فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هر نوع مداخله در فضای شهری دارای پیامدهایی است. پیوست فرهنگی به دنبال شناسایی تاثیرات اقدامات یا سیاست های توسعه ای بر ابعاد فرهنگی محیط است. پیوست فرهنگی در حوزه طرح های عمرانی، نقشی مهم در توسعه پایدار و همه جانبه شهری ایفا می کند. بر این اساس، چشم انداز توسعه پایدار مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی، ایجاب می کند که برنامه توسعه متوازن و همه جانبه اجتماعی با محوریت فرهنگ در طرح های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی مقالات علمی-پژوهشی و کتاب های تخصصی مرتبط پرداخت و در نهایت،348 مقوله از موضوعات مرتبط با پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی استخراج شد که با حذف و ادغام مقوله های دارای مضامین یکسان و مشابه، شاخص های اصلی به 50 مورد تقلیل یافت. این شاخص ها براساس ابعاد مختلف، ذیل 8 موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی، خلاقیت، آینده نگری، هویت، امنیت، عدالت، جذابیت، و نمادها و نشانه ها. نتایج این پژوهش دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای سیاست گذاران و مدیران شهری است.
توسعه شهری دانش بنیان؛ تدوین نقشه راهبردی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
151 - 170
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و الگویی از توسعه است که بنیادهای رقابت و پایداری را در ویژگی های مولد، زایشی و افزایشی اقتصاد دانش بنیان شهر جست وجو می کند. شهرها و در رأس آن ها کلان شهرها به دلایل مختلف مکان های بهینه ای برای تعامل شهر و دانش با هدف توسعه شهری دانش بنیان هستند. این مقاله با دیدگاه مبتنی بر منابع و تفکر راهبردی در تحلیل منابع و موانع، جایگاه و مزیت رقابتی و ارزیابی تناسب راهبردی منابع را تبیین می سازد و نقشه راهبردی توسعه شهری دانش بنیان تهران را تدوین و پیشنهاد می کند. روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و به دلیل داشتن ماهیت راهبردی، دستاورد (هدف) کاربردی دارد. داده های نظری به روش اسنادی و داده های تجربی به روش پیمایشی تهیه شده اند. در پردازش اطلاعات و تدوین نقشه راهبردی نیز از مدل Meta-SWOT و تحلیل PESTEL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منابع داخلی تهران اهمیت یکسانی در KBUD ندارند. تهران در مقایسه با سایر منابع داخلی قابلیت هایی دارد که در توسعه دانش بنیان شهر باارزش، تقلیدنشدنی، غیرقابل جایگزین و دارای تناسب راهبردی هستند و همچنین جایگاه رقابتی تهران در میان سایر کلان شهرها و مزیت رقابتی آن در KBUD نشان می دهند. این عوامل عبارت اند از: پیشتازی دیجیتال، پارک های علم و فناوری، ساختار صنعتی، چشم انداز دانش بنیان و جمعیت فعال و متخصص. در مقابل، ضعف تحقیق و پژوهش، تحریم و رکود اقتصادی، نبود اقتصاد دانش بنیان و مخاطرات محیطی هستند که موانع و تهدیدهای اصلی KBUD به شمار می روند. احتمال وقوع این ضعف ها بسیار زیاد است و از نظر درجه اضطرار در رده بسیار فوری قرار دارند. منابع و موانع یادشده باید در شالوده خط مشی KBUD پذیرفته شوند و در تدوین نقشه و پیشنهاد برنامه راهبردی تهران به عنوان اولویت های اقدام یا ضرورت های مهار و کنترل تبیین شوند تا چرخه اقتصاد دانش بنیان شهر را فعال کنند. با این همه، نباید فراموش کرد که گذار به توسعه شهری دانش بنیان، بدون تغییر و بازنگری در سرچشمه های رانتی اقتصاد ملی و رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی در درون شهرها بسیار دشوار خواهد بود.
