پژوهش های روستایی
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان 1397 شماره 2 (پیاپی 34) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با اتخاذ رویکرد پد ید ار شناختی و با بهره گرفتن از ابزارهای روش تحقیق کیفی، تلاش د ارد تجربه زیسته کنشگران محلی از مد اخلات توسعه ای را تفهیم نماید. بر مبنای اطلاعات به د ست آمد ه، اجتماع محلی دو گفتمان مد اخله توسعه ای "همد لانه و آمرانه" را تجربه کرد ه است و کنشگران محلی نیز د ر مواجهه با هر گفتمان مد اخله ای، راهبرد پذیرند گی و طرد کنند گی را ارائه کرد ه اند. نتایج نشان می د هد که د ال مرکزی گفتمان مد اخله توسعه ای همد لانه بر تقویت نقش عاملیت های محلی د ر توسعه، بهبود قابلیت های اجتماعی و توزیع عاد لانه قد رت د ر جامعه محلی استوار است و نهاد مد اخله گر را ملزم به اعمال احتیاط هایی می د اند که مشارکت، نظارت و مد یریت اجتماع محلی را د ر قالب انجمن های محلی و نهاد های میانجی بپذیرد. د ر حالی که د ر گفتمان مد اخله توسعه ای آمرانه بی نیازی د ر کسب مشروعیت از جامعه محلی، به رسمیت نشناختن انجمن ها و نهاد های میانجی بین نهاد مد اخله گر و جامعه میزبان، کم توجهی به جنبه فرهنگی مد اخله، گریز از مسئولیت و سرزنش بومیان از جمله عناصر اصلی این گفتمان شناسایی شد ه اند. د ر این رویکرد، ﺍﻋﻀﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑ ﻪ مصرف کنند گانی ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ کﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﺼﻤیﻢﺳﺎﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﻮﻟیﺎﻥ ﺭﻓﻊ ﺣﺎﺟﺖ می شوند، و نقش عاملیت های محلی د ر توسعه را به حد اقل ها تقلیل د اد ه اند. بنابراین استد لال مقاله این است که توسعه، عملی مد اخله گرایانه است و موفقیت یا شکست آن د ر گرو چگونگی مد اخله و ایفای نقش بازیگران توسعه است. از این روی ایجاد نهاد های میانجی بین مرد م محلی و نهاد های مد اخله گر توسعه از جمله عناصر مهم د ر پیوند و حل تعارضات حوزه مد اخله است.
تحلیل سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی سیستان با تأکید بر شاخص های مبارکه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه اسلامی ایران، دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب منوط به شناسایی و ترویج ارزش های مذهبی مسلط بر جامعه بخصوص دستورات الهی در قرآن کریم است. بر این اساس، در جستار حاضر به تحلیل سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی سیستان با تأکید بر شاخص های مبارکه قرآنی اقدام شده است. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیفی از شاخص های اجتماعی از آیات کریمه قرآن تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی با استفاده از پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفت برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ، تعداد 40 روستا (با حجم خانوار 51663) از بین 796 روستای موجود در سیستان انتخاب و در ادامه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381 نفر از سرپرستان خانوار به طور تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری کروسکال- والیس و رگرسیون ترتیبی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال- والیس، حاکی از آن است که روستاهای موردمطالعه در منطقه سیستان در سه سطح از توسعه اجتماعی با میزان کمتر از 01/0 درصد دارای تفاوت معناداری بوده است و از مجموع 33 شاخص اجتماعی، شاخص «بهداشت» با میانگین 56/4 رتبه اول، «نیکی به خانواده» با میانگین 54/4 رتبه دوم و «جهاد در راه خدا» با میانگین 51/4 رتبه سوم را دارد. همچنین تحلیل فضایی پراکندگی سطح توسعه اجتماعی روستاهای نمونه گویای آن است که با فاصله از شهر های مرکزی، سطح توسعه اجتماعی، انسجام، وحدت، اعتماد و سادگی بین روستاییان بیشتر می شود.
