فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
97 - 121
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در تابستان 1396 انجام شد. روش تحقیق پیمایشی- توصیفی بود. جامعه آماری در دسترس تحقیق زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود بودند (1288=N). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 297 نفر تعیین شد. برای مطالعه افراد نمونه، از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای تحقیق (نگرش زیست محیطی، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و متغیر میانجی (نیت زیست محیطی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح خطای یک درصد وجود دارد؛ همچنین، رابطه ای مثبت و معنی دار بین نیت و رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه در سطح خطای یک درصد وجود دارد. به طور کلی، متغیرهای زمینه ای توانستند از طریق نیت زیست محیطی، 63 درصد تغییرات رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه را تبیین کنند.
تحلیل اقدامات ژئوپلیتیکی داعش بر اساس مدل مفهومی والرشتاین – تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
190 - 219
حوزه های تخصصی:
اقدامات ژئوپلیتیکی داعش را می توان به عنوان پاسخی به عملکرد اقتصادی-سیاسی کشورهای مرکز نسبت به کشورهای پیرامون در قالب پدیده جهانی شدن و عدم شناسایی فرهنگی-هویتی ملّت های پیرامونی از سوی قدرت های مرکز دانست. پدیده ی "داعش" به عنوان جریانی نوظهور سبب بروز تغییرات عمده ی ای در منطقه ی خاورمیانه به طور ویژه و در سراسر جهان شده است. اقدامات داعش را می توان در سه حوزه ی سرزمین و مرز، جمعیّت و ملّت و دولت و نظام سیاسی تحلیل نمود در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که از منظر جغرافیای سیاسی، داعش نسبت به پدیده جهانی شدن چه واکنشی از خود نشان داده است؟ فرضیه ما این است که با توجه به اینکه جغرافیای تولّد و رشد جریان داعش مربوط به کشورهای حوزه پیرامونی و استثمار شده به خصوص در خاور میانه است، مطابق نظریه نظام جهانی والرشتاین و سیاست شناسایی تیلور می توان گفت داعش، در سه حوزه ی سرزمین، جمعیّت و حکومت، در تقابل با نظام جهانی واکنش نشان داده است.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر در ارتقاء تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
85-115
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به دلیل نارسایی زیرساخت های ضروری، آسیب پذیری بالایی در برابر مخاطرات محیطی دارند. براین اساس با وقوع مخاطرات محیطی خسارت های جبران ناپذیری بر این سکونتگاه ها وارد می شود؛ لذا جهت کاهش خسارت های ناشی از مخاطرات، افزایش سطح تاب آوری در برابر مخاطرات بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشران های کلیدی جهت افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان در برابر مخاطرات است. روش پژوهش براساس روش جدید علم آینده پژوهی تحلیلی- ساختاری با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی است. با استفاده از روش های دلفی و تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار MICMAC عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات شناسایی و تحلیل شده اند. جامعه آماری پژوهش 50 نفر که شامل 29 نفر از دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی روستاهای مورد مطالعه و 21 نفر دیگر نیز شامل افراد متخصص در حوزه مورد بررسی می باشند. براساس نتایج به دست آمده 16 عامل بالا بردن همکاری و همگرایی مردم در زمان مخاطره، مسئولیت پذیری سازمان های دولتی و نهادهای محلی، مشارکت میان جوامع، بخش خصوصی و مقام های محلی، اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ روستا از خطر مخاطرات توسط مدیریت محلی، بناهای مستحکم جهت استفاده در زمان خطر، اعطای اعتبارات و وام به آسیب دیدگان، هماهنگی میان نهادهای مختلف و رسیدگی به موقع جهت کمک رسانی، افزایش درآمدهای غیرکشاورزی روستاییان، استفاده از GIS در مدیریت مخاطرات طبیعی توسط سازمان های ذی ربط، آگاه سازی مردم از راه های مقابله با وقوع حوادث، مقاوم سازی واحدهای مسکونی با مشاوره معماران محلی و مهندسین، استفاده از ابزارهای اطلاعاتی از سوی نهادهای ذی ربط، دسترسی به سازمان ها برای مدیریت بعد از وقوع حوادث، آموزش مردم جهت ساخت وسازهای مقاوم، ایجاد پوشش بیمه ای در جنبه های مختلف، آموزش و اجرای مانور توسط دستگاه های دولتی مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی شهرستان فریمان محسوب می شوند.
