فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
37 - 58
حوزه های تخصصی:
Historically, the United Nations Security Council has been the dominant international venue for discussing on matters relevant to the maintaining of global security and peace. The term “rule of law” refers to a political and social structure in which everyone is held to the same legal standards. On the other hand, the concept that everyone is equal before the law is undermined when the veto power gives the Permanent Members the opportunity to disregard its accountability. This article aims to overview the use of veto powers in the United Nations Security Council that reflects the Rule of Law. Due to the fact that this method of research is qualitative, the data that was gathered and analysed came from non-numerical sources such as journals, articles, and news reports. The goal is to gain a deeper understanding of the conventional notions of Rule of Law as well as the ways in which the veto system is in opposition to Rule of Law. According to the findings of the research, there is a contradiction between the veto system and the Rule of Law, notably the notion that all individuals ought to be treated with equal regard to the law.
مکان یابی بازارهای محلی روستایی (مطالعه موردی: مراکز دهستان استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺑﺎزارﻫﺎی محلی روﺳﺘﺎیی از ﻣﺼﺎدیﻘی اﺳﺖ کﻪ ﺗﺤﻮل ﺑﻨیﺎدی در کﺎرکﺮد، ﺗﻮﻟیﺪ، اﺷﺘﻐﺎل، ﺗﻐییﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی و کﺎﻟﺒ ﺪی روﺳ ﺘﺎﻫﺎ ایﺠﺎد ﻣیکﻨﻨﺪ. مزیت بازارها، عرضه مستقیم محصولات تولیدی توسط تولیدکنندگان و کاهش هزینه فروش و بازاریابی کشاورزان به دلیل فروش مستقیم محصول است. پژوهش حاضر قصد دارد بازارهای محلی روستایی را که از عمده ترین روش های متحول کننده ی توسعه ی روستایی محسوب می شوند، مکان یابی نماید. تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری متشکل از 135 روستا با مرکزیت دهستان در استان خراسان رضوی می باشد. ابزار گردآوری داده ها و سنجش متغیرها، پرسش نامه است. پرسش نامه با بهره گیری از آزمون کرونباخ با رقم 0.853 از پایایی مطلوبی برخوردار می باشد. داده ها با بهره گیری از نرم افزار spss در قالب روش های آزمون فریدمن، درخت تصمیم گیری و k-means cluster تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در بین 68 شاخص، میانگین رتبه ای شاخص های مرتبط با جاذبه های گردشگری، فعالیت های مرتبط با بازار و زراعت و باغداری به ترتیب رتبه های 1 تا 3 را احراز کرده اند. براساس تحلیل درخت تصمیم گیری 31 روستا برای استقرار بازارهای محلی دائمی در رده مناسب طبقه بندی گردید. تحلیل خوشه بندی بر اساس ضریب تاثیر به ترتیب 2، 25 و 5 روستا را در اولویت 1 تا 3 برای اجرا بازار محلی قرار داد. بر اساس نتایج، 20 روستا مناسب برای ایجاد بازار محلی جاده ای و 89 روستا برای استقرار بازارهای محلی دوره ای مناسب تشخیص داده شدند. هم چنین در هر کدام از روستاهای منتخب که از خدمات ICT بهره مندند و روستاییان از سواد الکترونیکی مناسب تری برخوردار می باشند، می توان از بازارهای مجازی که فاقد مرز و محدودیت هستند، بهره جست.
شناسایی واحدهای ژئومورفولوژی مشابه جهت اعمال مدیریت یکسان بر اساس شدت بیابانزائی (مطالعه موردی سیستان و بلوچستان- سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
167 - 182
حوزه های تخصصی:
برای اجرای مدیریت صحیح پس از تهیه نقشه بیابان زایی شناخت واحدهای مشابه بسیار ضروری است. چرا که دو واحد ژئومورفولوژیک یا دو واحد کاری که از نظر شدت بیابان زایی یکسان می باشند، الزاماً مدیریت یکسانی نیاز ندارند. در این مطالعه برای شناسایی واحدهای مشابه که مدیریت یکسانی نیاز دارند ابتدا شدت بیابان زائی با توجه به 4 معیار مهم اثر گزار در منطقه (معیارهای اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و فرسایش بادی) بر اساس مدل IMDPA مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با کمک روش تجزیه خوشه ای واحدهای مشابه شناسایی و طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل بیابان زائی نشان داد که 32/59 درصد از کل مساحت واحدهای کاری در کلاس شدید و 68/40 درصد مساحت مناطق مورد مطالعه در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان زائی قرار گرفته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای برای شناسائی واحدهای مشابه نشان داد که کل واحدهای ژئومورفولوژیکی در شش خوشه متفاوت قرار گرفته است. بر اساس نتایج مشاهده شد که الزاماً دو واحد کاری که شدت بیابان زائی یکسانی دارند در یک خوشه قرار ندارند و واحدهای کاری با شدت یکسان در خوشه های متفاوتی قرار می گیرند. لذا می توان گفت که استفاده از روش خوشه بندی به همراه مدل های بیابان زائی جهت شناسایی واحدهای مشابه برای برنامه ریزی و اجرای برنامه های مدیریتی از کارائی مناسبی برخوردار می باشد.
