فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 56
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر بوده و همواره دولت ها در جهت تأمین آن سیاست هایی را تدوین کرده اند. تجربیات جهانی در بررسی نتایج سیاست های اتخاذشده در بازار مسکن اکثراً در سه حوزه کلی زیر بوده است: حوزه اول دخالت دولت در بازار مسکن به عنوان برنامه ریز و سیاست گذار، حوزه دوم اتخاذ سیاست زمین صفر و واگذاری حق بهره برداری از زمین به متقاضیان مسکن و حوزه سوم سیاست های تخصیص وام ساخت به متقاضیان مسکن. بر اساس تبصره 6 قانون بودجه سال 1386 و بر اساس سیاست های کلان دولت در بخش مسکن، در جهت احداث مساکن مهر در ارومیه اقداماتی شده است، ولی هنوز چالش هایی، موفقیت و به هدف رسیدن آن را تحت الشعاع قرار داده و آن را با مشکلاتی مواجه ساخته است. هدف این تحقیق بررسی چالش های موجود در 4 سایت مسکن مهر ارومیه بر اساس مدل Topsis می باشد. در این تحقیق جهت تعیین شاخص های موردنظر از جامعه آماری که شامل 30 نفر از نخبگان استان آذربایجان غربی می شود مصاحبه به عمل آمده و پس از بررسی نظرات ارائه شده، 10 شاخص اصلی و عمده برای هر چهار محدوده (گلمان، طرزیلو، ایثار و گلشهر) به دست آمده است. همچنین ضریب اهمیت شاخص ها نیز از پرسشنامه های نخبگان استخراج گردیده و در نهایت به اولویت بندی محدوده ها ازلحاظ چالش های موجود بر اساس مدل Topsis پرداخته شده است. در اولویت دوم محدوده طرزیلو و اولویت سوم محدوده گلشهر و در نهایت محدوده گلمان می باشد که بر اساس داده های کسب شده دارای بیشترین چالش میان چهار محدوده می باشد.
تحلیل سیاست های اقتصادسیاسی دولت های بعد از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی حکمرانی خوب، مطالعه موردی دولت احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بانک جهانی شاخص هایی برای حکمرانی خوب در نظر گرفته که بر اساس این شاخص ها دولت احمدی نژاد ارزیابی می گردد. موارد بررسی شده شامل مسکن مهر، هدفمندی یارانه، تورم و نقدینگی، کارآفرینی و ایجاد اشتغال است که داده های موجود نشان می دهد که با تعریف حکمرانی خوب انطباق ندارد. نتایج حاصل از برسی و تحلیل نشان می دهد: 1- در بخش مسکن و مخصوصاً با تصویب قانون مسکن مهر در سال 1386؛ طی 8 سال میانگین قیمت مسکن در تهران از مترمربعی 648 هزار تومان به 2 میلیون و 61 هزار تومان افزایش پیدا کرد و در دولت دوم وی، عرضه مسکن با رکورد مواجه شد و تولید مسکن مهر باعث ارزانی و ثابت ماندن قیمت مسکن نشد. 2- میزان درآمد حاصل از هدفمندی یارانه ها نشان دهنده کسری ۳۲ هزار میلیارد تومانی درآمد است. کاهش درآمد نیز موجب شد تا دولت به چاپ و انتشار اسکناس روی بیاورد که موجبات افزایش نقدینگی و تورم گردید. 3- در بخش کارآفرینی و ایجاد اشتغال بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱، معادل تفاوت جمعیت شاغلان در این سال ها است و به عبارتی برای ۹ هزار نفر ایجاد اشتغال شد که رقم خوبی نیست. 4- در موضوع تورم به دلیل عدم توانایی قوه مجریه در حفظ تعادل عرضه و تقاضا در بازار، تورم فزاینده ای شکل گرفت. رابطه عرضه و تقاضا بیش از پیش به هم خورد طی هشت سال دولت احمدی نژاد کمترین نرخ تورم به سال 1384 با نرخ 10.4 درصد مربوط بود و بیشترین نرخ تورم به سال 1391 با 30.5 درصد بوده است.
