فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی اقتصاد مبنا شهری می توان به تفکر تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری اشاره نمود که به عنوان یک مفهوم مهم در مباحث شهرسازی و برنامه ریزی توسعه گرا، تفکر جدید و ضروری را در مورد ارائه الگوها و شاخص های کابردی بازآفرینی شهرهایی که مسائل اقتصادی و سرمایه گذاری شهری را دارند. تبیین الگوها، مضامین و شاخص های بازآفرینی اقتصاد مبنا تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری با توجه به روند مطالعاتی به روز و جدید مطرح درسطح جهانی، همچنین با توجه به مواجه بودن شهرها با بحران های مالی و تأمین بودجه متعدد در نتیجه درحل مشکلات،کاهش مضرات و مسائل مهم در این حوزه ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد، زمینه ها، الگوها، مفاهیم و شاخص های بازآفرینی شهری اقتصاد مبنا با تأکید بر سرمایه گذاری شهری می باشد. این پژوهش از زمره پژوهش های کیفی قرار دارد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضرکه ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک و روش تحلیل کیفی(تحلیل مضمون) در محور اصلی پژوهش با استفاده از کدگذاری(تفسیری) و نرم افزار کتابشناختی(VOSviewer)،بعنوان ابزار سنجش استفاده شده است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی(کتابخانه ای) می باشد. جامعه اماری شامل مقالات علمی که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری(review) چاپ شده در نشریات(ScienceDirect) و(Scopus)در بازه زمانی12ساله(2010 تا 2022)با این مشخصات در این پایگاه های اطلاعاتی وجود دارد، مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از روش و مدل پژوهش و تحلیل محتوای پژوهش، نشاندهند؛(3)کلید واژه موضوعی بعنوان مؤلفه،(53)کلیدواژه به عنوان شاخص/معیارهای پژوهش و(6)کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش«حمایت از سرمایه گذاری شهری،جذب مشارکت های دولتی و خصوصی در تأمین مالی شهر،روش تأمین مالی زیرساخت ها اصلی شهر،سنجش وضعیت اقتصادی و دارای مالی شهرها، مدیریت مالی دولت در راستای اقتصاد سبز، پاسخگوی و شفافیت دولت محلی در حوزه مالی و سرمایه گذاری» بعنوان الگوهای تأثیر گذار بر روند برنامه ریزی تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری بازآفرینی اقتصاد مبنا می باشد.
ارزیابی تاب آوری اقلیمی در بعد کالبدی (مطالعه موردی: محله نقش جهان، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55-66
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران های ناشی از آن در شهرها، تاب آوری شهری است. تاب آوری به توانایی هر سیستم شهری در تحمل و بازیابی سریع در اثر ضربه و فشارهای متعدد و تداوم ارائه خدمات اشاره دارد. شهر تاب آور شهری است که ضمن حفظ عملکردهای اساسی، ساختارها و هویت خود و همچنین سازگاری و پیشرفت در برابر تغییرات مداوم، آماده بازسازی آسیب های ناشی از هرگونه بحران مانند تغییر اقلیم است. این موضوع در تحقیقات مختلف و اسناد بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و از آن جا که ایران در معرض چالش های اقلیمی بسیاری است، ضرورت چنین تحقیقاتی بیش از پیش احساس می شود. در این پژوهش، سوال اصلی این است که چگونه تاب آوری اقلیمی در بستر شهر شکل می گیرد و چگونه ابعاد آن به ویژه تاب آوری کالبدی باید ارزیابی شود. با توجه به این که اصفهان در معرض تغییرات اقلیمی است و بر اساس سناریوهای مختلف، تغییرات گسترده ای در دما و بارندگی این شهر برای دهه های آینده پیش بینی می گردد؛ پژوهش حاضر برای ارزیابی تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر تغییرات اقلیمی در نمونه پژوهی محله نقش جهان در شهر اصفهان طراحی و انجام شده است. اولین گام در راستای این امر بررسی چارچوب نظری تاب آوری شهری و استخراج شاخص های تاب آوری کالبدی بود. سپس جمع آوری داده ها از روش هایی مانند مطالعات اسنادی، مصاحبه و مشاهده انجام و داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای تحلیل گردید. در انتها سطح تاب آوری اقلیمی در پنج دسته از معیار های محیطی-کالبدی، ساختار شهری، مقاومت SPSS و GIS و سازگاری، تراکم و دسترسی به خدمات ارزیابی و تحلیل شد. در بافت نقش جهان، امتیاز نهایی نشان می دهد که تاب آوری کالبدی در برابر تغییرات اقلیمی در سطح متوسط است. بنابراین در راستای بهبود آن راهبردهایی نیز ارائه شد.
