فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تعیین محدوده های آسیب پذیر و مقاوم مناطق آبرفتی غرب شهر تهران در مقابل مخاطرات لرزه ای بوده است. روش تحقیق شامل بررسی شکستگی های مهم، گسل های مؤثر، استفاده از دیاگرام های رسوبی گمانه های حفاری شده و داده های ژئوتکنیکی است. نمونه ها از دو جنبه تراکم و آزمون نفوذ استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت نقشه پهنه بندی آبرفتی مناطق غربی شهر تهران در مقابل مخاطرات لرزه ای ترسیم شد. در این تحقیق برای اولین بار تأتیر امواج لرزه ای بر اساس ارتباطات زیر سطحی گسل ها با مناطق آبرفتی در غرب شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. طبق یافته های تحقیق بخش های جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه، از نظر تشدید شدت امواج لرزه ای، دارای بیشترین تأتیر و ناحیه شمالی آن فاقد هرگونه تشدید است. علاوه بر این با توجه به کیفیت خاک، امکان وقوع روان گرایی نیز در منطقه مورد مطالعه، دارای اهمیت است. از آن جا که شهر تهران بر روی سازند های آبرفتی بنا شده است، بررسی نوع و گسترش آبرفت ها و عکس العمل آبرفت ها در مقابل مخاطرات لرزه ای در شهر تهران برای طراحان و سازندگان پروژه های عمرانی بسیار ضروری خواهد بود؛ زیرا این داده ها در برنامه ریز ی های لازم برای تقویت مناطق مختلف شهری و کاهش مخاطرات لرزه ای کاربرد دارد.
بازآفرینی مفهوم محله در شهرهای ایرانی- اسلامی برپایه اصول نوشهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
3 - 12
حوزه های تخصصی:
درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد. درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد.
حمل و نقل پایدار در ایران؛ اندازه گیری و تحلیل شاخص های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
247 - 264
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است تا وضعیت پایداری یا ناپایداری سیستم های حمل و نقل موجود یا برنامه ریزی شده را دراقتصاد ایران ارزیابی نماید. این اقدام مستلزم شناسایی و تدوین شاخص های بومی برای اندازه گیری حمل و نقل پایدار در کشور است. در این راستا، شناسایی و محاسبه شاخص های تعیین کننده کیفیت و کمّیت حمل و نقل پایدار در سطح کشور، به عنوان معیار عملکرد سیاست ها و تصمیم ها در جهت حرکت به سوی توسعه پایدار در نظر گرفته شده و دوره زمانی 1375-1393 مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و سپس شاخص حمل و نقل پایدار طراحی و ارائه شده است. نتایج حکایت از آن دارد که تقریباً با گذشت زمان، کلیه متغیرهای نامبرده در وضعیت نامساعدی به لحاظ پایداری قرار گرفته و در کل نیز شاخص محاسبه شده حمل و نقل پایدار در طی دوره مذکور، از میزان 93/1- به مقدار 91/4- کاهش پیدا کرده یعنی اوضاع به مراتب بحرانی تر و وخیم تر شده است.به طور خاص، حمل و نقل زمینی هزینه های متعددی( نظیر:آلودگی ه ای زیس ت محیط ی، هزینه های مستقیم و غیرمس تقیم اقتص ادی به اقتصاد ایران تحمیل می نماید. بنا براین به منظور نیل به پایداری و کاهش هزینه های حمل و نقل، سوق دادن سیستم حمل درون و برون شهری به سمت حمل و نقل جاده ای منطبق با آخرین استانداردهای مجمع جهانی حمل و نقل و نیز تقویت پایدار حمل و نقل ریلی پیشنهاد می گردد
تأثیر مهاجرت های بین المللی و وجوه ارسالی بر اقتصاد کشورها (مورد پژوهش: کشور هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به صورت تحلیلی - توصیفی، برای بررسی تأثیر وجوه ارسالی در تاریخ های مختلف هند و تأثیر آن بر اقتصاد کلان و جنبه های رشد و توسعه این کشور می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت کتابخانه ای و بررسی بنگاه های اقتصادی هند، بانک ها، مؤسسات مالی و کلیه ی کتاب ها، مقالات لاتین، و بهره از اطلاعات,GIS و ... می باشد. همچنین برای این کار، اطلاعات مربوط به وجوه ارسالی و برخی از متغیرهای اقتصاد کلان مانند GDP، PFCE، GDFC، پس انداز، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، FII، صادرات، واردات و کسری تراز تجاری و غیره را برای دوره 1971-2008 مورد بررسی قرار گرفته است، که بر حسب آخرین اطلاعات و آمارهای منتشر شده توسط، بانک مرکزی هندوستان، بانک جهانی و سازمان ملل از سال 1971 تا 2008 و همچنین برخی از اطلاعات از سال 1971 تا آپریل سال 2013 که آخرین آمارهای منتشر شده توسط بانک جهانی می باشد را شامل می شود. این مطالعه نشان می دهد که وجوه ارسالی به طور مداوم, و با سرعت بسیار سریع در حال افزایش است و حداقل در 15 سال گذشته پیامدهای مثبت و قابل توجهی بر متغیرهای اقتصاد کلان که در بالا گفته شد دارد.