تحلیل معیارهای تاب آوری در بافت فرسوده شهری در برابر زلزله با تأکید بر تاب آوری کالبدی (مورد: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 21
حوزه های تخصصی:
تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز، مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر همگام با رشد سریع شهرنشینی، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهرداری تهران است. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و مشاهدات میدانی است. ابتدا با استفاده از داده های جرائم سرقت به کمک نرم افزار ArcGIS از طریق اکستنشن تخمین تراکم کرنل، کانون های جرم خیز مشخص گردید، سپس از بین جامعه آماری 400 پرسشنامه به شیوه تصادفی در کانون های جرم خیز تکمیل گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متوسط میانگین رضایتمندی ساکنین در ابعاد اجتماعی- فرهنگی 63/2، اقتصادی 98/1، امنیت 56/2، دسترسی به مراکز خرید روزانه 86/2، دسترسی به مراکز تفریحی 65/2، دسترسی به مراکز آموزشی 43/2، زیست محیطی 33/2، زیرساخت های شهری 83/2، مسکن 37/2، حمل ونقل و ترافیک 58/2 و حکمروایی شهری 24/2 در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین برای بررسی ضرایب همبستگی ابعاد کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری از همبستگی پیرسون استفاد شد. این آزمون نشان داد که ابعاد یازده گانه کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری رابطه ی مستقیم و معناداری دارد، یعنی با افزایش هر یک از ابعاد کیفیت زندگی بر میزان کل کیفیت زندگی شهری نیز افزوده می شود. در نهایت نتایج نشان داد که مطلوبیت کیفیت زندگی شهری در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهر تهران با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفه ها خیلی ضعیف بوده است، بنابراین این بخش از شهر تهران از کیفیت زندگی پایینی برخوردار است.
تحلیل شاخص های پایداری سکونتی در بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 9 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های ارتقاء کیفیت فضای آموزشی از منظر کودکان بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان نسبت به آنچه در محیط زندگی خود می بینند هوشیارند. اغلب پژوهش گران معتقدند کودکی که تجربه مطلوبی در فضاهای آموزشی داشته باشد، فرایندهای شناختی و رفتاری متعاقب آن، موجب افزایش خلاقیت او شده و به تثبیت یادگیری او کمک می کند. امروزه مکان مناسبی برای آموزش کودکان به گونه ای که پاسخگوی نیازهای آنان باشد، وجود ندارد و اغلب مکان ها هم برای چنین منظوری احداث نگردیده و بر حسب ضرورت و اضطرار مورد استفاده کودکان هستند. هدف اساسی این پژوهش، دست یابی به مؤلفه های طراحی فضای آموزشی است که در آن کودک احساس یگانگی با فضا داشته باشد. پیداست این امر احساس خلاقیت کودک را برمی انگیزد و فعالیت و تحرک متناظر با آن در محیط بیشتر می شود. روش پژوهش در این مسیر با اتخاذ رویکرد کمی، استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است که بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری صورت گرفته است. مصاحبه عمیق در جامعه نمونه متشکل از ده نفر از کودکان 8 تا 10 سال انجام گرفته که مبنای آماری آن آزمون کفایت معنی گذاشته شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که در معماری فضای یادگیری کودکان، عواملی همچون تداعی کنندگی، تنوع پذیری، تحرک پذیری، انعطاف پذیری، فضای بینابین و شفافیت مهم ترین شاخص های ارتقاء کیفیت فضا از منظر مخاطبان کودک است.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
The Role of Creative Tourism in Sustainable Development of Rural Areas (Case Study: Historic-Cultural Villages in North-West of Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- Ineffectiveness and unsustainability of classic approaches to respond to socioeconomic challenges in rural areas is one of the biggest barriers to sustainable development and achieving its goals. Hence, modern tourism as a new strategy has been able to be effective in the evolution of sustainable development in rural areas. Such that today emergence of postmodern tourism has made the tourists be more willing to use cultural attractions and unique experiences in tourism destinations, and the big entertaining places are not attractive to them anymore. On the other hand, rural areas have constantly faced difficulties in attracting tourists because of poverty and economic problems; therefore, creative tourism has been presented as an appropriate approach in developing rural tourism, since it does not need huge investments and uses the existing cultural and natural aspects. Therefore, the present study aims at investigating the role of creative tourism in rural