بررسی رابطه فضایی- مکانی تراکم جمعیت و ناهنجاری های اجتماعی در شهر کرمانشاه (نمونه موردی: جرم اعتیاد به مواد مخدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
1-14
حوزه های تخصصی:
کرمانشاه از جمله شهرهایی است که طی دو دهه اخیر با مشکلات فراوانی در روند شهرنشینی مواجه بوده است، این شهر به دلیل شرایط خاص فضایی، کالبدی، اجتماعی، دارای آمار بالای جرم و جنایت است. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه فضایی- مکانی تراکم جمعیت با نرخ وقوع جرم و همچنین شناسایی کانون های جرمخیز جرم اعتیاد به مواد مخدر در شهر کرمانشاه می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی میباشد و برای تشخیص کانون های جرمخیز شهری از شاخص موران و تکنیک درون یابی تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. همچنین برای برآورد تعداد جمعیت در بلوک های آماری از روش طبقه بندی تراکم استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، جرم اعتیاد به مواد مخدر است که در سال 1390 در محدوده قانونی شهر کرمانشاه به وقوع پیوسته است و به عنوان نمونه آماری، 404 فقره از جرائم اعتیاد به مواد مخدر اتفاق افتاده شهر بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین کانون های جرمخیز اعتیاد به مواد مخدر در جنوب شرقی شهر کرمانشاه یعنی منطقه اسکان غیررسمی جعفرآباد و بلوار سید جمال الدین اسدآبادی و چهارراه رشیدی و خیابان بعثت و خیابان جمخانه منطبق است و توزیع فضایی جرائم از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. همچنین بین تراکم جمعیت در این محدوده ها و نرخ وقوع بزهکاری در آن ها رابطه مستقیم وجود دارد. از اینرو بیشتر کانون های جرمخیز جرم اعتیاد به مواد مخدر در محدوده های پرازدحام و متراکم شهر متمرکز شده که این مناطق دارای ساختار کالبدی- فضایی نامناسبی هستند و باعث امکان کنترل کمتر و افزایش بزهکاری در این مناطق شده است.
تحلیلی بر شاخص های شهروند الکترونیکی از نظر شهروندان در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
57 - 70
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر شاخص های شهروند الکترونیکی از نظر شهروندان در شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در مناطق دهگانه شهر تبریز می باشند که با استفاده از فرمول برآورد نمونه کوکران تعداد و حجم نمونه افراد مورد مطالعه برابر با 322 نفر تعیین و برای اطمینان بیشتر با 10 درصد افزایش، تعداد نهایی نمونه آماری به 354 نمونه افزایش یافته است. تعداد نمونه برای هر منطقه از طریق روش وزن دهی متناسب با جمعیت آن منطقه مشخص شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری پیرسون و تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت دسترسی شهروندان به امکانات ICT و مراکز خدمات رسانی الکترونیک، پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 19/3 و 13/5 بوده که دسترسی نسبتاً مناسبی را به این امکانات نشان می دهد. از نظر شاخص های شهروند الکترونیکی میانگین بدست آمده 79/2 با در نظر گرفتن زیرساخت ها؛ در سطح مطلوبی قرار دارد. از دید شهروندان در استفاده ای که از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند نتایج نشان می دهد که استفاده بهینه از آن و شکل گیری شهر الکترونیک می تواند آثار مثبتی بر ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار شهر بر جای نهد. پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 71/3 و 03/19 بوده است. با توجه به تجربه استفاده از ICT، بالای 79 درصد شهروندان موافق با ضرورت استفاده از ICT و ایجاد شهر الکترونیک هستند؛ در نتیجه رابطه معناداری بین آمادگی الکترونیکی شهروندان و پذیرش اثرات استفاده از ICT و گسترش شهر الکترونیک وجود دارد، شدت همبستگی 433/0 r= حاکی از رابطه مثبت و رو به بالای بین این دو متغیر است. بنابراین شهروندان ضمن متوجه بودن به ضرورت آموزش هایی با متد و محتوایی نوین، نقش ICT را کاربرد بسیار ارزشمندی به منظور تجربه زندگی بهتر می دانند.
تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری در سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محلات شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
53 - 72
حوزه های تخصصی:
فقر، نابرابری و ناتوانی گروه هایی از اجتماع در تأمین مسکن مناسب در ایجاد زمینه های لازم جهت برخوردار شدن گروه های فقیر از مسکن مناسب باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و محلات فقیرنشین گردید. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی شهر می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات برای کسب بینش نظری لازم و بررسی ادبیات موضوع از شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برای دیگر داده ها از اطلاعات 12389 بلوک برگرفته از داده های مرکز آمار ایران در سال 1395 استفاده شده است. بیشترین درصد از بلوک های شهر را با 4/44 درصد در طبقه متوسط و کم ترین آن با 1/8 درصد در طبقه خیلی فقیر قرارگرفته است. بیشترین درصد مساحت شهر به ترتیب با 28/36 و 28/34 درصد در خوشه متوسط و فقیر جای دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، محلات سکونتگاه های غیررسمی ازنظر ویژگی های عمدتاً کالبدی با سایر محلات شهرها تفاوت داشته و در مابقی خصوصیات تفاوت ها بارز نیست مگر در زمینه فقر و دسترسی ها. نرخ بی سوادی بالا نسبت به سایر محلات (09/6) که بیشترین سطح تحصیلات در میان مردان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی مربوط به دوره ابتدایی، سوادآموزی و دیپلم است و درصد افراد با تحصیلات عالیه در این مناطق بسیار پایین است. ساکنین سکونتگاه های غیررسمی به مثابه سرمایه های جامعه نیاز به تقویت دارند. ضمن این که تأکید بیش ازحد بر تقویت سرمایه اقتصادی، درواقع به محرومیت، ناتوانی و عدم انسجام بیشتر این سکونتگاه ها انجامیده است. بنابراین در این گونه محلات با گذر از برنامه ریزی بخشی به برنامه ریزی موضوعی اثربخش می توان سیاست ها و برنامه ریزی شهری و شهرسازی حامی فقر و کم درآمدها را در سکونتگاه های غیررسمی شهر اهواز پیاده نمود.
ارزیابی فضایی- مکانی کاربری های درمانی در شهر ایلام (مطالعه موردی: کلینیک های تخصصی پزشکی محله سعدی)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی گونه های کاربری اراضی بهداشتی- درمانی در شهرها به عنوان زیرمجموعه ی مهمی از کاربری اراضی شهری با توجه به ارائه خدمات حیاتی به شهروندان و جمعیت حوزه نفوذ، مستلزمِ توجه ویژه ای است. این مقاله در نظر دارد به تحلیل فضایی گونه های این کاربری در سطح محله ای بپردازد. این تحلیل می تواند بستری برای حرکت در مسیر توسعه پایدار شهری فراهم نماید. جهت تحلیل فضایی گونه های کاربری اراضی بهداشتی-درمانی در شهر ایلام، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار اکسپرت چوویس استفاده شده و معیارهای پنج گانه ی سازگاری ارضی شهری، همسایگی ناسازگار، تراکم جمعیت، شبکه معابر و شعاع پوشش جهت تحلیل وضعیت محل مورد مطالعه و مکانیابی مناطق جدید استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی سیستم-ها وزن و امتیاز هر کدام از عوامل تهیه گردید از روی هم اندازی این لایه ها با مراکز بهداشتی و خدماتی موجود (کلینیک های تخصصی محله سعدی) مشخص گردید این مراکز در سطح شهر ایلام توزیع نسبتاً خوبی را دارا هستند و گونه های کاربری اراضی درمانی (کلینیک های تخصصی) در سطح محله های شهر ایلام از نظر تعداد و نیز دسترسی شهروندان به آنها، از الگوی توزیع فضایی نسبتاً مناسبی برخوردار است.
ارائه مدل توسعه گردشگری بندر توریستی چابهار با رویکرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 126
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از صنایع پردرآمد در جهان است درحالی که مناطق گردشگری ایران ازجمله بندر چابهار با داشتن پتانسیل های فراوان نتوانسته از این ظرفیت به خوبی استفاده کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توسعه گردشگری جهت ارائه الگوی گردشگری در بندر چابهار می باشد، این پژوهش از روش کیفی نظریه تئوری داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش، نظری با استفاده از روش های غیر احتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است که بر مبنای آن، 18 مصاحبه با خبرگان و اساتید دانشگاه صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند استراوس و کوربین و مدل پارادایمی، تجزیه وتحلیل شده و پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی توسط پژوهشگر به دست آمده است. بر این اساس نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 128 مقوله فرعی و 27 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پاردایمی شامل توسعه گردشگری به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (کیفیت درک شده، ویژگی های مقصد، رضایت، واکنش رفتاری)، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقوقی، سیاسی، جغرافیایی و فیزیکی)، شرایط مداخله گر (جاذبه های گردشگری، زیرساخت های گردشگری، منابع انسانی، منابع مالی و تبلیغات و اطلاع رسانی)، راهبردها (منابع انسانی و مالی، هوشمندی کسب وکار، ارائه خدمات مطلوب به گردشگران، توسعه زیرساخت ها گردشگری) و پیامدها (سودآوری بخش خصوصی، توسعه شهری، کاهش بیکاری، توسعه گردشگری، افزایش سرمایه و رشد اقتصادی) قرار گرفت.