امکان سنجی به کارگیری بیمه خرد روستایی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 113
حوزه های تخصصی:
بیمه های خرد راه حلی کلیدی برای بهبود شرایط زندگی فقرا به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر امکان سنجی به کارگیری بیمه خرد روستایی در مناطق روستایی ایران بود. روش تحقیق از نظر راهبرد، توصیفی و از نظر مسیر اجرا، پیمایشی و نیز از لحاظ هدف، کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را 81 نفر از کارشناسان تشکیل می دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط پانل اساتید و پایایی آن از طریق آزمون مقدماتی و آلفای کرونباخ، 93/0 تعیین شد، که بسیار قابل قبول است. تحلیل آماری تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و با بهره گیری از نرم افزارهایSPSS22 و AMOS18 صورت گرفت و نتایج بیانگر آن بود که الزامات اجتماعی با بار عاملی 929/0، بیشترین و الزامات آموزشی- ترویجی با بار عاملی 564/0، کمترین تأثیر را بر به کارگیری بیمه خرد روستایی دارند. از این رو، پیشنهاد می شود تا اقدامات و تسهیلات لازم در راستای تشکیل تعاونی های بیمه خرد با همکاری دولت و بخش خصوصی صورت پذیرد.
گروه بندی روستاهای استان های کشور بر اساس شاخص های زیرساخت اقتصادی و توسعه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
29 - 46
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی توسعه زیرساخت اقتصادی و توسعه انسانی، در صورتی بر توسعه ملی اثر خواهد گذاشت که شکاف منطقه ای تعیین و برطرف شود. نیروی انسانی عامل پیشبرد اهداف و سیاست های کلان اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی و منطقه ای است که با شناسایی شکاف منطقه ای شاخص توسعه انسانی، چالش ها در فرآیند توسعه کاهش می یابد. در تحقیق حاضر، با استفاده از نمودار Pheatmaps روستاهای استان های کشور در سری زمانی 1392-1379 گروه بندی شدند. نتایج گروه بندی نشان داد که روستاهای استان های کشور از لحاظ شاخص زیرساخت اقتصادی به سه گروه و از لحاظ شاخص توسعه انسانی به دو گروه تقسیم می شوند؛ همچنین، شاخص توسعه انسانی روستاهای سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استان ها شرایط متفاوت دارند.
تحلیل چالش ها و راهبردهای بهبود امنیت غذایی در خانوارهای روستایی ایران با تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای همواره از محورهای اصلی توسعه به شمار می رود. در دهه های اخیر، با برجسته شدن مفهوم توسعه انسانی، مسئله تغذیه ابعاد تازه ای به خود گرفته است. با گسترش روزافزون جمعیت و نیاز بیشتر جوامع انسانی برای تامین غذا، متخصصان و دانشمندان به ارائه راهکارهای متفاوت برای حل این مشکل پرداخته اند. در این راستا، پژوهش حاضر از فرآیند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای بهبود امنیت غذایی در میان خانوارهای روستایی ایران بهره گرفت. بدین منظور، نخست، با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده، داده های مورد نیاز از طریق بیست پرسشنامه از سوی نمونه ای برگزیده از اعضای هیئت علمی صاحب نظر در مسائل معیشت و امنیت غذایی بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که ضعف نظام حمایت از بخش کشاورزی مهم ترین چالش امنیت غذایی در میان جوامع روستایی است و پس از آن، چالش های افزایش قیمت مواد غذایی، تغییرات اقلیمی و زیست محیطی، توسعه نیافتگی جوامع روستایی، و... قرار دارند. همچنین، بر پایه نتایج گزینه ها یا راهبردهای امنیت غذایی بر اساس همه معیارها، از میان گزینه های مطرح شده، «متنوع سازی معیشت» بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد و مهم ترین راهبرد بهبود امنیت غذایی در جوامع روستایی کشور شناخته شد.
