فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مکان جغرافیایی بدون جمعیت ساکن در آن به مکان بی روح شباهت دارد و به عنوان فضای بی هویت تلقی می شود. از طرفی رابطه ی نزدیکی بین گروه های انسانی ساکن در یک سرزمین و فرایند توسعه وجود دارد، به گونه ای که روند، جهت گیری و میزان آن تابعی از کم و کیف جمعیت است و از آنجایی که عوامل و عناصر قدرت ملی ارتباط مستقیمی با وزن ژئوپلیتیکی یک کشور دارد، پس از سنجش متغیر جمعیت در قدرت ملی یک کشور، می توان به تبیین نقش این عامل در وزن ژئوپلیتیکی کشور پرداخت. این تحقیق به بررسی نقش جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران می پردازد. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای است و ضمن مطالعه ی کمی و کیفی جمعیت ایران و آمار مربوط به سرشماری های سال های1335 تا 1385 پاسخگوی این سؤال اصلی است که تأثیر متغیر جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران چگونه است؟ نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که در حال حاضر کشور ایران به لحاظ قدرت ملی در بین کشورهای دنیا در مقایسه با تعداد جمعیت آن، از جمله کشورهای متوسط است. هرچندکه امروزه تعداد جمعیت به تنهایی دلیل ثابتی بر قدرت ملی کشورها نیست. جمعیت ایران در بسیاری از شاخص های کیفی از جمله فرهنگ سیاسی مردم، توزیع و پراکنش جغرافیایی و همگونی یا ناهمگونی جمعیت،علی رغم روند رو به توسعه ی آن در برخی موارد، در حالت کلی از وضعیت متعادلی برخوردار نیست
تحلیل شاخص های مؤثر در توسعه کشاورزی و مدیریت منابع آب سکونتگاه های روستایی مورد: دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی با حدود۱۱درصد تولید ناخالص ملی، 23 درصد اشتغال و تأمین غذای بیش از۸۰ درصد افراد جامعه، نقشی حیاتی دراقتصاد ایران دارد. آب به عنوان مهم ترین عامل، در تولید کشاورزی تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مؤثر در توسعه کشاورزی و مدیریت آب کشاورزی مناطق روستایی دشت تبریز با استفاده از روش تحلیل عاملی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 39 روستای دشت تبریز می باشد و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان آب منطقه ای و مدیریت جهاد کشاورزی فراهم گردیده است.در این مطالعه به منظور تبیین عوامل و متغیرهای اثرگذار بر مدیریت منابع آب و توسعه کشاورزی، تعداد 25 شاخص برای توسعه کشاورزی و تعداد 11 شاخص برای مدیریت آب کشاورزی در سطح روستاها انتخاب شده است. در مرحله بعد برای کاهش تعداد شاخص ها به تعداد کمتری از سازه های زیربنایی و شاخص های مؤثر از تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان داد چهار عامل مکانیزاسیون، ساختاری، عملکرد و کشت آبی حدود 79 درصد از تغییرات واریانس کل توسعه کشاورزی و سه عامل آب های سطحی، چاه های عمیق و چاه های نیمه عمیق حدود 61 درصد از تغییرات واریانس کل مدیریت آب کشاورزی را تبیین نموده اند. همچنین در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎنﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارای ﻣﺰﯾﺖ ﻧﺴﺒﯽ در ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی (زراﻋﺖ و ﺑ ﺎغداری) و عدم ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻧﻬﺎده و آب هستند، ضروری است ﻃﺮح ﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﺎورزی با اولویت محصولات دارای ﻣﺰﯾﺖ ﻧﺴﺒﯽ اجرا شده و در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﻄﺢ زﯾﺮکشت ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ مواجه اﺳﺖ، ﻃﺮحﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌه ﮐﺸﺎورزی می بایست ﺑ ﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﻔﻆ و اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﯿﻨﻪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﺷﺪ.
