مقالات
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط مفهومی است جذاب و درعین حال مفهومی چندبعدی و پیچیده که توافق عامی درباره ی آن وجود ندارد. بااین حال اندیشمندان در این باب متفق القول هستند که شاخص های عینی و ذهنی برای تعریف آن باید به صورت همزمان در نظر گرفته شوند. رشد شتابان نوسازی بافت های فرسوده و آنچه ما شاهد آن هستیم، نشان از توجه به نوسازی و غفلت از فضاها و مکان های شهر و روابط بین آن ها در این بافت ها توسط مراجع ذی نفوذ می دهد که ما لازم میدانیم این همه نگرانی ها را در مورد ساختمان های منفرد و سایر مصنوعات کالبدی را متوقف کنیم و به جای آن به مکان ها در کلیت خود بیندیشیم. در این پژوهش هدف اصلی سنجش شاخص های کیفیت فضاها و محیط سکونت در محله نارمک تهران به عنوان اولین تجربه شهرسازی مدرن با اندیشه های ناسیونالیستی ایرانی در شهر تهران است . برای نیل به این هدف ابتدا به شناسایی شاخص های اصلی پرداخته تا با استفاده از پرسشنامه( به منظور بومی ساختن نتایج حاصل از تجربیات و انطباق با شرایط فرهنگی محله نارمک) و بهره گیری از تحلیل عاملی به منظور کمی سازی، سنجش و گزینش معیارها و همچنین تحلیل رگرسیونی میزان رضایت مندی ساکنان محیط موردنظر امتیازدهی شد، بر این اساس عامل حمل ونقل بیشترین میزان رضایت و عامل فرهنگی و اجتماعی کمترین میزان رضایتمندی ساکنان نارمک را دارا بوده است.
مشارکت مردمی کلید تحقق پذیری طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله جولان شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فرا روی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما است. ارزیابی تجارب گذشته و تحلیل سیاست های پیشین نشان می دهد که تحقق اهداف و برنامه های بهسازی و نوسازی بافت های شهری مستلزم تعهد مشترک، رویکردی جامع و هماهنگ و برنامه ریزی با مشارکت کلیه نقش آفرینان به ویژه ساکنان و مالکان این محدوده ها است. اﻧﺪیﺸﻪ ﻣﺸﺎرکﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در اداره اﻣﻮر ﺷﻬﺮ ﻗﺪﻣﺘی دیﺮیﻨﻪ و به اندازه ﺗﺄﺳ یﺲ ﺷ ﻬﺮ دارد. بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﺷﻬﺮ همدان علی الخصوص محله جولان در ﺣ ﺎﻟی از ﭼﺮﺧ ﻪ رﺷ ﺪ و ﺗﻮﺳ ﻌﻪ بازمانده اند ک ﻪ توانمندی های ﻧﻬﻔﺘﻪ و ظرفیت های ﻻزم را ﺟﻬﺖ ایﻔﺎی ﻧﻘﺸی تعیین کننده در فرآیند ﺗﻮﺳﻌﻪ ایﻦ ﺷﻬﺮ دارا ﻫﺴ ﺘﻨﺪ از ایﻦ رو ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻮﺳﺎزی بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﺑﺎیﺪ از اﻫﺪاف اﺻﻠی ﻧﻮﺳﺎزی و ﺑﻬﺴﺎزی ﺷ ﻬﺮ همدان ﺑﺎﺷ ﺪ تا در ﺑﺮاﺑﺮ توسعه نیافتگی و ﻓﺮﺳﻮدﮔی ایﺴﺘﺎدﮔی کﻨﺪ. در ایﻦ ﺻﻮرت ﺗﺤﻘﻖ اﻫ ﺪاف ﻧﻮﺳ ﺎزی، به عنوان اﺛ ﺮ ﻧﻬ ﺎیی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻮﺳﺎزی بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﻧیﺎزﻣﻨﺪ آن اﺳﺖ ﺗﺎ کﻠیﻪ تلاش ها در ایﻦ ﺳﻤﺖ جهت گیری و ﻣﻌﻨ ﺎدار ﺷ ﻮﻧﺪ. لذا این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به تبیین اهمیت موضوع مشارکت ساکنین در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده پرداخته و بهسازی و نوسازی های مشارکتی را در محله جولان شهر همدان را مورد بررسی قرار می دهد. طبق نتایج و یافته های تحقیق که با از طریق مشاهده و مصاحبه مستقیم با ساکنان محله به دست آمده است، الگویی مشارکتی در برنامه بهسازی و نوسازی محله جولان شهر همدان ارائه شد. این الگو که متخصصین ، بخش دولتی و مردم، در تمامی مراحل آن حضور دارند، می تواند راهگشای طراحان و برنامه ریزان شهری در تحقق پروژه های نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده بالأخص بافت فرسوده محله جولان باشد و در نهایت ، به راهبردهایی برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری محله جولان شهر همدان منجر شده که در متن مقاله به تفصیل به آن اشاره شده است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی از دیدگاه تعاملات اجتماعی در ارزیابی عملکرد فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