الگوی توسعه کارآفرینی روستایی مبتنی بر توانمندسازی شناختی و تبیین نقش محیط نهادی در آن: مطالعه موردی کسب و کارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
63 - 87
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان و توسعه کارآفرینی روستایی، در سطح تحلیل سیاست گذاران، مدیران و تصمیم سازان خط مشی های کارآفرینی روستایی، به صورت کیفی و به روش دلفی سیاسی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش 22 نفر از خبرگان و صاحب نظران این حوزه بودند، که به صورت نمونه گیری غیراحتمالی و با ترکیبی از روش هدفدار قضاوتی و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل اطلاعات طی دو مرحله با روش دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت و یافته های پژوهش نشان دهنده اهمیت سه عامل توانمندسازی عاطفی، رفتاری و شناختی و نیز مؤلفه های تبیین کننده آنها بود. با توجه به نتایج به دست آمده، ابعاد توانمندسازی شناختی سه عامل فردی، گروهی و بنگاهی را دربرمی گیرد؛ این عوامل بر توانمندسازی عاطفی تأثیر می گذارند و به توانمندسازی رفتاری می انجامند که خود به مثابه نتایج رفتار کارآفرینی است. همچنین، ارتباط دوسویه این ابعاد با محیط نهادی شامل پنج بعد حمایت و پشتیبانی، طرح و برنامه روستایی، بهبود محیط کسب وکار روستایی، اهداف کارآفرینی روستایی و ارزش های کارآفرینی روستایی تبیین شد.
بررسی و ارزیابی برخی از ویژگی های شدت خشکسالی های آب و هوایی در گام های زمانی مختلف در ایستگاه های هواشناسی کرمان و شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
103 - 122
حوزه های تخصصی:
از میان پدیده های اقلیمی که جوامع و محیط زیست را متاثر می سازند، خشکسالی آب و هوایی یکی از پیچیده ترین آن ها است. این ویژگی شناخت هر چه بیشتر جوانب گوناگون آن را ضرورت می بخشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی برخی از ویژگی های خشکسالی آب و هوایی به ویژه شدت آنها در ایستگاه های هواشناسی کرمان و شیراز است. پس از تهیه داده های ساعتی مربوط به میانگین، بیشینه و کمینه دما و نیز میانگین بارش برای ایستگاه های همدیدی کرمان و شیراز در دوره اقلیمی 51 ساله (2015-1965) و تبدیل به داده های روزانه و ماهانه، شدت خشکسالی های آب و هوایی بر اساس چهار شاخص SPI، RDI، SPEI و EDI در 5 گام زمانی مختلف محاسبه، و کارآیی هر شاخص در تعیین ویژگی های خشکسالی آب و هوایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شدت های خشکسالی محاسبه شده به وسیله هر یک از شاخص ها در گام های زمانی مختلف در هر دو ایستگاه کرمان و شیراز تغییرات و نوسانات ماهانه مشابهی داشته و در هر منطقه بر اساس نوع اقلیم، شاخصی که بیشترین همبستگی را با سایر آن ها در گام های زمانی مختلف دارد، متفاوت است. در ایستگاه کرمان، RDI6 (64/0R2=) و در ایستگاه شیراز، RDI9 (70/0 R2=)، بیشترین همبستگی را با سایر شاخص ها داشته، کارآیی بالاتری جهت توجیه تغییرات کمی آنها دارند. بیشترین تعداد ماه های خشک در هر دو ایستگاه بدون در نظر گرفتن گام زمانی با EDI تعیین شده، اما در گام های زمانی مختلف، SPEI در کرمان و RDI در شیراز، کارآیی بالاتری جهت تعیین تعداد ماه های خشک دارند. بررسی شاخص های خشکسالی بیانگر غلبه شرایط خشکسالی در کرمان و شیراز به ترتیب در 60% و 45% از سال ها است. کلاس های شدت خشکی ملایم (0>I>1-)، متوسط (1->I>5/1-)، بترتیب با فراوانی 65% و 25%، بیشترین و کلاس خشکی شدید و بسیار شدید (5/1->I) کمترین درصد فراوانی (15%) را درهر دو ایستگاه داشتند.