پهنه بندی خطر سیلاب های شهری با استفاده از داده های هیدرولوژی پالئوسیلاب (مطالعه موردی: شهر کلات نادری، خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر کلات در امتداد رودخانه ای به همین نام در معرض سیلاب های نسبتاً شدیدی قرار دارد که از جمله این سیلاب ها می توان به سیلاب بزرگ سال 1380 اشاره کرد. با توجه به کوتاه بودن دوره آماری ایستگاه هیدرومتری کلات و غیر واقعی بودن حریم تعیین شده رودخانه توسط سازمان های مسئول، نگارندگان بر آن شدند تا با استفاده از هیدرولوژی پالئوسیلاب به برآورد دبی سیلاب های بزرگ رودخانه مورد نظر پرداخته و از این طریق مناطق تحت خطر سیلاب را مبتنی بر داده های واقعی و قابل اطمینان که به وسیله خود طبیعت ثبت گردیده تعیین نمایند. در این پژوهش ابتدا با مطالعه تفصیلی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای بزرگ مقیاس روند توسعه بافت فیزیکی شهر کلات مشخص و همچنین سایت های احتمالی رسوبات آب راکد علامت گذاری گردید. سپس طی بازدیدهای میدانی نسبت به شناسایی دقیق سایت ها، به بررسی وجود سایر شواهد دیرینه تراز و انجام تحلیل های چینه شناسی پرداخته شد. در مرحله بعد جهت برآورد حداکثر سطح سیلاب با توجه به ارتفاع رسوبات آب راکدی و شواهد داغاب سیلاب، پس از نقشه برداری از مقاطع عرضی و طولی کانال رود در سایت های نمونه، حداکثر اوج سیلاب در منطقه مدل سازی شده که دبی اوج براساس رسوبات آب راکدی 25/554 و242/540 مترمکعب و براساس داغاب سیلاب 43/624 مترمکعب برآورد شده است. این نتایج با برآوردهای انجام شده به روش های مرسوم هیدرولوژی در رودخانه موردنظر اختلاف چشمگیری داشته که با توجه به این نتایج حریم رودخانه کلات نسبت به سیلاب های بزرگ مشخص و مناطق در معرض خطر سیلاب تعیین حدود گردید. همچنین با توجه به نتایج قابل اطمینان حاصل از روش پالئوسیلاب، می توان در مناطقی با شرایط یکسان با بهره گیری از روش و نتایج پالئوسیلاب نسبت به خطر سیلاب در مسیل ها و دشت های سیلابی و مناطق ساحل نشین رودخانه ها اقدام نمود.
تحلیل نقش بازارچة مرزی ماهیرود در توسعة فضایی - کالبدی منطقة مرزی با تأکید بر عامل مهاجرت و کاهش محرومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توسعه و امنیت مناطق مرزی یکی از مهم ترین دغدغه های دولتمردان است. درراستای تحقق این امر، تأسیس بازارچة مرزی یکی از شناخته شده ترین روش های توسعة اقتصادی این نواحی محسوب می شود. این مراکز اقتصادی می توانند نقش قابل توجهی در به ارمغان آوردن توسعه وامنیت مناطق مرزی داشته باشند. در این پژوهش، به بررسی تأثیرات فضایی- کالبدی بازارچة مرزی ماهیرود شهر سربیشه در منطقه، بعد از تأسیس آن پرداخته می-شود.
روش: این پژوهش ازحیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات موردنیاز پژوهش به دو شیوة کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و بازدید میدانی) گردآوری شده اند. اطلاعات گردآوری شده از 135 نفر جامعة نمونه، با استفاده از نرم-افزار SPSS درقالب روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاکی از آن است که با فعال شدن بازارچة مرزی ماهیرود سربیشه، در بخش تغییرات کالبدی اقدامات عمرانی ازقبیل احداث جاده، فراهم نمودن تأسیسات زیربنایی آب، برق، تلفن و مراکز بیمه و بانک صورت گرفته است. در این بازارچه علاوه بر افزایش انگیزه برای سکونت و افزایش اشتغال، کاهش محرومیت را به دنبال داشته است.
نتیجه گیری: این بازارچه در سطح خرد در محدودة سکونتگاه های روستایی و در سطح منطقة مرزی، تأثیرات مثبتی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی داشته است. این مطلب نشان می دهد که باید به بازارچة مرزی در چارچوب برنامه های آمایش ملی، استانی و مناطق مرزی توجه جدی شود.