مقایسه نتایج تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره در پهنه بندی مناطق مستعد خطر سیلاب با شاخص های سنجش از دور در حوضه آبریز رودخانه کهیر(بلوچستان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلاب های ناگهانی امری اجتناب ناپذیر است که باتوجه به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاه ها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیب پذیر منطقه می گردد. در راستای پهنه بندی خطر سیلاب، داده های اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجه به مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمع آوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفه ها پس از طبقه بندی مجدد و فازی سازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و می تواند به ریز پهنه بندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از داده های واقعی وقوع سیلاب دی ماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونت گاه ها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساخت ها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
بررسی داده های مرکز ECMWF در پایش و پیش بینی توفان های گرد و غباری جنوب غرب ایران (مطالعه موردی: جلگه خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
155 - 170
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی توفان های گردوغبار جلگه خوزستان از آمار 13 ایستگاه سینوپتیک در بازه 17 ساله (2016-2000) استفاده شد. روزی به عنوان روز توفانی انتخاب شد که دید افقی کمتر از 200 الی 100 متر، در بیش از 70 درصد ایستگاه ها گزارش شده باشد. برای تحلیل شرایط جوی از داده های شبکه بندی شده مرکز پیش بینی های میان مدت جوی اروپا و برای نمایش الگوی فضایی گردوغبار از مقادیر AOD سنجندِ MODIS استفاده گردید. بررسی ها نشان دادند که 4 الگوی فضایی در منطقه سبب رخداد چنین شرایطی می شوند. انتقال گردوغبار از کانون های شمال و غرب عراق و شرق سوریه به عنوان کانون های اصلی و مناطق خشک شده مرزی بین استان خوزستان و کشور عراق به عنوان تشدیدکننده فعالیت های ریزگردها به شمار می روند. افزایش شرایط ناپایداری در ترازهای زیرین و وجود یک سری اغتشاشات جوی که به صورت بی دررو خشک صورت پذیرفته، سبب خیزش گردوغبار از مناطق احتمالی و سرازیر شدن آن به منطقه شده است. با انجام شاخص سازی، پارامتر تاوایی نسبی تراز 850 هکتوپاسکال در شناسایی کانون های احتمالی ریزگردها مناسب یافت شد. بدین صورت که برای پیش بینی گردوغبار در منطقه زمانی که سرعت باد به بیشینه خود بر روی کانون های ریزگردها می رسد، انتظار می رود با تأخیری 24 الی 48 ساعته در منطقه شاهد رخداد توفان های شدید گردوغبار بود؛ اما وجود ناپایداری ها و افزایش تاوایی نسبی بر روی کانون ها سبب شده تا فرآیندِ مذکور افزایش یافته و در کمتر از 24 ساعت ذرات به منطقه شارش نمایند. درنهایت پیشنهاد می شود جهت پایش و پیش بینی توفان های گردوغباری در منطقه از داده های با توان تفکیک بالا استفاده گردد تا بتوان در پیش بینی ها به یک دقت قابل قبول دست یافت.