sustainable development and ranking the sample villages according creative tourism components. Design/methodology/approach- The present study is an applied study with regard to function and is a descriptive-analytic study with regard to its nature. We used field and library methods based on observation and questionnaire for data collection. Validity of the questionnaire items was confirmed by experts and using Cronbach alpha formula (0.856). The statistic population includes the households of six historic-cultural villages in northwest of Iran; 313 household heads were randomly selected using the Cochran formula. Statistical tests such as one sample t-test, multi-variate linear regression, and Kruskal–Wallis test were used for data analysis. Findings- The results indicated that the mean values are higher than 3 for all the components of creative tourism except risk taking which is 2.99; the components are also significant at 0.01 level indicating desirable conditions of the target villages with regard to creative tourism. Investigation of regression fitness model indicated that 0.83 of the positive effect of tourism on rural sustainable development is due to creativity in tourism. Also, according to beta values, among the five components of creative tourism, participation (0.286) and and risk taking (0.181) were the most and least effective factors in rural sustainable development through tourism, respectively. The results of Kruskal–Wallis test indicated that Kandovan (65.257) was at the first rank and Varkaneh (41.71) was at the sixth rank with regard to creative tourism and the consequent sustainable development.
Analysis of Livability of Rural Settlements (Case Study: Villages of Kashmar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- This study aimed to determine the constructive components of livable rural communities. To this end, it investigates the status of livability from the viewpoint of rural population in villages of Kashmar County. Design/methodology/approach- This is a descriptive-analytic study. In the first stage, indicators were extracted by reviewing the relevant literature. Then, a questionnaire was developed based on the Likert scale. Using the Cochran formula, 350 samples were selected and were randomly distributed. Finally, the data were analyzed using the SPSS software and employing correlation and Friedman tests. Finding- The results of the Spearman test showed no significant relationship between individual characteristics (age, sex, education) and livability indicators. On the other hand, the results of the Friedman test revealed that villages have higher livability in terms of the environmental dimension than other dimensions. In terms of the social dimension, recreation and leisure time indicator had the highest rank from respondents’ viewpoint (5.50), and other indicators were also effective in varying degrees. Respondents were more satisfied with public space than other indicators. Originality/value - Due to the novelty of the subject in Iran, and since it has received low attention in the relevant global literature, more time is needed to carry out further studies. The results of this study may be useful for rural officials and planners, rural students and researchers.
واکاوی رئالیستی مدل اعتدال گرا ؛ نگاه نوین حکمرانی خوب در جغرافیای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت سیاسی و کشورداری نسبت به مدیریت توسعه محور سنتی است. وجه مشخصه و کار ویژه آن نیز به دلیل نقش ممتاز آن در همه ابعاد متضاد زندگی سیاسی، اقتصادی و ... مردم از جمله در تأمین امنیت، آزادی و خدمات اجتماعی، اقتصادی و رفاهی شهروندان در قرن بیست و یکم به صورت هم زمان است. در عرصه سیاسی ایران نیز به طور مشخص در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوزادهم شعار حکمرانی خوب در قالب دولت اعتدال گرا با پیروزی در انتخابات بر مسند اداره کشور نشست. مسئله مقاله حاضر این است که مدل اعتدال گرا با نگاه رئالیستی، در عرصه داخلی و بین المللی تا چه اندازه با مدل حکمرانی خوب تطابق و یا حداقل همسویی دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در صدد تحلیل آن هستیم این است که به نظر می رسد ویژگی های مدل اعتدال گرا که عبارت اند از اعتقاد و التزام به اسلام رحمانی، قانون اساسی، هویت ایرانی – اسلامی، توجه به مصالح و منافع ملی، تخصص گرایی، شایسته