پژوهش های روستایی
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 46) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بر اثربخشی تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در روستاهای شهرستان همدان با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو از نظر نوع تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی است و ازنظر ماهیت بر اساس علم آینده پژوهی، تحلیلی و هنجاری است. حجم نمونه تحقیق 20 نفر از کارشناسان بانک، کشاورزان و مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بوده اند که از روش نمونه گیری گلوله برفی و به روش هدفمند انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از تکنیک دلفی اطلاعات نخستین گردآوری شد و در نهایت 34 مؤلفه های که می تواند باعث اثربخشی تسهیلات باشند، شناسایی شد. در مرحله دوم برای شناسایی مؤلفه های اثر گذار، ماتریس تأثیرات متقابل طراحی شد. وزن دهی این پرسشنامه به صورت مقایسه ای و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد بدین طریق که عدد صفر به منزله عدم تأثیر عدد یک به منزله تأثیر ضعیف، عدد دو به منزله تأثیر متوسط، عدد سه به منزله تأثیر زیاد و در نهایت حرف P به منزله وجود رابطه بالقوه بین متغیرها است و در نهایت توسط نرم افزار MIC-MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 مؤلفه به عنوان مؤلفه ها کلیدی و مؤثر بر اثربخشی تسهیلات وجود دارند که برخی از آن ها عبارت اند از: تلاش برای کاهش سطح هزینه های تولیدی توسط تولیدکنندگان، شناسایی ظرفیت های موجود در روستا و اعطای تسهیلات به این اقشار، ارائه مشاوره به صاحبان کارگاه های تولیدی برای رفع مشکلات، ایجاد سامانه ای برای ثبت ظرفیت ها و تقاضای کار در آن حوزه برای هماهنگی در عرضه تسهیلات متناسب با نیاز جامعه، تناسب وام با طرح پیشنهادی از سوی تولیدکنندگان.
بررسی روش های سازگاری روستاییان با کم آبی در استان خوزستان: کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگاری با تنش های آب جهت حمایت از معیشت و تأمین امنیت غذایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بااین حال، نوع و میزان راهبردهای سازگاری در مناطق و بسترهای اجتماعی - اقتصادی و اگرو اکولوژیکی آنان متفاوت است. شناسایی و طبقه بندی روش های سازگاری مبتنی بر داده های تجربی می تواند به طراحی و اجرای مشوق ها، قوانین و یا اصلاحات نهادی کمک کند. از این رو هدف مطالعه حاضر شناسایی انواع روش های سازگاری با تنش های آبی با استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی است. تکنیک های به کار رفته برای جمع آوری داده ها عبارت اند از مشاهده مستقیم، مصاحبه نیمه ساختاریافته، یادداشت های میدانی و ضبط شواهد و یافته ها که در جریان مصاحبه ها صورت گرفت. اشباع نظری داده ها، با استفاده از نظرات 41 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و کشاورزان به دست آمد. بر اساس یافته های تحقیق روش های سازگاری به چهار دسته کلی شامل تغییر در عملیات کشاورزی، مدیریت آبیاری، مدیریت مالی و اقتصادی و مدیریت اجتماعی تقسیم بندی گردید. روش های مدیریت عملیات کشاورزی به نوبه خود شامل دو دسته مدیریت محصول و مدیریت مزرعه بوده است. مدیریت آب شامل صرفه جویی در آب و فناوری تأمین آب، روش های مدیریت اقتصادی شامل، تنوع بخشی به درآمد یا شغل، بیمه کشاورزی، پس انداز کردن و صرفه جویی در هزینه ها و دریافت کمک مالی به صورت قرض یا وام بوده است. مدیریت اجتماعی در زیر طبقه مهاجرت و شبکه سازی و گسترش دانش به منظور افزایش آگاهی در مورد روش های کاهش آسیب بوده است.