ارزیابی پتانسیل انتشار گرد و غبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 121
حوزه های تخصصی:
برداشت، حمل و رسوب گذاری گردوغبار، فرایندهای سطحی ژئومورفیک مهمی هستند که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارند. محیط های طبیعی مختلف تا وقتی که پایداری خود را از دست ندهند، در مقابل فرسایش بادی مقاوم هستند؛ اما وقتی فعالیت های انسان پایداری این سطوح ژئومورفیک را تغییر می دهد، مناطق مستعد فرسایش بادی بیشتر شده و پتانسیل انتشار گردوغبار افزایش یابد. در این پژوهش سعی شد پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی ارزیابی شود. بدین منظور در ابتدا نقشه ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) و با ترکیبی از داده های سنجش ازدور و تعدادی نقشه موضوعی (سنگ شناسی و خاک) تهیه گردید. سپس با استفاده از تصاویر لندست 7 (سنجنده ETM + ) و لندست 8 (سنجنده OLI) کاربری اراضی به ترتیب برای سال های 2000 و 2015 استخراج و با مقایسه آن ها، نقشه تغییر کاربری اراضی تهیه شد. سرانجام نقشه تغییر کاربری اراضی بر روی نقشه ژئومورفولوژی انطباق داده شد تا وضعیت تغییر کاربری در هر کلاس ژئومورفولوژی مشخص گردد. نتایج نشان داد در استان ایلام 6 کلاس ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) وجود دارد. در اکثر این کلاس ها مهم ترین تغییر کاربری که صورت گرفته است، تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی بوده است. هرچند ازنظر ژئومورفولوژی سطوح آبرفتی پرشیب، درشت دانه و برش یافته (a2)؛ سطوح آبرفتی کم شیب، ریزدانه و برش یافته (c3) و سطوح با انتشار کم (7) پتانسیل کمی در انتشار گردوغبار دارند، اما تغییر کاربری اراضی نه تنها در این سه کلاس، بلکه در سایر کلاس های ژئومورفولوژی باعث شده است پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی افزایش یابد.
تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
207 - 231
حوزه های تخصصی:
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
پدیده عشق به مقصد: بررسی سیستماتیک ادبیات و مسیرهای پژوهشی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
165 - 188
حوزه های تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی روندی صعودی داشته است. اکنون زمان آن رسیده است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. ازآنجاکه این پژوهش با هدف سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی برای شناسایی وضعیت تحقیقات انجام شده در این عرصه است، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه تطبیقی و کتاب شناختی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 3 پایگاه ملی و 9 پایگاه اطلاعات خارجی بین سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ برای مقالات فارسی و سال های ۱۹۸۴-۲۰۲۱ برای مقالات لاتین جست وجو و شناسایی شدند و 83 پژوهش حاصل این جست وجو بود که، پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران، تعداد 67 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر برای این پژوهش استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقالات در این حوزه در مجله مدیریت گردشگری با تعداد ۵ مقاله لاتین و در فصلنامه علمی - پژوهشی گردشگری و توسعه با تعداد 3 مقاله فارسی به چاپ رسیده است. همچنین، براساس تحلیل مقالات، مشخص شد که پژوهشگران بیشتر به رضایت از مقصد، تجربه مقصد و تصویر ذهنی مقصد به منزله پیشایندها و همچنین وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات شفاهی مقصد به منزله پیامدهای مهم توجه کرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمّی و با روش پیمایشی انجام شده است که لازم است به پژوهش های کیفی و ترکیبی بیشتر توجه شود.
اقتصاد جهانی و بنیادگرایی دینی در مصر (1974- 1985)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
465-454
حوزه های تخصصی:
از اوایل دهه 1970م بنیادگرایی دینی بسیار گسترده شده است. در این دوره انسان های بیشتری به گرایشات بنیادگرایی دینی پیوسته اند؛ اما صرفا نمی توان بنیادگرایی دینی را نوعی خاص گرایی فرهنگی برشمرد و تنها آن را درون مناسبات دولت-ملت ها تحلیل کرد؛ زیرا بنیادگرایی دینی می تواند روایتی مبتنی بر شبکه تعاملات اقتصاد جهانی باشد. پس مسئله از حدود دولت ها فراتر رفته و به شبکه تعاملات جهانی ارتباط پیدا می کند. بنابراین می توان بنیادگرایی دینی را پدیده ای برخاسته از نوع عملکرد مبتنی بر اقتصاد جهانی در کنار علل و عوامل داخلی برخی کشورهای ضعیف در امر توسعه اقتصادی نظیر مصر دانست. به همین منظور، هدف این مقاله بررسی تاثیرات اقتصاد جهانی بر بنیادگرایی دینی در مصر در بین سال های (1974-1985) است. برای بررسی این موضوع از روش توصیفی- تحلیلی و از منابع کتابخانه ای استفاده گردید و یافته ها نشان داد که عملکردهای اقتصاد جهانی نسبت به کشور مصر در امر توسعه اقتصادی جنبه تخریبی داشته و بسترساز شکل گیری بنیادگرایی دینی شده است. در واقع کشور مصر که تا دهه 1970 دارای دولت ملی مشروع و توسعه خواه نبوده و درگیر منازعات داخلی، بی ثباتی اقتصادی و شکاف طبقاتی بوده و با ورود نامناسب به اقتصاد جهانی نتوانسته از فرصت های حاصله توسط اقتصاد جهانی بهره ببرد و به جای آن با تضعیف و گسیختگی بیشتر روبرو شده و بستر لازم را برای شکل گیری بنیادگرایی دینی فراهم کرده است.