سالاری، خردورزی، توسعه پایدار با تفکر و خط مشی اعتدالی و فراجناحی با مدل حکمرانی خوب سازگاری نسبتاً بالایی دارد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که دولت تدبیر و امید با در نظر داشتن متغیر مهم نظام بین الملل و پذیرش اصول مشترک و اساسی واقع گرایی که همانا مفروضه دولت محوری، مفروضه عقلانیت و مفروضه قدرت است، ابتدا سعی در ایجاد توازن قوا در عرصه بین المللی به نفع ایران داشت و این مهم را هم زمان از طریق تقویت شاخص های اقتصادی و اجتماعی حکمرانی خوب در داخل (چراکه قدرت دارای ابعاد مختلفی است) و مذاکره با قدرت های جهانی در عرصه ی خارجی به پیش برد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و استفاده از نقشه ها و نمودارهای مختلف به توصیف و تحلیل موضوع مورد مطالعه پژوهش پرداخته شود. Abstract Good governance is a new concept in political management and management towards the development of traditional-oriented management. Its characteristic feature and its special work is also due to its privileged role in all the conflicting dimensions of political, economic and ... life, including in providing security, liberty and social, economic and welfare services of citizens in the 21st century. In the political arena of Iran, in the eleventh and two-day presidential elections, the slogan of good governance in the form of a moderate government with the victory of the elections was held in the country's governing body. The issue of the present paper is that the moderator model, with a realistic view, in the domestic and international arena, is consistent with or at least consistent with the model of good governance? The hypothesis to answer the main question of the article we are trying to analyze it, it seems the features of the moderate model, namely, the belief and commitment to Islam Rahmani, the constitution, the Iranian- Islamic identity, attention to national interests and interests, specialization, meritocracy, wisdom, Sustainable development with moderation and phylogeny with a good governance model, it has relatively high adaptability. The results of this article also show that the state of thought and hope, considering the important variables of the international system and accepting common principles and the basic of realism, which is the assumption of a state government, is the assumption of rationality and the assumption of power, first, sought to balance the forces in the international arena in favor of Iran and this is important at the same time by strengthening the economic and social indicators of good governance inside (because power has different dimensions) and negotiating with world powers in the foreign arena. Given this introduction this paper will attempt to use library resources and scientific and research papers and the use of various maps and diagrams to describe and analyze the topic of research.
تحلیل شاخص های قدرت نظامی واحدهای سیاسی- جغرافیایی در عرصه نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بحث در خصوص شاخص های قدرت نظامی و چگونگی انتخاب آن ها که بر نحوه ارزیابی ما از قدرت نظامی خود و دیگران اثر می گذارند، می پردازد. قدرت نظامی یکی از عناصر بنیادین در سیاست بین الملل است که موضوع و ابعاد آن همواره مورد توجه دولت مردان بوده است. سؤال الی مقاله این است که شاخص های اصلی سنجش قدرت نظامی کشورها کدامند و این که آیا استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید؟ برای پاسخگویی به سؤال فوق فرضیه ای را که در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، اندازه نیروهای مسلح و تولید ناخالص داخلی آن ها است. استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید. روش انجام این پژوهش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای، تحلیل محتوی با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر و روش تحقیق نیمه تجربی کمپل است. برای انجام تحقیق، 84 نفر از دانشجویان دوره نوزدهم دافوس آجا به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و آزمایشات در طول ترم پائیزه سال تحصیلی 88- 1387 طی شش مرحله تکمیل گردید. در این آزمایش ها، نمونه آماری به عنوان پیش آزمون و پس آزمون عمل می کرد. نتایج مقاله نشان می دهد که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، نیروی انسانی و بودجه دفاعی آن ها است (پذیرش فرض اول تحقیق) لیکن برخلاف باور اغلب تحلیلگران، استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها نیافزوده و تنها اطمینان تحلیلگران نسبت به یافته های خود را افزایش می دهد (رد فرض دوم تحقیق).
