فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی علاوه بر پیامدهای مثبت، همواره با مسائل و مشکلاتی نظیر افزایش نرخ بیکاری، خشونت، ناهنجاری های اجتماعی و بزه کاری همراه بوده است. جرم از پیامدهای منفی عمده ای است که بر رفاه افراد، خانواده ها و جوامع تأثیر بسیار می گذارد. افزایش میزان جرم و جنایت و خشونتهای شهری در اکثر کشورهای جهان و طرح دیدگاه های جدید پیرامون مکان جرم و لزوم بررسی عوامل مکانی- فضایی این کجرویها و شناسایی مکانهای مستعد برای ارتکاب بزه کاری در شهرها و تلاش برای پیگیری و کاهش آن، علل اهمیتیابی بررسیهای جغرافیایی و جامعهشناختی جرم در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی و میدانی بوده که اطلاعات مورد نیاز از پرونده مجرمان با استفاده از پرسش نامه معکوس جمع آوری شد و از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور پراکنش مکانی فضایی جرمخیزی در محله های شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان داده که درصد قابل توجهی از جرایم در مناطق و محله های پرجمعیت که مهاجرپذیر هستند، رخ داده و هم چنین بازارها و خیابان های شلوغ مکانی مستعد برای بزه است و بیشتر مجرمان در گروه سنی جوانان قرار دارد.
ارزیابی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری، مورد شناسی: منطقه آزاد ارس (شهر جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و مدیریت عملکرد یکی از مباحث مهم و ضروری مدیریت استراتژیک منابع انسانی محسوب می گردد و ابزاری کاربردی برای افزایش کارایی کارکنان یک سازمان و شهروندان در اداره امور شهرها و در نهایت بهبود عملکرد شهرها به شمار می رود. حکمروایی شایسته به عنوان یک پیش شرط اساسی برای عملکرد شایسته بازارها و ایجاد شرایط جذب سرمایه گذاری و تخصیص پایدار سرمایه گذاری های فیزیکی و بهبود کارایی سازمانها و عملکرد شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر می تواند از طریق اثرگذاری بر سایر مولفه های توسعه منطقه در افزایش رفاه عمومی نیز تاثیرگذار باشد. این تحقیق از نوع تحقیقیات کاربردی – توسعه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از مطالعات میدانی و طراحی پرسشنامه به بررسی و سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس با نمونه آماری 360 نفری پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه از روش آماری آزمون T و آزمون ANOVA استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری منطقه آزاد ارس و الگوی حکمروایی شایسته شهری رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه معنادار بین معیارهای حکمروانی شایسته شهری و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با اطمینان 99% می باشد. این نتیجه بیان می دارد که اگر زمینه های حکمروایی شایسته در منطقه آزاد ارس پایه ریزی شود، نخست اینکه زمینه های لازم را برای مشارکت شهروندان فراهم می آید و دوم اینکه میزان رضایت شهروندان و عدم خروج سرمایه مالی را از منطقه شاهد خواهیم بود.
تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با استفاده از مدلVIKOR
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار زمانی حاصل می شود که نابرابری های ناحیه ای کاهش یافته و عدالت اجتماعی برقرار شود لذا وجود نابرابری مانعی برای حصول این امر است. تحلیل نابرابری ها با معیار ها و شاخص های مختلف می تواند به شناخت نواحی کم توسعه یا در حال توسعه کمک نموده و الزامات لازم جهت تخصیص منابع به آنها را مهیا نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با بهره گیری از 62 شاخص اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی، کالبدی و زیست محیطی، فرهنگی- مذهبی و حمل و نقل و ارتباطات پرداخته است، که در این راستا آمار و اطلاعات لازم از سالنامه آماری سال 1390 استان فارس گردآوری شده و داده ها با روش آنتروپی وزن دهی شده و بر اساس مدل ویکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آنست که نابرابری در سطوح شهرستانی مشهود بوده که شهرستان شیراز به عنوان مرکز استان در سطح کاملا برخوردار قرار گرفته و شهرستان های جهرم، کازرون و استهبان، برخوردار و شهرستان های مهر، داراب، آباده، لامرد، بوانات و نی ریز، نیمه برخوردار بوده و بقیه شهرستان ها محروم می باشند و الگوی حاکم برتوسعه فضایی این استان مرکز-پیرامون بوده است.