تحلیل پهنه های اکوتوریستی با استفاده از مدل TOPSIS (مطالعه موردی شهرستان فیروزکوه، استان تهران، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، گردشگری به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش روابط بین ملتها بشمار می رود اما توسعه ی آن نیازمند امکانات ویژه ای از قبیل آب و هوا، آثار تاریخی و فرهنگی، جاذبه های طبیعی، آداب و سنن، زیرساخت ها، امکانات و تجهیزات مناسب بمنظور جذب گردشگری کرده اند. در سازمان دهی فعالیت های اکوتوریستی، حفاظت همه جانبه از محیط زیست با بیشترین توجه و توسعه ی اکوتوریسم بعنوان عاملی در راستای توسعه ی منطقه ای با هزینه های بهینه، از اهداف اصلی بشمار می رود. لازمه ی این امر، شناسایی دقیق منابع اکوتوریستی از طریق بررسی وضع موجود آن است. بدین منظور با استفاده از نرم افزار GIS ورژن 10.4.1 پارامترهای شیب، جهت، ارتفاع، دما، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از بعضی عوامل محیطی مثل پهنه های لغزشی، رودخانه، مناطق حفاظت شده و جاده بررسی و نهایتاً نقشه های رقومی هر یک تهیه گردید. با توجه به این پارامترها، فعالیت های طبیعت گردی منطقه نیز انتخاب و معرفی شد. طبق یافته های تحقیق فعالیت های اکو توریستی در این شهرستان عبارتند از: طبیعت گردی، حیات وحش، دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی. در این تحقیق از مدل TOPSIS برای رتبه بندی معیارهای گردشگری استفاده گردید. بر این اساس ماتریس رتبه بندی فعالیت های اکوتوریستی تشکیل شد. در این ماتریس پارامترهای محیطی شامل شیب، جهت، ارتفاع، پوشش گیاهی، دما و منابع آب به عنوان شاخص و فعالیت های اکوتوریستی به عنوان معیار در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مدل TOPSIS حاکی از آن است که بین انواع فعالیت های گردشگری طبیعت گردی و حیات وحش با امتیاز به ترتیب 61/0 و 60/0 دارای اهمیت بیشتر و بعد از آن ها فعالیت های دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی با امتیازات به ترتیب 46/0، 41/0 و 40/0 قرار دارند.
رویکرد مشارکت جویانه در ساماندهی بافت فرسوده شهری (نمونه مورد مطالعه محله نادر کاظمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 318
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند مشکل بافت های فرسوده در شهرهاست که هر کشوری سعی در رفع آن بر اساس امکانات و توانایی های بومی خویش و برپایه آراء نظریه پردازان گوناگون دارد. تحقق چنین هدفی مستلزم انجام مطالعات گسترده، شناخت جنبه های محیطی – کالبدی و بررسی ابعاد اقتصادی – اجتماعی، بافت های فرسوده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش به سازی و نوسازی بافت فرسوده محله نادرکاظمی به منظور حیات دوباره بافت است. اهداف فرعی در چارچوب هدف کلی پژوهش عبارت است از: شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان، وضعیت کالبدی مجموعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده نادرکاظمی و ارائه راهبردها و راهکارهای علمی و عملی در این زمینه است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله نادرکاظمی شیراز با جمعیت 2302 نفر و نمونه قابل تعمیم 329 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل آماری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که کمبود امکانات، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی سبب مهاجرت بیش تر ساکنان بومی این منطقه به مناطق دیگر شهر شده است، از سوی دیگر، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ساکنان بافت سبب شده تا روند به سازی و نوسازی درون بافت کند و سرعت فرسوده شدن و تخریب بافت افزایش یابد. بر اساس یافته ها پاسخ گویان بیش ترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کم ترین گرایش را به مشارکت مالی داشتند؛ نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مردمی در روند ساماندهی بافت فرسوده با مولفه های دسترسی به خدمات و امکانات شهری و اعتماد سازی رابطه ای معنادار وجود دارد.
تحلیل عوامل کلیدی موثر برآینده بافت ناکارآمد شهری در افق 1414 (مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد)
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
بررسی فنی و اقتصادی استفاده از سیستم ترکیبی تجدیدپذیر برای گلخانه های استان تهران با هدف کاهش انتشار گاز های گلخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
154 - 163
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت غذایی از مهمترین چالشهای جوامع بشری بهویژه کشورهای در حال توسعه است. از اینرو، شاهد رشد چشمگیر سازههای گلخانهای در این کشورها هستیم. اما این توسعه منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتر و بروز مشکلات زیستمحیطی اعم از گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم میشود. کشور ایران نیز از این قضیه جدا نیست و جزء یکی از تولیدکنندههای بزرگ گازهای گلخانهای در جهان است. در این پژوهش تلاش شده است با در نظر گرفتن مفاهیم توسعه پایدار و با بررسی گلخانهای در شهرستان رباط کریم استان تهران اجزای تولید توان تجدیدپذیر در نرمافزار هومر، سیستم ترکیبی بهینه با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای مدلسازی شود. اجزای اصلی سناریوی برتر شامل پنل خورشیدی، توربین بادی و باتری است که 6/59 درصد از انرژی مورد نیاز این گلخانه را تأمین میکنند. در شرایط نرخ بهره 16 درصد و نرخ تورم 13 درصد هزینه خالص فعلی این سیستم 215626 دلار و هزینه انرژی آن 084/0 دلار به ازای هر کیلووات ساعت است. این سیستم از انتشار 66 تن کربن دیاکسید در سال جلوگیری میکند؛ که این مقدار منجر به کاهش 61 درصدی انتشار این گاز گلخانهای میشود. همچنین، نتایج برای محصولات کشاورزی دیگر نیز به همراه آنالیز حساسیت نرخ بهره 16 تا 20 درصد و نرخ تورم 13 تا 17 درصد ارائه شده تا تحقیق موجود به عنوان یک راهنمای جامع برای تمام کشاورزان در اقلیم مشابه باشد.
