب اکولوژیکی مناطق حفاظت شده باشد.
تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
207 - 231
حوزههای تخصصی:
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزههای تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.
تحلیل و سطح بندی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM (مورد پژوهی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
285 - 309
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی نو در راستای ارتقای ظرفیت مانایی و تحمل پذیری بنیان های توسعه در شهرهاست. هدف از پژوهش پیش رو مدل سازی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در برابر زلزله با رویکرد آینده نگاری و طراحی ارتباطات بین این پیشران ها است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و پیشران های کلیدی موردبحث با روش تحلیل محتوا شناسایی شده اند. در بخش مدل سازی، از آرای خبرگان دانشگاهی در حوزه تاب آوری با روش دلفی استفاده شده است. داده ها با ابزار مصاحبه و پرسشنامه دو به دویی جمع آوری و با استفاده از ملاک روایی صوری، روایی پرسشنامه سنجیده شده است. روابط بین پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل میک مک (Micmac) نوع پیشران های کلیدی با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر سایر عوامل مشخص و در شش عرصه، سطح بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشران "کلاس دانه بندی" با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی تاب آوری کالبدی شهری بوده و هرگونه اقدام برای افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله، مستلزم اصلاحات در این پیشران است. پیشران های "توزیع خدمات" و "استحکام بناهای با کاربری عمومی" نیز به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 1 و 3 کمترین تأثیر را در تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه دارند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از این است که عناصر در سطوح بالاتر، قدرت تحریک کنندگی کمتر و میزان وابستگی بیشتر دارند.
مقایسه مدل های FUZZY,WLC,BOOLEAN به منظور پهنه بندی اکوتوریسم در محیط GIS، مطالعه موردی (استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی و توپوگرافی، شرایط کم نظیر اکولوژی، پوشش مرتعی و جنگلی، مناطق سرسبز، از جاذبه های قوی گردشگری استان آذربایجان شرقی محسوب می شود. در این تحقیق با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی و با پهنه بندی پتانسیل های مناسب برای اکوتوریسم متمرکز طبقه یک FUZZY و WLC , Boolean استفاده از مدل های و دو و اکوتوریسم گسترده طبقه یک و دو بررسی شده است. به همین منظور لایه های اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب، رودخانه ها، حاصلخیزی خاک، روزهای آفتابی، سرعت باد، رطوبت نسبی، دما، دسترسی به جاده تهیه و FUZZY,WLC با استفاده ازمدلهای ،GIS طبقه بندی شده اند؛ سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی درمحیط پهنه های مناسب هرکدام از موارد بررسی شده، تعیین شده است. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که ,Boolean واقعیت را بهتر نشان می دهند؛ در هر WLC و FUZZY مدل بولین انعطاف کمی نسبت به سایر مدل ها دارد و روش سه مدل ارتفاعات و مناطق جنگلی شمال استان دارای شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق بوده و نقاط پست و جلگه ای از لحاظ اکوتوریسم گسترده و متمرکز مناسب نیستند؛ همچنین به طور کلی بیشتر سطح استان آذربایجان شرقی از لحاظ اکوتوریسمی درشرایط متوسطی قرار دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید از مقاصد بوم گردشگری (مورد مطالعه: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
بوم گردشگری (اکوتوریسم) مسافرتی مسئولانه به مناطق طبیعی است که محیط زیست را حفظ می کند و در ارتقای زندگی مردم محلی تأثیر بسزایی دارد. بوم گردشگری دربردارنده انواع گوناگونی از گردشگری است. حتی سفری علمی یا گذراندن تعطیلات آخر هفته در حومه شهر یا روستا نیز نوعی بوم گردشگری به شمار می رود. تمامی انواع گردشگری به نوعی در طبقه بندی بوم گردشگری جای می گیرند. در مفهوم عام، بوم گردشگری شامل گشت و گذار در محیط های طبیعی و بکر دارای عناصر طبیعی منحصر به فرد است. برای مثال، گردش در غارها، کوه ها، آبشارها، بیابان ها، کویرها، جنگل و دیگر پدیده های طبیعی. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر گروه های مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از اکوتوریسم بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد سیلوا و همکارانش بوده است. 222 نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. سنجش روایی صوری با بهره گیری از نظر خبرگان، بررسی روایی سازه با تحلیل عاملی و روایی هم گرا و واگرا، و تعیین پایایی با روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب صورت گرفته است. مقدار آلفای کرونباخ کل 87/0 برآورد شده است که در محدوده پذیرفتنی قرار دارد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گروه مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از مقاصد اکوتوریسم تأثیری مثبت و معنادار می گذارد.