بررسی و تحلیل موانع ژئوپلیتیکی مناسبات اقتصادی ایران جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً برقراری روابط تجاری اقتصادی عمیق بین کشورها، مستلزم وجود بسترها و زمینه های هم تکمیلی است. بسترهای و زمینه های هم تکمیلی در برقراری روابط اقتصادی، همچون ظرف اصلی و بستر پویای روابط تجاری اقتصادی بین کشورها عمل می کنند. روابط تجاری اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان نیز از این امر مستثنا نیست. در روابط اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان، تعلقات ژئوپلیتیکی گوناگونی، از جمله اشتراکات تاریخی، فرهنگی و وابستگی های فضایی جغرافیایی بین طرفین، شاکله اصلی بسترهای هم تکمیلی است؛ با این حال طبق شواهد و مستندات موجود، روند جاری در روابط تجاری اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در قیاس با روابط اقتصادی جمهوری آذربایجان با رقبای ایران در منطقه، اصلاً رضایت بخش نیست. در واقع با توجه به وضعیت موجود، سؤال پژوهش حاضر این است که با وجود چنین وابستگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی توانمند یا فضای کاملاً بارور برای تعمیق مناسبات تجاری اقتصادی بین ایران جمهوری آذربایجان، مهم ترین دلایل ژئوپلیتیکی ضعف در مناسبات طرفین چیست؟ در همین راستا، طبق نتایج این پژوهش، مناسبات اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان از وجود موانع ژئوپلیتیکی همچون اختلافات طرفین در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر، تبعات سیاسی ژئوپلیتیکی بحران قره باغ، تقابل رویکردهای ناسیونالیستی طرفین و مناسبات راهبردی جمهوری آذربایجان با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل رنج می برد؛ اگرچه دلایل سیاسی نیز در وقوع وضعیت جاری در مناسبات اقتصادی طرفین بی تأثیر نیست، بررسی آن از مجال این پژوهش خارج است.
امکان سنجی اقلیمی کشت کلزا در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلزا یکی از مهمترین دانه های روغنی است که در سال های اخیر در مناطق مختلف کشور کشت می شود. با توجه به حمایت های گسترده ی دولت در زمینه ی کشت دانه های روغنی، به خصوص کلزا به منظور کاهش وابستگی به واردات این محصول و نزدیکی به مجتمع کشت و صنعت ماهیدشت به منطقه به عنوان بازار خرید تضمینی این محصول در استان، امکان سنجی اقلیمی و گسترش کشت کلزا در این منطقه بسیار مفید است. در این پژوهش ویژگی های دما و بارش طیّ دوره ی رشد کلزا و هر یک از مراحل رشد و تاریخ گذر دماهای حدی 7- ،15- و 40 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های مورد مطالعه طیّ دوره ی آماری 19 ساله (2010-1992) مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن با استفاده از نرم افزار GIS پهنه های کاملاً مناسب، مناسب،ضعیف و نامناسب کشت کلزا در سطح استان مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مناطق کاملاً مناسب و مناسب که منطبق بر مناطق مرکزی و دشتی این استان باشد، حدود 70 درصد منطقه ی مورد مطالعه را در برمی گیرد. پهنه ی نامناسب که منطبق بر مناطق کوهستانی و مرتفع است کمترین مساحت (2302 کیلومتر مربع) از منطقه ی مورد مطالعه را پوشش می دهد و پهنه های با قابلیت های ضعیف برای رشد کلزا حدود 7801 کیلومترمربع است که حاشیه ی ارتفاعات این استان را به خود اختصاص می دهد.
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری بیزین (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از زمین لغزش های ثبت شده در منطقه و 11 پارامتر طبیعی (سنگ-شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب (STI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، درجه شیب، جهت شیب، کاربری زمین و تراکم پوشش گیاهی (NDVI) نقشه حساسیت زمین لغزش برای حوضه سیاهرود استان گیلان تهیه گردیده است. جهت انجام این کار از تئوری بیزین استفاده شده است. با استفاده از احتمالات تئوری بیزین ارتباط بین پارامترها و مناطق لغزشی (دو سوم مناطق لغزشی) تعیین شد و وزن هر طبقه از پارامترها به دست آمد. اجرای مدل و اعمال وزن لایه ها با استفاده از نرم افزار Arcmap صورت گرفت و درنهایت نقشه حساسیت زمین لغزش در پنج کلاس حساسیت به دست آمد. با توجه به نقشه به دست آمده و نیز وزن کلاس های هر یک از پارامترها، کلاس تراس های آبرفتی قدیمی و مخروط افکنه های مرتفع در لایه سازند، مرتع متوسط در بین کلاس های کاربری زمین، جهات شمالی و شمال غربی، شیب های 20-5 درجه و نیز فاصله 100-0 متر از رودخانه بیشترین وزن و تأثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. دقت نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از یک سوم (30 نقطه لغزشی) مناطق لغزشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 3/83 درصد زمین لغزش ها در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دارد.