الگوی مدیریت ازدحام گردشگران در مقصدهای ساحلی مازندران مبتنی بر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدحام گردشگری یک پدیده در حال رشد در صنعت گردشگری است که تنش های بین جامعه محلی و گردشگران را در مقصدهای گردشگری شهری و روستایی ایجاد می کند. مقصدهای ساحلی به عنوان یکی از مقصدهایی که اغلب با پدیده ازدحام گردشگری مواجه هستند، به مدیریت و برنامه ریزی یکپارچه و پویا برای حفظ و توسعه آن نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و مؤلفه های ازدحام گردشگری با رویکرد گردشگری هوشمند در راستای رسیدن به یک الگوی مدیریتی برای مقصدهای گردشگری انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش آمیخته کیفی و کمی قرار دارد. برای گردآوری داده های کیفی از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. در بخش کیفی 21 نفر با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه 271 نفر از مسئولان و فعالان گردشگری (مشرف به موضوع) در پژوهش مشارکت کردند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شد و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد، مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضه، تقاضا و ساختاری/مدیریتی است که هریک از این ابعاد دارای شش شاخص هستند. همچنین با استفاده از ماتریس اهمیت-عملکرد، حوزه های پراهمیت برای بهبود فعالیت های مدیریتی مشخص شدند. از نظر اثرات کل، بعد مدیریتی/ساختاری ازبیشترین اهمیت (0.57b=) و تقاضای گردشکری بالاترین عملکرد (64.61c=) را دارند. طبق یافته ها، برای مدیریت ازدحام گردشگری بعد عوامل مدیریتی و ساختاری و سازه های دولت و حاکمیت هوشمند (0.25b=)، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان (0.34b=) و فصلی بودن گردشگری (0.39b=) ذیل ابعاد سه گانه، در اولویت بهبود عملکرد قرار دارد.
اولویت بندی خطر سیل در حوضه آبخیز گنجوان استان ایلام با استفاده از مدل الکتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
امروزه مخاطرات محیطی و مقابله با آن ها ازجمله مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران است. از میان این مخاطرات، پدیده سیل به عنوان یکی از پرخطرترین بلایای طبیعی است که در مدیریت بحران باید نگاه ویژه ای را به آن معطوف داشت؛ بنابراین اولویت بندی زیرحوضه ها جهت اجرای عملیات آبخیزداری با نگاه مقابله با سیل و کنترل آن، امری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق سعی شده تا حوضه های حوضه آبخیز گنجوان در استان ایلام جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل خیزی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره الکتره اولویت بندی شود. برای این منظور حوضه آبخیز موردمطالعه به پنج زیرحوضه ریزه وند، سرچم ده هارون، سرپتک، سرتنگ بیجار و گنجوان تقسیم گردید. معیارهای مورد نظر جهت اولویت بندی شامل سنگ شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی و تراکم زهکشی می باشد. وزن معیارها بر اساس مدل آنتروپی آن ها به دست آمده و با استفاده از مدل الکتره زیرحوضه های آبخیز در منطقه اولویت بندی، بررسی و سپس نقشه ی اولویت بندی این زیرحوضه ها تهیه شد. نقشه ی اولویت بندی خطر سیل در منطقه ی موردمطالعه نشان می دهد که زیرحوضه ی گنجوان با بیشترین پتانسیل سیل خیزی در اولویت اول و زیرحوضه ی سرتنگ بیجار در اولویت دوم جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل قرار دارند. دلیل بالا بودن خطر سیل خیزی این زیرحوضه، ساختار زمین شناسی منطقه است که در قسمت بالادست از سازند گچساران با نفوذپذیری کم و در قسمت پایین دست از سازندهای بسیار حساس به فرسایش رسوبات آبرفتی دوران چهارم زمین شناسی پوشیده شده اند.