تحلیلی بر شهرگرایی، اجتماع محلی و محله در مادرشهر نوین (نمونه: مادرشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: محله به عنوان پدیده ای «فضامند» و تاریخی به طورمعمول، دارای دو بعد بوده است: یکی قلمرو صریح یا ضمنی و دیگری یک «گروه اجتماعی خاص» که از نظر ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از همگونی نسبی برخوردار بوده است. اما با ظهور عصر مدرن واگرایی بین دو بعد پیش گفته آغاز گردید و به مرور زمان در قالب عدم انطباق فضایی محله و اجتماع محلی به ویژه در مادرشهرها در ادبیات شهرشناسی مطرح شد. تبیین فرآیند این واگرایی و تأثیر شهرگرایی در آن در مقیاس محله های مادرشهر تهران مسأله اصلی مقاله حاضر بوده است.روش: این پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی و شیو ه گردآوری داده ها، اسنادی- میدانی بوده است. جامعه آماری محله های مادرشهر تهران بوده که بر مبنای یک گونه بندی از محله های تهران، پنج محله با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی و آماری، شامل آزمون تی تک نمونه ای، آزمون آنوای یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است و یافته های مربوط در چارچوب نظریه هدایت گر پژوهش تجزیه و تحلیل شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که به رغم تحولات ناشی از نوگرایی، کماکان می توان طیفی از محلات را نسبت به ویژگی های اجتماع محلی در مادرشهر تهران تشخیص داد. در حالت کلی، سطح هویت محله ای در محله های نمونه تهران نسبتاً بالا بوده است؛ لیکن این وضعیت، سبب شکل گیری و بهبود تعاملات و همبستگی اجتماعی درونی ساکنین آن ها نشده است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد تمامی شاخص های شهرگرایی به عنوان متغیر مستقل دارای روابط معنی دار و اثرات منفی بر ویژگی های اجتماع محلی در محله های نمونه بوده اند.نتایج: هرچند یافته های این مقاله حاکی از وجود زمینه ها و سرمایه های اجتماع محلی در محله های نمونه تهران است؛ لیکن، بر اساس ایده بنیادی پژوهش، باید توجه داشت که ارتقاء و تقویت انطباق فضایی اجتماع محلی و محله، شرط اساسی ایجاد، بهبود و بازآفرینی محله های موجود در چارچوب گفتمان مادرشهری نوین و شهرگرایی مقیاس مادرشهر تهران است.
تحلیلی بر وضعیت پایداری محلات اسکان غیررسمی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ﺷﻬﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ درون ﻣﺤﻠﻪ ﺷﮑﻞ می گیرد و بر پایه آن ﺗﺪاوم می یابد؛ ازاین رو، ﺗﻮسعه ﻣﺤﻠﻪ ای اﻗﺪاﻣﯽ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻬﺖ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺗﻮسعه ﭘﺎﯾﺪار ﻗﻠﻤﺪاد می شود. ازجمله مهم ترین بازتاب شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محلات آسیب پذیر (اسکان غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست که شهر اردبیل نیز در زمره این شهرها قرار می گیرد. در این شهر محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ پایداری بسیارشکننده هستند . بااینکه ناپایداری به عنوان مشکل دیرینه و امر بدیهی در محلات اسکان غیررسمی است؛ اما مدیریت و بهبود وضعیت این محلات در یک برهه زمانی و به صورت هم زمان ممکن نیست؛ بدین منظور شناخت میزان شدت و ضعف ناپایداری به واسطه مقایسه تطبیقی و با تکیه بر مدل های مختلف تصمیم گیری بین مجموع محلات مزبور می تواند به عملکرد و تصمیم گیری بهتر مدیران شهری متناسب با اولویت مداخله در سطح این محلات به منظور توانمندسازی در راستای توسعه پایدار شهری کمک شایانی کند؛ از این رو ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، واکاوی و مقایسه تطبیقی وضعیت ناپایداری در محلات 15گانه اسکان غیررسمی شهر اردبیل با تأکیدبر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها درجهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز ازطریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور سنجش پایداری محلات مورد مطالعه، شاخص های مربوط با استفاده از روش آنتروپی، وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری، رتبه بندی شدند و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد و درنهایت برای بازنمایی بهتر با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه ها ترسیم شدند. براساس سنجه های به کاررفته و نتایج به دست آمده از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری به لحاظ معیارهای پایدار محله ای، محله «سلمان آباد» در رتبه نخست و محله «ایران آباد» با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر قرار گرفتند؛ بنابراین برنامه ریزی های توسعه محور متناسب با نقاط ضعف و قوّت و اولویت هر محله ضروری به نظر می رسد.