ارزیابی و رتبه بندی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله با مدل TOPSIS و GIS (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
شناسایی عوامل موثرو پهنه بندی خطر زمین لغزش دربخش غربی حوضه آبریز سرندچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با توپوگرافی عمدتا کوهستانی، شرایط زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین شناسی و اقلیمی، عمده شرایط طبیعی را برای ایجاد طیف وسیعی از زمین لغزش ها دارا است. زمین لغزش در ایران به عنوان یک مخاطره طبیعی، سالیانه خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه دارد. شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش های موجود در یک حوضه و پهنه بندی خطر آن یکی از ابزارهای اساسی جهت دستیابی به راه کارهای کنترل این پدیده و انتخاب مناسب ترین و کاربردی ترین گزینه موثر می باشد. حوضه سرندچای در استان آذربایجان شرقی و در ناحیه شهرستان هریس واقع شده و یکی از حوضه های فرعی آجی چای به شمار می آید. محدوده مورد مطالعه در بین مختصات جغرافیایی ˝14 ́31 ˚46 الی˝12 ́37 ˚46 طول های شرقی و ˝45 ́13˚38 الی ˝21 ́22 ˚38 عرض های شمالی قرار گرفته و به وسعت 02/ 76 کیلومتر مربع در بخش غربی سرندچای واقع شده است. با توجه به اهمیت مسائل مرتبط با زمین لغزش در سطح حوضه، هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر زمین لغزش در ناحیه مورد مطالعه است. با توجه به ویژگی های منطقه از فاکتورهای موثر در وقوع زمین لغزش عوامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، بارش، کاربری اراضی، سنگ شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل شناسایی شدند. با استفاده از نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مکان های وقوع زمین لغزش روی نقشه ثبت شد و نقشه ها به صورت رقومی و لایه بندی درآمدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مدل LNRF به عنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده شده است. و در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آن ها نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف در 3 کلاس بر مبنای درجات مختلف (کم، متوسط، زیاد) تهیه شد. پهنه بندی زمین لغزش در حوضه نشان داد که پهنه با خطر زیاد، بیشترین مساحت محدوده را (31/ 49 درصد) به خود اختصاص داده است که این پهنه از نظر توزیع جغرافیایی عمدتا در شمال و شمال غرب حوضه مورد پژوهش واقع شده است.
تعیین مرز پهنه های خطر زمین لغزش در مسیرآزادراه خرم آباد- پل زال با روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مخاطرات مهم طبیعی که راه های ارتباطی را در مناطق کوهستانی تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای و زمین لغزش هاست. این پدیده در زمان احداث جاده ها به واسطه برهم زدن تعادل دامنه ها فراوانی بیشتری را نشان می دهد. آزادراه خرم آباد – پل زال جزئی از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب کشور است که سیستم حمل و نقل این مسیر از نظر حرکات توده ای دچار تهدید شده است. در این تحقیق ابتدا عوامل هشت گانه شیب، جهت، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در بروز زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی با استفاده از پارامترهای فوق و تطبیق هر کدام از این لایه ها با لایه پراکنش زمین لغزش ها، نقشه پتانسیل خطر با روش سلسله مراتبی (AHP) و طبقه بندی با روش فازی به کمک قابلیت مدل سازی و تحلیل فضائی بالای سامانه اطلاعات جغرافیائی (GIS) تهیه شد. به منظور میزان کارائی مدل، با استفاده از تکنیک Cross tabulate area، میزان تطابق پهنه های خطر با لغزش های رخ داده محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل و تطبیق آن با لغزش های روی داده در مسیر راه، ضمن کارائی مناسب مدل در شناسائی پهنه هائی با خطر زیاد (42٪) و خیلی زیاد (15٪)، بیانگر آن است که در کنار عامل شیب و سنگ شناسی به عنوان عوامل اصلی رخداد لغزش، احداث جاده وقوع لغزش ها را تشدید نموده است.