نقش رسانه های جهانی در اتصال مکان های قطب رشد به فضای جریان ها (مطالعه موردی: منطقه آزاد انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مناطق آزاد هم چون گره شبکه ها در متن اقتصاد جهانی و در کانون برون سپاری و دور سپاری قرار گرفته اند و از این رو توانایی جذب فرایندهای تولیدی و یا خدماتی اقتصاد جهانی را در چارچوب اقتصاد پست فوردیسم را دارند. مکان های جغرافیایی هم چون بنگلور در هند در واقع هم گره شبکه اقتصاد جهانی است و هم مرکز رشد اقتصادی در جنوب هند و به عنوان یک قطب رشد در مقیاس منطقه ای جهانی. در این راستا رسانه های جهانی با نمایش ویژگی های مناطق آزاد سبب ایجاد برندینگ مکانی و جذب سرمایه های جهانی به سمت مناطق آزاد می شوند. رسانه های جهانی می توانند به رقابت پذیری و بازاریابی مکان برای اتصال بیشتر مناطق آزاد به شبکه ها عمل نمایند. با چنین رویکردی در این مقاله به جایگاه و اهمیت رسانه در بازنمایی منطقه آزاد انزلی توجه شده است. از این رو منطقه آزاد انزلی علاوه بر توجه به ضرورت دیپلماسی رسانه ای باید تلاش هایی در زمینه اهمیت برندینگ مکانی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و هم چنین در سطح جهانی داشته باشد. این مقاله به اهمیت حضور رسانه ها در مکان های قطب رشد و ایجاد حس رقابت پذیری و بازنمایی تصویر رسانه ای منطقه آزاد انزلی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا می پردازد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی می باشد و در پایان به ذکر راهبردهای پیشنهادی رسانه ای در نمایش اهمیت و شکل دهی به بازاریابی مکان های قطب رشد و برندینگ مکانی، جهت سرمایه گذاری در منطقه آزاد انزلی می پردازد.
ارزیابی اثرات توسعه گردشگری بر کاهش میزان فقر و توانمندسازی اقتصادی(مطالعه موردی روستاهای شهرستان پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری بزرگ ترین صنعت خدماتی جهان ازنظر درآمدزایی شناخته شده است و تغییرات اقتصادی زیادی را در پی داشته است می تواند به عنوان یک صنعت اقتصادی توانمند تأثیر بسیاری بر اشتغال داشته باشد. در مقاله حاضر برای بررسی توسعه گردشگری بر کاهش میزان فقر و توانمندسازی اقتصادی خانوارها در روستاهای شهرستان پارس آباد پرداخته شده است. این پژوهش ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 13 روستا موردمطالعه در شهرستان پارس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران 352 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسشنامه ها تکمیل شد..برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های spss و از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته تحقیق با استفاده از آزمون (ویلکامسون وt دوجفت)حاکی از آن است ، با استناد آماره t با مقدار(404/7 ) از میزان توسعه گردشگری و همه ابعاد (به جز بُعد کالبدی) با مقدار t میانگین:( 83/2) در زمان پس از توسعه گردشگری به صورت معنادار کاهش یافته است. از طرفی، میزان توسعه گردشگری با آماره t برابر با 404/7 در زمان پس از توسعه گردشگری کاهش یافته است. درنتیجه مقاله منطقه بیشتر باید برنامه ریزی لازم در جهت گسترش و گردشگری توسعه یابد. و می تواند به عنوان منبع درآمدزایی برای منطقه و کشور باشد و از فقر و بیکاری مردم بکاهد، واقعیت امر این است که صنعت گردشگری و توریسم نتوانسته در این منطقه موفقیت چندانی به دست آورد.
تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
در راستای توسعه پایدار شهرها تاکنون نظریه ها و الگوهای مختلفی ارائه شده است. در این باره می توان به نظریه هایی مانند شهر سالم و شهر خلاق اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم در مناطق شهر اصفهان است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل و سنجش داده ها از مدل ویکور استفاده شده و در فرایند انجام آن از ضریب آنتروپی شانون و در نهایت نیز از روش همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 3 با نمره 1 رتبه اول و منطقه 5 با نمره 781/0 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. کمترین سطح نیز مربوط به منطقه 12 می باشد و مناطق 5 و 6 با نمره برابر با 1 بهترین مناطق از لحاظ شاخص های شهر سالم هستند. کمترین نمرات نیز به مناطق 15 و 11 اختصاص دارد. در نهایت پس از تعیین نمره هر یک از مناطق بر اساس شاخص های شهر خلاق و سالم، رابطه بین این دو رویکرد در بین مناطق شهر اصفهان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل می شود. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد بین دو متغیر اصلی پژوهش رابطه وجود دارد. در واقع سطح معنی داری کمتر از 05/0 است و ضریب همبستگی مثبت است. به این معنا که بین دو رویکرد در مناطق شهر اصفهان رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب بتا برابر با 614/0 است که می توان گفت 60% تغییرات در زمینه توسعه شهر خلاق را می توان با شاخص های شهر سالم پیش بینی کرد.
ارزیابی تعامل میان فرد و محیط زندگی در محلات جدید با استفاده از سنجش کیفیت عینی و ذهنی مطالعه موردی: شهرک نفت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
3 - 16
حوزه های تخصصی:
رشد بی سابقه شهرنشینی در دهه های اخیر موجب شده تا محله های بی شماری در اطراف هسته اصلی شهر تهران بر اساس الگوهای منظم شکل بگیرند. یکی از موضوعات مورد توجه و نگران کننده در این محله ها، مسئله عدم تطابق میان محیط های جدید ساخته شده و انسان به عنوان استفاده کننده از این محیط هاست. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی کیفیت ادراکی محیط بر مبنای میزان رضایت مندی ساکنان از محیط ساخته شده و کیفیت فیزیکی محیط در راستای سنجش نحوه ارتباط میان ذهنیت و عینیت محیط محلی است. محله مورد مطالعه، شهرک نفت در شمال غرب تهران است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش ترکیبی سنجش شاخص های ذهنی و عینی و مقایسه میان آن هاست. معیارهای کیفیت ذهنی محیط از مدل سلسله مراتبی چند شاخصه کیفیت محیط مسکونی به دست آمده و متناظر با آنها، معیارهای سنجش کیفیت عینی محیط بر اساس شاخص های مطرح در برنامه ریزی شهری بسط داده شده اند. نتایج یافته ها نشان می دهد که در بیشتر زیرشاخص ها، تعامل میان فرد و محیط و سطح رضایت فرد به امکانات و وضعیت فیزیکی محیط بستگی دارد. همچنین میان کیفیت ادراکی از محله و کیفیت عینی آن بر اساس آزمون T مستقل اختلاف معناداری وجود دارد. این مسئله نشان دهنده تفاوت در ویژگی های فیزیکی محیط و ادراک افراد از آن است و با توجه به بالاتر بودن میزان کیفیت عینی محیط، می توان نتیجه گرفت، سطح انتظارات ساکنان در این محله بیش از وضعیت فیزیکی محیط می باشد. از سوی دیگر، اختلاف در سطوح محاسبه شده کیفیت ذهنی و عینی می تواند به تدقیق شاخص های مورد استفاده کمک کند.
حل ناکارآمدی نظام مشارکت محلی با کاربست رویه شهرسازی تاکتیکال (نمونه مورد مطالعه: محله پامنار، بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : ساخت برنامه ریزی شهری و شهرسازی کشور و به طور خاص در حوزه بافت های تاریخی ناکارآمد کشور(از جمله محله تاریخی پامنار کرمان، به عنوان نمونه مورد مطالعه)، درگیر مسایل و چالش های متعددی هستند. بافت هایی که نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ تکنیکی و گفتمانی سیستم برنامه ریزی کشور قادر به برطرف نمودن آن ها نیست. در این راستا، شهرسازی معاصر با تغییر پارادایمی نظیر بالا_آمرانه به پایین_مشارکتی در قالب رویکرد شهرسازی تاکتیکال به مثابه یکی از گونه های نوین شهرسازی در ارتباط با بافت های ناکارآمد شهری، می تواند کارآمد باشد. در راستای مقدمه ذکر شده، پژوهش حاضر با شناسایی و الویت بندی پروژه های تاکتیکال با محوریت افزایش مشارکت جویی و نیز اجرایی نمودن این پروژه ها در فضاهای شهری بافت های تاریخی کشور(نمونه مورد مطالعه: محله پامنار شهر کرمان) به انجام رسیده است. داده و روش : این پژوهش دارای هدف کاربردی و به لحاظ نوع تحلیل، در گروه تحقیقات آمیخته، یا به عبارتی کمی-کیفی قرار می گیرد. روش میدانی مورد استفاده، شامل بازدید میدانی و پرسشنامه کارشناسی(مبانی مقایسه زوجی) و روش فوکس گروپ، متشکل از شهروندان، مسئولین شهرداری و مسئولان دفتر تسهیلگری بازآفرینی بافت ناکارآمد محله پامنار بوده است. یافته ها : در راستا رفع مشکلات و مسایل شناسایی شده، 13 پروژه تاکتیکال تدوین و به منظور دخالت و مشارکت شهروندان در محله پامنار با استفاده از دانش کارشناسی و به روش مقایسه زوجی مورد وزن دهی قرار گرفت و ترتیب و اولویت هر کدام از این موارد شناسایی گردید. این وزن دهی، با توجه به هفت معیار(مشارکتی بودن، خلاقانه، کم هزینه، انتقادی، از پایین بودن، محلی، و غیر سلسله مراتبی) شهرسازی تاکتیکال که پیشتر شناسایی شده بود، به انجام رسید و در ادامه، 8 مورد از پروژه های یاد شده با مشارکت شهروندان محله، به اجرا در آمد. روش شهرسازی تاکتیکال، به منظور توسعه درون زای محلی، نقش برنامه ریز را به مثابه راهنما یا تسهیلگر در نظر می گیرد. نتیجه گیری : پژوهش حاضر نشان داد که با به کارگیری این روش میتوان بخش های کوچک، اما به شدت موثر و ضروری از نیازهای شهروندان را با در نظر گرفتن نقش فعال برای ساکنین به عنوان ذینفعان واقعی برآورده نماید، امری که طرحهای بلندبالای مرتبط با بافت های ناکارآمد شهری از تامین آن ها عاجز هستند.