رنسانس خیابانی، تبیینی بر بازخوانی حیات اجتماعیِ بخش مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
121 - 133
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر مبتنی بر نگرش دیالکتیکی، تفسیری هرمنوتیکی از رنسانس خیابانی به عنوان ابزاری در دستیابی به استراتژی های نوزاییو برنامه ریزی های انسان محور به منظور بهبود کیفیت زیست اجتماعی و ارتقای روزمرگی شهروندان در قلمروهای باز شهری است. این مطالعه درصدد است تا تأثیرپذیری فضاهای باز شهری را از مقوله های متنوعِ اقتصادی، اجتماعی _ فرهنگی، کالبدی و زیبایی شناسانه که سابقاً به واسطه رنسانس شهری به عنوان متأخرترین پارادایم در حل پرابلماتیک شهر شناخته شده است را در قالب استراتژی هایی بیان نماید. از آنجایی که این قلمروها تجلّیگاه حیات اجتماعی شهر و مکانی بر تبلور اندیشه های مدنی شهروندان هستند، این مطالعه گامی در راستای نوزایی، تحولات فضایی و تولید و بازتولید فضاهای اجتماعی از دست رفته شهر و ایده ای برخاسته از نظریه با رویکرد انسان محوری است. در حالی که گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه و شاخص سازی تجزیه وتحلیل داده ها به روش کیفی با تحلیل محتوای متن، کدگذاری و تحلیل با نرم افزار MAXQDA انجام می گیرد، به دلیل موردی بودن پژوهش، تجزیه وتحلیل یافته های کمی در راستای توجیه یافته های کیفی با Amos انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پانل های هموژن از متخصصان امر هستند. نتایج حاصل از واکاوی ها، حکایت از وجود توان های بالقوه و پتانسیل های بالای محدوده موردمطالعه و البته مطلوبیتِ شرایط در انسانی شدن فضا دارند که به واسطه استراتژی های رنسانس مبنای ارائه شده در متن محقق می شوند. این پژوهش رنسانس خیابانی را به عنوان پاسخی بر ارتقای این پتانسیل ها معرفی می نماید، در حالی که رنسانس خیابانی منجر به پایداری اجتماعی در محدوده مطالعاتی و درنهایت در کل شهر خواهد شد.
ساماندهی بافت های مسئله دار شهری با رویکرد تحلیل ذینفعان و شبکه اجتماعی (نمونه تجربی: محدوده خلازیر جنوبی در منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خلازیر جنوبی یکی از محدوده های مسئله دار کلان شهر تهران است. این محدوده به دلیل تجمع مشاغل مزاحم شهری مشکلات زیادی را برای نواحی پیرامون و حتی کلان شهر تهران ایجاد کرده است. به دلیل پیچیدگی مسئله، ساماندهی این محدوده نیازمند مشارکت همه ذینفعان است. هدف پژوهش حاضر شناسایی ذی نفعان اصلی، تحلیل تمایل و قدرت ذی نفعان، شناسایی نیاز و خواسته های ذی نفعان و تحلیل شبکه اجتماعی ذی نفعان در خصوص مسئله خلازیر جنوبی است.
