مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در کلان شهر تبریز می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ازنظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق ده گانه تبریز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش "عدالت فضایی" و 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی (AHP FUZZY) شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور و تاپسیس فازی و برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه ها استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق 2 و 8 در رده کاملاً برخوردار، مناطق 5 و 6 برخوردار، مناطق 3 و 9 نیمه برخوردار، منطقه 7 برخورداری کم و مناطق 10، 4 و 1 در رده عدم برخورداری جای گرفته اند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (436/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
بررسی ابر پروژه های حمل ونقل شهری در شهر تهران؛ تطابق یا تضاد با توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
ابر پروژه های حمل ونقل شهری، نظیر توسعه بزرگراه ها، تقاطع های غیرهمسطح، احداث مترو، قطار شهری، پروژه هایی پرهزینه و پرمخاطره هستند که عمدتاً به دلیل جذابیت آن ها برای مدیران و سیاستمداران شهری و به رغم پیش بینی برخی تبعات و هزینه ها، ساخته می شوند. شهر تهران، طی دو دهه اخیر، تعداد زیادی ابر پروژه حمل ونقل شهری را تجربه کرده است که به نظر می رسد نتوانسته اند پاسخگوی چالش های ترافیکی شهر تهران باشند. در این مقاله، پس از مرور چالش های ابر پروژه های حمل ونقل شهری و سیاست های مختلف مدیریت حمل ونقل شهری، از طریق مطالعه کیفی، چگونگی، خاستگاه ها و نتایج ازجمله تبعات پروژه های سرمایه گذاری کلان در حوزه حمل ونقل شهری در شهر تهران را بررسی می کند و از این طریق به ارزیابی هم راستایی آن ها با اهداف توسعه پایدار را می پردازد. نتیجه نشان می دهد که ابر پروژه ها در شهر تهران، در تضاد با اهداف توسعه پایدار و فرم شهری منتهی به الگوهای سفر پایدار است.
سنجش ابعاد پایداری اجتماعی در فضای فرهنگی نگارخانه (نمونه موردی: نگارخانه کلهر شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد گوناگون توسعه پایدار، بعد فرهنگی به عنوان زیرساخت سایر ابعاد نقش به سزایی را در دستیابی به توسعه همه جانبه ایفا می کند. توجه به مراکز فرهنگی ازجمله نگارخانه، گام مؤثری در دستیابی به توسعه فرهنگی می باشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به پاسخ گویی به اصلی ترین مسئله خود یعنی چگونگی تأثیرگذاری ویژگی های کالبدی محیط بر پایداری اجتماعی نگارخانه ها، می پردازد. در این راستا ابتدا به بررسی دیدگاه متخصصین در باب پایداری اجتماعی مکان پرداخته و سپس با شناخت ماهیت نگارخانه، به تدوین الگوی پایداری اجتماعی در نگارخانه خواهد پرداخت. این الگو با 8 معیار نفوذپذیری، گوناگونی و کارایی، خوانایی، انعطاف پذیری، مشارکت و آموزش، امنیت، آسایش محیطی و تنوع و سرزندگی و 32 شاخص معرفی گردیده است. در ادامه با استفاده از الگوی مذکور، ابعاد اجتماعی نگارخانه میرزا رضا کلهر کرمانشاه از طریق مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه ارزیابی گردیده است. نتایج سنجش نشان داد که از بین 8 معیار اصلی، فضای نگارخانه مذکور در درجه اول در حوزه نفوذپذیری، خوانایی، آسایش محیطی و در درجه دوم در حوزه مشارکت و آموزش و تنوع و سرزندگی از بیش ترین مشکلات رنج می برد.
ارزیابی معیارهای مؤثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ولی عصر تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین انباشت خاطره بر کیفیت ادراک، شناسایی و بررسی فاکتورهای موثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری در یک نمونه موردی است تا با شفاف سازی چارچوب نظری این کیفیت، بتواند به برنامه ریزان، طراحان شهری در جهت بهبود ارتباط شهروندان با فضاهای شهری کمک کند. در این تحقیق، خیابان ولی عصر در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعاتی برگزیده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر آمار استنباطی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که حوزه های فعالیت و معنا از نظر کاربران واجد اهمیت بیشتری نسبت به عناصر کالبدی است. در واقع، برنامه ریزی برای بهبود عامل کالبدی نیز بایستی در جهت افزایش امکان شکل گیری فعالیت های متنوع و نیز بهبود تصویر و سیمای محیط در ذهن کاربران فضا باشد تا موجب ارتقای میراث هویت و خاطرات جمعی و تجمع میراث ناشی از زندگی هر روزه شهروندان در محیط های شهری گردد.