نقش توسعه گردشگری در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای زیارت، شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
256 - 227
حوزه های تخصصی:
گردشگری در نواحی روستایی می تواند نقشی تأثیرگذار در همه ابعاد روستاها ایفا کند که شامل ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، تنوع بخشی به فعالیت های اقتصاد روستایی، کمک به فراهم شدن خدمات زیربنایی و تغییرات کالبدی-فضایی در روستاها می شود. یکی از اثرات گردشگری در روستاها، تحولات کالبدی است. هدف این پژوهش، بررسی نقش گردشگری بر تحولات کالبدی روستای موردمطالعه بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی بود. سرپرست های خانوار ساکن در روستای زیارت جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند و ۲۵۳ سرپرست خانوار ساکن روستای زیارت به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شدند. از سه شاخص ساخت وساز، تغییر کاربری اراضی و رضایتمندی کالبدی در قالب طیف لیکرت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS انجام شد. نتایج نشان داد، تغییرات کالبدی صورت گرفته ناشی از توسعه گردشگری در روستای موردمطالعه باعث افزایش بی رویه ساخت وساز خانه های دوم و ویلا، گسترش تسهیلات و خدمات گردشگری، تغییر کاربری اراضی زراعی به مسکونی، افزایش قیمت زمین و تخریب زمین های کشاورزی به طور گسترده شده است. همچنین بی توجهی به بافت روستا و فضاهای موردنیاز یک خانواده روستایی شامل فضایی برای نگهداری دام و انبار محصولات کشاورزی و گرایش به چند طبقه سازی در ساخت وسازهای جدید نارضایتی ساکنان روستایی را به همراه داشته است. آزمون ها در سطح ۹۹ درصد معنادار بود. به منظور کاهش پیامدهای منفی توسعه گردشگری، توجه بیش از پیش مدیران و دستگاه های نظارتی و برنامه ریزی در حوزه گردشگری لازم و ضروری است.
مدیریت ریسک فعالیت دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
1 - 19
حوزه های تخصصی:
صنعت دامپروری یکی از فعالیت های اقتصادی در روستاها به شمار می رود که این بخش با امنیت غذایی و سلامت جامعه گره خورده است و یک صنعت پویا و اشتغال زاست که به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های تولید مواد پروتئینی و لبنی اهمیت بسزایی در تغذیه انسان ها دارد. و می توان گفت که یکی از مخاطره آمیزترین فعالیت های کشاورزی، زیر بخش دامداری است و بسیاری از عوامل کنترل ناپذیر، مانند عوامل جوی، خشکسالی ها و بیماری ها بر این فعالیت اقتصادی اثر منفی دارند. همچنین مخاطراتی مانند تغییرات قیمت و بی ثباتی عوامل تولید نیز این امر را در کشور تشدید می کند. براین اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی به بررسی و شناسایی مدیریت ریسک دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از داده های رسمی و مکتوب در ابتدا به صورت کتابخانه ای و سپس براساس پژوهش ها و در مطالعات میدانی از مشاهده همراه با مصاحبه به ره برده شده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوارهای دامدار روستاهای مزرعه، قالقان، اسفرنجان و رباط قالقان است که مجموعا 200 خانوار بوده است، و به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید، که از این 200خانوار، تعداد 132 خانوار به عنوان جامعه هدف مصاحبه شونده تعیین شده است، و شیوه مصاحبه به صورت نیمه ساختاری بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نخست ریسک تأمین علوفه و نهاده های دامی در روستاهای مورد مطالعه دارای اهمیت و فراوانی بیشتری است و در مراتب بعدی ریسک عوامل طبیعی (سرمای شدید، هوای بسیار گرم و خشکسالی) و سرقت با سهم و فراوانی برابر دارای اهمیت هستند. و فعالان اقتصاد دام برای کاهش ریسک های موجود نخست اقدام به کاشت علوفه های کم آب بر و ذخیره سازی نهاده ها می کنند؛ همچنین برای کاهش ریسک عوامل طبیعی و سرقت اقدام به ساخت پناهگاه های مسقف مناسب فصل سرد سال و سم پاشی جایگاه دام در فصل گرما و نصب دوربین و دزدگیر در دامداری های خود می کنند.