داده و روش : روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی(کیفی و کمی) با تأکید بر روش کیفی و ترکیب داده های کمی در خلال تحلیل است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با ذی نفعان مربوطه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با کمک ماتریس تمایل-قدرت و نرم افزار NodeXL انجام گرفته است.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که مسئله خلازیر جنوبی دارای 16 ذی نفع اصلی است که دارای خواسته و نیازهای مختلفی هستند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرداری منطقه 19، موقوفه مدرسه مروی، کسبه خلازیر و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بیشترین قدرت را دارند. نتایج دیگر نشان می دهد که سازمان نوسازی شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 تهران، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران بیشترین قدرت در شبکه اجتماعی ذینفعان دارند.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد همه ذی نفعان جهت ساماندهی و حل مسئله خلازیر جنوبی تمایل به حل مساله دارند؛ اما از نظر قدرت، میزان قدرت همه ذی نفعان یکسان نیست و سه ذی نفع موقوفه مدرسه مروی، شهرداری منطقه 19 ، شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران و کسبه خلازیر بیشترین قدرت را دارند و هرگونه اقدامات بایستی از طریق این ذی نفعان شروع شود. همچنین نتایج نشان می دهد که معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران با نمره مرکزیت بینیت 1.20 و معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 با مرکزیت بردار 0.096 بیشترین نقش را در روابط بین ذی نفعان بر عهده دارند.
تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری (نمونه موردی: محلات میعاد، تربیت و هاشمی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به اصول توسعه پایدار در سطح محلات شهری از روش های مدیریت رفتار ترافیکی شهروندان می باشد که علاوه بر ایجاد محله ای پایدار، منجر به تولید نوعی از سفر می شود که در آن پیاده روی و استفاده از وسایل نقلیه غیر موتوری جایگزین وسایل نقلیه موتوری می شوند. از سوی دیگر، تنوع در چیدمان کاربری ها به عنوان راهکاری نوین در برنامه ریزی شهری، از طرق مختلف بر رفتار ترافیکی شهروندان و ایجاد محله ای پایدار اثرگذار است. در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری و همچنین نقش آن در شکل گیری محله ی پایدار مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور اطلاعات پایه و توصیفی محلات میعاد، تربیت و هاشمی مهنه شهر مشهد به روش اسنادی جمع آوری و از طریق تهیه چک لیست، به تدوین شاخص های ارزیابی و تحلیل آنها در نمونه های موردی پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از مطالعات حاکی از آن است که تولید سفر در محلات شهری ارتباط تنگاتنگی با اختلاط کاربری ها دارد و به هر اندازه که تنوع کاربری ها در سطح یک محله افزایش یابد به همان اندازه تقاضا برای سفرهای طولانی و با وسیله نقلیه شخصی کاهش می یابد. همچنین تنوع در چیدمان کاربری ها خود مشوقی برای انجام سفر های پیاده و یا با دوچرخه در سطح محلات می باشد. به این ترتیب پیشنهاد می شود که توسعه مختلط کاربری ها به عنوان راهکاری عملیاتی برای افزایش حجم سفرهای پایدار و همچنین دستیابی به شکل پایدار محله مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1131 - 1151
حوزه های تخصصی:
توجه به مشارکت و تأکید بر نقش آن یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی شناخته شده است، زیرا مشارکت زمینه را برای افزایش کارایی برنامه ه ای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی فراهم می کند. بنابراین، برای دست یابی به توسعه روستایی نیازمند مشارکت مردم در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هستیم. هدف از این پژوهش تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی در دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائم شهر است. نوع تحقیق براساس هدف کاربردی و از جهت روش توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری و مدل واس پاس بهره گرفته شد. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان داد میانگین معیارهای موانع اقتصادی- مالی، فردی و شخصیتی، نهادی و سازمانی و اطلاعاتی در توسعه روستایی بیشتر از مقدار میانگین نظری مطلوب است. مقادیر میانگین موانع مشارکت محلی (محیط اجتماعی، اقتصادی، فردی، نهادی، و اطلاعاتی و ارتباطی) در خوشه دوم بیشتر از خوشه اول است. بنابراین، جدول ANOVAنشان داد که براساس میزان معناداری، موانع محیط اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، فردی و شخصیتی، نهادی و اطلاعاتی و ارتباطی با سطح خطای کوچک تر از 01/0 بیشترین نقش را در جداسازی خوشه ها دارد. همچنین، نتایج خروجی مدل WASPAS نشان داد که موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی در روستای بالافراکتی نسبت به سایر روستاها شدیدتر و در روستای پاشاکلافراکتی نیز موانع ذکرشده از شدت کمتری برخوردار است.