ارزیابی و تحلیل کاربری اراضی شهر کازرون با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال افزایش مهاجرت ها و رشد جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، کاربری اراضی شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که می توان با تخصیص صحیح زمین به کاربری های مورد نیاز شهری اهداف اصلی برنامه ریزی شهری یعنی سلامت، زیبایی، آسایش و... را تضمین نمود. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن بررسی ویژگی های شهر کازرون، کاربری اراضی این شهر از نظر توزیع فضایی، مکان یابی، سرانه کاربری ها و... مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و با سرانه های استاندارد متداول در طرح های شهری تطبیق داده شود و با توجه به مشکلات موجود پیشنهادهای اساسی در این زمینه ارایه گردد. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مشاهده میدانی، مطالعات کتابخانه ای و نقشه 2000/1 و 25000/1 شهر کازرون به دست آمده است. در ادامه با بررسی کمی وضع موجود (1385) کاربری اراضی شهر کازرون مشخص گردید بعضی از کاربری ها مانند کاربری فضای سبز و کاربری حمل و نقل و انبارداری و...، از نظر سرانه دارای کمبود محسوسی می باشند . هم چنین به مشکلاتی مانند توزیع فضایی نامطلوب و عدم رعایت اهداف اصلی برنامه ریزی مانند عدم رعایت سازگاری کاربری ها پی برده شد. بنابراین با توجه به مشکلات موجود و بر اساس آینده نگری جمعیتی برای افق زمانی 1400، مساحت مورد نیاز برای هرکدام از کاربری ها در وضع موجود و سال 1400 برآورد گردیده و با استفاده از مدل های AHP و همپوشانی شاخص ها (Overlay) در محیط GIS، محدوده های مناسب جهت ایجاد کاربری های جدید پیشنهاد شده است.
رویکردی جدید به تاریخ پیدایش و بنیان گذار جغرافیای سیاسی در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با این سؤال انجام شد که جغرافیای سیاسی توسط چه کسی و در چه تاریخی برای اولین بار عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است؟ در این میان، سه نفر بنام «اَنروبرت ژاک تورگو»، «ایمانوئل کانت» و «فردریش راتزل» مطرح بودند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بررسی اسناد و مدارک اصلی مربوط به آن سه نفر انجام گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که برای اولین بار تورگو در سال 1751م با نگارش طرح کتابی در این موضوع در دانشگاه سوربن، اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی نموده است. کانت نیز در سال 1757م در دانشگاه کونیگزبرگ آلمان اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی کرده است. فردریش راتزل نیز در سال 1897م در دانشگاه لایپزیگ آلمان اولین کتاب علمی را درباره پدیده کشور و حکومت با عنوان جغرافیای سیاسی تألیف و منتشر نموده است. بنابراین جغرافیای سیاسی توسط تورگو و کانت در نیمه قرن 18 عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است.
ارزیابی عملکرد اجتماعی، فرهنگی طرح تجهیز و نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری مورد شناسی: دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کشاورزی پایدار و زیرنظام های آن به منظور شناخت و آگاهی بیشتر از وضعیت این نظام ها و تدوین راهبردها و برنامه های مناسب برای نیل به توسعه کشاورزی پایدار اهمیت اساسی دارد. هدف اصلی این تحقیق مطالعه اثرات اجتماعی، فرهنگی طرح تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری و ارزیابی میزان موفقیت آن از لحاظ شاخص اجتماعی، فرهنگی از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه مطالعاتی می باشد. ابتدا روستاهایی می باشند که در اراضی آن ها طرح تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری اجرا شده است که تعداد آن ها 9 روستا از دهستان قره طغان می باشد که واقع در بخش مرکزی شهرستان نکا در استان مازندران می باشد که به عنوان روستاهای هدف تحقیق جهت ارزیابی طرح در نظر گرفته شده است. گروه بعدی کارشناسانی می باشند که طرح توسط آن ها طراحی یا اجرا شده و یا به شکلی در طرح اجرا شده، مسئولیت داشتند. متغیر مستقل تحقیق، شاخص های بعد اجتماعی و فرهنگی طرح مورد نظر و متغیر وابسته، موفقیت طرح از بعد اجتماعی-فرهنگی می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. داده های مورد استفاده در این مطالعه حاصل عملیات میدانی و پرکردن پرسشنامه از کل 260 بهره بردار در منطقه مورد مطالعه و 68 کارشناس متخصص در طرح می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، در حالی که کارشناسان اعتقاد دارند که اجرای طرح، از لحاظ بعد اجتماعی– فرهنگی موفق بوده، ولی به نظرکشاورزان اجرای طرح از این بعد، ناموفق بوده است. ضریب همبستگی بعد اجتماعی و فرهنگی 072/0- می باشد. بنابراین بین دیدگاه کشاورزان و کارشناسان در میزان موفقیت طرح از بعد اجتماعی و فرهنگی، همبستگی وجود ندارد.