سنجش الگوی پراکنده رویی و شناسایی حوزه های عمل توسعه درونی شهر (نمونه موردی: شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش الگوی پراکنده رویی و شناسایی حوزه های عمل توسعه درون زا در شهر اهواز می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. جهت سنجش پراکنده رویی در شهر اهواز ابتدا با استفاده از داده های مربوط به مساحت و جمعیت در دوره های اخیر و پردازش آن ها، تغییرات فضایی- کالبدی شهر نشان داده شد. با استفاده از آمار فضایی (موران I،G عمومی (خوشه بندی زیاد/کم)، موران محلی، تحلیل لکه های داغ) نحوه پراکنش جمعیت بررسی گردید. بخش دوم پژوهش که مربوط به شناسایی حوزه های عمل توسعه درون زای در شهر اهواز بود با استفاده از داده های کاربری اراضی شهر اهواز بررسی گردید. نتایج آمار و مدل ها نشان داد که شهر اهواز از دهه 1335 تا زمان حاضر تغییرات فضایی –کالبدی وسیعی داشته است که منجر به شکل گیری الگوی پراکنده رویی در شهر شده است. همچنین بافت هایی که جهت توسعه درون زای شهر شناسایی شد شامل بافت فرسوده، بافت مخروبه، بافت حاشیه نشین، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری به ترتیب با مساحت 1101.96، 68.59، 2051، 5773.11،2323.03 و به تفکیک بافت های ناکارآمد شهری (کاربری های فرا شهری) شامل اراضی نظامی، زندان ها؛ اراضی صنعتی، قبرستان ها، اراضی انبار و پایانه به ترتیب دارای مساحت 543.84، 7.23، 1463.21، 5.87، 302.85 می باشد.
سنجش عملکرد کمیته امداد در فقرزدایی از مناطق روستایی با تأکید بر پارامترهای توسعه (مورد مطالعه: شهرستان شیراز)
حوزه های تخصصی:
حذف فقر و برقراری عدالت اجتماعی در کشور ایران با توجه به دستورات صریح دینی و قانونی در مقایسه با سایر کشورها از اهمیت بیشتری برخوردار است، به نحوی که از سال 57 به این سو نهادهای مدنی - رفاهی فراوانی در راستای ایجاد رفاه و توزیع خدمات عمومی به جامعه تأسیس شده است. یک از مهم ترین این نهادها کمیته امداد امام خمینی (ره) می باشد که با هدف رفع فقر و محرومیت از چهره ی نواحی روستایی کشور برپا گردیده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کمیته امداد در فقرزدایی از مناطق روستایی شهرستان شیراز انجام گرفته است. نمونه ای 363 نفری از مددجویان تحت پوشش کمیته امداد شیراز، به عنوان نمونه انتخاب گردید، که از طریق پرسشنامه فقرسنجی محقق ساخته بررسی گردیدند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخگویان از نظر پارامترهای اقتصادی و اجتماعی هنوز خود را فقیر می دانند و تنها از نظر پارامتر فرهنگی خود را فقیر ندانسته اند. به طوری که بین مؤلفه های اقتصادی دریافت مستمری و متوسط درآمد ماهیانه خانوار با کاهش فقر روستائیان مورد بررسی رابطه معنادار وجود داشته و بقیه روابط در شاخص اقتصادی با کاهش فقر رد شد. همچنین در بررسی روابط بین مؤلفه های اجتماعی و کاهش فقر، هیچ کدام از مؤلفه های اجتماعی با کاهش فقر روستائی ارتباط معناداری نداشتند. در بررسی روابط بین مؤلفه های فرهنگی و کاهش فقر، تنها بین آموزش های کمیته امداد و کاهش فقر رابطه معناداری برقرار بوده و مؤلفه سطح تحصیلات با کاهش فقر ارتباط معناداری نداشت. می توان بیان کرد که کمیته امداد اگرچه تاحدودی توانسته در برخی از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زمینه های رشد را در بین روستائیان تحت پوشش فراهم آورد، ولی نتوانسته فقر در بین آنان را به طور محسوسی کاهش داده و یا از بین ببرد.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزه های تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.