کارکردها و چالش های کشاورزی قراردادی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رهیافت های ترویجی که به کارگیری آن در شرایط کشاورزی ایران جهت حل برخی از مشکلات این بخش مناسب است، رهیافت تخصصی کالا است. این رهیافت در چهارچوب نظام های کشاورزی قراردادی به کار گرفته می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردها و چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه با استفاده از رویکرد کیفی، صورت گرفت. مشارکت کنندگان در این تحقیق، شامل کارفرمایان طرح های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه و کشاورزان طرف قرارداد آنان بودند. جهت انتخاب کشاورزان، از روش نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها با استفاده از روش های مصاحبه انفرادی، مصاحبه گروه متمرکز و مشاهده انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد سه کارکرد اصلی کشاورزی قراردادی از دیدگاه کشاورزان شامل افزایش دانش کشاورزان، توسعه توان اقتصادی کشاورزان و کاهش ریسک ادراک شده تولیدکنندگان است. کارفرمایان نیز مدیریت ریسک تأمین مواد خام برای کارخانجات، ترویج و توسعه کشاورزی، ایجاد برند و اعتبار و ایجاد اشتغال را به عنوان کارکرد کشاورزی قراردادی معرفی نمودند. چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه نیز شامل مشکلات مربوط به عدم پایبندی کافی به تعهدات اجرای قرارداد، مشکلات مربوط به مرحله راه اندازی و توسعه طرح های کشاورزی قراردادی و همچنین محدودیت طرح های کشاورزی قراردادی استان است. نتایج این مطالعه می تواند برای سازمان های دست اندرکار توسعه کشاورزی از جمله، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری و اتاق بازرگانی مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوار (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوارهای آنان در شهرستان خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر زنان کارآفرین روستایی شهرستان خرم آباد بود (395=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد که وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارها در شرایط مطلوبی (59/2) قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از لحاظ امنیت غذایی پایدار، تفاوت معنی داری در انواع فعالیت کارآفرینی زنان روستایی در ابعاد مصرف و دستیابی وجود دارد (05/0 P <). بعلاوه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی LSD در بعد دستیابی نشان داد که گروه صنایع دستی به صورت معنی داری (05/0 P <) با گروه صنایع تبدیلی و تولیدات کشاورزی تفاوت دارد و خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت تولیدات کشاورزی و صنایع تبدیلی در بعد دستیابی از وضعیت بهتری نسبت به خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع دستی برخوردارند. همچنین در بعد مصرف هم، خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی وضعیت بهتری نسبت به گروه تولیدات کشاورزی دارند. لذا بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی از قبیل ارائه اعتبارات مالی توسط سیاست گذاران، متنوع سازی فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر تولیدات کشاورزی و فرآوری مواد غذایی و برگزاری کارگاه های آموزشی برای زنان کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی با هدف تأمین و نگهداری، فرآوری و بسته بندی، ایمنی و بهداشت مواد غذایی ارائه می شود.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
الحاق نقاط روستایی به شهر همدان و تأثیر آن بر رضایت از کیفیت خدمات دریافتی: کاربرد مدل سروکوآل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت کیفیت خدمات درک شده، از جمله گام های اساسی در تحلیل رضایت خانوار روستایی و تدوین برنامه های ارتقای کیفیت خدمات محسوب می شود. لذا هدف از انجام این پژوهش، تحلیل کیفیت خدمات درک شده و رضایتمندی خانوار روستایی پس از الحاق به شهر همدان بر مبنای مدل سروکوال بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه ساکنان هشت روستای (دره مرادبیگ، فقیره، دیزج، حصار دیزج، حصار امام، حصار آقاشمس علی، مزدقینه و خضر) ملحق شده به شهر همدان بودند که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و 26 سؤال جهت ارزیابی کیفیت خدمات بر مبنای مدل سروکوآل بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون t همبسته در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معنی داری بین ادراک ساکنین از کیفیت کنونی خدمات و انتظارات آن ها از کیفیت قابل قبول خدمات در همه ابعاد کیفیت خدمات وجود دارد. لذا، شکاف منفی و معنی داری بین انتظارات و ادراکات ساکنان روستایی از خدمات دریافتی مشاهده شد که نشان دهنده عدم رضایت ساکنان مناطق روستایی از کیفیت خدمات دریافتی پس از الحاق به شهر همدان بود.