روش ارزیابی سرزندگی محیطی در مجتمع های تجاری و مراکز خرید
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه صرف به جنبه کمی طراحی فضا و نگاه تک بعدی به آن، سبب کاهش کیفیت اغلب فضاهای تجاری شده است، به طوری که برخی از فضاهای تجاری از عدم سرزندگی و پویایی لازم رنج می برد و فقط مورداستفاده افراد خاص قرار می گیرد. بر مبنای مطالعات روان شناسی محیط، عوامل محیط کالبدی می تواند از طریق تأثیر گذاشتن بر الگوهای جاری رفتار، ابزار مناسب را جهت ایجاد سرزندگی در فضا فراهم نمایند، لذا طراحان می توانند با پیش بینی و طراحی فعالیت های مختلف و دخیل نمودن ملاحظات کالبدی خاص، زمینه ارتقاء کیفیت مجتمع های تجاری و ایجاد سرزندگی در آن ها را فراهم نمایند. بر این مبنا، هدف از این مقاله، تعیین شاخص های سرزندگی در فضاهای تجاری است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با استفاده از تعاریف و مفاهیم مختلفی که از حدود چندین دهه پیش ارائه شده است به تعریف سرزندگی دست می یابیم. سپس، معیارهای مختلفی که برای حصول به سرزندگی در نقاط مختلف دنیا تدوین شده ، مرور می گردند و با جمع بندی آن ها معیارهای و راهکارهای ایجاد سرزندگی پیشنهاد می شوند.
بررسی نگرش روستاییان به اثرات احداث خانه های دوم بر توسعه ی روستایی مطالعه ی موردی:روستای پیام مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات رشد سریع شهرها و افزایش آپارتمان نشینی، آلودگی هوا و سایر آلودگی های صوتی، در دهه های اخیر ساکنان شهری را بر آن داشته که در ایام تعطیلی و برای سپری کردن اوقات فراغت به دامن طبیعت و مناطق روستایی پناه ببرند. در این راه مناطق خوش آب و هوا و نواحی سر سبز از اولویت های مهاجمان شهری بوده است. روستای پیام مرند نیز دارای شرایط آب و هوایی فوق الذکر بوده و مقصد خوبی برای شهرنشین ها و احداث خانه های دوم آنها بوده است. در این مقاله سعی شده است اثرات اجتماعی و اقتصادی احداث خانه های دوم در این منطقه مورد مطالعه قرار گیرد. روش مطالعه در این مقاله روش پیمایشی بوده است و 80 سرپرست خانواده به شکل تصادفی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاضر، نشان می دهد که روستاییان نسبت به پیامدهای اقتصادی احداث خانه های دوم نگرش مثبت و به پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی نگرش منفی دارند. همچنین بین زنان و مردان به لحاظ ارزیابی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تفاوت معنی داری وجود دارد.
تعیین تقویم زمانی اقلیم گردشگری در راستای توسعه و برنامه ریزی توریسم (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اقلیمی نقش مهمی بر توسعه و برنامه ریزی توریسم ایفا می نماید. با ارزیابی اقلیم آسایش مناطق مستعد گردشگری می توان تقویم اقلیم گردشگری استان مرکزی را تهیه کرده و جهت استفاده در برنامه ریزیهای زیر ساختی توسعه توریسم ارائه کرد. برای این پژوهش، 6 ایستگاه سینوپتیک (اراک، ساوه، خمین، تفرش، کمیجان و دلیجان) انتخاب شدند، سپس به ارزیابی اقلیم گردشگری استان مرکزی با استفاده از داده های اقلیمی مشترک ایستگاه های منتخب طی دوره آماری 10 ساله (1391- 1382) در محیط GIS با استفاده از شاخص TCI اقدام شد. همچنین نتایج حاصل از بررسی با شاخص TCI نشان داد که بهترین زمان برای جذب گردشگران به استان مرکزی ماه های مهر با کسب نمره TCI 92، خرداد با کسب نمره TCI 91، شهریور با کسب نمره TCI 89، اردیبهشت با کسب نمره TCI 88، دارای شرایط زیست اقلیمی عالی و ماه های تیر و مرداد با کسب نمره TCI 72 تا 74 دارای شرایط زیست اقلیمی خوب می باشند. در واقع اواسط بهار و تابستان و اوایل پاییز، بهترین شرایط توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه فراهم است. در استان مرکزی بین ایستگاه های منتخب، ایستگاه تفرش از فراوانی شرایط آسایش بیشتری برای اقلیم گردشگری برخوردار است. ایستگاه تفرش 6 ماه از سال و ایستگاه های اراک، ساوه، خمین، کمیجان و دلیجان، 3 تا 4 ماه از سال در شرایط محیطی ایده آلی قرار دارند.