پهنه بندی مخاطره آتش سوزی پارک ملی گلستان با استفاده از رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی تغییر اقلیم و گرم شدن زمین، میزان آتش سوزی در سطح جنگل ها و مراتع در حال افزایش است؛ بنابراین شناسایی مناطق در معرض خطر جهت پیشگیری و اتخاذ تدابیر لازم، امری ضروری است. این مطالعه با هدف شناسایی نقاط بحرانی و حساس به حریق در پارک ملی گلستان با استفاده از روش رگرسیون لجستیک با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر روی آتش سوزی شامل شیب، جهت، ارتفاع، کاربری، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده، فاصله از جاده و روستا، حضور گردشگر، شکارچی و دامدار، دما و رطوبت انجام شد. نقشه واقعیت آتش نیز از آتش سوزی های اتفاق افتاده در 30 سال اخیر تهیه گردید. برای بررسی صحت مدل سازی، ارزیابی و حساسیت سنجی متغیرها از روش ROC و Pseudo-R2 استفاده شد و میزان آن ها برای داده ها با سری کامل به ترتیب برابر 9267/0 و 3133/0 برآورد گردید. بر اساس حساسیت سنجی مدل به حذف متغیرهای مستقل، تنها پارامتر کاربری به عنوان متغیر بی معنا مشخص گردید و متغیرهای حضور دامدار، دما و رطوبت دارای اهمیت بیشتری بودند. نقشه خطر به دست آمده با آتش سوزی 3000 هکتاری منطقه شارلق در شهریور ماه سال 1392 انطباق داشت. باوجود صحت بالای نقشه مخاطره آتش به دست آمده، می تواند برای پیشگیری آتش قبل از وقوع و مدیریت این بحران مورداستفاده قرارگیرد.
عوامل مؤثر بر دانش کشاورزان گندمکار استان اردبیل در زمینة مدیریت خاک زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر دانش کشاورزان گندمکار درزمینة مدیریت خاک زراعی می باشد.
روش: این تحقیق که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. کشاورزان گندمکار استان اردبیل جامعة آماری تحقیق را تشکیل می دهند. درواقع، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونة آماری تعیین گردیدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با آگاهی از دیدگاه صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی به دست آمد. برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش، آزمون مقدماتی نیز انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 87/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سن، سابقة فعالیت کشاورزی، تجربة کشت گندم، میزان تحصیلات، درآمد ناخالص، سطح اراضی دیم، دسترسی به نهاده ها و تسهیلات اعتباری کشاورزی، وسعت اراضی کشاورزی، سطح زیرکشت گندم، تماس های ترویجی، عمل به رهنمودهای ترویجی مروجان، کانال ها و منابع اطلاعاتی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی- نهادی، با دانش کشاورزان گندمکار در مدیریت خاک زراعی رابطة معنی داری وجود دارد. همچنین، در آزمون رگرسیون چندگانة خطی، متغیرهای منابع اطلاعاتی، میزان تحصیلات، عمل به رهنمودهای ترویجی، تماس های ترویجی، مشارکت اجتماعی و آزمایش خاک توانایی تبیین 94/0 از تغییرات متغیر وابسته را دارند.
محدودیتها/ راهبردها: گسترده بودن منطقة موردمطالعه و پشتیبانی نکردن نهادهای دولتی درگیر در بخش کشاورزی، از محدودیت های اساسی این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، فرهنگ سازی درخصوص پایداری خاک زراعی، تأمین اعتبارات کافی برای اجرای رهیافت مدرسة مزرعة کشاورز و آموزش کشاورز به کشاورز ازجمله همیاری کشاورزان پیشرو، به عرصه کشاندن عاملان ترویج، توسعة آزمایشگاه های خاک، نحوة آموزش کوددهی به کشاورزان، لحاظ کردن مجموعه ای از مشوق ها مانند کاهش نرخ های سود های بانکی کشاورزان نمونه پیشنهاد شده است.