ارزیابی ادراک بصری کاربران، بر اساس هندسه منظم و نامنظم سازمان دهنده فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک به عنوان یک فرایند شناختی به عوامل مختلفی از محیط وابسته است. انگاشته های ذهنی کاربر می تواند ادراک، شناخت و رفتار او در محیط را متاثر گرداند. سازماندهی محیط یکی از عوامل مهم در شکل گیری ارتباطات فضایی عناصر است که می تواند عامل مهمی در درک فرد از محیط پیرامون خود باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف ادراک، که بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر سیته، کالن، اسمیت و ... در چهار دسته شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری تقسیم بندی شده، پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی هندسه فضا به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده محیط در ادراک کاربران است. لذا بر اساس آن، فضای باغ ارم شیراز که حاوی دو نوع هندسه منظم و نامنظم است مورد سنجش قرار گرفت. حضور کاربران بصورت مداوم در هر دو هندسه سبب شد تا بسیاری از متغیرهای مداخله گر زمانی و مکانی حذف گردند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع ترکیبی کمی و کیفی و روش جمع آوری اطلاعات بر اساس برداشت های میدانی و پرسش نامه و مصاحبه می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، ادراک بازدیدکنندگان در سه بعد احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بین دو هندسه باغ متفاوت است. اما در بعد شناختی تفاوتی گزارش نشده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در هندسه منظم بیشترین درک کاربران از نسبت مقیاس فضایی و میزان خوانایی محیط بوده در حالیکه در هندسه نامنظم عوامل احساسی و تنوع فضا بیشترین تاثیر را بر ادراک داشته است.
مطالعه نقش عوامل محیط انسان ساخت در فعالیت پیاده روی افراد در محلات مسکونی مطالعه موردی: منطقه 7 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزه های تخصصی:
علی رغم اینکه افزایش فعالیت بدنی در میان مردم تبدیل به یکی از اولویت های بهداشت عمومی شده است، میزان فعالیت بدنی افراد پایین و ناکافی است. در این میان پیاده روی رایج ترین و قابل دسترس ترین نوع فعالیت بدنی است که تقریباً تمامی گروه های سنی بدون پرداخت هزینه می توانند از آن بهره مند گردند. این پژوهش باهدف اصلی، بررسی اثرات محیط انسان ساخت در میزان پیاده روی افراد در منطقه 7 تهران انجام گردید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری اطاعات به دو صورت اسنادی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بالای 15 سال منطقه 7 تهران و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل محله می باشد. فرایند کار در دو مرحله کلی انجام گرفت: در مرحله اول ابتدا محلات منطقه 7 تهران بر اساس شاخص پیاده مداری، در سه سطح محلات باقابلیت پیاده مداری بالا، قابلیت پیاده مداری متوسط و قابلیت پیاده مداری پایین طبقه بندی گردید. سپس در مرحله بعد میزان پیاده روی افراد در داخل محدوده محله خود از طریق پرسشنامه و خود اظهاری پاسخگویان به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان پیاده روی ساکنان محلات باقابلیت پیاده مداری متفاوت وجود دارد. به این صورت که افراد ساکن در محلات باقابلیت پیاده مداری بالا در محدوده محله خود، بیشتر اقدام به پیاده روی می کنند. همچنین نتایج حاکی از این است که بین تراکم مسکونی و پیوستگی خیابانی با پیاده روی ارتباط معنادار وجود دارد ولی ارتباطی بین اختلاط کاربری و میزان پیاده روی افراد وجود ندارد.
جایگاه و اهمیت مبادلات مرزی در تحولات فضایی ناحیه ی روستایی شهرستان گناوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت و دامنه فعالیت های اقتصادی پیوسته زمینه ساز دگرگونی فضایی نظام های سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاه های ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگه ای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راه های ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافته اند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینه ساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری ها ی روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقوله بندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعی ت و فعالیت در سطح روستاهاست.