تحلیل سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در فرایند توسعه روستایی (موردمطالعه: دهستان رشتخوار، شهرستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی فرایندی است که به ارتقاء همه جانبه حیات روستایی از طریق زمینه سازی و ترغیب فعالیت های همساز با قابلیت ها و تنگناها به مفهوم عام آن تاکید می کند. به گونه ای که توانسته، سطح خواسته ها (چه بالا، چه پایین، بسته به شرایط) را در محیط های روستایی از سازمان های ذی ربط بوجود می آورد. یکی از این سازمان ها دهیاری ها است که تا حدودی توانسته با ارائه خدمات موفق آمیز خود در جهت رفع خواسته های خانوارهای روستایی توسعه روستایی را به ارمغان بیاورد. پژوهش حاضر به تحلیل رابطه سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در فرآیند توسعه روستایی در دهستان رشتخوار پرداخته است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در روستاهای دهستان رشتخوار بوده که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 309 خانوار محاسبه و به صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای رتبه بندی و تحلیل فضایی روستا از تکنیک کوپراس و نرم افزار GIS و برای تحلیل داده های آماری از تکنیک شانون و نرم افزار Expert choice ،SPSS استفاده شد. در این پژوهش، شاخص کالبدی - ساختاری با استفاده از تکنیک شانون بیشترین امتیاز (9633/0) و شاخص محیطی کمترین امتیاز (7542/0) را به خود اختصاص داده اند. بر اساس تکنیک کوپراس، روستای فتح آباد بهترین وضعیت را از لحاظ 4 شاخص سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در بین روستاهای دهستان رشتخوار داراست و با توجه به پراکنش روستاها با نرم افزار GIS، روستای فتح آباد در بین سایر روستاهای دهستان روشتخوار از لحاظ توسعه در رتبه اول قرار دارد.
حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه (مورد مطالعه: جامعه میزبان و گردشگران در تفرجگاه چشمه بلقیس شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکان عامل تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای فرد است. احساس تعلق به مکان می تواند موجبات حفاظت از مکان را فراهم سازد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی حس مکان افراد نسبت به تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام و ارتباط آن با رفتار محیط زیست گرایانه آنان بود. این تحقیق از نظر ماهیت کمّی و از لحاظ گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی است که به شیوه پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل افراد محلی (میزبان) در منطقه تفرجگاهی باغ چشمه بلقیس و گردشگران (میهمان) بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط پانلی از متخصصان مربوطه تأیید و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای سطوح هفت گانه حس مکان (در بازه 80/0 تا 90/0) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد هر دو گروه میزبان و گردشگر از نظر متغیرهای حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه در وضعیت متوسط و بالاتر قرار داشتند. نتایج آزمون مقایسه میانگین های دو گروه گردشگر و میزبان نیز نشان داد، تفاوت معناداری در بین آن ها از لحاظ متغیر حس مکان وجود دارد. این در حالی است که تفاوت معناداری از نظر رفتار محیط زیست گرایانه در بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین یافته ها حاکی از عدم وجود همبستگی بین رفتار محیط زیست گرایانه و حس مکان در هر دو گروه گردشگر و میزبان بود. در پایان با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام ارائه گردیده است.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر مهاجرت روستاییان با نقش میانجی دلبستگی مکانی (موردمطالعه: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت مهم ترین پدیده ای است که می تواند موجودیت و بقای جوامع روستایی را به خطر بیندازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی بر مهاجرت افراد در روستاهای شهرستان جیرفت است. جامعه آماری شامل جمعیت فعال روستایی بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 382 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین روایی آن از پانل متخصصان استفاده شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن برای سنجه های مختلف پرسشنامه بین 71/0 تا 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد هرچقدر فاصله محل سکونت روستاییان تا شهر بیشتر شود میزان مهاجرت آن ها هم به شهرها افزایش می یابد، از سوی دیگر هرچقدر سرمایه اجتماعی در میان روستاییان کاهش یابد مهاجرت به میزان زیادی افزایش می یابد. واکاوی حاصل از آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی اثرات مستقیم و معنی داری بر مهاجرت دارند و در این بین مشارکت اجتماعی بیشترین اثر مستقیم معنی دار را بر مهاجرت روستاییان دارد. ضمن اینکه دلبستگی مکانی نیز دارای اثر منفی مستقیم معنی دار بر مهاجرت است. همچنین تمامی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر دلبستگی مکانی دارای اثر مستقیم مثبت معنی دار هستند، به این معنا که هر چه افراد در جوامع روستایی از سطح بالایی از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و روابط اجتماعی برخوردار باشند احتمال دلبستگی مکانی در آن ها بیشتر می شود و در نتیجه احتمال مهاجرت در میان آن ها کاهش می یابد.