توجه به فضای شهری به عنوان یک ضرورت در برنامه های توسعه شهری قرار داده شده است. شناسایی محیطی سرزنده ملزم به برقراری ارتباط منطقی و در مسیری هدایت شده بین افراد است. بدون لحاظ نمودن عوامل اجتماعی در هر جامعه، استراتژی های توسعه شهری پایدار نخواهد توانست در برنامه ریزی فضایی محقق شود. یکی از مؤلفه های اصلی پایداری اجتماعی، حضور شهروندان در فضاهای شهری به منظور انجام فعالیت های اجتماعی انتخابی آنان است که اساسی ترین رکن سرزندگی اجتماعی نیز محسوب می شود. ایجاد سرزندگی اجتماعی در فضاهای شهری موضوعی است که در اغلب شهرهای کشورمان نادیده گرفته می شود. فضاهای عمومی شهری بدون هیچ گونه بار معنایی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و این امر باعث تشدید بحران هویت آن ها شده است. مقاله حاضر تلاشی است در جهت بررسی و شناسایی جنبه های مختلف سرزندگی اجتماعی در فضاهای عمومی در قالب تحلیل یک بستر شهری. متد پژوهش از نوع ترکیبی است که در آن بامطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، به چارچوب نظری تحقیق در قالب مدلی جامع رسیدیم. در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورداستفاده قرارگرفته، به مطالعه محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها از فن پرسشنامه در باب تدقیق ارتباط بین مفهوم تعاملات اجتماعی و فراهم آوردن شرایط سرزندگی در یک بستر شهری سود جسته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این مدعاست که محیط موردبررسی، تا حدودی زنده است اما کیفیت لازمه برای سرزندگی را دارا نیست. در ادامه شاخصه های به دست آمده از پژوهش را در محدوده ی مطالعاتی مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهیم.
سنجش وضعیت بافت مرکزی شهرهای کوچک برای ایجاد پیاده راه (نمونه مطالعاتی: شهر خوانسار)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، بسیاری از شهرها در سراسر جهان به تلاش هایی برای بهبود شرایط بافت مرکزی خود اقدام نموده اند. یکی از این اقدامات تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه بوده است که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در خیابان های پرترافیک، سعی در ارتقای کیفیت محیط داشته است. در پی تبدیل خیابان به پیاده راه، آسایش و آرامش برای عابران پیاده فراهم می شود و با افزایش تعاملات اجتماعی، ارتقای کیفیت محیطی و تقویت فعالیت های تجاری، درنهایت سرزندگی به بافت مرکزی شهر بازمی گردد. چنین نتایج مثبتی سبب گردید تا در این تحقیق شرایط بافت مرکزی شهرهای کوچک برای ایجاد پیاده راه موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی بوده است. معیارهای اصلی برای تبدیل خیابان به پیاده راه از طریق مرور منابع داخلی و خارجی و تجارب صورت گرفته در این حوزه گردآوری شده اند. در این تحقیق از فن سوات برای رسیدن به راهبردهای آماده سازی بافت مرکزی شهر خوانسار برای ایجاد پیاده راه استفاده شده است. بر این اساس، نخست عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ایجاد پیاده راه در بافت مرکزی نمونه موردمطالعه در 6 بعد «اقتصادی»، «جمعیتی-اجتماعی»، «زیست محیطی»، «کالبدی» «حمل ونقل» و «مدیریت شهری» شناسایی شده اند. پس ازآن با امتیازدهی به عوامل اصلی، راهبردهای مناسب استخراج گردیده اند. در ادامه اولویت های اقدام برای فراهم شدن شرایط ایجاد پیاده راه در شهر تبیین شده اند. بر اساس نتایج این تحقیق، راهبردهای اصلی برای فراهم نمودن شرایط تبدیل خیابان به پیاده راه در بافت مرکزی شهر خوانسار، شامل تکمیل و ساماندهی خیابان های سواره بافت مرکزی شهر، تسریع در نوسازی بافت فرسوده مرکز شهر، احداث پارکینگ های عمومی، ارتقای شرایط پیاده مداری در بافت و ساماندهی کاربری ها خواهد بود. درنهایت می توان انتظار داشت با دستیابی به راهبردهای اولیه، زمینه برای انتخاب یکی از خیابان های بافت مرکزی برای تبدیل شدن به پیاده راه فراهم شود.