واکاوی روند تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه در بازه زمانی (2018- 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۲۲۲-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر از داده های مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه استفاده شده است. روش های زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین داده های آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم می شود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمول ترین روش ناپارمتری آزمون من -کندال می باشد. با برازش مدل من کندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصل های بهار، پاییز و تابستان تداوم های پنج روزه دارای روند معنی دار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداوم ها روند معنی دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداوم های یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت می باشند.
تحلیل الگوی توسعه و رشد و پراکندگی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای (محدوده مورد بررسی: شهر کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
269 - 283
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های برنامه ریزان در قرن حاضر، رشد سریع شهرنشینی است. در ایران رشد زیاد شهرنشینی دلیل هجوم مهاجران به شهرها و نبود برنامه ریزی مناسب و کارآمد برای اسکان مهاجران سبب بروز مناطق حاشیه ای پیرامون شهرها، گسترش شهر به اطراف و تخریب اراضی مرغوب و باغ ها شده است. هدف این پژوهش تحلیل الگوی توسعه و گسترش شهری کاشمر بین سال های 1379-1399 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق های پیش رو است. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال در نرم افزار ENVI نقشه کاربری اراضی طبقه بندی شده و با استفاده از الگوریتم LEI در نرم افزار GIS گونه رشد شهری به دست آمد. نتایج نشان داد که بر اساس مدل مارکوف طی سال های 1379 تا 1389 و 1399 درصد محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات رشد یافته است و از میزان اراضی بایر و مراتع کاسته شده همچنین تغییرات مساحت کاربری ها برای افق 1420 نسبت به حال حاضر نیز به همین صورت است. بیشترین تغییرات اختصاص به کاربری محدوده ساخته شده دارد. همچنین برای پیش بینی سال هزار و چهارصد و بیست رشد شهر کاشمر 7.12 درصد از نوع گسترش به سمت حاشیه شهر (infilling) و حدود 91.59 درصد از نوع توسعه از لبه شهر (edge-expansion) خواهد بود و حدود 1.28 درصد توسعه بیرونی (Outlaying) خواهد داشت؛ لذا مدیران و برنامه ریزان شهری با تأکید بر نتایج این تحقیق می توانند از رشد افقی و افسارگسیخته شهر در دوره های آینده جلوگیری نمایند.
مقایسه نتایج تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره در پهنه بندی مناطق مستعد خطر سیلاب با شاخص های سنجش از دور در حوضه آبریز رودخانه کهیر(بلوچستان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلاب های ناگهانی امری اجتناب ناپذیر است که باتوجه به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاه ها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیب پذیر منطقه می گردد. در راستای پهنه بندی خطر سیلاب، داده های اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجه به مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمع آوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفه ها پس از طبقه بندی مجدد و فازی سازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و می تواند به ریز پهنه بندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از داده های واقعی وقوع سیلاب دی ماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونت گاه ها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساخت ها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
بررسی میزان کاربست ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم به منظور ارائه مدل مفهومی مناسب در ژئوپارک جهانی قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدلی برای نظام تفسیر ژئوتوریسم در ژئوپارک جهانی قشم انجام شده است. دراین راه، برای تبیین وضعیت ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم و ارائه ی الگوی آموزش گردشگران در ژئوپارک جهانی قشم به الگوی نظام تفسیر ژئوتویسم نکوئی صدری، قورچیان و محمدداودی براساس روش های معتبر جهانی (منطبق بر وضعیت آرمانی) توجه شده است. بنابراین، با بررسی ادبیات موضوعی مدیریت نظام تفسیر ژئوتوریسم، این ابعاد در قالب عبارات «مفسر»، «محتوا»، «مکان»، «اصول»، «شیوه»، «ابزار» و «مخاطب» در هفت بُعد و با سی مؤلفه ی مرتبط با هرکدام از ابعاد هفت گانه ی فوق الذکر