تحلیل مکان مندی و زمان مندی الگوهای اجتماعی فعالیت روزمره زنان در محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
85 - 98
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (به صورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روش های مدل سازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزه های اجتماعی جابه جا می شوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکان های محلی تحقق می یابد؟ به منظور دسترسی به برنامه های اجتماعی روزمره زنان در محله، داده های موردنظر از طریق روز نگاشت ها و جلسات مصاحبه های حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روش های بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدل سازی شده اند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار می کند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محله ای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص می دهد. سوم این که، حلقه های فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعه ای از سایر فعالیت های روزمره (مانند خرید کردن) محسوب می شود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدل های یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله می تواند نقش کلیدی در برنامه ریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
ارزیابی محورهای مطلوب پیاده مداری به منظور ارتقای گردشگری شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 33
حوزه های تخصصی:
سرعت رشد در جهان مدرن امروز در کنار تغییر الگوی ساختار مراکز شهری؛ باعث بروز نابسامانی هایی در سازمان ادراکی و فضایی شهرها به خصوص در هسته تاریخی آن ها شده است. در این راستا خلق فرصت های قدم زدن آن هم با ایجاد مسیرهای پیاده، رویکرد تازه ای است که شهرها در مواجهه با این تغییرات در پیش گرفته اند. بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز نیز در طول سالیان طولانی دستخوش تغییراتی گردیده و میزان جذابیت های خود را به حد مطلوب نرسانیده و به مجموعه ای از فضاهای با جذب جمعیت پایین بدل گشته است. در چنین شرایطی پاسخ به شکاف میان وضع موجود و آنچه مطلوب می نماید ما را به تقویت این بافت از طریق ایجاد محورهای پیاده جهت ارتقای گردشگری شهری رهنمون می سازد. در این پژوهش، سعی بر آن است که در محدوده مرکزی و تاریخی شهر سقز، قابلیت ایجاد شبکه پیاده بر مبنای ارتقای گردشگری شهری موردسنجش قرارگرفته و با پیاده مدار سازی محور منتخب جهت بازگرداندن ارتباطات فضایی، حیات اجتماعی و انسانی تر نمودن فضاها تلاش گردد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و مبتنی بر روش های کمی است. جهت انتخاب محورهای دارای پتانسیل با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)، میزان مداخله پذیری بافت مرکزی سقز جهت پیشنهاد زمینه های لازم پیاده راه موردسنجش قرارگرفته و پهنه های ناکارآمد مداخله پذیر تعیین گردید. درنهایت با استفاده از کمی سازی سنجش و استفاده از مدل ماتریس ارزیابی کمی گزینه ها (QAM)، اولویت بندی محورهای دارای پتانسیل انجام شد. درنتیجه محور امام پس از انجام محاسبات کمی و تحلیل های کیفی بالاترین امتیاز (842/2) را جهت ایجاد پیاده راه در هسته مرکزی شهر سقز کسب کرد و با وضعیت نسبتاً مطلوب می تواند در آینده موردتوجه مدیریت شهری قرار داشته باشد. محورهای جمهوری (776/2)، ساحلی (678/2)، بهشتی (591/2) و ولی خان (046/2) در رده های بعدی قرار گرفتند.