کارایی آنالیز کمی پارامترهای ژئومورفومتریک در تهیه نقشه حساسیت فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه منج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئومورفومتری زیرمجموعه ای از ژئومورفولوژی است که دارای رویکرد اندازه گیری کمّی و کیفی عوارض سطح زمین می باشد. ژئومورفومتری شبکه زهکشی در فهم فرآیندهای تشکیل دهنده لندفرم ها، خواص فیزیکی خاک و ویژگی های فرسایشی آن بسیار مهم است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز پارامترهای ژئومورفومتریک و روش های فاکتور ترکیب و VIKOR به اولویت بندی فرسایش پذیری زیرحوضه های حوضه آبخیز منج در استان چهارمحال و بختیاری که یک منطقه حساس به فرسایش می باشد، پرداخته شده است. بدین منظور از مدل رقومی ASTER با دقت 30 متر و ArcGIS برای استخراج و آنالیز 22 پارامتر ژئومورفومتریک که شامل پارامترهای پایه، خطی، شکلی و توپوگرافیک است، استفاده گردید. به منظور صحت سنجی روش ها از مقادیر عددی فرسایش ویژه استخراج شده برای هر یک از زیرحوضه ها استفاده شده است. طبق نتایج پارامترهای تراکم زهکشی، شیب و عدد نفوذ بیشترین تأثیر را در فرسایش پذیری داشته اند. نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها نشان داد که در هر دو روش زیرحوضه 1 دارای بیشترین حساسیت به فرسایش است که علت آن بالا بودن مقادیر پارامترهای خطی و توپوگرافیک و پایین بودن مقادیر پارامترهای شکلی در آن می باشد. پس از اولویت بندی زیرحوضه ها، حوضه منج با مساحت 707/70 کیلومترمربع، از لحاظ حساسیت به فرسایش به 3 کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد و متوسط در مدل فاکتور ترکیب و به چهار کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم در مدل VIKOR طبقه بندی گردید. مقایسه نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها با مقادیر عددی فرسایش ویژه اندازه گیری شده برای هر یک از زیرحوضه ها نشان داد که پارامترهای ژئومورفومتریک دارای کارایی بالایی در شناسایی مناطق حساس به فرسایش بوده و همچنین روش VIKOR دارای دقت پیش بینی بالاتری نسبت به روش فاکتور ترکیب است.
واکاوی شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جوّ بارش های بهاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سازوکار انتقال و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های یک منطقه و شناخت مؤلفه های چرخه آب بر روی آن از موضوعات موردتوجه در علوم جوّی است. پژوهش حاضر باهدف مطالعه شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های بهاره ایران صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیکی، کلیماتولوژی و باران سنجی در یک دوره آماری 50 ساله (1961- 2010) استفاده شده است. پس از استخراج روزهای بارشی فراگیر به کمک تحلیل خوشه ای الگوهای شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو بارش بهاره شناسایی شده اند و سپس اقدام به استخراج نقشه های فشار تراز دریا، 850 و 700 هکتوپاسکال به همراه شار همگرایی رطوبتی و آب قابل بارش جو در منطقه موردمطالعه شده است. نتایج نشان داد که مکانیسم بارش های فراگیر بهاره ایران و شار همگرایی رطوبت در ارتباط با همگرایی شار رطوبتی ناشی پرفشار سیبری- کم فشار عربستان ، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار قزاقستان – کم فشار خلیج فارس، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار شمال دریای خزر-کم فشار شرق ترکیه، کم فشار عربستان، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری- کم فشار عربستان، سودان و شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری – کم فشار ترکمنستان، کم فشار سودان بوده است. بیشترین مقدار رطوبت و شار همگرایی رطوبت از سمت دریای عرب، خلیج فارس، دریای خزر و دریای سرخ در ترازهای پایین جو و دریای مدیترانه و سیاه درترازهای بالایی جو است.