مطرح شده است. در پژوهش حاضر، میزان کاربست ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم در مدیریت ژئوپارک جهانی جزیره ی قشم در وضعیت موجود به شیوه ی توصیفی - پیمایشی مطالعه شده است. این تحقیق با هدف کاربردی و به روش کمّی انجام شد و جامعه ی آماری این پژوهش بازدیدکنندگان ژئوپارک جهانی قشم به روش نمونه گیری در دسترس در نوروز 1398 بوده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی (مانند میانگین و انحراف معیار) و در بخش استنباطی از روش تحلیل عاملی تأییدی (با نرم افزارSmart Pls نسخه ی 3/3) و آزمون t تک نمونه ای (با نرم افزار SPSS نسخه ی 26) استفاده شد. برای تعیین درجه ی تناسب و اعتبار مدل با برآورد 99 از 100، از دیدگاه های 30 نفر از متخصصان ذی ربط بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان کاربست کلیه ی ابعاد و مؤلفه ها در وضعیت موجود نظام تفسیر در مدیریت ژئوپارک جهانی قشم کمتر از سطح متوسط است و با وضعیت آرمانی فاصله ی زیادی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان کاربست مؤلفه های بُعد آموزشگر (مفسر)، در وضعیت موجود، از بقیه ی ابعاد بیشتر و میزان کاربست مؤلفه ها در بُعد ابزار پایین ترین است. درنهایت، به راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای هفت بُعد مورد بررسی در این تحقیق و حرکت به سمت وضعیت مطلوب در ژئوپارک جهانی جزیره ی قشم اشاره شده است.
الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران: از منظر افزایش قدرت دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
215 - 239
حوزههای تخصصی:
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می تواند از موهبت های دریایی بهره مند شود. موقعیت جغرافیایی ایران بین دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان از سمت جنوب، موقعیت دریایی مناسبی برای ایران به ارمغان آورده است. ایران می تواند با برخورداری از مزایای اقتصادی و دریانوردی تجاری، به ارتقاء جایگاه قدرت دریایی خود در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای کمک نماید. نوشتار پیش رو در پی تببین الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران به عنوان پیونددهنده فضای داخلی به فضای بین المللی است؛ امری که موجب ارتقاء قدرت دریایی کشور می گردد. روش تحقیق مقاله مزبور با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسناد مربوطه است. نتایج نشان می دهد، عواملی همانند ماهیت برّی ایران و بی توجهی تاریخی به سواحل جنوبی؛ ظرفیت جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی سواحل ایران(همانند: شرایط توپوگرافی و اقلیمی مناسب، سواحل طولانی، مجاورت با عرصه های اقیانوسی، تسلط بر شبکه های ارتباطی دریایی، ویژگی های ترانزیتی پیوندی و امکان اتصال کشورهای شمالی و جنوبی به یکدیگر)؛ نقش سواحل جنوبی ایران بویژه سواحل مکران در قدرت دریایی و همچنین اهمیت دریا در اسناد بالادستی، می تواند در تقویت سواحل و قدرت دریایی کشور مورد توجه بیش از پیش قرار گیرند. راهکارهای پیشنهادی باید متکی بر مواردی همانند وابسته سازی سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به سواحل ایران و بهره مند شدن از توسعه تکنولوژی دریایی در قالب یک استراتژی و دیپلماسی دریایی هوشمند به اجرا درآید.
تأثیر پروژه ترسیب کربن بر تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در روستاهای آزادشهر استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 150
حوزههای تخصصی:
رهبران محلی در نظریه های توسعه نقش مهمی در پیشرفت روستایی دارند. بااین حال، برخورداری از رهبری مؤثر یکی از چالش هایی است که جوامع روستایی با آن روبه رو هستند. برخی معتقدند ایجاد یک شبکه ارتباطی منسجم از رهبران محلی می تواند به حل این چالش کمک نماید. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر یکی از برنامه های توسعه روستایی با عنوان پروژه ترسیب کربن در تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در استان گلستان پرداخته است. بدین منظور شبکه ارتباطی رهبران محلی در روستاهای تحت پوشش این پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در آن، پیوند همکاری بین رهبران محلی در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که اجرای پروژه ترسیب کربن موجب شده است پارامترهای شبکه ارتباط همکاری رهبران محلی مانند تراکم، پیوندهای درون گروهی، پیوندهای برون گروهی، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی پیوندها و شاخص E-I افزایش و میانگین فاصله ژئودزیک و تمرکز شبکه کاهش یابد. این یافته ها نشان می دهد با اجرای پروژه ترسیب کربن، شبکه ارتباط همکاری در بین رهبران محلی تقویت شده و این شبکه از سرمایه اجتماعی و پایداری بیشتری برخوردار شده است.