بررسی علل وقوع تخلفات ساختمانی در شهرهای ایران با تأکید بر نقش شهرداری مطالعه موردی: محدوده منطقه 3 شهریزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
17 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در دهه ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪیﺮیﺖ و برﻧﺎمه ریﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸ ﻌﺎع ﺧ ﻮد ﻗ ﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎخت وﺳﺎزﻫﺎی ﻏیﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشه دار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎیﻰ کﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔیﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍیﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته ها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سال های 95-1370 مربوط به ساخت وسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمده ترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامه های آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساخت وساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» می دانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
تبیین جهت گیری سیاست خارجی هند در حوزه ایندو- پاسفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1433 - 1451
حوزه های تخصصی:
طی یک ده ه اخیر تحولات ژئوپلیتیکی مهمی در حوز ه اقیانوس آرام و اقیانوس هند به وقوع پیوسته است که احتمالا ً در آ یند ه نه چندان دور این منطقه را به محور ثقل سیاست بین الملل تبدیل خواهد کرد. اصطلاحات ایندو - پاسفیک و آ سیا- پاسفیک ، که امروزه در توصیف این منطقه ب ه کار می رود، بیانگر شرایط ژئوپلیتیکی جدید و در عین حال نمایانگر قطب بندی های جدید در جهان است. محور اصلی ایندو- پاسفیک ایالات متحد ه امریکا و هند است و محور اصلی آسیا- پاسفیک چین و پاکستان است. س ؤ ال این است که جهت گیری سیاست خارجی هند در حوز ه ایندو- پاسفیک چیست و چه عواملی بر این جهت گیری تأثیرگذارند؟ فرضی ه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده آ ن است که سیاست خارجی هند در ایندو – پاسفیک از « استراتژی توازن گریزان » پیروی می کند و علت آ ن نیز حساسیت های خاص منطق ه ایندو – پاسفیک برای منافع هندوستان است. هند ناچار است بین مجموعه ای از منافع و ملاحظات در حوز ه ایندو – پاسفیک تعادل برقرار کند و انجام دادن این کار سیاستمداران هند را با معمای پیچیده ای مواجه کرده است. یافته های مقاله نشان داد دولت ها در عرص ه روابط بین الملل هرگاه بر سر دوراهی سخت انتخاب قرار گیرند ، ناچارند برای پرهیز از آ سیب پذیری جانب احتیاط را رعایت کنند و لذا روابط خود را ب ه گونه ای تنظیم کنند که تعادل و توازن در آ ن رعایت شو د.
مقایسه تطبیقی تحولات ساخت کالبد و ساخت معنا با تأکید بر تحلیل هم پیوندی فضایی (مورد شناسی: بازار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
131 - 156
حوزه های تخصصی:
با ورود تفکر مدرنیته به شهرسازی ایرانی، اجرای طرح خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر ضمن تأثیرگذاری بر ساختار فضایی و هم پیوندی شهری به خصوص در بازارهای ایرانی، موجب شد که خیابان ها به عنوان لبه های قدرتمند در دل بافت های قدیم شهری سیطره پیدا کنند. این تحقیق با رویکردی زبان شناسانه و ساختارگرایانه و با استفاده از نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس، به تحلیل ساختار و میزان تغییرات هم پیوندی بازار قدیمی شهر تاریخی همدان در ایران در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها پرداخته و تأثیر این امر نیز بر کیفیت فضایی و معنای راسته ها و محورهای بازار مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق با نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت سنتی شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و این خود عامل اصلی مشکل خوانایی و معنای موجود در متن شهر شده است.