تحلیل مطالعات مخاطره گردوغبار در جنوب غرب ایران در دوره 22 ساله (2017-1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توفان گردوغبار یک رویداد طبیعی است که در مناطق خشک و نیمه خشک شکل می گیرد و پیامدهای نامطلوب بسیاری را به همراه دارد. از آنجا که غالب پژوهش های انجام شده بصورت موردی است و پژوهش جامع مروری که مجموعه گسترده ای از پژوهش های موجود را مورد ارزیابی قرار داده و به نتایج کلی برسد، در منطقه جنوب غرب ایران وجود ندارد؛ لذا در این پژوهش به مرور جامع منابع موجود پرداخته شده است که شامل مروری بر مطالعات در زمینه تغییرات زمانی-فضایی، مدل سازی و آشکارسازی گردوغبار و سلامت در جنوب غرب ایران است.. بررسی سابقه مطالعات توفان گردوغبار از منابع اطلاعاتی نشان داد که بیشتر محققان (40/61 درصد) از روش آماری- سینوپتیکی برای مطالعه توفان های گردوغبار استفاده کردند و مهمترین شاخص هایی که در ویژگی های فیزیکی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت، فراوانی و تراکم بود که به ترتیب 21/34 و 21/34 درصد از مطالعات را به خود اختصاص داده اند. بررسی مطالعات در مورد روش های آشکارسازی پدیده گردوغبار نشان می دهد که صرفاً استفاده از باندهای حرارتی و یا انعکاسی نمی تواند پدیده گردوغبار را با دقت بالا آشکارسازی نماید، بنابراین باید مدلی توسعه دهند که از ترکیب باندهای انعکاسی و حرارتی برای این منظور بکار رود، بعبارتی استفاده از ترکیب طیف های انعکاسی و حرارتی MODIS می تواند در تشخیص توفان های گردوغبار در منطقه مورد مطالعه نتایج بهتری ارائه دهد. بررسی ها نشان می دهد که منشا اکثر توفان ها در خارج از ایران است. همچنین در معرض قرار گرفتن به آلاینده های هوا، به ویژه هنگام رخداد گردوغبار خاورمیانه، منجر به افزایش بیش از حد بستری شدن در بیمارستان است. بطوری که در زمان پدیده گردوغبار، مراجعات بیماران ریوی به مراکز درمانی با رشد 70 درصدی روبرو بوده است. مرور مطالعات شبیه سازی مسیر حرکت ذرات گردوغبار نشان می دهد که اغلب مسیرها از مناطق شمالی و مرکزی عراق و سوریه گذشته و منشاء توفان های گردوغبار، مناطق کویری و خشک شمال و مرکز عراق و سوریه هستند . نتایج بررسی ها نشان می دهد که منطقه مرزی بین سوریه و شمال غرب عراق، غرب و جنوب غرب عراق ب ه همراه شرق و شمال شرق عربستان کانون های اصلی گردوغبار برای منطقه مورد مطالعه هستند و شرایط همدیدی همزمان با رخداد گردوغبارهای برخاسته نشان از نقش بارز سیستم های سیکلونی در رخداد و انتقال این پدیده است، چرا که همزمان با رخداد این پدیده در دوره گرم، تقویت قابل توجه سیستم کم فشار عراق بهمراه شکل گیری تراف در زاگرس سبب شکل گیری و انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه می شود.
تبیین جامعه شناختی مشارکت زنان در معیشت جامعه روستایی (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
157 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر تبیین میزان مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی و شناسایی عوامل اجتماعی– اقتصادی مؤثر بر آن بود؛ و بدین منظور، از روش پیمایشی و آزمون های همبستگی و تحلیل چندمتغیره استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی دو شهرستان گرمه و جاجرم در استان خراسان شمالی بود که از آن میان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 167 نفر انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم مشارکت قابل ملاحظه زنان روستایی در فعالیت های معیشتی خانوار (4/18 درصد زراعی، 2/43 درصد باغی، 1/41 درصد دامی، 72 درصد طیور، 1/76 درصد مشاغل خانگی درآمدزا، 60 درصد صنایع دستی و ...)، میزان برخورداری آنها از عواید و دارایی های معیشتی خانوار در سطح پایین است (حدود 3/9 درصد)؛ همچنین، سن، میزان تحصیلات، میزان سوگیری جنسیتی فرد (کلیشه های جنسیتی)، میزان میل به پیشرفت، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، وضعیت اقتصادی خانوار، میزان برخورداری روستاها از امکانات توسعه ای و فاصله روستا تا شهر در قالب عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی از تأثیر قابل ملاحظه بر مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی مورد مطالعه برخوردارند.
برآورد ارزش تفریحی قلعه سلاسل شهرستان شوشتر با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و روش هزینه سفر فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
48 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی ارزش تفریحی و بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت گردشگران قلعه سلاسل شهرستان شوشتر با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و هزینه سفر فردی است. روش: برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت گردشگران، مدل اقتصاد سنجی لاجیت مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 307 بازدید کننده از مکان مذکور در سال 1396، جمع آوری شده است. نتایج: نتایج روش ارزش گذاری مشروط نشان داد که میانگین تمایل به پرداخت هر فرد برای بازدید از این مکان 5712 ریال و ارزش تفریحی برای هر خانواده معادل 68/323527 ریال در سال بوده است. نتایج روش هزینه سفر فردی نیز نشان داد که ارزش تفریحی این مکان 939596000 ریال برآورد شده است. مقایسه این دو روش نشان می دهد که، ارزش تفریحی این مکان در روش هزینه سفر فردی بیشتر برآورد شده، زیرا از دید بازدیدکنندگان، استفاده از این مکان به عنوان یک کالای همگانی خالص قلمداد می گردد و افراد تمایلات خود نسبت به پرداخت از آن را به درستی بیان نمی کنند، به گونه ای که هزینه صرف شده برای هرخانوار جهت تفریح در این مکان، به مراتب بالاتر از تمایلات اظهارشده می باشد.