بررسی انگیزه های مهاجرت معکوس و پیامدهای آن در روستاهای شهرستان ایجرود- استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلفی تصمیم افراد به مهاجرت معکوس از شهر به روستا را تحت تأثیر قرار می دهند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی انگیزه های مهاجرت از شهر به روستا در روستاهای شهرستان ایجرود و پیامدهای این قبیل مهاجرت ها است. تحقیق کاربردی حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اعضای هیئت علمی مرتبط تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (79/0 تا 81/0) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را مهاجران بازگشتی به روستا تشکیل داده که 125 نفر از آن ها بر اساس رابطه کوکران و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی انگیزه های مهاجرت معکوس به روستا در چهار عامل شامل بهبود وضعیت رفاهی و بهداشتی در روستاها، جاذبه های طبیعی روستا و تأمین محیط آرام، بهبود چشم انداز سودآوری کشاورزی در آینده و بهبود ظرفیت اشتغال زایی منطقه خلاصه شده که این عوامل در مجموع 80/60 درصد از واریانس کل انگیزه های مهاجرت را تبیین نمودند. پیامدهای مهاجرت معکوس نیز در سه عامل توسعه شاخص های عمرانی و سلامتی، افزایش نرخ مشارکت و سرمایه گذاری و آرامش روانی خلاصه شده که این عوامل مجموعاً 33/65 درصد از واریانس پیامدهای مهاجرت را تبیین نمودند.
اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد (مورد مطالعه: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر تحلیل اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد استان کرمان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، 1146 نفر از اعضای صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی و عشایری بود که تعداد 300 نفر از آن ها با بهره گیری از جدول کریجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی ترویج و آموزش کشاورزی و سلامت روان تأیید شد و پایایی آن هم با یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ، محقق گردید (89/0≥ α≥72/0). یافته های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی و روابط غیررسمی دارای همبستگی مثبت و معنی داری با متغیر سلامت روان زنان هستند. فزون بر این، طبق نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، انسجام اجتماعی و مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی توانستند 9/61 درصد از تغییرات سلامت روان زنان روستایی و عشایری را تبیین نمایند.
تبیین مدل توسعه سیستم گردشگری روستایی با استفاده از نظریه آشوب و مدل باتلر (مورد مطالعه: روستای مصر، شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل حساسیت بالای روستاهای مناطق بیابانی و توان های گردشگری آن، برنامه-ریزی برای توسعه گردشگری روستایی، نیازمند تبیین سیستم توسعه گردشگری است. روستای مصر، یکی از مهم ترین فضاهای گردشگری شهرستان خور و بیابانک است که در طی سال های گذشته، رشد فعالیت های گردشگری را تجربه کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی مدل ارزیابی سیستم گردشگری روستا و تبیین آن با نظریه های مقاصد گردشگری انجام شده است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه، گفتگو و مشاهدات میدانی گرد آوری و با بهره گیری از مبانی نظری موجود تهیه شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در نهایت، مدلی برای تبیین روند سیستم گردشگری آن ارائه شد. نتایج مدل حاکی از تأثیرگذاری قابل توجه آثار هنری در عرضه گردشگری و نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه سیستم گردشگری است که در مراحل بعدی به تدریج تکامل یافته است. همچنین میزان انطباق مدل با نظریه آشوب و مدل باتلر، بررسی گردید که از منظر نظریه آشوب، این سیستم با رویکرد اثر پروانه ای و سازگاری پویا سازگار بوده و از منظر مدل باتلر، روستای مصر در انتهای مرحله مشارکت و حرکت به سمت توسعه قرار دارد و به نظر می رسد تخریب خلاق نظریه آشوب با مرحله مشارکت چرخه حیات، سازگاری بیشتری دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران به سفرهای روستایی تور محور موردمطالعه: گردشگران روستایی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مقوله پیچیده ای است که در ساختار خود اجزاء مختلفی را در برمی گیرد. یکی از این اجزاء تور گردانی است که به دلیل ارتباط با مراکز اقامتی، رستوران ها، حمل ونقل و همچنین برخورداری از تجارب و آشنایی بیشتر با مقاصد گردشگری، می تواند در توسعه صنعت گردشگری نقش مهمی ایفا کند. لذا تحقیق حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران برای مسافرت به مقاصد گردشگری روستایی از طریق تور در شهرستان مراغه انجام گردید. داده های این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه شامل گردشگرانی بود که در سال 1395 به روستاهای دارای ظرفیت بالای گردشگری شهرستان مراغه مسافرت کرده بودند. ازاین بین 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تمایل افراد به سفرهای روستایی تورمحور، به ترتیب تحت تأثیر عوامل «فضای ایمن خانوادگی و تغذیه مناسب»، «سرگرمی و امنیت خاطر در طول سفر»، «نظم و برنامه سفر شفاف و مناسب»، «وسیله نقلیه مناسب و حضور به موقع آن»، «مشوق ها و امتیازات آژانس»، «فضای تجرد» است و این شش عامل درمجموع 17/65 درصد واریانس تمایل به سفر روستایی تورمحور را تبیین نمود.