تحلیل وضعیت برخورداری نظام شهری استان کرمانشاه از شاخص خدمات شهری با استفاده از مدل های تاکسونومی، تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
381 - 403
حوزه های تخصصی:
زمینه اصلی فعالیت شهرداری ها خدمات رسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیت ها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران می شود. با این حال، بخش هایی از وظایف شهرداری های استان کرمانشاه به دلیل روشن نبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامه مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعف های گریبانگیر شهرداری های این استان به شمار می آید؛ بدین ترتیب این نوع بی عدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بی تعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخص های اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آن ها سنجیده می شود. برای این کار از مدل های رایج در برنامه ریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبه بندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشه ای در 5 دسته (کاملاً برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافت کننده خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ به طوری که شهرهای کوچک تر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگ تر، شرایط مناسب تری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانه این امر را می توان در مقایسه نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
نقش نشانه های فضاهای شهری در ارتقاء حس تعلق به مکان، مطالعه موردی: محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
57 - 72
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد و یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است؛ لذا شناخت حس تعلق و عوامل مؤثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد مؤثر است، نقش انگیزی و میزان خوانایی محیطی از طریق نشانه های فضاهای شهری است. در این خصوص شکل گیری نقشه ذهنی ساکنین محلات برگرفته از نشانه ها و عناصر نمادین اهمیت ویژه ای دارد. در این مطالعه ضمن تحقیق در خصوص عوامل مؤثر بر شکل گیری نقشه های شناختی و افزایش نقش انگیزی نشانه های شهری بر نحوه اثر بر حس تعلق ساکنین پرداخته شده است. به این منظور شش محله از شهر زنجان (به نام های سبزه میدان، سعدی، کوچه مشکی، انصاریه، کارمندان و گل شهر) که در سه بافت تاریخی، میانی و جدید هستند، برای مطالعه انتخاب شده اند. تعداد 300 پرسشنامه برای سنجش حس تعلق افراد استفاده شده و به دو روش میدانی و تحلیل نرم افزاری مطالعه صورت پذیرفته است. علاوه بر تهیه پرسشنامه، نقشه های ذهنی پرسش شوندگان نیز از طریق ترسیم و تحلیل آن ها استخراج شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که میان حس تعلق ساکنین و نقشه شناختی شکل گرفته در ذهن ساکنین و تعداد نشانه های اشاره شده در هر یک از نقشه ها رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار است. به عبارت دیگر با افزایش میزان حس تعلق در مکان نقشه های شناختی ساکنین نیز تقویت و ارجاعات ذهنی بیشتری به نشانه های محیط می گردد. همچنین مطالعات نشان داد ساکنین محلاتی که در بافت های تاریخی و میانی هستند به دلیل تعدد نشانه های نمادین و معنایی درگذر زمان نسبت به محلات جدید از حس تعلق بالاتری برخوردارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های استنباطی نشان داد که نشانه های شهری به میزان 623/0 بر حس تعلق افراد تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
Dynamic Poverty Analysis in Rural Areas of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - With increasing governmental revenue and budgets, their responsibility for community development and growth has increased. The first step to policy-making in order to attain the desired welfare levels is identify and measure the related indicators such as poverty in the best possible way. In Iran, most of conducted poverty surveys due to the lack of panel data cannot decompose households to transient and chronic poverty group. In this situation, the Synthetic panel data is a useful and new approach to estimates of poverty mobility in countries with only cross-sectional statistics. Therefore, based on this method we calculated the poverty dynamic of rural areas in Iran. Design/methodology/approach - The present study, initially calculates the absolute poverty line of rural areas in Iran in 2012, 2015 and 2016, and then calculates the status of mobility of poverty during those years based on Synthetic panel data approach. Finding- The results of the estimation of probability functions for studying poverty dynamics indicated that in rural areas of Iran there was a kind of state dependence in poverty. According to the results, there is a dependency state in the rural poverty situation, where more than 86% of the households who were poor in 2016 were also poor (non-poor) during the first period (2012 or 2015) and only with the probability of less than 14% of the poor (non-poor) households during the past years was in the non-poor (poor) state.