نقش اعتبارات خرد در توسعه پایدار روستایی: مطالعه موردی روستاهای تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت توان مالی روستاییان افزایش نیاز به سرمایه یا اعتبارات در مناطق روستایی را موجب می شود. اعتبارات خرد می تواند نقدینگی لازم برای انجام فعالیت های تولیدی روستاییان را فراهم سازد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات اعتبارات خرد در توسعه پایدار روستایی بود. بدین منظور، از الگوریتم جورسازی بر اساس نمره تمایل استفاده شد. گردآوری داده های پژوهش برای 309 نمونه آماری از طریق تکمیل پرسشنامه صورت گرفت. نتایج آزمون توازن متغیرهای کمکی نشان داد که ناهمگنی متغیرهای کمکی بعد از جورسازی از بین رفته و اریب میانگین و میانه به زیر بیست درصد کاهش یافته است. همچنین، نتایج الگوریتم جورسازی نشان داد که اثر اعتبارات خرد بر شاخص توسعه پایدار مثبت بوده و به دیگر سخن، به طور متوسط شاخص توسعه پایدار خانوار دریافت کننده در مقایسه با خانوار غیردریافت کننده چهار درصد افزایش یافته است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گسترش نهادهای متولی خدمات تعاونی و ترویج، حمایت از نهادهای تأمین مالی خرد محلی، ایجاد و گسترش ساختارهای مشارکتی و همچنین، افزایش قابلیت این نهادها در راستای پاسخ به تقاضای فزاینده را پیشنهاد داد.
اثرات تغییر اقلیم بر میزان ریسک تنش سرما در الگوی کشت پاییزه سیب زمینی (مطالعه موردی : مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
63-78
حوزه های تخصصی:
گرمایش جهانی موجب تغییر در الگوهای بارش، دما و سایر متغیرهای اقلیمی شده است. این تغییرات ریسک وقوع تنش های حرارتی را نیز در نظام های کشت گیاهان زراعی تحت تاثیر قرار داده است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر تغییرات وقوع تنش سرما روی گیاه سیب زمینی در مناطق گرمسیری استان کرمان انجام شد. به همین منظور، در این پژوهش تغییرات وقوع تنش سرما در داده های دیدبانی سه ایستگاه جیرفت، کهنوج و منوجان طی دوره 2005-1981 و دوره آینده 2100-2011 بررسی شد. داده های دوره آینده، با استفاده از برونداد مدل گردش کلی CanESM2، تحت سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5، با به کارگیری نرم افزار SDSM ریزمقیاس و تولید شدند. شاخص های اقلیمی مورد استفاده برای ارزیابی تغییرات وقوع تنش سرما در سیب زمینی از طریق آستانه های بردباری سیب زمینی و بر اساس میانگین آمار بلند مدت اقلیمی تعیین، و احتمال وقوع آن در طول دوره رشد ارزیابی گردید. در ایستگاه جیرفت، احتمال وقوع دماهای زودرس و دیررس زیر 5 درجه به ترتیب تا 83 درصد و 63 کاهش یافته است. در ایستگاه کهنوج و منوجان احتمال وقوع دماهای زودرس و دیررس زیر 5 درجه در دوره ی آینده به ترتیب، کاهش و افزایش یافت. تاریخ شروع و پایان وقوع تنش سرما به ترتیب به ابتدای و انتهای فصل سرد سال جابه جا شده است. نتایج آماری حاکی از افزایش روزهای با تنش سرمازدگی (5≤T≤0)، در ایستگاه جیرفت در دوره های 2040-2011 و ایستگاه منوجان در دوره 2100-2071 است. اما تنش سرمازدگی در ایستگاه کهنوج کاهش می یابد. این در حالی است که روزهای با تنش یخ زدگی در ایستگاه های جیرفت، کهنوج و منوجان در دوره اقلیمی آینده افزایش یافته است. نتایج نشان می دهند به طور متوسط تاریخ وقوع سرماهای زودرس 10 روز زودتر و سرماهای دیررس 14 روز دیرتر از میانگین بلند مدت اقلیمی در منطقه مورد مطالعه رخ می دهند.