ارزیابی تناسب اراضی جهت استقرار مزارع بادی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS (مطالعه موردی: آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به واسطه تأثیرات منفی استفاده از سوخت های فسیلی و همچنین محدود بودن این منابع، استفاده از انرژی های تجدید پذیر و به خصوص انرژی حاصله از باد برای تولید انرژی پاک در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته است. به طوری که بیشترین ظرفیت تولید الکتریسیته در انرژی های نو در اروپا در سال 2008 متعلق به انرژی بادی (۴۳%) بوده است. به منظور بهره برداری مناسب و مطلوب از انرژی بادی، اولین گام مطالعه و معرّفی مناطق مناسب برای انجام پروژه است. در این پژوهش با بهره گیری از نظر کارشناسان خبره و مطالعه طرح ها و پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، از 12 پارامتر پتانسیل باد، فاصله از شهرها، روستاها، رودخانه ها، دریاچه ها، جاده ها، خطوط ریلی، فرودگاه، گسل و همچنین کاربری اراضی، شیب و ارتفاع برای ارزیابی تناسب اراضی جهت ایجاد مزارع باد در استان آذربایجان شرقی استفاده شده است. این پارامترها ابتدا از سه دیدگاه اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و زیست محیطی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و سپس برای وزن دادن و همپوشانی لایه ها و معیارها از مدل AHP و منطق فازی در محیط سیستم اطلاعات مکانی (GIS) استفاده گردید. در نقشه حاصله، از کل مساحت منطقه در مدل AHP و منطق فازی به ترتیب، در حدود 025/0 و 3 درصد برای انجام چنین پروژه ای مناسب تشخیص داده شد. ضریب همبستگی روش فازی وAHP با لایه پتانسیل باد، به عنوان مهم ترین لایه مورد استفاده به ترتیب 55 و 43 درصد بدست آمد، که حاکی از برتری نسبی روش فازی نسبت به روش AHP در مسئله مورد تحقیق است. همچنین بر اساس یافته های پژوهش حاضر مهم ترین فاکتورهای موثر در مکانیابی مزارع باد لایه های پتانسیل باد، ارتفاع، فاصله از دریاچه ها، کاربری اراضی، شهرها و روستا هستند.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مطالعه موردی : دوره یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان بیش از سه دهه است که با حضور در انتخابات، سرنوشت و اداره کشور را به دست افراد مورد نظر خود می سپارند. هر چند سابقه شکل گیری مجلس به دوران مشروطه بر می گردد، ولی نقش پررنگ مجلس و انتخابات در بعد از انقلاب اسلامی، نمایان گشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی حضور مردم از دیدگاه فضایی- سیاسی در پهنه سرزمین است، تا نشان دهد که الگوی فضایی مشارکت مردم در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری چگونه بوده است. بدینمنظور با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و توابع آمار مکانی به بیان الگوی فضایی تمایل ساکنین کشور به هر یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پرداخته شده است. نتایج نشان داد که الگوی مشارکت در کشور یکسان نبوده و استان های با توسعه یافتگی بالا از مشارکت کمتری برخوردار بوده و استان های محروم مشارکت بیشتری داشته اند. الگوی فضایی آراء بیانگر تمرکز شدید آراء کاندید منتخب در نواحی شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور بوده و همچنین آراء آقایان محسن رضایی در غرب و جنوب غرب کشور و محمدباقر قالیباف در خراسان رضوی کاملاً منطبق بر جستار زادشهری است.
ارزیابی تأثیر گسل و سنگ شناسی بر عملکرد عامل جهت شیب در وقوع زمین لغزش (مطالعه موردی: حوضه آبریز بابلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش عوامل تأثیرگذار بر عملکرد جهت شیب در رخدادهای لغزشی حوضه آبریز بابلرود است. این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول تراکم زمین لغزش ها در جهات اصلی شیب به تفکیک سازندها تعیین شد و در مرحله دوم، تراکم زمین لغزش ها در جهات اصلی شیب در رده های مختلف فاصله از گسل در هر سازند، موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تأثیر جهت شیب تا حدود زیادی تحت تأثیر فاصله از گسل و سنگ شناسی است؛ به طوری که نقش جهت شیب در رخدادهای لغزشی منطقه در کلاس های نزدیک گسل منفی و در کلاس دور از گسل مثبت ارزیابی شد. همچنین در سازندهای نرم و فرسایش پذیر مارن، شیل و آهک مارنی، نقش جهت شیب منفی و در سازندهای مقاوم نظیر آهک، دولومیت و ماسه سنگ، مثبت و طبق انتظار است.