تحلیل جغرافیایی نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان اهواز براساس شهر شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
761 - 799
حوزه های تخصصی:
انسان از همان آغاز زندگی، همراه با دیگران در مکان ها، دانش و تجربه زندگی کسب می کند. از طرفی مکان ها حاصل روح جامعه و مردمی هستند که در آن زندگی می کنند. بررسی مکان به عنوان کانون علم جغرافیا و تلاش برای درک تفاوت ها و مسائل مکانی سنت دیرینه این علم است؛ بنابراین در پایگاه این علم، پرداختن به نشاط شهروندان براساس مکان های مختلف شهر اهواز مسئله ای مهم است که با مشکلات محیطزیستی، کالبدی، مدیریتی و نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی روبه رو است . هدف پژوهش، تحلیل اثرگذاری نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان در محله های منتخب شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-اکتشافی است. ابزار مورداستفاده، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر اهواز (زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا (280، 887 نفر) است. حجم نمونه متناسب با جامعه آماری و براساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز طبقه ای نسبی است. پرسشنامه ها در شش محله منتخب شهرک نفت، کیانپارس، گیت بوستان، عامری، منبع آب و کوی علوی توزیع و تکمیل شد. از آنجا که این محله ها براساس شاخص های مکانی شامل جمعیت، سطح کیفیت زندگی و قشربندی اجتماعی دارای سطوح مختلف و تفاوت مکانی هستند، تنوعی از مکان ها و بافت های مختلف شهر اهواز اعم از حاشیه نشین فرسوده از پیش طراحی شده و جدید را شامل می شوند. همچنین توزیع و پراکندگی آن ها گستره جغرافیایی و مناطق شهر اهواز را پوشش می دهد. این محله ها به عنوان محله های مناسب به منظور بررسی و تحلیل موضوع موردمطالعه تعیین شدند. براساس یافته های پژوهش، بین محله های موردمطالعه، از نظر وجود فضاهای نشاط آفرین و اثرگذاری این فضاها بر احساس نشاط شهروندان تفاوت و جدایی گزینی فضایی وجود دارد و الگوی توزیع فضاهای نشاط در بین این محله ها عدالت محور نیست. محیط کالبدی و فراغتی در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و سطح نشاط شهروندان در محله های برنامه ریزی شده که از لحاظ فضاهای نشاط آفرین غنی تر هستند (شهرک نفت، کیانپارس و گیت بوستان)، نسبت به محله های بافت فرسوده (عامری) و حاشیه نشین (محله منبع آب و کوی علوی) که از این لحاظ فقیر هستند، بالاتر است. شرایط عینی محیط شهری در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و تفاوت مکانی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین در سطح نشاط شهروندان و نقش تعدیلگری در کیفیت محیط کالبدی و فراغتی و نشاط شهروندان اثرگذار است. محیط عینی در خلق فضاهای شهری بانشاط و ارتقای شاخص های کیفیت زندگی شهروندان اثر دارد و در مقابل، بانشاط بودن فضاهای شهری موجب جذابیت فضاها و مکان ها برای حضور و فعالیت شهروندان می شود. در پایان نوشتار، پیشنهادهای مناسب ارائه می شود.
نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
264 - 277
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
پایداری محیط زیست شهری با رویکرد گردشگری (موردپژوهی: محله درکه در منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین راهبردهایی برای بهبود توسعه پایدار منطقه یک شهر تهران با استفاده از مدل SWOT (برای شناسایی توان ها، ظرفیت ها، پتانسیل های محیط زیست و گردشگری شهری در منطقه وارزیابی کمی و تدوین چشم انداز برای محلات منطقه) است. پژوهش از نوع اکتشافی با ماهیت، توصیفی تحلیلی، توسعه ای است. روش شناسی پژوهش نیز در چارچوب پارادایم توسعه پایدار محیط زیست شهری و رویکرد اجتماع محور با تأکید برتوسعه گردشگری شهری تدوین شده است. برای این منظور، داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان گردآوری و سپس در ماتریس عوامل درونی (IFE) و بیرونی (EFE) به تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر از میان ساکنین و گردشگران منطقه بویژه محله های درکه و ولنجک به عنوان محلات شاخص، انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته است. برای تدوین اولویت بندی نهایی و فعالیت های راهبردی - پایداری از تلفیق نتایج دو مدل مذکور در محدوده مورد مطالعه از مدل ماتریسی SPACE استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش صمیمیت، روابط همسایگی و حس تعلق ساکنان به محله، استفاده از طبیعت منطقه در جذب گردشگر و همچنین افزایش تمایل ساکنان به سکونت در محله، از پتانسیل های تهیه برنامه های راهبردی برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در منطقه یک تهران به ویژه محله درکه هستند .