سنجش میزان خردی و پراکندگی اراضی کشاورزی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
520 - 535
حوزه های تخصصی:
میزان خردی و پراکندگی اراضی کشاورزی بیانگر سطح مشکل دار بودن ساختار مدیریت بهره برداری از زمین هست که می تواند توسعه کشاورزی را محدود نموده و فرصت های توسعه پایدار روستایی را کاهش دهد. بنابراین هدف این تحقیق استخراج متغیرهای خردی و پراکندگی اراضی کشاورزی و تدوین شاخص های مربوطه جهت سنجش میزان آن در استان آذربایجان شرقی است. جامعه آماری این تحقیق را بهره برداران کشاورزی ساکن در استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهد (212926=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری طبقه ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات پژوهشگران و کارشناسان سازمان امور اراضی کشور بازبینی و اصلاح شد. اطلاعات مکانی اراضی کشاورزی با استفاده از بانک اطلاعات کاداستر اداره امور اراضی استان آذربایجان شرقی تهیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که شهرستان های بناب و بستان آباد با متوسط اراضی 28/2 و 71/13 هکتار به ترتیب خردترین و وسیع ترین اراضی را داشتند. از نظر پراکندگی نیز قطعات شهرستان بناب و اسکو با میانگین فاصله 8/3 و 4/1 کیلومتر از همدیگر و از مرکز روستا به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان پراکندگی بودند. از نظر میزان خردی و پراکندگی اراضی نیز که از طریق شاخص شموک به دست آمد شهرستان های شبستر و بستان آباد با میزان 3/8 و 3/1 کیلومتر بر هکتار به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان خردی و پراکندگی اراضی کشاورزی بودند.
مرور الگوهای نهادی- سازمانی پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور و تبیین دلایل عدم تحقق آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
47 - 64
حوزه های تخصصی:
در ایران با روی کار آمدن دولت مدرن و جهت دادن برنامه ها و سرمایه گذاری ها به سوی شهرها، شکل گیری مجموعه های شهری امری اجتناب ناپذیر بود و باگذشت زمان بر تعداد چنین پدیده هایی در فضای سرزمینی کشور افزوده شد. بااین حال، مرور مطالعات و نیز بررسی ساختار و سازوکار فضایی اداره مجموعه های شهری در کشور نشان می دهد که فقدان یکپارچه نگری و توانایی برای تفکر و عملکرد منطقه ای در ساختارهای مدیریت چند پارچه و مجزای یکایک مراکز زیست و فعالیت در مجموعه های شهری کشور ازجمله مهم ترین مشکلات و چالش هایی است که در حال حاضر مجموعه های شهری کشور ازلحاظ نهادی و مدیریتی با آن مواجه هستند. این در حالی است که به رغم تصویب طرح های چندین مجموعه شهری کشور (ازجمله تصویب طرح های مجموعه شهری تهران، مجموعه شهری مشهد، مجموعه شهری تبریز، مجموعه شهری شیراز، مجموعه شهری اصفهان، مجموعه شهری قزوین و ...)، سازوکارهای نهادی و سازمانی پیشنهادی آن ها تحقق نیافته است. بنابراین این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که دلایل عدم تحقق و عملیاتی نشدن الگوهای پیشنهادی مدیریت مجموعه های شهری کشور کدام اند؟<br /> برای پاسخ به سؤال فوق از روش کیفی بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در الگوهای پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور، در نظر نگرفتن مسائلی همچون عدم تعریف جایگاه قانونی مجموعه های شهری در نظام تقسیمات کشوری و به تبع آن عدم تعریف ساختار و سازوکار مدیریتی خاص این مجموعه ها، نظام متمرکز و بخشی اداره امور در ایران، پیشنهاد ایجاد ساختارهای اداری جدید، تبعیت الگوهای پیشنهادی از رویکرد مدیریت واحد ازجمله مهم ترین دلایل عدم تحقق و عملیاتی نشدن الگوهای نهادی- سازمانی پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور بوده است.
نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
264 - 277
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی و اجتماعی بر تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
73 - 87
حوزه های تخصصی:
استان گیلان، پیرترین استان کشور است که در این میان کلان شهر رشت نیز با پدیده پیری جمعیت مواجه است پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند در شهر رشت با تأکید بر شاخص های کالبدی و اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و به منظور شناسایی شاخص های پژوهش (فضاهای عمومی، ساختمان ها، حمل ونقل، ایمنی، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شاخص های رفاهی) بررسی شده است. میزان آلفای کرونباخ 74/0 درصد و قابل قبول می باشد. برای تجزیه وتحلیل آمار توصیفی و استنباطی، داده ها در نرم افزارهای SPSS, LISREL بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد کالبدی با توجه به بار عاملی 48/0، شاخص فضای عمومی و ساختمان ها (دسترسی به پارک ها و فضای سبز با امکانات ورزشی) و در بین ابعاد اجتماعی مؤلفه های تکریم سالمندان با میانگین (49/0) بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. به طوری که ابعاد کالبدی 49/0 و ابعاد اجتماعی 33/0 درصد از واریانس تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند را تبیین نموده است. درواقع نتایج طیف لیکرت نیز این تفاوت ها را به خوبی نشان داد به طوری که در شاخص فضای عمومی و ساختمان ها گزینه پارک ها و فضای سبز با 8/40 درصد، شاخص حمل ونقل (سؤال خدمات متناسب در ایستگاه های حمل ونقل با 2/33 درصد) شاخص مسکن (گویه خانه های ارزان قیمت با 2/58 درصد) شاخص خدمات پزشکی و بهداشتی (گویه دسترسی آسان به خدمات پزشکی با 2/53 درصد) شاخص تکریم سالمندان (گویه ارتباطات اجتماعی) و شاخص مشارکت اجتماعی (گویه ارتقاء اجتماع پذیری سالمندان با 2/63 درصد) بیشترین گزینه های موافق را ازنظر جامعه آماری به خود اختصاص داده است.
بررسی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری شهری براساس مدل پیشنهادی Saez با تکیه بر مفهوم Coopetition (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای پیشرفته برای بدست آوردن فرصتهای مناسب جهت توسعه وجذب سرمایه گذاری ها، با یکدیگر دررقابت هستند. رقابت ازموضوعات کلیدی درتئوری های برنامه ریزی منطقه ای وشهری دردوره معاصر محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توان رقابت پذیری کلان شهر تهران به عنوان پایتخت و مقایسه آن با کلان شهرهایی از چهار منطقه مهم و استراتژیک کشورصورت گرفته است تا ضمن تعیین موقعیت رقابتی فعلی آنها، امکان تدوین سیاستهای رقابتی موثرتر در آینده فراهم شود. روش تحقیق دراین مقاله از نوع توصیفی –تحلیلی واستفاده ازمدلی است که saez برای ارزیابی توان رقابت پذیری 159 شهر در 26 کشور اروپایی به کار برده است. نتایج حاصل از تحقیق، کسب امتیاز 9.37 در تهران را نشان می دهد. امتیازی که تقریباً به کلانشهرهای طراز اول اروپا مانند لندن، پاریس ومادرید نزدیک است. همچنین یک شیب ملایم کاهشی در امتیازات کلان شهرهای مشهد، تبریز و اهوازدرمقایسه با تهران و یک نتیجه غیر قابل انتظار در نمره زاهدان مشاهده می گردد. تحلیل شاخصهای رقابت پذیری، حاکی از تفاوت قابل ملاحظه در ماهیت پتانسیلهایی است که کلان شهرهای مورد مطالعه با اتکا به آنها وارد این عرصه شده اند. بنابراین به منظوردستیابی به یک موقعیت رقابتی پایدار، تهران و دیگر کلان شهرها بایستی با تقویت بعد نوآوری و اتکا بر استراتژیهای دانش محوربه تجدید نظر در الگوی فعلی رقابتی خود بپردازند
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.