بررسی نقش برنامه ریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی به روش کیفی مطالعة موردی: روستای لزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت سازمان های مردمی در کاهش فقر روستایی می تواند بیش از نهادهای غیرمردمی باشد، اما به دلایلی این موفقیت حاصل نمی شود و مزایای نهادهای مردمی بالفعل نیستند. در پژوهش حاضر، نقش مشارکت روستاییان در کاهش فقر روستایی تبیین می شود. ازآنجاکه کارشناسان و مدیران پروژة حبله رود در هدف گذاری، طراحی، اجرا، ارزش یابی و نگهداری این پروژه کوشیدند مشارکت محلی را جلب کنند و از شروع این پروژه نیز زمان زیادی می گذرد، از آن به عنوان مطالعة موردی این تحقیق استفاده شد. در پژوهش حاضر، مؤلفه های شاخص به زیستی انسان به عنوان سنجه برگزیده شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه با 12 تن از آگاهان محلی روستای لزور از روستاهای موفق و پایلوت این پروژه نشان می دهد که مشارکت در طرح ها، فقر عمومی و فقر معنوی و فقر حاد و مزمن را کاهش داده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که پایداری، اثربخشی و پوشش پروژه های مشارکتی در هدف قراردادن فقر عمومی روستایی بیشتر از پروژه های بالا به پایین است و پروژه های غیرمشارکتی از هدف کاهش فقر روستایی به تدریج دور می شوند؛ حتی اگر در ظاهر یا در گام های اولیه سریع تر از پروژه های مشارکتی پیش بروند.
طراحی مدل دسترسی به جاذبه های گردشگری جهت پایداری قطب های گردشگری با استفاده از GIS ، مطالعه موردی: استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد توسعه پایدار گردشگری نه تنها نیازهای بازار مورد توجه است بلکه نیازهای (ضروریات) جامعه و محیط زیست طبیعی نیز مورد تأکید قرار می گیرد. در همین راستا از GIS می توان برای بسیاری از فعالیت های مرتبط با گردشگری، برنامه ریزی و مدل سازی استفاده کرد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل دسترسی به جاذبه های گردشگری برای پایداری در قطب های گردشگری استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی است. این تحقیق بر اساس نزدیک ترین دسترسی با توجه به سرعت دسترسی (کیفیت جاده) بر حسب دقیقه و به منظور ارائه مدلی برای پایداری مناطق دارای بیشترین جاذبه و تمرکز توریسم در یک پهنه به جای یک نقطه صورت گرفت. شهرهای اصفهان و کاشان (تاریخی- فرهنگی) و شهرستان های سمیرم و فریدون شهر (توریسم طبیعی) به ترتیب دارای بیشترین ظرفیت توریسم در استان هستند.نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس مدل «نزدیکترین دسترسی» برای پایداری چهار قطب گردشگری در استان پنج طبقه در نظر گرفته شده که طبقه اول نقاط روستایی و شهری دارای پتانسیل را تا شعاع 60 دقیقه ای (بر اساس نظر کارشناسان میزان فاصله 60 دقیقه میزان فاصله ای است که گردشگر تمایل دارد به صورت سواره تا جاذبه مورد نظر طی کند) از قطب های گردشگری طبیعی، غرب (فریدون شهر) و جنوب غرب (سمیرم) و قطب های گردشگری تاریخی - فرهنگی اصفهان و کاشان در نظر گرفته است که باید مورد توجه مسؤلان امر همچنین برنامه ریزان گردشگری استان در هدایت گردشگر واقع شود.