مدیریت بحران پساکرونا در گردشگری با تأکید بر تاب آوری
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا آسیب جدی به صنعت گردشگری وارد کرده است. نکته ی مهم پساکرونای گردشگری است که نتایج مطالعات نشان می دهند گردشگری موضوعی اجتماعی و پساکرونای گردشگری در ایران موضوعی قابل تأمل است. لذا، این تحقیق، که با هدف بررسی و تحلیل مدیریت بحران پساکرونای گردشگری از منظر تحلیل روان شناختی اجتماعی و با تأکید بر مؤلفه های تاب آوری آنتونوفسکی (SOC) انجام شده است، از شیوه ی کیفی و مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان بهره گرفته و، با روش تحلیل مضمون، پساکرونای گردشگری را تحلیل و بررسی کرده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق به بحران پساکرونا اشاره دارد، بحرانی جدی که با بازاری نابسامان و تقاضای انبوه، بروز رفتارهای آسیب زننده ی ناشی از فشارهای دوران کرونا، تمایل به سفرهای داخلی و توجه بیشتر به امور بهداشتی همراه و مؤید مشکلات بسیاری بوده است. مدیریت بحران پساکرونای گردشگری، با توجه به روحیه ی تاب آوری، بر ایجاد آگاهی و درک بالا از شرایط آتی توسط متولیان و مدیران گردشگری و برنامه ریزی عملیاتی و کوتاه مدت با محوریت گردشگری شهری تأکید می کند تا از رسانه ها برای آگاهی بخشی، توصیف و آماده سازی جامعه ی میزبان و گردشگران برای دوران پس از کرونا بهره مند شود.
بررسی طرح های مداخله جویانه توسعه شهری از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۴-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری بایستی متضمن منافع جمعی همه یا اکثر ساکنین باشد. در خلال طرح های توسعه شهری، بسیاری از مردم متضرر می شوند لذا ضروری می نماید مباحث مربوط به تحصیل زمین و مسکن جهت این طرح ها مورد بررسی قرار گیرد. در اسلام همواره به بحث عدالت و انصاف توجه ویژه ای شده است و در ساحت جهان بینی اسلامی مفاهیم متعددی چون اکرام انسانی، تعادل فضایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی، حق گرایی و ... وجود دارد که نمود عینی آن را می توان در قواعد فقهی متعددی که بر اخلاق اسلامی تمرکز دارد، مورد بررسی قرار داد. آنچه امروزه به عنوان ملاک عمل در تملک اراضی در طرح ها مورد استفاده قرار می گیرد، بهره مندی از روش های مبتنی بر اندیشه غرب همچون انتقال حقوق توسعه مالکیت می باشد. براین اساس سؤالات اصلی پژوهش این است که "1. رویکرد انتقال حقوق توسعه ((TDR از منظر اندیشه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟" و "2. قوانین در زمینه تملک اراضی و انتقال حقوق توسعه چگونه تعریف شده است؟". لذا در این پژوهش با هدف بررسی قوانین مرتبط با طرح های توسعه شهری و تطبیق آن ها با فقه اسلامی و رویکرد انتقال حقوق توسعه، تحقیقات بر سه بعد، فقهی، اخلاقی و حقوقی در قالب مطالعات اسنادی و بررسی نصوص دینی به انجام می رسد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده و ازنظر ماهیت تحلیلی- توصیفی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اگر قوانین مشارالیه، منطبق بر اصول فقهی- اخلاقی دین مبین اسلام بازبینی گردند و الگوهای در نظر گرفته شده برای تملک دارای کمترین میزان مداخله و همچنین رضایت کامل مالکینی باشد که مالِ آنان در مسیر طرح های توسعه قرار می گیرد، می توان تلالؤ تحقق احکام اسلامی را در شهرها نظاره گر بود. در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات، پیشنهاد هایی جهت بهره مندی از قواعد فقهی/ اخلاقی مبتنی بر اندیشه اسلامی در طرح های توسعه شهری ارائه می گردد.