مقایسه مدل های FUZZY,WLC,BOOLEAN به منظور پهنه بندی اکوتوریسم در محیط GIS، مطالعه موردی (استان آذربایجان شرقی)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی و توپوگرافی، شرایط کم نظیر اکولوژی، پوشش مرتعی و جنگلی، مناطق سرسبز، از جاذبه های قوی گردشگری استان آذربایجان شرقی محسوب می شود. در این تحقیق با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی و با پهنه بندی پتانسیل های مناسب برای اکوتوریسم متمرکز طبقه یک FUZZY و WLC , Boolean استفاده از مدل های و دو و اکوتوریسم گسترده طبقه یک و دو بررسی شده است. به همین منظور لایه های اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب، رودخانه ها، حاصلخیزی خاک، روزهای آفتابی، سرعت باد، رطوبت نسبی، دما، دسترسی به جاده تهیه و FUZZY,WLC با استفاده ازمدلهای ،GIS طبقه بندی شده اند؛ سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی درمحیط پهنه های مناسب هرکدام از موارد بررسی شده، تعیین شده است. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که ,Boolean واقعیت را بهتر نشان می دهند؛ در هر WLC و FUZZY مدل بولین انعطاف کمی نسبت به سایر مدل ها دارد و روش سه مدل ارتفاعات و مناطق جنگلی شمال استان دارای شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق بوده و نقاط پست و جلگه ای از لحاظ اکوتوریسم گسترده و متمرکز مناسب نیستند؛ همچنین به طور کلی بیشتر سطح استان آذربایجان شرقی از لحاظ اکوتوریسمی درشرایط متوسطی قرار دارد.
راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از سیل به کمک سنجش ازدور و مدل سازی عامل مبنا (مطالعه موردی: شهرستان شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 216
حوزه های تخصصی:
در میان همه مخاطرات طبیعی در کشور، با توجه به آمارهای ثبت شده و مشاهدات، سیل از مخرب ترین آن ها بوده و بیشترین فراوانی وقوع را نیز دارا می باشد. سیلاب از جمله بلایای طبیعی شناخته شده می باشد که خسارت مالی و جانی فراوانی به همراه دارد. این پدیده با کمک شناسایی مناطق سیل خیز و مدیریت مناسب قابل کنترل می باشد. امروزه به دلیل تجاوز انسان ها به حریم رودخانه ها و نیز تغییر کاربری های زمین و یا تخریب پوشش های گیاهی، خسارات ناشی از وقوع سیل افزایش یافته است. این عوامل سبب می شوند تا علاوه بر افزایش خسارات جانی و مالی، خساراتی نظیر فرسایش خاک در بالادست و رسوب گذاری در پایین دست نیز به وجود آیند. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی عامل مبنا در محیط شبیه سازی NetLogo مناطق مستعد سیل در شهرستان شوش شناسایی شد. مهم ترین ورودی به مدل توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاعی) بوده و سپس با انجام رسترسازی بر روی منطقه و در نظر گرفتن بارندگی در هر سلول به عنوان یک عامل، شبیه سازی پویا و زمانمند انجام پذیرفت. نهایتاً با استفاده از تحلیل های مکانی در نرم افزار ArcGIS و مقایسه نتایج شبیه سازی با موقعیت شهرستان و نقشه های کاربری اراضی منطقه، علت های احتمالی وقوع سیل در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. مدل های عامل مبنا با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) می توانند به عنوان راهکاری نوین برای حل مسائل مکانی مانند بحران های طبیعی، اثرات مخرب زیست محیطی و غیره باشند. در نهایت راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از وقوع سیلاب در این منطقه مطرح می شود.
برآورد میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر خطر وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
285 - 304
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن مناسب ترین روش به منظور ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر زلزله محتمل، دو مدل ELECTRE FUZZY و مدل WASPAS نسبت به 13 معیار (عرض معبر، کیفیت ابنیه، جنس مصالح، تعداد طبقات، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری، فاصله از مراکز درمانی، تراکم جمعیت، تراکم ساختمان، فاصله از گسل، جنس زمین شناسی، مساحت قطعات، کاربری اراضی) با هم مقایسه شدند. بدین منظور تمامی سکونتگاه های غیر رسمی موجود در شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از هر دو مدل به وسیله مطالعات میدانی نویسندگان مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس مناسب ترین روش انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس مدل WASPAS سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 5 با کسب رتبه 1 کمترین و منطقه 10 با کسب رتبه 6 بیشترین آسیب پذیری را خواهند داشت. همچنین بیش از 57 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و 05/11 % زیاد و 03.27 % متوسط و فقط 01/4 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. نتایج حاصل از محاسبات مدل ELECTRE FUZZY حاکی از آن است که سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 3 با کسب رتبه 1 کمترین و مناطق 1 و 10 با کسب رتبه 5 بیشترین آسیب پذیری را تجربه خواهند کرد. همچنین بیش از 34 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و بیش از 27 % زیاد و بیش از 25 % در متوسط و تنها 69/12 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. بر اساس مطالعات میدانی نویسندگان نتایج حاصل از روش ELECTRE FUZZY نسبت به روش WASPAS دقیق تر و واقع بینانه تر است.