سنجش عملکرد مدیریت شهری الکترونیک (نمونه موردی :سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری یزد)
حوزه های تخصصی:
با ورود به عصر حاکمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر فضای زیست شهروندان، مدیریت شهری به عنوان مسئول اداره امور شهر به شیوه مدیریت الکترونیک مجهز گردید. در پی فراگیری استفاده از اینترنت، انتظار شهروندان و بنگاههای اقتصادی در خصوص استفاده از مدیریت الکترونیک جهت تسهیل دسترسی به خدمات شهری و تحقق مدیریت شهری الکترونیک، شهرداریهای کشور اقدام به ایجاد سازمان فاوا در زیرمجموعه خود نمودند که وظیفه مدیریت IT را برعهده گرفت. با وجود تحقق کم و بیش این شیوه در بسیاری از شهرهای کشور از جمله یزد، مشکلاتی از قبیل کمبود تخصص و ضعف کارکنان از منظر آشنایی با سیستمهای الکترونیکی روزآمد و ... دامنگیر شهرها شده و نتایج نامطلوبی را بهمراه آورده است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارتقا عملکرد مدیریت الکترونیک سازمان فاوای یزد و در پاسخ به سؤالات زیر انجام پذیرفته است:
1-عملکرد مدیریت شهری الکترونیک سازمان فاوای یزد تا چه حد در راستای اهداف آن می باشد؟
2-راهبردهای ارتقا مطلوبیت عملکرد مدیریت شهری الکترونیک یزد کدامند؟
تحقیق ماهیت کاربردی-توسعه ای داشته و به روش توصیفی-تحلیلی و داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. در ادامه به روش ارزیابی BSC و تئوری فازی وضعیت عملکرد مدیریت شهری مورد سنجش قرار گرفت و شاخصهای مزبور بومی سازی گردید.
نتایج پژوهش نشان داد: عملکرد سازمان به طور کلی در راستای اهداف و وظایف تعیین شده است، اما سهم منظرهای 4 گانه در عملکرد این سازمان یکسان نیست. منظر مشتری بیشترین و منظر رشد و یادگیری کمترین تأثیر مثبت را در عملکرد فعلی این سازمان برعهده دارد. برای حرکت بیشتر سازمان در جهت مدیریت شهری الکترونیک، به مدیریتی راهبردی نیاز می باشد تا به صورت سلسله مراتبی با توجه به چشم اندازها و اهداف سازمان، راهبردها و راهکارها و پروژه هایی را ارائه نماید و پس از اجرا عملیات پایش گردد.
در پایان مقاله ضمن مقایسه منظرهای انتخابی، راهبردهای ارتقا عملکرد سازمان فاوای یزد ارائه شده است. این پژوهش می تواند زمینه ساز ظهور نگاه و برخوردی متفاوت با مبحث ارزیابی سازمانها باشد.
تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین چالش های کشاورزی ایجاد درآمدی پایدار از طریق تطبیق هرچه بیشتر الگوهای کشت و قابلیت تولید سودآور با محدودیت های محیطی برای تضمین پایداری در درازمدت است. طی دو دهه اخیر کشاورزان بخش مرکزی شهرستان سبزوار به دلیل محدودیت های اقلیمی اقدام به تغییر الگوی کشت از غلات و پنبه به پسته نموده اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته بر پسته کاران انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق ۶ روستا در بخش مرکزی شهرستان سبزوار با ۱۳۱ بهره بردار پسته است. واحد تحلیل سرپرستان خانوار بهره بردار پسته است. اثرات در دو بعد اقتصادی با ۱۷ گویه و اجتماعی با ۱۲ گویه با استفاده از طیف لیکرت در دو برهه زمانی قبل و پس از پسته کاری بررسی می شود. آلفای کرونباخ ۷۸/۰ بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون بیانگر وجود تفاوت معنادار بین شرایط اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از کشت پسته است به طوری که میانگین وضعیت اقتصادی و اجتماعی به ترتیب قبل از کاشت پسته ۸۶/۱ و ۰۵/۲ و بعد از کاشت پسته ۰۳/۳ و ۲۵/۳ بوده است. همچنین میانگین مجموع اثرات اقتصادی و اجتماعی قبل از کاشت پسته ۲ و پس از کاشت پسته ۳/۳ محاسبه شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، کاشت پسته در سکونتگاه های روستایی مناطق خشک دارای مزیت نسبی است؛ چراکه با توجه به درآمدزایی بالا اثرات مثبت و معناداری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای پسته کار داشته است.
تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
تفاوت های راهبردی سواحل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق ساحلی به عنوان فصل مشترک و محل تلاقی دو زیست بوم خشکی- دریا، دارای ویژگی های بسیار متفاوتی از دیگر نواحی زمین است. این نوارها از سده شانزدهم با آغاز انقلاب دریانوردی، آرام آرام به کانون و هسته سیستم نوین جهانی تبدیل شدند. چنان که از نیمه دوم سدة گذشته با ساحلی شدن اقتصاد، جمعیت ها و فعالیت ها به سوی آن کشیده شده اند. به عنوان نمونه تا سال 2010، حدود 7/3 میلیارد از جمعیت زمین در 100 کیلومتری ساحل زندگی می کردند.
اما تا جایی که به کرانه های ایران برمی گردد، به دلیل فضای امنیتی چیره بر دریا و کرانه ها بویژه در محور جنوب، چشم اندازها پیچیده بوده و نیازمند شناختی همه جانبه است. این کرانه ها با در اختیار داشتن تمام صادرات نفتی، بیشتر میدان های نفت- گاز، محورهای بازرگانی، ماهیگیری، ترانزیت و نیز کُنش های نظامی، در واقع پایه های استراتژیک ایران به شمار می روند. این در حالی است که جز در مفهوم ساحل بودن، هیچ شباهت چشمگیری میان سه کرانه دریایی ایران از دیدگاه کارکردهای استراتژیک به چشم نمی خورد.
تحلیل جایگاه حکمروایی شایسته شهری و برنامه ریزی راهبردی آن (مطالعه مورد ی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیم نگاهی به وضعیت مدیریت شهری و منطقه ای در ایران نشان می دهد که به دلایلی چون تمرکزگرایی، برون زا بودن برنامه ها و طرح ها و اقتصاد مبتنی بر نفت، مدیریت شهری در سیطره دولت است و مدام از مدیریت یکپارچه و سیستمی فاصله گرفته است. شدت روزافزون مقیاس شهرها و محیط های پیرامون و گستردگی و پیچیدگی مسائل آنها، همچنین اثبات ناکارآمدی سیستم های سنتی تصمیم گیری بالا به پایین سبب گرایش به سوی سیستم هایی شده است که در آن تصمیم های بزرگ و کوچک با اشتراک بین صاحبان منافع اتخاذ شوند. حکمروایی شایسته شهری به دنبال تحقق همین اهداف است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، سنجش وضعیت حکمروایی شایسته شهری و نشان دادن نقش تسهیل کننده شهروندان در دستیابی به این هدف والا است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات میدانی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تحقق این هدف 385 پرسشنامه از شهروندان و 32 پرسشنامه از کارشناسان و متخصصان شهرداری و شورای شهر جمع آوری شده است. نتایج پژوهش در مدلSWOT نشان می دهد که موقعیت حکمروایی شایسته در شهر بیرجند از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، رقابتی و تدافعی در موقعیت تدافعی قرار دارد. بر این اساس با توجه به وضعیت موجود، راهبردهای مربوط به این موقعیت (حالت تدافعی) ارائه گردیده و با استفاده از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی ((QSPM اولویت راهبردها مشخص شده است.
روند تکاملی مطالعات جغرافیای استقرارگاه روستائی نوین در قالب دیدگاه ها
حوزه های تخصصی:
نگرشهای نوین در بستر جغرافیای شهری
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب فضایی- مکانی پارک های شهری با استفاده از GIS مطالعه ی موردی: پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفته شدن جوامع شهری، وجود کاربری فضای سبز و توزیع متناسب آن به یکی از مهمترین دغدغه های مدیران شهری به ویژه در کلانشهرها تبدیل شده است. گستردگی شهر تهران به همراه متمرکزتر شدن فضای داخلی آن ضرورت توجه به وضعیت دسترسی پارک های محله ای را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران با کاربری های همجوار، تحلیل میزان تناسب آنها با استانداردهای موجود و همچنین مکان یابی اراضی متناسب با استقرار پارک های مذکور در منطقه ی مورد مطالعه می باشد.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت بررسی وضعیت تناسب پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، از نرم افزار GIS و تکنیک های موجود در آن همچون overlay(همپوشانی)، SpatialAnalysis(تحلیل های مکانی)، Proximity (مجاورت) و Network (شبکه) بهره گیری شده است. نتایج تجزیه و تحلیل های به دست آمده از تکنیک های به کار گرفته شده و همچنین استناد به خروجی مدل AHP، بیانگر آن است که بیشتر پارک های محله ای موجود در منطقه، در اراضی خوب و خیلی خوب استقرار یافته و به ندرت پارک هایی وجود دارند که در اراضی متوسط و ضعیف مکان گزینی شده باشند، همچنین با توجه به نقشه مذکور، هیچ کدام از پارک های محله ای موجود در اراضی خیلی ضعیف قرار ندارند.