تبیین جامعه شناختی ارتباط بین«مشارکت اعضاء» و«موفقیت» تعاونی های کشاورزی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام گرفته از نظر هدف تحقیقی کاربردی است، جامعه آماری آن اعضای تعاونی های «فعال» کشاورزی در لرستان است که تعداد 354 نفر آن ها طبق فرمول کوکران از طریق نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی صوری آن طبق نظرات 15 تن از اعضای جامعه آماری تعیین و روایی محتوای ابزار پژوهش با استفاده از نسبت اعتبار محتوا (cvr) و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 76/0 شد و داده های تحقیق نیز به وسیله نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل گردیدند. مطابق نتایج آزمون t تک جمله ای مشارکت اعضا در اداره امور تعاونی های موردمطالعه از سطح متوسط بالاتر است. همچنین نتایج آزمون همبستگی متغیرها و نتایج تحلیل معادلات ساختاری مدل تحقیق رابطه بین ابعاد مشارکت اعضاء (مشارکت اعضاء در مجامع عمومی، مشارکت اعضاء در نظارت بر امور تعاونی، مشارکت اعضاء در مدیریت و مشارکت اقتصادی اعضا) و «موفقیت» تعاونی های کشاورزی را تأیید نمود و ارتباط بین آن ها با سطح اطمینان 99 درصد یک ارتباط مستقیم، مثبت و معنی دار نشان داده شد. نتایج کسب شده در رابطه با شاخص های برازش حاصله مدل نشان داد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. در همین رابطه بین زنان و مردان متأهل و مجرد تفاوت معنی داری از لحاظ مشارکت در فعالیت های تعاونی وجود نداشت در حالی که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت، تحصیلات و میزان سهام اعضا با موفقیت تعاونی ها رابطه مستقیم و معنی دار ملاحظه گردید.
تبیین عوامل مؤثر و چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت جهانی، تغییر بازار و فناوری های جدید با ایجاد زنجیره های ارزش منجر به ارزش افزایی در محصولات تولیدی شده است. هدف از ایجاد زنجیره های ارزش بخصوص در بخش دامپروری، بهبود عملکرد، کاهش هزینه های عملیاتی و آشکار کردن فرصت های نهفته در کسب وکار است. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر و نیز چالش های پیش روی زنجیره ارزش گوشت گوسفند پرداخته شد. رویکرد کلی پژوهش تحقیق آمیخته با راهبرد طرح متوالی بود. جامعه موردبررسی در دو بخش کیفی و کمی به صورت جداگانه موردبررسی قرار گرفت. در بخش کیفی 43 نفر به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب و در بخش کمی 382 نفر به با روش خوشه ای و تصادفی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد مشکلات اجتماعی 21/24 درصد، مشکلات مدیریتی 21/41 درصد، مشکلات مالی 67/8 درصد و مشکلات فنی 67/6 درصد واریانس چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان را تبیین می کنند. مدل سازی معادله های ساختاری تعاملی در نرم افزار SMART-PLS3 نشان داد معیارهای کلی نیکویی برازش تحلیل عامل تأییدی، نشان دهنده برازش متوسط مدل اندازه گیری متغیرهای چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند بود. سپس مدل اندازه گیری نشان داد عامل اقتصادی، سیاست های دولت و فناوری اطلاعات با ضریب تعیین 35 درصد بیش ترین نقش را توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان دارد. در این راستا در تحقیق حاضر راهکارهای کاهش هزینه های زنجیره تولید گوشت گوسفند از رهگذر سیاست های دولتی و با به کارگیری فرصت های نهفته در فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه شده است.