تحلیل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کشت گلخانه ای در توسعة کارآفرینی و اشتغال زایی روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدف: امروزه، کشت گلخانه ای در نواحی روستایی یکی از عواملی است که در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است. هدف از نگارش این مقاله، تحلیل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کشت گلخانه ای در توسعة کارآفرینی و اشتغال زایی روستایی است.
روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. ابتدا، با مراجعه به روستاها و انجام مصاحبه، نظر مردم دربارة وضعیت کشت گلخانه ای پرسیده شد. سپس، با استفاده از 100 کارشناس مرتبط با مسائل روستایی، درقالب مدل SWOT، چهار عامل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیدند و درقالب پرسش نامه ارزش دهی انجام شد.
یافته ها: براساس نتایج تحقیق، عامل درآمدزایی روستاییان درزمینه های مختلف نظیر بسته بندی، طراحی و ساخت بسته ها، کاشت، داشت و برداشت تولیدات گل و گیاه، با امتیاز 36/0 به عنوان مهم ترین قوت شناخته شد. کمبود انبار و ماشین های حمل گل و گیاه مجهز به سردخانه (وانت و کامیون های بدون سردخانه) با ارزش 14/0 بااهمیت ترین ضعف، نزدیکی به بزرگ ترین بازار مصرف گل و گیاه (تهران- کرج) با امتیاز 36/0، مهم ترین فرصت و نبود بازاریابی کارا و اثربخش درزمینة تولیدات گل و گیاه در داخل و خارج کشور با ارزش 1/0، به عنوان مهم ترین تهدید شناخته شدند. همچنین، راهبرد تهاجمی با امتیاز 49/4، به عنوان مهم ترین راهبرد در بخش تولیدات گل و گیاهان زینتی اتخاذ شده است.
محدودیت ها/راهبردها: از چالش های پیش روی پژوهش، دست نیافتن به اطلاعات مربوط به میزان تولید در سازمان متولی توسعة روستایی و کشاورزی است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهای ایجاد پایانة صادراتی گل و گیاه در منطقه، تغییر در روش تولید از شیوة سنتی به صنعتی با بهره گیری از فناوری های نوین، تقویت و ایجاد اتحادیه ها و تشکل های صادرتی، ایجاد یک پژوهشکدة بیوتکنولوژی و ایستگاه تحقیقات گل و گیاه و آزمایشگاه، ایجاد دهکده های گل و گیاه و برپایی نمایشگاه های ملی و بین المللی در تهران و پاکدشت پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این لحاظ دارای اهمیت و ارزش است که نظرات کارشناسان و خبرگان توسعة روستایی مبنای ارزش گذاری و وزن دهی به معیارها و تحلیل SWOT قرار گرفته است.
الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریسم در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روددره های گردشگری استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از طریق توسعه کارآفرینی، بیش از پیش توجه محققان و برنامه ریزان را به خود جلب کرده است. براین اساس یکی از فرصت های جدید اقتصادی، صنعت گردشگری روستایی به ویژه اکوتوریسم در روستاهای مناطق حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران بوده که برای اوقات فراغت و نیاز شهروندان به مناطق طبیعی با چشم انداز زیبا و دور از آلودگی ها، اهمیت یافته است. در این راستا، سؤال اساسی این است که توسعه کارآفرینی اکوتوریستی بر اساس کدام الگو امکان پذیر است؟ لذا هدف مطالعه، ارائه الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی با پتانسیل گردشگری دره ای است. بر این اساس، در پژوهش پیش رو هفده روستا در هفت مسیر رود دره ای نمونه های مطالعه انتخاب شدند و با استفاده از روش کمی پیمایشی، در سطح صاحبان کسب وکارهای گردشگری که کارآفرینان اکوتوریستی در روستاهای منتخب به شمار می روند، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانه (شرایط محیطی، سیاست ها و رویه های قانونی) ویژگی های کارآفرینانه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که بر حسب شاخص های انتخابی و بر اساس آزمون همبستگی پیرسن، ارتباط معناداری بین عوامل سه گانه تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی برقرار است. همچنین براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به عمل آمده، پس از مشخص شدن میزان تأثیرات غیر مستقیم متغیرها، به محاسبه کل تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن، ویژگی های کارآفرینانه با بیشترین تأثیر در کارآفرینی اکوتوریستی قرار دارد. درنهایت مشخص شد الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی ارائه شده این پژوهش، 2/35 درصد تبیین کننده توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در منطقه است.