تحلیل شبکه دسترسی بافندگان فرش به نخ ابریشمی در نواحی روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین، دسترسی و استفاده از نخ های موردنیاز و باکیفیت (از جمله پود، چله و ابریشم) در تولید فرش ابریشمی، از مسائل مهم بافندگان فرش بوده که در تولید، بهره وری و درآمد آن ها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه شناخت منابع و شیوه های تأمین انواع نخ مورد استفاده در فرآیند تولید فرش ابریشمی برای بافندگان روستایی است. داده ها با استفاده از یک روش شناسی مطالعه موردی از طریق فنون گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نمودار کشی، تحلیل اسناد و مشاهده با مشارکت 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم در 23 روستای شهرستان زنجان و کنشگران بازار در شهرهای زنجان، قم، اصفهان، تبریز و کاشان گردآوری گردید. دستاورد: دسترسی بافندگان روستایی به نخ مورد استفاده در فرآیند تولید با توجه به شیوه تولید متفاوت بود. در شیوه خویش فرمایی، بافندگان روستایی از طریق افراد واسطه، از طریق شهر زنجان یا شهرهای دیگر، نخ موردنیاز خود را تأمین می نمودند. در این شیوه به دلیل عدم توان مالی و دانش کافی و شبکه اجتماعی ضعیف در بازار تأمین نهاده در دسترسی به نخ باکیفیت، نخ تأمین شده از کیفیت لازم برخوردار نبود. در شیوه کارفرمایی نخ از طریق کارفرما تأمین شده و کیفیت مناسبی داشت، هرچند کیفیت مناسب نخ به دلیل ظرافت و نازکی، سبب سختی بافت برای زنان روستایی بافنده می شد.
نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
عوامل مؤثر در ارتقای مؤلفه های حس مکان در جابجایی بافت روستاهای آسیب دیده پس از زلزله (موردمطالعه: روستای کنزق شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر حس مکان، بررسی جهت تغییر آن ها در جابجایی بافت روستای کنزق پس از سانحه زلزله و تأثیر الگوپذیری از عوامل کالبدی در روستای جدید در جهت ارتقا یا کاهش حس مکان و همبستگی آن ها است. لذا با استفاده از شیوه پژوهش تحلیلی-توصیفی مؤلفه های حس مکان در چهار دسته، اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی، هویت، دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته دارای اعتبار (74/0 =α)، 278 نفر مورد پرسش قرار گرفتند؛ تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Spss، برای آزمون فرضیه آماره های تی تست تک نمونه ای و همبستگی پیرسون است که با فرض اینکه در جابجایی بافت روستای کنزق به الگوی بافت روستای قدیم توجه نشده است و به کارگیری الگوی طراحی روستای کنزق قدیم سبب ارتقای مؤلفه های حس مکان در روستای جدید خواهد بود به این نتیجه می رسد که در جابجایی روستای کنزق تبعیت از برخی عوامل مانند مصالح روستای کنزق قدیم سبب افزایش مؤلفه هویت خواهد شد و عدم تبعیت از فرم و پلان خانه های قدیمی نیز حس مکان را افزایش می دهد که در نهایت چنین می توان اذعان نمود که تأثیر این عوامل در گرو آسایش و راحتی ساکنین است.