مدلسازی تخصیص کاربری های شهری با رویکرد عدالت فضایی بر اساس روش های بهینه سازی چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
41 - 54
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. تخصیص بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز وابسته به وجود قوانین مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و همچنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین است . این مقاله با هدف ارائه مدلی بر مبنای روش های بهینه سازی چند هدفه انجام گرفته است تا تخصیص کاربری های شهری را از منظر عدالت فضایی در سطح پلاک شهری و در طبقات هر قطعه زمین مدل سازی کند. به این منظور از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب و ی ک ک د کامپیوتری در ن رم اف زار Matlab R2018a استفاده شده است. مدل بر مبنای پنج تابع هدف شامل بیشینه سازی سازگاری، وابستگی، دسترسی به خدمات، تنوع و تناسب فیزیکی، در طبقات و در همجواری ها و نیز تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. از میان نتایج حاصل از پیاده سازی الگوریتم که مجموعه ای از راه حل های بهینه پارتو است، یک جبهه جواب انتخاب و سپس برای انتخاب مناسبت ترین چینش کاربری ها از میان این راه حل های بهینه، روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی، برای تعیین وزن هر یک از اهداف تخصیص کاربری زمین به کار رفته است. وزن حاصل در مقادیر برازش اهداف ضرب شده و پس از اعمال روش مجموع وزن دار جوابی که بیشترین وزن را در جبهه جواب های بهینه به دست آورده، به نقشه کاربری زمین تبدیل شده و به عنوان چینش پیشنهادی ارائه گردیده است. ارزیابی کمی نتایج حاصل از تخصیص نشان داد که کاربری های تجاری، آموزشی ، درمانی، ورزشی و فرهنگی هم از نظر سرانه و هم از نظر توزیع در سطح محلات و ناحیه مورد مطالعه به خوبی تخصیص داده شده اند و سطح برخورداری محلات را در محدوده مطالعه افزایش داده اند.
تحلیل عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران خارجی سلامت( مطالعه موردی: گردشگران اقلیم کردستان عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گسترش گردشگری سلامت به عنوان گونه ای جدید و پرطرفدار در بازار متنوع و رقابتی گردشگری، در گرو تأمین رضایت گردشگران می باشد. در راستای تحقق این امر، در وهله اول نیاز است که عوامل مؤثر بر احساس رضایت گردشگران شناسایی و در مرحله بعد، راهکارهای کاربردی؛ متناسب با وضع موجود، تدوین گردد. این مطلب نیز، هدف پژوهش کاربردی حاضر است که با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکرد اکتشافی انجام گرفته و اطلاعاتش را از دو منبع اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسشنامه در میان گردشگران سلامت خارجی وارده شده به کشور جمع آوری نموده است. جامعه آماری پژوهش، گردشگرانی است که از کردستان عراق باهدف درمان و گردشگری سلامت از مرز رسمی شهرستان مریوان وارد کشور شده که در ابتدا به صورت هدفمند و با رسیدن به اصل اشباع نظری، جهت شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی شان، با 19 نفر از آن ها مصاحبه هایی به عمل آمد و سپس پرسشنامه هایی دربرگیرنده اطلاعات استخراج شده در میان 100 نفر از این گردشگران به صورت تصادفی توزیع گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی به روش تئوری بنیادی و داده های حاصل از پرسشنامه نیز با آزمون های آماری، t تک نمونه ای و تحلیل عاملی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سطح رضایت گردشگران مطلوب نبوده و بر این عدم مطلوبیت، سه عامل کمبود خدمات و امکانات رفاهی- اقامتی و ضعف زیرساخت های حمل ونقل، کیفیت نامناسب مراقبت های بیمارستانی و زیرساخت های آن؛ و ضعف در اطلاع رسانی، آموزش و عملکرد نامطلوب نهادهای دولتی مسئول، بیشترین تأثیر را دارند.
تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل با استفاده از آمار فضایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل بوده است. در همین راستا، با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GIS به بررسی نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر اردبیل پرداخته شد. داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید. استفاده از روش های تحلیل آمار فضایی در پراکنش کاربری های آموزشی و داده های بروز زمانی (۱۳۹۵) و مکانی (محلات شهر اردبیل) از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نواحی 6، 7 و 10، از منطقه 3 و ناحیه 6، از منطقه 1 بلوک های دارای وزنه بالای کاربری آموزشی و غلظت بالای لکه های داغ بودند. ناحیه 11، از منطقه 1، ناحیه 11، از منطقه 3 و نواحی 4، 8 و 9 از منطقه 2، نیز بلوک های با وزنه پایین آموزشی و غلظت کم لکه های داغ بودند که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار داشتند. همچنین براساس شاخص موران، توزیع فضایی کاربری های آموزشی در شهر اردبیل به صورت خوشه ای می باشد. نتایج تحلیل تابع رگرسیون در محیط ادریسی نیز نشان داد که بین کاربری آموزشی و جمعیت، کاربری های مسکونی، درمانی، اداری انتظامی، تجاری، تجاری- خدماتی و ورزشی، همبستگی مثبت وجود دارد. بین کاربری فرهنگی و فضای سبز و کاربری کارگاهی صنعتی با کاربری آموزشی، همبستگی منفی برقرار است.