شناسایی محرک ها و امکان سنجی به کارگیری رویکرد اعیان سازی در بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله ابیوردی در شهر شیراز)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری، چه در درون شهرها و چه در حاشیه آن ها، از مسائل و معضلات غیرقابل چشم پوشی شهرهای امروزی به شمار می آیند. بافت های شهری با گذر زمان به میزان زیادی کیفیت خود را از دست می دهند و جریان زندگی در آن ها با مشکلات فراوانی روبرو می شود. عدم توجه به این بافت ها، سبب گسترش شهرها به سمت اطراف شده و هزینه های هنگفتی را دربر خواهد داشت. لذا به منظور پیشگیری از عواقب نامطلوب و گاه غیرقابل جبران این معضل فراگیر، مداخله صحیح در بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری و نوسازی آن ها ضروری است. اما اغلب نوسازی های شهری درعین حال که ضروری هستند و منافع بسیاری دربر دارند، برخی نگرانی ها و آثار نامطلوب را به ویژه درزمینهٔ اجتماعی در پی دارند. یکی از صورت های نوسازی شهری "اعیان سازی" است که برخی صاحب نظران آن را مثبت و برخی نیز منفی دانسته اند. بنابراین در این مقاله سعی بر آن است تا باهدف ایجاد تغییرات کالبدی و ارتقای کیفیت سطح زندگی با استفاده از فرایند اعیان سازی و برای روشن شدن موضوع به تعریف اعیان سازی پرداخته و ابعاد مختلف آن بررسی می شود. سپس به بررسی و مطالعه ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی از اعیان سازی و معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر آن پرداخته تا بتوان با استقرار آن ها در چارچوب یک مدل سنجش مناسب به ارزیابی سطح کیفیت سکونت در محدوده ی موردمطالعه و میزان رضایتمندی ساکنین از محیط سکونتشان پرداخت. روش انجام این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی و مدل مورداستفاده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موسوم است. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و متشکل از معیارها و جزء معیارهایی است که در سطوح مختلف آن قرار می گیرند. در این میان جزء معیارهای سطح آخر مدل، مبنای تنظیم پرسشنامه تحقیق قرارگرفته و بر اساس میزان رضایتمندی یا نارضایتی ساکنین محیط موردنظر امتیازدهی شدند. درنهایت پس از انجام تحلیل های آماری مناسب، سطح کیفی سکونت در محدوده ی موردمطالعه در حد متوسطی ارزیابی و وجود رابطه ی معنی داری بین معیارها و جزء معیارهای واقع در سطوح مختلف مدل با متغیر وابسته ی کیفیت محیط سکونت تأکید شد.
روش ارزیابی سرزندگی محیطی در مجتمع های تجاری و مراکز خرید
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه صرف به جنبه کمی طراحی فضا و نگاه تک بعدی به آن، سبب کاهش کیفیت اغلب فضاهای تجاری شده است، به طوری که برخی از فضاهای تجاری از عدم سرزندگی و پویایی لازم رنج می برد و فقط مورداستفاده افراد خاص قرار می گیرد. بر مبنای مطالعات روان شناسی محیط، عوامل محیط کالبدی می تواند از طریق تأثیر گذاشتن بر الگوهای جاری رفتار، ابزار مناسب را جهت ایجاد سرزندگی در فضا فراهم نمایند، لذا طراحان می توانند با پیش بینی و طراحی فعالیت های مختلف و دخیل نمودن ملاحظات کالبدی خاص، زمینه ارتقاء کیفیت مجتمع های تجاری و ایجاد سرزندگی در آن ها را فراهم نمایند. بر این مبنا، هدف از این مقاله، تعیین شاخص های سرزندگی در فضاهای تجاری است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با استفاده از تعاریف و مفاهیم مختلفی که از حدود چندین دهه پیش ارائه شده است به تعریف سرزندگی دست می یابیم. سپس، معیارهای مختلفی که برای حصول به سرزندگی در نقاط مختلف دنیا تدوین شده ، مرور می گردند و با جمع بندی آن ها معیارهای و راهکارهای ایجاد سرزندگی پیشنهاد می شوند.
بررسی تأثیر راهکارهای اقلیمی معماری بومی در شرایط آسایش گرمایی به کمک تکنیک دلفی
حوزه های تخصصی:
شواهد بسیاری وجود دارد مبنی بر این که شیوه های کنونی طراحی، اجرا و فعالیت های مربوط به مسکن و املاک به گونه ای منابع انرژی را مصرف می کنند که می تواند آینده را به طورجدی به خطر بیندازد. بهره گیری از پتانسیل های اقلیمی همچون تابش آفتاب، توده ی زمین و غیره به مثابه یک امکان همیشگی می تواند نیاز به انرژی در بخش مسکن را کاهش دهد. به نظر می رسد روزآمد کردن راهکارهای اقلیمی مرسوم در معماری بومی می تواند در این راستا مؤثر باشد. تحقیق پیش رو بازشناسی عناصر اقلیمی معماری ایرانی و تعیین میزان تأثیر هرکدام بر شرایط آسایش را نشانه رفته است. با تحلیل محتوای منابع معماری بومی، راهبردها و راهکارهای طراحی بومی/اقلیمی همچون جهت گیری، منطقه بندی فضاها و غیره به صورت دسته بندی 5گانه تعیین، و سپس میزان تأثیرگذاری هرکدام در فراهم آمدن شرایط آسایش به روش دلفی و در چارچوب یک پرسش نامه در میان صاحب نظران به پرسش گذاشته شده است. نظرسنجی نشان می دهد مواردی همچون جهت گیری، فرورفتن در زمین و مکان یابی سایت، الگوی پلان و چیدمان مجموعه، سلسله مراتب فضایی، و مصالح خازن گرمایی از بیش ترین تأثیر در فراهم آمدن شرایط آسایش برخوردارند.