واکاوی سازه های فردی و اجتماعی مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی با تأکید بر بخش کشاورزی کامفیروز شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله احیای مناطق روستایی و محیطی از طریق توسعه کارآفرینی کشاورزی، توجّه زیادی را به خود معطوف کرده است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش توصیفی همبستگی، واکاوی سازه های فردی و اجتماعی مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی با تأکید بر کشاورزی است. جامعه آماری پژوهش 3106 خانوار روستایی در بخش کامفیروز بودند که با توجّه به جدول بارتلت و همکاران، 197 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با نظر متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار پژوهش نیز، از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. داده های گردآوری شده با نرم افزارهایSPSSwin22 و AMOS21 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر پنج فرضیه اصلی پژوهش مورد پذیرش قرار گرفته و هریک از سازه های فردی و اجتماعی (سرمایه اجتماعی، هنجارهای ذهنی، حمایت خانوادگی ادراک شده، باور به خود کارآمدی و تأکید بر نهادهای محلی)، اثر مثبت و معناداری بر متغیر وابسته داشته اند و درمجموع حدود 54 درصد از واریانس توسعه کارآفرینی روستایی با تأکید بر بخش کشاورزی را در منطقه موردمطالعه تبیین کرده اند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه گردید.
تحلیل موانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر از دیدگاه کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فناوری انرژی های تجدیدپذیر در کاهش اثرات تغییر اقلیم جهانی و نیز کاهش انتشار دی اکسید کربن در بخش کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل موانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر از دیدگاه کشاورزان بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را 2501 نفر از کشاورزان شهرستان لارستان تشکیل دادند. روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود و حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 331 نفر برآورد شد. یافته ها نشان داد که اصلی ترین مانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر مانع اقتصادی است که شامل هزینه های بالای سرمایه گذاری اولیه در رتبه اول و سپس عدم دسترسی به منابع مالی جهت توسعه انرژی های تجدیدپذیر (وام ها و ...) و سرمایه ناکافی کشاورزان برای اجرای پروژه ها در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. پس از بعد اقتصادی به ترتیب ابعاد نهادی- قانونی، اجتماعی- آگاهی و زیرساختی- تکنولوژیکی قرار دارند و همه این موانع در قالب مدل تأییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل (LISREL8/72) مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به اینکه در بخش کشاورزی کشور افزایش تقاضای انرژی وجود داشته و کنترل آلودگی محیط زیست از مباحث مهم روز بوده است، لذا برنامه ریزی جامع برای شناسایی موانع توسعه فناوری انرژی های تجدید پذیر از دیدگاه کشاورزان و اقدام برای رفع آن ها بسیار ضروری است. که در این مقاله به این مهم پرداخته شده و در انتها پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر معیشت پایدار کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت معیشت پایدار در طول سال های گذشته، یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده است و یکی از رویکردهای تحلیلی جدید در زمینه توسعه روستایی است. هدف کلی از تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر معیشت پایدار کشاورزان در شهرستان شازند است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر سرپرست خانوارهای روستایی شهرستان شازند (22101=N) است که حجم نمونه با خطای نمونه گیری 05/0 و با استفاده از فرمول کوکران، 377 خانوار محاسبه شد. برای تعیین روستاها و انتخاب خانوارهای نمونه از طریق روش تحلیل خوشه ای نسبت به طبقه بندی روستاها اقدام و روستاهای نمونه به طور کاملاً تصادفی انتخاب شد و در نهایت به نسبت جمعیت آن ها نمونه گیری از هر روستا انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS برای روش های آماری آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت معیشت پایدار خانوارهای روستایی مطلوب نبوده و عامل ساختارها و فرایندها مهم ترین عامل مؤثر در پایداری معیشت خانوارهای روستایی است.