بررسی سیر تغییرات شهر تهران و اثرات آن بر تغییر کاربری اراضی روستاهای اطراف (مطالعه موردی: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تهران در دو قرن اخیر به سرعت رشد کرده و این رشد سبب گسترش آن به سمت محیط پیرامونی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی سیر تغییرات شهر تهران و اثرات آن بر تغییر کاربری اراضی روستاهای پیرامون به مطالعه موردی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات شهرستان اسلامشهر پرداخته است. نمونه مورد بررسی در این پژوهش 370 نفر بوده و انتخاب آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه بندی شده صورت گرفته است. ابزارهای پژوهش شامل نقشه های تاریخی، هوایی و زمینی محدوده شهری تهران و شهرستان اسلامشهر و دو فقره پرسشنامه سنجش عوامل تغییر کاربری اراضی و آثار تغییر کاربری اراضی بر کیفیت زندگی هستند. ارزیابی فرضیات در پرسشنامه ها با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل همبستگی و برابری میانگین ها صورت گرفت. در نهایت فرضیه های اثرگذاری توسعه فیزیکی شهر تهران بر تمایل و فعلیت تغییر کاربری اراضی در شهرستان اسلامشهر تأیید گردید. همچنین فرضیه تاثیر معنادار تغییر کاربری اراضی بر رضایت از کیفیت زندگی در همه بخش های مورد مطالعه به صورت کاهش سطح رضایت نسبت به نقطه زمانی ده سال قبلتر نیز تأیید گردید
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
290 - 313
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
تحلیل اثر مقیاس در برنامه ریزی ساختارهای سبز شهری با رویکرد ارزیابی سیمای سرزمین؛ مطالعه موردی: منطقه یک و سه کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
71 - 86
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر شناسایی مشکلات و شناخت الگوی کالبدی شهر و فرم شهری در مقیاس های مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین برنامه ریزی ساختار شهری مستلزم استفاده از داده مکان دار در مقیاس مناسب می باشد. انتخاب مقیاس بهینه و منطبق نمودن مطالعات بر اساس مقیاس مناسب یکی از اصولی است که می تواند نتایج مطالعات را تدقیق کرده و برای اجرا، کاربردی نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر مقیاس در مطالعات فضایی شهر و محیط زیست در مناطق یک و سه شهر تهران می باشد. رویکرد تحقیق حاضر بیان اثرات مقیاس در مطالعات سیمای سرزمین شهری با بهره گیری از الگوی اکولوژی سیمای سرزمین و ارزیابی تصاویر ماهواره در دو مقیاس میانی (landsat) و خرد (quick bird) می باشد. مقایسه نتایج حاصل از کمی سازی سیمای سرزمین در دو مقیاس خرد و میانی در مناطق یک و سه شهر تهران بیانگر اختلاف نتایج در مقیاس مطالعات می باشد. در مقیاس میانی 1747 لکه سبز ولی در مقیاس خرد 36516 لکه سبز قابل تفکیک بود که هر دو نتیجه قابل استفاده می باشد. به همین تناسب در اندازه لبه و تراکم لبه و همچنین شکل لکه ها در دو مقیاس مطالعه اختلاف وجود دارد. نتایج نشان داد ویژگی لکه های مقیاس خرد مناطق یک و سه شهر تهران به حالت طبیعی فضای سبز این مناطق نزدیک تر بوده و در برنامه ریزی های شهری و محلی کاربرد بیشتری دارد، ولی از نظم کمتری در لبه ها برخوردار می باشد که این نظم کمتر هیچ گونه ارتباطی با تخریب این گونه فضا ندارد. اهمیت نظم لکه ها در مطالعات منطقه ای موردتوجه بوده که در این سطح، مطالعات تصاویر مقیاس میانی توصیه می گردد. به طورکلی با جهت دهی مطالعات بر اساس اصول مقیاس می توان عدم قطعیت نتایج را به حداقل کاهش و فضای تصمیم گیری را بهبود بخشید.