تعیین راهبردهای بهبود تاب آوری محیطی در آبخیز قره شیران اردبیل با تکنیک تحلیل SOAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای جدید در حوزه مدیریت بحران از مفاهیم آسیب پذیری به تاب آوری تغییر پیدا کرده اند و بر تقویت توانایی سیستم در مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی تاکید می کنند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت قابلیت های آبخیز قره شیران و برنامه ریزی مدیریت بحران با تاکید بر تاب آوری محیطی انجام گرفت. برای تدوین استراتژی، تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR و نظرات کارشناسی 52 کارشناس خبره استفاده شد. نتایج تکنیک SOAR و راهبردهای پیشگیری و آمادگی مدیریت بحران با میزان تاب آوری محیطی حوزه مورد مقایسه قرار گرفت. بر اساس نتایج کاهش خسارات مستقیم و غیرمستقیم سیل با 9/51 درصد و داشتن حوزه ای با مقدار فرسایش خاک و هدررفت آب بسیار کم با 3/42 درصد به ترتیب مهم ترین نتایج مدل SOAR شناخته شدند. از میان ۱۵ مولفه تاب آوری محیطی، عملکرد 5 مؤلفه به صورت معنی دار (05/0) مورد پذیرش قرار گرفت. نتایج ارزیابی مطلوبیت تاب آوری محیطی حوزه با آزمون T تک نمونه ای نشان داد که بعد محیطی تاب آوری (67/2) با سطح معنی داری (003/0 sig=) دارای اختلاف معنی دار است و بیان گر آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین است. توجه به معیارهای مکان یابی اصولی سازه های آبخیزداری، ایجاد فرصت بیش تر و استفاده از پتانسیل های بخش خصوصی، سازمان های مردم نهاد محلی در مدیریت بحران مفید خواهد بود. تحلیل مولفه های تاب آوری آبخیز در دستیابی به مدیریت جامع حوزه های آبخیز، شناخت صحیح کارکرد آبخیز، امکان خودساماندهی و بازیابی تعادل و پذیرش سازگاری با مخاطرات طبیعی، مشارکت آبخیزنشینان در تصمیم گیری، آمادگی و مقابله با بحران هایی همچون سیل می تواند در افزایش تاب آوری موثر باشد.
اثر تجربه ی برخط برند شهر گردشگری در قصد بازدید از مقصد گردشگری؛ مورد مطالعه: شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تجربه ی برخط برند شهر گردشگری در اهداف رفتاری بازدید از مقصد گردشگری در شهر تهران است. شهر تهران، که در زمره ی بزرگ ترین شهرها در سطح جهان، منطقه و کشور به شمار می رود، واجد ظرفیت و پتانسیل های متعدد گردشگری ملی و بین المللی است که، علی رغم حجم زیاد سفر در این شهر، مغفول مانده و استفاده نشده است. طبیعت متنوع تهران، زمینه های غنی تاریخی، جاذبه های تجاری و موزه های متعدد در این شهر هریک به تنهایی می تواند به جذب گردشگر کمک کند، اما به نظر می رسد از قابلیت های گردشگری این شهر استفاده نمی شود. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل گردشگران خارجی بازدیدکننده از جاذبه های گردشگری شهر تهران (موزه های شهر تهران) است. برای تحلیل داده های پژوهش، از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزارهای آموس و اس پی اس اس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه ی برخط برند مقصد گردشگری بر اصالت نام تجاری مقصد گردشگری اثر مثبت و معناداری دارد، همچنین تجربه ی برخط برند مقصد گردشگری بر قصد سفر گردشگران به مقصد دارای اثر مثبت و معناداری است. نتایج این پژوهش می تواند، به منظور افزایش گردشگران بین المللی از جاذبه های گردشگری شهر تهران استفاده شود.
