مطالعات شهری

مطالعات شهری

مطالعات شهری دوره هفتم تابستان 1397 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزیابی مراکز شهری مبتنی بر رویکرد پاسخ دهی محیطی مطالعه موردی: منطقه مرکزی شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مراکز شهری محیط پاسخ ده نیازهای شهروندان مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی گنبدکاووس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۶
بخش مرکزی شهر به عنوان یکی از اجزای اصلی شهر، همواره در طول تاریخ حائز اهمیت بوده است. اقشار مختلف مردم با اهداف مختلف، نیاز به حضور و تردد در مراکز شهرها را دارند. این درحالی است که فضاهای شهری برای شکل گیری بسیاری از خاطرات اجتماعی و برقراری تعاملات نیز می توانند کمک کننده باشند. طراحی محیط شهری به عنوان بستر مناسب برای حضور گسترده شهروندان، می تواند بسیاری از نیازهای آنها را به نحو مطلوبی پاسخ دهد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی معیارهای تأثیرگذار بر ارتقای مفهوم پاسخ دهی به کاربران و ایجاد رضایت در آنهاست. در این پژوهش بافت تاریخی بخش مرکزی شهر گنبدکاووس به عنوان یکی از فضاهای عمومی مهم انتخاب شده و به دنبال پاسخ بدین سئوال است که مؤلفه های پاسخ ده در بخش مرکزی شهر گنبدکاووس برای ارزیابی و راهکارهای بهبود آن کدام ها هستند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحقیق کیفی و راهبرد پیمایشی غیرمستقیم مبتنی بر نظر خبرگان برای تدوین مؤلفه ها استفاده شده است. خبرگان از میان اساتید دانشگاه در رشته معماری و مدیران شهری و دانشجویان رشته معماری، پیرامون موضوع تحقیق تعیین شده اند. شناخت متغیرهای پژوهش به واسطه تحلیل ادبیات موضوع، از طریق استدلال منطقی در راستای دستیابی به راهکارهای اجرایی بهینه در حوزه پاسخ دهی محیطی مراکز شهری انجام شده است. با مطالعه ادبیات موضوع معیارهایی همچون دسترسی، تنوع استفاده از زمین، خوانایی، نفوذپذیری، غنا (توانگری)، تمرکز و تراکم استفاده از فضای زمین، تناسبات بصری، انعطاف پذیری، خصوصی سازی و ساختار سازمان دهی استخراج به وسیله خبرگان اولویت بندی شده اند. مجموعه ای از استراتژی ها به منظور تقویت و بهبود وضعیت موجود همچون ایجاد تنوع استفاده از زمین، تقویت تناسبات بصری، حفظ و تقویت هویت و حس مکان، ایجاد یک ساختار سازمان دهی، ایجاد و تقویت انعطاف پذیری و تقویت نفوذپذیری نیز مبتنی بر تکنیک تاپسیس فازی به وسیله خبرگان ارزیابی و درنهایت برای اجرا اولویت بندی خواهند شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که از میان مؤلفه های مورد بررسی، اهمیت دسترسی به مجموعه با توجه به تسهیل در امکان رفت و آمد و حضور راحت به مجموعه در بالاترین اولویت قرار گرفته است. سپس تنوع در کاربری های موجود برای پاسخگویی به نیازهای متفاوت کاربران و تنوع در ایجاد فرم ها، به ایجاد جذابیت بیشتر مجموعه کمک شایانی خواهد کرد. مؤلفه های خوانایی و نفوذپذیری نیز در یافتن هرچه بهتر مجموعه و فضاهای آن بسیار حائز اهمیت است.
۲.

بررسی میزان تاثیرگذاری عوامل محیطی بر افزایش فعالیت دختران و پسران نوجوان در فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانان کیفیت های محیطی حضورپذیری در فضای شهری فعالیت و زندگی شهری خیابان آزادی کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۶۲
در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروه های از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقه شان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو به صورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفاده کنندگان از فضاهای شهری به حساب می آیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، نیازمند حضور در فضاهای شهری، تجربه تنوعی از نقش های اجتماعی و محک زدن توانایی های خود در این بستر هستند. در همین راستا خیابان آزادی، مرکز محله رجایی شهر کرج به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و نظرات 250 نفر از نوجوانان 12 تا 19 ساله درباره میزان فعالیت و سطح رضایت آنها از کیفیت های محیطی در این خیابان، از طریق پرسشنامه بررسی شده است. داده ها نیز به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیره) تحلیل شده اند. نتایج این بررسی حاکی از مراجعه 85درصد از نوجوانان به صورت هفتگی یا روزانه به خیابان بوده که غالباً در ساعات عصر، همراه با دوستانشان و به منظور تماشای مغازه ها، نشستن در پارک و تماشای مردم صورت می گیرد. بیشترین تا کمترین سطح رضایت نوجوانان از مؤلفه های کیفیت محیطی خیابان نیز به ترتیب مربوط به امنیت، دسترسی، جذابیت، راحتی و آسایش است که به جز جذابیت، در رابطه با رضایت از سایر مؤلفه ها، بین دختران و پسران تفاوت معنی داری به دست آمده است. نتایج مدل رگرسیونی نیز نمایانگر قابلیت پیش بینی 43درصد از فعالیت پسران و 75درصد از فعالیت دختران به وسیله مؤلفه های کیفیت محیطی بوده که برای پسران، جذابیت و راحتی خیابان و برای دختران، جذابیت، امنیت، راحتی و آسایش خیابان از اهمیت و تأثیرگذاری قابل توجهی برخوردارند.
۳.