تحلیل احساس امنیت مردم محلی در روستاهای گردشگری شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت مسئله بسیار مهمی در توسعه می باشد. بر این اساس وجود احساس امنیت بستر مناسبی برای تحولات جدید خواهد بود. زیرا احساس امنیت حالتی است که آحاد جامعه هراس و بیمی نسبت به حقوق و آزادی های مشروع نداشته و به هیچ وجه حقوق آنان به مخاطره نیفتد. اما در برخی شرایط ممکن است امنیت یک مکان تحت تأثیر عواملی دستخوش دگرگونی گردد. در شرایط امروزی کاهش همگونی اجتماعی به واسطه ورود افراد خارج از اجتماع مانند گردشگران می تواند یکی از دلایل کاهش امنیت به ویژه در مکان های کوچک مانند روستاها باشد. به همین دلیل در این مطالعه سعی شده احساس امنیت روستاییان در روستاهایی که هدف گردشگری هستند بررسی شود. بر این اساس روش شناسی این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی– تحلیلی است و از نظر هدف پژوهشی، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 روستای هدف گردشگری شهرستان نیشابور می باشند. برای تعیین حجم نمونه از کل روستا های نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 117 نفر انتخاب گردید. روایی شاخص ها از طریق پانل کارشناسان و پایایی نیز با آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی روستاها از مدل waspas و نرم افزار GIS استفاده شده است با توجه به نتایج به دست آمده از مقایسه میانگین احساس امنیت در دو گروه زنان و مردان می توان بیان کرد که زنان نسبت به مردان احساس امنیت بیشتری دارند؛ اما درمجموع در هر دو گروه احساس امنیت پایین تر از حد متوسط 3 می باشد. همچنین با توجه به نتایج تحلیل عاملی گویه های برخورد با افراد مزاحم، امنیت خالی گذاشتن منزل در طول شبانه روز و رعایت موازین اخلاقی توسط گردشگر بیشترین بار عاملی را به دست آوردند. نتایج تحلیل فضایی تفاوت احساس امنیت در روستاهای نمونه نشان می دهد که روستای بوژآباد با امتیاز 0.371 دارای بیشترین و روستای غار با امتیاز 0.291 دارای کمترین سطح اطمینان امنیت هستند.
نقش تکتونیک در تکامل آتشفشان تفتان، جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
173 - 186
حوزه های تخصصی:
مطالعه عوامل کنترل کننده آتشفشانها می تواند به تحلیل خطرات ناشی از فعالیت مجدد آنها کمک کند. آتشفشان تفتان یک آتشفشان کواترنری در جنوب شرق ایران است که براثر فرورانش صفحه اقیانوسی عمان به زیر پوسته قاره ای ایران در مجموعه ای چین و گسل خورده شامل فلیش های ائوسن و افیولیت های کرتاسه نفوذ کرده است. این آتشفشان دارای چندین مرکز فورانی است که با امتداد شمالغرب-جنوب شرق از قدیم به جدید قرارگرفته اند. به منظور تعیین نقش رژیم تکتونیکی درروند تکامل آتشفشان تفتان عناصر ساختاری مانند، وضعیت فضایی دایکها، شکستگی ها، هندسه فروریزش جانبی دهانه انجرک، روند دهانه های قدیمی و روند چشمه ها موردمطالعه قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از این ساختارها نشان دهنده یک تنش کششی با امتداد شمال شرق- جنوب غرب در مجموعه آتشفشان است که باعث به وجود آمدن یک منطقه کششی در جهت شمالغزب-جنوب شرق شده است. اما اطلاعات به دست آمده از زلزله ها و عناصر ساختاری در مجموعه ای که آتشفشان بر روی آن قرارگرفته است، جهت فشارش منطقه ای را در امتداد شمال شرق- جنوب غرب نشان می دهند. آنالیز ساختاری، مدل سازی تجربی و داده های میدانی نشان می دهد که آتشفشان ها می توانند در محیط های تکتونیکی فشارشی وابسته به گسل های تراستی شکل بگیرند. بر اساس این اطلاعات یک مدل که در آن گسلهای تراستی(به عنوان مسیر ماگما) بعد از رسیدن به سطح در زیر آتشفشان به شاخه های مجزایی تقسیم می شوند ارائه شد. در این مدل یک شاخه از این گسلها با شیب کم و مکانیسم معکوس، به سمت پهلوی آتشفشان پیشرفت و شاخه دیگر با شیب زیادو مکانیسم نرمال، به سمت بالا حرکت می کنند و باعث شکل گیری یک منطقه کششی شمالغرب-جنوب شرق در امتداد دهانه ها و به موازات گسلهای تراستی شده است، ارائه شد. این مدل فوران بعدی آتشفشان را در قسمت جنوب شرقی دهانه فعال فعلی پیشنهاد میدهد.
