پراکندگی ﺷﻬﺮی کﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧی دوم به صورت ﭘﺮاکﻨﺶ ﺷﻬﺮی ﺗﻮﺳﻌﻪ یﺎﻓﺖ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار زیﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﺪیﺪ آورد. عمده مشکلات شهرهای کشور، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه است. با وجود همه مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است؛ ازاین رو در دهه های اخیر در ایران، گسترش شهرها به صورت نوعی معضل درآمده و لزوم توجه به مسائل شهری در قالب چارچوب علمی، اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر گسترش افقی یا اسپرال شهری را با استفاده از داده های وضع موجود و تاریخی سنجش از راه دور و با کمک مدل های آماری ساده که می توانند برروی ابعاد مختلف زمانی و مکانی (فضایی) به کار برده شوند، آنالیز کرده و مشخص کرد که رشد شهری کدام یک از شهرهای آمل و بابل (شهرهای استان مازندران) از نوع اسپرال بوده و روند آن در طی زمان و همچنین میزان آن در قطاع های مختلف شهری چگونه بوده است و کدام یک از این دو شهر بیش ترین تغییرات کاربری اراضی را در پیرامون خود داشته و در آینده مسیر این تغییرات به کدام جهت است؟ ابزار گردآوری داده ها، مبتنی بر اطلاعات اسنادی می باشد. با استفاده از نرم افزار IDIRSI و ARC MAP کاربری اراضی و روش طبقه بندی نظارت شده (Fuzzy artmap) استخراج، از مدل «کراس تب» برای میزان تغییرات انواع کاربری ها، از مدل «هلدرن» در راستای شناخت گسترش افقی و برای پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی برای افق زمانی سال 2026، از روش زنجیره ای «مارکوف» استفاده شده است. ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی ساخته شده در شهر آمل نسبت به شهر بابل بیشتر است. همچنین نتایج مدل «کراس تب» نشان می دهد که در شهر بابل در سال 2016، بیش ترین تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی با 55.54 درصد و کمترین تغییرات در پهنه آبی با 2.32 درصد صورت گرفته است. درحالی که در شهر آمل بیش ترین تغییر در اراضی کشاورزی آبی، 66.97 درصد است. رشد فیزیکی و کالبدی شهرهای آمل و بابل نیز بیشتر بر اثر عامل جمعیت است که نتیجه آن کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و درنهایت گسترش افقی و بدقواره بوده است. نتایج به دست آمده برای پیش بینی تغییرات اراضی نیز نشان می دهد که در شهر آمل باغات، ولی در شهر بابل اراضی کشاورزی آبی، بیش ترین تغییرات را خواهد داشت.