نکته ی مهم قابل اشاره در نقشه ی نهایی این است که اراضی خیلی خوب زیادی وجود دارد که استقرار کاربری های محله ای در آنها یا کم است و یا متوازن توزیع نشده اند، بنابراین جهت برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ی مورد مطاله می توان از این اراضی با قابلیت سازگاری و تناسب خیلی خوب، جهت احداث و مکان گزینی پارک های محله ای استفاده نمود.
تأمین مسکن برای کم درآمدهای شهری از طریق تعاونی ها
حوزه های تخصصی:
بررسی پراکنش فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری کشور مطالعه موردی: تصادفات 1386
حوزه های تخصصی:
امروزه تصادفات رانندگی از مرز یک حادثه یا رویداد یا مشکل خارج شده و تبدیل به بحران شده است. تعداد متوفیان و مجروحین و نیز خسارات روحی و جسمی و معلولیت های ناشی از تصادفات به صورت لحظه ای در حال تغییر است، که در این میان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین سهم را از این حوادث دارا هستند.
بر اساس آمارهای موجود تخمین زده می شود سالیانه حدود یک میلیون نفر در جهان به علت تصادف با وسیله نقلیه فوت می کنند و حدود 15 تا 20 میلیون نفر آسیب می بینند. ضرر و زیان ناشی از تصادفات سالانه 1.3 درصد تولید ناخالص ملی کشورهای در حال توسعه را به هدر می دهد که طبق یک برآورد نقریبی میزان خسارت های ناشی از هزینه های بیمارستانی و از کار افتادگی و خسارت های دیگر ناشی از حوادث رانندگی، سالیانه 500 هزار میلیون دلار برآورد شده است(WHO,1993). طبق اخبار منتشر شده از رسانه های عمومی و رسمی کشور به نقل از سازمان جهانی بهداشت، کشور ایران از نظر میزان وقوع تصادفات رانندگی مقام اول را در جهان دارا می باشد (WHO, 2003). آمارهای منتشره نشان می دهد بطور سالیانه در ایران بیش از 210.000 مورد تصادف صورت می گیرد که 14.000 کشته و چندین برابر نیز مجروح دارد(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1380). توزیع فضایی تصادفات و آسیبهای ناشی از آن در سطح کشور نشان می دهد که سهم استانها متناسب با جمعیت آنها و حجم جابجائیهای اتفاق افتاده در آنها نمی باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از داده های ترکیبی سالنامه آماری استانهای کشور در 1386 و نتایج عمومی سرشماری 1385، به بررسی الگوی توزیع فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری، مرگ و میر، مجروحین و خسارات ناشی از تصادفات در سطح شهرستانهای کشور با استفاده از تکنیک آمار مکانی و شاخص توزیع فضایی موران[1] پرداخت.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطح کشور الگوی مختلف فضایی در وقوع تصادفات درون شهری و برون شهری وجود دارد. سنجش تاثیر چگالی جمعیت نشان داد که بر خلاف تصور کانونهای جمعیتی متراکم از سرانه مرگ و میر ناشی از تصادف کمتری برخوردار هستند و خوشه های معنادار مرگ و میر بر نواحی کم جمعیت و با چگالی کم متمرکز است.