ارزیابی مدیریت ایمنی در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
223-238
حوزه های تخصصی:
با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب، از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران می باشند که به شیوه تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شده اند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویت بندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامه های ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیت ها“ و ”مدیریت ریسک“ می باشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاق های کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیواره های گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاه های ساختمانی جنوب شهر تهران طبقه بندی می گردند.
اعتبارات مالی و نقش آن در مهاجرت روستایی: مطالعه موردی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
121 - 156
حوزه های تخصصی:
امروزه، با مهاجرت های روستایی، فعالیت های کشاورزی در مناطق روستایی با مشکلاتی از قبیل کمبود نیروی کار، سالخوردگی روستائیان و بازده پایین تولید مواجه شده است. در این راستا، مطالعه حاضر به بررسی اثرات دسترسی به اعتبارات مالی رسمی و غیررسمی بر مهاجرت پرداخت. به منظور تحلیل داده های پژوهش، الگوی لاجیت ترتیبی چندسطحی برای 397 خانوار استان خراسان رضوی استفاده شد. نتایج کلی تحقیق نشان داد که با افزایش دسترسی به اعتبارات رسمی بالاتر از بیست میلیون تومان احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی زیاد از اقامت در روستا» افزایش و احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی کم و متوسط از اقامت در روستا» کاهش می یابد؛ همچنین، دسترسی خانوارها به اعتبارات غیررسمی، احتمال قرار گرفتن آنها در گروه «رضایت مندی کم و متوسط از اقامت در روستا» را افزایش و احتمال قرار گرفتن خانوارها در گروه «رضایت مندی زیاد از اقامت در روستا» را کاهش می دهد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، سیاست گذاران می توانند با گسترش و اعطای اعتبارات مالی رسمی، نقشی تاثیرگذار در افزایش رضایت روستاییان و کاهش تمایل آنها به مهاجرت از روستا ایفا کنند.
اقتصاد ژئوپلیتیکی منازعه در جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
46 - 61
حوزه های تخصصی:
نیروهای عراق در شهریور 1359 به رهبری صدام حسین به خاک ایران یورش آوردند و جنگی که به مدت 8 سال در منطقه درگرفت، مسائل پیچیده و بی سابقه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را برای دو کشور به همراه داشت. از منظر استراتژیک، جنگ ایران و عراق یکی از بدترین جنگ های بین دو کشور در قرن بیستم میلادی بود و صرفنظر از همه خسارات مادی، منافع نفتی دو کشور ایران و عراق را که دارنده یک پنجم نفت بودند را بهشدت تهدید کرد. این جنگ در عمل مانع از آن شد که این دو کشور از منافع اقتصادی و سیاسی حاصل از دارایی های ارزشمند زیرزمینی خود بهره مند شوند و نتوانند در نظام بین الملل آنگونه که باید نقشآفرینی کنند. این مقاله نشان می دهد ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی پس از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید با حمایت مستقیم و غیرمستقیم از رژیم عراق، کوشیدند تا ضمن حفظ منافع نفتی خود درگیری دو کشور ایران و عراق تداوم بیشتری پیدا کند و در پایان نیز این دو کشور را با جراحات عمیق حاصل از جنگ هشت ساله رها ساختند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و کاربست مفروضات نظریات «اقتصاد سیاسی منازعه» و استفاده از داده های مستند و تطبیقی نشان می دهد جنگ ایران و عراق در کوتاه مدت خسارات اقتصادی فراوانی به دو کشور وارد کرد و در میان مدت نیز اقتصادسیاسی ایران و عراق را دچار آسیب های جبرانناپذیرکرده است. مقاله همچنین بر این نکته تأکید میکند که پیامدهای این جنگ نه فقط دو کشور را از اثربخشی در بازار جهانی نفت محروم ساخت بلکه اقتصاد سیاسی دو کشور را از اقتصاد سیاسی بین الملل نیز منزوی کرد.