اثرسنجی گردهمایی های انسانی بر خزش شهری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش و خزش فضاهای شهری از جمله حوزه های مهم در حوزه ی پژوهش های شهری است که سیاست-گذاری و برنامه ریزی خاص خود را می طلبد. سرشت خزش شهری، تا اندازه ی زیادی نوع و نحوه ی برنامه ریزی آنرا تعیین می کند. از این رو، شناسایی نوع و جهت خزش شهری با استفاده های از تکنیک ها و روش های کارآمد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک های سنجش از دور (RS) به بررسی تاثیر گردهمایی های انسانی بر خزش شهری در کشور عراق پرداخته است. از میان تجمعات و گردهمایی های انسان ساخت، راهپیمایی اربعین به دلیل اهمیت و کیفیت فزاینده ی آن انتخاب شده است. یافته ها نشان داد که خزش شهری در عراق در فضاهایی که در معرض مستقیم و غیرمستقیم پیاده روی اربعین قرار دارند، از سال 2003 به این سو افزایش یافته است؛ این افزایش هم در بعد مساحت و هم در بعد تراکم شهری رخ داده است. در این میان، گردهمایی اربعین یکی از عوامل مهم در رشد و گسترش شهری در عراق و به ویژه کربلا به شمار می رود؛ رشد شهری از منظر مساحت و تراکم در این شهر، خزش شهری چهار برابری را نشان داد.
ارائه مدل اکتشافی- تجربی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح های جامع شهری (مطالعه موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1391 - 1408
حوزه های تخصصی:
به رغم صرف هزینه های کلان برای تهیه طرح جامع شهری، شواهد نشان می دهد این طرح در بسیاری از فضاهای شهری کشور با مشکل و چالش عدم تحقق پذیری مواجه است. هدف از پژوهش حاضر، که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع شهری در کلان شهر شیراز است. جامعه آماری را مدیران و کارشناسان شهری و همچنین استادان دانشگاهی متخصص تشکیل می دهد که از میان آن ها 170 نفر نمونه آماری درنظر گرفته شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های مورد نیاز پرسش نامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amosاستفاده شده است. نتایج نشان داد پنج عامل شناسایی شده مهم ترین بازدارنده های تحقق پذیری طرح جامع در محدوده مطالعاتی اند که توانسته اند 7/69 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند. عوامل شناسایی و درصد تبیین هر یک به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ضعف عوامل مدیریتی (09/20)؛ ضعف فرایند تهیه، تدوین، و تصویب طرح (9/13)؛ بنیان مالی و اقتصادی ضعیف نهادهای متولی (15/13)؛ موانع اداری - قانونی (38/11)؛ و بی اعتنایی به بسترهای مشارکتی(18/11). همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مدل تجربی نهایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در کلان شهر شیراز از برازش مناسبی برخوردار است و تأییدکننده مدل اکتشافی شناسایی شده است. همچنین، نتایج نشان داد نظارت دقیق علمی بر فرایند تهیه و تصویب و اجرای طرح، ممانعت از دخالت آرایشخصی و دیدگاه های سیاسی در فرایند تهیه، تصویب و اجرای طرح،و درنظرگرفتن مشارکت و همکاری شهروندان در همهمراحل تهیه، تصویب،و اجرای طرح به ترتیب با 145، 138، و 135 مورد تکرار مهم ترین راهکارهای عملیاتی برای رفع موانع شناسایی شده اند.
بررسی ابر پروژه های حمل ونقل شهری در شهر تهران؛ تطابق یا تضاد با توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
ابر پروژه های حمل ونقل شهری، نظیر توسعه بزرگراه ها، تقاطع های غیرهمسطح، احداث مترو، قطار شهری، پروژه هایی پرهزینه و پرمخاطره هستند که عمدتاً به دلیل جذابیت آن ها برای مدیران و سیاستمداران شهری و به رغم پیش بینی برخی تبعات و هزینه ها، ساخته می شوند. شهر تهران، طی دو دهه اخیر، تعداد زیادی ابر پروژه حمل ونقل شهری را تجربه کرده است که به نظر می رسد نتوانسته اند پاسخگوی چالش های ترافیکی شهر تهران باشند. در این مقاله، پس از مرور چالش های ابر پروژه های حمل ونقل شهری و سیاست های مختلف مدیریت حمل ونقل شهری، از طریق مطالعه کیفی، چگونگی، خاستگاه ها و نتایج ازجمله تبعات پروژه های سرمایه گذاری کلان در حوزه حمل ونقل شهری در شهر تهران را بررسی می کند و از این طریق به ارزیابی هم راستایی آن ها با اهداف توسعه پایدار را می پردازد. نتیجه نشان می دهد که ابر پروژه ها در شهر تهران، در تضاد با اهداف توسعه پایدار و فرم شهری منتهی به الگوهای سفر پایدار است.
تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند. [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)