استخراج شاخص های شناسایی بافت فرسوده ی شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: محدوده ی غربی بافت فرسوده ی شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیّت امکانات و منابع سازمان های مرتبط با امر نو سازی و بهسازی شهری، ایجاب می کند که قبل از هر گونه اقدام در رابطه با بافت های فرسوده یک شهر، با استفاده از شاخص ها و معیارهایی، میزان فرسودگی مناطق مختلف شناسایی و سپس برای هرگونه اقدام و سرمایه گذاری، اولویّت بندی شوند. محدوده ی غربی شهر جهرم، از قدیمی ترین و اصلی ترین مناطق این شهر است که امروزه قدمت، نامقاوم بودن مصالح ساختمانی و فقر ساکنان، روزبه روز موجب فرسودگی بیشتر ساختار کالبدی آن گشته است. هدف از این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های فرسودگی کلِّ بافت شهری در محدوده ی غربی شهر جهرم، با استفاده از روش وزن دهی به شاخص های موردنظر و هم پوشانی لایه های مربوطه، در سیستم (GIS) است. داده های مورد استفاده، از بررسی های میدانی، نقشه ی کاربری اراضی و نگرش های کارشناسان و مهندسان شهرداری شهر جهرم فراهم آمده است. پس از آن که میزان فرسودگی منطقه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و بر اساس هر کدام از شاخص ها، مشخّص شد و در جداول مربوطه نشان داده شد، با بهره گیری از نظر کارشناسان مربوطه، هر یک از شاخص ها وزن دهی شد. در نهایت، کلّ لایه های مربوط به هرکدام از شاخص ها، در سیستم مذکور هم پوشانی شدند. نتیجه کار نشان داد که به ترتیب، شاخص نفوذپذیری، ریز دانگی و استحکام کالبدی مهم ترین عوامل مؤثر در شدّت فرسودگی منطقه ی مورد مطالعه هستند. با توجّه به مجموع داده ها در طیّ عملیّات هم پوشانی، حدود 18/93 درصد از محدوده ی مورد مطالعه، فرسودگی متوسّط به بالا دارند.
بررسی عناصر فضایی- کالبدی تأثیر گذار بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدلیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و اصول شکل گیری و عناصر مختلف فضایی- کالبدی شکل دهنده گونه های مسکن روستایی در مناطقی از خراسان رضوی و استخراج عناصر کارآمد آن است تا علاوه بر دریافت صحیح مفاهیم و اصول سازمان یافته مسکن در منطقه مورد مطالعه، بتواند بخشی از ویژگی های این عناصر و دلایل وجودی آن ها را ثبت کند.
روش: روش انجام تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی و استنباطی است که با مطالعه منابع اسنادی، حضور در بافت و مشاهده و برداشت بناها و منازل مسکونی در چارچوب مطالعه نمونه های موردی روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدالیک از خراسان و تحلیل استنباطی اطلاعات گردآوری شده صورت گرفته است.
یافته ها و نتایج: این پژوهش، ابتدا مؤلفه های کالبدی، فعالیتی و اقلیمی مؤثر بر گونه شناسی مسکن روستایی را بیان می کند. سپس، در قالب نمونه های موردی پژوهش حاضر، توسط نقشه ها و دیاگرام های توصیفی- تحلیلی مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار داده و در نهایت، عوامل مؤثر بر شکل گیری عناصر فضایی- کالبدی مسکن روستایی را بیان می کند. در مجموع، می توان گونه مسکن روستایی را متأثر از چهار زمینه کلی دانست. این چهار زمینه شامل شرایط منطقه ای، جغرافیایی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی هستند که در کنار هم شرایط معیشت مسکن، طبیعت مسکن و در نهایت، سنت ساختمان مسکن روستایی را شکل می دهند.