بررسی اثرات پیکره بندی بر کیفیت فضایی پارک های شهری مشهد مطالعه موردی: پارک های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکره بندی کیفیت فضایی چیدمان فضا پارک های شهری مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکل گیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیت بخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکل گیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها می توان به پیکره بندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکره بندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکل دهی به متغیرهای کیفی مانند خوانایی و قابلیت دسترسی است. در دهه های اخیر  نظریه چیدمان فضا، چارچوب نظری و عملی را برای تحلیل پیکره بندی فضاهای شهری ارائه کرده است. پارک ها یکی از انواع فضاهای شهری به شمار می روند که کیفیت فضایی، نقش مستقیمی در عملکرد و  بازدهی اجتماعی آنها دارد. این مطالعه با هدف تحلیل اثرات پیکره بندی فضاهای شهری بر کیفیت فضایی پارک های شهر مشهد انجام شده است. مطالعه از نوع کاربردی است و به روش توصیفی_تحلیلی، با انتخاب 290 پارک شهر مشهد در پنج رده همسایگی، محله ای، ناحیه ای، منطقه ای و شهری انجام شده است. در این مطالعه تحلیل ها براساس نقشه محوری شهر مشهد و در محیط نرم افزار UCL Dephtmap10 و  GISانجام شد. متغیرهای پایه در این تحقیق شامل اتصال، هم پیوندی، کنترل، و متغیرهای با واسطه شامل خوانایی،  قابلیت دسترسی، امنیت و انسجام فضایی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پارک های مورد مطالعه از کیفیت فضایی پایینی برخوردارند. همچنین مشخص شد که پارک های منطقه ای به دلیل توزیع نامناسب از کیفیت پایینی نسبت به سایر پارک های شهر مشهد برخوردارند. به طور کلی در مقایسه با کل فضای شهر مشهد، پارک ها از انسجام فضایی و امنیت مناسب برخوردار نیستند. در این میان  پارک های شهری به واسطه قرارگیری در مجاورت فضاهای با هم پیوندی و اتصال بالا از خوانایی و قابلیت دسترسی بالایی در فضای شهری برخوردارند. به نظر می رسد ارزیابی کیفیت فضایی و رابطه آن با کارکرد، می تواند نقش مؤثری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی پارک های شهری داشته باشد. 
۴.

مقایسه میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر دولتی و خود مالک مطالعه موردی: شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی مسکن مهر خودمالک آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهم ترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژه ای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت ماهیت  گسترده و نو بودن آن در کشور  نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه دارد. هدف این مقاله ارزیابی و مقایسه میزان رضایت مندی ساکنان از  مجتمع های مسکن  مهر دولتی و خودمالک در شهر آمل است. این مقاله از نظر روش شناسی از نوع توصیفی_تحلیلی است. برای  جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش های کتابخانه ای و اسنادی_پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه برآورد شده به روش کوکران برابر 253 نفر بوده است. برای شناخت و تحلیل وضعیت رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر شهر آمل، با توجه به غیرنرمال بودن داده ها از آزمون های ناپارامتریک استفاده شده است. برای تحلیل و شناخت وضع میزان رضایت مندی از آزمون باینومیال، برای مقایسه میزان رضایت مندی در دو مسکن مهر دولتی و خصوصی از آزمون یومن ویتنی و  برای رتبه بندی انواع رضایت از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که در مسکن مهر دولتی، در هیچ مؤلفه ای رضایت وجود ندارد. در مسکن مهر خودمالک نیز نارضایتی از مؤلفه های تسهیلات مجتمع و دید و منظر مشاهده می شود. در مورد بقیه مؤلفه ها، رضایت یا عدم رضایت از هیچ یک از مؤلفه ها معنی دار نمی باشد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان می دهد که در بین تمامی مؤلفه ها، بین مسکن مهر دولتی و خودمالک تفاوت معنی داری وجود دارد.
۵.

برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهری با رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های تاریخی مطالعه موردی: بافت قدیم شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی فرهنگ مبنا گردشگری شهری برنامه ریزی راهبردی بافت تاریخی رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۴۶۱
بازآفرینی فرهنگ مبنا و گردشگری فرهنگی، دو روی سکه نوسازی بافت های ارزشمند شهری محسوب می شوند؛ اولی فرایندی همه جانبه برای نجات بافت قدیم شهر از اضمحلال کالبد و فعالیت و دومی رهیافتی کارآمد با بُن مایه مشارکت مردم، میراث فرهنگی و هنر در بسیج نیروهای اجتماعی و فرهنگی بافت قلمداد می شوند. در این مقاله تعامل این دو در چارچوب برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری فرهنگیِ بافت قدیم شهر رشت که محدوده محلات زاهدان و ساغریسازان را در بر می گیرد، مورد کنکاش قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی بوده و از ترکیبی از ابزارهای کیفی و کمی شامل پرسشنامه و جداول تحلیل عوامل درونی و بیرونی برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که بافت قدیم شهر رشت با وجود دارا بودن منابع فرهنگی درون خود، به دلیل ضعف زیرساخت های گردشگری فرهنگی و عدم خلاقیت در کاربست فرهنگ و هنر در فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا نتوانسته از این منابع محلی بهره جوید. در راستای بهره گیری از این ظرفیت ها، راهبردهای دارای اولویت به همراه سیاست های اجرایی و برنامه اقدامات به منظور فعالسازی این ظرفیت ها برای توسعه گردشگری فرهنگی در عین حفاظت فعال از هویت و میراث بافت، تدوین شدند. ایجاد جاذبه های گردشگری نو و متفاوت با احیای سنت های آیینی و بومی بافت و ارائه به گردشگران، بهسازی بناهای تاریخی با تزریق فعالیت های جاذب برای گردشگران و پیاده راه سازی محور دارای قابلیت بازار_ خواهر امام _زرجوب از جمله با اولویت ترین راهبردهای تدوین شده برای بازآفرینی فرهنگ مبنا از طریق گردشگری شهری در بافت قدیم شهر رشت  محسوب می شوند.
۶.

امکان سنجی تحقق شهر دوستدار سالمند در شهرهای ایران مطالعه موردی: شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان سنجی تحقق شهر دوستدار سالمند شهر بوکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۲۵
افزایش طول عمر انسان ها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دس تاوردهای قرن 21 بوده و سالخوردگی جمعیت پدیده ای است که ب سیاری از جوامع بشری با آن روبه رو هستند و برخی دیگر در آینده ای نزدیک با آن روبه رو خواهند شد. در ایران افزایش طول عمر همراه با کاهش نرخ موالید سبب پیری جمعیت شده است. با توجه به آمار جمعیتی، شهر بوکان نیز در سال های آینده با این پدیده مواجه خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف امکان سنجی تحقق شهر دوستدار سالمند در بوکانانجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی_پیمایشی باهدف کاربردی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، و برای مقایسه میانگین شاخص ها از آزمون T استفاده شده است. با توجه به استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی، روایی پرسشنامه مورد تأیید است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی موردبررسی به ترتیب بیشترین درصد نارضایتی مربوط به نبود فضای مناسب برای ارتباط با مراکز آموزشی مانند کامپیوتر، اینترنت، اطلاعات در مورد نرم افزارها و خدمات با حروف چاپی و بزرگ، نبود بازارچه های مخصوص خرید سالمندان و به خانواده ها در زمینه مراقبت از خود و سالمندان آموزش های لازم داده نمی شود، می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین همه معیارهای موردبررسی (اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی) پایین تر از حد استانداردند و تا رسیدن به سطح مطلوب فاصله زیادی دارند. بنابراین پیشنهاد می گردد متولیان امر برای ایجاد رفاه سالمندان در شاخص های دارای کمترین حد استاندارد همت بیشتری به خرج دهند و با رفع کاستی ها و تأمین نیازهای این قشر، رفاه و سرزندگی را برای سالمندان فراهم نمایند.
۷.

سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی در شهر- منطقه ها مطالعه موردی: شهر- منطقه مرکزی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی شهر - منطقه مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
ساخت وسازهای با برنامه و بدون برنامه، منجر به گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آنها در اراضی کشاورزی استان مازندران شده و این اراضی را دستخوش تغییرات و یا حتی تخریب گسترده قرار داده است. هدف مقاله حاضر سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مرکزی مازندران( شامل شهرستان های ساری، بابل و قائمشهر)  است. روش شناسی پژوهش کمی بوده و داده های اصلی آن از طریق دو مؤلفه جمعیتی و کالبدی_فضایی به دست می آید. داده های جمعیتی از سالنامه های آماری استان مازندران و داده های کالبدی_فضایی شامل اراضی ساخته شده (براساس تصاویر لندست و نقشه 1:25000 توسعه استان مازندارن) و تراکم ساختمانی در طی سال های 1365 تا 1395 استفاده شد. سایر داده ها براساس پردازش آماری و ریاضی از داده های جمعیتی و کالبدی_فضایی با استفاده از نرم افزارGIS ، ESRI و مدل فرم رشد شهری به دست آمدند. سپس برای سنخ شناسی الگوهای فضایی در مقیاس کلان از برآوردگر کریجینگ و برای الگوهای فضایی در مقیاس خرد از مدل فرم رشد شهری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که در مقیاس کلان، پراکنده رویی در سال های مطالعاتی افزایش یافته است. به رغم این که الگوی فضایی در سال 1365 به واسطه پایین بودن متغیرهای مطالعاتی، تنها در سه مرکز اصلی شهری محدوده متمرکز بوده و در اراضی پیرامون آنها به خصوص در شهرستان ساری، پراکنده رویی وجود داشته است. اما در یک روند زمانی 30 ساله همزمان با تمرکز توسعه در اراضی شهری، اراضی پیراشهری و روستایی نیز توسعه یافته و پدیده پراکنده رویی با افزایش ارزش متغیرها شدت گرفته است. از طرف دیگر، در مقیاس خرد، الگوی فضایی پراکنده رویی در سال های 1365 تا 1375 خطی بوده که به دلیل توسعه در پیرامون مرزهای سکونتگاه های شهری (اراضی پیراشهری) به وجود آمده است. اما در بازه 85-1375 توسعه پراکنده به الگوی میان افزا گرایش بیشتری داشته و حاکی از شکل گیری الگوی تلفیقی خطی_میان افزای پراکنده رویی دارد. در بازه 95-1385 نیز الگوی توسعه به صورت میان افزا شکل گرفته است. گفتنی است که در بررسی جداگانه سکونتگاه های شهری و روستایی شهر_منطقه مطالعاتی، نتایج متفاوتی در اراضی شهری مشاهده شد.
۸.

ارزیابی آسیب پذیری بافت های مسکونی در برابر زلزله و راهکارهای کاهش آسیب پذیری مطالعه موردی: منطقه شش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زلزله برنامه ریزی مسکونی آسیب پذیری بافت مسکونی ارزیابی ریسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۸۲
موقعیت جغرافیایی و سابقه لرزه خیزی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، توجه به موضوع آسیب پذیری از زلزله را در رشته ها و تخصص های گوناگون ملزم نموده است. برنامه ریزی شهری به دلیل ماهیت خود، این مسئله را در بافت های شهری مورد بررسی قرار می دهد. در همین راستا، پژوهش حاضر با بررسی و مطالعه متون و اسناد مرتبط با زلزله و نقش برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات آن و همچنین برنامه ریزی بافت مسکونی و ابعاد و ویژگی های آن، به یک مدل عملیاتی برای سنجش میزان آسیب پذیری بافت های مسکونی منطقه شش تهران از زلزله دست یافته است. بر مبنای این مدل، معیارهای لازم به منظور بررسی میزان آسیب پذیری تعیین گردید. براساس معیارهای یادشده، منطقه شش تهران به تفکیک محله های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. سنجش میزان آسیب پذیری محلات مسکونی مورد بررسی، بر مبنای مقدار استخراج شده برای معیارهای ارزیابی و با استفاده از روش AHP صورت گرفت. در نهایت، اهداف، راهبردها و سیاست های لازم برای کاهش میزان آسیب پذیری با توجه به ضریب اهمیت های به دست آمده با استفاده از همین روش، به تفکیک محلات 17 گانه مورد بررسی تدوین گردید. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ها و محاسبات انجام شده در پژوهش حاضر، اتخاذ راهکارهایی در پنج دسته شکل کلی بافت مسکونی (قطعه بندی، توزیع کاربری ها، همجواری ها و...)، فضاهای سبز و باز عمومی، شبکه دسترسی، تراکم جمعیت و کنترل و نظارت بر ساخت وساز می تواند در ارتقای ایمنی محله های منطقه شش در برابر زلزله مؤثر واقع شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