نقش بازنمایی مکان در رسانه های برخط بر شکل گیری تصویر ذهنی اقامت گاه های سنتی (مطالعه موردی اقامت گاه های کاشان به شیوه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
99 - 114
حوزه های تخصصی:
تأثیر مؤلفه های معمارانه و درک و تفسیر گردشگران از شرایط، فرایندها و پیامدهای روند شکل گیری مقصد بسیار مهم است. این مطالعه با بهره گیری از رویکردی کیفی با هدف فهم تصویر ذهنی گردشگران از اقامت گاه های سنتی کاشان در رسانه برخط تلاش کرد اهمیت بازنمایی مکان در این رسانه ها و طراحی مدل برای آن را تبیین کند. این پژوهش از نوع کیفی است و برای ارائه نظریه نهایی از رویکرد نظریه زمینه ای ابداعی کوربین و استراوس استفاده کرده است. داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 نفر از گردشگران داخلی و خارجی، راهنمایان مجرب گردشگری و کارشناسان تولید محتوا و مدیران اقامت گاه های سنتی و نیز مشاهدات میدانی گردآوری شد. داده ها براساس تحلیل ساختارمند نظریه زمینه ای و براساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه وتحلیل شدند. درنهایت، یافته های تحقیق ترسیم و در قالب مدلی پارادایمی متشکل از سه بُعد شرایط، راهبردها و پیامدها ارائه شد. یافته های به دست آمده شامل 9 مقوله فرعی متشکل از فضای مجازی، بازنمایی مکان محور، گردشگری فرهنگی، بستر جغرافیایی مقصد، عوامل مدیریتی، گردشگر، ارزیابی مکان، تعامل و تبادل برخط و ارتقای گردشگری معماری است. مقوله اصلی این تحقیق تجربه با واسطه مکان است که مقولات فرعی را دربر می گیرد. مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات طراحی شد. شناخت مؤلفه های معماری مؤثر در بازنمایی بناها با تبیین چگونگی شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامت گاه های سنتی کاشان در رسانه های برخط انجام شد. نتایج این مطالعه می تواند به متخصصان گردشگری و معماران در فهم ادراکات و نیازهای گردشگران از اقامت گاه های سنتی در رسانه های برخط کمک کند
شناسایی مناسب ترین نقاط دیده بانی در پایش عرصه های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
137 - 154
حوزه های تخصصی:
شناسایی نقاط مناسب دیده بانی و پایش عرصه های منابع طبیعی برای تهدیداتی نظیر آتش سوزی با میدان دید وسیع یکی از مراحل اصلی پایش یک حوزه آبخیز با استفاده از تحلیل رؤیت پذیری سامانه های اطلاعات مکانی است. تعبیه برج های دیده بانی علاوه بر تشخصی تخریب های صورت گرفته دارای کاربردهای دیگری با توجه به توسعه تکنولوژی می باشند. در این تحقیق 30 روستای قرار گرفته در حوزه آبخیز چهل چای همراه با 26 نقطه با چشم انداز مناسب و قابل دسترس به عنوان نقاط مشاهده گر انتخاب شدند. بدین منظور، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری منطقه موردمطالعه با استفاده از نرم افزار QGIS جهت تعیین درصد مناطق رؤیت پذیر انجام گرفت. رؤیت پذیری این نقاط در چهار سناریو (ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 10000 متر و ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 10000 متر) برای پایش غیرمستقیم حوزه آبخیز با استفاده از برنامه جانبی Viewshed در محیط نرم افزار QGIS موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه جانبی Viewshed مکان یابی مناطق قابل رؤیت و غیرقابل رؤیت را از نقاط مشاهده گر با توجه به سناریوهای مختلف امکان پذیر می کند. به علاوه با ترکیب این نقاط با همدیگر می توان پوشش مناطق قابل دید برای پایش کل حوضه را افزایش داد. علاوه بر این، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری یک روش بسیار مفید و کاربردی برای ارزیابی برج های مراقبتی و تعیین موقعیت بالقوه این برج ها است. درنهایت، علاوه بر تعیین برج های دیدبانی، رویکردهای مبتنی بر GIS که شامل تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری و فناوری های سنجش ازدور می شود، با هدف برنامه ریزی بهینه سیستم های نظارتی از نظر اقتصادی، فنی و کاربردی، پیشنهاد می شود.