بررسی کارآیی تبلیغات در راستای گردشگری مبتنی بر جغرافیایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه ارقام گردشگری و درآمدهای ناشی از آن در ایران ، با آمارهای جهانی ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری نشان می دهد که کشور ما سهم و جایگاه مناسب خود را در صنعت گردشگری کسب نکرده است. ما نه تنها در جذب گردشگر خارجی با مشکل مواجه ایم، بلکه گردشگری داخلی ما نیز با مشکلات فراوانی دست به گریبان است. در این میان توجه به بحث شیوه های نوین تبلیغاتی با در نظر گرفتن اقلیم جغرافیایی از جمله راهکارهایی است که می تواند این وضعیت را بهبود ببخشد. هدف این مقاله بررسی کارآیی شیوه های نوین تبلیغاتی مبتنی بر اقلیم جغرافیایی برای توسعه گردشگری است. سؤال اصلی ای که مقاله در صدد پاسخگویی بدان است این است که تبلیغات چه نقشی در رونق و شکوفایی گردشگری شهری می تواند ایفا کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی در صدد تحلیل آن هستیم عبارت از این است که تبلیغات نقش واسطه را میان توسعه گردشگری و توسعه ملی ایفا می کند و به این ترتیب باید از شگردهای مشخص تبلیغاتی، یعنی شناخت و توجه به قواعد تجارت، سنت ها، آداب و رسوم، زیبایی شناسی و آگاهی از جاذبه ها و امکانات بهره گیرد و با توجه هم زمان به تبلیغ و آموزش، به عنوان دو رکن از ارتباطات، نقش اساسی خود را در توسعه گردشگری ایفا کند. نتایج مقاله نیز نشان می دهد که اهمیت انتخاب صحیح حامل های پیام تبلیغاتی را نباید نادیده گرفت، زیرا بیشتر سهم هزینه های تبلیغاتی، صرف این وسایل یا رسانه ها می شود و موفقیت هر تلاش تبلیغاتی، به طور مستقیم، همبستگی کامل با انتخاب وسیله ای دارد که برای رساندن پیام و آگهی تبلیغ به کار می رود. مبلغان باید بهترین رسانه ها را برای تبلیغات خود گزینش کنند. در واقع بهترین آن ها را که با مقاصد و اهداف راهبرد تبلیغات گردشگری هماهنگ و متناسب است، انتخاب کنند و به نحوی کارآمد و اثربخش از آن بهره بگیرند. بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع کارآیی شیوه های نوین تبلیغات مبتنی بر اقلیم جغرافیایی در راستای توسعه گردشگری پرداخته شود.
ارزیابی شاخص های محیطی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سروآباد با تلفیق دو مدل تحلیل شبکه ای و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انفجاری و بدون برنامه جمعیت و مهاجرت بی رویه به سوی شهرها و به دنبال آن توسعه فیزیکی سریع در سال های اخیر، مشکلات بسیاری را برای شهرها و ساکنان آنها به وجود آورده است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ژئومورفولوژیکی شهر سروآباد و ارزیابی قابلیت های آن برای اهداف توسعه فیزیکی شهری پرداخته است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و استفاده از نظر کارشناسان، پارامترهای لازم و تأثیرگذار ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی و فاصله از محدوده شهری تعیین گردید؛ سپس به تهیه لایه های اطلاعاتی آنها اقدام شد. برای این منظور، از دو مدل منطق فازی و ANP استفاده شد. ابتدا لایه های مورد نیاز تهیه شده و به صورت فازی درآمد؛ سپس در مدل ANP، ارزش هر کدام از لایه ها محاسبه گردید و نقشه های شبکه شده با استفاده از منطق فازی تلفیق و در نهایت به صورت نقشه مناطق مستعد توسعه ارائه شدند. نتایج حاصل، مؤید آن است که حدود 25 درصد از منطقه مطالعاتی که در قسمت های جنوبی، شرقی و جنوب شرقی محدوده قرار دارد، مستعد توسعه است.