مدل سازی تأثیرگذاری اقدامات مدیریت شهری بر زیست پذیری شهر مشهد (نمونه موردی: منطقه ۶ و ۹)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شهرها نقاط کانونی بسیاری از نگرانی هایی هستند که پایداری آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد، زیست پذیری شهری باکیفیت زندگی، پایداری، کیفیت مکان و اجتماعات سالم در ارتباط است. زیست پذیری شهرها بسیار متأثر از اقدامات مدیریت شهری به عنوان متولی اصلی در امور شهر هست و تعادل بین این دو بخش باعث ارتقاء زیست پذیری شهری می شود. داده و روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی -پیمایشی دارد و با روش کمی و توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از شهروندان دو منطقه 6 و 9 کلان شهر مشهد صورت گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تست و همچنین مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار آموس (AMOS) مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که در وضعیت موجود بعد زیست پذیری در منطقه 9 با میانگین 3/97 در سطح مطلوبی قرار دارد. میانگین ابعاد مدیریت شهری نیز در منطقه 9، با میانگین 3/14 وضعیتی بالاتر از متوسط را نشان می دهد. میانگین ابعاد زیست پذیری در منطقه 6، برابر با 3/034، وضعیتی بالاتر از متوسط و ابعاد مدیریت شهری برابر 2/40 که نامطلوب می باشد به دست آمده است. همچنین از جهت نحوه تأثیرگذاری اقدامات مدیریت شهری بر زیست پذیری، در منطقه 6 شاخص خدمات بر زیست پذیری (دسترسی، محیط زیست، مسکن، بهداشت و درمان) تأثیر زیاد و دارای رابطه مستقیم است. در منطقه 9 شاخص سرمایه گذاری با هر پنج شاخص زیست پذیری (دسترسی، محیط زیست، مسکن، بهداشت-درمان، امنیت) دارای تأثیر قوی و رابطه مستقیم می باشد. نتیجه گیری : هر دو بعد و شاخص های مدیریت شهری و زیست پذیری در دو منطقه یادشده در وضع موجود نیاز به بهبود دارند و همچنین با توجه به تأثیرگذاری شاخص های مدیریت شهری بر زیست پذیری کلان شهر مشهد، این دو مقوله و ارتباط آن ها لازم است در اولویت برنامه ریزی شهری قرار گیرد.
اهمیت تراکم ساختمانی در کاهش آلودگی هوای شهر (نمونه موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای بزرگ ایران امروزه با مشکل آلودگی هوا روبرو هستند این شرایط باعث آسیب های جبران ناپذیر در سطح اقتصادی و سلامت شهروندان شده است. از عمده مسائلی که توجه به آن در سطوح مختلف شهر می تواند باعث خروج آلودگی از محیط شود، نحوه جریان حرکت هوا در بین ساختمان ها می باشد که این بخش تحت تأثیر ارتقاع ساختمان ها و حجم توده ساخته شده می باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش تراکم ساختمان و حجم توده در یک محدوده بر میزان آلودگی هوا انجام شده است. در این مطالعه ابتدا نقشه پراکندگی آلودگی هوای (منوکسید کربن) شهر با استفاده از نرم افزار GIS محاسبه گردیده است و سپس با استفاده خصوصیات مختلف ارتفاعی ساختمان ها در سطح شهر اراک به تحلیل نحوه عملکرد شاخص های مدنظر بر آلودگی هوا پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد ضریب افزایش میانگین آلودگی هوا نسبت به درصد تراکم ساختمانی در یک محدوده در شهر اراک برابر 013/0 می باشد و هرچه تراکم ساختمانی در یک محدوده بیشتر باشد میزان آلودگی در آن نیز بیشتر می شود. همچین ضریب حاصل از رابطه میانگین آلودگی هوا در یک محدوده و درصد حجم توده ساخته شده برابر 085/0 می باشد. هرچه نسبت توده به فضا در یک محدوده افزایش یابد، میزان بیشتری از آلودگی در محیط می ماند. از آنجا که ضریب به دست آمده برای شاخص درصد حجم توده ساخته شده بیشتر از ضریب تراکم ساختمانی می باشد می توان چنین نتیجه گرفت که این شاخص می تواند نقش تعیین کننده تری در سنجش تاثیر تراکم بر میزان آلودگی هوای یک محدوده شهری داشته باشد.
بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اجتماعی درمناطق شهری با رویکرد شهر متراکم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
27 - 38
حوزه های تخصصی:
نابرابری های اجتماعی پدیده ای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابری ها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می کند. در ادبیات برنامه ریزی شهری دیدگاه های متفاوتی وجود دارند که سعی نموده اند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار در توسعه یافتگی مناطق معرفی نمایند. شهر متراکم یکی از الگوهای فرم پایدار می باشد که با هدف جلوگیری از گسترش شهر، به دنبال توزیع مناسب خدمات و تقویت شاخص های اقتصادی_اجتماعی در بین مناطق است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که در آن از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (TOPSIS,SAW,VIKOR) و C.V استفاده شده است. در این تحقیق شاخص های توسعه براساس پنج بعد و 44 متغیر تعریف شده اند و داده های تحقیق نیز از بلوک های آماری سرشماری سال1390 استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش، 12 منطقه شهر بابل بوده که محدوده های آن منطبق بر تقسیمات کالبدی مرکز آمار ترسیم شده است. بر اساس نتایج پژوهش، توزیع و پراکنش شاخص های توسعه در شهر بابل نوعی عدم تعادل فضایی را نشان می دهد، به طوری که نزدیک به 8/25 درصد از جمعیت شهر در مناطق توسعه یافته (3، 4و10) ، 5/14 درصد جمعیت در مناطق با توسعه متوسط (7و12) و 5/59 درصد در مناطق ضعیف و کمتر توسعه یافته (1 ،2 ،5 ،6 ، 8 ، 9و11) ساکن هستند. همچنین نواحی مرکزی شهر از سطح توسعه یافتگی بیشتری نسبت به مناطق پیرامونی و نیمه پیرامونی برخوردار می باشند و تفاوت معناداری میان ضریب توسعه در بین مناطق براساس طبقه بندی تراکم ساختمانی دیده می شود؛ به طوری که میانگین این ضریب در مناطق متراکم بیشتر از مناطق کم تراکم است. در نهایت مناطق 3 و 4 به عنوان مناطق توسعه یافته و مناطق 6 و 9 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهر بابل مشخص شده اند.
عوامل مؤثر در الگوی مدیریت راهبردی شهرهای مذهبی مورد: شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 110
حوزه های تخصصی:
ویژگی مذهبی در کلانشهر قم، مؤلفه ای است که بر کلیه ابعاد محیطی و زمینه ای این شهر سایه انداخته و مدیریت آن را با سایر شهرها متفاوت ساخته است. به همین جهت توجه به کنشگران متعدد و متکثر و عوامل خاص و متنوع مؤثر بر فرآیند مدیریت راهبردی کلانشهر مذکور و توجه به روابط بین آنها مشتمل بر همکاری و هم رأیی میان کنشگران و هماهنگی میان عوامل؛ در کنار در نظر گرفتن مسایل رَویه ای و ارتباطی فرآیند مدیریت راهبردی، کمک شایانی به افزایش کارایی و اثربخشی الگوی مدیریت راهبردی کلانشهر یاد شده خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و با بهره مندی از ابزار پرسشنامه، به اعتبار سنجی الگوی طراحی شده بخش کیفی تحقیق، پرداخته است. تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 255 نفر از افراد ذیربط؛ مشتمل بر مدیران و متخصصین مدیریت شهری به عنوان نمونه پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون های T و فریدمن و با کمک نرم افزار SPSS، 6 عامل اصلی در قالب 22 عامل فرعی مؤثر بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، تاثیر معنادار محیط و زمینه نهادی مدیریتی شهر، کنشگران و بازیگران محیطی شهر، عوامل محیطی شهر، روابط بین بازیگران و کنشگران محیطی شهر، روابط بین عوامل محیطی شهر و همچنین عوامل فرآیندی مدیریت راهبردی شهر بر مدیریت راهبردی شهر قم مورد تایید قرار گرفته که روابط بین عوامل محیطی شهر دارای میانگین رتبه بالاتری نسبت به سایر عوامل در تاثیر گذاری بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم می باشد.