شناخت و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری براساس مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: محلات شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی شهر فرآیندی است که بر تمام نظامات و ساختارهای شهر به طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر می گذارد. به همین دلیل چنانچه این فرآیند جریان درستی را طی نکند، اثرات نامطلوب بسیاری بر شهر و اجزای آن بر جای می گذارد. رشد و گسترش پراکنده یکی از اَشکال رشد شهر است، که بر اثر عوامل متعددی چون کمبود برنامه های مدیریت رشد شهری و فقدان قوانین واحد و جامع در مورد نظارت و کنترل رشد شهری، موجب دست اندازی به فضاهای باز پیرامون و زمین های کشاورزی و روستایی به بدنه کالبدی شهر می گردد و زمینه پراکنده رویی را ایجاد می نماید. از جمله پیامدهای منفی پراکنده رویی، نابودی اراضی حاصلخیز، تبدیل زمین های کشاورزی و منابع طبیعی به زمین های شهری، تهدید و کاهش انسجام اجتماعی، جدایی گزینی فضایی، حذف فضاهای باز، وابستگی روزافزون به خودرو و افزایش مصرف سوخت و انرژی است. از این رو هدف از این مقاله تحلیل و شناسایی پدیده پراکنده رویی و اندازه گیری شاخص های تأثیر گذار بر این پدیده در شهر شیراز است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از20 شاخص در هفت گروه (تراکم، قطعات ساختمانی، دسترسی، مرکزیت، اختلاط کاربری ها، بی قاعدگی نواحی ساخته شده و فضای فعالیت)، میزان پراکنده رویی بررسی و بر اساس وزن دهی به عامل ها، شدت و ضعف پراکنده رویی در 111 محله شهر بر اساس روش تحلیل عاملی مشخص گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد روند گسترش کالبدی شهر شیراز طی چند دهه اخیر به صورت پراکنده رویی و بیشترین میزان در محور شمال غرب و جنوب شرق شیراز است.
بازخوانی نقش و عملکرد مدیریت شهری در تحقق محلّه ی تاریخی پایدار موردپژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز زندگی اجتماعی هر شهرنشین و برقراری ارتباط با دیگران از محلّه آغاز می شود و محلّه های شهری به مثابه شاخص ترین واحد سازمان فضایی شهر، حائز نقش مهمی در پایداری شهری هستند. در نظریه های توسعه ی انسان محور، پایدای در سطح محلات (به مفهوم جامع اجتماعی، اقتصادی، زیست- محیطی و کالبدی) و همچنین شهروندمداری، دو اصل بنیادین و پذیرفته شده ای هستند که با عنوان پذیرفته شده ترین و عام ترین اصول محتوایی در جوامع مختلف، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه معرفی می شوند؛ اما عملیاتی شدن این اصول و دسترسی به ساختارهای متناسب با آن در گرو سازمان و نظام مدیریتی کارآمد می باشد؛ مدیریتی که در سایه ی آن، سه حلقه ی مجزا اما به هم پیوسته ی محیط، اجتماع و اقتصاد در امر پایداری محلّه ای، واجد اصول و معیارهای پایداری باشند. پژوهش حاضر نیز در همین راستا، به سنجش وضعیت پایداری محلّه ای و نقش مدیریت شهری در تحقق آن، در ناحیه ی تاریخی شهر یزد، پرداخته است. برای نیل به این هدف روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در قالب تکنیک منطق فازی و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون خطی به کار رفته است. نتایج حاصله نشان از کم لطفی مسؤولین نسبت به محلات بافت تاریخی از نظر معیارهای پایداری دارد، به صورتی که علی رغم نوسان مقادیر پایداری از 474/0 در محلّه ی گودال مصلی تا 304/0 در محلّه ی دولت آباد، اما نتایج، شرایط نامساعد پایداری و قرارگیری محلات بافت در طبقه ی ضعیف را نشان می دهد. از سوی دیگر با وجود معنادار بودن عملکرد مدیریت شهری در بعد پایداری زیست- محیطی محلّه ای، اما به طور کلی در محدوده ی مورد مطالعه بین دو متغیّر پایداری محلّه ای و مدیریت شهری رابطه ی معنادار و ضرایب همبستگی نسبتاً مناسب و قابل قبولی را شاهد نیستیم و مدیریت شهری نتوانسته است در سایر ابعاد پایداری محلّه ای نقش مؤثّر خود را ایفا کند. بنابراین توجه به رهیافتی سیستماتیک و کارشناسانه با مشارکت شهروندان می تواند به الگوی مطلوب پایداری محلّه ای و نقش فعال مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر یزد و حفاظت از آن منجر شود.