ارزیابی تطبیقی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی طی دوره زمانی 2016-1987 (مورد شناسی: شهرهای آمل و بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149 - 166
حوزه های تخصصی:
پراکندگی ﺷﻬﺮی کﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧی دوم به صورت ﭘﺮاکﻨﺶ ﺷﻬﺮی ﺗﻮﺳﻌﻪ یﺎﻓﺖ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار زیﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﺪیﺪ آورد. عمده مشکلات شهرهای کشور، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه است. با وجود همه مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است؛ ازاین رو در دهه های اخیر در ایران، گسترش شهرها به صورت نوعی معضل درآمده و لزوم توجه به مسائل شهری در قالب چارچوب علمی، اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر گسترش افقی یا اسپرال شهری را با استفاده از داده های وضع موجود و تاریخی سنجش از راه دور و با کمک مدل های آماری ساده که می توانند برروی ابعاد مختلف زمانی و مکانی (فضایی) به کار برده شوند، آنالیز کرده و مشخص کرد که رشد شهری کدام یک از شهرهای آمل و بابل (شهرهای استان مازندران) از نوع اسپرال بوده و روند آن در طی زمان و همچنین میزان آن در قطاع های مختلف شهری چگونه بوده است و کدام یک از این دو شهر بیش ترین تغییرات کاربری اراضی را در پیرامون خود داشته و در آینده مسیر این تغییرات به کدام جهت است؟ ابزار گردآوری داده ها، مبتنی بر اطلاعات اسنادی می باشد. با استفاده از نرم افزار IDIRSI و ARC MAP کاربری اراضی و روش طبقه بندی نظارت شده (Fuzzy artmap) استخراج، از مدل «کراس تب» برای میزان تغییرات انواع کاربری ها، از مدل «هلدرن» در راستای شناخت گسترش افقی و برای پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی برای افق زمانی سال 2026، از روش زنجیره ای «مارکوف» استفاده شده است. ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی ساخته شده در شهر آمل نسبت به شهر بابل بیشتر است. همچنین نتایج مدل «کراس تب» نشان می دهد که در شهر بابل در سال 2016، بیش ترین تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی با 55.54 درصد و کمترین تغییرات در پهنه آبی با 2.32 درصد صورت گرفته است. درحالی که در شهر آمل بیش ترین تغییر در اراضی کشاورزی آبی، 66.97 درصد است. رشد فیزیکی و کالبدی شهرهای آمل و بابل نیز بیشتر بر اثر عامل جمعیت است که نتیجه آن کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و درنهایت گسترش افقی و بدقواره بوده است. نتایج به دست آمده برای پیش بینی تغییرات اراضی نیز نشان می دهد که در شهر آمل باغات، ولی در شهر بابل اراضی کشاورزی آبی، بیش ترین تغییرات را خواهد داشت.
بررسی تأثیرات کاربری زمین و پوشش گیاهی بر جزایر گرمایی شهری با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی به طور بی سابقه در سراسر جهان درحال رشد و توسعه است. یکی از تأثیرات کلیدی و مهم رشد سریع شهرنشینی در محیط طبیعی که توسط انسان تغییر یافته، جزایر گرمایی شهری است. تأثیرات ترکیب پوشش زمین بر روی دمای سطح زمین به طور گسترده بررسی شده است. اما در مطالعات محدودی به رابطه بین دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین در کاربری های مختلف پرداخته شده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، برای بررسی اثرهای کاربری زمین و پوشش زمین بر دمای سطح زمین از تصاویر لندست 8 و لایه های کاربری زمین مربوط به منطقه 6 تهران استفاده شده است که شامل پنج نوع کاربری مسکونی قدیمی، مسکونی جدید، بایر، صنعتی، و سازمانی است و از انواع پوشش زمین، پوشش گیاهی درنظر گرفته شده است. ارتباط زیاد دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای سرزمین نیز در ایجاد جزایر گرمایی شهری مؤثر است. براساس نتایج به دست آمده بعد از زمین های صنعتی، زمین های سازمانی بزرگ ترین عامل در ایجاد جزایر گرمایی شهری است. این نتایج نشان دهنده آن است که در عوامل کلیدی مؤثر بر دمای سطح زمین شهری نه تنها الگوی پوشش زمین و کاربری زمین، بلکه تأثیر عوامل انسانی نیز باید مورد توجه واقع شده و درنظر گرفته شود.بنابراین، توضیح جزایر گرمایی شهری توسط پوشش زمین (پوشش گیاهی) به تنهایی کافی نیست. این یافته ها برای درک بهتر محیط زیست شهری و همچنین برنامه ریزی برای نحوه استفاده از زمین به منظور به حداقل رساندن اثرهای محیط زیست شهری مفید است.